Movie Center

به نظر من دیگه در هیچ دوره ای- هیچ کارگردانی نمیتونه فیلمی به عظمت ارباب حلقه ها بسازه

به نمایش دراوردن سرزمین میانه- جنگهای چند صد هزار نفری- ساختمانهای عظیم در دل کوهها -به تصویر کشیدن موجودات کتاب تالکین و خیلی نکات دیگه

جالب اینه که اگه سه گانه ارباب حلقه ها رو یک فیلم در نظر بگیریم با فروش 2 میلیاردو 915 میلیون دلار از فیلم تایتانیک که 1845 میلیون دلار فروش کرده جلو میزنه ضمنا هزینه ساخت این دو فیلم هم زیاد تفاوتی با هم ندارند ارباب حلقه ها 282 میلیون تایتانیک 200 میلیون

با این اوصاف فکر کنم تا سالیان سال فروش هیچ فیلمی به ارباب حلقه ها نرسه
 
جالب اینه که اگه سه گانه ارباب حلقه ها رو یک فیلم در نظر بگیریم با فروش 2 میلیاردو 915 میلیون دلار از فیلم تایتانیک که 1845 میلیون دلار فروش کرده جلو میزن

ديگه از اون در نظر گرفتن ها بودا ! :cheesygri
 
مثل اینکه عکس از بچه ی انجلینا جولی و بردپیت کم بود این یکی دیگه :cheesygri:-"

brad-angelina-baby.jpg
 
نوشته شده توسط Saman:
من نه ادعاي آدم بزرگ بودن دارم و نه از سرگرمي فراري ام. من فقط احساس ميكنم توي اين شرايطي كه هستم و خصوصيات فردي اي كه دارم، به فيلم هاي ديگه اي احتياج دارم. اونها رو ارزشمند ميدونم و فقط به اون ها "اثر هنري" ميگم.

به طور كلي من با فيلم هاي تخيلي و خالي بندي و تاريخي بسيار مشكل دارم. و متاسفانه سينماي هاليوورد از اين فيلمها كم نداره...

بگذريم، اين حرف ها رو بذارين به حساب كسي كه خالي بندي هيچ جوره توي كتش نميره و تره اي هم براي تخيل نويسنده و سازنده ي اين فيلم ها خورد نميكنه !

.

سامان جان بازم برگشتیم سر خونه ی اول ...
بابا خالی بندی چیه ؟ شما که این همه از هنر صحبت کردی به چیزی مثل خرق عادت اعتقاد داری ؟
اصلا" یه موضوعی که بسیار توی داستانهای حماسی به چشم می خوره و کلا" خمیره ی این داستان ها برخورد نهایی خیر و شر هست .
خوب ببین یه نیرویی در یک زمانی ( حالا اصلا" زمان و مکانش رو کنار می گذاریم ) که تحلیل رفتن رو کنار گذاشته و دوباره داره قدرت می گیره تا دنیا رو تسخیر کنه ودرست دراین زمان هست که گروهی چند نفره ( که بازهم تعدادش رو بحث نمی کنیم ) برای نجات دنیا دست به قیام میزنن .
خوب این یک تشبیه به نظر میرسه از قیام یک فرد (یا گروه ) صالح و شناخته شده که بنا به موقعیت زمان و مکان خودشون باید برای غلبه بر نیرویی که در حال تسخیر دنیا هست دست به قیام بزنن.

خوب وقتی من به این موضوع فکر می کنم قیام مصلح آخر زمان به یاد میارم . ما تو داستان هم متوجه میشیم که آراگورن نشانه هایی داره (حالا نمی خوام بیشتر ازین بگم که باز تو بگی من رفتم تو تخیل ...) و می دونیم که زمانی فرا می رسه که دنیا پر از آلودگی میشه و مردم روزی هزار بار آرزوی مرگ می کنن . در این زمان گروهی که تو قرآن و حدیث های بسیار اومده برای جنگ با آلودگی ها به پا می خیزند ... *یک مثال از پیروزی نهایی خیر بر شر *

من اصلا" توقع ندارم که تو نظرت عوض بشه چون شما هم یه نظراتی دارید که اگر چه با سلایق من متفاوت ولی در نوع خودش قابل احترام .
 
ابلته من یه نکته رو متذکر بشم اونم اینکه سامان من که گفتم انیمیشن دوست داری قصد توهین نداشتم فقط شوخی کردم .....
چون هممنون می دونیم که هنوزم که هنوزه کارتونی مثل باورنکردنی ها یا عصر یخی یا شرک هممون رو میتونه بخندونه حتی مامان بزرگ من رو !!!!
این جور انیمیشن ها خوبیشون اینه که برای 2 ساعتم شده مارو می تونن از غصه های بدبختی هامون و نداشته هامون در بیاره ...... بریا 2 ساعت مارو ببره تو رویاهامون ..... از دست این بدختی های لعنتی مون خلاص شیم .... از دست کنکور . از دست ........

بعضی وقتا بعضی چیزهای تخیلی خوبن ..... یعنی فقط برای سرگرمی نه اینکه آدم توشون غرق شه ......
تالیک زیادی دنیاش رو تخیلی کرده دیگه ....
ابلته بازم بگم که رولینگ هم تقریبا همین کارو کرده ولی نه با آدم بزرگا ....بیشتر مخاطبینش هم سن و سالای ما ها هستن نه بزرگترا .....در حالیکه دنیای تالکین نه ....
 
سلام...
اولا من یه چند روزی سرم شدید شلوغه بعدا حالا خبر میذارم،ولی این بحث واسم جالب بود.
از آخر شرو میکنم:
1.اگه قرار بود سه قسمت ارباب حلقه ها رو باهم حساب کنیم،اونوقت فیلمش میشد حدود 9 ساعت و فکر نکنم افراد زیادی باشن که بخوان 9 ساعت فیلم رو یه جا ببینن!
2.در مورد رستگاری در هشت و بیست دقیقه فقط میگم چرند!یکی از چرندترین ها شاید.به خدا چشم و گوش ما از اینا پره.فکر کنم کمتر ایرانی ای پیدا شه که نتونه فیلم اونطوری بسازه.کلیشه ای که متاسفانه تو سینمای ایران به بدترین نحو جا افتاده و متاسفانه همیشه کلیشه ها هستن که همه چیز رو به گند میکشن.باعث میشن که همه نتونن چیزهایی رو که میخوان به تصویر بکشن.البته من قبلا این رو گکفتم ولی اگه قرار بود به این صورت به جایی برسیم،تا الان باید رسیده بودیم،به نظر شما بهتر نیست راه آبو عوض کنیم؟!
جقدر فیلم اینطوری؟چقدر موسیقی اینطوری؟این روش جواب نداده،حالا هر چه قدر میخوان بازم زور بزنن!
3.در مورد LOTR.اصلا فیلم رو دو جور میشه ارزش گذاری کرد.ارزش سینمایی و ارزش معنایی یا همون چیزی که امروز به اشتباه بهش میگن وظیفه ی هنر.
مطمئنا نه مونا نه سامان منکر ارزش سینمایی این فیلم نیستن.ارزش سینمایی یه فیلم معیار های زیادی داره که به عنوان مثال موسیقی و لوکیشن و پرداخت مناسب به داستان از اون معیار ها هستن.
در مورد ارزش معنایی یا به قولی رسوندن پیامی به مخاطب،مسلما این فیلم اصلا قرار نبوده در این زمینه چیزی داشته باشه.پس نباید ازش انتظاری هم داشته باشیم.
در مورد وضیفه ی هنری،این یه چیز کاملا سلیقه ایه.به نظر من مثلا LOTR تونست تمام و کمال وظیفه شو انجام بده.به اون چیزی که قرار بود برسه رسید و اون فیلم سینمایی بودن هستش.یه فیلم عام و پرمخاطب.
مثلا طعم گیلاس کیارستمی،فیلم بسیار عالی ای و خوبیه ولی فیلم سینماییه خوبی نیست.چون طبق معیار های ارزش سینمایی چیزی نداره،ولی ارزش مفهومی بالایی داره و به خوبی پیامی رو به مخاطب منتقل میکنه،پس طعم گیلاس هم وضیفه شو انجام داده،چون به اون چیزی رسید که براش ساخته شده بود.
ولی فیلمی مثل رستگاری!؟

يعني هنر ، يعني تعهد ، يعني درد ، يعني انسان ، يعني وطن ، يعني ظلم ،يعني بغض تو گلو و سرگيجه ذهن بيننده و ...
این تعریفیه که سامان داره و اون تعریفیه که من دارم.سامان کل سینما رو تو اون میبینه،ولی من میگم اون فقط قسمتی از هنر هفتمه.در هر صورت نه من نه سامان نه هیچ کس دیگه ای هیچوقت نمیتونیم هیچ معیاری برای هیچ هنری تعیین کنیم.سامان میگه هنر یعنی تعهد،ولی من میگم اون لانگ شاتی که تو بروکبک مانتین هست(هر چند من از فیلمش خوشم نیاد) هم هنر به حساب میاد.حرف سامانو غلط نمیدونم ولی نمیخوام یا نمیتونم قبولش داشته باشم.
در آخر هم این نقل قولی از Ali_Mojarad که من خوشم میاد از این پست:
از 28 دسامبر 1895 که برادران لومیر در زیرزمین گراند کافه ,در بولوار کاپوسن پاریس 10 فیلم را در ازای دریافت پول برای عده ای نمایش دادند سینما به عنوان یک هنر-صنعت بطور رسمی متولد شد.محصول صرف هنر هفتم چیزی نیست به جز اون چه که ما اینروزها به اون میگیم "فیلم".
اما اینکه چطور به هزاران فریم ثابتی که از جلوی دیدگانمون رد میشه و لحظه هامون و پر میکنه از لذاتی که نابن و در هیچ کجا و در هیچ هنری مانند اونها رو یکجا با هم نمیشه تجربه کرد عنوان فیلم رو بدیم مهمه و قابل بحث.
سینما دوران سختی رو گذرونده تا به دست ما رسیده.میراثیه که با تلاش میلیونها آدم بنام و بی نام و گمنام به جایی رسیده که عدم رو برای ما به عزلیتی تموم نشدنی تبدیل میکنه.از روزی که لومیر ها کارگران کارخونه رو برای ما در قابهای کوچک ثابت کردن و به تاریخ چسبوندنشون 100 سال و اندی میگذره.از اون سالها تا دوران ما که فیلم و سینما تبدیل به یکی از قدرتمندترین اسباب انتقال و القا فکر ,ایدئولوژی,سیاست,فلسفه و هر آنچه که شما میدونید و نمی دونید و به ذهنتون میاد و یا به ذهنتون نمیاد ,شده. هنر-صنعت سینما و به تبع اون فیلم به عنوان محصول مستقیم این پدیده دستخوش دگرگونیها و تحولات کوچک و بزرگ شده تا اونجا یی که ما به عنوان انسان قرن 21 جلوی تلویزیونهای پلاسماییمون می نشینیم و ظرف پاپ کورن در بغل میگیریم و به راحتی چشمانمون رو به فریم هایی میدوزیم که برای ساخته شدن تک تکه اونها ساعتها زمان صرف شده و تازه به خودمون جرات میدیم که به راحتی کلیت محصول پیش رویمان رو هم زیر سوال ببریم و به ریش عوامل و سازندگان میخندیم و چنان تفسیر و تحلیل ارائه میکنیم که همانا ما بطن سینماییم.اما واقعا تا بحال شده که به این فکر کنیم واقعا دنیای یک فیلم بر اساس چه معیار و چه نظم و منطقی خلق شده؟وقتی این روزها هر کس به نام بیان عقاید شخصی, هر کلام درست و نادرستی رو به کمک دنیای دیجیتال و اینترنت و ماهواره و چه و چه و چه... به خورد بقیه میده و وقتی هم مورد پرسش قرار میگیره چنان گونه هاش سرخ میشه و خون در شقیقه هاش میدوه و آتش از مغزش زبانه میکشه که چشم بسته و دهان باز میکنه و بی توجه به اینکه در پشت هر کلامی هزاران معنی نهفته زبان به نا سزا و .... باز میکنه ... دیگه جایی برای تفسیر و نقد و تحلیل هنرمندانه نیست.فیلم هر آنچه که میبینیم نیست.وقتی درکی از دنیای فیلم,تاکید میکنم دنیای فیلم,نداریم نباید دیگران رو متهم کنیم.فیلم به عنوان یک فرآیندِ محدود در بازه زمان از لحظه آغازین تا لحظه پایانی مملو از نکاتیست که بدون شناخت سینما به عنوان یک هنر درک و تجزیه و تفسیر آن امکانپذیر نیست.هستند کسانی که با دیدن نیمی از فیلم به سخن پراکنی و نقادی اثر میپردازن اما آیا این واقعا تحلیلی بخردانه است؟؟؟سینما مکانیزمی دارد که نگاهی سطحی که برای تفریح و سرگرمی و یا افتخار ثبت رکورد فیلمهای دیده شده در بین دوستان آشنایان نزدیک حتی به تعداد مو های سر یک انسان ... بدان مینگرد, هرگز قادر به شناخت و درک صحیحی از آن نیست.سینما بر اساس اصولی بنیان نهاده شده که روح و جسم انسان را توامان در نظر دارد.
هیچوقت به این فکر کردیم که 2ساعتی که در حال تماشای فیلم بودیم واقعا در چه موقعیت زمانی و مکانی حضور داشته ایم؟ دنیای خلق شده یک نویسنده خلاق و به تجسم در اومده توسط یک ذهن خلاق دیگه!
تا حالا فیلم رو طوری دیدید که از غم یا خشم یا شادی ِ خلق شده در دنیای اون کارگردان در شما احساسی از غم یا خشم یا همه اون چیزهایی که ممکنه در یک فیلم باشه بیدار بشه؟ (البته هستند اشخاصی که در حال تماشای فیلم تنها اتفاقی که برایشان رخ نمیدهد دیدن فیلم است.)تا حالا شده اونقدر با رنجهایی که یک انسان ممکنه در اون دنیا تحمل کنه همذات پنداری کنید که اشک در چشمانتون حلقه بزنه؟
اگر شده,بدونید که برای خلق این دنیا تلاشی در گرفته بی وقفه و جان فرسا!
اگر یک فیلمبین سینمای تجاری هستید لطفا درباره اونچه که به سینمای روشنفکری معروف ِ احضار فضل نکنید و در همون جا که هستین سعی کنید فیلم تعریف کیند تا تحلیل .
موفق و پیروز باشید.
 
نوشته شده توسط Saman:
تخيل و دروغ بي ارزش.

اصلا Midlle Earth کجاست ! ارک ها ، الف ها و ديگر نژادها چي هستند ؟[/
QUOTE]

چه سوال هاي مهم و حياتي اي !

من بدون اينكه كتاب رو بخونم بهت ميگم Middle Earth هيچ جا نيست و ارك ها و ديگر نژاد ها وجود خارجي ندارن و اين تمام مشكل اين فيلمه و من با چيزي كه "نيست" كاري ندارم. من نميدونم شما سنه ت چقدره. ولي اگه با اين چيز ها سرگرم ميشي و علاقه بهشون داري من يكي ندارم. به هر حال سليقه ي تو قابل احترامه. اما من از هنر انتظار ديگه اي دارم.

اينجايي كه من زندگي ميكنم خود ِ زمينه و يه سري آدم توش هستن كه خيلي هاشون از حيوون ها و ارك ها و الف ها و نميدونم چي چي هاي ديگه پست تر و حيوون تر هستن.
من با Middle Earth كاري ندارم. با "تهران" كار دارم. با انسان كار دارم. با حقيقت و واقعيت كار دارم. غول هاي اينجا سوار رخش بالدار نميشن، سوار موتور ميشن. عصايي كه آتيش و نور ازش بيرون بياد ندارن، باتوم و شلاق دارن. ما اينجا حلقه دستمون نميكنيم تا قدرت جادويي بگيريم. وقتي قدرت جادويي ميگيرم كه به جاي حلقه دست توي دستمون باشه ! نه اينكه صاحبان دست ها توي خونشون بشينن و مثه سوپر من توي روياهاشون پرواز كنن ! :-"
اينجا واقعيته. قصه نيست. حقيقته و هيچ چيز از حقيقت مهم تر نيست.

----------------

من اونقدر احمق نيستم كه بيام مثلا جلوه هاي ويژه ي شاهكار ارباب حلقه ها رو مسخره كنم يا لوكيشن هاي زيباي فيلم رو به سخره بگيرم !

و اين هم كاملا صحيحه كه اون فيلم با سليقه ي من جور در نمياد. اما كي گفته حق ندارم بهش بگم چرت ؟ ميگم چرت و دلايل خودم رو دارم كه حتما براي خيلي ها مهم نيست. من هم در جايگاهي نيستم كه دنيا منتظر نظر من درباره ي ارباب حلقه ها باشه.

چيكار كنم ؟! از خودم خجالت ميكشم وقتي مي بينم نشسته م جلوي تي وي و يه موجود كج و كنجول داره با شمشير فلان جور و قدرت فلان جور ميره به جنگ يه غول ديگه :cheesygri
يا مثلا فيلم كينگ كونگ رو ببينم و دلم براي اون موجود نره غول بسوزه !
يا مثلا جت لي رو ببينم كه داره روي هوا پرواز ميكنه ده نفر رو با يه ضربه ناك آوت ميكنه.

بابا به خدا چيزهاي مهمتري هم وجود داره !

سليقه ي من طوريه كه اين جور مسخره بازي ها هيچ تاثيري رووم نميذاره. و فقط خودم در هيئت يه بچه كوچولوي بيكار ميبينم كه نشسته كارتون پاپاي نگاه ميكنه ! البته كارتون پاپاي نگاه كردن هيچ اشكالي نداره. براي سرگرمي هم خيلي خوبه.

من نه ادعاي آدم بزرگ بودن دارم و نه از سرگرمي فراري ام. من فقط احساس ميكنم توي اين شرايطي كه هستم و خصوصيات فردي اي كه دارم، به فيلم هاي ديگه اي احتياج دارم. اونها رو ارزشمند ميدونم و فقط به اون ها "اثر هنري" ميگم.

به طور كلي من با فيلم هاي تخيلي و خالي بندي و تاريخي بسيار مشكل دارم. و متاسفانه سينماي هاليوورد از اين فيلمها كم نداره...

بگذريم، اين حرف ها رو بذارين به حساب كسي كه خالي بندي هيچ جوره توي كتش نميره و تره اي هم براي تخيل نويسنده و سازنده ي اين فيلم ها خورد نميكنه !

.


ببینید دوسته عزیز چند نکته رو براتون اینجا روشن کنم

اینکه شما میفرمایید که دیدنه یک مشت حیوانو .. به من ربطی نداره این نمود زندگی واقعی ما انسان هاست که اینطور به تصویر کشیده شده نیازی نیست که حتمن کسی بیاد به صورت جنگ دو موجود واقعی اینو به تصویر بکشه


بزارید یه خورده در مورده تالکین بگم تا دوستان ایشون رو با کسانی مثله رولینگ مقایسه نکنند و بفهمند که ایشون واقعا دنیایی ساخت که هیچ کس نه شما نه من نمی تونیم با گفته هامون بهش آسیبی برسونیم :

تالکین اولین کتابی رو که شروع به نوشتن کرد کتاب زیبای سیلماریلیون بود(1917) حتی خیلی قبل از اونکه به کتابهای دیگش بپردازه اما اولین کتابی رو که روانه بازار کرد کتاب هابیت بود (منتشر شده در سال 1937)که با موفقیت نسبتا خوبی مواجه شد بعد از اون شروع به بسط دادن دنیای ساخت خودش کرد.ناشرین که موفقیت هابیت رو دیده بودند به تالکین پیشنهاد دادند که کتابی دیگر در این زمینه بنویسد ؛ تالکین سیلماریلیون رو بهشون پیشنهاد کرد. این کتاب حاوی افسانه های زندگی الفها و آفرینش آردا بود ، اما ناشرین به او گفتند که کتابی در مورد الفها با استقبال خوبی مواجه نمیشه و این باعث شد که تالکین به نوشتن کتاب ارباب حلقه ها روی بیاره و مدتها روی اون کار کرد . ارباب حلقه ها در حقیقت یک جلد بود اما ناشر اون به علت حجم زیادش اونو به سه قسمت تقسیم کرد و به ترتیب در سالهای 1954 و 1955 و 1955 وارد بازار شدند که موفقیتی بینظیر کسب کردند.بعد از ارباب حلقه ها بازهم به علت محافظه کاری های ناشرین و پیشنهاد اونها به تالکین برای کم کردن از حجم سیلماریلیون و عدم موافقت او کار چاپ سیلماریلیون به تعویق افتاد تا بلاخره این کتاب 4 سال بعد از مرگ اون توسط پسرش کریستوفر تالکین در سال 1977 در حالیکه به دو بخش تقسیم شده بود تحت عناوین : سیلماریلیون و افسانه های ناتمام به چاپ رسید و تالکین چاپ اونو ندید.بعد از مرگ تالکین پسرش کریستوفر به تدریج تمام دست نوشته های باقیمونده از پدرش رو حاصل 60 سال کار بر روی این اسطوره بود رو مرتب کرد و کم کم به بازار ارائه داد . لیست معروفترین و مهمترین کتابهای تالکین رو براتون می نویسم که البته بجز ارباب حلقه ها و هابیت چیزی از اونها ترجمه و در ایران منتشر نشده :
1-ارباب حلقه ها( در 3 جلد یاران حلقه ، دوبرج و بازگشت شاه)
2-هابیت
3-سیلماریلیون
4-داستان های ناتمام
5-کتاب داستان های فراموش شده قسمت اول
6-کتاب داستان های فراموش شده قسمت دو
7-ترانه های بلریاند
8-شکل دادن سرزمین میانه
9-راه گمشده و دیگر نوشته ها
10-تاریخ ارباب حلقه ها قسمت اول: بازگشت سایه
11-تاریخ ارباب حلقه ها قسمت دوم: خیانت ایزینگارد
12-تاریخ ارباب حلقه ها قسمت سوم: جنگ حلقه
13-تاریخ ارباب حلقه ها قسمت چهارم : شکست سائورون
14-افسانه های آمان: بعد از سیلماریلیون: بخش اول حلقه ی مورگوت
15-افسانه های بلریاند: بعد از سیلماریلیون: بخش دوم جنگ جواهرات
16-مردم سرزمین میانه
17-برگ اثر نیگل
18-در باب داستان های پریانی
19-مراجعت بئورثنوث به وطن
20-ماجراهای تام بامبادیل
21-آهنگر ووتون ماجور
22-نامه های کریسمس پدر
23-آقای بلیس
24-گیلز کشاورز از دهکدۀ "هَم"
(از شماره 5 تا 16 به نام کلی تاریخ سرزمین میانه معروفند)

و کتابهای کم اهمیت تر دیگه...همونطور که میبینی ارباب حلقه ها تنها یه بخش خیلی خیلی کوچیک از دنیای تالکین و اغلب این کتابهایی که معرفی کردم اگر از ارباب حلقه ها حجیمتر و بزرگتر نباشند مسلما کوچیکتر هم نیستد.
 
آخرین ویرایش:
ولی جدای از شوخی منم که کم کم دارم آرشیو هر چی فیلمه بزرگه جمع می کنم از بس این ارباب حلقه هاها چرته اصلا دلم نیومد که اون کالکشن 12 تا دیسکیشو بخرم !!
موافقم. دلایل خاص خودمو دارم که اگه بهتره از گفتنش اجتناب کنم



ولی فک کنم همه آتیشها از زیر سر من بلند میشه:cheesygri
___________________________________________
ببین سامان جان
روزی که برای اولین بار فیلم آواز قو رو دیدم واقعا کیف کردم و گفتم دیگه تمومه...آزادی ها فرا رسیده و همه چی به نفع ما داره دور می خوره.....ولی چی شد؟
تویی که مدام دم از این می زنی که زنها و دختران ایرانی رو در فلان میدان شهر می زنند و هیچ کس صدایی در نمی آره
تویی که می گی تو ممکلت ما غول و چوب و چماغ به عینه دیده میشه و هر روز هم چشم رو این حقایق باز می کنی و می بندی از دستت چه کاری بر می آد که انجام بدی
می دونی که هیچی!!!
من وقتی می بینم فیلمی مث آواز قو که صدای اعتراض خیلی از هم ردیف های خودم هست ولی بعد از اون همه چی و هیچی!!!
مث این فیلم زیاد داریم ولی می بینم در اصل همه سر کاریم....همه رو با این جور فیلمها سر گرم می کنند و می گن: هی ما آزادی هم می دیم که مشکلات جامعه رو مردم ببیند...از این طرف ساعت 10 شب اگه از یه چهارراه اصلی رد بشی چشمت به چند تا موجود چندش آور تر از همون موجدات خیالی ارباب حلقه ها می افته که این موقع شب کجا میری و چیکار میکنی!!!

بین سامان جان خود من شخصا مث خیلی های دیگه عذاب می کشم وقتی خبرهایی از جنایات اینها رو می بینم و خیلی چیزهای دیگه که من هر روز دارم می بینم و گاهی هم خودمن سوژه میشم....به قول یکی از دوستانمون اگه شاخ بشی شاختو می شکنن....

من چیکار کردم؟ تو چیکار می کنی
_____________________________________________
شرمنده به کلی بحث رو بیراهه کشوندم....ولی همین دیشب صابونش به تنم خورده و کلی هم اعصابم خورده:mad:
 
آخرین ویرایش:
تالکین اولین کتابی رو که شروع به نوشتن کرد کتاب زیبای سیلماریلیون بود(1917) حتی خیلی قبل از اونکه به کتابهای دیگش بپردازه
کاملا درسته ، يعني تالکين قبل از هر چيز يه دنيا واسه خودش ساخت ، دنيايي که توش همه چيز بود ، نژادهاي مختلف هم بود ... خيلي از بازي هاي RPG ممورپج مديون تالکين هستند ! تالکين پايه هاي اونها رو ساخته بازيهاي زيادي از قبيل NWN , WOW ,Oblivion و خيلي بازيهاي ديگه ! اصلا شما تا حالا شده از خودتون بپرسيد مثلا اين دارک الفي که من تو بازي دارم حرکتش ميدم چي هست !! اصلا چرا الفها اين ريختين ؟ کي ساختتشون ؟! حالا بازيها جدا .. فيلمهاي زيادي غير از ارباب حلقه ها از اين فکر عجيب و فوق العاده تالکين استفاده کردند و اين نژادها را در فيلمشون قرار دادند . متاسفانه ما تو ايران ممورپج باز درست حسابي زيادي نداريم ! وگرنه اين گيمر وقتي بازي ميکنه از خودش نميپرسه قضيه چيه !؟؟
 
بروبچز
خاله ی من خیلی به کمکتون نیاز منده

میگه اون قدیم قدیما:cheesygri یه فیلم دیده لود که به اسم جمعه 13 بهش دادن

داستانش راجع به یه دخترست که با یه پسره دوست میشه میره خونه پسره یه مدتی می مونه بعد از یه مدت بع پسره شک می کنه
و در آخر فیلم میره زیززمین خونه میبینه : بله انبار جسد!!!!
خلاصه بعد از یه سری صحنات دنبال کردن ، دختره به پلیس زنگ میزنه
پلیس میاد تو ولی جای پسره، دختره رو می گیره!!!!!!!!:D:eek::confused:

گویا پسره تو این مدت همه قتل هاش رو مینداخته گردن دختره و به پلیس هم گزارش میداده!!!

خلاصه الان دربه در ، دنبال این فیلمه

بر اساسحدسیاتش میگه به احتمال زیاد یکی از فیلمهای "روانی" هست...
پس کمکم کنید
 
مهبد جان چقدر برای جواب گرفتنت عجله داری ؟؟!
اسم اون فیلم the friday 13th هست ........ 5 شماره هم هست ..... این فیلم و سری فیلمای کاوبس خیابون الم a nightmare on elm street که اون هم 5 شمارست ترسناک ترین و خشن ترین فیلم های امریکا در قرن اخیر هستن ...... ولی واقعا هیجانی ان جفتشون .......

من DVD9 شو دارم .....اگه میخوای برات بفرستم !
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or