PlayStation The Last of Us Part II

سازنده
Naughty Dog
تاریخ انتشار
June 2020
ناشر
Sony Interactive Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PlayStation 4
  2. PlayStation 5



jhiz_tlouii.png


irr_tlou_title2.png

بالاخره در همایش PSX 2016 ، دومین نسخه از عنوان The Last of Us تایید شد.

در شماره ی دوم هم نظاره گرـه ماجراهای Joel و Ellie خواهیم بود، اما اینبار در نقش ـه Ellie ـه 19 ساله ی تشنه ی انتقام بازی خواهیم کرد.

برخلاف نسخه ی اول این بار کارگردانیه این عنوان تنها به عهده ی Neil Druckmann خواهد بود و Bruce Straley نقشی در این عنوان نخواهد داشت.
همچنین صداپیشه های نسخه ی اول ، برای ایفای نقش در این عنوان هم برگشته اند.

p6bx_tlou_header.png



n5a_tlou_header3.png

dm38_tlou_header2.png

آهنگ ساز این نسخه هم Gustavo Santaolalla خواهد بود که پیش تر وظیفه ی آهنگ سازیه شماره ی قبل این عنوان را بر عهده داشت.
Wayfaring Stranger - By Ellie & Joel - PSX 2017

wumz_tlou.png



10 نکته ای که از The Last of Us نمیدانید



با تشکر از @sabco برای لینک تریلر و احسان عزیز (@Kaine ) برای کارهای گرافیکی زیبای پست اول:x
 
Last edited by a moderator:

just soccer

کاربر سایت
Sep 18, 2015
114
نام
محمد حسین
آقا این اسم رت کینگ آخر سر از کجا اومد؟ من کل نوت‌های گرند زیرو رو خوندم ولی اسمی ازش ندیدم اصا.
یه نکته ای هم من بخوام اضافه کنم که خودش یه دلیل دیگه از ۱۰۰ ها دلیلیه که بازی چقدر خفن و کار درسته اینکه اسم و ایده این موجود توی دنیا نمونه واقعی داره که به خاطر یک سری علل خاص دم تعداد زیادی از موش های به هم متصل میشه و انگاری یه موش واحد میشن که رکوردش اتصال ۳۲ تا موش به هم بوده که از همین ایده هم توی بازی استفاده کردن همچین موجودی خلق کردن که ترکیب اینفکتد های متفاوته مثل استالکر و بولوتر و ... واقعا دمشون گرم کارشون و ایده هاشون حرف نداره که حتی همچین چیزی هم پایه و‌مبنای علمی داره Strasbourg,_Rat_King_retusche.jpg show.jpeg
 

last of amir

کاربر سایت
Sep 3, 2014
2,160
نام
Amir
یه نکته ای هم من بخوام اضافه کنم که خودش یه دلیل دیگه از ۱۰۰ ها دلیلیه که بازی چقدر خفن و کار درسته اینکه اسم و ایده این موجود توی دنیا نمونه واقعی داره که به خاطر یک سری علل خاص دم تعداد زیادی از موش های به هم متصل میشه و انگاری یه موش واحد میشن که رکوردش اتصال ۳۲ تا موش به هم بوده که از همین ایده هم توی بازی استفاده کردن همچین موجودی خلق کردن که ترکیب اینفکتد های متفاوته مثل استالکر و بولوتر و ... واقعا دمشون گرم کارشون و ایده هاشون حرف نداره که حتی همچین چیزی هم پایه و‌مبنای علمی دارهView attachment 152256View attachment 152257
کلا بازی برای کوچک‌ترین اتفاقات و کشته شدن npc ها و جسدها هم توی نوت‌ها و ... دلیل و منطق ارائه میده و فکر کنم گفته بودن که میخوایم حسی رو القا کنیم که وقتی وارد یک خونه میشین، واقعا باور کنین که یک زمانی اونجا افرادی زندگی می‌کردن. مثل داستان اون ملوان و ... .
 

only sony

プレイステーション
کاربر فعال
Apr 9, 2011
7,375
نام
رامین
Dexter Fletcher کارگردان Rocketman . Sherlock Holmes 3 . Eddie the Eagle و تهیه کننده Bohemian Rhapsody هستش.

Duncan Jones کارگردان Moon, Source Code, Warcraft هستش.

اینا دیگه از کله گنده های صنعت سینما هستن


152278
152279
 
آخرین ویرایش:

MrElectricWizard

The Hawk Is Howling
کاربر سایت
Nov 6, 2011
3,541
نام
Mehrdad
برای من که هنوز اوایل بازی هستم نه تنها داستان مشکلی نداره، تا اینجا به شدت هم باهاش حال کردم ( پیک اول رو رد کردم و فهمیدم اما دلم نمیاد برم سراغش که زود تموم شه:-" تو این فرصت هم دوباره پارت 1 رو بعد از 7 سال تموم کردم و با وجود تکراری بودن بازی برام اما باز هم تبدیل شد به یکی از بهترین تجربه هام رو PS4 ) اما داستان پارت 2.. میفهمم بعضی از طرفدار های بازی چرا ناراضی هستن، راستش منم بدم نمیومد داستان مسیر های دیگه ای میرفت اما خب سازنده بازی که من نیستم تا تصمیم بگیرم و حتی میخوام حرف بعضی از دوستان که اشاره کردن رو تکرار کنم که باید یک افرین درست حسابی به نیل گفت چون اون چیزی که خودش میخواد رو میسازه نه صرفا چیزی که کامیونیتی و طرفدار ها میخوان. همین میشه یکی از دلایل ریشه ای تفاوت امثال ناتی داگ و باقی استودیو ها.. همین میشه که تو بازی خلاقیت شکل میگیره و بر عکسِ همین میشه دنباله و ادامه هایی که استودیو های دیگه برای بازی هاشون میسازند و خیلی وقت ها حتا اگر ویژگی های تکنیکی و فنی رو بهترین حالت اجرا کنند اما بازیاشون اون حس تازگی رو نداره یا مثلا نسبت به شماره های قبلی افت میکنه.و اینکه شخصا اهمیت خاصی به متا هم نمیدم(حتا میتونم بگم هیچ اهمیتی تو انتخاب بازی برام نداره) اما خب هر گیمری باید از خداش باشه تا استودیو و کنسول محبوبش موفق تر باشه که بازی ها و سرویس بهتری رو تجربه کنه.

اینم اضافه کنم که برای من مهم ترین فاکتور گیم، گیم پلی هست و به نظرم حتی تو بازی های روایت محور هم در نهایت داستان و باقی اجزای گیم در خدمت گیم پلی هستند (یا بهتر بگم به نظرم بهتر هست که اینطور باشند همونطور که بازی های شاخص این سبک هستند) و همینا باعث میشه در هر صورت با Tloup2 حال کنم یعنی حتا اگه داستان رو در ادامه نپسندم هم اثر خاصی رو نظرم نسبت به بازی نداره. البته تقریبا مطمئنم این اتفاق نمیفته چون تا همینجا هم به حدی روایت داستان تو گیم پلی خفن بوده که واقعا بدون توجه به سر و ته داستان میتونم صرفا با روایتش راضی شم (کی از روایت داستان حین گیم پلی خوشش نمیاد؟) کلا هم لور خفن برام مهم تر از داستان خفن هست. نه اینکه به داستان توجه نکنم نه به هیچ وجه اگه اینطور بود که این همه rpg استوری درایون بازی نمیکردم (اگه هم دنبال داستان باشم در نهایت ترجیحم rpg هست). صرفا دارم اولویت رو میگم. اگه یک بازی بهترین داستان رو داره = پرفکت و عالی اما به نظرم در نهایت گیم پلی مهم تر هست. مسلم که داستان خوب رو دوست دارم اینو رد نمیکنم اما در نهایت در مورد داستان نظرم به نظر جان کارمک نزدیک تر هست :-" (:D)
خود گیم پلی Tloup2 هم که اصلا نیاز به گفتن نداره و تو بالاترین سطح هست . با اینکه سنگینی گیم پلی پارت 1 رو خیلی دوست دارم اما سریع تر شدن بازی تو پارت 2 هم به نظرم عالی هست و همین مبارزات و اکشن محدودی که تا اینجا تو بازی دیدم به شدت برام لذت بخش بوده.

این قسمت هم به عنوان نظر شخصی میگم: با اینکه برای نقد و یا حتا توصیف یک بازی، داستان به طور ویژه مد نظر قرار بگیره و دلیل کوبیدن یا تعریف از بازی بشه مخالفم (مثبت یا منفی) چون واقعا تو درکی که من ازقدیم نسبت به ویدئو گیم داشتم داستان هیچ وقت اولویت نبوده و حتا جدا از این مثلا اتمسفر مورد علاقم رو به گرافیک خفن و داستان ترجیح میدم. (حالا یک سری استثنا و بازی های به شدت استوری فوکس بماند) این رو میگم چون احساس میکنم مبنای یه سری از نظرات دوستان نسبت به این بازی صرفا "داستان" هست و زیاد به چیز های دیگه توجه نمیکنند. البته در مورد The last of us ها، خود استودیو و کارگردان و ماهیت بازی هم در این موضوع نقش زیادی دارند اما منظورم رو کلی گفتم.

خلاصه که به نظرم تمام قسمت های بازی مثل یک هرم هستند که ساختار رو شکل میدند تا در نهایت نوک هرم یا همون گیم پلی ساخته بشه. چند روزی میشه حسش اومده که برم بازی رو ادامه بدم و احتمالا این دفعه تا تموم نشه ازش بیرون نمیام.
 

Dinosaur

Loyal Member
Sep 29, 2005
16,997
نام
آریا
یه کم بیشتر توضیح بدم :
ببین منظورم اینه که تو با یه دید و برداشتی نسبت به جول سراغ نسخه دوم رفتی قطعا و خیلی هامون اگه بازی بهمون حق انتخاب میداد الی رو نجات میدادیم ! هممون میدونیم جول انتی هیرو بوده ولی روایت نسخه دوم کلا این کارو زیر سوال میبره و در ادامه توجیه محمکی برای انتقام از جول نمیده . چرا ؟ چون خود ابی و پدرش هم شخصیت های خاکستری دارن . نمیشه حق رو بهشون داد . خود پدر ابی داره یه نفرو قربانی میکنه بدون این که بدونه قطعا واکسن ساخته میشه و اون طرف جول هم‌میخواد دخترشو از مرگ‌نجات بده در حالی که میدونه ممکنه حتی واکسن ساخته نشه یا الی بمیره بیخود .وقتی میرسه بالا سر الی دکتر روش چاقو میکشه و میگه نمیذارم الی رو ببری خوب پس خیلی هم حق ۱۰۰ درصدی این وسط وجود نداره . اره از دید ابی حق با خودشه و از دید جول حق با خودش !حالا مخاطب طرفدار کدوم دید هست ؟ مشکل اینجاست که وقتی یه فن بیس ۷ ساله ساختی با جول و در عرض ۲ تا کات سین میخوای یهو مخاطب و فن بیست بچرخه و بره سمت ابی کار خیلی سخت میشه و طبیعی خیلی ها با داستان و به خصوص ابی زاویه پیدا کنن . من میگم میشد یا توجیه بهتری برای کشتن جول اورد که هم‌نسخه ۱ و خاطراتش(به خصوص اون موزیک بی نظیر انتهای بازی و مجات الی ) از بین نره . چون ۹۹ درصد ماها الی رو نجات میدادیم و این کارو دوست داشتیم ! یا این که میشد با تغییر استراکچر داستان کلا اول با ابی بازی کنیم بعد میرسیدیم بالای سر جول و میفهمیدیم این قاتل جول بوده و در نتیجه ابی قابل هضم تر بشه و راحت تر بپذیریمش .
اینجا بحث تفاوت سلیقه و نظرات هست. :D از نظر من، ابی توجیه خیلی خوبی برای انتقام از جول داشته. از زاویه دید ابی، با همچین داستانی روبرو هستیم:
یه قاچاقچی دختری رو به بیمارستان آورده که می‌تونه نجات‌دهنده کل انسان‌ها از شر این قارچ‌ها باشه. یعنی احتمال زیادی وجود داره که با مطالعه روی اون دختر، واکسنی تولید بشه که بشر رو از این همه مصیبت نجات بده. حالا یه دفعه اون قاچاقچی تصمیم می‌گیره کل بیمارستان رو منهدم کنه، همه اعضای فایرفلای که اونجا هستن رو از بین ببره، مارلین به عنوان رهبر فایرفلای‌ها رو بکشه و باعث بشه این گروه کلاً از هم بپاشه، نجات بشریت رو متوقف کنه و پدر ابی رو هم به قتل برسونه. ابی هم خبر نداره که پدرش یکی از وسایل تیز جراحی رو به عنوان سلاح سرد جلوی جول گرفته بوده و تصورش اینه که جول یهویی وارد اتاق عمل شده و زده همه اینا رو کشته.
یه دختر توی اون سن و سال که تا چند دقیقه پیش فکر می‌کرده پدر قهرمانش به زودی باعث نجات دنیا میشه، یه دفعه با ورود به اون بخش کلی جنازه از اعضای فایرفلای می‌بینه و در نهایت هم جنازه پدرش رو که به قتل رسیده. طبیعیه که حس خشم و عصبانیت عجیبی بابت دیدن اون صحنه‌ها پیدا کنه و انتقام گرفتن از قاتل براش تبدیل به یه هدف بشه.
از طرف دیگه الی هم حق داره به دنبال انتقام باشه، وقتی می‌بینه یه عده ریختن سر جول (یه جورایی پدرش) و اون طوری کتکش زدن و در نهایت هم کشتنش. ولی انتقام الی از نظر خالص بودن در حد ابی نیست و یه جورایی ترکیبی از انتقام مرگ جول و همین‌طور انتقام از خودش بابت بدرفتاری با جول هست. یعنی اگه روابطش با جول طبیعی بود و جول کشته می‌شد، الی انقدر عصبانی نمی‌شد ولی جول در حالی کشته شد که اینا هنوز رابطه ۱۰۰٪ خوبی نداشتن و الی همچنان یه کدورتی از جول داشت و همین باعث شد بیشتر غصه بخوره و خودش رو هم مقصر بدونه.
در مجموع TLoU2 دو تا شخصیت قابل بازی رو مقابل هم قرار میده که هر دو دنبال انتقام هستن و هر دو هم به دلایلی حق دارن. ولی اگه بحث انتخاب باشه، اتفاقاً من به ابی بیشتر حق میدم و با اینکه احتمالاً جزو معدود افرادی باشم که همچین نظری دارم، ولی فکر می‌کنم انتقام ابی و نحوه انجامش منطقی‌تر بوده.
نجات الی از بیمارستان چیزی بود که حتی خود الی هم باهاش کنار نیومد و تا مدت‌ها بابت این قضیه با جول قهر بود (اون صحنه‌های فلش‌بک جول و الی در مورد این ماجرا جزو جانسوزترین صحنه‌های عمر گیمری من بود. :( هم به خاطر خود شرایط، هم دستاورد فنی حیرت‌انگیز ناتی‌داگ که باعث می‌شد احساسات دو نفر به طبیعی‌ترین شکل ممکن از طریق صورت و چشم‌ها منتقل بشه). وقتی خود الی بابت اون داستان با جول قهر بوده، دیگه تصور کنین ابی که پدرش و اکثر نزدیکانش توی فایرفلای رو از دست داده و یه جورایی بی‌سرپناه شده، چه حس بدی نسبت به قاتلی پیدا کرده که هم خونواده‌ش رو کشته و هم باعث تعطیلی فایرفلای شده و هم امکان نجات بشر رو خراب کرده.
حتی نحوه انتقام ابی هم متعادل‌تر از الی بود. ابی فقط جول رو از بین برد و کاری با تامی و الی نداشت، در حالی که اگه آدم شروری بود می‌تونست خیلی راحت اونا رو هم از بین ببره و اصلاً داستان به جاهای بعدی نمی‌رسید. ولی از خیر اون دو تا گذشت و رفت. ولی الی رسماً کل فک و فامیل و دوستان ابی رو قتل عام کرد، حتی اگه نه با قصد کامل، ولی به هر حال این اتفاق رخ داد. یعنی از نورا تا اوون و مل و آلیس و... همگی توسط الی منهدم شدن و تازه در کنارش کلی از اعضای WLF هم وسط این انتقام از بین رفتن. در نهایت چی شد؟ ابی سراغ الی رفت که بابت این همه کشت و کشتار انتقام بگیره، ولی به جز جسی که توی یه حالت اتفاقی کشته شد، دیگه کاری با بقیه نداشت و در حالی که می‌تونست الی رو خیلی راحت از بین ببره، اون رو بخشید و صحنه رو رها کرد. این یعنی دیگه اوج بزرگواری! یعنی طرف باید خیلی آدم حسابی باشه که یه نفر کل نزدیکانش رو نابود کرده باشه ولی از خیر انتقام و کشتن نزدیکان طرف بگذره. البته منظور این نیست که ابی به طور کلی هم شخصیت خیلی فرشته‌مانند و خوبی بوده. نه اتفاقاً! مثلاً همون ماجرایی که با اوون داشت (با وجود بارداری زنش)، یکی از بخش‌های مهم بازی بود که حالا اینجا ملت مسخره می‌کنن، ولی برای شخصیت‌پردازی ابی لازم بود و بعدش با این دیالوگ همراه می‌شد که «تو هر جا میری باعث از هم پاشیدن دوستانت میشی». ولی در بحث انتقام و گذشت، ابی شخصیت جالبی داشت و من خوشم اومد ازش.
ولی باز مدتی بعد از اون گذشت ابی، الی به جای اینکه سر جاش بشینه و قضیه رو تموم شده بدونه، بلند شد اون همه راه اومد دوباره برای انتقام. چون از نظر روانی به هم ریخته بود و نمی‌تونست آروم یه گوشه بشینه و می‌ترسید تا ابد اون تصاویر دلخراش توی ذهنش بیاد و فکر می‌کرد فقط کشتن ابی هست که می‌تونه آرومش کنه.
من دیگه اواخر بازی حق رو بیشتر به ابی می‌دادم تا الی. توی اون صحنه‌های آخر دیگه فاصله زیادی نمونده بود تا الی با کشتن ابی تبدیل به ویلین این قصه بشه (از دید من)، یعنی کسی رو می‌خواست بکشه که نه یک بار، بلکه دو بار از کشتن الی صرف نظر کرده بود. ولی الی آخرش با گذشتن از جون ابی به رستگاری رسید و هم ابی رو نجات داد و هم خودش رو، و نذاشت حس انتقام باهاش کاری کنه دیگه کاملاً تبدیل به یه شخصیت سیاه بشه.
همون‌طور که قبلاً گفتم درک می‌کنم خیلی‌ها با داستان بازی کنار نیان و بهش انتقاد داشته باشن، ولی به نظر من واقعاً داستان جالبی بود و این دنبال کردن زاویه دید دو نفر که هر دو هم دنبال انتقام هستن، ایده خوب و تأثیرگذاری بود با یه نحوه روایت عالی.
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
152295

تف بر تو نیل دراکمن ، که با توهماتت و اجندات گند زدی به گیمینگ ....

Wait a minute

152296

.................

کلا بزارید اینا با توهماتشون درگیر باشن ... نفرت درمانی نداره...
 
Last edited by a moderator:

Kiami

کاربر سایت
Dec 10, 2010
2,855
اینجا بحث تفاوت سلیقه و نظرات هست. :D از نظر من، ابی توجیه خیلی خوبی برای انتقام از جول داشته. از زاویه دید ابی، با همچین داستانی روبرو هستیم:
یه قاچاقچی دختری رو به بیمارستان آورده که می‌تونه نجات‌دهنده کل انسان‌ها از شر این قارچ‌ها باشه. یعنی احتمال زیادی وجود داره که با مطالعه روی اون دختر، واکسنی تولید بشه که بشر رو از این همه مصیبت نجات بده. حالا یه دفعه اون قاچاقچی تصمیم می‌گیره کل بیمارستان رو منهدم کنه، همه اعضای فایرفلای که اونجا هستن رو از بین ببره، مارلین به عنوان رهبر فایرفلای‌ها رو بکشه و باعث بشه این گروه کلاً از هم بپاشه، نجات بشریت رو متوقف کنه و پدر ابی رو هم به قتل برسونه. ابی هم خبر نداره که پدرش یکی از وسایل تیز جراحی رو به عنوان سلاح سرد جلوی جول گرفته بوده و تصورش اینه که جول یهویی وارد اتاق عمل شده و زده همه اینا رو کشته.
یه دختر توی اون سن و سال که تا چند دقیقه پیش فکر می‌کرده پدر قهرمانش به زودی باعث نجات دنیا میشه، یه دفعه با ورود به اون بخش کلی جنازه از اعضای فایرفلای می‌بینه و در نهایت هم جنازه پدرش رو که به قتل رسیده. طبیعیه که حس خشم و عصبانیت عجیبی بابت دیدن اون صحنه‌ها پیدا کنه و انتقام گرفتن از قاتل براش تبدیل به یه هدف بشه.
از طرف دیگه الی هم حق داره به دنبال انتقام باشه، وقتی می‌بینه یه عده ریختن سر جول (یه جورایی پدرش) و اون طوری کتکش زدن و در نهایت هم کشتنش. ولی انتقام الی از نظر خالص بودن در حد ابی نیست و یه جورایی ترکیبی از انتقام مرگ جول و همین‌طور انتقام از خودش بابت بدرفتاری با جول هست. یعنی اگه روابطش با جول طبیعی بود و جول کشته می‌شد، الی انقدر عصبانی نمی‌شد ولی جول در
همون‌طور که قبلاً گفتم درک می‌کنم خیلی‌ها با داستان بازی کنار نیان و بهش انتقاد داشته باشن، ولی به نظر من واقعاً داستان جالبی بود و این دنبال کردن زاویه دید دو نفر که هر دو هم دنبال انتقام هستن، ایده خوب و تأثیرگذاری بود با یه نحوه روایت عالی.
اریا درسته دقیقا :
اینجا بحث تفاوت سلیقه و نظرات هست. :D از نظر من، ابی توجیه خیلی خوبی برای انتقام از جول داشته. از زاویه دید ابی، با همچین داستانی روبرو هستیم:
یه قاچاقچی دختری رو به بیمارستان آورده که می‌تونه نجات‌دهنده کل انسان‌ها از شر این قارچ‌ها باشه. یعنی احتمال زیادی وجود داره که با مطالعه روی اون دختر، واکسنی تولید بشه که بشر رو از این همه مصیبت نجات بده. حالا یه دفعه اون قاچاقچی تصمیم می‌گیره کل بیمارستان رو منهدم کنه، همه اعضای فایرفلای که اونجا هستن رو از بین ببره، مارلین به عنوان رهبر فایرفلای‌ها رو بکشه و باعث بشه این گروه کلاً از هم بپاشه، نجات بشریت رو متوقف کنه و پدر ابی رو هم به قتل برسونه. ابی هم خبر نداره که پدرش یکی از وسایل تیز جراحی رو به عنوان سلاح سرد جلوی جول گرفته بوده و تصورش اینه که جول یهویی وارد اتاق عمل شده و زده همه اینا رو کشته.
یه دختر توی اون سن و سال که تا چند دقیقه پیش فکر می‌کرده پدر قهرمانش به زودی باعث نجات دنیا میشه، یه دفعه با ورود به اون بخش کلی جنازه از اعضای فایرفلای می‌بینه و در نهایت هم جنازه پدرش رو که به قتل رسیده. طبیعیه که حس خشم و عصبانیت عجیبی بابت دیدن اون صحنه‌ها پیدا کنه و انتقام گرفتن از قاتل براش تبدیل به یه هدف بشه.
از طرف دیگه الی هم حق داره به دنبال انتقام باشه، وقتی می‌بینه یه عده ریختن سر جول (یه جورایی پدرش) و اون طوری کتکش زدن و در نهایت هم کشتنش. ولی انتقام الی از نظر خالص بودن در حد ابی نیست و یه جورایی ترکیبی از انتقام مرگ جول و همین‌طور انتقام از خودش بابت بدرفتاری با جول هست. یعنی اگه روابطش با جول طبیعی بود و جول کشته می‌شد، الی انقدر عصبانی نمی‌شد ولی جول در حالی کشته شد که اینا هنوز رابطه ۱۰۰٪ خوبی نداشتن و الی همچنان یه کدورتی از جول داشت و همین باعث شد بیشتر غصه بخوره و خودش رو هم مقصر بدونه.
در مجموع TLoU2 دو تا شخصیت قابل بازی رو مقابل هم قرار میده که هر دو دنبال انتقام هستن و هر دو هم به دلایلی حق دارن. ولی اگه بحث انتخاب باشه، اتفاقاً من به ابی بیشتر حق میدم و با اینکه احتمالاً جزو معدود افرادی باشم که همچین نظری دارم، ولی فکر می‌کنم انتقام ابی و نحوه انجامش منطقی‌تر بوده.
نجات الی از بیمارستان چیزی بود که حتی خود الی هم باهاش کنار نیومد و تا مدت‌ها بابت این قضیه با جول قهر بود (اون صحنه‌های فلش‌بک جول و الی در مورد این ماجرا جزو جانسوزترین صحنه‌های عمر گیمری من بود. :( هم به خاطر خود شرایط، هم دستاورد فنی حیرت‌انگیز ناتی‌داگ که باعث می‌شد احساسات دو نفر به طبیعی‌ترین شکل ممکن از طریق صورت و چشم‌ها منتقل بشه). وقتی خود الی بابت اون داستان با جول قهر بوده، دیگه تصور کنین ابی که پدرش و اکثر نزدیکانش توی فایرفلای رو از دست داده و یه جورایی بی‌سرپناه شده، چه حس بدی نسبت به قاتلی پیدا کرده که هم خونواده‌ش رو کشته و هم باعث تعطیلی فایرفلای شده و هم امکان نجات بشر رو خراب کرده.
حتی نحوه انتقام ابی هم متعادل‌تر از الی بود. ابی فقط جول رو از بین برد و کاری با تامی و الی نداشت، در حالی که اگه آدم شروری بود می‌تونست خیلی راحت اونا رو هم از بین ببره و اصلاً داستان به جاهای بعدی نمی‌رسید. ولی از خیر اون دو تا گذشت و رفت. ولی الی رسماً کل فک و فامیل و دوستان ابی رو قتل عام کرد، حتی اگه نه با قصد کامل، ولی به هر حال این اتفاق رخ داد. یعنی از نورا تا اوون و مل و آلیس و... همگی توسط الی منهدم شدن و تازه در کنارش کلی از اعضای WLF هم وسط این انتقام از بین رفتن. در نهایت چی شد؟ ابی سراغ الی رفت که بابت این همه کشت و کشتار انتقام بگیره، ولی به جز جسی که توی یه حالت اتفاقی کشته شد، دیگه کاری با بقیه نداشت و در حالی که می‌تونست الی رو خیلی راحت از بین ببره، اون رو بخشید و صحنه رو رها کرد. این یعنی دیگه اوج بزرگواری! یعنی طرف باید خیلی آدم حسابی باشه که یه نفر کل نزدیکانش رو نابود کرده باشه ولی از خیر انتقام و کشتن نزدیکان طرف بگذره. البته منظور این نیست که ابی به طور کلی هم شخصیت خیلی فرشته‌مانند و خوبی بوده. نه اتفاقاً! مثلاً همون ماجرایی که با اوون داشت (با وجود بارداری زنش)، یکی از بخش‌های مهم بازی بود که حالا اینجا ملت مسخره می‌کنن، ولی برای شخصیت‌پردازی ابی لازم بود و بعدش با این دیالوگ همراه می‌شد که «تو هر جا میری باعث از هم پاشیدن دوستانت میشی». ولی در بحث انتقام و گذشت، ابی شخصیت جالبی داشت و من خوشم اومد ازش.
ولی باز مدتی بعد از اون گذشت ابی، الی به جای اینکه سر جاش بشینه و قضیه رو تموم شده بدونه، بلند شد اون همه راه اومد دوباره برای انتقام. چون از نظر روانی به هم ریخته بود و نمی‌تونست آروم یه گوشه بشینه و می‌ترسید تا ابد اون تصاویر دلخراش توی ذهنش بیاد و فکر می‌کرد فقط کشتن ابی هست که می‌تونه آرومش کنه.
من دیگه اواخر بازی حق رو بیشتر به ابی می‌دادم تا الی. توی اون صحنه‌های آخر دیگه فاصله زیادی نمونده بود تا الی با کشتن ابی تبدیل به ویلین این قصه بشه (از دید من)، یعنی کسی رو می‌خواست بکشه که نه یک بار، بلکه دو بار از کشتن الی صرف نظر کرده بود. ولی الی آخرش با گذشتن از جون ابی به رستگاری رسید و هم ابی رو نجات داد و هم خودش رو، و نذاشت حس انتقام باهاش کاری کنه دیگه کاملاً تبدیل به یه شخصیت سیاه بشه.
همون‌طور که قبلاً گفتم درک می‌کنم خیلی‌ها با داستان بازی کنار نیان و بهش انتقاد داشته باشن، ولی به نظر من واقعاً داستان جالبی بود و این دنبال کردن زاویه دید دو نفر که هر دو هم دنبال انتقام هستن، ایده خوب و تأثیرگذاری بود با یه نحوه روایت عالی.
قاچاقچی رو خیلی خوب اومدی :)) درسته کاملا میشه سلیقه ای و خوب خیلی ها عکس این نظرو دارن . در مجموع به نظرم تنها بخشی از یه ویدیو گیم که سلیقه ای محسوب میشه همین بخش داستانش هست که خیلی از نظر تکنیکال قابل بررسی نیست .
 

db07

کاربر سایت
Oct 31, 2007
2,343
نام
مهدی
فقط کالکشن ویدیو تیپهای جسی :D
من متوجهش نشده بودم
 

Blood Brothers

کاربر سایت
Sep 7, 2012
1,519
نام
Iman
الان که دارم فکر میکنم حس میکنم خیلی از بازیو تو تریلر نشون دادن. از نسخه اول فکر نکنم 3 4 تا تریلر بیشتر بیرون داده بودن که اونم جاهای خیلی مهم و حساس بازی نبود ولی تو نسخه دوم از آخرین لحظه های بازی هم حتی تو تریلر اومده بود.
 

AM!R

کاربر سایت
Sep 10, 2011
5,062
نام
AmiR
دوتا گیم پلی اگرسیو پایین رو ببینید جیگرتون حال بیاد :D
واقعا عمق گیم پلی بیداده!بیداد!
این همه باز بودن دست واسه پیش برد مراحل ندیدم به عمرم!
اینکه رانر بدی کلیکر بخورش فقط یه بار خودم انجام دادم اونم شانسی بود چون اصن فکر نمی کردم همچین چیزی بشه!!!
اولی اسپویل داستانی نداره
دومی هم نداره ولی خب مربوط به بخش دومه بازیه.
 

beh1382

کاربر سایت
Nov 27, 2006
796
نام
behrooz
View attachment 152343


امیدوارم ناتی همچنان به ساخت همچین فجایعِ ناامید کننده ای ادامه بده ... تا باشه از این آشغالا

زبالست آقا ، زباله :hide:

بعد از چند روز مجدد موفق شدم بازی کنم چقدر میچسبه مخصوصا وقتی چند تا رانر و شمبلر و کلیکر و تو یه محیط کوچک دخلشونو میاری و از در و دیوار دست و پا و خون می باره و می چکه
هر چند بازی زبالست ;)
 

M..AR..A

کاربر سایت
Dec 4, 2009
551
نام
REZA HECTOR
دوتا گیم پلی اگرسیو پایین رو ببینید جیگرتون حال بیاد :D
واقعا عمق گیم پلی بیداده!بیداد!
این همه باز بودن دست واسه پیش برد مراحل ندیدم به عمرم!
اینکه رانر بدی کلیکر بخورش فقط یه بار خودم انجام دادم اونم شانسی بود چون اصن فکر نمی کردم همچین چیزی بشه!!!
اولی اسپویل داستانی نداره
دومی هم نداره ولی خب مربوط به بخش دومه بازیه.
View attachment 152343


امیدوارم ناتی همچنان به ساخت همچین فجایعِ ناامید کننده ای ادامه بده ... تا باشه از این آشغالا

واقعا گیم پلی شاهکاری داره بازی .
---------------------------
دور دومم تقریبا 70 درصد بازی رو رفتم . بجرات میتونم بگم هنوز کشش داره چند بار دیگه بازی رو پشت هم تمومش کنم ! اینقدر گیمپلی پویا و جذابی داره .
گرافیک بازی که همه میدونیم چه شاهکاری هست . محیط های بازی خیلی بزرگ نیست یا محیط های دور جزییات زیادی معمولا ندارن ولی محیط استودیوم خیلی خفن بود ! خیلی جزییات داشت رسما داشت واقعی میزد گرافیکش !
 
آخرین ویرایش:

NERO 7

سرباز ISA ، سر سپرده‌‌ رادك
کاربر سایت
Apr 10, 2011
4,666
بخش اول صحبتت خودش یه جورایی دو تا سوال شد. :D
دکتر بچه خوبی بود، مخصوصاً به خاطر نجات گورخر. :( در مورد اینکه آیا دکتر در صورت قطعی نبودن درمان باید الی رو به خاطر بشریت می‌کشت یا نه، جواب من اینه که آره، باید این کار رو انجام می‌داد. یعنی براساس منطق، از بین رفتن یه نفر به خاطر نجات دادن کل انسان‌ها کار اشتباهی نیست حتی اگه با ریسک همراه باشه. ولی از اون طرف آدم تا خودش توی اون موقعیت قرار نگیره نمی‌تونه نظر بده و اینجا همون بحثی پیش میاد که «اگه دختر خود دکتر بود، ایشون چیکار می‌کرد؟»، یعنی با اینکه منطق میگه باید سراغ تهیه واکسن می‌رفت حتی با مرگ الی، ولی احساس میگه موضوع به این راحتی هم نیست و اگه دختر خودش به جای الی روی تخت بیمارستان بود، شاید سراغ این کار نمی‌رفت.
در مورد خشم ابی هم بهش حق میدم. خود ابی میگه اگه منم این شرایط رو داشتم باید روم آزمایش می‌کردی، یعنی ذهنیتش این طوری بوده که برای نجات انسان‌ها باید فداکاری کرد.
بعد هم یه دختر نوجوون که به پدرش به چشم قهرمان زندگیش نگاه می‌کرده (و طبق چیزی که دیدیم طرف آدم خوب و نیکوکاری هم بوده)، وقتی متوجه میشه جول باعث مرگ پدرش شده حس انتقام پیدا می‌کنه و از نظر روانی هم به فنا میره (ماجرای کابوس‌های اتاق عمل). احتمالاً پیش خودش هم می‌گفته اصلاً چه دلیلی داشت که بابای من کشته بشه و جول می‌تونست الی رو برداره ببره و پدر بی‌دفاع من که اسلحه‌ای نداشت رو زنده بذاره. آتیش این انتقام هم هی داغ‌تر میشه و می‌رسه به جایی که دیدیم. یعنی از زاویه دید ابی بهش حق میدم بابت خشم و حس انتقامش. البته من با انتقام (از جمله اعدام) مخالفم، ولی باز هم میگم تا آدم جای طرف نباشه نمی‌تونه قضاوت کنه و به دختر نوجوونی که اون شرایط رو پشت سر گذاشته حق میدم که خشمگین باشه.
راجع به اون سناریو هم واقعاً نمیشه بدون دونستن کل ماجرا چیزی گفت. :D شاید اون طوری هم جالب می‌شد. ولی به نظرم ارتباط دادن داستان قتل جول به ماجرایی که خودمون توی نسخه اول تجربه کردیم ایده خفن‌تری بود تا اینکه کلاً یه داستان جدید توی نسخه دوم مطرح بشه که ازش بی‌خبر بودیم و بعد قضیه انتقام با اون ارتباط داده بشه.
در مورد زیر سوال رفتن داستان و اندینگ نسخه اول، از چه جهت میگی؟ :D من خودم جزو افرادی بودم که همون زمان با اینکه از شخصیت جول خوشم اومده بود، عقیده داشتم که شبیه بقیه قهرمان‌های محبوب نیست، چون گند زد به آینده انسان‌ها. یعنی به خاطر خودخواهی خودش و علاقه‌ای که به الی داشت، باعث شد امکان تولید واکسن از بین بره در حالی که اگه پا رو خواسته‌ی خودش می‌ذاشت و به فکر کل مردم بود، شاید دنیا هم به طور کامل متحول می‌شد. یکی از دلایلی که خیلی از اون اندینگ خوشم می‌اومد همین بود که شخصیت جول رو یه آدم کاملاً مثبت و قهرمان نشون نداد و یه انسان معمولی با خصوصیات خیلی از ماها بود که توی اون شرایط شاید همین تصمیم رو می‌گرفتیم.
اینکه داستان نسخه دوم به همون قضیه واکسن و قتل یکی از دکترها مربوط می‌شد، از دید من واقعاً ایده جالبی بود و یکی از تأثیرگذارترین بخش‌های بازی هم جایی بود که متوجه شدم پدر ابی، یکی از همون دکترهای آخر نسخه قبلی بوده. در حالی که اگه مقتول کسی بود که تازه توی نسخه دوم باهاش روبرو می‌شدیم، شاید اون تأثیر رو برام نداشت.

آریا صحبت آت یه ایراد داره

ماها نمیتونیم برای دیگری تصمیمی بگیریم! اگر بحث ، بحث فدا کردن خود باشه این میشه یه تصمیم شخصی ، من توی ۱ جایی رو به یاد ندارم که خود الی گفته باشه اگر خواستن منو بکشن به خاطر درست کردن واکسن اشکالی ندارد و من خودم رو فدا میکنم

کاری که دکتر داشت میکرد و میخواست کسی رو بکشه برای اینکه شاید بتونه یه واکسن درست کنه یا هرچیزی یه جرمه یه کار نادرسته ، کسی حق ندارد برای دیگری تصمیم گیری کنه خصوصا اگر بحث سر کشتن یا نکشتن یکی دیگه باشه مگر جرمی کرده باشه

حتی بر فرض مثال اگر هم دکتر میتونست واکسن رو درست کنه میخواست باهاش چیکار کنه ؟ کل ساختار دنیا از بین رفته ۲۰ ۳۰ ساله که زیر ساخت ها نابود شدن ، همین الانه در زمینه همین کرونا حتی اگر واکسن اش ساخته بشه با اینکه دنیا از کار نیفتاده تا بیاد دوز موجود برای جمعیتی درست بشه چندین ماه طول می‌کشه در حالی که خطوط تدارکاتی سالم اند

بحث از اون اول سر فدا کردن الی توسط دکتر کار نادرستی بود و این قضیه شروع شد پس یه جورایی اولین گناه رو خود دکتر کرد و سیب رو گاز زد !


یه نکته آف تاپیک هم بخوام بگم برام همیشه سوال بود چرا حتما و باید توی یک دکتر رو میکشتیم چون یادمه که هر کاری کردم ردش کنم و بره نمیشد و باید حتما کشته بشه
این برام همیشه سوال بود که چرا ؟ آیا قرار بود جوئل توانایی ایش برای کشتن کسی دیگه رو برای نجات الی اثبات کنه یا نه ؟!
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Kiami

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر