اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
ببین آریاموفق میشه کاری کنه که خیلیها مثل من بهش حق میدن جول رو (قهرمان بازی محبوبمون رو) بکشه.
سایه زیر گردن الی یجوریه انگار ریش دارهیه فن ارت ببینید
اینجا الی برگشته جکسون پیش دینا و دو تا انگشت قطع شدشو مخفی کرده .....
View attachment 160068
شرایط رو هم در نظر بگیریدااگر این آقای دکتر محترم، خیلی راحت موضوع رو به خود الی توضیح می داد و رضایت آگاهانه ش رو کسب می کرد، قتلش توسط جوئل یک تراژدی بود، ولی با روندی که ایشون پیش گرفته بود و داشت از جون یک فرد دیگه برای ساخت احتمالی یک واکسن مایه میزاشت، قتلش توسط جوئل یک گونه ای از دفاع محسوب میشه.
اینم در نظر بگیریم که ایشون با یک shot احتمالا نمی تونست موفق به ساخت واکسن بشه. مثالش رو الان با کرونا داریم تجربه می کنیم!
پس نه نجات دنیایی در کار بوده، نه ساخت ۱۰۰٪ واکسنی!
موضوع یه دو دو تا چهار تای ساده ست، یه criminal در حین criminal act، طی یک پروسه ی دفاع کشته میشه
به همین سادگی
خلاصه اینکه، به شخصه در طول بازی هر کاری کردم تا این حق دادن به اَبی رو یه مرحله جلوتر ببرم و پیش تر باهاش اُنس بگیرم، نتونستم. حتی با وجود اینکه به من ثابت شد اَبی واقعا انسان بدی نیست. به نظرم اینکه Druckmann میخواد ما از زاویه دید اَبی هم به ماجرا نگاه کنیم، ایده خیلی خوبیه ولی بهتر بود قبل از کشته شدن جوئل، ما فرصت بیشتری برای آشنایی و اُنس گرفتن با اَبی پیدا می کردیم و کم کم مارو بر سر دوراهی اخلاقیِ حق دادن به اَبی و همدری باهاش یا جانبداری از جوئل قرار می داد.
شرایط رو هم در نظر بگیریدا
درسته دکتره هم اشتباه کرد......
ولی تو یه دنیای آخرالزمانی که همه سالهاست با انواع و اقسام بدبختی ها و فلاکت ها و اینفکتدها زندگی می کنن، طبیعتا بشدت زیر فشارن و از هر روزنه امیدی استفاده میکنن
در نتیجه حتی مارلینی که ادعای آدم خوبه بودن میکرد و همینطور تیم پزشکی، نتونستن در مقابل وسوسه اینکه شاید الی یه روزنه امیدی باشه مقاومت کنن
خلاصه که تو شرایط غیر عادی محتمله که انسانها هم تصمیمات غیر عادی و حتی اشتباهی هم بگیرن ( همینطور که تصمیم جویل و دکتر و مارلین و الی و ابی و ..... همشون در شرایط غیر عادی بود و شاید تو یه دنیای نرمال مثه دنیای ما همشون تصمیمای درست می گرفتن و زندگی عادی داشتن
بَه سلام بر احمد عزیز! چطوری آقا؟ببین آریا
یه موضوعی هست که شاید بهش توجه نشده
دیدگاه واقعیت محور
از دیدگاه واقعی و در همین جهانی که خودمون داریم توش زندگی می کنیم، پدر ابی کاری رو می خواد انجام بده که بطور کامل با تمام اصولی که باهاش آموزش دیده و بزرگ شده مغایرت داره، اصولی به نام اخلاق پزشکی...
بر اساس این اصل حتی اگر پای نجات بشریت در میون باشه، شما نمی تونی یک فرد (که البته حتی در فلش بک ها تحت عنوان تحقیر آمیز Host از الی یاد میشه، ما حتی در خصوص نمونه ی حیوانی هم از لغت Host استفاده نمی کنیم) رو بدون اطلاع رسانی کامل و روشن کردن موضوع برا خودش، قربانی کنی. کاری که این پدر ابی داشت انجامش می داد.
این میشه جرم، و ایشون میشه تبه کار
در حرفه ی ما، هر فرد برای خودش یک دنیاست و نمیشه برای نجات باقی دنیا، برای بودن یا نبودن اون فرد تصمیم گرفت.
پس
اگر این آقای دکتر محترم، خیلی راحت موضوع رو به خود الی توضیح می داد و رضایت آگاهانه ش رو کسب می کرد، قتلش توسط جوئل یک تراژدی بود، ولی با روندی که ایشون پیش گرفته بود و داشت از جون یک فرد دیگه برای ساخت احتمالی یک واکسن مایه میزاشت، قتلش توسط جوئل یک گونه ای از دفاع محسوب میشه.
اینم در نظر بگیریم که ایشون با یک shot احتمالا نمی تونست موفق به ساخت واکسن بشه. مثالش رو الان با کرونا داریم تجربه می کنیم!
پس نه نجات دنیایی در کار بوده، نه ساخت ۱۰۰٪ واکسنی!
موضوع یه دو دو تا چهار تای ساده ست، یه criminal در حین criminal act، طی یک پروسه ی دفاع کشته میشه
به همین سادگی
اما جوئل
جوئل همین جوری یک دفعه از آسمون نیفتاد وسط داستان
TLoU1 با تراژدی مرگ دختر جوئل شروع شد، چیزی که برای من از مرگ خود جوئل به مراتب وحشتناک تر و بدتر بود
درسته که جوئل روند انتقال الی رو تحت عنوان یک قاچاقچی شروع کرد! اما در ادامه رابطه ش با الی در حد رابطه ی پدر و دختری پیش رفت
جوئل دچار PTST هست، درمان هم نشده، با اینکه سالها گذشته
الی رو دختر خودش می بینه توی آخر کار
وقتی متوجه میشه که بدون کسب اجازه از الی و یا اون (به نوعی خودش رو قیم الی احساس می کنه)، دارن چیکار می کنن، واکنشش خیلی راحت قابل پیشبینی هست
واکنشی که هر کدوم از ما اگر در شرایطش قرار می گرفتیم، قطعاً همون کار رو می کردیم!
رفتار جوئل طبیعیه، و صد البته قابل دفاع هم هست
و اما می رسیم به ابی
اینکه اینقدر خون جلوش چشمش رو گرفته که نمی تونه حتی کسی که ۵ دقیقه قبل جونش رو نجات داده رو در موردش مجدد قضاوت و تصمیم گیری کنه، بر می گرده به ریشه ی PTST مشابهی که ابی داره
رفتارش طبیعیه، ولی اصلاً قابل دفاع نیست
و الی
اونم PTST داره. از شرایط خودش، و از مرگ جوئل
مثل ابی، و صد البته به جای جاش که میرسه
وقتی حقیقت رو لمس می کنه، در حد ابی پایین نمی یاد، و جون ابی رو بهش می بخشه
درسته توی ABBY ACT، الی رو تبدیل به غول آخر کردن!
ولی رفتار نهایی الی هم منطقیه و هم قابل دفاع
پ.ن: PTST مخفف Post Trauma Stress Disorder هست. چیزی که تقریباً همه توی اون دنیا ازش رنج می برن!
اولا که پست زیبایی بود
دوما در این مورد که اول یکم ابی رو بیشتر می شناختیم، هم من و هم یکی از بچه ها قبلش برا یکی از دوستان همین سوال شما رو جواب دادیم که اگر اینطوری میشد اونوقت همون اول بازی هیچکس نمی گفت "ای وای چرا جویلمون رو کشتن، این دیگه کیه و چرا اینطوری شد " ، بجاش همه می گفتن " جویل عجب ادمای خوبی رو بدبخت کرده بودا...پس حقش بود بمیره و شماره 1 هم عملا بیهوده بوده"
یعنی یجورایی اعتبار جویل کمرنگ تر میشد بنظرم
در مجموع من رفتار هر دو شخصیت (الی و ابی) رو از زاویه دید خودشون قابل دفاع میدونم. یعنی به ابی هم کاملاً حق میدم و حتی شاید بیشتر از الی! چون ابی اومد انتقامش رو از جول گرفت و رفت. در حالی که الی داشت با اون میزان نفرت بهش فحش میداد و فریاد میزد که میکشمت، ابی کاری باهاش نداشت و ولش کرد. بعدش الی رفت یه لشکر آدم رو کشت تا به ابی برسه و این وسط نزدیکترین افراد به ابی هم کشته شدن. ولی آخرش که دوباره ابی رفت سراغ الی، با اینکه میتونست به سادهترین شکل ممکن کار الی و دینا رو تموم کنه دوباره ولشون کرد و رفت. ولی باز الی دستبردار نبود و افتاد دنبال ابی و در نهایت این بار الی از خیر کشتن ابی گذشت.
بنده هم کاملا حرف شما رو تایید میکنماصول اخلاقی بر اساس شرایط نوشته نشدن، بر اساس حقوق individual person نوشته شدن
یعنی اینکه اصلا و ابدا به جامعه نگاه نمی کنن، به فرد نگاه می کنن
اگر بخوایم اینطوری نگاه کنیم باید هر کسی که مبتلا به AIDS هست رو درجا بکشیم، چرا؟ چون قطعاً درمان نمیشه و خیلی محتمله که چند نفر دیگه رو هم مبتلا کنه!
واقعاً هم کمک کننده ست ها. یعنی اگر شما عمده ی کسانی که حامل ویروس HIV هستند رو پیدا و حذف کنی، می تونی امیدوار باشی به اینکه آروم آروم کلاً این بیماری رو حذفش کنی
ولی آیا می کشیمشون؟ معلومه که نه!
هدف در حد همین درک کردن بوده .....وگرنه مطمینا خود نیل هم میدونه وقتی یکی از بهترین نمادهای گیمری رو با دستای خودت میکشی و له میکنی با چوب گلف مطمینا عمرا بیای اونو در حد قهرمانت قرار بدیممنون.
اتفاقا به این حرف شما قبلا فکر کرده بودم و از یه جهت باهاش موافقم. احتمالا چیزی که دراکمن از صحنه کشته شدن جوئل توقع داشته، وارد شدن یه شوک آنی و سنگین به گیمرا بوده و خب انصافا هم در این زمینه موفق عمل کرده. یعنی خود من رسما خشکم زده بود و اصلا نمی تونستم چیزی که اتفاق می افته رو باور کنم! این حادثه به قدری سریع و بی معطلی افتاد، که عملا زبون آدمو بند می آورد. ولی خب به نظرم این تصمیم تیم نویسنده بازی، کار رو واسه نوشتن خط داستانی اَبی سخت تر کرد و نتیجه اینکه من شخصا نتونستم جز یه حق دادن ساده به اَبی، ارتباط دیگه ای باهاش بگیریم. نمی دونم، شاید هدف سازنده هم همین بوده و همینقدر که بتونیم به عنوان یه انسان خودمون رو جای بقیه (حتی یکی که اینطور شخصیت محبوبمون رو میکشه) بذاریم و از زاویه اون به ماجرا نگاه کنیم، کافیه.
ولی خب به نظرم این تصمیم تیم نویسنده بازی، کار رو واسه نوشتن خط داستانی اَبی سخت تر کرد و نتیجه اینکه من شخصا نتونستم جز یه حق دادن ساده به اَبی، ارتباط دیگه ای باهاش بگیریم.
احمد سلام چطوری ؟ خوشحالم بعد مدت ها کامنتی رو دادی که اینجا بارها بهش اشاره شده و به بهترین شکل ممکن دوباره توضیح دادی و بازش کردی. دقیقا بزرگترین مشکل فن های بازی با این داستان نه تنها کشتن جول بلکه اومدن شخصیتی هست که وارد داستان میشه و از لحاظ اخلاقی هم نمیشه بهش حق داد . مشکلی که باعث شد حجم عظیمی از انتقادات سمت داستان بازی روانه بشه و نیل دراکمن و تیمش رو مجبور به ارائه پادکست و توضیحات بکنه . که از نظر من خود همون پادکست هم اشتباه بود ! داستان خوب یا بد هر چی که هست روایت شده و نیازی نیست ۴ روز بعد پادکست گذاشته بشه و کلی توضیح و توجیه اورده بشه .اصول اخلاقی بر اساس شرایط نوشته نشدن، بر اساس حقوق individual person نوشته شدن
یعنی اینکه اصلا و ابدا به جامعه نگاه نمی کنن، به فرد نگاه می کنن
اگر بخوایم اینطوری نگاه کنیم باید هر کسی که مبتلا به AIDS هست رو درجا بکشیم، چرا؟ چون قطعاً درمان نمیشه و خیلی محتمله که چند نفر دیگه رو هم مبتلا کنه!
واقعاً هم کمک کننده ست ها. یعنی اگر شما عمده ی کسانی که حامل ویروس HIV هستند رو پیدا و حذف کنی، می تونی امیدوار باشی به اینکه آروم آروم کلاً این بیماری رو حذفش کنی
ولی آیا می کشیمشون؟ معلومه که نه!
چرا؟ چون اصول اخلاقی (در زمینه ی پزشکی) فرد محور هستند، نه جامعه محور. اون فرد حق حیات داره، حتی اگر مبتلا به واگیر ترین و درگیر کننده ترین بیماری روی این کره ی خاکیه، حتی اگر بودنش برای هزاران نفر ممکنه مشکل ایجاد کنه. و تنها خود اون فرده که می تونه روی بودن و یا نبودنش تصمیم گیری کنه و لاغیر
نگاه جامعه محور میشه آدولف هیلتر. می خواست دنیا رو از یهود پاک کنه، می خواست بیماری های ژنتیک رو به کل حذف کنه و نژاد برتر درست کنه. ولی کسی بهش این اجازه رو نداد
برعکسش (ماجرای الی) هم دقیقاً به همین صورته، حتی اگر اون تنها امید بشریته، فقط خودش و تنها خودش می تونه تصمیم بگیره همکاری کنه یا نه، کسی نمی تونه براش تصمیم بگیره!
بنابراین
۱- دکتره یک اشتباه خودخواهانه و مهلک رو مرتکب شده که منجر به مرگش هم میشه، با توجه به کاری که انجام داده هیچ جای اعتراضی هم براش باقی نمی مونه. جونش رو در مقابل جونی که می خواسته بگیره از دست می ده
بچه ش هم اگر نگاه منطقی می داشت، این رو می فهمید، که البته نفهمید، و یا بدلیل شرایط خاص روحی و روانی ایجاد شده براش نتونست بفهمه و رفت دنبال انتقام کور
۲- مارلین هم سعی کرده بدون مشورت با فرد اصلی، برای بودن یا نبودنش تصمیم گیری کنه که منجر به مرگ خودش هم میشه، که البته در مورد مارلین بحث بازه، چون جوئل برای عدم پیگیری مجدد اون رو حذف می کنه... یه جورایی اینجا تصمیم یکجانبه می گیره
۳- رفتار جوئل اما همون طوری که بالا هم گفتم قابل پیشبینی و قابل دفاعه. درست نیست، ولی قابل دفاعه
اون هم بدون سوال از خود الی براش تصمیم می گیره، ولی این تصمیمش در شرایطی بوده که راه دومی وجود نداشته، یا باید میزاشته اون بمیره و یا اینکه نجاتش بده
با توجه به پیش زمینه ای که داشته و احساس پدرانه ای که طی این مدت به الی پیدا کرده، راه دوم رو انتخاب می کنه و تا تهش هم میره.
نمی دونم شنیدی یا نه قرار بوده ابی دختر یه بنده خدایی باشه که زمان جوونی های جول و تامی توی یه راهزنی بیگناه کشته میشه . این داستان چقدر میتونست جذاب تر و ملموس تر باشه . به شکلی که حتی اندینگ نسخه قبل و اون موزیک فوق العاده رو هم زیر سوال نبره . و جول تاوان اشتباهی رو بده که حقش بود .