- May 18, 2012
- 4,719
- نام
- Ebrahim
@Jill-Valntine
قشنگ یه طوری ازم انتقام گرفتی که سه فیلم خوب از دید من رو به جون هم انداختی!
پ.ن: چشمام 1408 رو ندید و عوضی رای دادم.
همون عوضی هم فیلم خوبی هست. برای حس اتمسفر سرد فیلم مه، پیشنهاد می دهم نسخه سیاه و سفید فیلم رو ببینید.
پ.ن: رای هم که نمیشه عوض کرد!
قشنگ یه طوری ازم انتقام گرفتی که سه فیلم خوب از دید من رو به جون هم انداختی!
پ.ن: چشمام 1408 رو ندید و عوضی رای دادم.
همون عوضی هم فیلم خوبی هست. برای حس اتمسفر سرد فیلم مه، پیشنهاد می دهم نسخه سیاه و سفید فیلم رو ببینید.پ.ن: رای هم که نمیشه عوض کرد!
خاطره از فیلم مه و 1408:
همه می دانیم که نصفی از ما فیلم مه داربانت را در اردیبهشت سال 1388 دیدیم و سوختیم که چه قدر صدا و سیما نامرد بود که پس از پخش یک پیام بازرگانی، ما را از نمایش صحنه پایانی فیلم منع کرد. بعد یک بار دیگر فیلم رو از شبکه محبوب صدا و سینما (چهار) دیدم و با پایانش روبرو شدم. همون سال مجله فیلم (البته یک سال قبل) به بررسی فیلم پرداخته بود و مصاحبه کرده بود با دارابانت سر پایان بندی متفاوت فیلم نسبت به رمان. بعد نسخه سیاه و سفید رو دیدم تو تلویزیون که یکی از بهترین تجربیات زندگیم بود. فیلم خیلی حرف ها برای گفتن داره. با اینکه فیلم در گیشه شکست خورد تا دارابانت سینما را ببوسه و بزاره کنار (در مقام کارگردان!)
1408:
نوروز 1387 بود که اولین بار این فیلم را دیدم. در بین جمع که حواسم به حرف های مهمون ها بود و هم به فیلم. +15 سال هم شبکه چهار داشت پخش می کرد. بعد نسخه Divx فیلم رو دیدم و متوجه موردی که شدم پایان بندی متفاوت هست. فیلم سه پایان بندی داره. توجه کرده باشید و اگر فیلم را دیدید، تجربه هاتون از پایان بندی های متفاوت در داخل اسپویلر بگویید. سپس در سینما هویزه دیدم و آنجا بود که حال بیشتری داد. اگر It 1 ساخته نمی شد، بی شک بهترین اقتباس سینمایی از کینگ می دانستم. برخلاف تظر 120% افرادی که از سر و کول شاینینگ و میزوری بالا می روند. فقط همون سکانس ورق زدن دفترچه مرگ اتاق 1408 و همزمان صدای بازشدن در آسانسور را با صدای بلند گوش کنید و میزان تپش قلبتون رو محک بزنید.
همه می دانیم که نصفی از ما فیلم مه داربانت را در اردیبهشت سال 1388 دیدیم و سوختیم که چه قدر صدا و سیما نامرد بود که پس از پخش یک پیام بازرگانی، ما را از نمایش صحنه پایانی فیلم منع کرد. بعد یک بار دیگر فیلم رو از شبکه محبوب صدا و سینما (چهار) دیدم و با پایانش روبرو شدم. همون سال مجله فیلم (البته یک سال قبل) به بررسی فیلم پرداخته بود و مصاحبه کرده بود با دارابانت سر پایان بندی متفاوت فیلم نسبت به رمان. بعد نسخه سیاه و سفید رو دیدم تو تلویزیون که یکی از بهترین تجربیات زندگیم بود. فیلم خیلی حرف ها برای گفتن داره. با اینکه فیلم در گیشه شکست خورد تا دارابانت سینما را ببوسه و بزاره کنار (در مقام کارگردان!)
1408:
نوروز 1387 بود که اولین بار این فیلم را دیدم. در بین جمع که حواسم به حرف های مهمون ها بود و هم به فیلم. +15 سال هم شبکه چهار داشت پخش می کرد. بعد نسخه Divx فیلم رو دیدم و متوجه موردی که شدم پایان بندی متفاوت هست. فیلم سه پایان بندی داره. توجه کرده باشید و اگر فیلم را دیدید، تجربه هاتون از پایان بندی های متفاوت در داخل اسپویلر بگویید. سپس در سینما هویزه دیدم و آنجا بود که حال بیشتری داد. اگر It 1 ساخته نمی شد، بی شک بهترین اقتباس سینمایی از کینگ می دانستم. برخلاف تظر 120% افرادی که از سر و کول شاینینگ و میزوری بالا می روند. فقط همون سکانس ورق زدن دفترچه مرگ اتاق 1408 و همزمان صدای بازشدن در آسانسور را با صدای بلند گوش کنید و میزان تپش قلبتون رو محک بزنید.
من به 1408 رای دادم چون یادمه یک بار شبکه 4 نشونش داد و در حد مرگ ترسیدم 
من به 1408 رای دادم چون یادمه یک بار شبکه 4 نشونش داد و در حد مرگ ترسیدم
کدوم پایانش بود؟
به جرات میتونم بگم سکانس پایانی و کلا پایان بندی فیلم the mist جز بهترین پایان بندی های تاریخ سینماست.بعد از سالها هنوز پایانش جلوی چشممه
خیلی حضور ذهن ندارم. اما چندسال بعد که به اینترنت دسترسی بیشتر پیدا کردیم دانلودش کردم و بیشتر خوشم آمد. جان کیوزک رو دوست دارم.
اتفاقا خیلی از پایان بندی اون فیلم هم خوشم نیومد. جالبه این هم صداسیما پخش کرد. چه فیلمایی پخش میکرد یک زمانی! پایان شوکه کننده بود اما باب میل من نه.
سه تا پایان بندی داره فکر کنم. دوتاشو دیدم. سومی رو ندیدم.
من این پایان بندی رو دیدم.
که در قبرستان مورگان فریمن در ماشین ضبط رو پلی میکنه..
نسخه ژاپنی فیلم حلقه یعنی Ringu رو هر کی اون شب کذایی از شبکه 4 دید (دست بر قضا و به طرز عجیبی اون روز همه توی خونه تنها بودن)، دیگه اون آدم سابق نشد. ما تو فامیلمون چند نفر هستیم که بعضا میریم توی این جلسات روان درمانی که دور هم میشینن و به نوبت از تجربه شون حرف میزنن و از آسیب و تجاوزی که به روح و روانمون شد صحبت میکنیم.به صورت برگ ریزونی از این نظرسنجی The Mist و The Ring و 1408 رو دیدم که برای خودم هم باعث افتخاره
از همه نظر حلقه از دو تای دیگه برتره.
فکر نمی‌کنم کلاً توی زندگیم چیزی ترسناکتر از حلقه دیده باشم.
تا چند ماه عواقب وخیمی برام داشت
خیلی سر بسته می‌گم که تا چند ماه هر جایی که چاله‌ای، چاهی، سوراخی چیزی بود، رو به اون می‌نشستم که خلاف روند طبیعیه.
پ.ن: اون قدیما شبکه 4 با انجام یه سری آیین مذهبی خاص، فیلم هایی نشون میداد که میتونن موضوع اپیزودهای جدید سریال Cold Case باشن. حتی چند مورد مفقود شدن هم اعلام شد.
ساموئل جکسون بود نه مورگان فریمن! آره یکی از سکانس های پایانی این هست. سکانس پایانی دوم: کیوزاک زنده از اتاق بیرون میاد. بعد از گذشت چند ماه، پیش همسرش برمیگرده و مشغول نوشتن کتابش میشه. نوار کاست سوخته اش رو پخش میکنه که ناگهان صدای مکالمه کیوزاک و دخترش پخش میشه. زنش با شنیدن این مکالمه، پشماش میریزه!
اره همون
حافظه ام یاری نمیکنه. این پایانی که گفتی را هم در یوتیوب دیدم. به نظرم همان که خودم دیدم بهتراست کمی.همان سال که پخش شد همیشه در ذهنم سوال بود چگونه یک نفر میتواند در کاسه سوپ خودش را غرق کند.
اره همون
همان سال که پخش شد همیشه در ذهنم سوال بود چگونه یک نفر میتواند در کاسه سوپ خودش را غرق کند.
دومی بهتر هست. کمی بیشتر تو فکر میره که ممکنه تمام چیزهایی که تو اتاق دیده، واقعی تجربش کرده و نه بر اثر اون نوشیدنی الکلی که جکسون بهش داد!
Google