Avatar: The way of water
5/10
بهترین توصیف از مجموعه فیلم های آوارتار به نظر من تریلری از جدیدترین و پیشرفته ترین جلوه های ویژه کامپیوتری در سینماست، اما این هزینه ساخت چند صد میلیون دلاری تماما در خدمت فیلمه یا بر عکس خود فیلم به گونه ای نوشته شده که در خدمت زرق و برق و نمایش جادوی تکنولوژی های جدید فیلمسازیه؟!
جیمز کامرون در کنار جورج لوکاس، اسپیلبرگ و پیتر جکسون جزو پولساز ترین کارگردان های هالیوودیه که البته توی انتخاب فیلما به نظرم به شدت ایده آل گراست (یا شاید بهتره بگم بود!) و سمت کارگردانی هر فیلمی نمیره. میشه گفت کارنامه فیلمسازیه خوبی هم داره و حداقل فیلم ضعیف نداره!
به گفته خود کامرون از دهه از 90 میلادی رویای ساخت آواتار رو در ذهنش داشته ولی خب ساخت همچین پروژه ای نیاز به امکاناتی داشت که اون زمان میسر نبود و به همین دلیل ساخت قسمت اول فیلم تا سال 2006 به تعویق افتاد، حتی همون زمانم آواتار مرزهای تکنولوژی و جلوه های ویژه سینمایی رو جابه جا کرد و فکر میکنم یکی از جاه طلبانه ترین پروژه های سینمایی بود.
قسمت اول در سال 2009 با فرض یه فیلم اکشن فانتزی از نظر فیلم نامه قابل قبول بود و تا حد زیادی یادآور جنایات اروپایی های قرون 16 و 17 در مواجهه با بومی های قاره آمریکا (سرخپوست ها و اینکاها و ...) بود اما این حد از CGI و استفاده از موشن کپچر حتی برای شخصیت های اصلی فیلم و نمایش 3D روی پرده سینما باعث میشد تا حد زیادی ازون تجربه سینمایی که بهش عادت داشتیم دور بشیم و یک جریان جدیدی در سینما شکل بگیره.
کامرون از اولم علاقه داشت که چند قسمت دیگه در ادامه فیلم اصلی بسازه که رکورد شکنی فروش گیشه فیلم، چراغ سبز ساخت Sequel ها رو هم روشن کرد! اما اینبارم باید مرزهای تکنولوژی جابه جا بشه و ایده فیلمبرداری صحنه های زیر آب و ترکیبش با CGI و موشن کپچر کارکترها و طراحی اکوسیستم اقیانوس های پاندورا با استاندارد کامرون چیزی نیست که به راحتی انجام بشه!
در نهایت بعد از وقفه های فراوان فیلمبرداری قسمت جدید در سال 2017 کلید خورد و خود فیلم بالاخره پارسال طبق معمول در تعطیلات کریسمس و آخر سال میلادی به منظور فروش حداکثری عرضه شد و بازم رکورد فروش!
قسمت دوم آواتار تقریبا تکرار جریانات قسمت اوله اما اینبار با یه ستینگ جدید (عمدتا زیرآب) و جیک که اینبار صاحب یک خانواده بزرگه!
مثبت ترین نکته فیلم مطابق انتظار، جلوه های دیداری فیلمه، فیلم پر از CGI های رنگارنگ و چشم نوازه و یکی دو ساعت اول فیلم عمدتا با Wow گفتن بیننده و تحسین تیم VFX میگذره
اما
زیر این دکور زیبا با یک فیلم نامه تهی و تکراری، کارکترهای بعضا زائد و ضعیف مواجهیم که 3 ساعت کش داده میشه تا جایی که دیگه همون دکور خوشگل فیلم هم یواش یواش فرو میریزه و خسته کننده میشه. داستان فیلم از همون اول کاملا قابل پیش بینیه و تقریبا هیچ هیجان و سورپرایزی وجود نداره، اون بچه ـه که اسمش Spider بود هم یکی از آب بندی ترین کارکترهایی بود که اخیرا توی فیلمای سینمایی دیدم و عملا کاراکترش برای اون 10 دقیقه آخر فیلم نوشته شده بود تا دوباره داستان فیلم برای قسمت های بعدی کش پیدا کنه!
به راحتی میشد یک ساعت فیلم رو حذف کرد و احتمالا میشه 3 قسمت بعدی رو توی یه قسمت 3 ساعتی مختصر و مفید با فیلم نامه بهتر گذاشت ولی خب بسوزه پدر پول!
حدس میزنم توی قسمت های بعدی مجددا ستینگ عوض بشه مثلا شاید قسمت بعدی بریم توی محیط بیابونی یا برفی یا اصلا کلا یه قمر دیگه ولی خب کلیت داستان احتمالا همین خواهد بود و تکرار و تکرار تا اخر 2031 که قسمت 5 هم تمومه بشه!! (هر چند بعید نیست بازم تاخیر بخورن!)
یه مسئله ای که همیشه راجع به Na'vi ها (بومیان پاندورا) و محیط زندگی شون داشتم این بود که چرا اینا با وجود فرازمینی بودن انقدر شبیه مردمان بومی و قبایل زمینی طراحی شدن؟! هم از نظر ویژگی های ظاهری و هم عاطفه و احساسات و هم اینکه به محیط زندگی ـشون و طبیعت وابسته شدیدی دارن؟ که خود کامرون ذکر کرده که به خاطر ایجاد حس همزات پنداری و همدردی بیننده با این موجودات در مقابل تهاجم انسان ها این مدلی طراحی کاراکتر و محیط پاندورا انجام گرفته که کاملا متضاد با روند سایر فیلمای تقابل فرازمینی ها با انسان هاست که معمولا بیننده با هم نوع های خودش همزات پنداری میکنه و مقابل فرازمینی ها قرار میگیره. به همین دلیم بیشتر فیلم رو باید به چشم فانتزی نگاه کرد تا علمی تخیلی!
طبق تجربه دیگه امیدی به قسمت های بعدی ندارم و ایکاش کامرون شیردوشی دنیای پاندورا رو رها میکرد و میرفت سراغ یه ایده جدید ولی افسوس!!!