Unpopular Opinion Center | [قوانین پست اول مطالعه شود]

وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
wtkdyvsmn0l61.jpg

با عرض سلام خدمت همه کاربرهای عزیز این انجمن
احتمالا برای شما هم شده که سلیقه گیمینگ تون و نظرات تون در مورد مباحث مختلف با چیزی که به صورت عمومی مورد قبوله اختلاف زیادی داره. نظر شما نظر منفور و ناپسندیه و با جریان غالب همخونی نداره.​

این جا جاییه که میتونید این نظرات تون رو بدون هیچ پیش داشت و رودربایستی ای به اشتراک بذارید​


چند تا قانون رو باید رعایت کنید در این خصوص :
  1. قبل از هر چیز تو متن نظراتتون احترام به سلایق همدیگه رو مد نظر قرار بدید و سعی کنید به هیچ وجه متن تون جنبه توهین آمیزی نداشته باشه
  2. نظر Unpopular شما باید فقط در مورد ویدیوگیم باشه.
  3. مهم تر از قانون قبل، حتما نظرتون Unpopular Opinion باشه. این که بگید Ride to Hell Retribiution بازی مزخرفی بود یا این بازی ای که هفتصد تا نمره کامل و کلی جایزه برده بهترین بازی تاریخه، Unpopular Opinion محسوب نمیشن. حتی اگه ده بیست نفر یه گوشه ای خلافش رو بهتون گفته باشند.
  4. به هیچ وجه نظرات همدیگه رو جهت تمسخر و ایجاد بحث و درگیری نقل قول نکنید. اگه کسی با احترام نظرشو در مورد چیزی گفته که مخالف نظر شماست، شما حق ندارید با بی احترامی باهاش برخورد کنید. و اگه نظر شخصی با بی احترامی همراه بود، پست مربوطه رو گزارش کنید تا رسیدگی شه
  5. و مهم تر از هر چیز از قوانین کلی انجمن نظیر ادبیات مناسب، عدم ارسال پست های سیاسی و مذهبی، ارسال عکس های حجیم و... حتما رعایت کنید


موفق باشید.
 
آخرین ویرایش:
این استرس و اضطراب به یک چیز عادی تبدیل شده و هزار جور بیماری صعب العلاج بدتره دلیلشم مسائل مربوط به مملکت هست که باعث این مشکلات میشه شما وقتی تو یک از سرنوشت چیز مطمئن نباشی احساس بی امنیتی میکنی و مشکلاتت هیچ وقت حل نمیشه چون راه حلی براش وجود نداره و هی مغزت درگیر میشه همش دغدغه شغل داریم اصلا کار گیر میاد؟ نمیا؟ اخراج میشیم؟ نمیشیم؟ دغدغه ازدواج داریم نمیدونم توان ازدواج داریم با این همه طلاق ازدواجمان چه سرنوشتی داره نمیدونم فردا سرمایه ما چی میشه میره بالا؟ میاد پایین؟ دغدغه دستگیری داریم هر مطلبی مینویسیم نمیدونیم کی قراره مثل بقیه دستگیرمون کنن دغدغه دزد و کلاه برداریم حتی نمیتونیم مثل آدم با خیال راحت با موبایلمان حرف بزنیم یا یک گردنبند طلا بندازیم گردنمان نمیدانیم جنگ میشه؟ نمیشه؟ دغدغه فقرا داریم دغدغه دستگیر شده داریم دلمان به حال محیط زیست می سوزه حسرت پیشرفت کشور های دیگر میخوریم جرات یک پارتی رفتن نداریم احساس میکنیم تو زندگی شکست خوردیم به خواسته هامون نرسیدم سنمان هی داره میره بالا و صدها مشکل حل نشده دیگر که اکثرشان هیچ وقت حل نمیشن و خیلی از اونها خاص این کشور نوع این حکومت هستند و همه اینها مغز ما درگیر میکنن راه حلم اینکه این مشکلات تا میتونی رفع کنی ولی اکثر اینها رفع کردنش دست شما نیست بهترین راه هم که همه پیشنهاد میکنن دایورت کردن هست که اون هم روی اکثر افراد جواب نمیده یک راه دیگم مشغول کردن ذهنت هست با هر چیزی که مغز تو رو مشغول کنه مثلا بعضی ها تو جمع دوستان ذهنشان مشغول میشه بعضی ها با ورزش کردن بعضی ها دوست دختر جواب کارشونه بعضی ها با فسق و فجور ولی بازم همه اینها موقته حالا شاید روانشناس ها راه حل های بهتری سراغ داشته باشند ولی من بی خبرم و نمیدونم اما چیزی که میدونم هرچی انسان فرهیخته تری باشی دغدغه هات بیشتره یک کلیپی بود یک بابای میگفت بدون پول هم میتونی خوبخت باشی فقط باید کُ***ل باشی
 
تتر تعطیلی نداره، حجم بالا و رسما معامله میشه و مرجع نرخ بحساب میاد
روزایی هم که اینجوری التهابه دیگه تعطیلی معنی نداره وقتی معامله نقدی بفور داره انجام میشه
 
تجربه ده ساله نشون داده ارز همیشه تو جهش ها به سقف میرسه بعد برمیگرده با سرعت کمتر باز بالا میره .
دولت هم کلی پول به جیب میزنه.
مثلا تا18رفت ملت صف بستن براخرید برگشت11صف بستن برا فروش.
بعد یک سال دوباره رفت رو 18 و تا30رفت باز صف بستن یرا خرید30تومنی چند روز بعد تا20پایین اومد صف بستن برا فروش:دی
ولی اینبار انگار فرق داره نمیتونن دیگه پایین بیارن ولی اگه تونستن مثلا تا40پایین اومد امیداورم ملت دیگه یاد گرفته باشن دوباره برا فروش و پر کردن جیب اقایون صف ببندند
 
  • Like
Reactions: J. Constantine
اسپانیا نه ولی پرتقال چرا
_______________________
فکر کنم شب عید 60 رو ببینیم
میگم بالاخره کسری بودجه سال 1401 رفع شد یا نه؟
والا من تو دو ماه اخیر ۱۲۰تومن قبض خط تلفنی رو دادم که اصلا ازش استفاده نمیکنم. چیزی که تا آبان ماهی ۱۴تومن بود. پس فکر میکنم جبران شده باشه تا الان!
 
قرار بود جواب سوال منو بدینا💀
بحث رفت سمت راه های درمان افسردگی...
----
خب من بتازگی با یه نفر قراره برم دیت و قراره که با هم بریم بیرون با ماشینش
و واقعا نمی‌دونم چی بگم یا چجوری رفتار کنم که گند نزنم 🥲
حالا من برای خودم از این اصطلاحای دیت و رل زدن و اینا استفاده نمیکنم :D
من از همون اول تریپ ازدواجی رفتم جلو.
آشناییم با طرف که دختر کورد بود به سال ۹۹ بر میگرده و دوران اوج کرونا که تو دانشگاه با هم آشنا شدیم البته تو سامانه مجازی وادانا
تو شروع آشناییمون تو قرار اول من ماشینم رو تازه فروخته بودم و اون اومد سر کوچمون دنبالم :))
خب قبلش فقط عکساش رو دیده بودم که واقعا زیبا و جذاب بود و یه وکیل زبر و زرنگ!
ولی همین که نشستم تو ماشینش و ماسکش رو زد کنار دیدم هزار برابر زیباتر از اون عکساشه
خلاصه سر این زیبایی عجیب و اینکه من واقعا عاشق کوردام تو قرار اول زبونم بند اومده بود و نمیتونستم حرف بزنم و آب دهنم خشک شده بود، تپش قلب گرفته بودم
دگ چنان قاتی کرده بودم که گفتم پایه ای بریم قلیون بزنیم؟ ماشینش پراید بود دگ نمیدونستم چی بگم می‌گفتم چه ماشین خوبی داری:))
ولی خب رفته رفته ارتباط بیشتر و بیشتر شد تا جایی که دو سه بار رفتم خونه مامان باباش
اولین بار که رفتم خاله ایناش هم اونجا بودن اومدن جلو و همشون باهام دست دادن و احوال پرسی کردن و کلا خیلی باحال و اوپن مایند بودن
خودشم خونه مجردی داره چند بار رفتم شب پیشش موندم x_x
اولین شامی که با هم خوردیم یه ۱۰_۱۵ سیخ یادمه کتف و بال گرفتم شد حدود صد و خورده و همین اواخر هم همون گرفتم شد نزدیک شش صد تومن !
الان بیرون رفتن اصن نمی صرفه، یعنی برم دو ساعت باشم باهاش برگردم حداقل ۵۰۰_۶۰۰ اب میخوره
یه بار که باهاش رفتم سفر دو روزه ۲۰ تومن برام خرج برداشت.
من نمیدونم شما آقایی یا خانوم ولی اگه آقایی اصن دور این چیزا رو خط بکش مگه اینکه تریپ ازدواجی باشین.
تو دیت اول یه قراره معمولیه در حد اینکه ببینی طرفت چند چنده.
 
یادش بخیر 7،8 سال پیش بعضی وقتا با یکی از آشناها مینشستیم پا برنامه جذاب رنگارنگ با اجرا خفن آقای داور :D و یکی دو ساعتی میخندیدیم . خلاصه خوش میگذشت
اون موقع خدا بیامرز میگفت دلار میشه 40 تومن این خط این نشون ما میگفتیم معلوم نیست باز چی زده و حالش خوبه . باورم نمیشه بعد از این همه سال متوجه شدم اون از من یکی خیلی بیشتر میفهمید چه بلایی قرار سر ملت بیاد :|

واقعا این مردم (اولیش خود من) تا کجا جا دارن درشون گذاشته بشه و همچنان به زندگی روزمره ادامه بدن و فقط تو تاکسیو اینور اونور غُر بزنن ؟!:-??
 
حالا من برای خودم از این اصطلاحای دیت و رل زدن و اینا استفاده نمیکنم :D
من از همون اول تریپ ازدواجی رفتم جلو.
آشناییم با طرف که دختر کورد بود به سال ۹۹ بر میگرده و دوران اوج کرونا که تو دانشگاه با هم آشنا شدیم البته تو سامانه مجازی وادانا
تو شروع آشناییمون تو قرار اول من ماشینم رو تازه فروخته بودم و اون اومد سر کوچمون دنبالم :))
خب قبلش فقط عکساش رو دیده بودم که واقعا زیبا و جذاب بود و یه وکیل زبر و زرنگ!
ولی همین که نشستم تو ماشینش و ماسکش رو زد کنار دیدم هزار برابر زیباتر از اون عکساشه
خلاصه سر این زیبایی عجیب و اینکه من واقعا عاشق کوردام تو قرار اول زبونم بند اومده بود و نمیتونستم حرف بزنم و آب دهنم خشک شده بود، تپش قلب گرفته بودم
دگ چنان قاتی کرده بودم که گفتم پایه ای بریم قلیون بزنیم؟ ماشینش پراید بود دگ نمیدونستم چی بگم می‌گفتم چه ماشین خوبی داری:))
ولی خب رفته رفته ارتباط بیشتر و بیشتر شد تا جایی که دو سه بار رفتم خونه مامان باباش
اولین بار که رفتم خاله ایناش هم اونجا بودن اومدن جلو و همشون باهام دست دادن و احوال پرسی کردن و کلا خیلی باحال و اوپن مایند بودن
خودشم خونه مجردی داره چند بار رفتم شب پیشش موندم x_x
اولین شامی که با هم خوردیم یه ۱۰_۱۵ سیخ یادمه کتف و بال گرفتم شد حدود صد و خورده و همین اواخر هم همون گرفتم شد نزدیک شش صد تومن !
الان بیرون رفتن اصن نمی صرفه، یعنی برم دو ساعت باشم باهاش برگردم حداقل ۵۰۰_۶۰۰ اب میخوره
یه بار که باهاش رفتم سفر دو روزه ۲۰ تومن برام خرج برداشت.
من نمیدونم شما آقایی یا خانوم ولی اگه آقایی اصن دور این چیزا رو خط بکش مگه اینکه تریپ ازدواجی باشین.
تو دیت اول یه قراره معمولیه در حد اینکه ببینی طرفت چند چنده.
اخرش چی شد..گذاشتیمون تو کف.:-?
 
آخه اصل نرخ ارز از بازار های سلیمانیه و هرات و سبزه میدون در میاد که سه تاشون توی جمعه کار نمی کنن!
من حقیقاتا یادم نمیاد نرخ دلار روز توی روز های تعطیل تاحالا عوض شده باشه. فردایی بوده فقط.
سلیمانیه که تموم شد. فکر کن اوضاع چطوریه که سبزه میدون و هرات امروز و نرخ دادن.
 
دوست عزیز هیچ جای به غیر از فروم ها برای بحث وجود نداره درسته به ظاهر نامربوط هست اما تنها جای هست که میشه چند هزار نفر باهم بحث کنند و نظرات خودشان بیان کنند همین جور جاها هست وقتی همه جا را بستن و هیچ راهی نیست باید از هر فرصتی استفاده کرد و همه هم باید کمک کنند
یاد کتاب هری پاتر و محفل ققنوس می افتم که وزارت خانه همه چیز بایکوت کرده بود و همه چیز ممنوع بود و دانش آموز ها مجبور شده بودن مخفیان برن داخل اتاق نیازمندی ها این تاپیک و این فروم هم برای ما شده اتاق Requirement
اول یه چیزی رو بگم که نظر شخصی خودمه. این جا در مورد اون چیزهایی که شما میگید، بحث انجام نمیشه. ممکنه ظاهراً بحث وجود داشته باشه اما در واقعیت (معذرت می‌خوام) فقط چس ناله و برچسب زدن به همدیگه وجود داره
درسته که این مسائل مهم هستن و روی زندگی همه تاثیر دارن اما صحبت در موردشون در اینجا در بهترین حالت فقط به خالی شدن کمک می‌کنه که اونم به نظرم رخ نمیده
اگر کسی از خشم و اضطراب ناشی از شرایط لبریز شده باشه، اینجا نمی‌تونه خودش رو خالی کنه. در نهایت فقط اعصاب خودش و بقیه رو خرد می‌کنه

فروم‌ها با نوجوون‌های دهه هفتادی رشد کردن، اونموقع اقتضای سن بود که مسائل جدی کمتر ببینیم توی فروم‌ها. اگه 10-15 سال بعد برای اونایی که موندن و با فروم‌های مورد علاقشون سنشون رفت بالا بستری برای حرف زدن درباره چیزایی که میخوان نباشه حیف نیست؟ اون کامیونیتی حدر میره. جدای از این واقعا تو این شرایط نیاز به گفتگوهای طولانی چه irl چه مجازی بیشتر از همیشه حس میشه. ندیده گرفتن این قضیه اصلا مفید نیست.
فروم‌ها معمولا محیط‌های گفتگوی موضوعی هستن. چیزی که به فروم‌ها نسبت به شبکه‌های اجتماعی برتری میده، جستجو پذیری و موضوعی بودنشونه.
امکان هدر رفتن فروم با انحراف از موضوعاتش خیلی بیشتره تا این چیزی که شما می‌گی
اگر شرایط ایده‌آل بود و برای اون موضوعات هم محلی برای ابراز وجود داشت، حتماً بهتر بود اما چنین چیزی نیست و اینجا نمیشه کاریش کرد.
کسی اینجا خودش یا نزدیکانش هستند که به اسپانیا مهاجرت کرده باشن ؟
آره. یه آشنایی دارم که اقامت اسپانیا گرفته. البته ۸-۹ ماه از سال رو به خاطر کارش اینجاست
۷-۸ سال پیش به واسطه سرمایه‌گذاری رفت اونجا و کارت اقامت موقت گرفت و بعد با یه نفر که شهروندی اونجا رو داشت ازدواج کرد و اقامت دائم گرفت
دیدگاهش اینه که اسپانیا مهاجر پذیر نیست. نه به این خاطر که دولت یا مردمش ضد مهاجرین باشن، بلکه برای مهاجرین جذابیت نداره.
کشورهایی مثل کانادا و استکبار جهانی که به شدت در حال توسعه هستن مهاجر پذیر محسوب میشن نه کشورهای خسته و آروم که سال تا سال خبری ازشون نیست.
البته نظر ایشونه. من توی زندگیم غربی‌ترین جایی که رفتم تبریز بوده.
من متوجه نمیشم اخه هرچی صرافی میبینم قیمت رو زده ۴۱ تومن . بعد میای اینترنت میبینی ۵۰ رو رد کرده .

من از اقتصاد چیز زیادی نمیدونم اگر یکی میدونه توضیح بده لطفا :|
ما یه نرخ دلار آزاد داریم که شما بر اساس اون می‌تونی بری اسکناس دلار رو از هرکی که فروشنده بخود بخری. اون از ۵۰ رد کرده.
یه سامانه هم هست که در اون شرکت‌های خاصی ارز حاصل از صادرات رو عرضه می‌کنن و یه عده دیگه هم اون ارز رو برای واردات تهیه می‌کنن که الان اون ارز ۴۱ و خرده‌ایه.

در کالاهای سرمایه‌ای مثل مسکن، خودرو، طلا و کالاهایی که جز کالاهای اساسی نیستن (تقریباً همه چی)، اونی که کنار خیابون میفروشن مبنای قیمت گذاریه.
برای کالاهای اساسی مثل شوینده‌ها، رب گوجه، غلات و چند قلم دیگه هم اون ۴۱ ـه مبناست.

حالا کدومش توی زندگی شما بیشتر اثر داره؟ از اول امسال احتمالا متوسط قیمت خودرو و مسکن و طلا و ... حدود ۸۰ تا ۱۰۰ درصد رفته بالا. از اون طرف قیمت صابون گلنار ثابت مونده. در نتیجه بسته به نیازهاتون می‌تونید تصمیم بگیرید که به اون ۴۱ و خرده‌ایه توجه کنید یا اونی که از ۵۰ رد کرده.
در این همه سالی که من ارز رو دنبال می کنم اولین باره می بینم روز جمعه قیمت بازار آزاد رسما می ره بالا.
همیشه روز های تعطیل نرخ فردایی بالا پایین می شه نه نرخ روز!
تقاضا وحشتناکه. همین الآن هم معامله اسکناس داره انجام میشه.
 
حالا من برای خودم از این اصطلاحای دیت و رل زدن و اینا استفاده نمیکنم :D
من از همون اول تریپ ازدواجی رفتم جلو.
آشناییم با طرف که دختر کورد بود به سال ۹۹ بر میگرده و دوران اوج کرونا که تو دانشگاه با هم آشنا شدیم البته تو سامانه مجازی وادانا
تو شروع آشناییمون تو قرار اول من ماشینم رو تازه فروخته بودم و اون اومد سر کوچمون دنبالم :))
خب قبلش فقط عکساش رو دیده بودم که واقعا زیبا و جذاب بود و یه وکیل زبر و زرنگ!
ولی همین که نشستم تو ماشینش و ماسکش رو زد کنار دیدم هزار برابر زیباتر از اون عکساشه
خلاصه سر این زیبایی عجیب و اینکه من واقعا عاشق کوردام تو قرار اول زبونم بند اومده بود و نمیتونستم حرف بزنم و آب دهنم خشک شده بود، تپش قلب گرفته بودم
دگ چنان قاتی کرده بودم که گفتم پایه ای بریم قلیون بزنیم؟ ماشینش پراید بود دگ نمیدونستم چی بگم می‌گفتم چه ماشین خوبی داری:))
ولی خب رفته رفته ارتباط بیشتر و بیشتر شد تا جایی که دو سه بار رفتم خونه مامان باباش
اولین بار که رفتم خاله ایناش هم اونجا بودن اومدن جلو و همشون باهام دست دادن و احوال پرسی کردن و کلا خیلی باحال و اوپن مایند بودن
خودشم خونه مجردی داره چند بار رفتم شب پیشش موندم x_x
اولین شامی که با هم خوردیم یه ۱۰_۱۵ سیخ یادمه کتف و بال گرفتم شد حدود صد و خورده و همین اواخر هم همون گرفتم شد نزدیک شش صد تومن !
الان بیرون رفتن اصن نمی صرفه، یعنی برم دو ساعت باشم باهاش برگردم حداقل ۵۰۰_۶۰۰ اب میخوره
یه بار که باهاش رفتم سفر دو روزه ۲۰ تومن برام خرج برداشت.
من نمیدونم شما آقایی یا خانوم ولی اگه آقایی اصن دور این چیزا رو خط بکش مگه اینکه تریپ ازدواجی باشین.
تو دیت اول یه قراره معمولیه در حد اینکه ببینی طرفت چند چنده.
آخرش گفتی اگه آقایی دورشو خط بکش ولی اگه خانوم باشیم رو نگفتی :D
البته من پسرم : ))

منم تو دیت اول واقعا همین حس رو داشتم قلبم داشت میومد بیرون
حس میکردم اون از من خیلی بهتره و اصن واسه چی میخواد با من بیاد بیرون واقعا wtf!!! اصن همینکه جواب سلامم رو داشت میداد واسم کافی بود ...
بعد نمی‌خواستم خودم رو زیاد نیازمند بهش نشون بدم . آخه وقتی یکی میبینه که اوه چقد این از من خوشش میاد پس بیام اذیتش کنم... واقعا به نظرم خیلی مضخرفه

اول که منو دید بهم گفت از عکسات خوشگل تری
Wtf
حدود ۳ ساعت بیرون تو ماشین الکی می‌چرخیدیم و حرف میزدیم و من واقعا کنارش حس راحتی میکردم و خودم بودم اعتماد به نفس داشتم با اینکه اون اگه مثلا ۱۰ باشه من در مقابلش ۱ ام : )))))
تو ماشین موقع حرف زدن وقتی داشت از کار و زندگیش می‌گفت فهمیدم که ما جفتمون واقعا خیلی فقیریم :D

بعد ازینکه شب برگشتم خونه اینجوری بودم که این بزور داشت منو تحمل می‌کرد و واقعا واسه اینکه ناراحت نشم وسط راه پیادم نکرد : ))))

موقع ای که داشتم عکساشو نگاه میکردم با خودم گفتم ممکنه این آخرین باری باشه که از نزدیک دیدمش ولی حس خیلی خوبی بود تا اینکه یه پیام واسم اومد که توش واسم نوشته بود شب بخیر عزیزم

Wtf:((
حس میکنم هیپنوتیزم شده یا منو واقعا با یه نفر دیگه اشتباه گرفته : ))))
یا ازون معجون عشق هری‌پاتر یه نفر به خوردش داده...
آخه واقعا من خودم خودمو تو آینه میبینم خودمو دوس ندارم اون چجوری منو دوست داره خیلی عجیبه واسم : ))))
 
آخرین ویرایش:
آخرش گفتی اگه آقایی دورشو خط بکش ولی اگه خانوم باشیم رو نگفتی :D
البته من پسرم : ))

منم تو دیت اول واقعا همین حس رو داشتم قلبم داشت میومد بیرون
حس میکردم اون از من خیلی بهتره و اصن واسه چی میخواد با من بیاد بیرون واقعا wtf!!! اصن همینکه جواب سلامم رو داشت میداد واسم کافی بود ...
بعد نمی‌خواستم خودم رو زیاد نیازمند بهش نشون بدم . آخه وقتی یکی میبینه که اوه چقد این از من خوشش میاد پس بیام اذیتش کنم... واقعا به نظرم خیلی مضخرفه

اول که منو دید بهم گفت از عکسات خوشگل تری
Wtf
حدود ۳ ساعت بیرون تو ماشین الکی می‌چرخیدیم و حرف میزدیم و من واقعا کنارش حس راحتی میکردم و خودم بودم اعتماد به نفس داشتم با اینکه اون اگه مثلا ۱۰ باشه من در مقابلش ۱ ام : )))))
تو ماشین موقع حرف زدن وقتی داشت از کار و زندگیش می‌گفت فهمیدم که ما جفتمون واقعا خیلی فقیریم :D

بعد ازینکه شب برگشتم خونه اینجوری بودم که این بزور داشت منو تحمل می‌کرد و واقعا واسه اینکه ناراحت نشم وسط راه پیادم نکرد : ))))

موقع ای که داشتم عکساشو نگاه میکردم با خودم گفتم ممکنه این آخرین باری باشه که از نزدیک دیدمش ولی حس خیلی خوبی بود تا اینکه یه پیام واسم اومد که توش واسم نوشته بود شب بخیر عزیزم

Wtf:((
حس میکنم هیپنوتیزم شده یا منو واقعا با یه نفر دیگه اشتباه گرفته : ))))
یا ازون معجون عشق هری‌پاتر یه نفر به خوردش داده...
آخه واقعا من خودم خودمو تو آینه میبینم خودمو دوس ندارم اون چجوری منو دوست داره خیلی عجیبه واسم : ))))
جرعت حقیقت بازی کرده داداش ... دوستاش گفته بودن احتمالا فقط یه دیت، این دیگه زیادی تو نقشش فرو رفته
شوخی میکنم حالا پس فردا زنت میشه حالا بیا و درستش کن :))

بعد یه سوال، تو اگر پسری، پس چرا از استیکرای دخترونه استفاده میکنی :|
 
آخرش گفتی اگه آقایی دورشو خط بکش ولی اگه خانوم باشیم رو نگفتی :D
البته من پسرم : ))

منم تو دیت اول واقعا همین حس رو داشتم قلبم داشت میومد بیرون
حس میکردم اون از من خیلی بهتره و اصن واسه چی میخواد با من بیاد بیرون واقعا wtf!!! اصن همینکه جواب سلامم رو داشت میداد واسم کافی بود ...
بعد نمی‌خواستم خودم رو زیاد نیازمند بهش نشون بدم . آخه وقتی یکی میبینه که اوه چقد این از من خوشش میاد پس بیام اذیتش کنم... واقعا به نظرم خیلی مضخرفه

اول که منو دید بهم گفت از عکسات خوشگل تری
Wtf
حدود ۳ ساعت بیرون تو ماشین الکی می‌چرخیدیم و حرف میزدیم و من واقعا کنارش حس راحتی میکردم و خودم بودم اعتماد به نفس داشتم با اینکه اون اگه مثلا ۱۰ باشه من در مقابلش ۱ ام : )))))
تو ماشین موقع حرف زدن وقتی داشت از کار و زندگیش می‌گفت فهمیدم که ما جفتمون واقعا خیلی فقیریم :D

بعد ازینکه شب برگشتم خونه اینجوری بودم که این بزور داشت منو تحمل می‌کرد و واقعا واسه اینکه ناراحت نشم وسط راه پیادم نکرد : ))))

موقع ای که داشتم عکساشو نگاه میکردم با خودم گفتم ممکنه این آخرین باری باشه که از نزدیک دیدمش ولی حس خیلی خوبی بود تا اینکه یه پیام واسم اومد که توش واسم نوشته بود شب بخیر عزیزم

Wtf:((
حس میکنم هیپنوتیزم شده یا منو واقعا با یه نفر دیگه اشتباه گرفته : ))))
یا ازون معجون عشق هری‌پاتر یه نفر به خوردش داده...
آخه واقعا من خودم خودمو تو آینه میبینم خودمو دوس ندارم اون چجوری منو دوست داره خیلی عجیبه واسم : ))))
گفتم اگه آقایی دور اینا رو خط بکش بخاطر اینه که تو این روابط خرجی که مرد می‌کنه خیلی بیشتره و براش سنگین تر تموم میشه😅
اتفاقا برا خانوم ها قیافه و ظاهر جزو اولویت های آخره(قد بلند داشتن براشون مهمتر از خوش تیپی هس😅) البته نه‌که تیپ مهم نباشه هست ولی نه در اون حد!
بیشتر نوع رفتار و شخصیت و معرفت، پوشش لباس و تمیز و باکلاس بودن ظاهر مهمه و صد البته اینکه دست به جیبت خوبه یا نه😅
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or