Alias Grace
سریال عالی بود و واقعا چسبناکه ، دیدنش الان که این پست میبینین دانلودش کنین فقط
8/10
Rate your last seen TV Series [پست اول تاپیک خوانده شود]
- Thread starter Oceanic 6
- تاریخ آغاز
Alias Grace
سریال عالی بود و واقعا چسبناکه ، دیدنش الان که این پست میبینین دانلودش کنین فقط
8/10
Chuck
7.5/10
سریال بدی نبود...لحظات فانی داشت هرچند اواسط فصل سوم مخصوصا اپیزود 15 بشدت خسته کننده و تکراری شده بود ولی تا انتهای فصل کم کم بهتر شد هرچند به جذابیت دو فصل ابتدایی نمیرسید.
یه مورد ازار دهنده همیشگی که تو همه سریال ها و فیلم ها برای من وجود داره، مبارزاتی هست که درش یه نفر با دست خالی چندین نفر مسلح رو ناکار میکنه! تو این سریال این مورد به وفور یافت میشه!
7.5/10
سریال بدی نبود...لحظات فانی داشت هرچند اواسط فصل سوم مخصوصا اپیزود 15 بشدت خسته کننده و تکراری شده بود ولی تا انتهای فصل کم کم بهتر شد هرچند به جذابیت دو فصل ابتدایی نمیرسید.
یه مورد ازار دهنده همیشگی که تو همه سریال ها و فیلم ها برای من وجود داره، مبارزاتی هست که درش یه نفر با دست خالی چندین نفر مسلح رو ناکار میکنه! تو این سریال این مورد به وفور یافت میشه!
سریال YOU
بعد از 3-4 ماه که سریال رو گرفته بودم 1 قسمتش رو بیشتر ندیدم چند روز پیش که دیدم فصل دومش اخر همین ماه میاد گفتم کامل ببینم چجوریاست در کمال تعجب خیلی خوب بود چند تا قسمت خیلی خفن داره داستانش و بازی ها هم خوبه رو به قوی خلاصه اگه سایکوپت دوست دارین سریال خوبیه پیشنهاد میشه حتما.
امتیاز هم من 8.5 از 10 به صورت کلی ولی خب قسمت 10/10 هم داشت واسه من
بعد از 3-4 ماه که سریال رو گرفته بودم 1 قسمتش رو بیشتر ندیدم چند روز پیش که دیدم فصل دومش اخر همین ماه میاد گفتم کامل ببینم چجوریاست در کمال تعجب خیلی خوب بود چند تا قسمت خیلی خفن داره داستانش و بازی ها هم خوبه رو به قوی خلاصه اگه سایکوپت دوست دارین سریال خوبیه پیشنهاد میشه حتما.
امتیاز هم من 8.5 از 10 به صورت کلی ولی خب قسمت 10/10 هم داشت واسه من
اول یکی از قسمت ها روانشاسه 1 چیزی پیشنهاد میده اگه به حرفش گوش کنید بعدش سریال رو ببینید کلا داستان فرق میکنه
Breaking Bad با اختلاف برام بهترین سریالی هست که تا امروز دیدم
My Brilliant Friend
نمرش 9.5 از نظرمن
ارزشش فوق العاده
از اون سریالاست که تو فکرتون میمونه
Bojack Horseman
0/10
ژانر Adult Animation ژانریه که اگه ازش درست استفاده بشه میتونه یه آدم بالغ رو به مدت 30-40 دقیقه به طور کل ببره توی یه دنیای دیگه. طوری که گذر زمان رو متوجه نشه. یکی از دلایلش اینه که دست سازنده واسه هر ایده ای، خیلی بازه. میتونه مثل شوی ریک اند مورتی کهکشان نوردی کنه و توی چند دقیقه یه citadel عظیم فضایی رو منفجر کنه. چیزای دست نیافتنی مثل این. اما شوی مرداسبی درباره زندگی روزمره سلبریتی های هالیوودی و دغدغه هاشون هست. خُب این به من چه؟! گور بابای همشون! چرا باید زندگیای احمقانشون پشت صحنه برای من جالب باشه؟! که البته 90 درصدشم چیزی جز تلاش مضبوحانه برای جلب توجه پاپاراتزی ها و مجلات زرد نیست. واقعا شاشیدم توی ایده این سریال که بعنوان یه چیز ناب ازش یاد میشه.
برم چند دست Hotline Miami 2 بزنم تا اثر گند و لزج این سریال رو از ذهنم پاک کنه.
Heartland Season 13
0/10
سابقه ی آشنایی من با این سریال برمیگرده به سال ها پیش با اون دوبله احمقانه GEM TV.
از همون اپیزود اولی که دیدم به قول انگلیسی ها it clicked with me. جو صمیمانه country و فضای آرامش بخشی که سریال داشت. البته که از همون سیزن اول سریال مخصوص تینیج گِرل ها بود ولی باز پرداخت خوب کاراکترهای مرد مثل جک و تای قضیه رو بالانس میکرد. اما مثل هرچیزی که زیادی کشش بدی عَنِ قضیه درمیاد این سریال هم برای feed دادن به فن بیس معلوم الحالش بیش از پیش بسمت sissy شدن پیشرفت و با ازدواج تای و اِمی هم دیگه تعلیقی در این رابطه باقی نمونده. سریال به ماجراهای خاله زنکی مبتذل و پیش پا افتاده کشیده شده و واقعا تحمل یک ربعش هم عذاب آوره.
The Witcher Netflix adaptation
3/10
من سه ماه پیش فکر کنم همون موقع که اومد و هایپش بود ندیدم و عوضش رفتم سراغ کتابا چون گیم رو هم بازی نکرده بودم و هیچ ایده ای نداشتم که چیه دو تا کتاب اول که فصل اول این abomination از روش یعنی اقتباس شده بود رو خوندم که sword of destiny و last wish بود و خیلی قشنگ بود دو سری حالت داستان کوتاه طور که آدمو خیلی جذب شخصیت ها خصوصن شخصیت گرالت می کنه. بعد که ایده بدست اوردم نقدا رو خوندم که چقدر این سریال افتضاحه و فلان و باز ندیدم سریال رو توی یوتوب چند تا ادیت جالب ازش دیدم و بالاخره دل به بیابون زدم و نشستم دیدم و حالم بد شد. یعنی دو قسمت اول افتضاح بود و هیچیش به کتاب نرفته بود تنها کسی که شاید یکم با روح (؟) بازی می کرد خود هنری کویل در نقش گرالت بود که اون پیچ و خم شخصیت رو درست نشون نمی داد، از قسمت سوم به بعد که قضیه ی استریگائه بود خوب شد ولی سر بازیگر تریس خیلی حرص خوردم که یه ننه جون برای کاراکتری که باید ظاهری نوجوون گونه داشته باشه طبق کتاب گذاشته بودن و بخاطر الف های سیاه پوست کلی حرص خوردم، ولی دروغ نمیگم یکم هوک شدم ببینم چطوری میشه بازیگر ینیفر علی رغم اینکه اصلن و اصلن و اصلن شبیه توصیفات کتاب بود، بد بازی نمی کرد حداقل از قسمت چهارم بهتر بود بازیش انگار گرم کرده بود پسره که نقش دندلایون ( یسکیر وات د فاک) بازی می کنه هم بد نبود ولی چیزی که من تو کتاب تصور می کردم مرد تر بود یعنی سن و سال بزرگتر ولی مهم نیست نسبت به افتضاحات بسیاری که این سریال داشت این چیزی نیست که بخوایم گیر بدیم و اما زمان بندی توی روایت داستان توی سریال افتضاح و وحشتناک بود، یه جا ( که البته چند جا بود) اگر اشتباه نکنم اشتباه کرده بودن مثلن دندلایون رو پیرش نکرده بود در حالیکه بیست و خورده ای میگذشت از زمانی که گرالت رو دیده بود توی قسمت دوم فکر کنم anyway... آممم اون جنگل بروکیلون افتضاح محض بود اصلن هیچیش مثل کتاب نبود هیچی حتی اشاره ای به کتاب نداشت اگر اسمش رو نمی گفتم فکر می کردم یه چیز جدید خودشون سر هم کردن
کلن نمی تونم بگم ازش متنفر بودم ولی می تونم بگم شبیه سریال فانتزی دو زاریای بعد از ظهر های جمعه س که آدم محض سرگرمی و خنده نگاه می کنه
اگر اهل ویچر هستین نذارین با این سریال گول بخورین داستان ویچر واقعن محشره من کتابا رو تا کتاب چهارم خوندم و فوق العاده س فوق العاده تقریبن همسطح گات هست که حیفه خونده نشه. اگر گیم رو بازی کردین کتاب رو بخونین منم بعد از کتاب گیم رو بازی می کنم چون گویا می گن خیلی خوبه.
Good Omens
10/10
من خیلی وقت پیش دیدم قبلتر از افتضاحه ویچر و اما کتاب رو زودتر خونده بودم باز و محشر بود. گود اومنز میشه گفت وابسته ترین اثر تلویزیونی به کتاب بود و حتی بعضی جاهاش از کتاب بهتر بود. و حتما توصیه میشه ببینید سه بار دیدم و هر سه بار با تموم وجودم لذت بردم. گفته نماند که کتاب رو دوبار خونده بودم و محشر بود
3/10
من سه ماه پیش فکر کنم همون موقع که اومد و هایپش بود ندیدم و عوضش رفتم سراغ کتابا چون گیم رو هم بازی نکرده بودم و هیچ ایده ای نداشتم که چیه دو تا کتاب اول که فصل اول این abomination از روش یعنی اقتباس شده بود رو خوندم که sword of destiny و last wish بود و خیلی قشنگ بود دو سری حالت داستان کوتاه طور که آدمو خیلی جذب شخصیت ها خصوصن شخصیت گرالت می کنه. بعد که ایده بدست اوردم نقدا رو خوندم که چقدر این سریال افتضاحه و فلان و باز ندیدم سریال رو توی یوتوب چند تا ادیت جالب ازش دیدم و بالاخره دل به بیابون زدم و نشستم دیدم و حالم بد شد. یعنی دو قسمت اول افتضاح بود و هیچیش به کتاب نرفته بود تنها کسی که شاید یکم با روح (؟) بازی می کرد خود هنری کویل در نقش گرالت بود که اون پیچ و خم شخصیت رو درست نشون نمی داد، از قسمت سوم به بعد که قضیه ی استریگائه بود خوب شد ولی سر بازیگر تریس خیلی حرص خوردم که یه ننه جون برای کاراکتری که باید ظاهری نوجوون گونه داشته باشه طبق کتاب گذاشته بودن و بخاطر الف های سیاه پوست کلی حرص خوردم، ولی دروغ نمیگم یکم هوک شدم ببینم چطوری میشه بازیگر ینیفر علی رغم اینکه اصلن و اصلن و اصلن شبیه توصیفات کتاب بود، بد بازی نمی کرد حداقل از قسمت چهارم بهتر بود بازیش انگار گرم کرده بود
پسره که نقش دندلایون ( یسکیر وات د فاک) بازی می کنه هم بد نبود ولی چیزی که من تو کتاب تصور می کردم مرد تر بود یعنی سن و سال بزرگتر ولی مهم نیست نسبت به افتضاحات بسیاری که این سریال داشت این چیزی نیست که بخوایم گیر بدیم و اما زمان بندی توی روایت داستان توی سریال افتضاح و وحشتناک بود، یه جا ( که البته چند جا بود) اگر اشتباه نکنم اشتباه کرده بودن مثلن دندلایون رو پیرش نکرده بود در حالیکه بیست و خورده ای میگذشت از زمانی که گرالت رو دیده بود توی قسمت دوم فکر کنم anyway... آممم اون جنگل بروکیلون افتضاح محض بود اصلن هیچیش مثل کتاب نبود هیچی حتی اشاره ای به کتاب نداشت اگر اسمش رو نمی گفتم فکر می کردم یه چیز جدید خودشون سر هم کردنکلن نمی تونم بگم ازش متنفر بودم ولی می تونم بگم شبیه سریال فانتزی دو زاریای بعد از ظهر های جمعه س که آدم محض سرگرمی و خنده نگاه می کنه
اگر اهل ویچر هستین نذارین با این سریال گول بخورین داستان ویچر واقعن محشره من کتابا رو تا کتاب چهارم خوندم و فوق العاده س فوق العاده تقریبن همسطح گات هست که حیفه خونده نشه. اگر گیم رو بازی کردین کتاب رو بخونین منم بعد از کتاب گیم رو بازی می کنم چون گویا می گن خیلی خوبه.
Good Omens
10/10
من خیلی وقت پیش دیدم قبلتر از افتضاحه ویچر و اما کتاب رو زودتر خونده بودم باز و محشر بود. گود اومنز میشه گفت وابسته ترین اثر تلویزیونی به کتاب بود و حتی بعضی جاهاش از کتاب بهتر بود. و حتما توصیه میشه ببینید سه بار دیدم و هر سه بار با تموم وجودم لذت بردم. گفته نماند که کتاب رو دوبار خونده بودم و محشر بود
Truth Be Told 2019
5/10
مینی سریالی است که با توجه به بازیگران قدرتمندش چندان در قصه گویی خوب عمل نمی کند. شروع سریال بسیار گنگ است و بدون هیچ مقدمه ای قهرمان را در وسط قصه قرار می دهد. دلیل حضور خودجوشانه قهرمان در صحنه دادگاه سکانس اول سریال خودش اولین ایراد است و دیگری اینکه چه قدر یک پادکست اینترنتی تاثیر گذار و قدرتمند است که پرونده جنایی جنجالی را به تنهایی پوشش دهد. پلیس که باید در برخی از صحنه ها حضور جدی داشته باشد ندارد و خانم به ظاهر مارپل و سیاه پوست باید به تنهایی بزرگترین معمای قتل 20 ساله اخیر را حل کند؟! پرسپکتیو سریال هم به نون نرخ جامعه آمریکا امروز جلو می رود؛ قهرمان سیاه پوست، مظنون نئونازی و سفیدپوست های شرور. زیاد زننده نیست ولی تا حدودی غیر قابل تصور پیش می رود. دیدن آرون پاول بسی لذت بخش است ولی احساس می کنید که همان جسی پینکمن را در این سریال نقش آفرینی می کند؟!
بنظرم سریالای بدی رو که یک قسمت دیدین و چرت بوده هم بیاین اینجا نمره بدین باز یه نفر دیگه نیاد ببینه همون تایمو ازش بگیره و دو دستی تو سر خودش بزنه
Outsider
3/10
بنظرم سریال فقط تو ساخت یه جژو تاریک موفق بوده
از قسمت اول تاریکی شروع میشه و هر قسمت میره جلو تاریک تر میشه
داستان آبکی داره جوری که از اول میدونی آخر چی میشه فقط خواستن هی کشش بدن
بازیگرای کم عمق و ترسناکی داره
بنظرمم بیشتر بخاطر همینه که سبک سریال Horror شده وگرنه چیز دیگه ای نداره
خیلیا هم گفتن قسمت 9هش فقط خوبه اونو نمیدونم ولی تا قسمت 5 هیچی نداشت
Outsider
3/10
بنظرم سریال فقط تو ساخت یه جژو تاریک موفق بوده
از قسمت اول تاریکی شروع میشه و هر قسمت میره جلو تاریک تر میشه
داستان آبکی داره جوری که از اول میدونی آخر چی میشه فقط خواستن هی کشش بدن
بازیگرای کم عمق و ترسناکی داره
بنظرمم بیشتر بخاطر همینه که سبک سریال Horror شده وگرنه چیز دیگه ای نداره
خیلیا هم گفتن قسمت 9هش فقط خوبه اونو نمیدونم ولی تا قسمت 5 هیچی نداشت
bojack horseman ارتباط نگرفتم
شاید اینجا گفتن superjail! رو شبیه ریک اند مورتی قویتر ولی
شاید اینجا گفتن superjail! رو شبیه ریک اند مورتی قویتر ولی
Crashing 2016 (UK)
4/10
کرشینگ برخلاف فلیبک یک کمدی کلیشه ای عاری از درام و مملو از شوخی های ج*سی و بذله گویانه است که شخصیت های کاغذی اش تنها به دنبال ارضا تمایلات ج*سی خود هستند. پیشرفت قابل توجه والر-بریج به مراتب در فلیبگ واضح تر و قابل لمس تر هست.
4/10
کرشینگ برخلاف فلیبک یک کمدی کلیشه ای عاری از درام و مملو از شوخی های ج*سی و بذله گویانه است که شخصیت های کاغذی اش تنها به دنبال ارضا تمایلات ج*سی خود هستند. پیشرفت قابل توجه والر-بریج به مراتب در فلیبگ واضح تر و قابل لمس تر هست.
Orange is the new black
البته از اونجا که یکی از دوست های دختر ما پیشنهاد داده بود باید از کاور سریال حدس میزدم با چه shit مواجه هم سالها بود قول داده بودم نه بازی نه فیلم سریال از کاورش حدس نزنم ولی این سریال باعث شد عهد با خودم بشکنم دوباره کافرشم
بنظرم سریالای بدی رو که یک قسمت دیدین و چرت بوده هم بیاین اینجا نمره بدین باز یه نفر دیگه نیاد ببینه همون تایمو ازش بگیره و دو دستی تو سر خودش بزنه
بنظرم سریال فقط تو ساخت یه جژو تاریک موفق بوده
از قسمت اول تاریکی شروع میشه و هر قسمت میره جلو تاریک تر میشه
داستان آبکی داره جوری که از اول میدونی آخر چی میشه فقط خواستن هی کشش بدن
بازیگرای کم عمق و ترسناکی داره
بنظرمم بیشتر بخاطر همینه که سبک سریال Horror شده وگرنه چیز دیگه ای نداره
خیلیا هم گفتن قسمت 9هش فقط خوبه اونو نمیدونم ولی تا قسمت 5 هیچی نداشت
کتابشم حرفی برای گفتن نداره سالهاست که استیفن کینگ یه سری داستان های کلیشه و عین هم سمبل می کنه و هی هم از روی کتابای داغونش فیلم می سازن
بهترین کتابای کینگ همون Shinning و misery هست که فیلماش هم فیلمای قشنگ و پر ساسپنسی بودن
لذت نقاشی - زبان اصلی - تمام قسمت ها در یوتیوب در دسترس است.
0/10
10/10
"حالا یه درخت کوچولوی خوشحال میزاریم اینجا" "حالا یه ابر کوچولوی خوشحال میزاریم اونجا" "حالا یه shit کوچولوی خوشحال میکاریم اینجا" فقط به خاطر این تیکه کلام های لوس و بی مزه 0/10 میدم!
10/10 چون نظیر نداره این شو.
نامبرده در ایران به عنوان "داد ماس" هم شناخته میشود. بخاطر یک شوی مبتذل تلیویزیونی دیگر بنام "ذلت نقاشی" که بر اساس شوی اصلی ساخته شد.
او 20 سال در ارتش آمریکا خدمت کرد. و عادت داشت بر سر دیگران داد و فریاد بزند. خودش گفته که اینکار را دوست نداشته.
سرانجام با درجه master sergeant بازنشسته شد. سال هایی زیادی از خدمت ارتش را در منطقه آلاسکا گذراند. طبیعت آلاسکا بعدها منبع الهام بسیاری از نقاشی هایش شد.
بند انگشت اشاره دست چپش قطع شده اما این موضوع در شوی تلیویزیونی به سختی معلوم بود و کسی متوجه نمیشد. چرا که با همان دست پالت نقاشی را میگرفت.
در جوانی در کارگاه نجاری پدرش مشغول به کار شد. قطعی بند انگشت هم یادگار همان دوران است.
در شوی تلیویزیونی بنظر میرسد که نقاشی ها را فی البداهه میکشد. اما او برای هر برنامه 3 نقاشی میکشید. یکی تمرینی قبل از برنامه. یکی حین برنامه و یکی هم بعد از برنامه با جزئیات و دقت بیشتر برای انتشار در کتابش.
مردم آمریکا از این برنامه و صدای آرامش بخش باب راس برای به خواب رفتن و ریلکس کردن استفاده میکردند. این یعنی شوی باب راس مخترع ASMR بود سال ها قبل از اینکه ASMR در یوتیوب باب شود!
فقط 10 درصد از مردم همراه با برنامه نقاشی میکردند (در ایران فکر کنم این آمار 1 درصد هم نباشه
)اگر یک عرب شیخ نشین پولدار هستید و بدنبال خریدن نقاشی های باب راس باید بدانید که تابلوها فروشی نیستند!
او یک شبه معروف نشد. ابتدا برای تبلیغ کارهایش در پاساژها و فروشگاه های زنجیره ای به نقاشی می پرداخت.
هر برنامه او نیم ساعت است. اما فیلمبرداری آنها بسیار فشرده صورت میگرفت. مثلا او یک فصل کامل که شامل 10 قسمت میشد را تنها در 2 روز پُر میکرد!!
پسر او نیز نقاش است و گاهی در برنامه بعنوان مهمان دعوت میشد و یک تابلوی کامل را خودش میکشید.
باب راس این سبک سرعتی از نقاشی بنام wet on wet (خیس روی خیس) را از استادش بیل الکساندر یاد گرفت.
در ابتدا باب راس ناشناخته بود و طرفداران زیاد مثل بیل الکساندر نداشت برای همین بیل با ظاهر شدن در ابتدای هر برنامه با دادن قلمو به باب سعی داشت به او اعتبار ببخشد.
بیل الکساندر یک آلمانی فراری مهاجر بخاطر جنگ جهانی اول با نام واقعی ویلهلم الکساندر بود! نام برنامه محبوب او "جادوی نقاشی رنگ روغن" بود.
بیل الکساندر یک کوتوله کچل مچل بود و ظاهر کاریزماتیک باب راس را نداشت! شاید بهمین دلیل برنامه او هیچوقت به محبوبیت برنامه باب راس نرسید.
بیل الکساندر که استاد باب بود بعدها مدعی شد که او به وی خیانت کرده است! و حق استاد-شاگردی را بجا نیاورده!
باب راس از مدل مویش متنفر بود! ابتدا او فقط به این دلیل مدل موی afro را برگزید که آرایشگاه نرود اما بعد از اینکه تهیه کنندگان برنامه به او گفتند دیگر حق نداری دل مویت را عوض کنی حساب عصبانی شد.
او به طبیعت و حیوانات فوق العاده علاقه مند بود و گاهی یک سنجاب یا پرنده کوچک بعنوان مهمان افتخاری در برنامه او حضور میافتند!
انسان و فعالیت های انسانی بندرت در نقاشی هایش ظاهر میشوند. کلبه های چوبی تنها آبجکت های انسانی بودند که او در نقاشی هایش بیشتر استفاده میکرد. البته این کلبه ها نود درصد مواقع دودکش نداشتند!
او در سن 52 سالگی بدلیل سرطان خون درگذشت. در سال آخر عمر بشدت لاغر شد و تمام موهای سرش را از دست داد و کچل شد!
در سال آخر عمرش قرار شد با کلاه گیس یک فصل از برنامه را ضبط کند اما بدلیل حال بدش فقط قسمت اول از این فصل ضبط شد.
آخرین ویرایش:
کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند
Google