.: Darkness :.
کاربر سایت
قسمت های 300-200 : :d
اولین رویارویی با یه ادمیرال همینجا اتفاق میافته . اوکیجی که به صورت ایستاده خوابیده(!) به پست کلاه حصیریا میخوره و ما با یه نمونه دیگه از قدرت های فوق خفن دنیای وان پیس آشنا میشیم! .. در حالی که کلاه حصیریا اصلا آمادگی روبرو شدن با همچین قدرتی رو نداشتن و در نهایت روبین و لوفی تبدیل به مجسمه یخی میشن!:d ...
(یه خوبی وان پیس به نظرم همین تعادل عادلانه قدرت هاست ... اینجوری نیست که مثل اکثر انیمه های مشابه قهرمان داستان همیشه پیروز میدان بیرون بیاد ... تاحالا بارها دیدیم که کلاه حصیریا از رقباشون شکست بدی خوردن یا اینکه اصلا در حد و اندازه مقابله با حریفشون نبودن ....) ...
میرسیم به آرک واتر 7 و ادامش توی انیس لابی که به عقیده بسیاری از اساتید اهل فن یکی از بهترین آرک های وان پیسه!:d ... سرشار از سکانسهای خاطره انگیز ، اکشن زیاد ، موقعیتهای طنز ، فلش بک های روبین و فرانکی ، ناکامای جدید و ...
یکی از دردآورترین سکانسهای وان پیس اوایل همین آرک اتفاق میافته ... دعوای بین اوسوپ و لوفی ... خیلی سخته که ببینی کارکترهایی که دوستشون داری و 300 قسمت با خنده هاشون خندیدی با ناراحتی هاشون غصه خوردی ، اینجوری با همدیگه درگیر بشن
...
بدون شرح 
:
نامی حقیقتو در مورد روبین به لوفی میگه که بخاطر نجات جون اونها خودشو فدا کرده بوده ... و لوفی که بین دو ساختمون گیر کرده بود با شنیدن این حرف آنچنان قدرتی میگیره که .... (عکس خودش گویاست به اندازه کافی!:d)
مگه میشه اسم از سکانس های ماندگار باشه و حرفی از سوگه کینگ به میون نیاریم!!!:d .. کسی که از جزیره تک تیراندازها به کمک کلاه حصیریا میاد .. ! :d
کلا سکانس ها و نبردای زورو همشون عالین!:d ... روی قطار دریایی موقع رفتن به انیس لابی چند نمونه ازین شیرین کاری هاشو میبینیم:d ... اونجایی که کل قطار دریایی رو با ضربه شمشیرش به دو نیم تقسیم میکنه ...
اینهم چند تا از ژست های زورو بعد این سکانس!
:d
توی فلش بک فرانکی با تام-سان آشنا میشیم ... کسی که کشتی پادشاه دزدای دریایی رو ساخته ... یکی از سکانسای مورد علاقم اونجاییه که فرانکی میگه اون کشتی های جنگی دیگه مال من نیستن... و تام-سان یه مشت حوالش میکنه و میگه هیچوقت همچین حرفی نباید بزنی .. هیچوقت نباید به چیزی که میسازی شک داشته باشی .. وقتی یک کشتی رو میسازی باید بهش عشق بورزی و همه غرور و افتخارتو بپاش بریزی
فلش بک روبین هم قشنگ بود .. سکانس مرگ سائولو و حرفایی که قبلش به روبین میگه: "هیچکس تو این دنیا بدنیا نیومده که بخواد تنها باشه!! ، هر وقت دیدی زندگی سخت شده فقط اینجوری بهش بخند... بعد در حالی که داره یخ میزنه و لبخند به لباشه میمیره .... دریشی شیشی شیشیشی شی
بعد ما روبین کوچولو رو میبینیم تک و تنها توی قایق وسط دریا که داره گریه میکنه و مدام تکرار میکنه : دریشی شی شیشی شی ش.... .. واقعا این سکانس دل سنگ رو هم به رحم میاره ...
گل سرسبد سکانسای این آرک و یکی از بهترین سکانس های کل انیمه بنظرم اونجاییه که کلاه حصیریا همگی به صف ایستادن و بعد از به آتیش کشیدن پرچم حکومت جهانی لوفی رو به روبین فریاد میکشه : هنوز از دهن خودت نشنیدم ... بگو که میخوای زنده بمونــــی .. و روبین در جوابش از ته دل فریاد میزنه : میخوام زنده بمونم! ... منو با خودت به دریا ببر ...
واقعا همه موهای تنم سر این سکانس سیخ شده بود!
:d
سکانسای خوب زیادی داشت کلا این آرک .. مثل همکاری دونفره زورو و اسوپ موقع مبارزه!..
یا وقتی برای اولین بار با فرم و ورژن نهایی چوپر روبرو میشیم ... :-o
اولین رویارویی با یه ادمیرال همینجا اتفاق میافته . اوکیجی که به صورت ایستاده خوابیده(!) به پست کلاه حصیریا میخوره و ما با یه نمونه دیگه از قدرت های فوق خفن دنیای وان پیس آشنا میشیم! .. در حالی که کلاه حصیریا اصلا آمادگی روبرو شدن با همچین قدرتی رو نداشتن و در نهایت روبین و لوفی تبدیل به مجسمه یخی میشن!:d ...
(یه خوبی وان پیس به نظرم همین تعادل عادلانه قدرت هاست ... اینجوری نیست که مثل اکثر انیمه های مشابه قهرمان داستان همیشه پیروز میدان بیرون بیاد ... تاحالا بارها دیدیم که کلاه حصیریا از رقباشون شکست بدی خوردن یا اینکه اصلا در حد و اندازه مقابله با حریفشون نبودن ....) ...
یکی از دردآورترین سکانسهای وان پیس اوایل همین آرک اتفاق میافته ... دعوای بین اوسوپ و لوفی ... خیلی سخته که ببینی کارکترهایی که دوستشون داری و 300 قسمت با خنده هاشون خندیدی با ناراحتی هاشون غصه خوردی ، اینجوری با همدیگه درگیر بشن
... 
:
نامی حقیقتو در مورد روبین به لوفی میگه که بخاطر نجات جون اونها خودشو فدا کرده بوده ... و لوفی که بین دو ساختمون گیر کرده بود با شنیدن این حرف آنچنان قدرتی میگیره که .... (عکس خودش گویاست به اندازه کافی!:d)
:d
فلش بک روبین هم قشنگ بود .. سکانس مرگ سائولو و حرفایی که قبلش به روبین میگه: "هیچکس تو این دنیا بدنیا نیومده که بخواد تنها باشه!! ، هر وقت دیدی زندگی سخت شده فقط اینجوری بهش بخند... بعد در حالی که داره یخ میزنه و لبخند به لباشه میمیره .... دریشی شیشی شیشیشی شی
بعد ما روبین کوچولو رو میبینیم تک و تنها توی قایق وسط دریا که داره گریه میکنه و مدام تکرار میکنه : دریشی شی شیشی شی ش.... .. واقعا این سکانس دل سنگ رو هم به رحم میاره ...
واقعا همه موهای تنم سر این سکانس سیخ شده بود!
:d
یا وقتی برای اولین بار با فرم و ورژن نهایی چوپر روبرو میشیم ... :-o
آخرین ویرایش:
Google