اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
PlayStation *SPOILER ALERT* گفتگو در مورد داستان The Last of Us Part II (پست اول با دقت خوانده شود)
- Thread starter Nima
- تاریخ آغاز
کیا خداییش این حرفایی که میزنی ربطی به پست من نداشت بحث اخلاقیات کردی و گفتی خوشحالم یکی دیگه هم از این دید نگاه میکنه. منم جواب اون رو دادم اینایی که الان میگی بحثش رو قبلا باهم کردیم و واقعا دلیلی نمیبینم دوباره همون حرفا رو برات تکرار کنم. چون حتما حوصلت سر میره و میگی این احسانم همش همون حرفا رو میزنه.@Mehdi Cage
مهدی منظورم واضحه ، یه سری شخصیت تو نسخه اول خلق شدن . از جول و الی بگیر تا سم و تس و ... یه سری شخصیت جدید هم تو نسخه دوم خلق شدن که حکم یه تیم مقابل با این هارو داشتن . یعنی اوون و ابی و ...
از لحاظ شخصیت پردازی و شخصیت هایی که خلق شدن اختلاف رو چقدر میبینی ؟ مکمل و این حرفارم بیخیال شو دونه دونه کاراکتر ها نظرتو بگو ما بدونیم . مبحث Characterization
@benjohn
احسان واقعا نیازی نیست شخصیت معصوم باشیماینهمه قاضی مگه معصومن تو دنیا ؟ ببین اومدن یه شخصیت که خودشون خلق کردن و جزو بهترین های تاریخ این صنعت بوده رو کشتن و حذف کردن از داستان . ایرادی هم نداره و قطعا ساختار شکنی کردن . اول و اخر جول باید میمرد تو این داستان و الی جاشو میگرفت . مشکل از جایی شروع میشه که میان نصف بازی رو اختصاص میدن به یه شخصیت جدیدالورود به داستان که علت حضورش و خود شخصیتش پر از ضعف و ایراده. خود بابای ابی شخصیت درستی نداره . خود ابی پر از تناقضه . اگه یادت باشه بیرون از اینجا صحبت کردیم و خودتم قبول کردی . واقعا گذاشتن پادکست و ۲ ساعت ماله کشی به جز ضعف در شخصیت پردازی ها چه علتی میتونه داشته باشه ؟ طرف چرا باید پادکست بذاره و تو پادکست توجیه کنه جول و تامی اون ادم سابق نبودن در حالی که اپنینگ بازی اینو به ما نمیگه . بعدم تو میگی کاراکتری که ۱۵ ساعت میخوای باهاش بازی کنی رو لزوما نباید باهاش ارتباط برقرار کنی ؟
چیزی که خیلی ها بهش توجه نمیکنن اینه که این داستان و شخصیت پردازی ها بار ها و بارها دستخوش تغییرات شده . طبیعی این وسط مشکلاتی به وجود بیاد یا اختلاف سلیقه ها زیاد بشه . اینا خودشون با خودشون اختلاف داشتن . مثل همین انتقام نکرفتن الی که تا اواخر بازی قرار بوده انتقام بگیره . و دوباره تصمیمشونو عوض کردن . مثل مدل کشتن جول که تروی بیکر وسط کار دخالت کرده و نظر اونو دخیل کردن و ....
من میبینم یه سری میگن خدا رو شکر انتقام نگرفت
فقط همینو بگم این شخصیتی که تو داری ازش ایراد میگیری. تمام دلایل کاراش معلومه و هیچ انگیزه ای هم برای انتقام گرفتن بیشتر از اینکه پدرش رو کشتن من نمیتونم متصور شم. یعنی چی بشه آدم باید انتقام بگیره؟ بابای آدمو بکشن دلیل منطقی نیست؟؟؟؟؟
کیا خداییش این حرفایی که میزنی ربطی به پست من نداشت بحث اخلاقیات کردی و گفتی خوشحالم یکی دیگه هم از این دید نگاه میکنه. منم جواب اون رو دادم اینایی که الان میگی بحثش رو قبلا باهم کردیم و واقعا دلیلی نمیبینم دوباره همون حرفا رو برات تکرار کنم. چون حتما حوصلت سر میره و میگی این احسانم همش همون حرفا رو میزنه.
فقط همینو بگم این شخصیتی که تو داری ازش ایراد میگیری. تمام دلایل کاراش معلومه و هیچ انگیزه ای هم برای انتقام گرفتن بیشتر از اینکه پدرش رو کشتن من نمیتونم متصور شم. یعنی چی بشه آدم باید انتقام بگیره؟ بابای آدمو بکشن دلیل منطقی نیست؟؟؟؟؟
چرا ربط نداشت؟ پس بد برات توضیح دادم‌شاید . تو اخه گفتی باید علی وار نگاه کنیم منم گفتم نیازی نیست اینطوری نگاه کنیم . شخصیت پردازی و توجیهات داستان ضعف داره و واسه خیلی ها ملموس هست این ضعف ها و میبینید خیلی ها تازه به این جمع اضافه شدن . در مورد علت انتقام‌ابی همین ۲ تا کامنت قبل تر نوشتم. از نظر خود ابی بله حق داشته کار خوبیم کرده . منتهی ابی و جول و ... همشون یه سری شخصیت خیالی و چند ضلعی گرافیکی هستن ! باید ببینی از دیدمخاطب هم‌میشه چنین حقی بهشون داد ؟ چیزی که این وسط مهمه فقط و فقط دید مخاطبه نه دید فلان کاراکتر ! یعنی مخاطب که قرار از بیرون داستانو نگاه کنه قبول میکنه این شخصیت و کارهاشو ؟ تناقض های شخصیت پردازی ایراد نداره ؟ که کارگردانو مجبور کرده بیاد ۲ ساعت پادکست بذاره و ماله بکشه ؟ مشکل دقیقا همینجاست . در حالی که بارها گفتم‌کلیت داستان مثل باقی بخش هاش عالیه ولی این ضعف در شخصیت پردازی هاست که نمیذاره یه اثر بی نقص مثل نسخه اول برای فن ها خلق بشه .
میشه یک مقدار این تناقض های شخصیت رو توضیح بدین؟ برام جالبه نظرات مختلف رو بشنوم. من پادکست نیل دراکمن رو گوش نکردم، از لیک ها هم خبری نداشتم. بازی رو یک دور تموم کردم و به نظرم شخصیت پردازیه ابی خیلی کامل اومد، و انگیزه هاش کاملا روشن بود (این در مورد همه ی شخصیت‌ها صدق نمیکنه، مثلاً اوون و منی خیلی کلیشه ای بودن و عمقی نداشتن به نظر من). ایراد شخصیت پردازیه ابی چی بود از نظر شما؟
در مورد علت انتقام‌ابی همین ۲ تا کامنت قبل تر نوشتم. از نظر خود ابی بله حق داشته کار خوبیم کرده . منتهی ابی و جول و ... همشون یه سری شخصیت خیالی و چند ضلعی گرافیکی هستن ! باید ببینی از دیدمخاطب هم‌میشه چنین حقی بهشون داد ؟ چیزی که این وسط مهمه فقط و فقط دید مخاطبه نه دید فلان کاراکتر ! یعنی مخاطب که قرار از بیرون داستانو نگاه کنه قبول میکنه این شخصیت و کارهاشو ؟ تناقض های شخصیت پردازی ایراد نداره ؟ که کارگردانو مجبور کرده بیاد ۲ ساعت پادکست بذاره و ماله بکشه ؟ مشکل دقیقا همینجاست . در حالی که بارها گفتم‌کلیت داستان مثل باقی بخش هاش عالیه ولی این ضعف در شخصیت پردازی هاست که نمیذاره یه اثر بی نقص مثل نسخه اول برای فن ها خلق بشه .
منم مثل شما از لیک ها هیچ خبری نداشتم و خودم به شخصه داستان بازی رو تجربه کردم
یه زحمتی بکشی صفحات قبل رو بخونی هم نظر من هم بقیه راجع به این تناقض ها رو میتونی به راحتی بخونید که هی تکرار مکررات نشه و خیلی کامنت ها طولانی نشه . ولی برای مثال یکیش رو اینجا براتون میگم . اولین برخورد abby با یارا و لیو موقعی که abby گیر افتاده و دارن میکشنش . ولی لیو میرسه و نجاتشون میده و ... بعد از اون abby باهاشون همراه میشه و لیو از abby میپرسه چرا بهمون کمک میکنی ؟ ودقیقا این دیالوگ جوابشه : because the lives of those who saved my life are important to meزیرا زندگی کسانی که زندگی من را نجات داده اند برای من مهم است
حالا چند ماه قبل این ماجرا :
یه نفر میاد تو این لحظه که ابی با مرگ ۵ ثانیه فاصله داشته نجاتش میده و برای همون فرد به انتقام خالی راضی نبودن ایشون
فقط شکنجه وسلاخی ارضاشون میکرده یعنی فقط کشتن جولم راضیش نمیکرده باید حتما شکنجه میکرده کسی که جونش رو نجات داده و اینجا نجات دادن جون براش اهمیتی نداشته !و این شکنجه رو تا جایی ادامه میده که که خود دوستاش مثل اوون میان بالا سرش و داد قال میکنن بس کن تموم کن این گند رو وقتی دیگه الی میرسه و باقی ماجراالان میرسیم به همون داستان جول و تامی که زوری باید بپذیریم اینا اون ادمای سابق نبودن ! چون نیل دراکمن پادکست گذاشته گفته اینو ولی ما تو بازی چنین چیزی ندیدیم و اپنینگ خلاف اینو میگه ! اینجا هم abby در عرض چند ماه به یک ادم معصوم‌تبدیل شده و به رستکاری رسیده مثلا تو چند ماه که دیدش عوض شده و اون جواب رو به لیو میده ! ولی همین ادمی که به رستگاری رسیده تا میرسه به تامی و الی دوباره به صغیر و کبیر رحم نمیکنه . تامی رو هدشات میکنه !
دست الی رو میشکنه و دینا حامله رو میخواد بکشه و از حامله بودنش هم به وجد میاد چون دوست حامله اونم مرده .( این رستگاری همینجا زیر سوال میره و نشون میده abby همون کله شق روز اوله ) ولی نهایتا به خاطر درخواست لیو از جونش میگذره ! و میگه دیگه نبینمتون ! این شخصیت پردازی پر از تناقض باعث میشه خیلی عظیمی از فنها نتونن باهاش ارتباط برقرار کنن . چون یه شخصیت جدیدالورود که قرار نیمی از بازی بهش اختصاص داده بشه طبیعتا نیازمند یه شخصیت پردازی به مراتب کم نقص تر هست .
نه ببین دیگه داری تفسیر غلط میکنی جدامنم مثل شما از لیک ها هیچ خبری نداشتم و خودم به شخصه داستان بازی رو تجربه کردم
زیرا زندگی کسانی که زندگی من را نجات داده اند برای من مهم است
حالا چند ماه قبل این ماجرا :
View attachment 160380
یه نفر میاد تو این لحظه که ابی با مرگ ۵ ثانیه فاصله داشته نجاتش میده و برای همون فرد به انتقام خالی راضی نبودن ایشون
الان میرسیم به همون داستان جول و تامی که زوری باید بپذیریم اینا اون ادمای سابق نبودن ! چون نیل دراکمن پادکست گذاشته گفته اینو ولی ما تو بازی چنین چیزی ندیدیم و اپنینگ خلاف اینو میگه ! اینجا هم abby در عرض چند ماه به یک ادم معصوم‌تبدیل شده و به رستکاری رسیده مثلا تو چند ماه که دیدش عوض شده و اون جواب رو به لیو میده ! ولی همین ادمی که به رستگاری رسیده تا میرسه به تامی و الی دوباره به صغیر و کبیر رحم نمیکنه . تامی رو هدشات میکنه !
اولا اینکه لو و یارا سه بار این سوال رو از ابی میپرسن و ابی هر دفعه جواب متفاوت میده و اینکه نجاتش دادن فقط یه ساید ماجراس مثلا یه بار دیگه میگه نیاز دارم به اینکار( این دقیقا نشونه اینه که هنوز آرام و قرار نداره مخصوصا عذاب‌وجدان مرگ جول و اون داد و هوار الی رو داره و بعد از نجات دادن ایناس که پدرش تو خواب بهش لبخند میزنه) و ابی کاملا به نجات دادن لو و یارا نیاز داره چون باعث آرامش درونیش هست. تو میگی ابی همون کله‌شقس که اونکارو کرد؟ خب اول ماجرا جول رو کشت و از جون تامی و الی گذشت(شکنجه هم دلیلش کنترل خشمه) و جلوتر هم تامی و جسی رو کشت ولی از جون دینا و الی بازم گذشت(اون اوایلش کاملا عصبانیتش حقش بود) تصور کن یکی میاد خدای نکرده کل خانواده و کل دوستا و خاندان یک فرد رو میکشه ولی اون فرد از تعداد زیادیشون میگذره آیا واقعا لیاقت رستگاری رو نداره؟ کیا این پادکست چیه که اینقدر روش تاکید داری؟ پادکست‌ها اصا قبل از انتشار شروع شدن و ضبط شدن و اصا ربطی به فنها ندارن. بعد یه سوال دارم ازت، الان از شما هم همون سوال رو بپرسن میگی جون آدمایی که نجاتم دادن بران مهمن ولی آیا تو اون لحظه(مخصوصا اینکه طرف تحقیرت کنه و عصبانیت هم کنه) کار ابی رو انجام نمیدادی؟ آدما دقیقا قرار نیس طوری باشن که حرف میزنن و بین حرف و کارکتر کلی تفاوته. قرار نیس چون یه حرفی میزنه ولی یکار دیگه میکنه بگیم که این کارکتر تناقض داره. من میگم ابی رو اگر با الی بسنجیم کاملا حق رستگاری داره. بعد شما توی فلش‌بک‌ها ندیدی که جول چقدر نرم شده بود؟ اصا حتی توی یک فلش‌بک هم بود که عصبانیتش رو ببینی و اون کارکتر قبلی جول رو ببینی؟ اصا تو کل بازی ما جولی که میبینیم یک مقدار تفاوت داره(جز لحظه‌ای که اسمش رو میگه و کاملا همون جول شماره یکه) و درنهایت شما میگی نشون ندادن در صورتی که نشون دادن. در آخر رستگاری ابی مربوط به آخر آخر بازیه نه جایی که به تامی حمله میکنه. جایی رو میگم که ابی تقاص همه کاراش رو پس میده و چندماه بهش تجاوز میکنن و گشنگی میکشه و بردگی میکنه و حتی اوضاع بدنش به اون شکل میوفته(اون حجم بدن یجورایی استعاره از تنفر ابی‌عه که دیگه تنفرم نداره) و آخر بازی وقتی الی، ابی رو دستشو باز میکنه، ابی که داره از گشنگی میمیره اصا به الی توجه نمیکنه و فقط میره دست لو رو باز میکنه چون اون براش مهمه و حتی دیگه داستان کشتن رو گذاشته کنار و الی رو کمک هم میکنه میگه بیا سمت قایق. آیا این فرد واقعا شایسته رستگاری نیست؟ دقیقا روی چیزای بد کارکتر تمرکز میکنی که یجورایی کارای خوبش نادیده گرفته بشن.
امیر داداش من بر خلاف شما و یه سری اصلا راجع به تفسیر بحث نمیکنم ! من فقط و فقط داستانی که نویسنده برام روایت کرده رو میبینم و راجع بهش صحبت میکنم. تفسیر کردن بحث نداره ! ۱۴۰۰ ساله ملت ها با تفسیر به نتیجه نرسیدن راجع به مباحث خیلی مهمتر ! این که داستان یه ویدیو گیمه ! راجع به تفسیرات شخصی با من بحث نکن فقط چیزی که گارگردان به من نشون داده رو بگو . از شخصیت جول و تامی توی اپنینگ بازی هیچ تغییری در شخصیتشون نشون نداده نسبت به گذشته. اینا همون لاشخور های سابقن که به هیچکس اعتماد نمیکردن . راهزن بودن خلافکار بودن و حرفه ای ! رو دست خوردن از ۴ تا بچه ضعفه و اون پادکست بعدش و توضیحاتش ماله کشی . کی گفته از قبل ضبط شده کلش ؟ این بخشو اومدن بعد اعتراضات گسترده ای که دیدن گرفتن و توجیه میکنن . در مورد abby هم همینطور ، شخصیتش پر از تناقضه . به لیو میگه چون جون منو نجات دادین و این برام مهمه . ولی نجات دادن جونش توسط جول براش مهم نیست . اینجایی که این جوابو میده هیچ رستگاری صورت نکرفته ! چون وقتی میرسه به الی و تامی از روز اولم وحشی تره طرف،اون بخش اخرم‌که من بحثی ندارم و خودم باهاش موافقم . بله انتقام نگرفتن تو اون لحظه حقارت abby خیلی بهتر بود و بارها گفتم من هیچ مشکلی با اون بخش ندارم .نه ببین دیگه داری تفسیر غلط میکنی جدا
p.s : راجع به سوالی که کردی من مگه گفتم از جون جول باید میگذشت ؟ گفتم میتونست با کشتنش ماجرا رو تموم کنه . ولی وقتی کسی که جونتو نجات داده رو به کشتنشم راضی نیستی و باید حتما شکنجش کنی . این میشه یه ادم کله شق با شخصیت پردازی ضعیف ، چرا ؟ چون چند وقت بعد یکی ازت میپرسه چرا به ما کمک میکنی و تو جواب میدی چون جون منو نجات دادی و این برام مهمه
اینجا میگیم خوب شاید ادم شده داره به رستگاری میرسه . بعد ۲ روز بهد دوباره یورش میبری هدشات کله تامی و ... باز میبینی پر از تناقض این شخصیت !
آخرین ویرایش:
آقا میگی بحث تفسیر نیس ولی خودت داری تفسیر خودتو میگی از داستان
تو نمیتونی درون یه کارکتر چندبعدی رو با یه خط دیالوگ متوجه بشی و اینکه دیالوگ‌های دیگه رو کاملا نادیده میگیری و فقط میگی تناقض. برای مثال میگم مثلا من به شخصه میگم که جون آدما واسم خیلی مهمه ولی اخبار میگه امروز ۳۰ نفر مردن و من بی‌توجه از کنارش رد میشم یعنی من تناقض شخصیتی دارم؟ آیا هر دونه حرفی که میزنم دقیقا سر درون منه؟ آیا مثلا بعضی حرفام طفره رفتن نیست از قضایا؟ کیا تو دقیقا انگار انتظار داری که ابی وقتی به تامی رسید بشینه نگاهشون کنه و دستشونو ببوسه؟بیا یه مقایسه کنیم
ابی فقط جول رو کشت
این جبهه منی و اوون و مل و جردن و نورا و لیا رو در عوض کشتن جول، کشت ولی ابی در آخر فقط جسی رو کشت و با ارفاق هم زد تامی رو کشت ولی از جون دینا گذشت که موازی مل‌عه و الی هم نکشت. تو هرجوری نگاه کنی تا اینجا ابی روشن‌تر از الی‌عه. اگه قرار باشه که فقط بخش سیاهی و وحشی‌بازی کارکتر رو نگه داریم که من خیلی راحت‌تر میتونم کارکتر الی رو زیر سوال ببرم ازین نظر. والتر وایت تا آخر آخر داستان گفت که اینکارارو برای خانوادم میکنم ولی آیا برای خانوادش می‌کرد؟ داشت به خودش دروغ میگفت. تو میگی حرف کارگردان چیه منم میگم کارگردان این حرفارو به من زده و دارم وقتی باهات بحث میکنم چیزایی رو میگم که خودم دیدم. داری به چیزایی تو شخصیت‌پردازی گیر میدی که اولا مطمئنم بیشتر فن‌هایی که میگی از ابی بدشون میاد بهش توجه نکردن دوما یکسری مسائل کاملا حل‌شده از نظر کارکترسازیه
امیر من کی تفسیر کردم ؟آقا میگی بحث تفسیر نیس ولی خودت داری تفسیر خودتو میگی از داستان
بیا یه مقایسه کنیم
ابی فقط جول رو کشت
این جبهه منی و اوون و مل و جردن و نورا و لیا رو در عوض کشتن جول، کشت ولی ابی در آخر فقط جسی رو کشت و با ارفاق هم زد تامی رو کشت ولی از جون دینا گذشت که موازی مل‌عه و الی هم نکشت. تو هرجوری نگاه کنی تا اینجا ابی روشن‌تر از الی‌عه. اگه قرار باشه که فقط بخش سیاهی و وحشی‌بازی کارکتر رو نگه داریم که من خیلی راحت‌تر میتونم کارکتر الی رو زیر سوال ببرم ازین نظر. والتر وایت تا آخر آخر داستان گفت که اینکارارو برای خانوادم میکنم ولی آیا برای خانوادش می‌کرد؟ داشت به خودش دروغ میگفت. تو میگی حرف کارگردان چیه منم میگم کارگردان این حرفارو به من زده و دارم وقتی باهات بحث میکنم چیزایی رو میگم که خودم دیدم. داری به چیزایی تو شخصیت‌پردازی گیر میدی که اولا مطمئنم بیشتر فن‌هایی که میگی از ابی بدشون میاد بهش توجه نکردن دوما یکسری مسائل کاملا حل‌شده از نظر کارکترسازیه
من میگم فقط چیزایی که کارگردان نشونم داده رو دارم کنار هم‌میذارم همین . یه شخصیتی توی اپنینگ داستان جونش توسط یه شخصیت دیگه نجات داده میشه . ولی به این مسئله اصلا توجه نمیکنه . اوکی ؟ ایرادی هم‌نداره . شخصیتش این شکلیه . ولی همین شخصیت چند وقت بعد جونش توسط یه نفر دیگه نجات داده میشه و این خیلی براش مهم‌میشه . این یعنی تناقض در شخصیت پردازی ، یه ۲ ۲ تا ۴ تای ساده .خدا وکیلی این چه ربطی به اون مثال اخبارت داره اخه ؟ یا این که من میگم اپنینگ بازی جول و تامی همون ادمای سابق هستن . ولی مثل بچه ۱۴ ساله خودشونو لو میدن و رو دست میخورن . این یعنی تناقض ! همه هم دیدن کلی ازش پر شد تو نت ، بعد نیل دراکمن میاد تو پادکست ماله میکشه نه اینا اون ادم های سابق نبودن ! ببین بزرگترین مشکل داستان اینه که دوست داره نیمه اول مخاطب تا سر حد جنون تشنه انتقام کنه . شوک ولیو وارد کنه . و از اواسط یهو ورق رو برگردونه بگه حالا ببین abby کیه و چیه و دقیقا همین سناریو باعث تناقض در شخصیت پردازی میشه . چون نیمه اول داستان کارگردان میخواد با اغراق زیاد عصبانیت کنه و تو نیمه دوم مجبور میشه با یه سری تناقض های شخصیتی abby تورو باهاش همراه کنه . مثل همین جریان نجات دادن جون ابی و مهم شدن براش .
p.s : اتفاقا این ضعف های شخصیتی abby واسه خیلی های دیگه سواله و فقط من نیستم که دیدمشون. یه سرچ ساده تو همین فروم های اونور ابی بزن خدا وکیلی ببین چه خبره
همین داستان نجات دادن جون ابی خودش یه سوژه بزرگه شده که کاری نداریم یه سری هدفشون مسخره بازیه یا چیزی ولی کلی meme هم ازش ساختن .و واسه من طنز تلخه والا ! بیا یکیشو ببین همین الان برات میذارم :
این شخصیت پر از تناقض و ضعف در شخصیت پردازی و به عنوان یه main character که قرار نصف بازی رو باهاش انجام‌بدیم خیلی خیلی باید بیشتر روش کار میشده .واقعا پذیرش این موضوع سخت نیست نمیدونم‌چرا اینقدر مقاومت میکنید
شماها خودتون میگید شخصیت پردازی های نسخه اولو بیشتر دوست دارید و بیشتر جذاب بودن واستون ! خیلی باید رو شخصیت پردازی ها کار میشده واقعا.
اول از همه بگم بین اوپنینگ بازی که جول و تامی اونطوری‌ان با اون اتفاق ۴ سال فاصله‌اس و اصا کلا قیاست اشتباهه. اوپنینگ بازی دقیقا فردا یا پس‌فردای پایان نسخه اوله و نکنه انتظار داری تو ۲ روز جول کارکترش فرق کنه؟ ببین ینی واقعا اخه شرایط رو درنظر نمیگیری، اینکه دو تا بچه که دست یکیشون خورد شده نجاتت بدن با اینکه یکی نجاتت بده که بفهمی پدرت رو کشته و کل رفیقات رو قبلا قتل عام کرده و تازه ۴ سال سر این قضیه ptst داشتی و حتی کوچیک ترین لذتی رو از خودت دریغ کردی جدا یکیه(تازه جلوتر طرف تحقیرت میکنه)؟ بعد تو یه دیالوگ کوچیک رو حتی اصا بگیم تناقض هم هست به حدی بزرگ میکنی که میگی کل کارکتر مشکل داره درصورتی که فقط یه دیالوگ کوچیکه و قرار هم نیس معنی عظیمی پشتش باشه جدا ازینکه جلوتر یه چیز دیگه میگه و اونو توجه نمیکنی چرا؟ چون به خودت القا کردی این کارکتر مشکل داره.امیر من کی تفسیر کردم ؟
یا این که من میگم اپنینگ بازی جول و تامی همون ادمای سابق هستن . ولی مثل بچه ۱۴ ساله خودشونو لو میدن و رو دست میخورن . این یعنی تناقض ! همه هم دیدن کلی ازش پر شد تو نت ، بعد نیل دراکمن میاد تو پادکست ماله میکشه نه اینا اون ادم های سابق نبودن ! ببین بزرگترین مشکل داستان اینه که دوست داره نیمه اول مخاطب تا سر حد جنون تشنه انتقام کنه . شوک ولیو وارد کنه . و از اواسط یهو ورق رو برگردونه بگه حالا ببین abby کیه و چیه و دقیقا همین سناریو باعث تناقض در شخصیت پردازی میشه . چون نیمه اول داستان کارگردان میخواد با اغراق زیاد عصبانیت کنه و تو نیمه دوم مجبور میشه با یه سری تناقض های شخصیتی abby تورو باهاش همراه کنه . مثل همین جریان نجات دادن جون ابی و مهم شدن براش .
p.s : اتفاقا این ضعف های شخصیتی abby واسه خیلی های دیگه سواله و فقط من نیستم که دیدمشون. یه سرچ ساده تو همین فروم های اونور ابی بزن خدا وکیلی ببین چه خبره
View attachment 160388
این شخصیت پر از تناقض و ضعف در شخصیت پردازی و به عنوان یه main character که قرار نصف بازی رو باهاش انجام‌بدیم خیلی خیلی باید بیشتر روش کار میشده .واقعا پذیرش این موضوع سخت نیست نمیدونم‌چرا اینقدر مقاومت میکنید
بیا صحنه اعدام رو یه نگاه بندازیم، یارا و لو از مرگ نجات میدن ابی رو و ابی هم برای فرار از دست استاکرها به اونا نیاز داره و دنبالشون میره و مسیرشون یکیه تا یه جایی(هم اونا کمکش میکنن و هم ابی کمکشون میکنه چون به هم نیاز دارن) و بعد ابی اصا میره پیش اوون( اصا تا اینجا که کاملا مجبور بوده با اونا همراه باشه) و شب اون کابوس رو میبینه( که اتفاقا به شخصیت‌پردازی و کابوساش و مرگ جول ربط داره) و بعد میره کمکشون میکنه و این کمک از حس نیاز میاد نه اینکه چون نجاتم دادین قدردانتونم(اینم البته هست ولی خیلی کم) و ابی برای اینکه کابوس نبینه و تو کابوس دیدتشون میره نجاتشون بده و اصلا هیچ ربط و تناقضی به مسئله جول نداره و میخوای بچسبونیشون چون تو meme دیدی و حس میکنم اگه meme رو نمیدیدی اصا متوجه این قضیه نمیشدی.
.
تازه با اون رفتار جویل که کاملا مغرورانه و حق به جانب بود(کارتو تموم کن) ابی مصمم تر هم شد
۲- در مورد کشتن جسی و تامی هم باز ابی کاری با انتقام و کشتن نداشت، ولی وقتی یکی عشقت(اوون) و رفیق حاملت(مل)رو بکشه تو میای ازش میپرسی چرا اینکارو کردی و بیا با هم صحبت کنیم چون متحول شدم؟
۳- درسته ابی متحول شده بود ولی دیگه احمق نشده بود که قاتل پدرش یا عشقق رو ببخشه.......متحول شدن ایا مساویه با بخشیدن یهویی قاتل پدرت(چون یه بار نجاتت داده) یا قاتل عشقت؟
۴- در مورد رفتار جویل و تامی هم تو پرولوگ که مال چهار سال قبله اره همون ادما هستن ولی ۴ سال از پرولوگ بازی میگذره و بتدریج سیر تحول شخصیتی جویل رو میبینیم.....(اون سکانس قهوه خوردنش هم که ته و اخر شکسته شدن و پیر شدنشو نشون میده)
.
۱- ابی زندگیش شده بود انتقام از جویل و از جویل یه هیولای بزرگ ساخته بود برا خودش، انتظار داری با یه بار نجات دادن از خیر انتقام می گذشت؟(کی میگذره اخه تو همی دنیای واقعیمون)منم مثل شما از لیک ها هیچ خبری نداشتم و خودم به شخصه داستان بازی رو تجربه کردم
زیرا زندگی کسانی که زندگی من را نجات داده اند برای من مهم است
حالا چند ماه قبل این ماجرا :
View attachment 160380
یه نفر میاد تو این لحظه که ابی با مرگ ۵ ثانیه فاصله داشته نجاتش میده و برای همون فرد به انتقام خالی راضی نبودن ایشون
الان میرسیم به همون داستان جول و تامی که زوری باید بپذیریم اینا اون ادمای سابق نبودن ! چون نیل دراکمن پادکست گذاشته گفته اینو ولی ما تو بازی چنین چیزی ندیدیم و اپنینگ خلاف اینو میگه ! اینجا هم abby در عرض چند ماه به یک ادم معصوم‌تبدیل شده و به رستکاری رسیده مثلا تو چند ماه که دیدش عوض شده و اون جواب رو به لیو میده ! ولی همین ادمی که به رستگاری رسیده تا میرسه به تامی و الی دوباره به صغیر و کبیر رحم نمیکنه . تامی رو هدشات میکنه !
تازه با اون رفتار جویل که کاملا مغرورانه و حق به جانب بود(کارتو تموم کن) ابی مصمم تر هم شد
۲- در مورد کشتن جسی و تامی هم باز ابی کاری با انتقام و کشتن نداشت، ولی وقتی یکی عشقت(اوون) و رفیق حاملت(مل)رو بکشه تو میای ازش میپرسی چرا اینکارو کردی و بیا با هم صحبت کنیم چون متحول شدم؟
۳- درسته ابی متحول شده بود ولی دیگه احمق نشده بود که قاتل پدرش یا عشقق رو ببخشه.......متحول شدن ایا مساویه با بخشیدن یهویی قاتل پدرت(چون یه بار نجاتت داده) یا قاتل عشقت؟
۴- در مورد رفتار جویل و تامی هم تو پرولوگ که مال چهار سال قبله اره همون ادما هستن ولی ۴ سال از پرولوگ بازی میگذره و بتدریج سیر تحول شخصیتی جویل رو میبینیم.....(اون سکانس قهوه خوردنش هم که ته و اخر شکسته شدن و پیر شدنشو نشون میده)
.
4 سال پیش باشه چه فرقی داره وقتی در ادامه هم هیچ تغییر شخصیتی از تامی و جول به ما نشون داده نشده ؟ و فقط با پادکست قرار ماله کشی انجام بشه ؟
در نهایت بهترین کار همینی هست که اخر ماجرا کردی
یعنی برچسب زدن ! تا الان میگفتی مطمئنی فقط تو دیدی این ایرادو حالا که برات مدرک میارم ببین اینقدر قضیه فان بوده ازش meme هم ساخته شده میگی چون تو meme دیدی نظرت این شده ! این یعنی برچسب زدن دقیقا . خودت حرف ۵ دقیقه قبل خودتو قبول نداری و برای فرار از واقعیت برچسب میزنیاینجا همین چند دقیقه پیش چی گفتی :
و وقتی برات سند میارم که اینطوری نیست خیلی ها بهش ایراد گرفتن و ازش meme هم ساختن این جوابو میدی :
این الان شد دقیقا مصداق بارز این حرف که حق با ماشینی که من توش نشستم
به ضرب ثانیه خودت حرف خودتو عوض میکنی و برچسب میزنی . بعدم میگی علت کمک ابی به لیو و یارا نجات دادن جونش هست ولی کم ! خدا وکیلی اینهمه تعصب از چی میاد ؟ حتی حرف خودتو در عرض 5 دقیقه عوض میکنی امیر !@HalfLife G
ترو خدا ! کامنتارو کامل نمیخونی نقل قول نکن الکی ! من نوشتم توقع نداشتم از خیر انتقام بگذره ولی توقع داشتم حداقل بیخیال شکنجه کردنش بشه تا سر حدی که صدای دوستاشم در بیاد . باز تو میای منو نقل قول میکنی توقع داشتی از خیر جون جول بگذره ؟
کیا من قصدم برچسب زدن نبود و اگه ناراحت شدی ازت عذرخواهی میکنم و کلا اون بخش آخر رو نادیده بگیر، درکل محتوای بحث من رو گذاشتی کنار و چسبیدی به موضوع فرع4 سال پیش باشه چه فرقی داره وقتی در ادامه هم هیچ تغییر شخصیتی از تامی و جول به ما نشون داده نشده ؟ و فقط با پادکست قرار ماله کشی انجام بشه ؟
در نهایت بهترین کار همینی هست که اخر ماجرا کردی
اینجا همین چند دقیقه پیش چی گفتی :
و وقتی برات سند میارم که اینطوری نیست خیلی ها بهش ایراد گرفتن و ازش meme هم ساختن این جوابو میدی :
این الان شد دقیقا مصداق بارز این حرف که حق با ماشینی که من توش نشستم
@HalfLife G
ترو خدا ! کامنتارو کامل نمیخونی نقل قول نکن الکی ! من نوشتم توقع نداشتم از خیر انتقام بگذره ولی توقع داشتم حداقل بیخیال شکنجه کردنش بشه تا سر حدی که صدای دوستاشم در بیاد . باز تو میای منو نقل قول میکنی توقع داشتی از خیر جون جول بگذره ؟
تو هم میگی مقاومت نکنین اینقدر و این همه تعصب از کجا میاد خودش هم یجور برچسبه دیگه نه؟ ببین کجا نشون ندادن. اون اوپنینگ رو بزار کنار، آیا توی فلش بک اول و دوم و سوم شخصیت جول آروم‌تر شده بود یا نه؟ آیا مقداری با نسخه اول فرق داشت یا نه؟ اینو جواب منو بده کامل اول.بعد اینکه meme بسازن حقیقتش مشکلی نیس و شاید بامزس مثلا از خیلی چیزای رد دد و بازی‌های دیگه meme میسازن و این یه شوخیه و meme ها همیشه دلیل نمیشن که سازنده اون meme واقعا با این بخش مشکل داشته حتی. یکم حس میکنم روی این قضیه برچسب حساس شدی چون مثلا تو بحث با دوستامم ممکنه بگم که احتمالا تو این رو تو بازی متوجه نشده بودی و با meme بهش فکر کردی
بعد از این همه بحث ، باز همون حرفای تکراری ... اتفاقا سازنده ها زمان لست هم کلی مصاحبه داشتن راجع به پایان 1 و توضیح میدادن راجع به تصمیم جوئل ،، نگو داشتن ماله می‌کشیدن اون موقع هم ...
شما که تاج سر مایی نیازی به عذرخواهی نیست حاج امیر جانکیا من قصدم برچسب زدن نبود و اگه ناراحت شدی ازت عذرخواهی میکنم و کلا اون بخش آخر رو نادیده بگیر، درکل محتوای بحث من رو گذاشتی کنار و چسبیدی به موضوع فرع
بعد اینکه meme بسازن حقیقتش مشکلی نیس و شاید بامزس مثلا از خیلی چیزای رد دد و بازی‌های دیگه meme میسازن و این یه شوخیه و meme ها همیشه دلیل نمیشن که سازنده اون meme واقعا با این بخش مشکل داشته حتی. یکم حس میکنم روی این قضیه برچسب حساس شدی چون مثلا تو بحث با دوستامم ممکنه بگم که احتمالا تو این رو تو بازی متوجه نشده بودی و با meme بهش فکر کردی
من منظورم اینه که وقتی یه بحثی داره شکل میگیره اگه برچسب زده بشه دیگه از حالت تکنیکالی خارج میشه و میشه کل کل بیهوده . و منم وقتی میبینم داستانو بیخیال بشید برید حاشیه برچسب بزنید منم میگم پس شما هم تعصب دارید اینم میشه برچسب رو برچسب منظورم از گذاشتن اون meme این بود که ببین این قضیه به قدری بولد بوده که ازش meme ساخته شده و فقط تو دید من نیست چون دیدم گفتی کسی دقت نکرده . همین . وگرنه meme برای همین نسخه اول و خیلی از بازی های دیگه هم کلی ساخته شده . بحث این بود که دیده شده این تناقض و فقط حرف من نیست .در مورد جول و فلش بکهاش کاملا حرفت درسته خیلی پخته تر و اروم تر از قبل شده .یه پیرمرد خسته شده دقیقا ولی نکته ای هم که این وسط وجود داره اصلا جول بدخت گاف خاصی نداد . گاف اصلی رو تامی قبلش داد و به ابی گفت من تامی هستم اینم داداشم جوله
ببین اینا سال ها راهزن بودن و خلاف کار بودن . بعد این ویروس هم دنیای tlou یه دنیای پر از کلیکر نیست فقط ! پر از هانتر و لاشخور بیرون از جکسون ، و با گذشت زمان بدتر هم شده . اونقدر که ادم ها خطر دارن کلیکر ها و رانر ها خطر ندارن ! اینو تو دنیای بازی میبینیم رسما . توی یه همچین دنیایی که اینا هستن و تو کمپشون دیده بان داشتن ، لیست نگهبان شب داشتن ! تشکیلات داشتن . اینقدر ساده اسم اصلی ادم ها رو لو دادن اونم بعد ماجرایی که جول براش تعریف کرده و ... احمقانه است . اینم به قدری بولد شد که نیل اومد تو پادکستش هی توضیح داد اینا اون ادمای سابق نیستن و نبودن و ... در حالی که به جای این توضیحات باید اینو تو داستان بهمون نشون میداد . که اگه نشون داده بود نه ایرادی محسوب میشد و نه نیازی برای توضیح در پادکست بود .من تنها ایرادی که به این داستان جسور و ساختار شکن وارد میکنم فقط و فقط شخصیت پردازی هاشه . چه شخصیت هایی که ورود تازه به داستان داشتن چه شخصیت هایی مثل تامی و جول که ازشون تغییرات یهویی با تایمینگ بد میبینیم . همین .
p.s : اخه اولش میگی هیچکس اینی که تو دیدی رو ندیده . بعد که میگم meme هم ساختن واسش میگی پس چون اینو دیدی حساس شدی
شما که تاج سر مایی نیازی به عذرخواهی نیست حاج امیر جان
در مورد جول و فلش بکهاش کاملا حرفت درسته خیلی پخته تر و اروم تر از قبل شده .یه پیرمرد خسته شده دقیقا ولی نکته ای هم که این وسط وجود داره اصلا جول بدخت گاف خاصی نداد . گاف اصلی رو تامی قبلش داد و به ابی گفت من تامی هستم اینم داداشم جوله
من تنها ایرادی که به این داستان جسور و ساختار شکن وارد میکنم فقط و فقط شخصیت پردازی هاشه . چه شخصیت هایی که ورود تازه به داستان داشتن چه شخصیت هایی مثل تامی و جول که ازشون تغییرات یهویی با تایمینگ بد میبینیم . همین .
p.s : اخه اولش میگی هیچکس اینی که تو دیدی رو ندیده . بعد که میگم meme هم ساختن واسش میگی پس چون اینو دیدی حساس شدی
کیا جان ببین اینا توی اون دوره تو جکسون اصلا به هانترها و ... برنخورده بودن و فقط برای دیده‌بانی کلیکرها میرفتن که تو دفتر هم بود امروز دوتا رانر دیدیم یا یه هورد دیدیم یا ... یعنی این چندساله کلا از هانترها دور بودن اینو قبول داری دیگه؟ بعد توی نسخه اول دیوید و رفیقش مگه اسمشون رو به الی نمیگن برای جلب اعتماد الی؟(دیوید هم سردسته آدمخوارا بود یجورایی و هدایت‌گر بود دیگه درسته؟ اون چرا گفت پس؟) تازه اونکه خیلی محتاط‌تر از جول بود یجورایی و کلا آب زیر کاه بود رسما
Google