اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
اتفاقا منم دقیقا برعکس شما فکر میکنم که چطور ممکنه بعضیا بتونن با ابی ارتباط برقرار کنن... جوری که اگر مسابقه کاراکتر بتل بزارن بین جول و ابی میرن به ابی رای میدن....این افراد 2 عدن.
1-افرادی هستند که واقعا واقعا تونستن با ابی ارتباط برقرار کنن . فیلم بازی نمی کنن و واقعا تونستن تحت تاثر داستان بازی قرار بگیرن و از ابی خوششون امده..خوب کاملا این قابل احترامه
2- دسته دوم کسانی هستند که طرفدار سرسخت نیل دراکمن هستند و اصلا کاری به این ندارن داستان قراره چطور بیان بشه..یعنی اگر متا 7 هم میشد و داستان جور دیگری بیان میشد بازهم هیچ انتقادی رو نمی پذیرفتن و میگفتن هیچ کس هیچی نمی فهمه و فقط ما می فهمیم..اینا هم باید برن کنار هیترایی که ادم شاخ در میاره از ایرادهایی که به بازی میگیرن.
امیدوارم اون کسانی که با ابی کامل ارتباط برقرار کردن و واقعا تحت تاثیر داستان بازی قرار گرفتن از دسته اول باشن.
همه چیزو نباید واضح بگه ولی خیلی از چیزهارو باید توضیح بده ! مخصوصا نکات مهمی که داستانو داره پیش میبره و میخواد نظر مخاطب رو برگردونه . این که چندین نفر اینجا نظرشون این بوده تونسته نشون بده چندین نفر دیگه هم نظرشون مخالفه و نتونسته نشون بده . صفر و صدی نباید نگاه کرد . من برای اپنینگ به اون غمباری که تا سر حد جنون مخاطبو میبره منتظر توجیحات و کاراکتر های توجیه پذیر تری بودم .آقا بازی که نباید همهچی رو واضح توی دیالوگ بگه الان مثلا راجب خیلی کارکترهای فیلمها و ... تئوری میدن فقط و نمیشه گفت که مثلا فیلم باید نشون میداد و ضعفشه. اینی که مثلا چندین نفر اینجا همشون برداشتشون این بوده که ابی به لو و یارا نیاز داشته و دلیلشم عذاب وجدان مرگ جول و جیغ و دادای الی بوده و پس از اون قضیه آروم نمونده پس بازی تونسته که این رو نشون بده. حالات چهره ابی رو ببین موقع مرگ جول که دفعه دوم نشون داده میشه؛ کاملا مشخصه که داره اذیت میشه و اتفاقا خودشم میگه we are done. بعد از اونم توی چندتا دیالوگ میگه که هنوز آروم نشدم و شبا خواب میبینم و وقتی که لو و یارا رو نجات میده میبینیم که خواب میبینه پدرش بهش لبخند زده و آروم شده. یکی از بچهها اینجا چندین صفحه قبل نوشته بود اینی که تامی اول بازی به جول میگه: " اگر من بودم فکر نکنم کار دیگهای جز این میکردم" خارج از کارکتر تامیه. حالا کاری ندارم که واقعا خارج کارکترش هست یا نع ولی خب تامی اون جمله رو گفت که با جول همدردی کنه و باعث بشه آروم بشه یکم. هر جمله کارکتر که دقیقا قرار نیس خبر از سر درونش بده.
همین دیگه حرف منم همینه . هر فن یا مخاطبی یه ظرفیتی داره . الان خود تو ببین میگی اگه الی رو میکشتن دیگه دفاعی نداشتم و میرفتم اتیششون میزدم خوب واقعا خیلی ها هم نتونستن با abby ارتباط قوی بگیرن یا بهتر بگم نتونستن با توضیحات داستان برای حذف شدن جول و بازی کردن با abby کنار بیان . پس طبیعی چنین شکافی ایجاد بشه .من با چیزی که ابی شد کنار اومدم نه با چیزی که میگید احتمالش بود بشه... قطعا با همچین چیزی خودم میرفتم ناتی داگ رو آتیش میزدم
ببین نوید کاملا میفهمم چی میگی . ولی تو بیا از opening بازی و اتفاقاتی که افتاده بررسی کن . نحوه برخورد جول و abby ، نجات دادنش توسط جول . سلاخی کردن جول توسط Abby و التماس های الی . قبر جول و هزاران اتفاق و سکانس دیگه که مخاطبو تا سر حد جنون متنفر میکنه از abby ، وقتی همه اینا اتفاق میافته نمیشه یهو از مخاطب بخوای بگه به به abby خانم بیا روی ماهتو ببوسم و از جونت دفاع کنم و باهات کلیکر بکشم حتی یه سری اتفاق ها می افته مثل همین قضیه به چا دادن دوستاش باعث میشه بدتر از دست abby شاکی هم بشیم و نتونیم هضمش کنیم . من اتفاقا اصلا با نکشتنش مخالف نیستم . من با این استراکچر و سازه داستان مخالفم . بدترین جای ممکن با abby باید اشنا بشیم .منظورم ازون درک نکردن این بود که نمیتونم بفهمم چطور ملت همچنان متنفر هستن از Abby. بعد اون همه ساعت بازی و شخصیت پروازی فوقالعادش چطور یه عده همچنان آخر بازی میگن ابی زنده موند خاک تو سر الی و تیم سازنده.
ببین نوید کاملا میفهمم چی میگی . ولی تو بیا از opening بازی و اتفاقاتی که افتاده بررسی کن . نحوه برخورد جول و abby ، نجات دادنش توسط جول . سلاخی کردن جول توسط Abby و التماس های الی . قبر جول و هزاران اتفاق و سکانس دیگه که مخاطبو تا سر حد جنون متنفر میکنه از abby ، وقتی همه اینا اتفاق میافته نمیشه یهو از مخاطب بخوای بگه به به abby خانم بیا روی ماهتو ببوسم و از جونت دفاع کنم و باهات کلیکر بکشم حتی یه سری اتفاق ها می افته مثل همین قضیه به چا دادن دوستاش باعث میشه بدتر از دست abby شاکی هم بشیم و نتونیم هضمش کنیم . من اتفاقا اصلا با نکشتنش مخالف نیستم . من با این استراکچر و سازه داستان مخالفم . بدترین جای ممکن با abby باید اشنا بشیم
همه چیزو نباید واضح بگه ولی خیلی از چیزهارو باید توضیح بده ! مخصوصا نکات مهمی که داستانو داره پیش میبره و میخواد نظر مخاطب رو برگردونه . این که چندین نفر اینجا نظرشون این بوده تونسته نشون بده چندین نفر دیگه هم نظرشون مخالفه و نتونسته نشون بده . صفر و صدی نباید نگاه کرد . من برای اپنینگ به اون غمباری که تا سر حد جنون مخاطبو میبره منتظر توجیحات و کاراکتر های توجیه پذیر تری بودم .
همین دیگه حرف منم همینه . هر فن یا مخاطبی یه ظرفیتی داره . الان خود تو ببین میگی اگه الی رو میکشتن دیگه دفاعی نداشتم و میرفتم اتیششون میزدم خوب واقعا خیلی ها هم نتونستن با abby ارتباط قوی بگیرن یا بهتر بگم نتونستن با توضیحات داستان برای حذف شدن جول و بازی کردن با abby کنار بیان . پس طبیعی چنین شکافی ایجاد بشه .
ببین نوید کاملا میفهمم چی میگی . ولی تو بیا از opening بازی و اتفاقاتی که افتاده بررسی کن . نحوه برخورد جول و abby ، نجات دادنش توسط جول . سلاخی کردن جول توسط Abby و التماس های الی . قبر جول و هزاران اتفاق و سکانس دیگه که مخاطبو تا سر حد جنون متنفر میکنه از abby ، وقتی همه اینا اتفاق میافته نمیشه یهو از مخاطب بخوای بگه به به abby خانم بیا روی ماهتو ببوسم و از جونت دفاع کنم و باهات کلیکر بکشم حتی یه سری اتفاق ها می افته مثل همین قضیه به چا دادن دوستاش باعث میشه بدتر از دست abby شاکی هم بشیم و نتونیم هضمش کنیم . من اتفاقا اصلا با نکشتنش مخالف نیستم . من با این استراکچر و سازه داستان مخالفم . بدترین جای ممکن با abby باید اشنا بشیم .
یه نکته دیگه :
تمام مدت بازی با ابی هیچ سگی رو نکشتیم در صورتی که هم رتلرها هم ولف ها سگ داشتن. چرا باید با الی چپ و راست سگ کشی راه بندازیم ولی ابی حتی یه سگ هم توی بازی نکشه؟ مطمئنا دلیلی داره. به نظرتون هدف از این تصمیم توی بازی چی بوده؟
میشه برداشتهای مختلفی از اون صحنه کرد، ولی به نظرم الی یه جورایی روابط خودش و جول رو مشابه روابط ابی و لِو دیده. یعنی همونطور که جول براش حکم پدر رو داشت، ابی هم حکم مادر یا خواهر بزرگتر لو رو داشته. وسط خفه کردن ابی یه لحظه یاد صحنهی خوبی از جول میافته (برعکس صحنههای خشن مرگش که قبلاً میدید) و برای همین ابی رو میبخشه و بعدش هم فقط یه جمله میگه: «Go, Just take him».شرمنده وسط این همه ترول میپرم ولی میخوام یه مقدار راجع بع پایان بازی حرف بزنیم
پایان بازی الی موقعی که داره ابی رو میکشه یاد آخرین ملاقاتش با جوئل میافته. توی آخرین دیدارشون بعد از اتفاقات کافه میان با هم حرف میزنن و الی بهش میگه سعی خودم رو میکنم فراموش کنم و جوئل میگه اگه باز هم توی اون موقعیت قرار بگیره باز هم هم همون کار رو میکنه.
بعد از اینکه الی این اتفاقات از جلوی چشمش میگذره تصمیم میگیره ابی رو ول کنه و بهش میگه فقط برو
حالا به نظرتون چی میشه که الی منصرف میشه.
چرا موقع کشتن ابی، فریادهای جوئل و حالت اسفناکش یادش نیومد؟
توی اون آخرین دیدار چی بود که با عث شد بیخیال ابی بشه؟
آیا فکر میکنه جوئل حقش بوده چون گفته باز هم همون کار رو میکنه؟
آیا جوئل رو نبخشیده و دلیلی برای کشتن ابی نداره؟
شما لطف کنین برین دوباره اون پست من رو بخونین..طرف نوشته از این که کسی نمی تونه با ابی ارتباط برقرار کنه تعجب کرده !! من چطور میتونم کسی که زده بهترین شخصیت من رو کشته ارتباط برقرار کنم؟ بحث کشتن جول و قهرمان پروری نیست..شما چرا مسائل رو داری باهم قاطی میکنی؟ جول اگر طبق روایتی دیگه کشته میشد که کارگردان به زور نخواد برای من شخصیت سازی بکنه که من حتما باید ازش خوشم بیاد بحث جور دیگه تموم میشد....متاسفانه بعضی ها تو پارادوکس اخلاقی گیر کردن...طرف میگه جوئل خیلی دوست داره ! ابی رم خیلی دوست داره....اگر از شخصیت ابی خوشت امده و ترجیحش میدی به جوئل قابل احترامه نظرت..اگر در پایان بازی باز هم نفرت داری از ابی باز هم نظر قابل احترامه..ولی این که طرف آخز بازی بیاد بگه به به عجب شخصیت دوست داشتنی و خوبی هست این ابی من که خیلی دوسش دارم بعد از اون طرف قربون صدقه جول بره...ببین من فوق العاده با داستان بازی حال کردم ولی دلیل نمیشه الان ابی رو دوست داشته باشم یا کرکتر مورد علاقه م باشه ! من کاملا ابی رو درک کردم و با داستانش همراه شدم و هدف داستان رو هم فهمیدم ولی ربطی به دوست داشتن اَبی نداره ! اصلا چرا باید حتما یکیو دوست داشته باشیم یا طرف کسی باشیم ؟ بقول خودت مگه کرکتر بتله ؟!!
شما میگی افرادی که تحت تاثیر داستان قرارگرفتن و از ابی خوششون اومده ! تحت تاثیر داستان قرار گرفتن چه ربطی به خوش اومدن یا نیومدن از اَبی داره ؟
متاسفانه همون داستان قهرمان پروری و خیر و شرِ که خب اکثر مشکلات هم به این دلیل بوجود اومده که خیلیا نمیتونن بی طرف و بدون قهرمان ، بازی کنن . چون داستان هدفش اصلا این نیست که بگه حق با کیه یا قهرمان قصه کیه ...
من در TLOU 1 کرکتر مورد علاقه م الی بود که در TLOU 2 هم علاقه م بسیار بیشتر شد . اگر هم بخوام بین جوئل و اَبی یکی رو انتخاب کنم به عنوان کرکتر مورد علاقه م جوئل رو انتخاب میکنم ولی این اصلا ربطی به داستان بازی نداره واسم !
دقیقا نظر من همینایی هست که میگی . من میگم واقعا طبیعیه خیلی از فن ها نتونن با این شخصیت ارتباط برقرار کنن . ولی میبینی که همه این نظرو ندارن و باید حتما خوششون بیاد وگرنه الان نیما بهمون گیر میده میگه سطحی نگرببین تنفر از ابی خیلی عادیه. پادکست گرگ میلر با لارا بیلی صداگذار ابی رو دیدی؟ میگه من خودم رسیدم به بخش بازی با ابی دسته رو گذاشتم زمین از شدت خشم و حالم از ابی بهم میخورد همه اون ابتدا یه حس رو داریم نسبت بهش اما من به شخصه بعد چند ساعت بازی باهاش واقعا بهش علاقهمند شدم. قطعا اونم مثل خیلیای دیگه اشتباهاتی انجام داده که فکر میکرده درسته. برگردی عقب میبینی همه همچین کاری کردن تو دنیای بازی ولی خب اینکه یکی ابی بشه بهترین کرکترش با یکی همچنان متنفر باشه ازش یا حتی یکی حد وسط باشه چیز قابل بحثی نیست هرکی نظری داره
مثلا برگردی عقب بگی کار جول تو پایان نسخه اول درست بود یا نه دوباره چندتا زیرشاخه دیگه ایجاد میشد که اگه الی کشته میشد از کجا معلوم واکسنی درست میشد یا اگه درست میشد به عنوان برگ برنده استفاده میکردن ازش بر علیه بقیه یا اگه الی زودتر میفهمید جول بهش دروغ گفته چه اتفاقی میفتاد مثلا بلافاصله بعد از خروج از بیمارستان. نمیشه واقعا گفت چی کاملا اشتباه بوده چی کاملا درست بوده. واسه هر اتفاق بازی میشه یه توجیه آورد که ممکنه همشون درست به نظر برس اگه ابی دوستاشو به فنا داد الی هم اینکارو کرد. اول الی میره تو مخ تامی واسه انتقام یه سری اتفاقات و تلفات میبینیم بعدش تامی میره سراغ الی میگه برو دنبال انتقام باز یه سری اتفاقات میفته. الی از خیلی چیزا میگذره برای انتقام ابی هم همینطور
کلا دنیای کثیفیه
تو خودتم میدونی به من فحشم بدی سر این بازی ناراحت نمیشم چه برسه به گفتن سطحی نگر چون میدونم خیلی بیش از حد حساسی نسبت به این بازیبیخیال واقعا ، بکشید بیرون از اینکه اَبی چون جوئل رو کشت من نمیخوام باهاش بازی کنم ... بعد میگم سطحی نگری بهتون بر میخوره
اَبی هم یک انسان در اون دنیاست که از قاتل پدرش انتقام گرفته و خوبی ها و بدی های خودش رو داره مثل هر انسان دیگه ای
قاتل پدرش
قاتل پدرش
قاتل پدرش
قاتل پدرش
خداییش ایمان اوردم شما هیترها بازی نمیکنید اصلا فقط نفرت خالص هستید و بچسبید به همین بازی های کنسول محبوبتون حداقل اونجا فرق مارکوس فینیکس و یه ادم عادی تشخیص میدید.از این به بعد ااسم تامی شد اون اسنایپر.لول
دقیقا نظر من همینایی هست که میگی . من میگم واقعا طبیعیه خیلی از فن ها نتونن با این شخصیت ارتباط برقرار کنن . ولی میبینی که همه این نظرو ندارن و باید حتما خوششون بیاد وگرنه الان نیما بهمون گیر میده میگه سطحی نگر
تو خودتم میدونی به من فحشم بدی سر این بازی ناراحت نمیشم چه برسه به گفتن سطحی نگر چون میدونم خیلی بیش از حد حساسی نسبت به این بازی
حالا تو به جای اینکه اینقدر سنگ ابی و باباشو به سینه بزنی یه ذره هم طرف جول باش . چه گیری دادی همه باید بابای abby براشون مهم باشه ؟ بابای abby برای من پشیزی ارزش نداره همونطور که دختر جول و جون الی و نجاتش شاید برای تو ارزش نداشته یا نجاتش اشتباه بوده ! من دوست داشتم الی رو نجات بدم و حقم به بابای abby نمیدم . نظرمم راجع به باباش اینه :
قاتل زوری و خودخواه الی
قاتل زوری و خودخواه الی
قاتل زوری و خودخواه الی
قاتل زوری و خودخواه الی
حالا از من پرسیدن که چرا بقیه تاوان گناه ابی رو دادن ،، نمیدونستم چی بگم ... انگار که اونایی که تو اون اتاق بودن بی گناه بودن ... انگار فقط ابی جوئل و تامی رو لت و پار کرده بود ،، انگار که اونایی که میخواستن مغز الی رو بریزن کف اتاق ، ابی بود ...آقا بخدا داستان abby VS joel نیست ! من شخصا هنوزم کاراکتر مورد علاقم تو لست joel هست و خواهد بود ولی داستان بازی , هدف و پیامی که داشت رو درک کردم . به همین راحتی ! الانم abby رو بیشتر از joel و الی دوست ندارم ولی اگر انتخاب داشتم بازم آخر بازی نمیکشتمش (همین که 2 بار از جون الی و تامی گذشت خودش یه دلیل بزرگ بود که ببخشمش) ابی یه اشتباه کرد و انتقامش رو گرفت نتیجش شد نابودی تمام نزدیکاش و بلاهایی که سرش اومد و خودش هم فهمید که انتقام چقدر میتونه جنبه های منفی داشته باشه چیزی که الی هم بعد از کشتن اون همه آدم فهمید (با این حال که خیلی براش سخت بود)