بالاخره در همایش PSX 2016 ، دومین نسخه از عنوان The Last of Us تایید شد.
در شماره ی دوم هم نظاره گرـه ماجراهای Joel و Ellie خواهیم بود، اما اینبار در نقش ـه Ellie ـه 19 ساله ی تشنه ی انتقام بازی خواهیم کرد.
برخلاف نسخه ی اول این بار کارگردانیه این عنوان تنها به عهده ی Neil Druckmann خواهد بود و Bruce Straley نقشی در این عنوان نخواهد داشت.
همچنین صداپیشه های نسخه ی اول ، برای ایفای نقش در این عنوان هم برگشته اند.
شونصدبار تو تک تک تاپیکهای بازیسنتر () توضیح داده شده راجع به این موضوع، ولی شما ترجیح میدی به همون میم لوس و مسخره که قبل از عرضه شدن بازی تو کل نت پخش شد بسنده کنی، پس خداوکیلی بحث کردن دوباره راجع بهش فایدهای نداره!
واقعا عجیبه بعد این همه وقت دوباره بحث کشیده میشه به بدیهیات و مسائل پایهای که nباز در موردشون بحث شده با کلی کشته و زخمی حقیقتا انتظار نداشتم با همچین صحنهای رو به رو بشم در تاریخ ۵ می ۲۰۲۲
شونصدبار تو تک تک تاپیکهای بازیسنتر () توضیح داده شده راجع به این موضوع، ولی شما ترجیح میدی به همون میم لوس و مسخره که قبل از عرضه شدن بازی تو کل نت پخش شد بسنده کنی، پس خداوکیلی بحث کردن دوباره راجع بهش فایدهای نداره!
حقیقتا توضیحات دوستان فقط سعی بر پوشش این حفره داستاتی داشته
اقای جوئل تعداد زیادی دشمن واسه خودش فقط تو قسمت اول درست کرده بعد تو قسمت دوم چند تا غریبه میبینه میاد اسم خودش و برادرش و کد ملی و محل تولد رو میزاره کف دست غریبه ها
بعدش هم حتما قصد داشت ببرتش شهر خودشون با هم چایی بخورن نه انگار اخرالزمان تشریف دارن.....
دوست عزیز نظرت قابل احترامه ولی خداییش شما شخصیت پردازی کاراکترای فرعی نسخه 1 رو یک بررسی بکن بعد اتفاقایی مه براشون میفته و کارگردانی قشنگ تو یک سطح دیگست.مثلا اون دو تا برادر سیاه پوست و سرنوشت تلخشون یا اون فداکاری تس یا.... و مثلا مقایسه کن با دینا یا اون اسیاییه.!!!
داستان بازی هم تا اونجایی که الی راهی سیاتل میشه قابل قبوله ولی زمانی که وارد بیس ولف ها میشیم و کنترل شخصیت ابی رو به دست میگیریم قشنگ بازی ول میشه.
اولا که تعداد شخصیت های شماره 2 خیلی بیشتر بودن و طبیعتا موضوع متفاوت و تاکید کارگردان رو یه بحث دیگه و نحوه پرداخت متفاوت باعث میشه شما نتونی عین هم مقایسه کنی این دو بازی رو
دوما که در مورد شخصیت پردازی هم بنظرم به جز کمی دینا و اون آسیاییه بقیه شخصیتا پرداخت خوبی داشتن.
این ول شدن هم باز میگم نظر شماست من که اواخر بازی با الی تو پارت 1 خسته شده بودم و تغییر بازی به ابی خیلی بجا و بموقع بود
+
در کل کسی نمیگه the last of us 2 اصلا ایراد نداشت ( همینطور که شماره 1 هم بی ایراد نبود) ولی محصول نهایی ارزشمند بود چون سازنده جرات کرده بود و یه داستان غیر کلیشه ای و بنظرم به مراتب واقعیتر رو ارائه کرده بودن (اینکه هر شماره کل امریکا رو سلاخی کنی و کسی نیاد انتقام بگیره خیلی تصنعی تر و بی مزه تر هست تا اینکه یه نفر بیاد انتقام باباشو از تو بگیره و نشون بده تو هم که کلی آدمو کشتی همچین آدم پاک و منزهی نبودی )
هدف انتقال این دیدگاه بوده حالا اینکه یه عده حال کردن یه عده حال نکردن یه مساله دیگس وگرنه بنظرم این دیدگاه خوب منتقل شد
همه گیر دادن به داستان بازی
هر وقت بحثی پیش میاد همش درباره داستان بازیه
ولی من هنوز در عجبم و برام سواله که چطور، به چه صورت، به چه شکلی و با چه منطقی last2 با همچین گرافیکی رو ps4 اجرا میشد؟؟؟
خداوکیلی عجیبه
چطور تونستن ۷ سال بعد، رو کنسولی که سال ۲۰۱۳ عرضه شده همچین چیزیو پیاده کنن؟؟؟!!!
اگه قرار به گیر دادنه بنظرم باید به گرافیک گیر داد
چون معلومه که فوتوشاپه
همه گیر دادن به داستان بازی
هر وقت بحثی پیش میاد همش درباره داستان بازیه
ولی من هنوز در عجبم و برام سواله که چطور، به چه صورت، به چه شکلی و با چه منطقی last2 با همچین گرافیکی رو ps4 اجرا میشد؟؟؟
خداوکیلی عجیبه
چطور تونستن ۷ سال بعد، رو کنسولی که سال ۲۰۱۳ عرضه شده همچین چیزیو پیاده کنن؟؟؟!!!
اگه قرار به گیر دادنه بنظرم باید به گرافیک گیر داد
چون معلومه که فوتوشاپه
حقیقتا توضیحات دوستان فقط سعی بر پوشش این حفره داستاتی داشته
اقای جوئل تعداد زیادی دشمن واسه خودش فقط تو قسمت اول درست کرده بعد تو قسمت دوم چند تا غریبه میبینه میاد اسم خودش و برادرش و کد ملی و محل تولد رو میزاره کف دست غریبه ها
بعدش هم حتما قصد داشت ببرتش شهر خودشون با هم چایی بخورن نه انگار اخرالزمان تشریف دارن.....
چون قبلاً در مورد تکتک ایراداتی که به بازی گرفته میشه صحبت شده، الآن یه تیکه از صحبتهای قبلیم رو در مورد اون میم میذارم، به اضافه یه سری صحبتهای جدید.
قبلاً خیلی در مورد این قضیه بحث شده و این تامی هست که خودش و جول رو لو میده و توی اون صحنه هم ابی با شنیدن اسم جول (از زبون تامی) تعجب میکنه، ولی باز هر دفعه میاین میگین چرا جول احمق شد! دیگه وقتی تامی به ابی گفته این اسمش جول هست، بعدش که جول برای معرفی خودش نمیتونه بگه برادرم زوال عقل داره و من قاسم هستم نه جول!
خوشبختانه از همون دو سال پیش، نسخه کامل بازی روی یوتیوب موجود هست و نیازی نیست همچنان به تیکههای لیکشده و میمهای طنز مراجعه کنین. الآن برین اون تیکه از بازی که جول رو میزنن ببینین، کاملاً مشخصه که ابی از قبل تصمیمش رو گرفته و کاری نداره که جول بگه من جلال هستم یا غلامعلی یا ... چون اسم جول رو از زبون تامی شنیده و آماده شکنجه کردنش هست.
اصلاً حتی اگه جول به جای تامی اسم خودش رو مطرح میکرد هم مشکلی وجود نداشت. یکی از نکاتی که بازی خیلی روش تأکید داره (در صورتی که براساس روایت موردنظر کارگردان بازی رو تجربه کرده باشین و به همه دیالوگها و جزئیات توجه کنین، نه براساس لیک و میم)، تغییر اخلاق جول در عرض این چند سال هست. پنج سال از اتفاقات بازی اول گذشته، پنج سال! اصلاً زمان کمی نیست و وقتی شما توی این مدت وارد یه محیط جدید پُر از آدمهای مختلف بشی و اون احساس خطر همیشگی رو نداشته باشی، طبیعیه که ملایمتر میشی و دیگه مثل سابق جلوی هر کسی گارد نمیگیری.
خود بازی توی یکی دو صحنه، این قضیه رو به طور شفاف داره میگه و انتظار داره مخاطب از طریق این صحبتها متوجه بشه که این جول، اون جول سابق نیست و مثل هر انسان دیگهای، تحت شرایط متفاوت با تغییراتی توی خلق و خوی خودش همراه شده. یه تیکه هست که جول در مورد عبور و مرور افراد دیگه توی دهکده صحبت میکنه و یه چیزی تو این مایهها میگه که هفته پیش یه گروهی اومده بودن و من بهشون یه چیزی دادم و ازشون قهوه گرفتم. یعنی این آدم در این حد نسبت به قبل عوض شده و دیگه اون شخصیت محافظهکار قبلی نیست. وقتی خود نویسندههای بازی روی این قضیه تأکید دارن و میگن جول تبدیل به یه آدم اجتماعی شده که با غریبهها هم در ارتباطه، دیگه نمیشه اسمش رو سوتی گذاشت و گفت چرا جول یهویی اون طوری شد. یهویی نشد، در عرض پنج سال اون طوری شد.
واقعاً آدم دلش برای سازندههای بازی میسوزه که برای تکتک ثانیهها وقت گذاشتن و جزئیاتی رو در نظر گرفتن که از روی دیالوگها و حتی ریزترین انیمیشنها بشه افکار شخصیتها رو دنبال کرد، ولی باز یه میم بیمفهوم گذاشته میشه و خلاص!
البته نمیدونم چرا اینا رو برای بار صدم مینویسم! احتمالاً تا چند ساعت دیگه هم دوباره یه عکسی از دور بازوی ابی میاد که چطوری بدون مکملهای بدنسازی انقدر رشد کرده و از این صحبتها!
ببین این نظر و برداشت شخصی من از دو بازی هست و منعکس کننده نظر شخص یا مرجع یا گفتگو و محتوای خاصی پیرامون بازی نیست،
بعد از سارا و در شروع پارت 1، ما با یک جول طرفیم که دنیاش، زندگیش، دخترش(عشقش) و در واقع همه چیش رو از دست داده، دنیای از دست رفته اش هم با یک دنیای خشن و بی رحم جایگزین شده که اگه نکشی، میکشنت، اگه هدشات نکنی، هدشات میشی، اگه گلو رو جر ندی، گلوت رو جر میدن، اگه مهارت کسب نکنی کلیکر ها نابودت میکنند، اگه لحظه ای بی احتیاطی کنی ممکنه اون لحظه اخرین لحظه زندگیت باشه، دنیایی که ناامنی و بی اعتمادی درش موج میزنه، هیچ گروهی قابل اعتماد نیست، نه گروهک های شکل گرفته پسا دنیای انسانی، نه بازمانده های دولت ها و و و...
خب در این شرایط ما طبیعتا با سوروایور هایی طرف هستیم که:
بسیار هوشیار هستند، مهارت های بدنی و ذهنی بالایی دارند، خیلی سخت اعتماد میکنند(وگرنه روزی 100 بار از بین رفته بودند) تا حد زیادی احساسات و عواطف انسانی رو فراموش کردند(چون دیگه با یک دنیای انسانی طرف نیستند)، خب جول به عنوان یک سوروایور در این دنیا اصلا عجیب نیست که خود یا ناخوداگاه در حال انتقام گرفتن از هر "دشمن"ی باشه، به شکل یک ماشین کشتار، بی اعتماد، خشن، بی رحم و قاطع.... عمل کنه، حتما یادتونه برخوردش با الی در اوایل بازی چگونه بود، نه تحویل میگرفت نه حتی اهمیت خاصی میداد،
گذشت و ما رسیدیم به پایان نسخه اول( شروع نسخه دوم):
اینجا ما با جولی طرفیم که دوباره مزه زندگی رو چشیده، مزه دوست داشتن (دوست داشتن خالص و واقعی => الی) مزه دوست داشته شدن، مزه اهمیت پیدا کردن، مزه ی سرپرست بودن(سارا => الی) مزه ی خوشحال بودن، مزه ی اعتماد پیدا کردن (جکسون سیتی) ، مزه ی یک امنیت حداقلی (جکسون سیتی) مزه ی همیشه به تنهایی در مسئولیت و مبارزه نبودن (جکسون سیتی)...
خب به نظرت واقعا عجیبه در این شرایط ما تا حدی با یک جول نه معکوس، بلکه متعادل طرف باشیم؟ جولی که حالا صبح و شب به جای فکر کردن به سوروایو، به الی، به دوست داشتن، به دوست داشته شدن و این چیز ها هم فکر میکنه؟؟
جول سوپرمن نبود، انسان بود، قبل از به هم ریختن دنیا با تمام داستان هایی که داشته، زندگی هم داشته، خب حالا که 20-25 سال از شروع ماجرا میگذره، حالا که فرصت پیدا کرده تا به از دست داده هاش برسه (زندگی حداقلی با یک عشق مثل الی) به نظرم طبیعیه که مقداری نرم شه، اعتماد کنه، حتی وقتی توسط الی ریجکت میشه حالت یک مرد خمیده به خودش بگیره که برای عشق هرکاری میکنه (حتی تا ابد منتظر موندن)،
و خب، حذف شدنش هم از همینجا شروع میشه، تغییراتی که شاید مستقلا خیلی انسانی و متمدنانه به نظر بیاد، تبدیل به نقطه ضعفش در ان دنیای پسا اخرزمانی میشه، و البته، جول فرسوده هم شده، این فرسودگی تا حدودی در تنهاییش هم دیده میشه، جول دیگه اون ادم سابق 20-25 سال گدشته نیست، تبدیل شده به تکاملی از جول در زمان سارا + جول بعد از سارا + جول بعد از الی...
به نظرم زیباتر از این نمیشد سقوط فیزیکی جول رو روایت کرد، خیلی جالب تر از اینه که همچنان ترمیناتور باشه و صرفا با یک تریک(هرچند تریک خفن طراحی میشد) دخلش بیاد،
انسان ها تغییر میکنند(تکامل پیدا میکنند)، انسان ها اشتباه هم میکنند، در این جا به نظرم تغییرات جول در نهایت تبدیل به نقطه ضعف (صرفا نقطه ضعف برای سوروایو در یک دنیای بی رحم و خشن) شده اند که خب در نهایت پایانش هم شکل دادند.... خب چه چیزی زیباتر از تغییراتی که به "انسان" شدن دوباره و از بین رفتن شخص(جول) به دلیل ناهماهنگی این "انسانیت" با ان دنیای خشن... ختم بشه؟
اینا برداشت شخصی من از داستانه....
موضوع بعدی در مورد روایت و پایان داستان:
(اسپویل داستان)
خب همه میدونیم خیلیا از روایت ابی و مجموعه ای که اون پایان رو شکل داد خوششون نمیاد، اما به نظر من واقعا بهتر از این نمیشد پایان بازی رو دراورد،
بعد از کشته شدن جول، منم مثل همه به شکل وشتناکی عصبانی بودم، بارها در طول نیمه اول بازی که با الی روایت میشد، تو ذهنم تجسم میکردم که چه بلایی اخر بازی سرش میارم، حس انتقام به معنای واقعی در وجودم میجوشید، اما شاید باورتون نشه خیلی زود با ابی هماهنگ شدم، خیلی زود درکش کردم، خیلی زود فهمیدم ابی فرق زیادی با جول نداره، فقط شرایط و مسیر های متفاوتی رو طی کردند، حتی پایان بازی بیشتر مطمئن شدم که ابی سمبلی از جول هست چون دقیقا همون مسیر زندگی => خشم => انتقام => تغییر => دوباره زندگی کردن ... رو طی کرد،
من واقعا با سرنوشت اون هم ناراحت شدم، به معنای واقعی حس ابی رو در طی بازی درک میکردم، یعنی به حدی در کرکتر ابی فرو رفته بودم که به معنای واقعی از بین رفتن اون ناراحتم کرد،
و در نهایت ما همین روند رو به شکلی دیگر در مورد الی هم دیدیم، الی هم وارد سیکل خشم و انتقام شد، کشتار کرد، اما خوشبختانه(!) یه جایی دوباره تبدیل به خود واقعیش شد (پایان بازی) یه جایی احساس رضایت کرد، یعنی یادمه از استرس داشتم منفجر میشدم که نکنه الان الی بزنه ابی رو از بین ببره، و واقعا خوشحال شدم وقتی پایان بازی رو دیدم،
به نظرم روایت و پایان بندی پارت 2، میتونه یک کلاس درس و تجربه بی نظیر برای ارائه یک داستان پر پیچ و خم و متفاوت باشه.
نخیر بحث اصلا راجع به این موضوع نبود. شما اومدی با پستی که هیچ ربطی به حرف من نداشت بحث رو به این سمت کشوندی. الان هم تو همین پست دوباره همون کار رو تکرار کردی. من جایی نگفتم بروس فقط رو گیمپلی کار کرده، شما این جمله رو از پست من برای خودت کشوندی بیرون که بحث رو اون سمتی ببری که دوست داری ببری. شما باید اون طومار رو در جواب همون کاربری که گفته بود «بروس هیچکاره هست» میفرستادی، چون چیزایی که میگی واقعا ربطی به حرف من ندارن. برای بار nام، من میگم آدم اصلی و خالق اون چیزی که بهش میگید شاهکار و پشم ریزون و فلان و بهمان (یعنی دنیا و شخصیتها و داستان و مشتقاتش) دراکمن بوده و نه بروس. ولی شما جوری قضیه رو جلوه میدید که انگار برعکس این ماجرا صادقه. در نهایت هم اینکه انقدر مطمئنید اگر بروس میبود بخش مربوط به داستان و شخصیتهای بازی بیشتر به سلیقهتون میخورد کاملا فرضی و بیاساسه. یعنی میخوام بگم کل چیزی که میگید در وهلهی اول یه اغراقه و منعکس کنندهی واقعیت نیست، و در وهلهی دوم هم یه رویابافی بر اساس احساساته و هیچ منطق و اساسی نداره.
من اصلا درباره Part 2 حرفی نزدم، ولی حالا که بحث رو آوردی، بذار برات یه Quote از استرلی بیارم تا بدونی کی " بی اساس و فرضی، بی منطق و احساسی" حرف میزنه.
Straley: I also feel like a death of a main character in video games or any kind of media right now is, for me personally, almost cheap. --> 2016 Venturebeat interview
استرلی سال 2016 قبل جدا شدن از Naughty Dog گفته ایده کشتن شخصیت اصلی بازی خیلی چیپه. این نشون میده ادعای دوستمون محسن درست تر از حرف شما و دوستانتون هست.
Credit همیشه نشان دهنده همه واقعیت نیست، وگرنه از اول هم میدونستیم تو قسمت کردیت چی نوشته. مثلا Amy Henning که نویسنده و کارگردان قسمت اول Uncharted هستش تو قسمت Credit خبری از نویسنده یا خالق نیست و ازش فقط به عنوان کارگردان یاد شده نه Creative director، در کردیت TLOU هم از استرلی به عنوان game director و از دراکمن به عنوان creative director یاد شده که قبل تر Quote کردم که خود دراکمن گفته بود خیلی وقت ها جامون عوض میشه، این قسمت کردیت هر بازی یا فیلم نسبت Gaming culture هر استودیو متفاوته. من برای ادعایی که کردم با دلیل و مدرک از خود سازنده ها کوت کردم بعد طرف میاد به کردیت بسنده میکنه خب اینارو از اول میدونستیم. از همه مهم تر ویدیوگیم یه کتاب نیست که بگین ف
و اما درباره داستان اولیه ای که دراکمن نوشته بود، تو همون مصاحبه مجله EDGE گفته بودن حتی اگر از نظر داستان و شخصیت پردازی اختلاف نظر وجود داشته هردو با مشورت به یه نتیجه میرسیدن.
داستان رو دراکمن اول به این شکل نوشته بوده که Antagonist قسمت اول به جای David دوست جول یعنی Tess بوده که بخاطر "انتقام" میوفته دنبال Joel و Ellie. که آخر بازی Tess جول رو شکنجه میکنه و در این حین Ellie از راه میرسه و تس رو میکشه. بعدش استرلی میگه که " تو دنیای پس از آخرالزمان باید یه انگیزه قوی تر از انتقام وجود داشته باشه که Tess کل آمریکا رو سفر کنه برای انتقام و در ادامه اصلا باور پذیر نیست که زنده موندن" و میگه این ایده اصلا جواب نبوده و دراکمن حتی کله اش رو دیوار کوبید و آخرش با یه ایده بهتر اومد. ( بعد میفهمین همین ایده اولیه رو دراکمن بعدا تو TLOU پارت 2 عملی کرده، دقیقا همین ایده انتقام و شکنجه Protagonist )
مهدی گفت بروس استریلی نویسنده و خالق شخصیتهای TLoU نبوده و حرفش هم کاملاً درسته. اینکه کارگردان بازی روی تکتک بخشها تأثیر مستقیم و غیرمستقیم میذاره (از جمله داستان)، مفهومش این نیست که باید جزو نویسندههای بازی محسوبش کرد. کارگردان در مورد شکل و شمایل شخصیتها هم نظر میده، روی طراحی مراحل هم نظارت میکنه، به آهنگساز بازی میگه که دنبال چه مدل آهنگی هستم، ممکنه در مورد انیمیشنها هم ایده بده و اگه از فلان بخش HUD و رابط کاربری راضی نباشه هم به مسئولش میگه که تغییراتی بده، ولی نمیگیم طرف هم کارگردان بازی هست، هم طراح شخصیت و مراحل و انیماتور و آهنگساز و طراح رابط کاربری و... کارگردان مهمترین نقش رو توی انسجام بازی و تبدیلش به یه اثر درجه یک داره و استریلی هم از این نظر توی TLoU ترکوند، ولی به هر حال داستان بازی دست نیل دراکمن بوده و اصل کار رو در زمینه داستان و شخصیتپردازی، دراکمن انجام داده.
در مورد سهم هرکدوم از اعضای تیم توی بخشهای مختلف یه بازی هم باید به Credits مراجعه کرد دیگه! اون قسمت رو برای پُر کردن دیسک و پرداخت حقوق الکی به یه نفر برای نوشتن چند صد تا اسم نمیذارن که. لیست اسامی رو میذارن تا مخاطب متوجه بشه که هر کسی توی کدوم بخش کار کرده و در بخش داستان TLoU هم فقط اسم نیل دراکمن نوشته شده. اگه بقیه نقش خیلی مهم و اساسی توی این زمینه داشتن، اسم اونها هم نوشته میشد، مثل TLoU2.
چون قبلاً در مورد تکتک ایراداتی که به بازی گرفته میشه صحبت شده، الآن یه تیکه از صحبتهای قبلیم رو در مورد اون میم میذارم، به اضافه یه سری صحبتهای جدید.
قبلاً خیلی در مورد این قضیه بحث شده و این تامی هست که خودش و جول رو لو میده و توی اون صحنه هم ابی با شنیدن اسم جول (از زبون تامی) تعجب میکنه، ولی باز هر دفعه میاین میگین چرا جول احمق شد! دیگه وقتی تامی به ابی گفته این اسمش جول هست، بعدش که جول برای معرفی خودش نمیتونه بگه برادرم زوال عقل داره و من قاسم هستم نه جول!
خوشبختانه از همون دو سال پیش، نسخه کامل بازی روی یوتیوب موجود هست و نیازی نیست همچنان به تیکههای لیکشده و میمهای طنز مراجعه کنین. الآن برین اون تیکه از بازی که جول رو میزنن ببینین، کاملاً مشخصه که ابی از قبل تصمیمش رو گرفته و کاری نداره که جول بگه من جلال هستم یا غلامعلی یا ... چون اسم جول رو از زبون تامی شنیده و آماده شکنجه کردنش هست.
اصلاً حتی اگه جول به جای تامی اسم خودش رو مطرح میکرد هم مشکلی وجود نداشت. یکی از نکاتی که بازی خیلی روش تأکید داره (در صورتی که براساس روایت موردنظر کارگردان بازی رو تجربه کرده باشین و به همه دیالوگها و جزئیات توجه کنین، نه براساس لیک و میم)، تغییر اخلاق جول در عرض این چند سال هست. پنج سال از اتفاقات بازی اول گذشته، پنج سال! اصلاً زمان کمی نیست و وقتی شما توی این مدت وارد یه محیط جدید پُر از آدمهای مختلف بشی و اون احساس خطر همیشگی رو نداشته باشی، طبیعیه که ملایمتر میشی و دیگه مثل سابق جلوی هر کسی گارد نمیگیری.
خود بازی توی یکی دو صحنه، این قضیه رو به طور شفاف داره میگه و انتظار داره مخاطب از طریق این صحبتها متوجه بشه که این جول، اون جول سابق نیست و مثل هر انسان دیگهای، تحت شرایط متفاوت با تغییراتی توی خلق و خوی خودش همراه شده. یه تیکه هست که جول در مورد عبور و مرور افراد دیگه توی دهکده صحبت میکنه و یه چیزی تو این مایهها میگه که هفته پیش یه گروهی اومده بودن و من بهشون یه چیزی دادم و ازشون قهوه گرفتم. یعنی این آدم در این حد نسبت به قبل عوض شده و دیگه اون شخصیت محافظهکار قبلی نیست. وقتی خود نویسندههای بازی روی این قضیه تأکید دارن و میگن جول تبدیل به یه آدم اجتماعی شده که با غریبهها هم در ارتباطه، دیگه نمیشه اسمش رو سوتی گذاشت و گفت چرا جول یهویی اون طوری شد. یهویی نشد، در عرض پنج سال اون طوری شد.
واقعاً آدم دلش برای سازندههای بازی میسوزه که برای تکتک ثانیهها وقت گذاشتن و جزئیاتی رو در نظر گرفتن که از روی دیالوگها و حتی ریزترین انیمیشنها بشه افکار شخصیتها رو دنبال کرد، ولی باز یه میم بیمفهوم گذاشته میشه و خلاص!
البته نمیدونم چرا اینا رو برای بار صدم مینویسم! احتمالاً تا چند ساعت دیگه هم دوباره یه عکسی از دور بازوی ابی میاد که چطوری بدون مکملهای بدنسازی انقدر رشد کرده و از این صحبتها!
توضیحاتت منطقی بود و درست اون میم صرفا برای خنده هست. آدم بخواد بگرده تو هر چیزی میتونه حفره داستانی پیدا کنه و ازش لذت نبره مشکل این بازی اینه که یه عده میخوان بازی رو خراب کنند بخاطر اینکه باهاش حال نکردند و عده میخوان بگن که این بازی بهترین ساخته بشیریت هست و چون مقدسه براشون هیچ ایرادی نداره. خلاصه تاپیک بازی بخاطر همین میاد بالا هر از گاهی. اصلا حس انتقام خفن تامی هم بخاطر اینه که خودش خراب کاری کرده بود وگرنه تامی کلا سیب زمینی بود تو نسخه اول. ولی حفره داستان اینجاست که خود تامی هم کم دشمن نداشت! یهو در میاد میگه من تامی ام این جوله. اینجا یا واقعا ناشی گری کردند تو نحوه آشنایی ابی با جول یا میخواستند نشون بدند جول و تامی خیلی آدمای خوبین و اعتمادشون خیانت شده که این خودش حس انتقام رو بیشتر میکنه در گیمر و این براشون مهمتر بوده تا گاف دادن. میتونستند خیلی بهتر درش بیارند مثلا جول یه جا گیر کنه تامی صداش بزنه
ما خودمون فن پلی استیشن هستیم نه واسه ترول میایم...
بازی رو خودم هم تموم کردم همون زمان لانچ.....
اگر تامی خودش و برادرش رو لو داده باشه که چه بدتر چون حداقل جوئل رو میشد با شرایط روحیش یه جور بهونه واسش ساخت و قضیه رو پیچوند
اتفاقی که افتاده اینه که زمانی که بازی عرضه شد دو جبهه به وجود اومد
1-کسایی که بازی رو به بدترین شکل میکوبن(دلایل خودشون رو دارن)
2-کسایی که از بازی جانانه دفاع میکن(اونا هم دلایل خودشون دارن)
اما اتفاقی که در اصل افتاد این بود که last of us و رابطه بین جوئل و الی که میتونستند یه سه گانه تر و تمیز ازش بسازن و یه خداحافظی خوب توش joel داشته باشیم به خنده دارترین و بیهوده ترین روش ممکن نابود شد(نظر شخصی) و ما موندیم و یه الی داغون و جک قرن = abby
امیدوارم ناتی داگ اگه بخواد قسمت سوم بسازه با کاراکتر های جدید باشه یا بره سراغ ip جدید
میان بحث تون، بنده نسخه دو رو تهیه کردم جهت بازی بر روی پلی فایو. کنار آیکن بازی توی ps5 عبارت ps4 رو زده درسته؟ در واقع دیتای پی اس ۴ هست...میخوام مطمئن شم درست خریدم
میان بحث تون، بنده نسخه دو رو تهیه کردم جهت بازی بر روی پلی فایو. کنار آیکن بازی توی ps5 عبارت ps4 رو زده درسته؟ در واقع دیتای پی اس ۴ هست...میخوام مطمئن شم درست خریدم