آقا لطفا آزادی عمل و پویایی گیمپلی Part 2 رو کنار RDR2 نزار که تحت هیچ شرایطی قابل مقایسه نیستن!
RDR2 شاخصهای فوقالعادهی دیگهای داره مثل روایت داستان، گشت و گذار توی محیط، اینتراکتیویتی بینظیر با محیط و NPCها و... که میشه ازشون نام برد اما قطعا نقطه مقابل و ضعف وحشتناک بازی توی آزادی عمل گیمپلی و mission design تاریخ مصرف گذشتهی اون هست که تو این زمینه کیلومترها با اثری مثل Part 2 فاصله داره.
این روی سخنم هم کلی بود و اینجا اصلا جای تحلیل و قیاس بازیهای دیگه نیست بهرحال.
اصلا قبول ندارم و موافق نیستم
من اینو بعد از دو بار تجربه Last 2 و سه بار RDR2 میگم
و بعد (( تاریخ مصرف گذشته )) و (( عمل آزادی عمل )) و ...
اینا نشون دهنده ی اینه که شما نمی دونی مراحل RDR2 کارگردانی و روایت خطی رو حفظ کرده تا تنش و هیجان رو به سطح جدیدی از نوآوری برسونه و به قدری انقلابی عمل کرده که هیچ وجه مراحل خسته کننده ، تکراری و ملال آور به نظر نمیرسن حتی بعد از بارها تجربه
من نمی دونم چرا بعد از گذشت تقریبا دو سال بازم از RDR2 به جهت عدم آزادی عمل و کهنگی در لول دیزاین ایراد گرفته میشه ؟
اثری که پر جزئیات ترین بازی کل تاریخ هست و از حیث اینکه بیش از 3000 هزار نفر روش کار کردن و 8 سال وقت گذاشتن چنین امری از هیچ کس پوشیده نیست
و انتظار شما از راکستار بابت لول دیزاین چی بود ؟
دقیقا چه کاری می خواستید در بازی انجام بدید که قادر بهش نیستید ؟
بازی به طور فلسفی مراحل رو خطی کرده و لول دیزاین رو بر پایه ای بنا گذاشته که کارگردانی اثر رو بر عهده بگیره طوری که در کوچکترین موقعیت ها هم نشه از تنش روایت و کارگردانی انقلابی بازی فرار کرد و خارج شد
نمی شد مراحل رو با آزادی عمل گسترده طراحی کنن ، چون در این صورت کنترل زوایای پنهان و مختلف در روایت و داستان طی شده mission ها زیر سوال میرفت و بازی قطعا شکست میخورد
RDR2 باید در این جهت قدم میزاشت و اینو بدونید که وقتی که اثر رو تجربه می کنید با دقت زیاد در گوشه کنار ، اون وقت خواهید دید که چرا راکستار اصرار بر این مساله داشته
به هر حال من احترام می زارم به نظر شما و اصلا تعصبی رفتار نمی کنم اما اینو بدونید این حرف ها و منطقی که پشتش خوابیده به شدت غیر علمی هستش
با جست و جو در بطن اثر میشه ردپای هنر بازیسازی رو درش جست و جو کرد
این فقط حرف من نیست ، حرف همه هست
شاید از دید شما قرار دادن این دو اثر در کنار هم کار نامتعارف و غیر حرفه ای باشه اما اگه به پستم دقت میکردید من راجع به نه آزادی عمل بلکه زنده و پویا بودن اثر صحبت کردم
من کاری به آزادی عمل نداشتم در حرفم بلکه گفتم این دو اثر واقع گرایانه بودن رو به سطح جدیدی رسوندن که رقابت باهاشون در این منظر رو در سال های بعد خیلی سخت و غیر ممکن میکنه
به واقع بازسازان دیگه باید جون بدن تا بتونن با این دو اثر به معنای واقعی کلمه رقابت کنن و اونا رو پشت سر بزارن