خوب کجای حرف این منتقد میگه فیلم رئال نیست؟ میگه مرگ پلیس کابوس سرگیجه زا بوده یعنی با مرگ پلیس، کابوسی در اسکاتی پیش اومده که سرگیجه ایجاد میکند. پس علت ایجاد کابوس، مرگ پلیسه. پس مرگ پلیس اتفاق افتاده. این کجاش غیر رئال هست؟
اگه چیزی رو نشه توضیح داد پس چرا وجود داره؟ چرا کلمه هنر وجود داره؟ تعاریف دستخوش زمان تغییر پیدا میکنند چطور که خدا، زندگی، مرگ، هنر، عشق و ... از اول یه تعریف ثابت تا به امروز نداشته و نخواهند داشت. روزبه روز کاملتر و جدیدتر میشوند.
در مورد فیلم Resident Evil هم میشه گفت چون آلیس حاضر میشه شوهر خودش رو بعد از زامبی شدن راحت بکشه ولی حتی بعد از مریض شدن دوستش رین خیلی ناراحت میشه پس میشه نتیجه گرفت آلیس همجنسگرا هست و با توجه به اصل 112 فروید عشق فیزیکی در مقابل علاقه ژنتیکی ضعیفه و ... پس این فیلم هم یه فیلم روانشناسانه هست و ...
همونطوری که همه فیلمهایی که اسم بردی با وجود خوش ساخت بودن و نوآوری در زمان خودشون، شاهکار نبودن و بعد از گذشتن زمان به این عنوان دست پیدا کردند، از فیلمهای سالهای اخیر هم در زمانهای آینده فیلمهایی خواهند بود که رتبه اول و دوم همون لیست رو پر میکنند و دوباره یه عده پیدا میشن تحلیلهای چندین صفحه ای راجع فیلمهایی که الان میبینی و از کنارش رد میشی مینویسن.
دوستان کسی زیرنویس فارسی نسخه وب دی ال Star Trek Beyond رو نداره؟
یه بار اومدم یه فیلم رو سریع دانلود کنم، الان دو روزه دنبال زیرنویس فیلمم
خب مرگ پلیس میتونه جای دیگه ای باشه اما نقطه اصلی کابوس سرگیجه اسکاتی بود که روایتگر اتفاقی بود که برای اسکاتی افتاده و باعث مرگ پلیس شده . سرگیجه نقطه ی اصلی کابوس اسکاتی بود و چیزی که خودش رو بابتش سررزنش میکنه.
هنر درک کردنی است.شما یکجا یک نوع هنر رو ببینی میتونی بفهمی که وجود داره و احساسش میکنی.هنر والاتر از توضیح است.در مورد واژه های دیگه که مثال زدید بیشتر کسانی که خدا رو قبول دارند عقاید 1000 سال قبل یا بیشتر رو قبول دارند و عقایدشون تغییر نکرده و حتی معتقدن که کتب آسمانی شون هنوز بکار میاد(علاقه ای به بحث در این مورد ندارم فقط عقاید این افراد این است) .عشق هم مانند هنر احساس کردنی است و تعریف کردنی یا توضیح دادنی نیست و هر تعریفی برای این دو کلمه به نوعی غلط است.
ببینید من الان میگم پدرخوانده چرت ترین فیلم تاریخ است اما حرف من ارزشی دارد؟خیر .این گفته های در مورد سرگیجه اکثرا برای منتقدان است.بعد بیشتر فیلم های هیچکاک با برچسب"Criminal psychology" شناخته میشوند یعنی خود فیلمساز قصد ایجاد مبانی روانشناسانه داشته اما در مورد Resident Evil من مطمئن هستم قصد کارگردان این نبوده.بعد شما میگی من میتونم هزاران جمله درمورد فیلم های بد بگم(که نمیتونی),من برای شما احترام زیادی قائلم اما سواد سینمایی شما یا من در برابر راببین وود و راجر ایبرت و بقیه منتقدان نزدیک به 0 است.این افراد حتما چیزی میدونند که به Resident Evil لقب psychology نمیدهند اما به سرگیجه میدهند.داستان سرگیجه کاملا بر پایه روانشناسی است و این همه نشانه روانشناسی قطعا اتفاقی نیست.اصلا سبک فیلمسازی هیچکاک بر پایه روانشناسی است.
سه فیلم اول فیلم های کارگردانان فوق العاده مشهور بودند شاید در ابتدا جدی گرفته نشدند اما بواسطه نام فیلمساز, بار ها دیده شدند اما فیلمسازان مشهور الان(که با تجربه هستند و الان هم فیلم خوب و عالی میسازند) گل سرسبدشون هانکه و توماس اندرسون است که به قوی بودن ازو و فلینی و برگمان و هیچکاک و ... نیستند.(سینمای روشنفکری اروپا اگر ترکیه رو جزو آسیا حساب کنی تقریبا 20 ساله با نام هانکه خلاصه میشه).دو پدرخوانده هم که اسکار گرفتند و همون زمان بار ها تحسین شدند و حرفی درش نیست و اگر شما با اسکار گرفته های 5 سال اخیر مقایسه کنید ضعیف شدن فیلم ها یا انتخاب های آکادمی(این رو خیلی قبول ندارم) میتونی درک کنی.در مورد جمله آخرتون هم من با استفاده این جمله در بیشتر زمینه ها بجز هنر موافقم.
فکر کنم تریلرهای متفاوتی رو دیدیم چون تو اونی که من دیدم بهش میگفت جک اسپارو رو پیدا کن
Google