در ایام جشنواره فیلم فجر یه سری فیلم دیدیم که به علت نداشتن اینترنت درست حسابی فرصت نشده بود در موردشون پست بدم.
در دنیای تو ساعت چند است؟
10/10
فیلمی شاعرانه، دلنشین، دوست داشتنی و زیبا که نه تنها بهترین فیلم جشنواره فجر برای من بود، که یکی از بهترین فیلم های ایرانی پیش من محسوب میشه. متأسفانه یا خوشبختانه 90% فیلم های درست حسابی ایران سیاه و تاریک هستن، ولی این فیلم در کنار کیفیت بالایی که داشت، یه حالت مهربون و ملایمی هم داشت که عاشقش شدم! بازی های زوج لیلا حاتمی و علی مصفا خیلی خوب بود. مادر لیلا حاتمی هم توی فیلم حضور داشت که بازی خوبی انجام داده بود. موسیقی های فیلم فوق العاده بود و هم آهنگ ها و هم آوازها غوغا بودن. پایان به شدت زیبایی هم داشت و در کل رفت در جمع بهترین فیلم های ایرانی عمرم.
تریلر فیلم
من دیگو مارادونا هستم
8/10
فیلم بامزه و جالبی بود و بازی های زیبایی توش دیده میشد. کاراکترهای فیلم رو دوست داشتم و داستانش هم خوب بود. 10،15 دقیقه آخرش بسیار عالی بود و تیکه "مقاومت" هم غوغا!!!
رخ دیوانه
8/10
یکی از پر انرژی ترین فیلم های ایرانی که شروعی فوق العاده داره، بعدش کمی آروم میشه و دوباره اوج میگیره و با یه پایان جالب تموم میشه. داستان کلی فیلم خوب بود، ولی یه سری از داستان های فرعی مسخره بودن و بی اهمیت. نحوه روایت جالبی هم داشت که توی سینمای ایران شاید تا حالا از این تکنیک استفاده نشده باشه یا خیلی کم به کار رفته باشه.
اعترافات ذهن خطرناک من
8/10
یکی از عجیب ترین فیلم های غیر عجیب (!) ایرانی. :biggrin1: غیر عجیب از این نظر که یه فیلم با حال و هوای معمولی هست و چیزی تو مایه های "تابور" نیست، ولی در نوع خودش خیلی هم معمولی نیست! نحوه روایت فیلم توی ایران کم سابقه هست و فضای نوآر مانند و خاصی هم داره که خوب از کار در اومده. فیلم چهره پردازی های خیلی خوبی داره، مخصوصاً برای نقش اصلی که واقعاً عالیه. بازی سیامک صفری در این نقش خیلی جالب و متفاوته و البته شاید کمی بیش از حد اغراق آمیز، ولی من خیلی دوستش داشتم. در مجموع فیلمی هست که شاید نیاز باشه دو بار دیده بشه.
شکاف
7/10
داستان تأمل برانگیزی داشت و یه چیز همین طوری سر هم شده نبود. بازی ها زیبا بودن و کاراکترها هم خوب پردازش شده بودن، هرچند شاید جای کار بیشتری از این نظر داشت.
چهارشنبه 19 اردیبهشت
7/10
داستانی که در نگاه اول بیشتر به درد فیلم های فانتزی و تخیلی میخوره.
یه بنده خدایی توی روزنامه آگهی میده که میخواد 30 میلیون تومن به یه نیازمند بده و ملت باید درخواست خودشون رو بدن و بعد از بررسی، فرد نیازمند انتخاب بشه. به هر حال همچین چیزی توی دنیای امروز ما یه کمی عجیب هست، ولی موضوع جالبی هم میتونه باشه. گذشته از بعضی شعارزدگی ها، از فضای فیلم خوشم اومد و داستان رو به زیبایی روایت میکرد و خوب هم تمومش کرد.
مردی که اسب شد
7/10
فیلم از نظر بخش های فنی شاهکار هست! فیلمبرداری خیره کننده و قاب بندی هایی که کمتر نمونه مشابهی از اون ها توی فیلم های ایرانی دیده میشه. صداگذاری کم نظیر و طراحی صحنه مناسب و موسیقی های گوش نواز. بازی ها بین بازه افتضاح تا عالی بودن و بازی نقش اول بسیار جالب بود. لوون هفتوان (بازیگر نقش پرویز) هم توی فیلم حضور داشت و بازی خوبی کرده بود، نقش عجیبی هم داشت و البته بعضی جاها اعصاب خوردکن. جدای این ها، فیلم توی بعضی بخش ها دیگه زیادی خاص میشد! مثلاً 5 دقیقه راه رفتن تعدادی کارگر رو باید می دیدیم یا فلان صحنه 6،7 دقیقه طول میکشید و جون بیننده درمی اومد! اگه این صحنه های خسته کننده وجود نداشت یا تعدادش کمتر بود، خیلی بهتر میشد. هرچند در حالت کلی هم فیلم خوبی بود با پایانی بسیار جالب و عجیب.
یه کمی گشتم ولی تریلری ازش پیدا نکردم، به جاش
این ویدئو بود. با دیدن همین ویدئو منظورم رو از صحنه های طولانی می فهمین!
عصر یخبندان
7/10
فیلم رو دوست داشتم و بازی های تماشایی و داستان نسبتاً جالبش خوب بودن. ولی به نظرم باید زودتر از چیزی که هست تموم میشد. دیگه زیادی کِش پیدا کرد و هر جایی که آدم فکر میکرد تموم میشه، باز ادامه پیدا میکرد. یعنی پایانش یه کمی زیادی همراه با توضیحات بود و بیننده رو خفه میکرد! کاراکتر فرهاد اصلانی هم چیز جالبی بود. در مجموع اون چیزی که ملت ازش تعریف میکردن نبود به نظرم، ولی بد هم نبود.
روباه
5/10
فیلمی که هم درپیت بود، هم لحظات نسبتاً جالبی داشت. به هر حال فیلم های زیادی با این جور مضمون های جاسوسی نداریم و این فیلم یه نیمچه تنوعی در این زمینه بود، هرچند از بعضی جهات به شدت سفارشی به نظر می رسید. خود فیلم توی بعضی لحظات حس و حال کمدی هم داشت، ولی بعضی بخش های جدی اون هم کمدی بود! :biggrin1: نکته عجیب و جالب هم به لباس یکی از کاراکترهای خبیث برمیگشت که روی اون لوگوی Gran Turismo 6 دیده میشد!!!
مرگ ماهی
5/10
شاید بشه از جهاتی فیلم رو "مادر" امروزی محسوب کرد، البته با فضایی 180 درجه متفاوت. جمع شدن کلی بازیگر عالی کنار همدیگه، در کنار داستانی که از شدت خسته کننده بودن آدم رو بیهوش میکنه! داستان اصلی که خیلی بیخود بود و بیشتر به درد یه کمدی میخوره که دغدغه های مسخره یه عده رو نشون بده که گیر چه موضوعی هستن. یه سری داستانک هم توی فیلم وجود داره که اونا از داستان اصلی جالب تر هستن، هرچند همون ها هم زیاد آدم رو درگیر نمیکنن. کلاً با اینکه تعداد زیادی کاراکتر توی فیلم بود و هی یکی یکی اضافه میشدن، ولی اکثرشون کارایی خاصی نداشتن و میشد به عنوان دکور هم ازشون استفاده کرد.
ایران برگر
3/10
ترکیب افتضاحی از اخراجی 3 + شب های برره + پایتخت. حالا اخراجی ها 3 که هیچی، ولی اون دو تا هرکدوم ویژگی های جالب خودشون رو داشتن که اینجا حتی خبری از اون ویژگی ها هم نبود و فقط یه کمدی سخیف و درپیت رو شاهد بودیم که سعی داشت با طنز از رده خارج و شوخی های چرند و مسخره ملت رو بخندونه. البته متأسفانه در این زمینه موفق هم بود و فکر میکنم جزو پرفروش ترین فیلم های سال بعد هم باشه. حالا کیفیت پایین فیلم به کنار، شعارزدگی اون چیزی بود که حالم رو بهم زد. در همین حد بگم که در کنار دو تا نامزد ولخرج که از هر راهی برای رسیدن به پست و مقام استفاده میکنن، یه نامزد هم در قالب یک معلم جانباز بدبخت مفلوک حضور داره که در تنهایی و مظلومیت زندگی میکنه و البته طبق کلیشه های تکراری، اینجا هم یه پیرمرد دانا رو داریم که باید بهمون درس های اخلاقی بده. این 3 نمره رو هم به خاطر یه سری بازی های خوب و همین طور یه کاراکتر عجیب غریب درویش مانند دادم که توی سینمای ایران کمتر نظیرش پیدا میشه، هرچند همین کاراکتر هم آخر کار زد تو فاز پند و نصیحت!