PlayStation Silent Hill 2 Remake

1666219058148.jpg

• عنوان Silent Hill 2 ساخته Bloober Team معرفی شد
• ساخته شده با Unreal Engine 5
• بازی انحصاری زمانی PS5 می باشد، همینطور برای PC هم منتشر میشود.
• حضرات Masahiro Ito و Akira Yamaoka برای تولید موسیقی بازی به طور نزدیک با Bloober همکاری کردند.
• کارگردان بازی Mateusz Lenart می باشد که Creative Director عنوان Medium بود .
• دوربین روی شانه و گیمپلی مدرن دارد
• طراحی صدای جدید
• تاریخ انتشار 2023

اطلاعات رسمی در مورد انجین بازی و ویژگی های بازی برای پلیرهای PS5 توسط بلوبرتیم (ترجمه اختصاصی):
عنوان Silent Hill 2 Remake ساخته شده با Unreal Engine 5 هست و ما در حال به‌روزرسانی آن هستیم. ما با امکانات Unreal Engine 5، شهر مه آلود و شوم را به روش هایی زنده می کنیم که تا این لحظه غیرممکن بود. این بازی بازیکنان PS5 را از نظر بصری، شنیداری و احساسی، بی اندازه به وجد خواهد آورد.

برخی از ویژگی‌های Unreal Engine 5 که واقعاً خواهند درخشید، Lumen و Nanite هستند. با این ویژگی ها گرافیک بازی را به سطوح جدید، بسیار دقیق و واقع گرایانه ارتقا می دهیم.

تکنیک Lumen یک راه حل برای نورپردازی جهان بازی است که کاملاً پویا است که بلافاصله به تغییرات صحنه و نور واکنش نشان می دهد. این بدان معناست که نور به طور واقع بینانه با محیط تعامل دارد، درست مانند دنیای واقعی باعث میشود کل محیط بازی به صورت طبیعی تری نورپردازی می شود.
از سوی دیگر، فناوری Nanite ابزار شگفت انگیزی برای طراحان سطوح است. با این تکنیک آن‌ها می‌توانند جهان‌هایی با جزئیات فوق‌العاده و محیط‌های واقعی‌تر ایجاد کنند که ظاهر و احساسی تقریباً واقعی دارند.

ویژگی های جدید PS5 اگرچه فقط گرافیک نیست. بسیاری از فضای استرس زای سایلنت هیل از موسیقی و طراحی صدا در آن ناشی می شود. به لطف قابلیت‌های صوتی سه بعدی PS5، بازیکنان می‌توانند مسیر دقیقی را که صدا از کدام طرف می‌آید را تعیین کنند. موتور صوتی WWise یک جلوه صوتی واقعی و باورپذیر ایجاد می کند که به بازیکنان کمک می کند احساس کنند واقعاً در بازی هستند.

البته کنترلر DualSense را فراموش نمی کنیم. ما قبلاً با عنوان قبلی خود یعنی The Medium نشان داده‌ایم که می‌توانیم در مورد بازخورد لمسی و محرک‌های تطبیقی بسیار خلاق باشیم. ما ایده‌های جدید بیشتری را برای Silent Hill 2 ارائه می‌کنیم، اما اجازه دهید فعلاً این را یک راز نگه داریم.

آخرین پیشرفت بزرگی که می خواهم به آن اشاره کنم، فناوری ذخیره سازی SSD است. جریان فوق سریع داده ها به این معنی است که بازیکنان هیچ صفحه بارگیری را نمی بینند، زیرا آنها به طور یکپارچه کل شهر Silent Hill را کاوش می کنند.

با استفاده از این فناوری‌ها، امیدواریم Silent Hill 2 را برای طرفداران قدیمی و جدید تجربه‌ای دلهره آور تر و فراموش‌نشدنی‌تر کنیم. ما مطمئن هستیم که می توانیم آن حس یونیک را در مورد عناوین کلاسیک فرقه ای را تکرار کنیم و جانی تازه در گیم پلی آن ببخشیم. نتیجه نهایی یک بازی سایلنت هیل خواهد بود که گرافیک و صدایی بهتر از هر بازی قبلی دارد. در حالی که توسعه هنوز تمام نشده است، ما نمی توانیم منتظر باشیم تا طرفداران آن را تجربه کنند.


 
آخرین ویرایش:
منم امروز تموم کردم و به عنوان اولین تجربه از این سری شاهکار بود :x :x
فقط الان ده ها سوال تو ذهنم اومده که باید ببینم چه جواب هایی تو نت میتونم پیدا کنم !

در مورد داستان آنجلا هم متوجه نشدم آیا کشتن پدر متجاوزش کار اشتباهی بوده که به سایلت هیل فراخونده شده ؟ و اینکه در سکانس آخر اون شعله ها در پله هایی که به سمتش میره یعنی برمیگرده به اون زندگیش که شبیه جهنم شده یا خودکشی میکنه ؟
 
منم امروز تموم کردم و به عنوان اولین تجربه از این سری شاهکار بود :x :x
فقط الان ده ها سوال تو ذهنم اومده که باید ببینم چه جواب هایی تو نت میتونم پیدا کنم !

در مورد داستان آنجلا هم متوجه نشدم آیا کشتن پدر متجاوزش کار اشتباهی بوده که به سایلت هیل فراخونده شده ؟ و اینکه در سکانس آخر اون شعله ها در پله هایی که به سمتش میره یعنی برمیگرده به اون زندگیش که شبیه جهنم شده یا خودکشی میکنه ؟
نه لزوما معلوم نیست کل قضیه این طور باشه جیمز هم میگفت همسرش سه سال پیش توسط بیماری مرده در حالی که سه روز پیش توسط خودش کشته شده بود .اون شعله ها در اصل طوری هستن که آنجلا سایلنت هیل میبینه برای هر کس این شهر به صورت متفاوتی دیده میشه مثلا ادی اکثرا از دهانش بخار میاد و به صورت یک جای سرد میبینه یا لورا چون پاک و نعصومه شهر عادی میبینه و خبری از فاگی ورد و آدر ورد نیست.به صورت نمادین هر شخصی گناهانش به صورت آن چه در ضمیر ناخودآگاهش میگذره دیده میشه مثلا جیمز اون مانکن هایی که میکشه حالت جنسی دارن و به خاطر این که به خاطر سرکوب میل جنسی و ناراحتی از نداشتن رابطه با ماری اونو میکشه و غرایز جنسی باعث گناهش شدن
 
منم امروز تموم کردم و به عنوان اولین تجربه از این سری شاهکار بود :x :x
فقط الان ده ها سوال تو ذهنم اومده که باید ببینم چه جواب هایی تو نت میتونم پیدا کنم !

در مورد داستان آنجلا هم متوجه نشدم آیا کشتن پدر متجاوزش کار اشتباهی بوده که به سایلت هیل فراخونده شده ؟ و اینکه در سکانس آخر اون شعله ها در پله هایی که به سمتش میره یعنی برمیگرده به اون زندگیش که شبیه جهنم شده یا خودکشی میکنه ؟
دلیل حضور آنجلا به خاطر کشتن پدر متجاوزش نبود و همینطو ادی هم کسی نکشته بود صرفا یک نفر که مسخرش کرده بود زخمی کرده و فرا ر میکنه ولی خودش فکر می کنه اونو کشته. آنجلا و ادی هر دو توی جهنمی خودشون ساخته بودن گیر افتاده بودن به نظرم دلیل حضورشون در سایلنت هیل این هستش که هر دو سعی نمی کنند از این جهنم بیرون بیان حتی آنجلا قصد انجام خودکشی داره.در اصل نا امیدی از ادامه زندگی گناه اونها بوده .یکی از دوستان نقد جالبی در تاپیک بحث و تبادل گذاشته بود اینکه جیمز می تونست به هر دوی اونها در اوایل بازی کمک بکنه تا از این وضعیت رها بشند ولی جیمز فقط به فکر پیدا کردن مری هست و هیچ توجهی به اونها نداره . صرفا با یک تعارف دروغین کمک به اونها میکنه .این هم باز خصلت خودخواهی جیمز نشون میده .همونطور که به خاطر همین خصلت مری میکشه . جیمز زمانی که لازمه کمکش از آنجلا و ادی دریغ میکنه تا اینکه اونها هردو در جهنمی که ساختن غرق میشن و کاری دیگه از دست جیمز بر نمیاد.شاید جیمز با کمک به اونها تا حدی گناهش بخشیده میشد ولی اینکارو نمیکنه
 
آخرین ویرایش:
دلیل حضور آنجلا به خاطر کشتن پدر متجاوزش نبود و همینطو ادی هم کسی نکشته بود صرفا یک نقر که مسخرش کرده بود زخمی کرده و فرا ر میکنه ولی خودش فکر می کنه اونو کشته. اآنجلا و ادی هر دو توی جهنمی خودشون ساخته بودن گیر افتاده بودن به نظرم دلیل حضورشون در سایلنت هیل این هستش که هر دو سعی نمی کنند از این جهنم بیرون بیان حتی آنجلا قصد انجام خودکشی داره.در اصل نا امیدی از ادامه زندگی گناه اونها بوده .یکی از دوستان نقد جالبی در تاپیک بحث و تبادل گذاشته بود اینکه جیمز می تونست به هر دوی اونها در اوایل بازی کمک بکنه تا از این وضعیت رها بشند ولی جیمز فقط به فکر پیدا کردن مری هست و هیچ توجهی به اونها نداره . صرفا با یک تعارف دروغین کمک به اونها میکنه .این هم باز خصلت خودخواهی جیمز نشون میده .همونطور که به خاطر همین خصلت مری میکشه . جیمز زمانی که لازمه کمکش از آنجلا و ادی دریغ میکنه تا اینکه اونها هردو در جهنمی که ساختن غرق میشن و کاری دیگه از دست جیمز بر نمیاد.شاید جیمز با کمک به اونها تا حدی گناهش بخشیده میشد ولی اینکارو نمیکنه
یه چیز جالب تر این وسط هم اینکه اخر بازی موقعی که انجلا و جیمز تو همون راه پله اتش گرفته هم می بینند و یک جورایی دنیا هاشون تداخل پیدا می کنه برای چند لحظه انجلا شکل حرف زدنش عوض می شه و به جیمز می گه
Maybe you think you can save me? Will you love me? Take care of me? Heal all my pain
یک‌ جورایی انگار داره دنیا جیمز انجلا هم می بینه و با این حرف هاش کمی بهش تیکه می ندازه که انقدر ادای آدم خوب ها رو در نیار.

اضافه کنم طبق نظر یکسری از گیمر ها که جیمز و بقیه مردن و بعد به سایلنت هیل امدن(سایلنت هیل مثل برزخ می دونند) انجلا می شه گفت خودکشی کرده بعد از اینکه پدر و احتمالا مادرش کشته و از سر پشیمونی کشتن مادرش شاید دنبال مادرش می گرده تو سایلنت هیل
چون انگار مادر انجلا حکم سنگر اخر براش داشته و اون هم یک جایی بهش گفته
Even Mama said it - I deserved what happened.

کلا برداشت ها خیلی زیاد هست :D
 
جا داره بگم اگر از ue درست استفاده بشه چقدر خفن میتونه باشه امیدوارم همه گیر تر بشه بعضی جاها انگار دنیای واقعیه


این بازی رو حتما 4k ری تریسینگ روشن با دسته PS5 هدفون با کیفیت و مهم تر از همه 30 فریم بازی کنید نمیدونم چرا ولی DLSS رو روشن کردم فریم چسبید به سقف رفت 60 70 ولی باز بستمش چون نمیدونم به چه دلیلی لذت 30 فریم تو این بازی بیشتره تا 60 فریم انگار بازی سر و سنگین تره
اگرم کنسول دارید بزارید رو مد کیفیت و سی فریم
 
آنجلا

البته مثل این که آنجلا مادرشو کشته, چون منم فکر میکردم پدرشو کشته ولی با یکی از دوستان صحبت می کردم گفت آنجلا مادرشو کشته. نمی دونم شایدم هر دو
 
عجب تجربه فوق العاده ای بود. Silent Hill 2 میشه گفت از اون اثراست که نه تنها به عنوان یه بازی ویدیویی فوق العاده هست بلکه بعد هنریش اون رو تبدیل به یه تجربه منحصر به فرد میکنه. به من پایان In Water افتاد که واقعا تلخ بود.
اگه بخوام یه مقایسه با بازی Alan Wake 2 انجام بدم (با توجه به نزدیک بودن فضا و سبک بازی ها) به طور کلی Alan Wake 2 پکیج با کیفیت تری به خصوص در زمینه لول دیزاین (مرحله هتل) و گرافیک ارایه میده. که خب طبیعی هم هست درواقع داریم یک ریمیک رو با یه بازی مدرن مقایسه میکنیم. ولی با اینحال من خیلی بیشتر تونستم از نظر داستانی با SH ارتباط برقرار کنم (البته لول دیزاین SH هم خیلی خوب بود). از مشکلات روایی AW2 بخوام بگم یکیش اینه که اینقدر دنیای بازی برای جذاب شدن پیچیده شده که ارتباطش رو با دنیای واقعی از دست داده و من نمیتونم واقعا با شخصیت ها و دغدغه هاشون همزادپنداری کنم. از اونور تمام شخصیت ها مدام درحال حرف زدن درمورد فضای تاریک متافیزیک بازی هستن و همش سعی میکنن دلیل و منطق بیارن و حتی یه اداره هست که کل کارش تحقیق رو این دنیا هست. کل این قضیه باعث میشه من به عنوان مخاطب خیلی نرم سراغ رمز نگاری و بیشتر درگیر اتصال موارد داستانی بازی های رمدی میشم. در مقابل سایلنت هیل سعی نمیکنه الکی پیچیده کنه و خیلی ساده مسایل رو روایت میکنه. از اونور با اینکه کلی اتفاقات عجیب داره رخ میده ولی نمیره سراغ اینکه شخصیت ها سه ساعت درمورد تک تک اتفاقات صحبت کنن و هر دودقیقه دلیل براشون بیاره. و چقدر شخصیت ها و دغدغه هاشون برام قابل لمسن. همه ما تو زندگی و جامعه با این مشکلات رو به رو میشیم و درموردشون میشنویم و ممکنه تجربه میکنیم.
واقعا کار سایلنت هیل در گفتن داستان انجلا در قالب ویدیوگیم ستودنیه. حتی بعد گذشت چند سال بعید میدونم بازی دیگه ای باشه که رو این موضوع مهم و حساس دست گذاشته باشه. چقدر ریمیک در بازگویی روایت و مراحل عالی عمل کرد. به نظر من انجلا پدرش رو کشت و چون مادر شاهد این اتفاق بوده مجبور میشه مادر رو هم بکشه ولی وجدانش نتونسته با مرگ مادر کنار بیاد و در سایلنت هیل دنبالش میگرده. همینطور که جیمز دنبال مری میگرده. چقد طراحی باس مربوط به انجلا هوشمندانه و ترسناک بود. در ظاهر انگار یک تختی هست که دو نفر روی هم خوابیدن و داره تجاوز اتفاق میفته.
البته هنوز برام سواله لورا چرا اومده بود به سایلنت هیل. یکی از حدسام اینه که لورا درواقع بچه ای هست که جیمز و مری هیچوقت نتونستن داشته باشن.
اکتینگ کاراکترها در سطح خیلی بالایی قرار داره و به نظرم بازیگر نقش ماریا به شدت میدرخشه. همزمان حس مرموز بودن و مظلوم بودن رو در طول بازی نشون داد.
بزرگترین مشکل بازی به نظرم دوربینش بود که موقع مبارزه تو فضای بسته واقعا اذیت میکرد. بازی به نظرم جا داشت یکی دوساعت کوتاه تر باشه.
ولی من برداشت دیگه ای از مانکن ها دارم


اگر وجود مانکن ها در جهت نشان دادن گناه هوس رانی و شهوت پرستی جیمز هستش، پس چرا هیچ اشاره ای به این نقطه ضعف جیمز در طول بازی نشده و حتی جیمز رو میبینیم که به خوبی در برابر شهوت رانی های ماریا مقاومت میکنه؟ من فکر میکنم برداشتمون از مانکن ها و نسبت دادنمون به این حس جیمز درست نیست.
برداشت من از مانکن ها به همون مسایل جنسی برمیگرده . اینکه چرا جیمز در طول بازی در مقابل ماریا مقاومت میکنه و کلا درمورد این مسایل صحبتی نمیکنه به نظر به خاطر اینه که جیمز خودش رو یک همسر وفادار و آدم بسیار خوب میدونه و به عنوان این آدم وارد شهر شده. با اینحال در واقعیت احتمالا میرفته استریپ کلاب و حتی روی یکی از استریپرها چهر مری رو تصور کرده. در سایلنت هیل تمام ویژگی های منفیش به عنوان هیولا در دنیای بیرونیش نمایان شده. اگه دقت کنی وقتی به هویت واقعی خودش اخر بازی پی میبره و میفهمه که از روی نفرت ماری رو کشته هیولاهای بیرون ضعیف میشن و میمیرن.
 
آخرین ویرایش:
خب منم بازی رو تموم کردم و لازم دونستم یه سری توضیحات بدم

اسپویل سنگین داستان بازی و پیش زمینه از داستان کلی
سایلنت هیل رو هرکس به یه شکل میبینه با توجه به چیزایی که تجربه کرده.
جیمز دشمنا رو اکثرا به شکل زن میبینه بخاطر اینکه مدت زیادی توی بیمارستان بوده و با پرستارا سر و کار داشته و میل جنسی خودش رو هم سرکوب میکرده. اگه دقت کنید این موجودایی که اول بازی میان و استفراغ پرت میکنن، یچیزی شبیه کفش پاشنه بلند پاشونه! یا این موجودایی که مخفی میشن کلا دو تا پایین تنه هستن که بهم چسبیدن. یا همینطور پرستارا که سکسی هستن و یا اینکه ماریا یه نسخه از زن جیمز هست ولی به مقدار زیادی سکسی تر.

راجع به شهر سایلنت هیل

این محل قبل از مهاجرت آمریکایی ها، توسط سرخپوستا استفاده میشده و یه خدایی رو میپرستیدن که مرده و میخوان دوباره زندش کنن و این خدا قراره بهشت رو خلق کنه و مردم رو از درد و زجر نجات بده! وقتی مهاجرا میان، دین خودشون که اکصرا مسیحی بودن رو با عقاید سرخپوستای اینجا قاطی میکنن و یه Cult تشکیل میدن به نام the order.
این order اوایل زیاد محبوب نبوده و مسیحیا محالفش بودن ولی بعدا به همه جای شهر نفوذ میکنه و خیلی قوی میشن. اینا برای بازگردوندن خداشون توی یه قربانی یا مرسام مذهبی که دارن نیاز به خون 21 گناهکار دارن و به همین علت هست که گناهکارا به سمت این شهر جذب میشن و قسمتای مختلفی از داستان هر گناهکار شاهد هستیم.

ولی من برداشت دیگه ای از مانکن ها دارم

اگر وجود مانکن ها در جهت نشان دادن گناه هوس رانی و شهوت پرستی جیمز هستش، پس چرا هیچ اشاره ای به این نقطه ضعف جیمز در طول بازی نشده و حتی جیمز رو میبینیم که به خوبی در برابر شهوت رانی های ماریا مقاومت میکنه؟ من فکر میکنم برداشتمون از مانکن ها و نسبت دادنمون به این حس جیمز درست نیست.
یه عده هستن که در تماس با جنس مخالف در دنیای واقعی به شدت خودشون رو کنترل میکنن و درون گرا هستن ولی چیزی که توی ذهنشون میگذره بسیار متفاوته!
 
آخرین ویرایش:
آنجلا

البته مثل این که آنجلا مادرشو کشته, چون منم فکر میکردم پدرشو کشته ولی با یکی از دوستان صحبت می کردم گفت آنجلا مادرشو کشته. نمی دونم شایدم هر دو
نه فقط پدر شو کشته.مادرش یکجور تنها پناهش بوده. گفته میشه قبری که اول بازی آنجلا جلوش ایستاده در اصل قبر مادرش بوده.یعنی مادر ش خیلی وقت پیش مرده
 
دوستانی که سوالای زیادی براشون پیش اومده میتونن به این پست مراجعه کنن...بهترین پست انجمن همینه به نظر من نزدیک 20 سال پیش هم ایجاد شده:

بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

----

خب بازی تموم شد...تجربه فوق العاده نابی بود که یه بازی که جزء بهترین بازیهای عمرت باشه رو با استانداردهای حالا تجربه کنی...بیشترین لذت رو کسایی بردن که نسخه 2001 رو بازی نکرده باشن بدون شک مطمئنم این ریمیک یکی از بهترین بازیهای عمرشونه...

اما میدونید چرا سایلنت هیل 2 یه شاهکار داستانی خاصه؟

چون داستان بازی اوقدر قوی بود که نیازی به انحراف و کم و زیاد کردن چشمگیر نداشت...گیم پلی...شخصیتها و...بازی فقط و فقط از نظر فنی نیاز به دگرگونی داشت...تغییر ، حذف و یا اضافه کردن بعضی المان ها هم بخاطر مطابقت با استاندارد های جدید بود نه بخاطر کمبود و ضعف.

همه بازیهای اینجور نیستن....من همیشه به بعضی دوستان که اصرار به این دارن ای کاش فلان بازی ریمیک بشه میگم دوست عزیز نذارید حس نوستالژی پرستی بتون غالب بشه اون بازی برای اون زمان بکر و شاهکار بود اما نه داستان و نه گیم پلی بدرد بخوری داشت...

یکی ازم بپرسه بهترین بازی عمرت چیه بدون درنگ میگم مکس پین...نسخه اول مکس پین اصلا دید منو به گیم تغییر داد...اما با این حال میگم ریمیک مکس پین 1 باید یه ریبوت خیلی خیلی عمیق باشه...باید بازی رو از پایین تا بالا بکوبن و از نو بسازن...برای رسیدن به استاندارد حالا داستان نیاز به تغییر و غنی تر شدن داره...گیم پلی نیاز به تغییر داره...لول دیزاین...شخصیت پردازی و...و...و......



پ ن:
اینهمه تعریف شد از بازی من یخورده سر مسائل فنی بازی ریزتر بودم بذارید یه ایرادی هم بگیرم:
بازی یه مشکل فنی داشت و اون این بود که گاهی اوقات پیش میومد که برای استفاده از بعضی آبجکتها (وسیله، درب، نقطه سیو بازی..) میرفتی کنارش اما اون نشانگر استفاده فعال نمیشد و باید مکس میکردی و یه تکونی میخوردی تا فعال بشه...
که این قضیه سر فاینال باس دهنمو سرویس کرده بود و بارها خونواده اعضای بلوبر رو دعا کردم...یعنی گاهی پیش میومد تا میخواستی یه دارو یا مهمات رو از کنار پنجره برداری بایستی کنارش یه مکسی میکردی تا میتونستی برش داری که تو این مدت باس بازی 6 بار چنگکهاشو کرده بود تو ک.ون جیمز.:(
 
آخرین ویرایش:
آنجلا

البته مثل این که آنجلا مادرشو کشته, چون منم فکر میکردم پدرشو کشته ولی با یکی از دوستان صحبت می کردم گفت آنجلا مادرشو کشته. نمی دونم شایدم هر دو
تا جاییکه یادمه از نسخه ارجینال، آنجلا پدر و برادرش رو کشته ولی مادرش تونسته فرار کنه. نکته جالبش اینجاست ما نمیدونیم آنجلا توی سایلنت هیل دنبال مادرشه تا اون رو پیدا کنه یا دنبالشه تا اون هم مثل پدر و برادرش بکشه! بنظرم اینکه آنجلا مادرش رو کشته مثل خیلی موارد داستانی SH2 از اون مواردی هستش که بازی تصویر سازی رو میذاره در اختیار پلیر. همینش باعث خاص بودن یا قدیمی نشدن داستان های سری SH میشه.

-------------------------------------------

من چند روز پیش بازی رو شروع کردم و از اونجایی که این سری جز سری مورد علاقمه اصلا عجله ای توی تموم کردنش ندارم. دیشب تا وارد آپارتمان Blue Creek شدم. ولی دلیل اینکه دارم پست میدم اینه، بازی یه سری جزییات فنی داره که واقعا سورپرایز کنندست. من اصلا انتظار همچین دقت به جزییاتی رو از Bloober نداشتم.

مثلا توی قسمتی از بازی که کاتسین هستش James وقتی میخواد یه دری رو باز کنه یه ماده سیاه رنگی هستش که دستش بهش آغشته میشه! (این ماده ی سیاه رنگ توی سری SH همیشه بوده ولی بماند این موضوع اینجا مهم نیست) جالب اینجاست وقتی شما وارد گیمپلی میشی بعد اون کاتسین تا یه مدت اون ماده سیاه رنگ هنوزم روی کف دست James هستش. همچین جزییاتی رو شما فقط توی یه سری بازی با بودجه خیلی بالا میبینین و اصلا از بلوبر همچین انتظاری ندارین.
مورد دوم وقتی دارین پازل اول رو حل میکنیم، شما اگه محل دیسک موزیک پلیر رو توی حالت اول شخص روی اجکت رها کنین توی گیمپلی هم به همون شکل میمونه. ولی خودتون میدونین توی 99% بازیها یه حالت ثابت داره و اینقدر به جزییات اهمیت داده نمیشه.
مورد بعدی، نسخه ارجینال یه اتاقی یه جنازه رو میبینیم که توی یخچال خورد شده، اون صحنه رو بلوبر به بهترین شکل در آوردن، و من اصلا یادم نبود این صحنه.

و مورد آخر که همتون میدونین چقدر توی عناوین شبک وحشت و مخوصا سری SH مهم بوده اتمسفر بازیه که اینجا بلوبر واقعا سنگ تموم گذاشته. یعنی اصلا انتظار همچین نتیجه ای رو از بلوبر نداشتم. مثلا مه بازی واقعا طبیعی درست شده. یا مثلا اولین بار، وقتی میخواین از پله ها وارد طبقه دوم یا سوم بشین، واقعا اتمسفر عالی کار شده. که شدیدا منو یا P.T. کوجیما انداخت که بنظرم بهترین اتمسفر رو برای یه بازی Horror داشت.
SILENT HILL 2_20241017193940.jpg
SILENT HILL 2_20241017230535.jpg

خلاصه با اینکه فقط 20% از بازی رو کامل کردم ولی بنظرم بهترین ریمیک های نسل 9 تا اینجا Demon's Souls, Resident Evil 4 و Silent Hill 2 بوده. امیدوارم قسمت سایلنت هیل 1 و 4 همین الانش شروع به ریمیکش کرده باشن. مخصوصا قسمت 4 که ایده های خفنی میشه داشت برای زمان خودش. خلاصه باشد از این سورپرایز ها، واقعا تجربه ی لذت بخشی هست.
 
من سر حمله ناگهانی مانکن ها تا اینجا توی بیمارستان قشنگ دو سه بار موهای پام سیخ شده! فقط شبا در حد نیم ساعت بازی میکنم تا قشنگ هم نسخی بازی رو بکشم هم بازی زود تموم نشه... عجب چیزیه واقعا. کاش زمانی که ده بار رزیدنت اویل 4 تموم میکردم رو چندتا دیواس، اینو بازی میکردم تو بچگی و...
 
برای بار دوم دارم بازیو میرم. کلا یه اره برقی گرفتم دستم و نگران هیچی نیستم. نه برام ایتم مهمه نه هیچی. فقط میدوئم اینور‌ اونور. هر جک و جونوری هم جامپ کنه, برام مهم نیست :دی چون‌ به خودم قبولوندم که هر گوشه ای ممکنه یه جونوری باشه و اونقدر سریع راه میرم که اصلا سورپرایز نمیشم :دی
اگر خیلی حساسید روی جامپ اسکر ها, حالت رنگ رنگیه بازی رو فعال کنین. اینجوری دشمنا هرجا باشن رنگشون قرمز میشه :دی
 
خوشحالم تونستم دوباره یکی از بهترین اثار صنعت مدیا رو تموم کنم و تبریک میگم به کسایی که برای اولین بار این سری رو تجربه کردن. به شخصه وقتی نسخه ps2 رو تموم کردم درک چندانی نداشتم از کلیت ماجراش ولی الان له عنوان یه مرد تنهای ۳۲ ساله که اسیر زندگی روزمره شده عمیقا و از ته دل با بازی ارتباط گرفتم.

لوک رابرتز ویس اکتور جیمز ساندرلند بدون هیچ شک و شبهه‌ای باید جایزه بهترین پرفورمنس سال رو بگیره.

همین یه ویدیو کافیه واسه دادن جایزه بهش:

 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or