آقا ببخشید داستان داشتم می نوشتم به مدد همیاری اداره ی دوست داشتنی برق و همچنین تصمیمات ریاست جمهوری تمام نوشته های بنده بدلیل سیو نشدن پاک شد فردا می شینم یه چیز کامل رو براتون می نویسم از Before Crisis شروع می کنم تا اطلاعاتی که از آوای سربوس دارم ادامه می دم البته به نظر من اگه یه تاپیک برای FF7 بشه بهتره چون ارزشمندی این بازی فراتر از اینه که یه بحث کوچیک روش بشه .
یه جمله هم به نقل از نومورا برای اثبات ارزشمندی بالای بازی در مقابل دیگر FF ها می گم :
This is our biggest long runnig storyline ever
الان فقط یه چیزی راجب نوشته های دوست عزیزمون بگم :
جنوا یه فرشته ی منفور هست که از یه سیاره ی دیگه اومده ( به نقل از وینسنت) اما به جرات نمی شه بگی قصدش چی بوده شاید بدست گرفتن جریان زندگی یا شاید کنترل احمقترین موجودات کهکشان یعنی انسان ها چون انسان ها نادانسته زیر سلطه ی کمپانی بزرگی بنام شینرا بودن و گروه های تروریستی هم ضد اون تشکیل شده بودن مثل آوالانش ولی قدرت برتر دست نیروهای محافظ شینرا یعنی SOLDIER بود و همین نیروها بودن که تونستن جنوا رو متوقف کنن . سفیروث یکی از اعضای SOLDIER بود که بعد از دیدن لاشه ی جنوا تغییر کرد و بعد از اینکه فهمید زمانی که در رحم مادرش بوده (بر خلاف تصور همه سفیروث شبیه سازی نیست بلکه فرزند دو تا از دانشمندان شینرا هست ) سلول های اون با سلول های جنوا ترکیب شده دست به طغیان گذاشت و افسانه FF7 رو شکل داد .
من نمی دونم که طبق چه اصلی داری می گی کلود و کاداج از یه سلول های جنوا بودن به این جمله ی وینسنت توجه کن : " تو بدن ما هم جنی هست که با نیروی اساسی شر مبارزه می کنه " و این نیرو ی اساسی شر حاصل سلول های جنوا هست پس کلود نمی تونه از سلول های جنوا باشه تنها کسی که از سلول های جنوا هست سفیروث هست . کاداج هم مثل همه ی آدم ها روی زمین پدر و مادر عادی داره اما تحت روح و اعمال سفیروث و از همه مهمتر تاثیر بیماری زخم کیهانی خودش و برادراش می خواستن جنوا رو برگردونن (نا گفته نمونه که بین سلول های این سه برادر مو نقره ای با سلول های سفیروث ارتباط وجود داشت به طوری که می شه بگیم قدرت اونا حاصل از ترکیب با سلول سفیروث و نتیجه ی آزمایش های وحشتناک شینرا هست ) البته کاداج به برادراش نگفته بود جنوا قابل بازیابی نیست و با استفاده از سلول هاش فقط می شه به قدرت اون نزدیک شد و نزدیک شدن به قدرت اون یعنی سفیروث چیزی که رافوس ازش خیلی می ترسید (اون صحنه رو بخاطر بیارید که موقع نگاه کردن به چشمای کاداج از فرط وحشت سفیروث رو در وجود اون دید ) دلیل حمله ی کاداج ، یازو و لوز به کلود بخاطر این بود که فکر می کردن سلول های جنوا پیش اونه نمی دونم این داستان عجیب رو از کجا خلق کردی .
اگه منظورت سفیروث هست نه اونا قصد داشتن که با سلول های جنوا خود جنوا رو ببینن این دروغی بود که سفیروث به اونا از طریق صداهایی تو مغزشون ایجاد کرده بود گفته اما در میانه ی راه زمانی که سلول ها بدستش افتاد هنوز دقیق نمی دونست جریان چیه اما اینو فهمید که جنوا غیرقابل بازیابی هست چون بدنش تقریبا شکل فیزیکی خودش رو از دست داده بود اما در لحظات آخر مبارزه کاداج و کلود اون چاره ای نداشت مگر کامل سازی تمام سلول های جنوا یعنی بهم پیوستن کامل دو سلول از نژاد جنوا و تبدیل فرزند کامل اون یعنی سفیروث البته اینو بگم که کاداج به سلول های جنوا مربوط می شه اما بصورت درجه دو پس اونو بیشتر حاصل سفیروث می دونیم تا جنوا .
کلود یکبار قبلا سفیروث رو دو سال قبل در ماجرای بازی شکست داده بود اما به قول تیفا کلود انگیزه ای برای دامه ی زندگی نداشت برای همین شجاعتش رو از دست داده بود اما در زمانی که تقریبا کار کلود تمام شده بود با جمله سفیروث که گفت چی تو دنیا برات با ارزش تره می خوام ازت بگیرمش اون نا خدا گاه یاد ارزش زندگی و کسایی که باهاش هستن افتاد و سفیروث رو برای همیشه نایود کرد اما من به این کامه یی همیشه مطمئن نیستم ممکنه که سفیروث بازهم ظهور کنه همه چیز به Dirge of Cerebus بستگی داره و شاید پایان مجرا در دهمین سالگرد FF7 .