اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
PlayStation *SPOILER ALERT* گفتگو در مورد داستان The Last of Us Part II (پست اول با دقت خوانده شود)
- Thread starter Nima
- تاریخ آغاز
اقا جان من که مشکلی ندارم با این طرز تفکر . دارم میگم اونایی که 2013 هم همین نظرو داشتن دمشون گرم . ولی اونی که یهو فهمیده ای وای عجب کار بدی کردیم اون npc رو کشتیم داره خودشو گول میزنه . متوجهی شدی الان منظورمو ؟
شاید تو در دنیای اخرالزمانی که درک کردی حقی برای جول و الی در نظر نگرفتی و حق رو فقط به بابای abby میدی . ولی من اینطوری نیست نظرم چون سال 2013 هم این نظرم نبود ! خود کارگردان میاد یه سری دیالوگ رد و بدل شده بین مارلین و دکتر و ابی و پدرش نشون میده که میبینیم خود یارو نه از درست شدن واکسن اطمینان داره و نه از کاری که داره انجام میده . حتی جوابی هم برای ابی نداره و فقط اشک میریزه.
حالا این قضیه npc از نظر تو مسخرست ؟ اوکی .از نظر منم اون توجیه شماها که تیر از نیم متری خورده تو کله یارو و کاسه خون راه افتاده ولی میگید نه اینجا کمونه کرده خیلی مسخرست . چون تو یه احتمال 100 درصدی باید زوری 1 درصد احتمال رو در نظر بگیریم و 99 درصدش رو بیخیال بشیم !
ببین خیلیا دارن خیلی چیزا میگن، من دارم با افرادی بحث میکنم سر داستان که کاملا به وقایع و اتفاقات هر دو بازی واقف هستند.
دقیقا خصوصیت تک بعدی بودن خودت رو داری نسبت میدی به من!
یعنی الان من میگم حق فقط با ابی و پدرش و مارلین هست
از روز اول داریم خودمونو جر میدیم که باید به همه حق داد و از بالا داستان رو دید، ولی انگار نه انگار، آخرشم شدیم مرید فایرفلایز
عجب ! من به تو نگفتم تک بعدی فکر میکنی ولی تو داری این تهمتو به امثال ماها میزنی . در حالی که کاملا بر عکسه گویا ! اصلا لازم نیست شماها بگید از بالا باید به داستان نگاه کرد . مثلا فکر میکنید خیلی چیز خاصی رو کشف کردید ؟ببین خیلیا دارن خیلی چیزا میگن، من دارم با افرادی بحث میکنم سر داستان که کاملا به وقایع و اتفاقات هر دو بازی واقف هستند.
دقیقا خصوصیت تک بعدی بودن خودت رو داری نسبت میدی به من!
یعنی الان من میگم حق فقط با ابی و پدرش و مارلین هست
از روز اول داریم خودمونو جر میدیم که باید به همه حق داد و از بالا داستان رو دید، ولی انگار نه انگار، آخرشم شدیم مرید فایرفلایز
خود نویسنده و کارگردان داره به راحتی با نوع روایت و پلات هاش اینو میگه و نیاز به تشخیص خاص و پیچیده ای نداره . صد بارم گفتیم بحث ما اینه که کلیت داستان یه ایده عالی هست . اما ایا موفق بوده بتونه چنین دیدی رو برای مخاطب به خصوص فن های نسخه اول به وجود بیاره ؟ ایا تمامی مخاطبین که از زاویه بالا نگاه کردن تونستن به دو طرف حق بدن ؟ تونستن با شخصیت abby همزادپنداری کنن ؟ و هر کسی که نتونسته با شخصیت abby همزادپنداری کنه فقط به خاطر تعصب روی جول بوده؟ توجیهات ضعیف داستان و همچنین شخصیت پردازی ضعیف abby مزید بر علت نشده که نتونیم نگاهی خوب و از بالایی نسبت به داستان داشته باشیم و با abby ارتباط برقرار نکنیم ؟ p.s : جواب به این سوالاتی که بولد و قرمز رنگ کردم قطعا پایان دهنده بحث ما خواهد بود . ایا تنها علت ارتباط برقرار نکردن با abby تعصب مخاطب روی جول هست وهیچگونه ضعف و مشکلی در شخصیت پردازی ابی ، پلات ها و توجیحات داستان وجود نداشته؟
آخرین ویرایش:
خود کارگردان داره حق رو به ابی میده؟!! عجب...
آقا یکی منو از این تاپیک بن کنه تا سکته نکردم
آقا یکی منو از این تاپیک بن کنه تا سکته نکردم
نوشتم لازم نیست شماها بگید خود کارگردان و نویسنده داره اینو میگه که باید داستان رو از دید بالا نگاه کنید . نه این که حق رو به ابی میده ! اتفاقا هدفش اینه که حقی به کسی نده . یکی از نمونه هایی که گفتم اصلا کامنت هامو نمیخونی یا میخونی و حالا که جوابی واسه سوالم نداری زده جاده خاکیخود کارگردان داره حق رو به ابی میده؟!! عجب...
آقا یکی منو از این تاپیک بن کنه تا سکته نکردم
من اون قسمت رو متوجه نشدم ولی فرقی توی بحثمون نمیکنه !نوشتم لازم نیست شماها بگید خود کارگردان و نویسنده داره اینو میگه که باید داستان رو از دید بالا نگاه کنید . نه این که حق رو به ابی میده ! اتفاقا هدفش اینه که حقی به کسی نده . یکی از نمونه هایی که گفتم اصلا کامنت هامو نمیخونی یا میخونی و حالا که جوابی واسه سوالم نداری زده جاده خاکی
در ضمن من نگفتم ما کشف کردیم ! تو داری میگی هیچ حقی برای الی و جوئل قائل نیستید که من اون جواب رو بهت دادم . خودت حرف میذاری تو دهن من و بعدش که جواب میدم میگی تو کشف نکردی ؟!!
ولی در مورد اینکه هرکی نتونسته ابی رو درک کنه یعنی روی جول تعصب داره، حداقل در مورد خودت صدق میکنه با توجه به چیزایی که در مورد Part 1 میگی و اینکه کسی که کلا از اولش ذهنیتش روی دختر npc بسته شده هرکاریش کنی نمیتونه اون دختر npc رو درک کنه.
و اینکه تو حتی انکار میکنی که خود الی راضی بوده به عمل. تو اصلا قبول نمیکنی که توی Part 1 فایرفلایز هم حق داشتن که بخوان کار خودشون رو انجام بدن در نتیجه Part 2 هر اتفاقی توش بیفته برات قانع کننده نیست، چون اونا از اول هیچ حقی ندارن از نظر تو...
خوب دیگه . نظر من اینه که جوابی که داری میدی یعنی دقیقا نگاه تعصبی ! در واقع بحث نقد و بررسی داستان رو شخصی کردی ! ما که اینجا به شخص کار نداریم . به من تهمت بزن و حق نده اوکی
میشه به یکی دیگه حق بدی که به خاطر تعصب روی جول نه ! ولی به دلیل ضعف در شخصیت پردازی abby و توجیحات ضعیف داستانی نتونسته با abby کنار بیاد ؟ یا کلا ضعفی در این دو مورد وجود نداره اصلا و دیده شدن هر ضعفی علتش تعصب روی جول هست ؟ همونطور که گفتم پاسخ به این سوال به صورت کلی پایان دهنده بحث ما هست . ادامه دادنشم که دیگه تکرار مکرراته به قول خودت .p.s : چطوری من رو جول تعصب دارم ولی وقتی کشتنش تو بیرون از اینجا با هم دیگه ذوق میکردیم از این اتفاق ساختار شکن ؟ یعنی صبح جمعه ساعت 10 اینا بود دقیقا
چه تعصبیه اخه که از مرگش استقبال کنم !موفق باشیم
ویرایش کردم جواب دادم ...خوب دیگه . نظر من اینه که جوابی که داری میدی یعنی دقیقا نگاه تعصبی ! در واقع بحث نقد و بررسی داستان رو شخصی کردی ! ما که اینجا به شخص کار نداریم . به من تهمت بزن و حق نده اوکی
موفق باشیم
خوندم نیما قانع نشدم ! ولی هم تو و طرفداران این داستان ، هم نیل دراکمن
و هم کلیت این داستان رو دوست دارم قول میدم اخرین کامنتم تو این تاپیک باشه چون احسانم از اون طرف شاکی شده خواستار پایان بحث هست تازه این کامنت جدیدارو نخونده در نهایت هم این که من 80 درصد برداشت های تو از داستان رو قبول دارم .
آقا عجب بازی ای بود. چسبید اساسی! 38 ساعت لذت ناب. روی survival رفتم و بیچاره شدم ولی چسبید، چون هر 7-8 سال یکبار یه همچین چیزایی میاد، دیگه باید استفاده کرد، وجب به وجب.
داستانش خیلی زیبا و خلاق روایت شد، خــــــــــــیـــــــلی. در آخر هم به زیبایی به پایان رسید. من آخرش خیلی آروم گرفته بودم و از طرفی ناراحت که باید با بازی خداحافظی کنم تا پارت سه....
چه موزیک متنی داشت.. اون قسمتش که داریم میرسیم به جسی موزیکش خیلی خفن و استرسی بود.
وای اونجاش که نورپردازی قرمز داره، یه سری ولف و infected بودن، انداختمشون به جون هم، چقدر طبیعی بود رفتارها و صدا گذاری، فریاد ها اصلا چه صحنه ای شده بود... دهنشون سرویس.....
وای ولی بدترین جاش اون rat king بود اون پایین بیمارستان...هرچی داشتم خالی کردم تا بمیره، من خیلی horror باز نیستم..دیگه خودتون تصور کنید...همون اولش نورا گفت پایین بیمارستان فلان بهمان، گفتم اوه اوه اوه...
و این اتفاقش هم خیلی جالب بود که پارت یک اولش سارا میمیره، پارت دوم هم اولش جول از دنیا میره ?
پارت سه کی...؟ دینا توسط یه اعضای یه فرقه ای بهش تجاوز میشه و میکشنش، الی با بچه ش فرار میکنن و دوباره انتقام... xD یا نه بچه ش رو هم میبرن با خودشون حالا الی باید بره دنبالش D: ... هشت سال باید صبر کنیم
فقط و فقط یه چیزیش میتونست بهتر بشه اینکه به scars بیشتر پرداخت میشد شاید جالب تر میشد، من تصورم این بود که اوه اینا چقدر دارک هستن دیگه و باید رهبرشون کی باشه و اینا ولی خب یه جور دیگه جمع بندی شد که خوب بود در کل، چون اینقدر درگیری و چیزای دیگه بود که اون موقع خودم همچین حسی نداشتم، الان به ذهنم خطور کرد.
بریم تا سایبرپانک! D:
داستانش خیلی زیبا و خلاق روایت شد، خــــــــــــیـــــــلی. در آخر هم به زیبایی به پایان رسید. من آخرش خیلی آروم گرفته بودم و از طرفی ناراحت که باید با بازی خداحافظی کنم تا پارت سه....
چه موزیک متنی داشت.. اون قسمتش که داریم میرسیم به جسی موزیکش خیلی خفن و استرسی بود.
وای اونجاش که نورپردازی قرمز داره، یه سری ولف و infected بودن، انداختمشون به جون هم، چقدر طبیعی بود رفتارها و صدا گذاری، فریاد ها اصلا چه صحنه ای شده بود... دهنشون سرویس.....
وای ولی بدترین جاش اون rat king بود اون پایین بیمارستان...هرچی داشتم خالی کردم تا بمیره، من خیلی horror باز نیستم..دیگه خودتون تصور کنید...همون اولش نورا گفت پایین بیمارستان فلان بهمان، گفتم اوه اوه اوه...
و این اتفاقش هم خیلی جالب بود که پارت یک اولش سارا میمیره، پارت دوم هم اولش جول از دنیا میره ?
پارت سه کی...؟ دینا توسط یه اعضای یه فرقه ای بهش تجاوز میشه و میکشنش، الی با بچه ش فرار میکنن و دوباره انتقام... xD یا نه بچه ش رو هم میبرن با خودشون حالا الی باید بره دنبالش D: ... هشت سال باید صبر کنیم
فقط و فقط یه چیزیش میتونست بهتر بشه اینکه به scars بیشتر پرداخت میشد شاید جالب تر میشد، من تصورم این بود که اوه اینا چقدر دارک هستن دیگه و باید رهبرشون کی باشه و اینا ولی خب یه جور دیگه جمع بندی شد که خوب بود در کل، چون اینقدر درگیری و چیزای دیگه بود که اون موقع خودم همچین حسی نداشتم، الان به ذهنم خطور کرد.
بریم تا سایبرپانک! D:
اونجا که الی میره بیمارستان St. Mary بعد از چند سال که بزرگتر شده بود و یک واکمن پیدا میکنه، مگه باطری دستگاه تا الان نباید شارژش خالی میشده باشه؟
البته خالی هم بشه، شاید میرفت یه باطری پیدا میکرد مینداخت تووش خیلی مهم نیس پس.
البته خالی هم بشه، شاید میرفت یه باطری پیدا میکرد مینداخت تووش خیلی مهم نیس پس.
نه آقا من کاری ندارم به بحث خداییش. گفتم وقتی توی لوپ باطل میفته خودتونو اذیت نکنید. من خودم بشخصه تو این بحثا خسته شدم چون دید آدما با هم فرق میکنه. یکی تونسته با ابی کنار بیاد یکی نتونسته. ولی همینکه بحثای خوبی شکل گرفت و به کسی هم توهین شد جای تشکر از دو طرف داره.خوندم نیما قانع نشدم ! ولی هم تو و طرفداران این داستان ، هم نیل دراکمن
اشتباه تایپی بود منظورم نشد بودجان؟
داستان رو به کل اشتباه گرفتی ... اگه قرار بود به ابی حق بدیم ... پس باید به الی هم حق می‌دادیم و آخر بازی باید ابی رو میکشتیمعجب ! من به تو نگفتم تک بعدی فکر میکنی ولی تو داری این تهمتو به امثال ماها میزنی . در حالی که کاملا بر عکسه گویا ! اصلا لازم نیست شماها بگید از بالا باید به داستان نگاه کرد . مثلا فکر میکنید خیلی چیز خاصی رو کشف کردید ؟
p.s : جواب به این سوالاتی که بولد و قرمز رنگ کردم قطعا پایان دهنده بحث ما خواهد بود . ایا تنها علت ارتباط برقرار نکردن با abby تعصب مخاطب روی جول هست وهیچگونه ضعف و مشکلی در شخصیت پردازی ابی ، پلات ها و توجیحات داستان وجود نداشته؟
تازه بازی رو تموم کردم
از لحظه مرگ جوئل به بعد خیلی با استراتژی و داستان سرایی ناتی داگ حال کردم و عاشق اتمسفر دارک و بی رحم بازی شدم و این اطمینان در من حاصل شده بود که قرار نیست با کلیشه هپی اندینگ مواجه بشم؛ بلکه قراره یه داستان خشن و بی رحم رو به سرانجام برسونم. و خوشبختانه تا لحظه های آخر بازی همینطور بود که حدس زدم
اما الان که بازی رو تموم کردم واقعا نا امید شدم
من اصلا با پایان بازی حال نکردم و انگار یه سطل آب یخ ریختن رو تنم وقتی Ellie بیخیال کشتن Abby شد. یا باید Ellie می‌مُرد یا Abby. یکی از این دوتا باید وسط اون دعوا کلکشون کنده میشد
اصلا انگار یه ساندویچ رو بخوری اما قبل از گاز زدن لقمه آخر یکی با لگد بزنه زیر دستت و ساندویچ کوفتت بشه
هرچقدر هم تصمیم سازندگان منطقی بنظر بیاد برای پایان بندی، باز من از این پایان بندی متنفرم
از لحظه مرگ جوئل به بعد خیلی با استراتژی و داستان سرایی ناتی داگ حال کردم و عاشق اتمسفر دارک و بی رحم بازی شدم و این اطمینان در من حاصل شده بود که قرار نیست با کلیشه هپی اندینگ مواجه بشم؛ بلکه قراره یه داستان خشن و بی رحم رو به سرانجام برسونم. و خوشبختانه تا لحظه های آخر بازی همینطور بود که حدس زدم
اما الان که بازی رو تموم کردم واقعا نا امید شدم
من اصلا با پایان بازی حال نکردم و انگار یه سطل آب یخ ریختن رو تنم وقتی Ellie بیخیال کشتن Abby شد. یا باید Ellie می‌مُرد یا Abby. یکی از این دوتا باید وسط اون دعوا کلکشون کنده میشد
اصلا انگار یه ساندویچ رو بخوری اما قبل از گاز زدن لقمه آخر یکی با لگد بزنه زیر دستت و ساندویچ کوفتت بشه
هرچقدر هم تصمیم سازندگان منطقی بنظر بیاد برای پایان بندی، باز من از این پایان بندی متنفرم
کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند
Google