Movie Center

مرسی، چه اطلاعات مفیدی.
الان راحت میتونم هیچکاک رو "بزرگ" صدا کنم.
یعنی تا الان شک داشتی؟ :دی
فکر کنم همین که New Wave ـه فرانسه کلاً ارادت خاصی به هیچکاک داشته نشون می‌ده چقدر بزرگه.
توی کارگردان‌های فعلی هالیوود هم به نظرم فینچر از همه بیشتر ارادت‌منده به هیچکاک.:دی
 
یعنی تا الان شک داشتی؟ :D
فکر کنم همین که New Wave ـه فرانسه کلاً ارادت خاصی به هیچکاک داشته نشون می‌ده چقدر بزرگه.
توی کارگردان‌های فعلی هالیوود هم به نظرم فینچر از همه بیشتر ارادت‌منده به هیچکاک.:D

آخه میدونی، آدم نباید اهل سیاه بازی باشه. استفاده از القاب کبیر، بزرگ و ... رو دوست ندارم اما خیلی ها هستند تحت تأثیر جو از این کلمات استفاده می کنند بدون اینکه به ارزش طرف پی برده باشند.
آره، خودش گفته. فینچر رو بیشتر از این نظر با هیچکاک مقایسه میکنند به این خاطر که تعلیق رو تا آخرین لحظه نگه میداره و فرصتی برای فرود و نتیجه گیری باقی نمی ذاره. وگرنه فینچر توی فیلم های جدیدش استایل خودش رو پیدا کرده و کمتر مقایسه میشه با هیچکاک گرچه همچنان زیر سایه اش قرار داره. از قضا توی این مستند تروفو-هیچکاک هم حضور داره فینچر.
 
2975100.jpg
شاید خیلی از شماها براتون سوال باشه که چرا آلفرد هیچکاک رو اینقدر بولد کردن؟ چرا در صورتیکه خیلی بازاری و عامه پسند فیلم میساخته؟ البته حرف دوم درسته یا نه یک بحثِ جداست اما با مطالعات کوچیکی که کردم و با ریفرنس به دو فیلم The Artist و Hail Caesar سعی میکنم اهمیت هیچکاک رو شرح بدم.
بین سال های 1930 تا 1965، حدودی، نظامِ هالیوودی یک روش و طریقه ی کاملاً متناسب با نظام سرمایه داری رو پیش گرفته بود و جنبه ی هنری و کاربردیِ سینما خیلی کمتر از جنبه ی سرگرمیِ اون به کار گرفته میشد. در این حین بیشتر قدرت عوامل در یک فیلم، به مدیر تولید و تهیه کننده ی فیلم برمیگشت و نظری مخالف نظر این اشخاص باطل بود. یعنی از قدرتی ماورایی برخوردار بودند. انتخاب بازیگر و فیلمنامه رو به شدت کنترل میکردند. خیلی ها معتقدند این اوضاع حاصلِ برخورد صریح با کمونیست ها بود که جلوی هرگونه روشنفکری در سینما رو منع کردند و قدرت سینما به سرگرم کردن مردم بیشتر گرایش پیدا کرد. فیلم Trumbo میتونه به درک این شرایط یاری رسان باشه. مسئله ای که وجود داشت، افرادی که مدیر تولید یا تهیه کننده بودند، با افرادی سیاسیِ محافظه کار در ارتباط بودند و این خود به خود حاصلِ محدودیت بیشتر میشد. قصد ندارم بگم این تابوی کمونیست شکسته شد؟توسط کی؟ فقط میخوام بگم که دلیل قدرت گرفتن استودیوها و تأثیر در نظام سرمایه داری از کجا منشأ گرفت. این تهیه کننده یا مدیر تولیدها با قدرت خودشون کریر خیلی از فراد رو تحت تأثیر قرار میدادند. جیمز استوارت برنده اسکار گفته بود من اوایلِ کارم در ازایِ سه تا اسب، به یک استودیوی دیگه داده شدم بدون خواستِ خودم. کافیه اون سکانس از فیلم زنده باد سزار رو یادتون بیاد که مشاجره ای بین لارنس لورنز و ادی منیکس رخ میده که میگه من این بازیگر رو نمیخوام، بلد نیست صحبت کنه (راست میگفت، بازیگره به درد فیلم های وسترن اسپاگتی میخورد) ولی مدیر تولید جلوش با قاطعیت ایستاد! کارگردان حقِ انتخاب بازیگر نداشت! اما همه چیز در اون لحظه رنگِ دیگه به خودش گرفت که هیچکاک قدرتِ یک کارگردان رو احیا کرد. دقت کنید، صحبت از هالیووده نه کشورهای دیگه. ایشون کسی بود که امر کارگردانی رو جدی گرفت و با کت و شلوار میرفت سر صحنه و نظر خودش رو سر هر هر چیزی تحمیل میکرد. این چیزی بود که نامش رو گذاشتند میراثِ هیچکاک توسط افرادی به نام فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، کلود شابرول و ... که جوان بودند و جویای نام و در نشریه ی کایه دو سینما در فرانسه فعالیت میکردند و با همت این افراد، نظریه ی سینما مؤلف شکل گرفت و پایه گذار اولین نسل از تحصیل کرده های این رشته شد، افرادی مثل اسپیلبرگ، لوکاس، اسکورسیز، فوردکاپولا و... بعدها توی مستندِ تروفو-هیچکاک دیدم که هیچکاک حرفِ جالبی زد: اون چیزی که میسازم، در مورد سینماست، خالصه. راست هم میگفت، پشتوانه ی همه فیلم هاش راوی گری، قهرمان پروری یا ... نبود. فقط روایت داستانی که قدرت اولش دوربینه و حرف هاش رو با دوربین میزنه و از حرافی فرار میکنه. اینجا برای اولین بار فهمیدم که کورکورانه نباید به این شخص احترام بگذارم و الان به اهمیتش پی میبرم. هیچکاک شاید، بیشتر از ولز و فورد برای معتبر ساختن مقام کارگردان موثر بوده. اما شاید و دوست دارم اهمیت این اشخاص رو بیشتر درک کنم.
مرسی که مطالعه کردید.
مثال بارزش هم اسپارتاكوس كوبريك هست كه كرك داگلاس تهيه كننده هم بود و دخالت ميكرد... كوبريكم گفت اين فيلم مال من نيست...


Sent from my iPhone using Tapatalk
 
مثال بارزش هم اسپارتاكوس كوبريك هست كه كرك داگلاس تهيه كننده هم بود و دخالت ميكرد... كوبريكم گفت اين فيلم مال من نيست...


Sent from my iPhone using Tapatalk
ببینید چقدر قدرت تهیه کننده و استودیو ها زیاد بوده که یکی مثل کوبریک هم نمی تونسته مقابلشون بایسته و مجبور میشده به خواستشون تن بده
در همین سال هیچکاک روانی رو ساخت یه فیلم کاملا ساختار شکن صحنه قتل در حمام فقط یه صحنه قتل اسلشر ساده نیست این قسمت واقعا تاثیر خیلی زیادی روی سینمای بعد از خودش گذاشت باور کنید اگه بگم روند سینما بعد از این قسمت روانی تغییر کرد بیراه نگفتم
 
من دیروز بالاخره Children Of Men رو دیدم.:دی
The Last Of Us رو از روی این فیلم ساختن به قولی.:دی فیلم خیلی فضای جالبی داشت.:دی اون بازسازیه کاورآلبوم The Animals ـه Pink Floyd یا پخش موسیقی In The Court Of The Crimson King موقع ورود به وزارت خارجه روانیه.:دی
 
  • Like
Reactions: Silent Siren
مثال بارزش هم اسپارتاكوس كوبريك هست كه كرك داگلاس تهيه كننده هم بود و دخالت ميكرد... كوبريكم گفت اين فيلم مال من نيست...


Sent from my iPhone using Tapatalk


آره. اگه فیلم Trumbo دیده باشید، خود شخص داگلاس رفت فیلم نامه رو به دالتون نرامبو داد که هم افتباس کنه و باز نویسیش کنه!
 
files-news-241155index[be2951d66123be7d72d3d40630c0af56].jpg

سه گانه فیلم Jurassic World تایید شد

J.A. Bayona چیز زیادی از قسمت دوم دنیای ژوراسیک(به کارگردانی خودش) نگفت، اما تایید کرد داستان دایناسورها به اتمام نرسیده است.

طبق گفته های J.A. Bayona کارگردان قسمت دوم:

" من خیلی هیجان زده ام که وارد دنیای ژوراسیک شده ام. Colin Trevorrow کارگردان قسمت اول قبلا پیش بینی کرده بود، که دنیای ژوراسیک سه گانه بزرگ و جاه طلبانه خواهد شد. ما الان در نوشتن داستان قسمت دوم هستیم طوری که سه گانه فیلم از لحاظ داستانی خیلی نزدیک بهم است"

او همچنین اضافه کرد که Chris Pratt و Bryce Dallas به قسمت دوم فیلم باز خواهند گشت.

قسمت اول دنیای ژوراسیک سال 2015 اکران شد، و با فروش یک میلیارد و ششصد میلیون دلار در کنار پرفروش فیلم ها ایستاد.

دنیای ژوراسیک 2 در سال 2018 اکران خواهد شد.



لینک منبع
 
2975100.jpg
شاید خیلی از شماها براتون سوال باشه که چرا آلفرد هیچکاک رو اینقدر بولد کردن؟ چرا در صورتیکه خیلی بازاری و عامه پسند فیلم میساخته؟ البته حرف دوم درسته یا نه یک بحثِ جداست اما با مطالعات کوچیکی که کردم و با ریفرنس به دو فیلم The Artist و Hail Caesar سعی میکنم اهمیت هیچکاک رو شرح بدم.
بین سال های 1930 تا 1965، حدودی، نظامِ هالیوودی یک روش و طریقه ی کاملاً متناسب با نظام سرمایه داری رو پیش گرفته بود و جنبه ی هنری و کاربردیِ سینما خیلی کمتر از جنبه ی سرگرمیِ اون به کار گرفته میشد. در این حین بیشتر قدرت عوامل در یک فیلم، به مدیر تولید و تهیه کننده ی فیلم برمیگشت و نظری مخالف نظر این اشخاص باطل بود. یعنی از قدرتی ماورایی برخوردار بودند. انتخاب بازیگر و فیلمنامه رو به شدت کنترل میکردند. خیلی ها معتقدند این اوضاع حاصلِ برخورد صریح با کمونیست ها بود که جلوی هرگونه روشنفکری در سینما رو منع کردند و قدرت سینما به سرگرم کردن مردم بیشتر گرایش پیدا کرد. فیلم Trumbo میتونه به درک این شرایط یاری رسان باشه. مسئله ای که وجود داشت، افرادی که مدیر تولید یا تهیه کننده بودند، با افرادی سیاسیِ محافظه کار در ارتباط بودند و این خود به خود حاصلِ محدودیت بیشتر میشد. قصد ندارم بگم این تابوی کمونیست شکسته شد؟توسط کی؟ فقط میخوام بگم که دلیل قدرت گرفتن استودیوها و تأثیر در نظام سرمایه داری از کجا منشأ گرفت. این تهیه کننده یا مدیر تولیدها با قدرت خودشون کریر خیلی از فراد رو تحت تأثیر قرار میدادند. جیمز استوارت برنده اسکار گفته بود من اوایلِ کارم در ازایِ سه تا اسب، به یک استودیوی دیگه داده شدم بدون خواستِ خودم. کافیه اون سکانس از فیلم زنده باد سزار رو یادتون بیاد که مشاجره ای بین لارنس لورنز و ادی منیکس رخ میده که میگه من این بازیگر رو نمیخوام، بلد نیست صحبت کنه (راست میگفت، بازیگره به درد فیلم های وسترن اسپاگتی میخورد) ولی مدیر تولید جلوش با قاطعیت ایستاد! کارگردان حقِ انتخاب بازیگر نداشت! اما همه چیز در اون لحظه رنگِ دیگه به خودش گرفت که هیچکاک قدرتِ یک کارگردان رو احیا کرد. دقت کنید، صحبت از هالیووده نه کشورهای دیگه. ایشون کسی بود که امر کارگردانی رو جدی گرفت و با کت و شلوار میرفت سر صحنه و نظر خودش رو سر هر هر چیزی تحمیل میکرد. این چیزی بود که نامش رو گذاشتند میراثِ هیچکاک توسط افرادی به نام فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، کلود شابرول و ... که جوان بودند و جویای نام و در نشریه ی کایه دو سینما در فرانسه فعالیت میکردند و با همت این افراد، نظریه ی سینما مؤلف شکل گرفت و پایه گذار اولین نسل از تحصیل کرده های این رشته شد، افرادی مثل اسپیلبرگ، لوکاس، اسکورسیز، فوردکاپولا و... بعدها توی مستندِ تروفو-هیچکاک دیدم که هیچکاک حرفِ جالبی زد: اون چیزی که میسازم، در مورد سینماست، خالصه. راست هم میگفت، پشتوانه ی همه فیلم هاش راوی گری، قهرمان پروری یا ... نبود. فقط روایت داستانی که قدرت اولش دوربینه و حرف هاش رو با دوربین میزنه و از حرافی فرار میکنه. اینجا برای اولین بار فهمیدم که کورکورانه نباید به این شخص احترام بگذارم و الان به اهمیتش پی میبرم. هیچکاک شاید، بیشتر از ولز و فورد برای معتبر ساختن مقام کارگردان موثر بوده. اما شاید و دوست دارم اهمیت این اشخاص رو بیشتر درک کنم.
مرسی که مطالعه کردید.
مطلبت واقعا زیبا و جالب بود البته هیچکاک خیلی بازاری هم فیلم نمیساخته:Dبرای مثال مرد عوضی به هیچ وجه فیلم عامه پسندی نیست یا سرگیجه که زمان اکران شکست سنگینی خورد اما بعد از مرگ هیچکاک دوباره به صورت وسیع اکران شد و الان در سایت اند سوند برترین فیلم تاریخ سینما شناخته میشه (و همشهری کین رو بعد از 50 سال به رتبه دوم برده)بیشتر هنری است تا سرگرمی. البته اوایل فیلمسازی در آمریکا هیچکاک تحت تاثیر تهیه کننده ها بوده مثلا دیوید سلزنیک در فیلم ربکا هیچکاک خیلی خیلی دخالت کرد و الان هم ببینی مشخصه که فیلم خیلی هیچکاکی نیست(البته قرار بود ویوین لی نقش اصلی باشه اما هیچکاک اینقدر فشار اورد که جون فونتاین نقش اصلی شد) البته ربکا اسکار بهترین فیلم رو هم گرفته .دخالت تهیه کنندگان بعضی اوقات نتیجه خوبی هم داشته دیوید سلزنیک علاوه بر ربکا تهیه کننده برباد رفته هم بود.بر باد رفته سه یا چهار کارگردان در روند ساختش عوض کرده و یکجورایی میشه گفت فیلم رو خود دیوید سلزنیک ساخته که نتیجه اش هم یکی از پرفرشترین و زیباترین فیلم های سینما است.لقب هیچکاک هم فکر کنم بزرگترین تکنسین تاریخ سینماست که واقعا برازندشه البته ولز هم نسبت به زمان خودش ابداعات خارق العاده ای در فرم انجام داد (فک کنم انقلاب ولز رو شنیدی)و سینما رو چند پله بالاتر برد
 
دیدم دوستان راجع به هیچکاک ابراز علاقه کردن، گفتم خالی از لطف نیست منم نظرمو بگم!
هیچکاک بدون شک استایل کاری یونیک و منحصربفردی داره و به اصطلاح مولف هست. هیجان کاذبی که توی صحنه ها ایجاد میکنه هم جالب و تاثیرگذار هست. اما بارزترین ویژگی های فیلمهای مطرحش(بعد از کار در سینمای هالیوود) طراحی صحنه جذاب با کمترین امکانات، استفاده از بازیگران خوش تیپ مرد و زیبای زن، عدم پرداخت کامل به گره گشایی در مسایل ریز تا بزرگترین تنش در داستان فیلم. یعنی فیلمهایی که ساخته از نظر ظاهری(به دلیل تکنیک و انتخاب بازیگر) بسیار چشم نواز ولی از نظر محتوی در پایینترین سطح ممکن میباشند. بعد از فیلم توپاز هم که خیلی شیک خودشو فروخت و رفت پی کارش.
سرگیجه الان در سایت اند سوند برترین فیلم تاریخ سینما شناخته میشه بیشتر هنری است تا سرگرمی
اگر میشه چند تا از جنبه های هنری فیلم رو مثال بزنید چون من تو این فیلم هیچ جنبه هنری نتونستم پیدا کنم!
در مورد انتخاب این مجله هم باید بگم احتمالا فیلمهای این 50 سال رو ندیدن چون خیلی بی معنیه فیلمی که مال 1958 هست با فیلمهای این چند سال اخیر از هر نظر(فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری و ...) بتونه رقابت کنه چه برسه به بهترین شدن تو کل تاریخ سینما!
یه فیلم باید از هر نظر نسبت به بقیه، بهترین باشه تا در جمعبندی بشه گفت بهترین تو تاریخ اما هیچوقت این عنوان بهترین هم زیاد دووم نمیاره چون واقعیتهایی به اسم زمان و تکامل وجود داره.
البته اوایل فیلمسازی در آمریکا هیچکاک تحت تاثیر تهیه کننده ها بوده مثلا دیوید سلزنیک در فیلم ربکا هیچکاک خیلی خیلی دخالت کرد و الان هم ببینی مشخصه که فیلم خیلی هیچکاکی نیست البته ربکا اسکار بهترین فیلم رو هم گرفته
یه زمانی گفته میشد تو سینمای اروپا، کارگردان حرف آخر رو میزنه و توی هالیوود، تهیه کننده. من نه هیچ کدوم رو تایید میکنم و نه رد و اعتقاد دارم همیشه باید توی خلق یک اثر ماندگار چیزی به اسم تعامل حاکم باشه و کلیت کار مهمه نه اینکه حرف چه کسی بشه. اما در نهایت هدف فیلمساز و یا هر هنرمند دیگری، انتقال حس و فکر هست و اگر هنرمند از این غافل بشه، اثری که خلق میکنه به درد خودش و عمه اش و چند تای دیگه میخوره.
فک کنم انقلاب ولز رو شنیدی
ولز بدون شک توی فیلمنامه همشهری کین نهایت نبوغ و خلاقیت خودشو به رخ کشیده. هر کسی فیلمو الان هم ببینه احساس میکنه این فیلمنامه مال سال 2000 هست نه 1941!(به دلیل خطی نبودن و سیال ذهنی بودن فیلمنامه)
 
  • Like
Reactions: Alkazar
تماشاگر امروزی خیلی سخته که بتونه رابطه ی خاصی با فیلم های دهه پنجاه(به طور کلی آثار کلاسیک) برقرار کنه همین قضیه و اختلاف سلیقه است که باعث میشه خیلی راحت بگیم فیلم امروزی بهتر از قدیمی ها هستند ولی برای درک فیلم های کلاسیک باید به مراتب با سینما آشنایی بیشتری داشته باشیم برای مثال دوربین در فیلم های هیچکاک حرف های بسیار بیشتری از دیالوگ های فیلم هاش داره در صورتی که در فیلم های امروزی خیلی کمتر همچین چیزی می بینیم تماشاگر امروزی عادت کرده به فیلم هایی که همه چیز رو دیالوگ ها مشخص کنند به همین دلیله که نمی تونه با فیلم های هیچکاک ارتباط برقرار کنه
نکته دیگه فرم فیلم های هیچکاک بود که در اوج قرار داره هیچکاک همیشه به دنبال تعلیق بوده و تو فرم فیلماش به بهترین نحو به خواستش می رسیده هیچ دلیلی نداره که ما توقع داشته باشیم فیلم هاش محتوی خاصی داشته باشه (البته به هیچ عنوان فیلم هاش بی محتوی نیستند ) همین فرم فیلم هاش هستند که هیچکاک رو اینقدر بزرگ کردند
 
سلام
بک نفر لطفا میشه کامل و جامع این تعلیق در سینما رو برای من توضیح بده. :D
ممنون میشم. :D

کامل و جامع؟ منظورت تاریخچه ی استفاده از اونه؟
تعلیق یا اصطلاح فرانسویِ اون، سوسپانس یعنی به تعویق انداختن نتیجه و حفظ هیجانِ تماشاگر تا آخرِ فیلم. این اصطلاح رو اولین بار دیوید گریفیث به کار برد.
 
  • Like
Reactions: Alkazar
کامل و جامع؟ منظورت تاریخچه ی استفاده از اونه؟
تعلیق یا اصطلاح فرانسویِ اون، سوسپانس یعنی به تعویق انداختن نتیجه و حفظ هیجانِ تماشاگر تا آخرِ فیلم. این اصطلاح رو اولین بار دیوید گریفیث به کار برد.
همین کافیه!! :D
ممنون.
 
  • Like
Reactions: The Fade

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or