PlayStation *SPOILER ALERT* گفتگو در مورد داستان The Last of Us Part II (پست اول با دقت خوانده شود)

اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
 

Ali Venom

کاربر سایت
Jul 2, 2013
6,703
نام
ali
هدف در حد همین درک کردن بوده .....وگرنه مطمینا خود نیل هم میدونه وقتی یکی از بهترین نمادهای گیمری رو با دستای خودت میکشی و له میکنی با چوب گلف مطمینا عمرا بیای اونو در حد قهرمانت قرار بدی
خواسته صرفا درکش کنی

وگرنه اگر میخواست ابی رو هم در حد جویل محبوب کنه part2 رو کلا مربوط به ابی میکردن و این اتفاقات تو part3 رخ میداد ولی خب اونموقع دیگه جویل این اعتبارو نداشت(چون ابی هم برات جا افتاده بود و یجوری جویل و محق بودنش برات زیر سوال میرفت و ابی رقیب عاطفی جویل تو ذهنت میشد)

تمام این ادعا ها فرامتنی هست و عملا در داستان همچین چیزی نیست! برعکس سعی و تلاش بر این هست که ابی رو محبوب کنند (مثل کارهای خیری میکنه!)

و تصمیم دوم هم از لحاظ مارکتینگ جرات ش رو نداشتند بگیرند! همونطوری که ابی به عنوان شخصیتی که 40% بازی حدودا قابل بازی هست حتی روی کاور هم نیست!
 

esm nadaram

کاربر سایت
Jan 24, 2010
2,676
نام
حسین
تمام این ادعا ها فرامتنی هست و عملا در داستان همچین چیزی نیست! برعکس سعی و تلاش بر این هست که ابی رو محبوب کنند (مثل کارهای خیری میکنه!)

و تصمیم دوم هم از لحاظ مارکتینگ جرات ش رو نداشتند بگیرند! همونطوری که ابی به عنوان شخصیتی که 40% بازی حدودا قابل بازی هست حتی روی کاور هم نیست!
رو استیل بوک هست ولی :D
 
  • Like
Reactions: Ali Venom

Dinosaur

Loyal Member
Sep 29, 2005
17,107
نام
آریا
و تصمیم دوم هم از لحاظ مارکتینگ جرات ش رو نداشتند بگیرند! همونطوری که ابی به عنوان شخصیتی که 40% بازی حدودا قابل بازی هست حتی روی کاور هم نیست!
کاری نداریم که کمتر استودیویی جرئت داره شخصیت اصلی بازی خودش که به شدت هم محبوب هست رو توی همون ابتدای بازی دوم اون‌طور فجیع بکشه و بعدش هم به مخاطب بگه حالا بیا کنترل قاتل رو بگیر دستت! ولی مطرح نکردن شخصیت ابی هم ربطی به مارکتینگ نداشت! :D
علتش این بود که مخاطب ذهنش درگیر این شخصیت نباشه و شوکی که توی بازی بهش وارد میشه خیلی پررنگ‌تر بشه. اگه اشتباه نکنم قبل از انتشار بازی کلاً یه ویدیو از صحنه اعدام ابی منتشر کردن (که نمی‌دونستیم طرف اصلاً کی هست) و یکی دو تا عکس هنری مثل اون طرح نسخه استیل‌بوک. برای همین امثال من که داستان براشون لو نرفته بوده، موقع بازی کردن اصلاً ذهن‌شون درگیر ابی نبود و شوکی که اون صحنه تیراندازی به جول و اتفاقات بعدی ایجاد کرد خیلی بالاتر از حالتی رفت که از قبل با ابی آشنا بوده باشم.
همون‌طور که مثلاً روی طرح جلد Unchartedها خبری از شخصیت منفی بازی نیست، اینجا هم طرح جلد رو به قهرمان بازی اختصاص دادن و شخصیت منفی (ابی که می‌زنه قهرمان نسخه اول رو می‌کشه و خیلی‌ها ازش متنفر هستن) روی جلد خبری ازش نیست. و مخاطب هم بعد از ساعت‌ها تجربه بازی هنوز فکر می‌کنه فقط یه شخصیت اصلی داره. یعنی امثال من که داستان از قبل براشون لو نرفته بوده، فکر می‌کنن اون صحنه‌ای که ابی از راه می‌رسه و تفنگش رو به سمت الی می‌گیره، اواخر بازی هست. ولی یه دفعه می‌بینی نه بابا، تازه نصف بازی مونده و باید این دفعه در نقش قاتل بازی کنیم! این از اون لحظاتی هست که توی صنعت بازی خیلی کم پیش میاد و نمونه‌های مشابهش رو به ندرت داریم.
یه چیزی شبیه کاری که کوجیما با MGS2 انجام داد و قبل از انتشار بازی ملت در جریان نبودن که رایدن اصلاً کی هست! روی طرح جلد بازی هم خبری از رایدن نبود و همه فکر می‌کردن اسنیک شخصیت اصلیه و یه دفعه وسط بازی مشخص شد جریان چیز دیگه‌ای هست و سورپرایز جالبی شکل گرفت.

h4d5_adsada.jpg


کلاً تأکید صد باره‌ی من روی این قضیه که تجربه بازی «با» و «بدون» اسپویل شدن زمین تا آسمون متفاوته، به همین کاراکتر ابی و اتفاقات پیرامون اون برمی‌گرده و واقعاً بازی برای کسی که از قبل با ابی آشنا باشه و کسی که نباشه، تفاوت نجومی پیدا می‌کنه. که خب اون لیکر عزیز گند زد به این قضیه و ماجرا برای خیلی‌ها لو رفت و هفته‌ها قبل از انتشار بازی، بحث‌های کارشناسی در مورد ابعاد بازوی ابی و ترنس بودنش و این حرفا راه افتاد. :| توی این حالت هم طبیعیه که وقتی کسی از قبل در جریان این شخصیت و کاری که انجام میده باشه، بازی براش تبدیل میشه به یه تجربه کاملاً متفاوت نسبت به حالتی که کارگردان در نظر داشته و دوست داشته مخاطب بازی بدون شناخت قبلی از ابی سراغ داستان بره.
 
آخرین ویرایش:

Ali Venom

کاربر سایت
Jul 2, 2013
6,703
نام
ali
کاری نداریم که کمتر استودیویی جرئت داره شخصیت اصلی بازی خودش که به شدت هم محبوب هست رو توی همون ابتدای بازی دوم اون‌طور فجیع بکشه و بعدش هم به مخاطب بگه حالا بیا کنترل قاتل رو بگیر دستت! ولی مطرح نکردن شخصیت ابی هم ربطی به مارکتینگ نداشت! :D
علتش این بود که مخاطب ذهنش درگیر این شخصیت نباشه و شوکی که توی بازی بهش وارد میشه خیلی پررنگ‌تر بشه. اگه اشتباه نکنم قبل از انتشار بازی کلاً یه ویدیو از صحنه اعدام ابی منتشر کردن (که نمی‌دونستیم طرف اصلاً کی هست) و یکی دو تا عکس هنری مثل اون طرح نسخه استیل‌بوک. برای همین امثال من که داستان براشون لو نرفته بوده، موقع بازی کردن اصلاً ذهن‌شون درگیر ابی نبود و شوکی که اون صحنه تیراندازی به جول و اتفاقات بعدی ایجاد کرد خیلی بالاتر از حالتی رفت که از قبل با ابی آشنا بوده باشم.
همون‌طور که مثلاً روی طرح جلد Unchartedها خبری از شخصیت منفی بازی نیست، اینجا هم طرح جلد رو به قهرمان بازی اختصاص دادن و شخصیت منفی (ابی که می‌زنه قهرمان نسخه اول رو می‌کشه و خیلی‌ها ازش متنفر هستن) روی جلد خبری ازش نیست. و مخاطب هم بعد از ساعت‌ها تجربه بازی هنوز فکر می‌کنه فقط یه شخصیت اصلی داره. یعنی امثال من که داستان از قبل براشون لو نرفته بوده، فکر می‌کنن اون صحنه‌ای که ابی از راه می‌رسه و تفنگش رو به سمت الی می‌گیره، اواخر بازی هست. ولی یه دفعه می‌بینی نه بابا، تازه نصف بازی مونده و باید این دفعه در نقش قاتل بازی کنیم! این از اون لحظاتی هست که توی صنعت بازی خیلی کم پیش میاد و نمونه‌های مشابهش رو به ندرت داریم.
یه چیزی شبیه کاری که کوجیما با MGS2 انجام داد و قبل از انتشار بازی ملت در جریان نبودن که رایدن اصلاً کی هست! روی طرح جلد بازی هم خبری از رایدن نبود و همه فکر می‌کردن اسنیک شخصیت اصلیه و یه دفعه وسط بازی مشخص شد جریان چیز دیگه‌ای هست و سورپرایز جالبی شکل گرفت.

h4d5_adsada.jpg


کلاً تأکید صد باره‌ی من روی این قضیه که تجربه بازی «با» و «بدون» اسپویل شدن زمین تا آسمون متفاوته، به همین کاراکتر ابی و اتفاقات پیرامون اون برمی‌گرده و واقعاً بازی برای کسی که از قبل با ابی آشنا باشه و کسی که نباشه، تفاوت نجومی پیدا می‌کنه. که خب اون لیکر عزیز گند زد به این قضیه و ماجرا برای خیلی‌ها لو رفت و هفته‌ها قبل از انتشار بازی، بحث‌های کارشناسی در مورد ابعاد بازوی ابی و ترنس بودنش و این حرفا راه افتاد. :| توی این حالت هم طبیعیه که وقتی کسی از قبل در جریان این شخصیت و کاری که انجام میده باشه، بازی براش تبدیل میشه به یه تجربه کاملاً متفاوت نسبت به حالتی که کارگردان در نظر داشته و دوست داشته مخاطب بازی بدون شناخت قبلی از ابی سراغ داستان بره.

تو دوره ای زندگی میکنیم که قبل از ریلیز رسمی MGSV ملت کشف میکنند که ونوم، بیگ باس نیست! توییست پلاتی که شاید کوجیما n سال روش کار کرده بود.

اینکه بدونیم الی نصف از گیمپلی بازی رو به خودش اختصاص میده باعث میشه در شخصیت پردازی ابی تغییری به وجود بیاد؟ یا اینکه کنترل کردن ابی حالت تویست پلات داشت اصلا که همچین ادعایی مطرح میکنی شما ؟ و اینکه تقریبا همه میدونستند جوئل این نسخه میمیره! مخصوصا با اون نمایش تابلوی معرفی بازی ... نه اینکه یک نفر میخواسته خودش رو گول بزنه که نه جوئل کل بازی زندست و ...

در نهایت ما در همین نسل هیلو 5 گاردین رو داشتیم که ایجنت لاک رو اورد روی کاور هیلو 5 و اصلا قبل اینکه بازی عرضه بشه کلی گارد بر علیه خوده بازی گرفتند!!! اصلا بازی عرضه نشده بود عکس فتوشاپ ادیت میکردند و تصویر ایجنت لاک رو پایین تر از مسترچیف میذاشتند و ... (مطمعن باش تیم تحقیقاتی و بازاریابی به نمونه های مشابه نگاه میکنند) و حتی همین MGS2! شما میتونی ادعا بکنی این انتخاب کوجیما هم به خاطر مارکتینگ نبوده؟ منبع ای داری؟

یا اینکه نه ملت خبر دار میشدند حدود نصف بازی با شخصیت جدیدی هست روی فروش اولیه بازی که 4 میلیون نسخه در عرض سه روز بوده تاثیر نمیذاشته؟

پ ن: لطفا اینقدر هم بحث لیک رو گسترده نکنید! روی یویتب کل ویدیو ها آنی پاک میشدو جاهای دیگه و خیلی کم پیدا میشد ویدیو ها!!! اتفاقا دیشب با یکی از بچه های سونی فن صحبت میکردم درباره همین قضیه لیک شدن و ها ... و ضمنا! قبل از عرضه صحنه سک.س ابی لیک شد و مشخص شدش که ترنس نیست برای مثال ...
 

Kiami

کاربر سایت
Dec 10, 2010
2,863
@Nima

برای چی عذرخواهی ؟ نقل قول کن من مشکلی با هیچ نظری ندارم و از شنیدن نظر دیگران لذت میبرم .اینقدرم راجع به ابی و باباش توضیح دادم که الان واقعا لذت بردم دیدم احمد بعد مدت ها اومد همین نظری که یک ماه پیش دادم و اونموقع شما مسخرش میکردی رو داده ! بحث الی رو بارها مطرح کردم و گفتم مگه از خودش اجازه گرفته بودن ؟ الان میبینم خیلی ها هم نظرم هستن . همون طور که بابای ابی خودش یه شخصیت درست کاری نبوده . جولم نبوده ! اما با اون داستان راهزن اونموقع خیلی جریان فرق میکرد .

ولی به نظرم بزرگترین مشکل تو با من یا امثال من سر این که نمیتونی قبول کنی یه نفر فن بازی باشه ، هیتر نباشه . اسپویل نشده باشه ولی با داستان ارتباط برقرار نکرده باشه :D چون میدونی حداقل برات اثبات شدست که من هیچ خصومتی با ناتی داگ ندارم که هیچ از تو بیشتر فنشون هستم . و بدتر از همه میدونی که چقدر بعد مرگ جول از داستان و جسارت نیل دراکمن لذت بردم همراه باهات و به صورت انلاین ابراز کردم :D پس این برچسب هایی که به کسایی که با داستان ارتباط برقرار نکردن میچسبونید مثل هیتر و مرگ جول و ... به من نمیچسبه و این کاملا برات ملموسه . بالا بری ، پایین بیای داستان این بازی نتونسته به پرفکتی و بی نقصی نسخه اول در بیاد . شخصیت پردازی هاشم همینطور . شخصیت ابی و باباش پر از ضعفه . رفتار سازنده ها و صحبت هاشون اینو میگه .
وقتی بعد نوشتن یه داستان مجبور میشی بیای دو ساعت پادکست بذاری و توجیه کنی اینجاش اینه علتش اونجاش اینه علتش ، یعنی خود سازنده درک کرده خیلی عظیمی از فن ها ضعف هایی رو دیدن و نتونستن باهاش ارتباط برقرار کنن و شما مجبور میشی بیای توضیح بدی . تو بازی به من نشون ندادی جول اون ادم سابق نیست و مجبوری بیای بعد تشخیص ضعف پلات بگی جول و تامی دیگه اون ادمای سابق نبودن که اینقدر سریع اعتماد کردن ! کو ؟ کجای داستان اینو بهم نشون دادی ؟ بعد عرضه تو پادکست ؟
خود شخصیت abby پر از دوگانگی و ایراده . واسه همین باهاش ارتباط برقرار نکردن خیلی ها ! واسه همین خود تو شخصیت جول رو هنوز بیشتر دوست داری . الی رو بیشتر دوست داری . بارها عنوان شده کلیت داستان اخرین ما 2 یه اثر فوق العاده بلند پروازه که میتونست با شخصیت پردازی های به مراتب بهتر سیخ و کباب رو با هم نسوزونه . ایراد هایی که یک ماه پیش گرفتم تازه دارن توسط افراد جدیدی که تجربه کردن گرفته میشه و این نشون میده ما دنبال بهونه نبودیم . ضعف هایی بوده قطعا !

@Dinosaur

به امام هشتم قسم من و هزاران پلیر دیگه کوچکترین لیکی نشدن و بازم با ابی ارتباط برقرار نکردیم :D
 

Nima

مدیر انجمن
Feb 25, 2007
8,059
نام
نیما
@Kiami

بیا دیدی باز زدی یه کانال دیگه ؟ من کی گفتم هرکی داستان رو دوست نداره هیتره ؟ کِی به تو گفتم هیتر ؟ هیترها که مشخصن ، اونایی هستن که از قبل از انتشار بازی دنبال لیک کردن و مسخره کردن بازی بودن . اونایی که میرن به بازی مثلا 6 - 7 میدن ( بگذریم از اونایی که صفر میدن )
در مورد یکی مثل تو اگه هیتر بودی من اصلا باهات اینقدر بحث نمیکردم و دقیقا میدونم بیشتر از من به ND علاقه داری .
من میگم علاقه ی تو به شخصیت جوئل و حقانیت مطلقی که به اون میدی اصلا نمیذاره اون سمت قضیه رو ببینی ، اگه اونموقع هم مشکلی با کشتن جوئل نداشتی چون نمیدونستی داستان سر همون قضیه بیمارستانه و نمیدونستی کنترل قاتلش رو بهت میدن :D

بخدا همون بحث اعتماد تامی و جوئل هم من 10 بار گفتم که آقا جان اینا 4 ساله دارن به خوبی و خوشی در جکسون زندگی میکنن بدون هیچ دشمنی . تنها مشکلشون پاک سازی اینفکتدها بوده این مدت .
و اینکه یه دختری رو خودشون نجات دادن و در اون لحظه هم نمیتونستن برگردن به جکسون ، تنها راهشون برای فرار از اون وضعیت رفتن به کمپ دختری بوده که خودشون از مرگ نجاتش دادن .
خب تو الان اینو ایگنور میکنی چند روز دیگه دوباره میای میگی این قسمت پلات هوله و هیچ توضیحی براش ندارید !!! :D

و اینکه من شخصیت الی و جوئل رو دوست دارم اصلا ربطی به ایراد شخصیت پردازی ابی نداره ، اونا به سلیقه ی من کرکترهای جذابتری هستن و بازی هم نمیخواد شما ابی رو بیشتر از جوئل یا الی دوست داشته باشی ، فقط میخواد درکش کنی که من و امثال من هم کاملا درکش کردیم .

در اینکه داستان بازی خیلی بستگی به نگاه ، احساس و سلیقه ی آدمها داره شکی نیست و همه ی این بحث ها و داستان ها و نظرهای متفاوت هم بخاطر همین بوجود میاد چون تا بحال همچین اتفاقی در هیچ بازی دیگه ای رخ نداده ... 100 بار گفته شده که خود کارگردان از اول گفت و میدونست که خیلیا با بازی زاویه پیدا میکنن پس اینجوری جلوه نده که انگار یه کاری کردن و توش موندن !!!
 

last of amir

کاربر سایت
Sep 3, 2014
2,199
نام
Amir
@Nima

برای چی عذرخواهی ؟ نقل قول کن من مشکلی با هیچ نظری ندارم و از شنیدن نظر دیگران لذت میبرم .اینقدرم راجع به ابی و باباش توضیح دادم که الان واقعا لذت بردم دیدم احمد بعد مدت ها اومد همین نظری که یک ماه پیش دادم و اونموقع شما مسخرش میکردی رو داده ! بحث الی رو بارها مطرح کردم و گفتم مگه از خودش اجازه گرفته بودن ؟ الان میبینم خیلی ها هم نظرم هستن . همون طور که بابای ابی خودش یه شخصیت درست کاری نبوده . جولم نبوده ! اما با اون داستان راهزن اونموقع خیلی جریان فرق میکرد .

ولی به نظرم بزرگترین مشکل تو با من یا امثال من سر این که نمیتونی قبول کنی یه نفر فن بازی باشه ، هیتر نباشه . اسپویل نشده باشه ولی با داستان ارتباط برقرار نکرده باشه :D چون میدونی حداقل برات اثبات شدست که من هیچ خصومتی با ناتی داگ ندارم که هیچ از تو بیشتر فنشون هستم . و بدتر از همه میدونی که چقدر بعد مرگ جول از داستان و جسارت نیل دراکمن لذت بردم همراه باهات و به صورت انلاین ابراز کردم :D پس این برچسب هایی که به کسایی که با داستان ارتباط برقرار نکردن میچسبونید مثل هیتر و مرگ جول و ... به من نمیچسبه و این کاملا برات ملموسه . بالا بری ، پایین بیای داستان این بازی نتونسته به پرفکتی و بی نقصی نسخه اول در بیاد . شخصیت پردازی هاشم همینطور . شخصیت ابی و باباش پر از ضعفه . رفتار سازنده ها و صحبت هاشون اینو میگه .
وقتی بعد نوشتن یه داستان مجبور میشی بیای دو ساعت پادکست بذاری و توجیه کنی اینجاش اینه علتش اونجاش اینه علتش ، یعنی خود سازنده درک کرده خیلی عظیمی از فن ها ضعف هایی رو دیدن و نتونستن باهاش ارتباط برقرار کنن و شما مجبور میشی بیای توضیح بدی . تو بازی به من نشون ندادی جول اون ادم سابق نیست و مجبوری بیای بعد تشخیص ضعف پلات بگی جول و تامی دیگه اون ادمای سابق نبودن که اینقدر سریع اعتماد کردن ! کو ؟ کجای داستان اینو بهم نشون دادی ؟ بعد عرضه تو پادکست ؟
خود شخصیت abby پر از دوگانگی و ایراده . واسه همین باهاش ارتباط برقرار نکردن خیلی ها ! واسه همین خود تو شخصیت جول رو هنوز بیشتر دوست داری . الی رو بیشتر دوست داری . بارها عنوان شده کلیت داستان اخرین ما 2 یه اثر فوق العاده بلند پروازه که میتونست با شخصیت پردازی های به مراتب بهتر سیخ و کباب رو با هم نسوزونه . ایراد هایی که یک ماه پیش گرفتم تازه دارن توسط افراد جدیدی که تجربه کردن گرفته میشه و این نشون میده ما دنبال بهونه نبودیم . ضعف هایی بوده قطعا !

@Dinosaur

به امام هشتم قسم من و هزاران پلیر دیگه کوچکترین لیکی نشدن و بازم با ابی ارتباط برقرار نکردیم :D
کیا من یادمه سر اون قضیه که جول، ابی رو نجات داد ولی ابی تا اون حد ناجور کشتش با کارکتر ابی مشکل داشتی و میگفتی توازن نداره و بعدش احسان بهت جواب داد که ابی مشکل کنترل خشم داشت و به خاطر همین اینکارو کرد و پذیرفتی حرفشو و فقط و فقط با اون نجات پیداکردن الی و دینا از تئاتر مشکل داشتی، حضور ذهن دارم که مشکل دیگه‌ای با ابی و داستان نداشتی که الان میگی دوگانگی :D یعنی مطرحشون کن.
 

Kiami

کاربر سایت
Dec 10, 2010
2,863
@Nima

ببین برچسبو میزنی بلاخره :D اخرین برچسبت اینه که من و هر کی بد بگه رو جول تعصب داره :D
کدوم کانال ؟ حرف من از روز اول مشخص بوده و هست . شخصیت ابی و پدرش اصلا و ابدا شخصیت های سفیدی نیستن . کاملا خاکستری هستن . و پر از دو گانگی . ولی تو اصرار داشتی نه این دکتره حق داشته و الی دست خود فایرفلای بوده و این صحبت ها . در حالی که حرفت اشتباهه . دکتر حق نداشته جون الی رو بدون اجازه خودش بگیره . الان میبینی که خیلی ها میان حرفای منو میزنن و از قضا کاربر های قدیمی هستن و هیتر هم نیستن ! این به عنوان یک نگاه از بیرون هست . اوکی ؟ اصلا کاری نداریم جول خر کی بوده ! که دیگه نخوام بهت ثابت کنم و بحث کنیم تعصب روی جول علتش هست ! از نگاه بیرون پدر ابی حق نداشته بدون کسب اجازه از یک شخص جونش رو بگیره ! در نتیجه انتقام دختر همچین شخصیتی برای ما جذاب نیست . ملموس نیست . برای خود ابی هستا ! واسه مخاطبی که کنترلش میکنه نیست . اینو میلیون ها بار برات توضیح دادم و باز میگی کانال ؟ ما از روز اول مثل ریسیور قدیمی ها همین یه کانالو داشتیم :D

در مورد تامی و جول اپنینگ بازی چی بود ؟ یادته ؟ تامی و جول مثل لاشخور ها رفته بودن وسط یه خونه ای که دورش پر جنازه هایی بود که خودشون کشته بودن ، خوبی و خوشی دیدی شما ؟ خوبی و خوشی فقط داخل جکسون هست . اعتماد فقط داخل جکسون ! بیرون میشه خط قرمز و پر از لاشخور . اونم جول و تامی که خلافکار بودن سال ها ، خلاف کارای سر کوچه ما اسم مستعار دارن الان :D جکسون مگه تو نسخه قبل نبود ؟ چرا جول و تامی اونموقع خنگ نبودن ؟ اونجا هم حیات بود کارگران کارهای صنعتی میکردن و مشغول کار بودن . خانواده بود !
چرا باید نیل دراکمن بعد این حجمه انتقاد مجبور بشه پادکست بذاره و هی بالا پایین داستانو توضیح بده و توجیه کنه ؟ داستان هر چیزی که هست به من نشون بده چه نیازی به پادکست و ماله کشی هست ؟

شخصیت جول برات جذاب تره چون شخصیت پردازیش قوی تره . اگه کارگردان نتونسته شخصیتی رو خلق کنه که مخاطب نتونه همانند شخصیت های نسخه اول باهاش ارتباط برقرار کنه و بیشتر از نصف بازی هم باید کنترلش کنه پس تو کارش موفق نبوده !

@last of amir

امیر جان اشتباه میکنی اون کلا یه صحبت راجع به پلات هد شات بود مشکلات داستانی من قبلا اینجا مطرح شد و با احسانم اینجا اصلا بحث نکردم چون احسان پرچونه است :Dاینجا نمیشه باهاش بحث کرد :D من کلا اینجا بحث نمیکنم مگر این که بدونم هدفش خیره طرف :D
 

Mehdi Cage

Valar Morghulis
کاربر سایت
Dec 8, 2011
5,002
نام
مهدی
میدونستم در نهایت رای به داستان نسخه اول میدی :D راجع به شخصیت پردازی ها هم بیشتر بحثو باز کن نظرتو بدونم :D
راجب شخصیت‌پردازی که دقیق نمی‌دونم منظورت کدوم پارت و کدوم شخصیت‌هاست، اما به صورت کلی هم پارت 2، هم پارت 1، از نظر شخصیت پردازی برای من تو مدیوم گیم یه landmark حساب می‌شن. ولی در مورد رای دادن، هممم... نه! من اصلا رای نمی‌دم! :D چون "ترکیب" پارت 1 و 2 برای من یه تجربه‌ی فوق العاده عجیب و تازه بود. چیزی که تو هیچ مدیومی تجربه‌ش نکردم. هر دو اهداف متفاوتی رو دنبال می‌کردن، هر دو بی‌ایراد نبودن - همون طور که هیچ بازی‌ای بدون عیب و ایراد نیست - و هر دو جزو بهترینای نسل/تاریخ بودن و هستن. پست قبلی رو هم به این خاطر دادم که دیدم توی بعضی پستا داره در حق پارت 1 یه ذره اجحاف می‌شه، نه برای رای دادن. :D مثلا همین الانم می‌تونم به چند مورد اشاره کنم که پارت 2 رو برام به "خاص"ترین بازی‌ای که بازی کردم تبدیل کرد.

1. پارت 2 تا اونجایی که من می‌دونم اولین بازی‌ای بود که اومد شخصیت محبوب میلیونها نفر رو به طرز وحشتناکی جلو چشماشون کشت و مخاطب رو مجبور کرد که به عنوان اون قاتل زندگی کنه و حتی اون یکی شخصیت اصلی بازی رو تبدیل به باس فایت کرد، و در نهایت از کلیشه‌ی انتقام گرفتن برای آروم کردن طرفداراش استفاده نکرد.
2. خلق همچین تجربه‌ای برای مخاطب، نه تنها تو مدیوم گیم جدیده، بلکه تو هیچ مدیوم دیگه‌‌ای هم امکان پذیر نیست. پارت 2 موضوعات متفاوتی رو زیر ذره بین قرار می‌ده، و ما برای تک تک این موضوعات هم فیلم، هم کتاب، و هم سریال‌های پخته‌تری از پارت 2 داریم. ولی هیچ کدوم تجربه‌ی پارت 2 رو برای مخاطب به ارمغان نمیارن. چرا؟ چون قابل کنترل نیستن.
3. پارت 2 با اختلاف درگیرکننده‌ترین بازی‌ای بود که تو عمرم بازی کردم. 2 ماه از تموم شدنش گذشته و من هنوز دارم راجبش می‌نویسم و می‌خونم و می‌بینم.
4. به بازی مورد علاقه‌م عمق بیشتری داد و کاملش کرد.

در کل این دو تا بازی برای من اونقدر جایگاه ویژه‌ای دارن که رای دادن به یکدومشون برام واقعا پوچه. :D من فقط خوشحالم که زنده‌ام و شانس تجربه کردنشون رو داشتم.
 

zxc0012004

Da Spirit of Eternity - مدیر سابق
Loyal Member
Sep 30, 2005
1,290
نام
احمد
بَه سلام بر احمد عزیز! :D چطوری آقا؟
تقریباً با همه صحبت‌هات موافقم و توی یه سری از پست‌هایی که زده بودم هم به بعضی از این موارد اشاره کردم ولی همون‌طور که گفتی این قضیه بیشتر برمی‌گرده به دنیای واقعی و روزگار فعلی. به نظرم باید دنیای خاص بازی رو در نظر گرفت که نسل بشر به جاهای خیلی بدی رسیده و درصد زیادی از جمعیت از بین رفتن و این بیماری هم هنوز ادامه داره. سال‌ها از شیوع این قضیه می‌گذره و تا اون روز هیچ موردی شبیه الی پیدا نشده بوده که بتونه در این حد به بشریت امید بده بابت پشت سر گذاشتن این ماجرا.
به خاطر همین اون کار دکتر و قربانی کردن یه نفر برای نجات دنیا رو شاید بشه از زاویه‌ای توجیه کرد. نمیگم حتماً کار درستیه، چون به هر حال داره جون یه نفر رو بدون اجازه‌ش می‌گیره، ولی شرایطش هم با یه دنیای معمولی متفاوته.

در مورد واکسن هم به هر حال باید در نظر گرفت این یه بازی ویدیویی هست. :D اتفاقاً چند روز پیش یه ویدیویی منتشر شد که یه پزشکی راجع به بخش‌های مختلف بازی از زاویه علمی و پزشکی صحبت می‌کنه و یکی از معدود گیرهایی که به بازی از نظر علمی میده، همین قضیه واکسن هست. الآن دقیق یادم نیست ولی فکر کنم یه چیزی تو این مایه‌ها می‌گفت که می‌شده بدون کشتن الی و مطالعه مغزش، از راه‌های دیگه (پلاسما یا همچین چیزی) روش مطالعه کرد. ولی به جز اون اکثر بخش‌های بازی رو خیلی دقیق توصیف می‌کنه، حتی اون صحنه اعدام ابی که به نظر من یه ذره مصنوعی بود و خیلی طول کشید، ولی ایشون میگه آدم توی اون شرایط ممکنه چند دقیقه یا حتی چند ساعت هم زنده بمونه! ولی در مجموع به نظرم چون با یه بازی علمی تخیلی طرف هستیم (هرچند تا حدودی حالت واقع‌گرایانه‌ای داره)، چون یه بیماری جدید رو معرفی می‌کنه میشه این اشکالات رو بخشید و گفت این بیماری و راه درمانش مخصوص دنیای بازی هست نه واقعیت. :D

در مورد جول هم موافقم و دقیقاً به همین قضایایی که گفتی توی یه سری از پست‌هام اشاره کردم. یعنی کاملاً میشه بهش حق داد بابت اون قضیه و هرکدوم از ما هم بودیم، همون تصمیم رو می‌گرفتیم (البته ما که اسلحه برنمی‌داریم توی شکم دشمن بریم، ولی کلاً منظورم اینه که عزیز خودمون رو خیلی سخت می‌تونیم فدای بقیه بکنیم). ولی اینجا باز بحث زاویه دید مطرح میشه و باید زاویه دید ابی رو هم در نظر گرفت.
یعنی به ابی به عنوان یه دختر نوجوون نگاه کنیم که پدرش براش حکم یه قهرمان رو داشته. کسی که احتمالاً آدم مهربون و خوش‌قلبی بوده (با توجه به صحنه گورخر) و از اون طرف هم قرار بوده بشریت رو نجات بده. ابی از اون دسته آدم‌هایی هست که فکر می‌کنه فدا کردن جون یه نفر برای نجات دنیا اشتباه نیست و به پدرش هم میگه اگه من جای این دختره (الی) بودم هم باید همین کار رو می‌کردی. بعد در حالی که منتظر پایان کار پدرش توی اتاق جراحی هست، یه دفعه با جسدش روبرو میشه و متوجه میشه یه قاچاقچی به نام جول پدرش رو کشته. در جریان کل ماجرا هم نیست و نمی‌دونه که جول یه علاقه پدرانه‌ای نسبت به الی پیدا کرده بوده یا پدرش برای جول چاقو کشیده بوده. کلاً توی تصوراتش از جول یه موجود شیطان‌صفت وحشی می‌سازه که پدر فرشته‌مانندش رو کشته، یه جورایی گروه فایرفلای (که براش حکم خونواده رو داشتن) از بین برده و انسان‌ها رو هم به فنا داده.
همین قضیه هم باعث میشه حس انتقامی پیدا کنه که حتی روی کل زندگیش تأثیر می‌ذاره. یعنی همون حالت فیزیکی بدنش هم به خاطر همین قضیه انتقام هست و با اینکه در حالت عادی هم فیزیک بدنش درشته ولی به خاطر بحث انتقام و بالا بردن قدرت بدنی خودش و تمرکز روی اون قضایا، کل زیبایی‌های زندگی رو فدا می‌کنه و حتی عشقش اوون رو هم ناکام می‌ذاره (در حدی که دیگه اون بنده خدا هم میره سراغ یکی دیگه). کسی که چند سال از عمرش رو با تفکر انتقام پشت سر گذاشته، سخت می‌تونه به خاطر نجات پیدا کردن جونش توسط جول اون رو ببخشه.
یا حتی ممکنه به خاطر همون نجات پیدا کردنش توسط جول، قصد کشتن جول رو از سرش بیرون کرده بوده و می‌خواسته شکنجه‌ش کنه و عذرخواهی‌ش رو بشنوه، ولی صحبت‌های جول باعث شده تصمیم نهایی رو بگیره. یعنی ابی توی اون صحنه میاد با یه ژست خفنی که براش کلی تمرین کرده بوده به جول میگه فکر می‌کنی من کی هستم و جول هم که آدم مغروریه و حال و حوصله این بیست سوالی بازی‌ها رو نداره، میگه هرکی هست باش و انشایی که از قبل آماده کردی رو بخون و برو. دیگه اینجا یه جورایی به ابی توهین میشه و پیش خودش میگه طرف پدرم رو کشته و حالا هم من رو مسخره می‌کنه و حس انتقامش به اوج می‌رسه و چوب گلف رو برمی‌داره و...

در مجموع من رفتار هر دو شخصیت (الی و ابی) رو از زاویه دید خودشون قابل دفاع می‌دونم. یعنی به ابی هم کاملاً حق میدم و حتی شاید بیشتر از الی! چون ابی اومد انتقامش رو از جول گرفت و رفت. در حالی که الی داشت با اون میزان نفرت بهش فحش می‌داد و فریاد می‌زد که می‌کشمت، ابی کاری باهاش نداشت و ولش کرد. بعدش الی رفت یه لشکر آدم رو کشت تا به ابی برسه و این وسط نزدیک‌ترین افراد به ابی هم کشته شدن. ولی آخرش که دوباره ابی رفت سراغ الی، با اینکه می‌تونست به ساده‌ترین شکل ممکن کار الی و دینا رو تموم کنه دوباره ولشون کرد و رفت. ولی باز الی دست‌بردار نبود و افتاد دنبال ابی و در نهایت این بار الی از خیر کشتن ابی گذشت. یعنی هر دو توی موقعیت‌های مختلف همدیگه رو بخشیدن، در حالی که هر دو هم از زاویه دید خودشون حق داشتن این کار رو نکنن. همین قضیه هم باعث میشه بازی در عین حال که راجع به انتقام هست، راجع به بخشش هم باشه.
بخششی که البته با نابود شدن زندگی هر دو نفر همراه میشه و یکی کل اطرافیانش رو از دست میده و یکی دیگه هم عزیزترین فرد زندگیش که شبیه پدرش بوده رو از دست میده و عشقش هم ترکش می‌کنه و علاقه بزرگش یعنی گیتار زدن هم برای همیشه نابود میشه. البته بازی یه نیمچه امیدی هم برای هر دو شخصیت باقی می‌ذاره و از یه طرف ابی به همراه لِو که براش حکم مادر یا خواهر بزرگ‌تر رو پیدا کرده سراغ فایرفلی‌ها میره و الی هم دیگه سعی می‌کنه واقعیت رو بپذیره و با رها کردن گیتار، یه جورایی دلبستگی بیش از حدش به خاطرات جول رو هم رها می‌کنه و میره سراغ زندگیش، البته اگه بتونه و دوباره درگیر مشکلات روحی نشه.

در نهایت به نظر من نکته مهم در مورد داستان TLoU2 زاویه دید شخصیت‌ها هست و اینکه ببینیم هرکدوم نسبت به نوع نگاه خودشون حق داشتن اون کارها رو انجام بدن. یعنی ممکنه کار دکتره درست نبوده، ولی ابی که در جریان مسائل و قراردادهای پزشکی نیست از زاویه دید خودش اون کار رو درست می‌دونسته و کشته شدن پدرش رو یه جرم غیرقابل بخشش تصور می‌کرده. همون‌طور که الی هم کاری به این نداشته که جول قبلاً چیکار کرده و حتی بیشتر از اینکه براش علت کشته شدن جول مهم باشه، بحث انتقام از قاتل اهمیت داشته و از زاویه دید الی کسی که اون طوری با چوب گلف پدر معنوی‌ش رو نابود کرده، باید جواب پس می‌داده.

مخلصیم B-)
ببین، یک نکته‌ی مهم هست در عرائض من، اونهم اینکه من تحت هیچ شرایطی نظر شخصی خودم رو عنوان نکردم، بلکه تمامی چیزهائی که گفتم، آموزه هایی هست که به من و امثال من منتقل شده برای دقیقاً همین روزها و شرایط خاص

بزار یکم موضوع رو بازتر کنم
اینکه اگر من در شرایط اون دکتر قرار بگیرم چه می کنم اصلاً مهم نیست، شاید من هم دقیقاً کار اون رو تکرار کنم ولی... ولی اگر مرتکب این امر بشم باید بپذیرم که از قبل و بطور کامل، آگاه به عواقب کاری هستم که انجام می دم، و صد البته تلاش می کنم که روشی رو انتخاب کنم که بالاترین شانس موفقیت رو برام تضمین کنه، پایین تر توضیح می دم که چی
اگر من اینقدر توانایی دارم که بتونم دنیا رو نجات بدم، علیرغم همه‌ی دغدغه ها و استرس موجود، وقتی با ولی دم (اینجا میشه جوئل) با یک سلاح پر مواجه میشم، باید بجای اینکه بخوام با یک تیغ بیستوری تهدیدش کنم، شروع کنم به آروم کردنش تا بتونم از شرایط موجود (و این دفعه منطبق بر اصول اخلاقی) بهره ببرم.
بزار بهتر بگم
این اصول اخلاقی امری هستند ۲ طرفه
این خاصیت اخلاقه: درجه ی احترام و نوع برخورد دیگران با شما رو، خودت هستی که انتخاب می کنی، نه دیگران. دیگران فقط با توجه به نوع رفتار و منش ما باهامون برخورد می کنند!
اخلاق پزشکی هم همین هدف رو داره، علاوه بر اینکه بطور کامل از حقوق بیمار صیانت می کنه، حقوق پزشک رو حفظ می کنه. زمانی که من قبل از هر کاری، بیمار رو از عواقب intervention م آگاه می کنم و اون آگاهانه دخالتم رو می پذیره، در صورت عدم موفقت برای خود من هم بعنوان درمانگر حاشیه ی امن ایجاد می کنه، چراکه بیمارم آگاهانه پذیرفته و تصمیم گرفته و از عواقب کار (چه مثبت و چه منفی) مطلع بوده.

می خوام یک قدم جلوتر برم، دلیل رفتار وحشیانه ی جوئل در بیمارستان، انتخاب اشتباه دکتر بود و بس (کسی که می دونست با احتمال بالا این امر رخ میده)
این انتخاب اشتباه و عجولانه (که بر خلاف آموزه ها انجام شده) منجر شد به اینکه تنها شانس موجود برای نجات بشریت برای همیشه از بین بره (اگر تصور کنیم که ۱- ایشون تنها فرد قادر به تولید درمان هست و ۲- ایشون واقعاً و با یک شات می تونست به درمان دست پیدا کنه که شخصا بعید می دونم!). در حالیکه ایشون می تونست بجای تصمیم گیری عجولانه ابتدا و بر اساس آموزه ها، مسیر اخلاقی رو امتحان کنه (که بالاترین احتمال موفقیت رو هم داشت)، اگر پاسخ نمی گرفت، اونوقت با علم و آمادگی کامل به زور متوصل می شد.
رفتار غیر حرفه ای ایشون این وسط منجر شد به ۱- یک قصابی کامل در بیمارستان، ۲- مرگ خودش، ۳- عواقب روانی برای دخترش، ۴- ایجاد مشکل بین الی و جوئل، و از همه مهم تر ۵- از دست رفتن شانس نجات بشر (اگر رخ می داد، که بازم میگم بعید بود).

بنده هم کاملا حرف شما رو تایید میکنم
ولی میگم شرایط دنیای لست شرایط اصلا عادی نبوده......شرایط اروم جهان ما بود اره میشد گفت اصول بر اساس شرایط فرق نمی کنه ولی تو اون دنیای داغون گاهی اوضاع فرق میکنه (البته به این معنی نیس که کارشون درسته )

در مورد این مثال ایدز هم باز شما تو شرایط نرمال میگید ولی اگر شرایط اینطوری باشه چطور:
کل دنیا ایدز گرفتن آمار مرگ و میر وحشتناک بالاس و بیم این میره تو چند سال اینده اصلا نسل بشر منقرض بشه....حالا یه نفر پیدا شده که با قربانی کردنش امیدی برای بقای نسل بشر باشه اونوقت شاید خیلی از دکترها و مسئولین و ....... اون یه نفر رو فدا کنن تا بشر زنده بمونه و خانوادشون نجات پیدا کنه (بازم میگم نه اینکه درسته ها نه ولی قابل توجیه میشه)
پدر ابی هم در همین وضعیت بود.......کارش درست نبود ولی توجیه داشت
چطور که کار جویل هم درست نبود ولی توجیه داشت


هدف در حد همین درک کردن بوده .....وگرنه مطمینا خود نیل هم میدونه وقتی یکی از بهترین نمادهای گیمری رو با دستای خودت میکشی و له میکنی با چوب گلف مطمینا عمرا بیای اونو در حد قهرمانت قرار بدی
خواسته صرفا درکش کنی

وگرنه اگر میخواست ابی رو هم در حد جویل محبوب کنه part2 رو کلا مربوط به ابی میکردن و این اتفاقات تو part3 رخ میداد ولی خب اونموقع دیگه جویل این اعتبارو نداشت(چون ابی هم برات جا افتاده بود و یجوری جویل و محق بودنش برات زیر سوال میرفت و ابی رقیب عاطفی جویل تو ذهنت میشد)

.

مسئولین
مشکل دقیقاً همین جاست
کسانی که خودشون رو ناجی بشر و یا قیم اونها می دونن!
اینجوری نمیشه کار کرد، و هیچ وقت هم نمیشه به نتیجه رسید
جنس کار پزشکی صلح آمیزه، با زور و ضرب جور در نمی یاد
نمیشه که ملت رو به زور دگنک برد به بهشت که!

میشه دقیقاً مثل واکسن کرونای مورد ادعای این یارو ولادیمیر چکمه
فکر کرده مردم موش آزمایشگاهی هستن و می خواد برای ایجاد پروپاگاندا، بیاد و این وسط یه حجم بالایی از مردم رو قربانی کنه
حالا میاد به دروغ میگه اول از همه روی دختر خودم امتحان کردم و جواب داده! ملت رو خر فرض کرده!

احمد سلام چطوری ؟ :D خوشحالم بعد مدت ها کامنتی رو دادی که اینجا بارها بهش اشاره شده و به بهترین شکل ممکن دوباره توضیح دادی و بازش کردی. دقیقا بزرگترین مشکل فن های بازی با این داستان نه تنها کشتن جول بلکه اومدن شخصیتی هست که وارد داستان میشه و از لحاظ اخلاقی هم نمیشه بهش حق داد . مشکلی که باعث شد حجم عظیمی از انتقادات سمت داستان بازی روانه بشه و نیل دراکمن و تیمش رو مجبور به ارائه پادکست و توضیحات بکنه . که از نظر من خود همون پادکست هم اشتباه بود ! داستان خوب یا بد هر چی که هست روایت شده و نیازی نیست ۴ روز بعد پادکست گذاشته بشه و کلی توضیح و توجیه اورده بشه .
اگر قرار شخصیت و قهرمان نسخه قبل کشته بشه و کنترلش به دست گیمر داده بشه . قطعا باید توجیحات بسیار قانع کننده تری برای مخاطب در نظر گرفته میشد . در حالی که کلیت داستان داره یه جسارت و ساختار شکنی قوی رو روایت میکنه . ولی شخصیت پردازی ها و توجیحات بعضا غیر منطقی باعث میشه خیلی از فن های داستان نسخه قبل باهاش زاویه پیدا کنن .
نمی دونم شنیدی یا نه قرار بوده ابی دختر یه بنده خدایی باشه که زمان جوونی های جول و تامی توی یه راهزنی بیگناه کشته میشه . این داستان چقدر میتونست جذاب تر و ملموس تر باشه . به شکلی که حتی اندینگ نسخه قبل و اون موزیک فوق العاده رو هم زیر سوال نبره . و جول تاوان اشتباهی رو بده که حقش بود .

@Mehdi Cage
میدونستم در نهایت رای به داستان نسخه اول میدی :D راجع به شخصیت پردازی ها هم بیشتر بحثو باز کن نظرتو بدونم :D

آدم ها دنیا رو از دید خودشون می بینین
شاید یک فرد از نظر من و شما یک دزد و قاتل بالفطره باشه، ولی از نظر فرزندش می تونه بهترین پدر/مادر دنیا باشه!
همه ی ما از یک کنار، شخصیتی خاکستری داریم، سیاه و سفید تقریباً بی معناست

تا الان که ابی دختر NPC بود ، اونموقع اشکال نداشت مثلا دختر یکی میشد که اصلا وجود نداشته تو نسخه اول ؟ :D دیگه یهو نمیفتاد وسط داستان ؟
تکلیف دروغی که جوئل به الی گفته بود چی میشد ؟ اندینگ نسخه اول همین دروغ جوئل به الی بود دیگه . موزیک چه ربطی داره این وسط ؟

ببین ببخشید من پستهات رو نقل قول میکنم چون متاسفانه این نگاه معصومانه و قهرمانانه که به جوئل داری و حتی خیلی از واقعیات همون نسخه ی اول رو هم واسه خودت سانسور میکنی که به هر قیمتی حق رو تمام و کمال به جوئل بدی واقعا رو مُخمه :D تو حتی ناراحتی و عصبانیت خود الی رو هم نادیده میگیری ، کسی که اصلا همه چی مربوط به اونه .

ما انسان ها در شرایط حساس وقتی باید بین خودمون و دیگران انتخاب کنیم 99 درصدمون خودمون رو انتخاب میکنیم حتی اگه به ضرر دیگران باشه . این موضوع در دنیای آخرالزمان بسیار شدیدتر میشه . لطفا اینو نادیده نگیرید . زمان و فضای بازی رو درنظر داشته باشید .
شما در مورد یک دنیای متمدن و نرمال صحبت نمیکنید که حتی اگه میخوان یه عمل جراحی ساده انجام بشه باید 100 تا برگه امضا کنید .

من 10 بار تو این بحث ها گفتم الی حکم یک گزینه برای فایرفلایز رو داشت بتونن ازش یک واکس تولید کنن و این گزینه هم هیییییچ ربطی به جوئل نداشت ، بلکه فقط بخاطر یک معامله توسط خود مارلین به جوئل تحویل داده شد . حالا تو این مسیر جوئل به الی احساس پیدا میکنه ولی همچنان یک معامله ست .
بعدش یجوری حرف میزنید که انگار اون دکتر میخواسته واسه تفریح دل و جیگر الی رو دربیاره بذاره رو منقل کباب کنه دور هم بخورن :D

عزیزان موضوع 1 در برابر 1000 بوده ، یا حتی 1 در برابر میلیون بوده ، درسته وقتی اون 1 عزیز ما باشه به هیچ وجه اجازه نمیدیم فدا بشه و اصلا گور پدر میلیون نفر ...
ولی از دید بقیه مخصوصا در یک دنیای آخرالزمانی وقتی روزانه صدها نفر به دلیل همین ویروس جونشون رو به فجیع ترین حالت از دست میدن فدا شدن 1 نفر خیلی خیلی منطقی و درسته !

میدونم الان این نوشته نقل قول میشه و قسمتهای مهمش کلا نادیده گرفته میشه و باز هم روز از نو روزی از نو :D

متاسفانه یک مشکلی در نوع آموزه های اجتماعی خود ما هم وجود داره ها
همین نکات و اصول اخلاقی توی جامعه ی خودمون درست رعایت نمی شن
مثال می زنم: برای فردی تشخیص بیماری بدخیم، مثل سرطان، داده میشه. توی مراحل اولیه تمام عالم و آدم از مشکل این بیچاره خبر دارن به غیر از خودش. پزشکمون هم این وسط اشتباه می کنه و به نزدیکانش می گه. و این در حالیه که اصول اخلاقی صراحتاً عنوان می کنن که بیمار صاحب تن و بدن خودشه. اگر قراره با مشکلی مواجه باشه، ابتدا باید خودش در جریان قرار بگیره، ولی اینجا برعکسه
همون داستانی که دیگران می خوان قیم اون مریض باشن، در حالیکه کسی که داره درد و رنج میکشه خود بیمار هست؛ کسی که شاید چند هفته ی دیگه برای زنده بودن وقت داره، بازم همون بیمار هست، ولی ... این وسط کاسه های داغتر از آش فراوون هستن!
حق طبیعی فرد رو زیر پا میزان رو براش صلاح و مصلحت تعیین می کنن!
وای که چه صدمات جبران ناپذیری خورده بشر، از این ایده‌ی وحشتناکه مصلحت!

اینجا هم همینه
اصول اخلاقی دقیقاً برای همین مواقع استثنا ایجاد شدن
تا از حقوق بیمار و درمانگر در کنار هم دفاع کنن

بالاتر توضیح دادم در صورت انتخاب صحیح، ماجرا می تونست چطوری تموم بشه!
درسته این یک بازی ویدئویی هست، ولی خیلی از آموزه های ما از تحلیل و نقد همین داستان ها شکل میگیرن
علوم انسانی از همین طرح سوال، و نقد و بررسی اون سوال و نتیجه گیری ها شکل گرفته و می گیرن!

------------------------------------------------------------------------

یه سوال
این محیط فایت آخر Eli v.s. Abby، برای من خیلی شبیه به باس فایت Orphan توی Bloodborne بود
احساس مشابهی نداشتین؟
 
آخرین ویرایش:

benjohn

کاربر سایت
Jun 19, 2012
5,996
نام
ehsan
در مورد گیم‌پلی که فقط می‌تونم بگم مخالفم و بس! :D یعنی هم هوش مصنوعی فوق‌العاده هست از نظر من (و جالبه که اگه در کل ۳۰ ساعت بازی یه بار هم اشتباه کنه، بعد از کشته شدن دشمن‌ها معذرت‌خواهی می‌کنه و میگه ببخشید که باعث شدم دشمن خبردار بشه. خودم این رو ندیدم، ولی بقیه گویا تجربه‌ش رو داشتن) و هم مخفی‌کاری نسبت به فضای بازی خیلی خوبه. مطمئناً در حد MGS نیست، چون سبک بازی هم نمی‌طلبیده همچین چیزی رو، ولی برای بازی‌ای مثل TLoU خیلی عالیه. مراحل لو هم جزو بهترین بخش‌های بازی هستن به نظر من و حتی بهتر از خیلی بخش‌های الی.
اینکه داستان سلیقه‌ای باشه یعنی بد؟! :| کی همچین حرفی رو زده؟ داستان TLoU2 و مهم‌تر از اون نحوه روایتش یه چیز متفاوتی نسبت به اکثر بازی‌ها هست و برای همین جنجال درست کردنش هم عجیب نیست. وقتی مخاطب عاشق شخصیتی مثل جول هست و همون اول بازی این شخصیت به شکل فجیعی می‌میره و بعدش هم کنترل قاتل رو میدن دست گیمر، طبیعیه که بحث و جنجال پیش میاد ولی این نشون‌دهنده بد بودن بازی نیست به هیچ وجه. بحث سلیقه هست و یکی با این قضیه کنار میاد و یکی هم نمیاد.
کلاً بعضی موارد هستن که سلیقه‌ای تر از چیزهای دیگه از آب درمیان و این اصلاً مفهومش بد بودن نیست. شما الآن یه FPS استاندارد با کیفیت مناسب بسازی، احتمال اینکه فروش بالایی بکنه خیلی بیشتر از اینه که یه بازی متفاوت بسازی که تا حالا گیم‌پلی مشابهش وجود نداشته و سلیقه‌ای هست. این نشون‌دهنده کیفیت پایین بازی دومه؟ نه! نحوه روایت TLoU2 هم مشابه نداشته (یا حداقل من نمی‌شناسم) و چیزی هست که خیلی‌ها باهاش حال می‌کنن و خیلی‌ها هم ممکنه ازش عصبانی بشن (یه جایی دیدم با بازی‌های Prototype مقایسه شده بود که فقط باید بگم الله اکبر! :D).
قبلاً در مورد تک‌تک بخش‌های بازی توی این تاپیک صحبت شده و دیگه خیلی تکراری میشه، ولی هیچ چیزی توی بازی نیست که توجیهی پشتش نباشه. مثلاً همین قضیه که باز در مورد جول مطرح کردی، قبلاً خیلی در موردش بحث شده و این تامی هست که خودش و جول رو لو میده و توی اون صحنه هم ابی با شنیدن اسم جول (از زبون تامی) تعجب می‌کنه، ولی باز هر دفعه میاین میگین چرا جول احمق شد! دیگه وقتی تامی به ابی گفته این اسمش جول هست، بعدش که جول نمی‌تونه بگه برادرم زوال عقل داره و من قاسم هستم نه جول! :D



در مورد ابی هم طبیعتاً شخصیتی که توی نسخه دوم از راه می‌رسه و قهرمان نسخه اول رو جوری می‌کشه که آدم از فکر کردن بهش ناراحت میشه، نمی‌تونه در حد شخصیت‌های بازی اول محبوب بشه (من از ۹۰٪ صحنه‌های بازی عکس گرفتم ولی از صحنه مرگ جول هیچ عکسی نگرفتم، اون هم با وجود دو بار تموم کردن بازی. چون صحنه به شدت فجیعی بود). ولی اتفاقاً عمق خیلی خوبی داره شخصیت‌پردازی ابی و بازی موفق میشه کاری کنه که خیلی‌ها مثل من بهش حق میدن جول رو (قهرمان بازی محبوب‌مون رو) بکشه. الآن باز یکی میاد میگه به چه جرئتی از ابی دفاع کردی و این یعنی جول عوضی بود و باید می‌مرد؟! نه، بحث از زاویه دید ابی هست که پیش خودش میگه یه قاچاقچی اومده پدر من رو که قرار بود بشریت رو نجات بده کشته و حالا من می‌خوام انتقام بگیرم. باز یکی دیگه میگه به قهرمان عزیز ما گفتی قاچاقچی؟! تُف بر تو! :D بله، از زاویه دید ابی، جول «نه قهرمان بلکه یه قاچاقچی» هست که «برای رسیدن به اهداف خودش» یه دختری رو آورده اونجا و قرار بوده پدر ابی با مطالعه بدن اون دختر یه واکسن برای نجات انسان‌ها بسازه، ولی قاچاقچیه هم واکسن رو منهدم کرده و هم پدر ابی رو کشته. زیبایی داستان TLoU2 برای من توی همین چیزاست که کاری می‌کنه که آدم از زوایای مختلف یه ماجرایی رو دنبال کنه و فقط به یه شخصیت خاص حق نده.
و جالبه که همین قاتل که از نظر فیزیک و ظاهر هم نسبت به ۹۰٪ شخصیت‌های زن بازی‌های ویدیویی متفاوت هست و خبری از اون شکل و شمایل ســـکسی و دلربا نیست و کلاً شکل و شمایلش یه دافعه‌ای برای آدم ایجاد می‌کنه، محبوبیت کمی هم بدست نیاورده و طرفدار پیدا کرده. مطمئناً نه به اندازه الی و جول، ولی در نوع خودش کم هم طرفدار نداره. یعنی دراکمن با این کار اوج هنرش رو نشون داده که شاید با هیکل اون مدلی و قیافه نه‌چندان زیبا انتخاب کرده که قهرمان بازی اول رو هم می‌کشه، ولی در انتهای بازی خیلی‌ها میگن طرف حق داشت و خیلی‌ها مثل من هم آخر بازی که الی داره ابی رو خفه می‌کنه، به الی فحش میدن و از این کارش ناراحت هستن. بله، از طرف دیگه هم خیلی‌ها حالشون از ابی بهم می‌خوره و خوششون نمیاد، ولی دلیل نمیشه فکت صادر کنیم که شخصیت به درد نخوریه.
اینکه لیک شدن بازی بهش آسیب زد هم انصافاً انقدر مشخصه که نیازی به جامعه آماری نداره. TLoU2 بخش مولتی‌پلیر نداره که ملت به خاطر اون بازی رو بگیرن. بخش داستانی هم حالت نقش‌آفرینی نداره یا اپن‌ورلد ۷۰ ساعته نیست که بگن حالا داستان اصلی به کنار، بازی رو می‌گیریم و سرگرم مأموریت‌های جانبی و گشت و گذار توی محیط میشیم. یه داستان خطی هست که یه سری بخش‌های به شدت مهم داره که مخاطب تا قبل از تجربه بازی نباید در جریان‌شون باشه تا تأثیر داستان حفظ بشه. حالا اون بخش‌های مهم مدت‌ها قبل از انتشار بازی لو رفتن و توی هر گوشه و کنار اینترنت پرتاب می‌شدن توی صورت مردم که فلانی می‌میره و فلانی فلان طور میشه و... (برای بار چندم میگم حتی توی دیوار هم ملت اسپویل می‌کردن! :)) واقعاً خیلی پدیده عجیبی بود!) خیلی طبیعیه که اشتیاق اون‌هایی که لیک‌خور شدن برای تجربه بازی کمتر بشه و خیلی‌هاشون بگن حالا که داستان بازی رو فهمیدیم، چرا ۶۰ دلار براش بدیم؟ گیم‌پلی بازی فوق‌العاده هست، ولی توی این بازی داستان هم نقش بسیار پررنگی داره و وقتی لو میره، خیلی‌ها بی‌خیالش میشن و ۶۰ دلار رو میدن برای یه چیز دیگه و چند ماه بعد که بازی تخفیف خورد میرن سراغش.
اون‌هایی که بازی رو خریدن هم اگه از قبل لیک‌خور شده بودن، امکان نداره تونسته باشن اون حسی رو از بازی بگیرن که من نوعی بدون اسپویل شدن تجربه‌ش کردم. یعنی امکان نداره (واقعاً امکان نداره) شما از قبل در جریان ماجراهای بازی باشی و تأثیری که صحنه مرگ جول روت می‌ذاره در اون حد خفن باشه یا لحظه‌ای که کنترل ابی رو می‌گیری و بعد می‌فهمی جریان پدرش چیه یا متوجه میشی باید باهاش کلی بازی کنی و سراغ الی بری و...، هیچ‌کدوم از اینا در صورت اسپویل شدن داستان نمی‌تونن اون تأثیر عجیب رو روی مخاطب بذارن و رسماً گند می‌خوره به فلسفه داستان و روایت بازی.
در مورد گذر زمان هم معلوم نیست، باید صبر کنیم ببینیم چی میشه. من از زاویه دید خودم TLoU2 رو یه شاهکار می‌دونم و تنها بازی ۳۰ ساعته کل عمرم هم هست که انقدر زود دو بار پشت سر هم تمومش کردم، یعنی در این حد ازش خوشم اومد. این چه ربطی به فن بازی داره؟! یعنی پیش خودم گفتم عیبی نداره که بازی کیلومترها با نسخه اول فاصله داره و داستانش پر از ایراده، ولی چون فن‌بوی هستم باید بشینم به زور دوباره تمومش کنم و هی زجر بکشم و به دراکمن فحش بدم ولی از آرمان‌های فن‌بویانه خودم عقب‌نشینی نکنم؟ اون هم در حالی که بازی‌هایی مثل God of War و Horizon رو هم با اینکه به شدت دوست داشتم دو بار تموم نکردم یا همون نسخه اول TLoU رو انقدر زود دو بار پشت سر هم نرفتم، با اینکه کوتاه‌تر از این یکی هم بود. کلاً خیلی اشتباهه که این همه آدمی که اینجا یا توی ریست‌ارا از بازی خوششون اومده یا اون همه منتقدی که بهترین امتیازها رو دادن، یه مشت فن بدونیم که فقط به خاطر بحث‌های چیپ اینترنتی دارن از بازی تعریف می‌کنن.


اتفاقاً همون زمان هم خیلی‌ها مثل من اون کار جول رو نقد می‌کردن. :D این یه سری از پست‌های من برای سال‌ها قبل هست، زمانی که اصلاً TLoU2 معرفی نشده بود چه برسه به اینکه داستانش رو بدونیم:



یعنی بارها توی بحث‌های مختلف گفتم اون کار جول باعث شد یه قهرمان کلیشه‌ای نباشه که به فکر نجات بشریت هست و برعکس، به فکر خودش و دختر معنوی‌ش بوده و با این کار شانس احیای بشریت رو نابود کرد. همین قضیه هم یکی از جالب‌ترین ویژگی‌های داستان TLoU برای من بود و به شدت خوشحالم که توی نسخه دوم هم دقیقاً سراغ همین ماجرا رفتن و با گسترش اون یه داستان جالب رو طراحی کردن.
آریا خواستم اولا پستت رو کوت کنم که بگم پست خیلی خوبی بود یه لایک کمش بود واقعا. و با همه جای پستت موافقم به جز یه بخشش.

من خودم جز اون بخت برگشتگان اسپویلی بودم و از روز اول احداث این تاپیک هم توش فعالیت داشتم جدیدا کمتر میام چون بنظرم حرفای گفتنی تا الان گفته شدن. منتها مخالفت من با پستت با اون بخشش هست که ما اینفکتدیها از بازی اون لذت رو نتونستیم ببریم. اتفاقا برعکس من خودم بشخصه از شوک نیم ساعته اول و عصبانیتم که بیشتر سر اسپویل شدن داستان بود تا خود اسپویلها از داستان بازی حیرت کردم و واقعا تحسین گفتم به نیل دراکمن برای پیش رفتن به این سمت. حالا اون شوک هنگام بازی که شما متحمل شدین رو نداشتم ولی اینقدر بازی رو دوست داشتم که شاید فکر کنم اولین نفری تو بازی سنتر بودم که تمومش کردم یک شب کامل نخوابیدم. و تک تک لحظات بازی برام لذت بخش بود. صحنه مرگ جول رو دیده بودم ولی توی بازی هم برام در همون حد شوک برانگیز بود. با اینکه من بازی رو متفاوت از تو تجربه کردم ولی عشقم و لذتم ازش کمتر از تو نبوده

یه نکته هم در مورد داستان بگم. من تئوری که خودم داشتم این بود که باید دراکمن کاری کنه که ما در نیمه دوم بازی از ابی خوشمون بیاد شاید اصلا این تخم لق رو خودم تو این تاپیک کاشتم ولی بعد از تموم کردن بازی حسی که بهم دست داد این بود که اصلا مهم نیست ما از ابی خوشمون بیاد یا نیاد. انگار ما مثل یه هیات منصفه هستیم که داریم دفاعیات ابی رو تو نیمه دوم بازی می شنویم و حالا تصمیم میگیریم که گناهکار هست آیا مستوجب مرگ هست یا نه؟ حالا فارق از قضاوتی که ما داریم بازی و داستان قضاوت خودش رو میکنه و ما هم درش دخیل نیستیم. خودم حسم اینه که ابی آخر داستان به اندازه ای که حقش بود زجر کشید و مجازات شد و همین شاید دلیلی باشه برای ردمپشنی که آخرش ابی پیدا می کنه و بخشوده میشه.

من همیشه فکر میکردم هنوزم فکر میکنم منوی اول نسخه اول دلیل داشت که یه پنجره بود. انگار ما از درون اون پنجره داستان الی و جول رو میدیدیم. انگار یه نماد بود برای تماشاگر بودن ما. اینکه در داستان بازی بجز تجربه کردنش نقشی نداشتیم.
نسخه دومم همینه. ما تصمیم گیرنده نیستیم فقط داستان رو تجربه می کنیم و نظاره گر تصمیمات کاراکتر ها هستیم

@8030v2

اتفاقا بنظرم در رابطه با نسخه اول هم این بحثا زیاد بود. اینکه جول مقصر بوده یا نبوده حتی خیلیا میگفتن که جول ته بازی شخصیت منفی میشه. منتها این بحثا تو بازی سنتر زیاد مطرح نشد. من تو گف خودم خیلی در این مورد بحث کردم.
اتفاقا یه خوبی که نسخه دوم داشت این بود که باعث شد خیلیا منجمله خودم در کمون و همینطور علاقمون به نسخه اول بیشتر هم بشه. بعضیامون شاید یه چورایی یه حس تقدس به جول داشتیم و همونم باعث شده اصلا نتونستیم با نسخه دوم کنار بیایم. ولی از حق نمیشه گذشت که کار جول یه کار خاکستری بوده گرچه اکثر ما باهاش موافق بودیم. در هر صورت جول هم بهای کار خودش رو داد. شما میتونی به چشم یه شهید هم بهش نگاه کنی. یه شهید هم انتخاب میکنه و بهاش رو با جونش میده
میشه جول رو به چشم یه قاتل هم دید و نتیجه گرفت نتیجه اعمالش رو دیده

اما حقیقت همیشه یه چیزی بین دو سر یه طیفه. همینم بنظرم داستان تلو 2 رو خیلی جذاب میکنه. تو دنیای تلو قهرمان وجود نداره. جول برای الی یه قهرمانه ولی از چشم ابی و دوستانش نیست.
ابی از چشم ما یه قاتل بی رحمه ولی در چشم اوون یه دختره که عاشقشه و بهش حق میده انتقامش رو بگیره. بازی می خواد همینو نشون بده که تو دنیای واقعی ( گرچه دنیای بازی خیالیه) هیچ چیزی سیاه و سفید نیست. همه از دید خودشون حق دارن.

احمد سلام چطوری ؟ :D خوشحالم بعد مدت ها کامنتی رو دادی که اینجا بارها بهش اشاره شده و به بهترین شکل ممکن دوباره توضیح دادی و بازش کردی. دقیقا بزرگترین مشکل فن های بازی با این داستان نه تنها کشتن جول بلکه اومدن شخصیتی هست که وارد داستان میشه و از لحاظ اخلاقی هم نمیشه بهش حق داد . مشکلی که باعث شد حجم عظیمی از انتقادات سمت داستان بازی روانه بشه و نیل دراکمن و تیمش رو مجبور به ارائه پادکست و توضیحات بکنه . که از نظر من خود همون پادکست هم اشتباه بود ! داستان خوب یا بد هر چی که هست روایت شده و نیازی نیست ۴ روز بعد پادکست گذاشته بشه و کلی توضیح و توجیه اورده بشه .
اگر قرار شخصیت و قهرمان نسخه قبل کشته بشه و کنترلش به دست گیمر داده بشه . قطعا باید توجیحات بسیار قانع کننده تری برای مخاطب در نظر گرفته میشد . در حالی که کلیت داستان داره یه جسارت و ساختار شکنی قوی رو روایت میکنه . ولی شخصیت پردازی ها و توجیحات بعضا غیر منطقی باعث میشه خیلی از فن های داستان نسخه قبل باهاش زاویه پیدا کنن .
نمی دونم شنیدی یا نه قرار بوده ابی دختر یه بنده خدایی باشه که زمان جوونی های جول و تامی توی یه راهزنی بیگناه کشته میشه . این داستان چقدر میتونست جذاب تر و ملموس تر باشه . به شکلی که حتی اندینگ نسخه قبل و اون موزیک فوق العاده رو هم زیر سوال نبره . و جول تاوان اشتباهی رو بده که حقش بود .

@Mehdi Cage
میدونستم در نهایت رای به داستان نسخه اول میدی :D راجع به شخصیت پردازی ها هم بیشتر بحثو باز کن نظرتو بدونم :D
کیا این دید تو خیلی خوبه به شرطی که یه قاضی باشی و بخوای علی وار در مورد افراد تصمیم بگیری. منتها نکته داستان در این نیست که اخلاقیات کجاست. ابی قاضی نیست. خدا نیست. علی بن ابی طالب نیست. ابی یه انسانه داغداره که که پدرشو کشتن و اصلا نمیتونه بجز به انتقام فکر بکنه. بنظرم ابی و الی هر دوتاشون به اون اخلاقیاتی که تو میگی میرسن ولی بعد از اینکه راه اشتباهو میرن. ابی اشتباه می کنه که جول رو میکشه. نه نیل دراکمن و نه هیچ کدوم از ما نمیگیم ابی کار خوبی کرده. برای همینم کابوس میبینه حتی بعد از کشتن جول. فقط زمانی به آرامش میرسه که جون لو و خواهرشو نجات میده. اونموقع هست که انگار گناه کشتن جول رو پشت سر میزاره و میتونه پدرش رو زنده و خندان ببینه.
همین اتفاق برای الی هم میفته زمانی که ابی رو می بخشه یا حداقل از جونش میگذره. جول هم فقط زمانی به آرامش میرسه که الی رو از بیمارستان می کشه بیرون. ببین همه این کاراکترا یه گناهی رو با خودشون حمل میکنن که آخرش میتونن از زیر بارش بیان بیرو
 
آخرین ویرایش:

mikammi

کاربر سایت
Feb 9, 2014
455
نام
shahab
مخلصیم B-)
ببین، یک نکته‌ی مهم هست در عرائض من، اونهم اینکه من تحت هیچ شرایطی نظر شخصی خودم رو عنوان نکردم، بلکه تمامی چیزهائی که گفتم، آموزه هایی هست که به من و امثال من منتقل شده برای دقیقاً همین روزها و شرایط خاص

بزار یکم موضوع رو بازتر کنم
اینکه اگر من در شرایط اون دکتر قرار بگیرم چه می کنم اصلاً مهم نیست، شاید من هم دقیقاً کار اون رو تکرار کنم ولی... ولی اگر مرتکب این امر بشم باید بپذیرم که از قبل و بطور کامل، آگاه به عواقب کاری هستم که انجام می دم، و صد البته تلاش می کنم که روشی رو انتخاب کنم که بالاترین شانس موفقیت رو برام تضمین کنه، پایین تر توضیح می دم که چی
اگر من اینقدر توانایی دارم که بتونم دنیا رو نجات بدم، علیرغم همه‌ی دغدغه ها و استرس موجود، وقتی با ولی دم (اینجا میشه جوئل) با یک سلاح پر مواجه میشم، باید بجای اینکه بخوام با یک تیغ بیستوری تهدیدش کنم، شروع کنم به آروم کردنش تا بتونم از شرایط موجود (و این دفعه منطبق بر اصول اخلاقی) بهره ببرم.
بزار بهتر بگم
این اصول اخلاقی امری هستند ۲ طرفه
این خاصیت اخلاقه: درجه ی احترام و نوع برخورد دیگران با شما رو، خودت هستی که انتخاب می کنی، نه دیگران. دیگران فقط با توجه به نوع رفتار و منش ما باهامون برخورد می کنند!
اخلاق پزشکی هم همین هدف رو داره، علاوه بر اینکه بطور کامل از حقوق بیمار صیانت می کنه، حقوق پزشک رو حفظ می کنه. زمانی که من قبل از هر کاری، بیمار رو از عواقب intervention م آگاه می کنم و اون آگاهانه دخالتم رو می پذیره، در صورت عدم موفقت برای خود من هم بعنوان درمانگر حاشیه ی امن ایجاد می کنه، چراکه بیمارم آگاهانه پذیرفته و تصمیم گرفته و از عواقب کار (چه مثبت و چه منفی) مطلع بوده.

می خوام یک قدم جلوتر برم، دلیل رفتار وحشیانه ی جوئل در بیمارستان، انتخاب اشتباه دکتر بود و بس (کسی که می دونست با احتمال بالا این امر رخ میده)
این انتخاب اشتباه و عجولانه (که بر خلاف آموزه ها انجام شده) منجر شد به اینکه تنها شانس موجود برای نجات بشریت برای همیشه از بین بره (اگر تصور کنیم که ۱- ایشون تنها فرد قادر به تولید درمان هست و ۲- ایشون واقعاً و با یک شات می تونست به درمان دست پیدا کنه که شخصا بعید می دونم!). در حالیکه ایشون می تونست بجای تصمیم گیری عجولانه ابتدا و بر اساس آموزه ها، مسیر اخلاقی رو امتحان کنه (که بالاترین احتمال موفقیت رو هم داشت)، اگر پاسخ نمی گرفت، اونوقت با علم و آمادگی کامل به زور متوصل می شد.
رفتار غیر حرفه ای ایشون این وسط منجر شد به ۱- یک قصابی کامل در بیمارستان، ۲- مرگ خودش، ۳- عواقب روانی برای دخترش، ۴- ایجاد مشکل بین الی و جوئل، و از همه مهم تر ۵- از دست رفتن شانس نجات بشر (اگر رخ می داد، که بازم میگم بعید بود).



مسئولین
مشکل دقیقاً همین جاست
کسانی که خودشون رو ناجی بشر و یا قیم اونها می دونن!
اینجوری نمیشه کار کرد، و هیچ وقت هم نمیشه به نتیجه رسید
جنس کار پزشکی صلح آمیزه، با زور و ضرب جور در نمی یاد
نمیشه که ملت رو به زور دگنک برد به بهشت که!

میشه دقیقاً مثل واکسن کرونای مورد ادعای این یارو ولادیمیر چکمه
فکر کرده مردم موش آزمایشگاهی هستن و می خواد برای ایجاد پروپاگاندا، بیاد و این وسط یه حجم بالایی از مردم رو قربانی کنه
حالا میاد به دروغ میگه اول از همه روی دختر خودم امتحان کردم و جواب داده! ملت رو خر فرض کرده!



آدم ها دنیا رو از دید خودشون می بینین
شاید یک فرد از نظر من و شما یک دزد و قاتل بالفطره باشه، ولی از نظر فرزندش می تونه بهترین پدر/مادر دنیا باشه!
همه ی ما از یک کنار، شخصیتی خاکستری داریم، سیاه و سفید تقریباً بی معناست



متاسفانه یک مشکلی در نوع آموزه های اجتماعی خود ما هم وجود داره ها
همین نکات و اصول اخلاقی توی جامعه ی خودمون درست رعایت نمی شن
مثال می زنم: برای فردی تشخیص بیماری بدخیم، مثل سرطان، داده میشه. توی مراحل اولیه تمام عالم و آدم از مشکل این بیچاره خبر دارن به غیر از خودش. پزشکمون هم این وسط اشتباه می کنه و به نزدیکانش می گه. و این در حالیه که اصول اخلاقی صراحتاً عنوان می کنن که بیمار صاحب تن و بدن خودشه. اگر قراره با مشکلی مواجه باشه، ابتدا باید خودش در جریان قرار بگیره، ولی اینجا برعکسه
همون داستانی که دیگران می خوان قیم اون مریض باشن، در حالیکه کسی که داره درد و رنج میکشه خود بیمار هست؛ کسی که شاید چند هفته ی دیگه برای زنده بودن وقت داره، بازم همون بیمار هست، ولی ... این وسط کاسه های داغتر از آش فراوون هستن!
حق طبیعی فرد رو زیر پا میزان رو براش صلاح و مصلحت تعیین می کنن!
وای که چه صدمات جبران ناپذیری خورده بشر، از این ایده‌ی وحشتناکه مصلحت!

اینجا هم همینه
اصول اخلاقی دقیقاً برای همین مواقع استثنا ایجاد شدن
تا از حقوق بیمار و درمانگر در کنار هم دفاع کنن

بالاتر توضیح دادم در صورت انتخاب صحیح، ماجرا می تونست چطوری تموم بشه!
درسته این یک بازی ویدئویی هست، ولی خیلی از آموزه های ما از تحلیل و نقد همین داستان ها شکل میگیرن
علوم انسانی از همین طرح سوال، و نقد و بررسی اون سوال و نتیجه گیری ها شکل گرفته و می گیرن!

------------------------------------------------------------------------

یه سوال
این محیط فایت آخر Eli v.s. Abby، برای من خیلی شبیه به باس فایت Orphan توی Bloodborne بود
احساس مشابهی نداشتین؟

اون تیکه ای که افعال دکتر رو زیر ذره‌بین بردی واقعا خیلی بهش حال دادی الان نشسته اشک ذوق می‌ریزه. خود تیم سازنده هم انگار اهمیتی براش قائل نبوده چون تو بازی هم به شدت سطحی بهش پرداخت می‌شه و انگار اینو اساس گرفتن که طرف صرفا یه تریگر باشه تا مسیرو به پیش ببره و جالبه بازی هم همینو القا می‌کنه چون الان که من پست شمارو خوندم این سطحی بودن برام خیلی پررنگتر شد مخصوصا که من اینطوری نگاه نکرده بودم ولی اشاره کردید که جول و دکتر با هم تقابل رودررو داشتن و دکتر هم بی‌خبر نبوده از وجود همچین بابایی و البته موضع و خواسته‌ای که داره، که نکته اساسی‌ای هست از لحاظ دراماتیک. این دو شخصیت مهمن و در یک صحنه هم با هم حضور دارن و اتفاقی که بینشون می‌افته خیلی Dumb و بدون تکلیفه. حجم و سطح اتفاق بسیار سطح پایینتر از چیزیه که از برخورد این دو شخصیت اساسی مورد انتظاره و همین اون سکانس اتاق عملو به نظر من عجیب و بی‌معنی می‌کنه و به تبعش همه چی می‌ره رو هوا.
با یک سکانس نجات نمی‌دونم گور خر بود پلنگ بود چی بود فرقی هم نمی‌کنه نمی‌شه که شخصیت ساخت!
 

HalfLife G

کاربر سایت
Feb 21, 2009
3,804
نام
مراد حلیمی
جول و دکتر با هم تقابل رودررو داشتن و دکتر هم بی‌خبر نبوده از وجود همچین بابایی و
دکتر اتفاقا کاملا بی خبر بود
دکتر فقط میدونست جویل نامی هست که الی رو از اون سر کشور اورده این سر کشور و هیچ کس و کار الی هم نیس........(برا همین هم با تعجب از مارلین پرسید چرا باید به اون بگیم)
دکتر نه میدونست جویل بهش حس پدرانه داره و نه بکگراند زندگی جویل رو میدونست.

.

3. پارت 2 با اختلاف درگیرکننده‌ترین بازی‌ای بود که تو عمرم بازی کردم. 2 ماه از تموم شدنش گذشته و من هنوز دارم راجبش می‌نویسم و می‌خونم و می‌بینم.
4. به بازی مورد علاقه‌م عمق بیشتری داد و کاملش کرد.

در کل این دو تا بازی برای من اونقدر جایگاه ویژه‌ای دارن که رای دادن به یکدومشون برام واقعا پوچه. :D من فقط خوشحالم که زنده‌ام و شانس تجربه کردنشون رو داشتم.

این مورد 3 و 4 رو من هم کاملا موافقم در موردش
اینکه همچین تصمیم بزرگی از سمت جویل بی نتیجه نمی مونه و عواقبش تو دنیای بازی دیده میشه و همینطور اتفاقات عجیبی که به دنبال همین انتخاب می افته خیلی عمق میده به داستان و کرکترا (مخصوصا کرکترای اصلی) و قشنگ آدمو تا یه مدت میبره تو فکر ( تنها حس مشابهی که داشتم سر بازی دارک سولز1 و بلادبورن بود که تا مدت ها به داستانشون فکر کردم ولی بخاطر فانتزی بودن تاثیرشون در حد لست 2 نبود)

این خاصیت درگیرکنندگی لست 2 بنظرم تفاوت بارزش با شماره 1 هست

.
 
آخرین ویرایش:

Kiami

کاربر سایت
Dec 10, 2010
2,863
@Mehdi Cage

مهدی منظورم واضحه ، یه سری شخصیت تو نسخه اول خلق شدن . از جول و الی بگیر تا سم و تس و ... یه سری شخصیت جدید هم تو نسخه دوم خلق شدن که حکم یه تیم مقابل با این هارو داشتن . یعنی اوون و ابی و ...
از لحاظ شخصیت پردازی و شخصیت هایی که خلق شدن اختلاف رو چقدر میبینی ؟ مکمل و این حرفارم بیخیال شو دونه دونه کاراکتر ها نظرتو بگو ما بدونیم . مبحث Characterization

@benjohn
احسان واقعا نیازی نیست شخصیت معصوم باشیم :Dاینهمه قاضی مگه معصومن تو دنیا ؟ ببین اومدن یه شخصیت که خودشون خلق کردن و جزو بهترین های تاریخ این صنعت بوده رو کشتن و حذف کردن از داستان . ایرادی هم نداره و قطعا ساختار شکنی کردن . اول و اخر جول باید میمرد تو این داستان و الی جاشو میگرفت . مشکل از جایی شروع میشه که میان نصف بازی رو اختصاص میدن به یه شخصیت جدیدالورود به داستان که علت حضورش و خود شخصیتش پر از ضعف و ایراده. خود بابای ابی شخصیت درستی نداره . خود ابی پر از تناقضه . اگه یادت باشه بیرون از اینجا صحبت کردیم و خودتم قبول کردی . واقعا گذاشتن پادکست و ۲ ساعت ماله کشی به جز ضعف در شخصیت پردازی ها چه علتی میتونه داشته باشه ؟ طرف چرا باید پادکست بذاره و تو پادکست توجیه کنه جول و تامی اون ادم سابق نبودن در حالی که اپنینگ بازی اینو به ما نمیگه . بعدم تو میگی کاراکتری که ۱۵ ساعت میخوای باهاش بازی کنی رو لزوما نباید باهاش ارتباط برقرار کنی ؟ :D خوب اگه اینجوریه همین الان شروع کنن نسخه دوم سوشیما رو بسازن از دید مغول ها و چنگیز خان بزنیم به بدن :D یعنی چی این حرفو من اصلا قبول نمیکنم وقتی قرار بیشتر از نصف بازی رو یه کاراکتری رو کنترل کنی لزوما باید بهش حق بدی ! اتفاقا کاملا بر عکس این نظرت نیل دراکمن میخواد که بهش حق بدی و واسه همین ۳ روز باهاش همراهت میکنه . میخواد بگه اونم ادمه باباشو کشتن و ... منتهی علت اینکه خیلی از فن ها با داستان زاویه پیدا میکنن اینجا میشه که اگر قرار به ورود یک کاراکتر جدید به داستان هست . اونم به عنوان قاتل جول ، پس باید یه شخصیت پردازی به مراتب بی نقص تر از این داشته باشه . مشکل این داستان فقط و فقط شخصیت پردازی ها کاراکتر های جدیدالورود به داستانه . نه کلیت داستان و مرگ‌جول .والسلام .و البته که واسه همین مشکلات و ضعف های شخصیت پردازی اون پادکست پخش شد !
چیزی که خیلی ها بهش توجه نمیکنن اینه که این داستان و شخصیت پردازی ها بار ها و بارها دستخوش تغییرات شده . طبیعی این وسط مشکلاتی به وجود بیاد یا اختلاف سلیقه ها زیاد بشه . اینا خودشون با خودشون اختلاف داشتن . مثل همین انتقام نکرفتن الی که تا اواخر بازی قرار بوده انتقام بگیره . و دوباره تصمیمشونو عوض کردن . مثل مدل کشتن جول که تروی بیکر وسط کار دخالت کرده و نظر اونو دخیل کردن و ....
من میبینم یه سری میگن خدا رو شکر انتقام نگرفت :D ولی این جمله بوتیکی کاملا ! انتقام میگرفت شما ستایش میکردی انتقامم نگرفته ستایش کردی . چون نمیخوای روزنه و ضعفی ببینی در هر صورت ، من اون تاپیکم گفتم یه سری اومدن نوشتن همین که ابی نرفت مثل جول جکسون به خاک و خون بکشه خیلی شخصیت عمیقی داره:D سفسطه و مغلطه در زمان و مکان ! ربط دادن چیزای بی ربط به هم برای توجیه شخصیت پردازی ضعیف ابی .Characterization این بازی مشکل و ضعف داره نسبت به نسخه اول .
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر