Movie Center

از نظر من فراستی با هدف و منظور خاصی فیلم هارو نمیکوبه، یا اینکه مشکلی با فیلم های بزرگ نداره، بلکه داره کارکتر فراستی رو بازی میکنه. از روز اولی که ایشون وارد برنامه 7 شد، علت شهرت و سر زبون افتادنش تنها و تنها این بود که فیلم هارو بی نهایت سخت گیرانه نقد میکرد و به همه چیز میگفت بد. چون مردم ما اهل مطالعه که نیستن بگیم نقدهاش رو خوندن و طرفدارش شدن، بلکه رو حساب همین جنجال هایی که راه افتاد شناختنش و شاید قبولش دارن. در نتیجه در حال حاضر فراستی، در صورتی فراستی هست که هرچی گزاشتن جلوش بگه این استمنا هست (جرم)، این دیاثت فرهنگیه (دونده)، در نیومده، کارخونه مقوا سازیه و ... اگه بخواد فیلمی رو صادقانه نقد کنه یا تعریف کنه دیگه فراستی نیست! باید همیشه کارکتری که خودش برای خودش ساخته رو بازی کنه تا فراستی بمونه. نکته خنده دار اینه که این شخصیت منتقد سختگیر بددهن حتی ساخته خودش نیست، بلکه تقلیدی از منتقدهای کلاس جهانیه. و افخمی برای اینکه توجیحش کنه میاد میگه تو آمریکا هم منتقد X با الفاظ بدتری فیلم هارو نقد میکنه! و دیگه نمیگه سطح عفت عمومی تو ایران و آمریکا چقدر فرق میکنه. اونجا به راحتی تو فیلم ها فحش میدن و سکانس های پو.رنوگرافی دارن، اما تو فرهنگ ما دیوث فحشه! نباید به یه کارگردان بگی دیوث فرهنگی و اسمشو بزاری نقد، با این توجیح که تو آمریکا هم فحش میدن!
نتیجه همه اینها این شده که فراستی الان یه منتقد نیست، بلکه یه اینترتینره، یجور دلقکه. مردم رو سرگرم میکنه، حالا با لیچار بار کارگردان ها کردن. اکثرا کسایی که من دیدم نقد فراستی رو دنبال میکنن فقط براشون جذابه بدونن به این فیلم و کارگردان میخواد چی بگه!

اما در مورد افخمی وضع حتی اسف ناک تر هم هست. کسایی که سنشون قد میده یا حافظه سیاسی خوبی دارن جناب افخمی و مجلس ششم رو یادشون میاد. اینکه چطور از اونجا به این کارکتر پاچه خوار رسید، برای من یه نفر یه علامت سوال بزرگه. و همون عبارت بهروز چرخنده بهتر از هرچیزی وضعیت حال حاضرش رو توضیح میده!
 
لول باز اساتید دارن فروشنده رو نقد میکنن :lol: میترسم یخورده دیگه فروش کنه این افخمی سکته کنه:sweatsmile:
تو 21 روز 8 میلیارد فروخته، واسه همین هر هفته واسش برنامه داره lol دلم واسش میسوزه چون فروشنده با همین روند بره جلو یه رکورد تخیلی از خودش به جا میزاره :D
فروش ۸ میلیاردی فیلم فروشنده
این میزان فروش بدون هیچ گونه تبلیغ از تلویزیون و اینقدر تخریب، واقعا شاهکاره :D دم فرهادی و تیم سازنده و پخش کننده فیلم گرم :D
 
خدا پدر و مادرت رو بیامرزه این کلمات و جملات زیر که اکثراً بدون دلیلی گفته میشه، کجاش به سواد ربط داره:
"فیلم لق میزنه"، "فیلم ماقبل بده"، "فیلم سیاه بازیه"، "بده!" و ...
اصلاً دلیل نمیاره. اسمش نقد نیست. تخریبه! چقدر هم کارشون نتیجه ی عکس میده، من خیلی آدم دیدم که با حرف های این آدم ها تحریک شدن که فیلم رو تماشا کنند! یکیش پدر من که اصلا سال تا سال سینما نمیره! سواد وجود داره ولی علم نقد اصلاً توی فراستی دیده نمیشه.
کلاً افخمی و خانمش بعده فیلم روباه هر چی داشتن و نداشتن رو تخریب کردند. چقدر بده آدم یه تریبون نداشته باشه بیشتر و بده دست این آدم ها.
قبول دارم چیزی که در هفت هست نقد نیست یجورایی تحلیله و بعضی اوقات به قول شما تخریبه اما نقد هاش خارج از هفت(تاکید میکنم)و بعضی کلاس هایی که در رابطه با فیلم های برگمان و هیچکاک برگزار میکنه(خودم نرفتم ولی شنیده ام خیلی جامع هست)خوبه و نشون از سوادش داره. فراستی اصولا با فیلم های پیامی و مفهومی و سبک های خاص از همون اول مشکل داشته.دیگه تو این سبک ها بالاتر از اودیسه کوبریک نداریم که حتی رفیق صمیمیش مرتضی آوینی هم از بهترین های تاریخ ازش یاد میکرد اما ایشون به فیلم صفر میده:|.یا مثلا تو سبک اجتماعی ایشون فقط مرد عوضی هیچکاک رو قبول داره و بقیه بنظرش چرته:|.با Cloud Strife عزیز موافقم بشخصه فقط برای کنجکاوی نقد های فراستی رو درمورد فیلم های داخلی دنبال میکنم(بازم در مورد خارجی ها کمی قبولش دارم).ولی فراستی ,راستی یا حزبی نیست کسی که فیلم های محمد (ص) و ایستاده در غبار رو مضخرف خطاب کنه و با سردسته اون طرف یعنی حاتمی کیا مشکل داشته باشه جهت دار نیست. فراستی از وقتی که به هفت اومد شروع به تریپ خاص بودن کرد(ایشون حدود یک و نیم صفحه در کتابشون از هشت و نیم فلینی تمجید کرده اما حالا به این نتیجه رسیده فیلم بد است:|:|:|)
افخمی به نظر من حتی ارزش صحبت هم نداره ایشون و برنامه اش اینقدر راستی هستند که نقد فراستی بر ایستاده در غبار در یک روزنامه دیگه چاپ میشه و تازه هفته بعد قراره ایستاده در غبار نقد بشه(ایستاده در غبار در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شد اما فروشنده چهارشنبه دهم شهریور ماه:|:|:|:|:|:|:|:|:|) با اینکه فروشنده رو فیلم خوبی نمیدونم اما خیلی علاقه دارم اسکار بگیره چون اونوقت واکنش افخمی خیلی زیباست:D(ایشون که از رو نمیره آخرش میگه اگه ایستاده در غبار میرفت بیشتر اسکار میگرفت=))=)))
----------------------------------------------------------
زیرنویس فارسی فیلم Sideways
 
سواد فراستی الزاما به معنی نقدهای منصفانه که منعکس کننده این دانش باشن نیست. باید دید از این سواد چطور استفاده میکنه. فراستی میتونه مطالعه بالایی داشته باشه، میتونه به نظریات زیبایی شناسی در فیلم مسلط باشه، فرم رو خوب بشناسه، کارگردان هارو خوب بشناسه، و در عین حال نقدهای مغرضانه و بی سر و ته بکنه. تفاوت در اینجاست که مثلا یه آدم بی سواد به معنی واقعی کلمه مثل رائفی پور وفتی میاد جدایی رو بزنه میگه پیام فیلم در لایه چهارم اینه که باید به ماجرای سیلی خوردن حضرت زهرا شک کرد و فرزند ایشون به دلیل کتک خورد سقط نشده، و یا بابای نادر نماد جربان اصلاحاته، اون دختر کوچوله هم (که اسمش یادم نیست) نماد بسیجی هاست و اونجا که آشغال رو میریزه رو پله و دست مالی میکنه یعنی دستش به خون مردم آلوده هست (اگه از خوندن این چیزها هیچی نفهمیدید کاملا طبیعی هست) که پر واضحه از دم چرت و پرت و تراوشات یک ذهن بیماره، اما فراستی برای زدن میاد اصولی تر کارش رو میکنه و بالاخره یه چیزی از فرم و محتوا در میاره تبدیل میکنه به پیرهن عثمان.

با سواد بودن به چه دردی میخوره وقتی هر فیلمی میزارن جلوت بگی فیلم بدیه، در نیومده، سیاه نمایی هست، دیاثت فرهنگیه، مخاطبش سخیف و بیشعوره و ... و یکی از معدود فیلم هایی که ازش دفاع کنی و بگی خوبه اخراجی ها باشه!؟! این خود پارادوکسه. دانش سینما به وضوح میگه اینکه جان فورد و یا هیچکاک رو به عنوان یک قایت نهایی و دست نیافتنی از سینما تصور کنی و با مقایسه هر فیلمی با این ها، اون هم بدون در نظر گرفتن این نکته مهم که نیم قرن گذشته و تکنولوژی و فرهنگ و .. عوض شده، نتیجه بگیری از دم آشغالن و در نیومدن اشتباه محضه! دوزار هم نمی ارزه. و باز احمقانه تر اینکه فراستی برای اثبات خودش میاد میگه چون از نظر همه منتقدها در آخرین نظرسنجی سرگیجه هیچکاک بهترین فیلم بوده، که من از 20 سال پیش دارم میگم، پس هرچی من میگم درسته. و باز این نکته رو فراموش میکنه که همون منتقدهایی که سرگیجه رو بهترین فیلم تاریخ میدونن، جدایی رو هم نهمین فیلم برتر قرن بیست و یک انتخاب کردن و چون سرگیجه خیلی خوبه، به همه فیلم های دنیا نمیگن آشغال. مجموع نظر اون منتقدها نمره 95 برای جدایی هست، اما فراستی معتقده نیم ستاره هم نباید بگیره. این اسمش نه سخت گیریه و نه نقد و نه دانش سینما.

تنها کارکرد سواد و دانش فراستی اینه که باعث میشه تخریب هاش، علمی جلوه کنه و بیشتر در قالب منتقد سخت گیر و فوق خفن (به خیال خودش) فرو بره.
 
6d2b387c1115c69d9d23326e0c1a605ff38590286a4f83c70c194b4d7af81139.jpg

تاریخ اکران فیلم جمعه سیزدهم و حلقه ها باز هم تغییر کرد.

کمپانی پارامونت بار دیگر اعلام کرد که، تاریخ اکران ادامه دو فیلم ترسناک/بازسازی (جمعه سیزدهم و حلقه ها) به تاخیر افتاد.

قبلا کمپانی اعلام کرده بود که، قسمت بعدی افسانه های جیسون ورهس(جمعه سیزدهم) 13 ژانویه اکران خواهد شد. اما تاریخ اکران به 13 اکتبر 2017 موکول شد.طبق گزارشات ورایتی این چهارمین دفعه است که، تاریخ اکران این فیلم عوض می شود.

درضمن سومین بازیست که تاریخ اکران فیلم حلقه ها تغییر می کند. این فیلم که قرار بود 28 اکتبر اکران شود به تاریخ 3 فوریه 2017 موکول شد. هنوز دلایل اصلی این تاخیرها معلوم نشده است.

طبق گفته های براد فولر تهیه کننده جمعه سیزدهم، داستان این فیلم مربوط به گذشته جیسون ورهس است طوری که هیچکس قبلا ندیده است.



لینک منبع
 
JohnWick2.jpg

چاد استاهلسکی: قسمت دوم فیلم جان ویک دو برابر قسمت قبلی صحنه اکشن دارد

چاد استاهلسکی اطلاعاتی از داستان قسمت دوم فیلم جان ویک را منتشر کرد.

در مصاحبه با EW، کارگردان فیلم چاد استاهلسکی (Chad Stahelski) گفته است می‌توانم بگویم که دو برابر فیلم اول، صحنه‌های اکشن خواهیم داشت. ما تا حد نهاییِ سطح تعقیب و گریز خیابانی پیش رفته‎ایم. قسمت عمده تعقیب و گریز در خودرو در ابتدای فیلم، مربوط به کیانو می‌شود، که بسیار شگفت انگیز است.

داستان فیلم پس از اتفاقات قسمت اول رخ می‌دهد جایی که جان ویک به عنوان یک قاتل بازنشسته پس از کشته شدن سگش، دست به انتقام گیری می‌زند. حال جان ویک پس از یک معامله جدید به رم سفر می‌کند تا انتقام جدیدش را از یک گروه آدمکش حرفه‌ای بین المللی بگیرد. علاوه بر ریوز، کامن، بریجیت مویناهان، ایان مک‌شین، روبی رز، ریکاردو اسکامارچو، پتر استورماره، لارنس فیشبرن و جان لگویزمائو دیگری بازیگرانی هستند که در فیلم John Wick: Chapter Two حضور دارند و در آن به ایفای نقش خواهند پرداخت.

فیلم John Wick: Chapter Two قرار است در تاریخ 22 بهمن (امسال) به روی پرده‌های سینما برود.



لینک منبع
 
اگر این صحنه یک رویا بوده است فیلمهای بیشماری را میتوان نام برد.
این صحنه پر واضحه که رویا نبوده و تو واقعیت اتفاق افتاده. حالا مثال بزن از فیلمهای بزرگ تاریخ.
نظر دادن با بیانیه دادن متفاوت است.همه حق نظر دادن دارند اما شما گفتی اگه هیچکاک اینو گفته منم اینو میگم.
جمله "منم اینو میگم" اشاره به شخص من داره. منم یعنی من. اینو میگم بازم آخرش م هست یعنی من. حالا واقعا اینقدر سخته معنی جمله؟ شما بخوای نظرتو بگی از چه جمله ای استفاده میکنی؟ میگی منم اینو نمیگم؟ یا ما اینو میگم؟! حالا هیچکاک بیانیه داده یا نظرشو گفته؟
چیزی به اسم اصول درام وجود داره تو فیلمنامه. ستون فیلمی استواره که برای هر اتفاقش دلیل داشته باشه و خوب پرداختش کنه نه اینکه رو هوا ول کنه و هر وصله ی توهمی بهش بچسبونه بعدش.
نظر منتقد در 2012 هویج است اما در 1958 مستند؟شما که حرف منتقدان برایتان مهم است باید لیست سایت اند سوند را کاملا قبول کنید.از نظر شما عقل انسانها در حال رشد است در سال 1958 فیلم توسط منتقدین کوبیده شد اما در سال 2012 برترین فبلم تاریخ سینما شد.دلایلی که در سال 1958 کوبیده شد رو من نمیدونم اما شاید فکر منتقدان الان به تکاملی رسیده است که با سرگیجه ارتباط برقرار کند.
دیدم نظر منتقد براتو مهمه بولد کردم وگرنه من اولش نوشتم یه نفر بعدش یه منتقد. بعد هم نگفتم کوبیدنش. جمله رو دقیق بخون نوشتم در مورد مسایل مذهبی و سیاسی نیست که بگیم کوبیدن. هر فیلمی بهتره تو زمان خودش دیده بشه چون همواره جهان در حال تحول و تغییره.

"هر چیزی که با گذشت زمان پیشرفت نکنه، مجبور به شکست و از بین رفتنه."شعر و ادبیات هنوز از بین نرفته یعنی از نظر شما پیشرفت کرده.پس چیزی که پیشرفت کنه از مدل قدیمی آن بهتر است.
کجای این جمله من میگم آثار قدیمی بد هستن؟ اینکه چیزی روز به روز بهتر بشه دلیل نداره مدل اولیه بد باشه. آثار مطرح کلاسیک زمان خودشون در اوج بودن همانطوری آثار مطرح امروزی همین حالت رو دارن ولی دلیل نمیشه کلاسیک بشه 0 و مدرن بشه 100.
دوست عزیز استعداد ذاتی را گفتم .شما با سرچی ساده میتوانی بفهمی ویلیام جیمز سیدیس باهوش ترین فرد تاریخ به شمار میرود که معاصر نیست.
خوب استعداد ذاتی چه ربطی به بحث ما داره؟ باهوش ترین فرد چه ربطی به هنر و سینما داره؟ گنجایش مغز انسان فلسطین از انسان امروز 200 سی سی بیشتر بوده. حالا این چه ربطی داره به هنر یا پیشرفت هنر؟
چیزی که شما گفتی فیلم پرسونا است نه مالهند.ویژگی اصلی سورئال ها این است که هر کس پس از اتمام فیلم یک نوع آن را تفسیر میکند و نمیتوان گفت کدام درست و کدام غلط است.(بماند که من اگر هر چیزی میگفتم شما برای مخالفت چیز دیگری میگفتید)
من فیلم پرسونا رو ندیدم هنوز ولی اینی که گفتم دقیقا محتوی مالهالند بود. در مورد تفسیر هم باید بگم اونم اصولی داره. برای مثال نمیتونی بگی تو فیلم مالهالند اشاره به این میکنه که انسان روزی از کهکشان راه شیری خارج خواهد شد. تفسیر از دیده ها و استعاره و آیکونهای پرداخت شده(چه به حالت مستقیم و چه غیر مستقیم) حاصل میشه.
من نوشتم بعضی ها چون خودم لذت نبردم.شما واقعا کامنت های منو میخونی؟من صد بار گفتم سرگرمی و هنر اما شما کلا هنر رو فراموش کردی.
دقیقا میخونم ولی تناقض گویی توش زیاده. مثلا میگی سینما برای تعقل نیست از اونطرف میگی سرگرمی و هنر و از طرفی اسم کسایی رو میبری که دقیقا بخاطر فکری که تو فیلمهاشون گسترش دادن مطرح شدن. برای هنر خیلی تعاریف داده شده تا امروز ولی ساده ترینشون اینکه هنر انتقال حس با در نظر گرفتن زمان و مکان میباشد. هنر به معنی پیچیده گویی یا سرگرمی یا بی محتوی بودن نیست. حالا شما تعریفی که از هنر قبول داری دقیقا چیه؟ تو یه جمله ساده بگو شاید تفاوت در نوع نگرش باشه.
فیلمی که محتوای عمیقی دارد قبل از شاهکار بودن پر ادعاست.حال این ادعا اگر در فرم هم به همین قوت باشد شاهکار خلق میشود اما در بیشتر فیلم ها این اتفاق نمی افتد.
خوب محتوی عمیق سرگیجه از نظر تو چیه که تو فرم هم تونسته اجرا کنه و تبدیل بشه به شاهکار؟
بجز تدوین Whiplash که عالی است مابقی موارد خوب هستند البته فیلم در کل عالی است اما VERTIGO در تمام زمینه ها بخصوص در کارگردانی شاهکار است.
پس غیر از تدوین که Whiplash برتر از Vertigo هست، در زمینه فیلمنامه Whiplash خوب هست و Vertigo شاهکار، بازیگری در اولی خوب و در دومی شاهکار. و اما دومی باورپذیرتر و خوش ساخت تر از اولی هست. حله آقا. برای شما بازی جیمز استوارت در سرگیجه شاهکاره و سرگیجه هیچکاک خوش ساخت تر و باورپذیرتر از Whiplash هست. در این مورد بحثی ندارم دیگه.
در آخر دوست عزیز جواب این نقل قول من را ندادید شما در تمام کامنت هایتان میگویید از یکسری باتجربه بپرس اما وقتی میگویم آنها هم حرف من را تایید میکنند از شما پاسخی نمیشنوم.
از اونا چی پرسیدی؟ دقیقا سوال منو پرسیدی راجع به فیلمبردار و تفکر در کار یا از حرفهای من یه چیزی درآوردی پرسیدی؟
"چرا نام هیچکاک,فلینی,برگمان و ... از عرصه سینما و نام آگاتا کریستی,جین آستن,کانان دویل از رمان نویسی پاک نمیشود.چرا هنوز حافظ,سعدی و مولانا طرفدار دارند.(چرا در top 10 های منتقدان و کارگردانان به سختی میتوان فیلمی معاصر یافت)اگر اینها فقط توهمات افراد اندکی است که سیاه و سفید فکر میکنند,فکر میکنم آنها خیلی قدرت دارند که اینها را حفظ کرده اند.چرا کمپانی بزرگی مانند Criterion Collection بجای عرضه آثار جدید تنها برای اندکی غارنشین که سیاه و سفید فکر میکنند دست به عرضه آثار کلاسیک میزنند.من بیشتر مصاحبه های هنرمندان به خصوص کارگردانان صاحب نام را خوانده ام,آنها همیشه از آثار کلاسیک به عنوان شاهکار یاد میکنند و دست به ستایش آنها میزنند.اما هرگر نشنیده ام بگویند این فیلم جدید شاهکار است."
اسم اینها و صدها نفر دیگه هیچ وقت پاک نمیشود و نخواهد شد. دلیلی نداره پاک بشه. کی گفته باید پاک بشه؟ اینکه یه اثری بهتر از بقیه باشه، معنیش این نیست که بقیه آشغالن یا بدن. اصلا چرا باید این برداشت بشه از جمله؟ بهتر و کاملتر بودن هیچ ایرادی نداره و مطمئن باش تا چیزی به اسم هنر هست همین رویه ادامه داره و هر روز دریچه های جدیدی باز میشه و در عین حال آثار کلاسیک هم جا و ارزش خودشونو دارن. هر اثری ارزش خودشو داره. اما اینکه نقاشی کمال الملک بهتر از آثار فرشچیان باشه یا شعر سعدی بهتر از شعر شاملو باشه یا مادر حاتمی بهتر از درباره الی فرهادی باشه، از بیخ و بن اشتباهه چراکه انسان درگیر واقعیت زمان هست و جهان سویه تکاملی داره.
 
این صحنه پر واضحه که رویا نبوده و تو واقعیت اتفاق افتاده. حالا مثال بزن از فیلمهای بزرگ تاریخ.
با احترام شما چجور دلیلی بر حرفت داری که رویا نبوده؟در عوض من میتوانم بگم چون طرف خیالاتی بوده و تمام فیلم روایت اول شخص دارد و فیلم غیر رئال است سکانس رویا است.میشه گفت سكانس آغاز فیلم، صحنه‌ای كلیدی است برای آنچه در دنباله فیلم میبینیم(خودم این سکانس رو با سکانس نخست هشت و نیم از نظر مفهوم خیلی شبیه میدونم)
جمله "منم اینو میگم" اشاره به شخص من داره. منم یعنی من. اینو میگم بازم آخرش م هست یعنی من. حالا واقعا اینقدر سخته معنی جمله؟ شما بخوای نظرتو بگی از چه جمله ای استفاده میکنی؟ میگی منم اینو نمیگم؟ یا ما اینو میگم؟! حالا هیچکاک بیانیه داده یا نظرشو گفته؟
چیزی به اسم اصول درام وجود داره تو فیلمنامه. ستون فیلمی استواره که برای هر اتفاقش دلیل داشته باشه و خوب پرداختش کنه نه اینکه رو هوا ول کنه و هر وصله ی توهمی بهش بچسبونه بعدش.
اگر منظور شما اون بوده متاسفانه من نگرفته بودم.به گفته شما هشت و نیم کلا فیلمنامه نداره چون حتی برای خیال و واقعیت مرزی قائل نمیشه.ببینید تمام اتفاقات در سرگیجه بخوبی پرداخت داره فیلم از لحاظ بار روانشناسی بسیار عمیقه یک مقاله در کافه نقد موجوده که تنها از این جهات فیلم رو مورد بررسی قرار داده و تمام صحبت ها با استدلال های پزشکی است.سرگیجه تکلیفش از همون اول مشخصهvertigo یا سرگیجه نام بیماری,پیچیدگی و سردرگمی است.
دیدم نظر منتقد براتو مهمه بولد کردم وگرنه من اولش نوشتم یه نفر بعدش یه منتقد. بعد هم نگفتم کوبیدنش. جمله رو دقیق بخون نوشتم در مورد مسایل مذهبی و سیاسی نیست که بگیم کوبیدن. هر فیلمی بهتره تو زمان خودش دیده بشه چون همواره جهان در حال تحول و تغییره.
میدونم نگفتید اما حقیقتا فیلم کوبیده شد در 1958.در مورد هیچگونه مسائل خاصی هم نیست اما کوبیده شد.حالا از کوته فکری افراد اون زمان فیلم به خوبی دیده نشده یا چیز دیگه اما حالا فیلم لقب برترین فیلم تاریخ سینما گرفته و مهم اینه.خیلی فیلم ها این اتفاقات براشون افتاده مثل پرسونا,400 ضربه,قوانین بازی و ...نمیشه گفت فیلمی که زمان خودش نادیده گرفته بشه بده.در مورد اینکه:"هر فیلمی بهتره تو زمان خودش دیده بشه "حرف شما برا بیشتر فیلم ها درسته اما نه درمورد شاهکار های سینما مثال ساده ای که الان به مغزم میرسه مکس افولس هشتاد درصد افتخاراتش بعد مرگش هست چون عاشقانه هاش از زمان خودش(مثل برباد رفته و ...)خیلی خیلی جلوتر و قوی تر بوده.
کجای این جمله من میگم آثار قدیمی بد هستن؟ اینکه چیزی روز به روز بهتر بشه دلیل نداره مدل اولیه بد باشه. آثار مطرح کلاسیک زمان خودشون در اوج بودن همانطوری آثار مطرح امروزی همین حالت رو دارن ولی دلیل نمیشه کلاسیک بشه 0 و مدرن بشه 100.
شما بنز رو ابتدا مثال زدی الان بنز کلاسیک در مقابل مدل جدید بد است .شاید 0 و 100 نشه اما برطبق گفته شما شاملو 100 و حافظ کمتر از 100 است.
خوب استعداد ذاتی چه ربطی به بحث ما داره؟ باهوش ترین فرد چه ربطی به هنر و سینما داره؟ گنجایش مغز انسان فلسطین از انسان امروز 200 سی سی بیشتر بوده. حالا این چه ربطی داره به هنر یا پیشرفت هنر؟
خب عزیز هنر که ماشین نیست هنر زاییده همین استعداد است.من در کامنت اول هم گفتم شاید امکانات رو به پیشرفت باشد اما استعداد نیست.اینم یک مثال
من فیلم پرسونا رو ندیدم هنوز ولی اینی که گفتم دقیقا محتوی مالهالند بود. در مورد تفسیر هم باید بگم اونم اصولی داره. برای مثال نمیتونی بگی تو فیلم مالهالند اشاره به این میکنه که انسان روزی از کهکشان راه شیری خارج خواهد شد. تفسیر از دیده ها و استعاره و آیکونهای پرداخت شده(چه به حالت مستقیم و چه غیر مستقیم) حاصل میشه.
این بحث بنظرم ارزش ادامه دادن نداره چون ویژگی سورئال برداشت متفاوت است و برای هیچکس قطعا صحیح نیست.

دقیقا میخونم ولی تناقض گویی توش زیاده. مثلا میگی سینما برای تعقل نیست از اونطرف میگی سرگرمی و هنر و از طرفی اسم کسایی رو میبری که دقیقا بخاطر فکری که تو فیلمهاشون گسترش دادن مطرح شدن. برای هنر خیلی تعاریف داده شده تا امروز ولی ساده ترینشون اینکه هنر انتقال حس با در نظر گرفتن زمان و مکان میباشد. هنر به معنی پیچیده گویی یا سرگرمی یا بی محتوی بودن نیست. حالا شما تعریفی که از هنر قبول داری دقیقا چیه؟ تو یه جمله ساده بگو شاید تفاوت در نوع نگرش باشه.
بعنوان نظر شخصی هنر مهارت خلق زیبایی است.ببینید فلینی و برگمان(جز مهر و موم)و ازو دغدغه های فکری خودشون رو با ظرافت همراه با سرگرمی دنبال میکنند.مثلا بشخصه با زندگی شیرین هم به نهایت سرگرمی میرسم هم متوجه مفهوم فلینی میشوم یا درمورد توت فرنگی های وحشی و داستان توکیو هم همینطور.این فیلما جوری نیست که ما بعنوان نفهم از سینما بیایم بیرون چون طرف روشنفکره و از ما بالاتره .(البته منظور من سبک های خاص مثل سورئال و .. نیست)اما بلا تار کاملا عکس این است و بنظرم این سینما نیست.افرادی که سرگرمی رو کاملا کنار میگذارند بنظر من سینما رو درک نکردند.تاراکوفسکی چند فیلم اینجوری دارد اما تماما این نوع نیست.
خوب محتوی عمیق سرگیجه از نظر تو چیه که تو فرم هم تونسته اجرا کنه و تبدیل بشه به شاهکار؟
همونطور که گفتم از نظر روانشناسی سرگیجه واقعا ادعای زیادی دارد اما با کارگردانی دقیق هیچکاک در فرم و روایت از پس ادعا برآمده است.سرگیجه ادعای با معنی بودن میدهد و تمام پلان ها و حتی تیتراژ معنی خاصی را دنبال میکند.البته اصلیت سرگیجه روایت داستان است
از اونا چی پرسیدی؟ دقیقا سوال منو پرسیدی راجع به فیلمبردار و تفکر در کار یا از حرفهای من یه چیزی درآوردی پرسیدی؟
فیلمسازی رو به سقوط است.شاهکار های قدیمی تکرار نشدنی هستند.جز در زمینه های تکنیکی فیلمسازی افت کرده است.(ببینید وقتی 800 تا منتقد که تحصیلات دارند فقط 2 فیلم قرن 21 رو حساب میکنند حالا شاید بقول شما 500 تا سیاه و سفید فکر میکنند اما اگر همه این را میگویند مشخص است فیلمسازی به جلو حرکت نمیکند)
اسم اینها و صدها نفر دیگه هیچ وقت پاک نمیشود و نخواهد شد. دلیلی نداره پاک بشه. کی گفته باید پاک بشه؟ اینکه یه اثری بهتر از بقیه باشه، معنیش این نیست که بقیه آشغالن یا بدن. اصلا چرا باید این برداشت بشه از جمله؟ بهتر و کاملتر بودن هیچ ایرادی نداره و مطمئن باش تا چیزی به اسم هنر هست همین رویه ادامه داره و هر روز دریچه های جدیدی باز میشه و در عین حال آثار کلاسیک هم جا و ارزش خودشونو دارن. هر اثری ارزش خودشو داره. اما اینکه نقاشی کمال الملک بهتر از آثار فرشچیان باشه یا شعر سعدی بهتر از شعر شاملو باشه یا مادر حاتمی بهتر از درباره الی فرهادی باشه، از بیخ و بن اشتباهه چراکه انسان درگیر واقعیت زمان هست و جهان سویه تکاملی داره.
من اینو گفتم چون در ابتدا مثال ماشین زدید الان خیلی افراد 10 ماشین کلاسیک را نمیتوانند نام ببرند اما در کارگردان کلاسیک,شاعر و ... را میتوانند.
چرا اشتباه است؟من به راحتی میتوانم بگویم آثار انتقادی رنوار تکرار نشدنی است و سبک جنایی در سال های اخیر در مقایسه با گذشته بدون شاهکار است و ساراباند برگمان از عشق هانکه بهتر است و یا فانی الکساندر از روبان سفید.
بنظرم بحث از کلیت در بیاید بهتر است مثلا فقط درمورد سرگیجه و یا روند سینما و ... صحبت کنیم و بقیه دوستان هم نظراتشون رو بگن و بعد از به نتیجه رسیدن در مورد موضوع دیگه.
 
6fcd762cfe17a2cba4d369e5f8006ea0.jpg


مربوط به justice League هست تازه منتشر شده.


Sent from my iPhone using Tapatalk
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or