PlayStation *SPOILER ALERT* گفتگو در مورد داستان The Last of Us Part II (پست اول با دقت خوانده شود)

اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .

 

[kourooshkabir25]

خلاصه داستان بازی

 

[kourooshkabir25]

 

[EAST2WEST]

من از سونی عاجزانه خواهش میکنم بازی بعدی دراکمن رو اول روی xbox و pc عرضه کنند...
بزارن سم ایده های دراکمن رو این عزیزان بگیرن... بعد هفت هشت سال با پادزهری که این عزیزان به ما میدن...بتونیم این ایده های بالاتراز سطح خیلی هارو بازی کنیم

از خداتون باشه بیاد روی PC ، اولاً که بازی میشه 60 فریم دوماً RTX هم هست نیازی ندارین به indirect lighting بعدش visual fidelity بازی 10 برابر میشه سوماً modder ها براتون همچین Abby را آرایش می کنن که بشه Kate Upton

 

[M4JiD]

بازی تمام شد بالاخره.
من خیلی مشکلی تو داستان ندیدم. واقعا. همه چیزش قابل درک و جذاب بود واسم.
بزرگ‌ترین و شاید تنها مشکل من با بازی این بود که باید کارکتری رو کنترل می‌کردم که ازش متنفر بودم. واسم هیچ اهمیتی نداشت. هر چقدر هم داستان رفت جلو و مثلا قرار بود من بیشتر باش همزاد پنداری کنم و بهش اهمیتی بدم بازم تاثیری نداشت. تو هیچ‌ جای بازی پیش خودم نگفتم اها حق با ابیه.
و اینکه رابطه ابی و لو خیلی خیلی جوئل و الی طور بود. لو قرار بود نقش الی کنار جوئل رو برای ابی بازی کنه و اون شخصیت از دست رفته رو رستگار کنه. کل بازی وقتی رابطه‌شون رو میدیدم هی می‌گفتم خب که چی. اوکی. خیلی لوسه و تکراری.
قسمت بد قضیه این بود گیم‌پلی اون بخشی که با ابی بازی می‌کردیم خیلی جذاب‌تر و پیچیده‌تر از بخش الی بود. خب یهو اکشن فیگور ابی رو میذاشتن تو پک و عکسش رو رو باکس بازی چاپ می‌کردن.

 

[Arima Kishou]

بنظرم این فعلا بهترین ویدیو ایی بود که مشکلات داستانی رو توضیح میداد، حداقل توی موقعی که دیگه تقریبا همه دارن به داستان بازی میتوپن...ایشون از یک منظر دیگه میتوپید.
----
This is gold

Spoiler

 

[Alireza717]

 

[Arima Kishou]

از لحاظ نویسندگی هم واقعا نتفلیکسی بود

 

[sajjad++]

PewDiePie Says The Last of Us Part 2 sucks

 

[vivanred]

کاملا قبول دارم. این مشکل شدیدا مربوط میشه به بخش ابی و کرکترهای بیشماری که بهش مرتبط بودن. کلا بیش از حد این بخش شلوغ شد چون نیل میخواسته شما با ابی به زور احساس همزادپنداری کنید. خیلی اشتباه کردن سر ابی. کاش یه شخصیت دیگه انتخاب میکردن با بک استوری ساده تر. مثلا یکی که به مارلین مربوط میشد. حالا خواهرش یا دوس پسر یا بچه اش. اینطوری مخاطب بهتر ارتباط میگرفت باهاش چون با خود مارلین ارتباط گرفته بوده قبلا. انقدر هم کرکتر جدید بهش وصل نمیکردن. چون ایده های بازی خیلی خوبه و اینکه شما رو در نقش قاتل جوئل قرار میده واقعا حرکت هوشمندانه ایه ولی وقتی خود این کرکتر نچسبه، اون ایده ها هم به فنا میره.

به زور ؟ به نظر من برعکس بود میخواست شما دلیل رفتار ابی هم بدونی اتفاقا به نظر من بهترین بخش بازی نمایش نظرات و اتفاقات از دیدگاه افراد دیگه بود اگه همین کار نمیکرد شما فقط آخر بازی با اینکه جول پدر ابی کشته و ابی برای انتقام مثل خود الی به خاطر جول به در دیوار زده احساس اینکه نمیخوای طرف هیچ کدام بگیری پیدا میکنی که واقعا زیبا بود احساس دوگانه احساسی که از مرگ جول در بدترین حالت داشتی و احساس ابی که مهمترین شخص زندگیش از دست داده و هر شب مثل الی کابوس مرگ پدرش میبینه .

زندگی یک دنیای یک طرف نیست که شما بگی این حق داشت اون حق نداشت و از شخصیت های دیگه دنیا فقط یک شیطان بسازی برای کشتن که شخصیت اصلی بازی بیاد بکشتش داستان تمام بشه .


اتفاقا به نظر من ابی خیلی هم کاراکتر خوبی بود یک زن بود که در دنیای به شکل مردانه و انتظارات افراد و شخصیت خودش انقدر رشد داده بود که بتونه انتظارات دوستانش و ... به عنوان یک زن جوری که به عنوان یک مرد روش حساب کنن ایفا میکرد همون زن قوی بر اثر فشار چنان خورد شد که حتی الی با وجود تمام مواردی که گفتی بازم یک احساس دوگانه داشت تا وقتی دعوای بینشون شروع شد و به بهترین شکل به نظر من با فلش بک موضوع خاتمه داد به شخصه دوست نداشتم هیچ کدوم این وسط بمیرن .


یک موضوعی که خیلی برام جالبه گیر دادن به ابی دوستان اگه در طول بازی با الی یا جول هزارن هزار پدر و مادر و ... میکشین بعد وقتی یکی همین احساسی که شما دارین برای انتقام میخواد جواب بده میشه شخصیت بد و نچسب بازی چی چرا چون شخصیت نسخه اول به بدترین شکل ممکن کشته چندتا کله با جول ترکوندیم چندتا خانواده ناقص کردیم ؟ دنیا سیاه و سفید نیست بلکه بیشتر خاکستری هر کسی برای خودش دلیلی داره و شخصیت داره اگه دوستان شخصیت زن قوی ندیدن یا تلاش کنه خودش ثابت کنه مشکل از نظر دارکمن نیست که شخصیت به این خوبی مثل ابی خلق کرده که شما در طول بازی هم ازش ناراحت باشین هم براش ناراحت باشین هم بخواین بمیره هم نخواین بمیره این دوگانگی بوجود امده دلیلش شخصیت پردازی خوب ابی .

 

[Alireza717]

به زور ؟ به نظر من برعکس بود میخواست شما دلیل رفتار ابی هم بدونی اتفاقا به نظر من بهترین بخش بازی نمایش نظرات و اتفاقات از دیدگاه افراد دیگه بود اگه همین کار نمیکرد شما فقط آخر بازی با اینکه جول پدر ابی کشته و ابی برای انتقام مثل خود الی به خاطر جول به در دیوار زده احساس اینکه نمیخوای طرف هیچ کدام بگیری پیدا میکنی که واقعا زیبا بود احساس دوگانه احساسی که از مرگ جول در بدترین حالت داشتی و احساس ابی که مهمترین شخص زندگیش از دست داده و هر شب مثل الی کابوس مرگ پدرش میبینه .

زندگی یک دنیای یک طرف نیست که شما بگی این حق داشت اون حق نداشت و از شخصیت های دیگه دنیا فقط یک شیطان بسازی برای کشتن که شخصیت اصلی بازی بیاد بکشتش داستان تمام بشه .


اتفاقا به نظر من ابی خیلی هم کاراکتر خوبی بود یک زن بود که در دنیای به شکل مردانه و انتظارات افراد و شخصیت خودش انقدر رشد داده بود که بتونه انتظارات دوستانش و ... به عنوان یک زن جوری که به عنوان یک مرد روش حساب کنن ایفا میکرد همون زن قوی بر اثر فشار چنان خورد شد که حتی الی با وجود تمام مواردی که گفتی بازم یک احساس دوگانه داشت تا وقتی دعوای بینشون شروع شد و به بهترین شکل به نظر من با فلش بک موضوع خاتمه داد به شخصه دوست نداشتم هیچ کدوم این وسط بمیرن .


یک موضوعی که خیلی برام جالبه گیر دادن به ابی دوستان اگه در طول بازی با الی یا جول هزارن هزار پدر و مادر و ... میکشین بعد وقتی یکی همین احساسی که شما دارین برای انتقام میخواد جواب بده میشه شخصیت بد و نچسب بازی چی چرا چون شخصیت نسخه اول به بدترین شکل ممکن کشته چندتا کله با جول ترکوندیم چندتا خانواده ناقص کردیم ؟ دنیا سیاه و سفید نیست بلکه بیشتر خاکستری هر کسی برای خودش دلیلی داره و شخصیت داره اگه دوستان شخصیت زن قوی ندیدن یا تلاش کنه خودش ثابت کنه مشکل از نظر دارکمن نیست که شخصیت به این خوبی مثل ابی خلق کرده که شما در طول بازی هم ازش ناراحت باشین هم براش ناراحت باشین هم بخواین بمیره هم نخواین بمیره این دوگانگی بوجود امده دلیلش شخصیت پردازی خوب ابی .

این ویدیو رو ببین نشون میده که چرا خیلیا با شخصیت ابی ارتباط برقرار نمیکنن

 

[kourooshkabir25]

Joel in The Last of us 1 beginning: I don’t trust you Marlene
Joel in The Last of us 1 ending: I don’t trust you Marlene so imma kill you
Joel in The last of us 2: HOWDY STRANGER LETS BE FRIENDS AND PLAY GOLF​

 

[vivanred]

این ویدیو رو ببین نشون میده که چرا خیلیا با شخصیت ابی ارتباط برقرار نمیکنن

من نیازی نداره ویدیو ببینم خودم بازی تمام کردم شما بازی تمام کردی ؟ یا داری از روی ویدیو و نظر یکی دیگه نظر میدی ؟

نظر خودت چیه ؟ من برام نظر یکی که بازی انجام نداده و فقط از روی حرف بقیه نظر میده حتی 1% هم ارزش نداره .

اینکه شخصیت یک نفر بیای تو یک ویدیو بخوای چسبندگی یا نچسبی توضیح بدی من برات برای تمام شخصیت های بازی میتونم این کار انجام بدم حتی شخصیت های که دوستشون دارم .

بعدشم جمع کنین این نوع ویدیو گزاشتن بازی تمام کردی بیاد صحبت کنیم ببینم چی شخصیت نچسب زنی که قوی ؟ زنی که تمام زندگیش در حال تلاش که خودش ثابت کنه به پدرش به دوستاش به عشقش به خانوادش ؟ چیش ؟ چون زنه قوی؟

 

[kourooshkabir25]

Joel in TLOU part 1: I don’t trust anyone

Joel in TLOU2: Hi my name is Joel, here is my younger brother tommy, we got wifi, the wifi password is zombies557, we hide our guns down in the basement in case you guys want to do any shooting or even shoot me if you want and shit I got a golf club collection even, you can beat me to death with it if you’d like.​

 

[DedSec88]

به زور ؟ به نظر من برعکس بود میخواست شما دلیل رفتار ابی هم بدونی اتفاقا به نظر من بهترین بخش بازی نمایش نظرات و اتفاقات از دیدگاه افراد دیگه بود اگه همین کار نمیکرد شما فقط آخر بازی با اینکه جول پدر ابی کشته و ابی برای انتقام مثل خود الی به خاطر جول به در دیوار زده احساس اینکه نمیخوای طرف هیچ کدام بگیری پیدا میکنی که واقعا زیبا بود احساس دوگانه احساسی که از مرگ جول در بدترین حالت داشتی و احساس ابی که مهمترین شخص زندگیش از دست داده و هر شب مثل الی کابوس مرگ پدرش میبینه .

زندگی یک دنیای یک طرف نیست که شما بگی این حق داشت اون حق نداشت و از شخصیت های دیگه دنیا فقط یک شیطان بسازی برای کشتن که شخصیت اصلی بازی بیاد بکشتش داستان تمام بشه .


اتفاقا به نظر من ابی خیلی هم کاراکتر خوبی بود یک زن بود که در دنیای به شکل مردانه و انتظارات افراد و شخصیت خودش انقدر رشد داده بود که بتونه انتظارات دوستانش و ... به عنوان یک زن جوری که به عنوان یک مرد روش حساب کنن ایفا میکرد همون زن قوی بر اثر فشار چنان خورد شد که حتی الی با وجود تمام مواردی که گفتی بازم یک احساس دوگانه داشت تا وقتی دعوای بینشون شروع شد و به بهترین شکل به نظر من با فلش بک موضوع خاتمه داد به شخصه دوست نداشتم هیچ کدوم این وسط بمیرن .


یک موضوعی که خیلی برام جالبه گیر دادن به ابی دوستان اگه در طول بازی با الی یا جول هزارن هزار پدر و مادر و ... میکشین بعد وقتی یکی همین احساسی که شما دارین برای انتقام میخواد جواب بده میشه شخصیت بد و نچسب بازی چی چرا چون شخصیت نسخه اول به بدترین شکل ممکن کشته چندتا کله با جول ترکوندیم چندتا خانواده ناقص کردیم ؟ دنیا سیاه و سفید نیست بلکه بیشتر خاکستری هر کسی برای خودش دلیلی داره و شخصیت داره اگه دوستان شخصیت زن قوی ندیدن یا تلاش کنه خودش ثابت کنه مشکل از نظر دارکمن نیست که شخصیت به این خوبی مثل ابی خلق کرده که شما در طول بازی هم ازش ناراحت باشین هم براش ناراحت باشین هم بخواین بمیره هم نخواین بمیره این دوگانگی بوجود امده دلیلش شخصیت پردازی خوب ابی .

مردم به ابی گیر میدن چون تو کل tlou1 رو از دید جول و الی بازی میکنی ولی ابی تو 1-2 ساعت اول ظاهر شدنش میزنه کارکتری که این همه چیزو باش تجربه کردی میکشه. اگه فلش بکا ابی رو قبل مرگ جول گذاشته بودن به احتمال زیاد مردم کمتر از ابی بدشون میومد ولی نویسنده بازی تصمیم گرفت وقتی دیگه از کارکتر متنفر شدی بیاد بگه "راستی ابی اونقدم بد نیستا! ببین میره با باباش گورخر نجات میده!" من برا باباش بیشتر خود ابی دلم سوخت.

 

[vivanred]

Joel in TLOU part 1: I don’t trust anyone

Joel in TLOU2: Hi my name is Joel, here is my younger brother tommy, we got wifi, the wifi password is zombies557, we hide our guns down in the basement in case you guys want to do any shooting or even shoot me if you want and shit I got a golf club collection even, you can beat me to death with it if you’d like.

بهتر این مسخره بازی تمامیش کنی اصلا چیز جالب و خنده داری نیست انسان ها تغییر میکنن انسان ها اشتباه میکنن ماهیت انسان که اشتباه کنه اینکه از جول بت ساختین برای خودتون مسخره ترین کاریه که میتونین بکنین .

بعدشم در اون لحظه با تمام مشکلات بهترین گزینه کاری بود که جول و تامی کردن بعدشم گزشت اون زمان که جول هر کسی میرسید میکشت یا از ادم ها بیزار بود داشت بین کلی ادم که هر روز بهشون اضافه میشدن زندگی میکرد و اعتماد به افراد جدید نیازمند زندگی در اون محیط بود اینجوری بود همه کسایی که نزدیک گیت بیس اولیه میشدن باید جول و تامی بقیه میکشتن و نه کسی راه میدادن نه به کسی اعتماد میکردن .