-لباس:
بهترین لباس، لباسیه که دیروز و پریروز هم پوشیدی
![4 :D :D](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
در واقع تنها چیزی که منو لباس های همیشگیم رو از هم دور میکنه.... ماشین لباس شوییه
![4 :D :D](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
*به غیر از این حقیقتا من وقتی جای ویژه یا با ادم های ویژه ملاقات داشته باشم، ناخوداگاه تمایل دارم لباس متفاوت بپوشم، همینم کافیه اون مکان یا فرد برام عادی شه تا برسم به سیکل لباس های تکراری
![4 :D :D](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
(در واقع 99% لباس های کمدم همیشه در کمد هستند
![4 :D :D](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
مثلا کلی لباس دارم مال 2016 و حتی قدیمی تر که به معنای واقعی هنوز بیش تر از 1 2 بار تن نخورده
![21 :)) :))](/styles/default/xenforo/smilies/meep/21.gif)
))
لباس های همیشگی هم اصولا پرت میشن این ور اون ور ...
![65 :-" :-"](/styles/default/xenforo/smilies/meep/65.gif)
بخش عمده لباس پوشیدنم همین لباس های همیشگی پرت شده در نقاط مختلف اتاق و خونه هستند
![65 :-" :-"](/styles/default/xenforo/smilies/meep/65.gif)
کلا تو این مرتب کاری ها به شکل عجیبی تنبل هستم...
اولویت در لباس پوشیدن هم بدون استثنا "راحتی". هیچ وقت به خودم سختی نمیدم که مثلا لباس فلان بپوشم...
*من حوصله فکر کردن و تصمیم های پیچیده و قوانین خاص در مورد لباس پوشیدن خودمم ندارم، لباس ملت که بماند، بحث علمی فرق داره. هرچند به نظرم بی نهایت مهمه این بحث کوچک ترین رنگ و بو عقیدتی نگیره و در حد بررسی و طبقه بندی باقی بمونه،
-موسیقی:
فارغ از بحث تکنیک مثلا استفاده از نهایت فضا و امکانات در یک ترک،
در 99% موارد (یعنی استاندارد) موسیقی خوب و بد نداریم، سلیقه متفاوت اما داریم،
*اینسترومنتال >>>خیلی>>> وکال .
موسیقی که بدون وکال باهات حرف میزنه، خیلی کمتر خسته کننده میشه و در شرایط و کانتکست های مختلف میشه ازش لذت برد، موسیقی بی کلام بلند منو یاد بازی های ار پی جی میندازه.... موسیقی بی کلام خفن مثل کتاب داستان میمونه...
-جامعه مدنی :
خیلی خلاصه بگم که گیر دادن به امثال فرهادی، در واقع گیر دادن بیش از حد به امثال فرهادی و و بازیگر های معروف داخلی(یعنی فراتر از شفاف سازی، فراتر از یک تعریف جدید ارائه کردن از فرهادی و فرهادی ها، یعنی حمله و ناسزا و رکیک و این حرفا) مثل گیر دادن و وقت تلف کردن رو اون انمی های قبل باس هست که مدام یا Respawn میشند یا ریوایو، تو سال های اخیر به نظرم به طور سازمان یافته مردم رو به این سمت سوق میدند، تا وقت و انرژی با انمی های نامحدود تلف شه و در مقابل امکانات عملی و نظری برای بدنام کردن مردم و حرکتشون هم فراهم شه، باس هم با خیال راحت چای بنوشه...
*متاسفانه خیلی ها تو این دام میفتند، خیلی ها که خودشون رو نهایت دانایی و اگاهی میدونند. اصولا کسانی هستند که معتقدند وظیفه دارند به دیگران هم اگاهی رسانی کنند (نااگاه فرض کردن دیگران از مشخصاتشونه) و در بدترین حالت به "طرفداران" هنر(از جمله اثار فرهادی) گیر میدند، نتیجه میشه سیکل تکراری و عقب موندن از اصل قضیه...
-قاجار:
فکت تاریخی نشون میده قاجار ها از دون ترین حاکمان زمان خود رو کره زمین بودند، در مقایسه با دولت و تمدن های کهن ایرانی هم مایه خجالت هستند، سطح پایین و ناکارامدترین حالت ارباب رعیتی رو به عنوان حکومت داری از خودشون نشون دادند، یعنی حتی در فئودالیسم هم یک خجالت کامل بودند، دوران قاجار با تجاوز به جسم و روان ایرانی، فقر، بدبختی، اعتیاد، سوئ استفاده از کودکان، وبا، قحطی، جنگ های ابلهانه، از دست رفتن خاک، بی قانونی و و و گره خورده، جوگیر شدن قبله عالم در سفر به اروپا و 4 تا تقلید در حد 4 تا ساختمان مثلا اداری (نه حتی زیرساخت انسانی و اداری یک سیستم، مدرن بودن ان سیستم هم بماند)، خودش به بهترین حالت فلاکت این سلسله و مردم مفلوکش رو نشون میده. حاکمانی که از زندگی جز سک.س با کودک پسر و دختر و اعتیاد و بردن ابروی چند صد(*هزار) ساله ایران و فرافکنی حقارتشون در سفر هاشون، چیزی ازشون به ما نرسیده، البته اگه خوب دور و برمون رو نگاه کنیم چیز های زیادی ازشون به ما رسیده.