اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
این چه منطق شکستهایه دیگه؟ با این منطق شما پایان شاعرانهی No Country For Old Men هم خیلی ساده ضعیفه چون اکثر مخاطبا حالشون از پایانش بهم خورده!دوستان یک شخصیت دارن که مثل هر انسانی با یک چیز حسی مثل قصه حسی برخورد میکنه و به جای توجیه و دنبال معنی گشتن به احساس لختش رجوع میکنه. دنبال معنی و توجیه و جزییات گشتنی هم اگر باشه به دنبال حس اولیه و فراگیره که اتفاق میافته نه در خدمتش.
یک شخصیت هم دارن که به شکل ولع آمیزی هرچیزی که براشون بی معنی یا بی حس باشه رو براش دنبال مفهوم و توجیه میگردن. و واقعا هم تو این کار زبده هستن و من خودم از خوندن پستها لذت میبرم. ولی خب مشکل بالانس نبودن احساسی داستان و شخصیتها حسی نیست که تو بتونی با توجه به چندتا جزییات ریز توجیهش کنی. خیلی عمیقتره.
قبلا هم گفتم وقتی شما با ابی اونقد ارتباط نمیگیری تا آخر همه چی از جمله شب بیداریهای تیم نویسندگی و پروداکشن عظیم رو هواست. ازش متنفر نیستی شخصیتشم جالبه ماجراهاش هم جذابه ولی واسه قصهی "یه دختره که اومده جول رو کشته و قراره نصف سیکوعل بازی کنترلش کنیم" کمه، متقاعد کننده نیست.
این اجی مجی تیم نویسندگی نیست منظور پنهانی اینجا وجود نداره هدفهای بزرگی در کار نیست که ما بتونیم با جزییاتی که قراره به همهچی حس و معنی بده درکشون کنیم. این خیلی ساده ضعفه. Leave it at that!
گذاشتم دو هفته بگذره با ذهن خنک تر رفتم سراغش نیما ولی بازم با abby کنار نیومدم ببین حداقل میدونی من نه هیتر هستم قطعا و نه اسپویل شده بودم . تو خیلی از جهاتم با داستان موافقم و دوسش دارم . بحثمم اصلا ابی در مقابل جول نیست . من شخصیت پردازی abby رو نچسب میدونم نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم . و علتشم کشتن جول نیست فقط ، علتش رفتارهای خاکستری و پر از اشتباهه که دوستاشو هم همرو به فنا میده . و هزاران علت دیگه که گفتم و میدونی دیگه حداقل واسه تو که بیرون از اینجا خیلی توضیح دادم و خوب البته قانع نشدی و نمیشی
ببین واقعا دارم روانی میشم !!!
یعنی چی ؟! چرا اینجوری به داستان نگاه میکنی ؟!!! زشته بخدا ... سن و سالی ازت گذشته
چون اونا سگهای تربیت شده داشتن برای استفاده در مبارزات و ابی هم فرصت مبارزه با رتلرهارو نداشت تا به سگ کشی بیفته وگرنه توی جکسون هم سگ داشتیم حتی با الی یه دستی هم بهش میکشیم اما شرایط ولفها و رتلرها کاملا متفاوت از افراد داخل جکسون هستش. خیلی جدیتر و مجهزتر هستن
میشه برداشتهای مختلفی از اون صحنه کرد، ولی به نظرم الی یه جورایی روابط خودش و جول رو مشابه روابط ابی و لِو دیده. یعنی همونطور که جول براش حکم پدر رو داشت، ابی هم حکم مادر یا خواهر بزرگتر لو رو داشته. وسط خفه کردن ابی یه لحظه یاد صحنهی خوبی از جول میافته (برعکس صحنههای خشن مرگش که قبلاً میدید) و برای همین ابی رو میبخشه و بعدش هم فقط یه جمله میگه: «Go, Just take him».
این قضیه که توی اون لحظه میگه Just take him، یعنی حواس الی به لو بوده و این بچه براش اهمیت داشته و شاید نمیخواسته این چرخه انتقام همینطور ادامه پیدا کنه و بعداً لو روح و روانش به هم بریزه مثل خود الی بعد از مرگ جول.
از طرف دیگه هم اون بخش سانتا باربارا عقدههای روانی الی رو یه جورایی خالی کرد. یعنی تا قبلش هی به فکر انتقام از ابی بود و موفق نمیشد انجامش بده، ولی دیگه توی اون لحظه تا دو میلیمتری کشتن ابی رفت و به جایی رسید که میدونست کار به زودی تموم میشه، ولی اون تصویری که از جول توی ذهنش اومد باعث شد ابی رو ببخشه. دیگه از اون به بعد هم میدونه که شانس کشتن ابی رو داشته و خودش به میل خودش نخواسته انجامش بده، نه اینکه نتونسته باشه. همین قضیه هم شاید یه آرامشی بهش بده.
نکتت تو چشم همونی که لایکت کرده
عزیزم تنها گروهی که سگ داشت برای مبارزه WLFها بودن
که خود ابیگل از WLFها بود
نمیدونم یوتیوب میبینید چرا حداقل نمیرید از پیج های فارسی ببینید که ترجمه همزمان میکنن
حتی لو به ابیگل میگه به خاطر سگای شما ما از روی ساختمون ها پل میزنیم تا گیر سگاتون نیوفتیم
اون مذهبی ها هم که سگ نداشتن و سوت میزدن شاخسشون سوت زدن بود و پوشش منحصر به فردشون
اون یکی گروه آخر بازی هم که اصلا ما فرصت بازی نداشتیم با ابیگل .
حالا شما بگو چرا انتظار داشتی ابیگل سگ بکشه در صورتی که حتی الی هم سگی غیر از سگ های WLFها که آموزش دیده بودن برای گشت زنی نکشت .
آقا برید صحبتای دراکمن رو توی پادکست IGN گوش کنید. یکی از ایده هایی که اون اوایل برای ساخت دنباله مطرح بوده دقیقا همین چیزیه که رفیقمون میگه. یعنی مو به مو. اما چرا همون اوایل این ایده هارو دور ریختن؟ چون به گفته خودشون اینجور ایده ها برای پیش بردن داستان رسما فن سرویسه و خب ناتی داگ هم دنبال چنین چیزی نبوده.چی مشد مثلا افراد شببیه به الی پیدا می کردیم ؟؟ داستان به اون طرف پیش می رفت مثلا : ( الی که از دست جول ناراحته ، بزنه بیرون از جکسون و اتفاقی با گروهی یا دانشمندانی که می تونن واکسن بسازن روبه رو شه ، بعد ببینه تو اون آرمایشگاهشون افراد که مشکوک به مصونیت هستن هم مثل خودش وجود دارن و روشون داره آزمایش میشه(البته آزمایشای انسانی !!! ) حالا تو چنین موقعتیی الی که کم کم جول رو بخشیده و فهمیده که جایگزینی هم برا شخص خودش بوده ( پس کار جول تو نجات دادنش کاملا غلط نبود) میخواد بر گرده به جکسون !!! که تو اینجا اتفاقاتی میفته و با جول روبه رو میشه که دنبالش میگشته .
دنبال فن دوبل سرویس بود احتمالا !!!آقا برید صحبتای دراکمن رو توی پادکست IGN گوش کنید. یکی از ایده هایی که اون اوایل برای ساخت دنباله مطرح بوده دقیقا همین چیزیه که رفیقمون میگه. یعنی مو به مو. اما چرا همون اوایل این ایده هارو دور ریختن؟ چون به گفته خودشون اینجور ایده ها برای پیش بردن داستان رسما فن سرویسه و خب ناتی داگ هم دنبال چنین چیزی نبوده.
آقا برید صحبتای دراکمن رو توی پادکست IGN گوش کنید. یکی از ایده هایی که اون اوایل برای ساخت دنباله مطرح بوده دقیقا همین چیزیه که رفیقمون میگه. یعنی مو به مو. اما چرا همون اوایل این ایده هارو دور ریختن؟ چون به گفته خودشون اینجور ایده ها برای پیش بردن داستان رسما فن سرویسه و خب ناتی داگ هم دنبال چنین چیزی نبوده.
خداییش گیم پلی بخش دوم بازی خیلی گیرا بود مخصوصا اون باس فایت عظیم و خوفناک در منطقه صفر بیماری و اون صعود به بالای ساختمان
اخوی رمان که نمیخوای بنویسی .. داری راجع به ویدیو گیم حرف میزنی ... اول اینکه ادامه دادن داستان تکراری نسخه اول مساوی بود با به دنیا اومدن یه جنین مرده ... دوم اینکه تو این این سناریو چطوری قرار بود گیم پلی و دلیل برای کشت و کشتار به وجود بیارن ؟؟؟ همین جوری رد شیم ، به چند تا آدم رندوم بخوریم و چون خوب آخر الزمانه این وظیفه به ما محول شده همدیگه رو بکشیم ... این دقیقا همون سوالاتی بود که من از نسخه اول داشتم که تو نسخه دوم این ایرادات رو رفع کردن مثل رتلرز ها که کسی رو نمیکشتن ، که تو جیباش رو بگردن توش غذا هست یا نه ،،، ملت رو اسیر میکردن تا برای تامین غذا ازشون بیگاری بکشن ...دوستان من خیلی چند روزه واقعا با خودم کلنجار میرم، توی تایپیک اصلی هم نقد بازی رو گذاشتم ( از دیدگاه خودم ) .
واقعا بازی به معنای واقعی شاهکاره غیر داستانش البته .....!!! اصلا من کاری به بحثای این اخیر بین دوستان سره خوب یا بد بودن ابی و نمی دونم چرا جول مرد یا جول اینجوری کرد اونجوری کرد ندارم!!
فقط بحثم یه چیزه اینکهه داستان و دنیای تلو واقعا پتانسیل وحشتناکی داشت که به نظرم کلا 10 درصد ازین پتانسیل تو نسخه دوم استفاده نکردن. چرااا واقعا کل بازی به این طولانی فقط باید توی یه لوپی باشیم که بین ابی و الی میچرخه ...؟؟مقصد کجاست ؟ انتقام !! نسخه اول با شیوع شروع شد، پایانشم سره ساختن واکسن بود ، حداقل انتظاری که من از داستان این نسخه داشتم اینکه یه درصد حتی بر میگشت به اون حالت داستانی نسخه اول که اینجور نشد.
چرا هیچ اشاره ای به خانواده الی نمیشه از کجا اومدن !!! اشاره به دلیل مصون بودن الی ؟چرا الی باید انگل و داشته باشه بدون هیچ علائم یا عوارضی چرا بقیه نه یا مثلا چه طور الی این انگل و تو مغزش داره و 100 چیز دیگه ...اگه میخوایید جول رو بکشید خوب اوکی ولی واقعا نه به صورتی که یک حالت انتقام پیش بیاد ، مثلا حالتی رو تصور کنید (داستان طوری پیش میرفت که جول طی یک فداکاری گاز گرفته میشه ، بعد به الی میگه راحتم کن !!!)
نمیدونم واقعا داستان بازی بیشتر بیشتر شبیه یک دی ال سی داستانی کابوس وار بود تا خود بازی اصلی چون عملا داستان (انتقام) یکی از کم ارزش ترین و دم و دست ترین مواردی بود که میشد تو چنین دنیای ظالمی به راحتی بهش رسید حتی بدون کشتن جول!!کلا تنها نقطه عطف داستان همین کشتن جول بود وگرنه اگه همینم نبود نمی دونم دیگه چی میشد یعنی چه انگیزه ای برای بازیکنا میذاشت ...
چی مشد مثلا افراد شببیه به الی پیدا می کردیم ؟؟ داستان به اون طرف پیش می رفت مثلا : ( الی که از دست جول ناراحته ، بزنه بیرون از جکسون و اتفاقی با گروهی یا دانشمندانی که می تونن واکسن بسازن روبه رو شه ، بعد ببینه تو اون آرمایشگاهشون افراد که مشکوک به مصونیت هستن هم مثل خودش وجود دارن و روشون داره آزمایش میشه(البته آزمایشای انسانی !!! ) حالا تو چنین موقعتیی الی که کم کم جول رو بخشیده و فهمیده که جایگزینی هم برا شخص خودش بوده ( پس کار جول تو نجات دادنش کاملا غلط نبود) میخواد بر گرده به جکسون !!! که تو اینجا اتفاقاتی میفته و با جول روبه رو میشه که دنبالش میگشته . کلی به تیرو تایفه هم میزنن و در آخر آشتی میکنن ،الی جول میخواد ببره به آزمایشگاه که اون تشکیلات و با چشمای خودش ببینه و خودش وبه خاطر کاری که در حق الی کرده ، مقصر ندونه ... تو اینجا جول آلوده میشه طی حادثه ای .... الی جول رو میبره پیش دانشمنده ، تو همون زمانم داشنمنده میگه نتایج تست بقیه که مصونن واسه تولید واکسن منفی شده، الی هم که تا اینجای کار حرفی از مصون بودن خودش نزده میگه رو من تستو انجام بدید...!!! اونام انجام میدن تست مثبت میشه ولی میگن به دلیل موقعیت انگل تو مغزت بهای این کار جونته !!! الی می گه باشه قبوله ولی جول تو لحظات آخرش میگه نهههه منو بکش و بووووم تمااام میشود بازی با مرگ جول و گریه و زاری الی یا اونور داستان مثلا جول بعد از چند روز بهوش میاد میبینه زندست و سالم و سرحال ، و یه نامه کنارشه از طرف الی ، (متوجه میشه لحظات آخر الی قبول کرده که در ازای ساخت واکسن جون جول و کل مردم و نجات بده و اون حقی هم که احساس میکرده جول ازش گرفته و هم بهش رسیده باشه)
خدا وکیلی همچین چیز ساده ای که گفتم الان رو با داستان بازی مقایسه کنید !!!! حالا به این موسیقی -گرافیک - و روایت برگ ریزانه سازنده رو اضافه کنید بالا پاییناشو بزنید و به اصطلاح توسط تیم سازنده داستان پولیش بشه !! این کجا داستان بازی کجا چرا واقعا اینجوری کردن با داستان؟. یا حالا این یه مثال یهویی بود که الان ازخودم زدم ، 100 مورد دیگه اینجوری تو این یه هفته اینور اونور از بعضی ها خوندم در رابطه با داستان که واقعا دو دستی زدم تو کلم و فقط تعجب کردم از اتفاقی که افتاده و چه بلایی بر سر بازی اومده !! (علت این موضوع هم این نیست که بگیم ،اوووو الان چی شده مثلا همه داستان پرداز شدید واسه ما ؟؟؟ نهههه اینا همش بر می کرده به اینکه دنیای تلو اینقدر تو شماره 1 به درستی ساخت و پرداخته شده و اینقدر پتانسیل داره که واقعا هر کسی میتونه داستان و یه جور دیگه تعریف کنه، فقط هرجوری غیر چیزی که تو شماره 2 دیدیم )
من نمی دونم واقعا اینکه نیل دراکمن گفت ما سمت ساخت بازی نمی ریم مگر با داستانی قوی ، تیمی به این بزرگی که این همه وقت گذاشت ، ( یادمه از زمان معرفیش تو psx 2016 دقیقا) 4سال می گذره ، اینهمه زمان اینهمه وقت و هزینه این همه زیبایی و حرفه ای گری در کار و تجربه ، این همهههههههه مشاور واقعا چرا سمت همچین داستانی که فقط بیس داستان رو به هرکی میدادی می تونست داستان انقام و در بیاره ازش ، هر چی نباشه از کلیشه ترین موضوعات امروزی تو سینما و کلا همه چیه !!!
نمی دونم حرفی ندارم ولی احساس نا امیدی شدیدی می کنم نسبت به بازی و آیندش به عنوان پارت سوم البته اگه بتونن این داستان و جم و جور کنن!!!
در مورد بخش اول صحبتاتون عزیز ، باید بگم که اتفاقا واسه این بازی باید رمان نوشت !!! داستان پر عمق همون نسخه اول رو که شما الان ایراد میگری از گیم پلیش ، در خارج از گیم شک نکن اگه به صورت رمان میبود ، یه رمان چند جلدی پر فروش درست میشد ازش اینقدر که عمق شخصیت سازی ناتی داگ و دراکمن و تیمش عالی بوده پس ، اتفاقا چرا واسه این بازی باید رمان نوشت ( سریال بازی هم که دارن میسازن، اخرین فیلم سریال هایی که بخوام مثال بزنم که ساخته شده و یادمه مثل ویچر ، از یه رمان چند جلدی ساخته شده هااااا !!! پس بیبین دیگه محتویات این بازی چی هست که دارن سریال میکننش )اخوی رمان که نمیخوای بنویسی .. داری راجع به ویدیو گیم حرف میزنی ... اول اینکه ادامه دادن داستان تکراری نسخه اول مساوی بود با به دنیا اومدن یه جنین مرده ... دوم اینکه تو این این سناریو چطوری قرار بود گیم پلی و دلیل برای کشت و کشتار به وجود بیارن ؟؟؟ همین جوری رد شیم ، به چند تا آدم رندوم بخوریم و چون خوب آخر الزمانه این وظیفه به ما محول شده همدیگه رو بکشیم ... این دقیقا همون سوالاتی بود که من از نسخه اول داشتم که تو نسخه دوم این ایرادات رو رفع کردن مثل رتلرز ها که کسی رو نمیکشتن ، که تو جیباش رو بگردن توش غذا هست یا نه ،،، ملت رو اسیر میکردن تا برای تامین غذا ازشون بیگاری بکشن ...
ناتی داگ خیلی راحت میتونست الی و جوئل رو به خدا بسپاره و صدها و هزاران کیلومتر بره یه نقطه دیگه سیاره و با چند نفر جدید نسخه بعدی رو بسازه ... مثلا تو ژاپن میساختن پر از کاتانا و اضافه کردن المان های هورور ژاپنی ... و باز اینجا میومدن میگفتن تلو یعنی جوئل و الی ...
سازنده خودشون رو تو این نسخه ..... که فقط این رو بگن هیچ کسی موجودیت خاص و برتر نیست که حتما دلیلی برای وجود داشتنش هست
قسمت دوم بازی هم در مورد جول و الیه. اصلا رابطه الی و جول سر اتفاقات نسخه دوم هست که به اوجش میرسه. جول تو ذهنی الی همچنان زندست و اتفاقا رابطش با جول هست که انرزی ادامه دادن بهش میده. حتی بعد از اینکه با دینا زندگی خودشو شروع کرده نمی تونه از فکز جول بیرون بیادآخه چرا فکر میکنید اگه نسخه دوم ادامهی داستان جول و الی میبود به یه چیز تکراری و شاد و شنگول تبدیل میشد؟
یعنی نمیتونستن یه داستان قوی، تاریک و خشن با داشتن یکی از بهترین Duo های تاریخ ویدیو گیم بنویسن؟
یا هر بازیای که تو نسخه دومش شخصیت اصلی رو تغییر نداد دیگه ریسک نکرده و چیز جدیدی برا ارائه نداشته، صرفا فن سرویس بوده؟
من درک نمیکنم