به این خاطر که اینا در زمین های متفاوتی زندگی میکنن. در دنیای مرد عنکبوتی و اونجرز چیزی به اسم جهش یافته وجود نداره اصلا و انسان های عادی بر اساس یک سری آزمایش یا یک عامل خارجی یه سری قدرت بدست میارن.من یچیزیو نمیفهمم این ایکس من ها جهش یافته هستند از اون طرف مردعنکبوتی و هالک کاپیتان امریکا هم جهش یافته هستند
بغیر از اینکه ایکس من ها از بدو تولد جهش یافته بودند و مردعنکبوتی اینا هم با عوامل بیرونی فرق دیگه ای هم باهم دارند؟
چرا مثلا مرد عنکبوتی و... خودشونو جز جهش یافته ها نمیدونند؟
این توضیح شاید برای Earth-616 درست باشه، ولی در کل نه و خیلی جاها همه اینا کنار هم حضور دارند. از طرف دیگه حتی شاید برای Earth-616 هم درست نباشه و باید دید چطوری قرار هست Xmen رو در MCU معرفی کنند.به این خاطر که اینا در زمین های متفاوتی زندگی میکنن. در دنیای مرد عنکبوتی و اونجرز چیزی به اسم جهش یافته وجود نداره اصلا و انسان های عادی بر اساس یک سری آزمایش یا یک عامل خارجی یه سری قدرت بدست میارن.
ولی تو دنیای مردان ایکس، انسان ها در کنار جهش یافته ها زندگی میکنن و اون جهش داخل ژنتیکشون وجود داره و ویژگی های مختلف DNA شون رو تغییر میده
حتی همین الآن که دوباره دیدمش هم به فنا رفتم.
صحنه برمیگرده به آخر اپیزود پنجم که از ۳،۴ دقیقه قبلش رو گذاشتم تا اون لحظه:

من که گذاشتم تموم بشه بعد یهو برم سراغش امیدوارم نامیدم نکنهخب بالاخره X-Men 97 تموم شد و آخرین پست رو بدم و برم!
نهتنها یکی از بهترین فیلم/سریالهای کمیکی عمرم به حساب میاد، بلکه به نظرم بهترین اقتباس X-Men هم محسوب میشه. درسته که بعضی از فیلمهای فاکس (مخصوصاً دو تای اول) چیزهای جالبی بودن و در زمان خودشون جزو بهترینهای فیلمهای کمیکی، ولی حس و حال این سری انیمیشن یه چیز دیگه بود و میزان تأثیرگذاریش روی من قابل مقایسه با اونها نبود.
یه سرچی هم کردم که ببینم تنها هستم یا نه که دیدم نه، جاهای مختلفی به این قضیه اشاره شده:
![]()
میانگین امتیازش توی IMDb هم ۹ هست و نصف اپیزودها امتیاز ۹ به بالا گرفتن، از جمله یدونه ۹.۸ برای اپیزود پنجم. البته به خاطر شرایط خاصی که داره (انیمیشنی که ادامه یه مجموعه دهه ۹۰ـی هست و طبیعیه مخاطبش در حد کارهای عظیم MCU نباشه)، تعداد نمرات خیلی بالا نیست و ۲۰ هزارتاست. ولی حتی همین قضیه هم از این زاویه مهمه که احتمالاً بیشتر مخاطبها و رأیدهندهها، طرفدارهای قدیمی X-Men هستن و وقتی اونها راضی باشن و همچین میانگین خفنی بهش بدن، یعنی سازندهها کارشون عالی بوده.
واقعاً پکیج کمنقصی بود این مجموعه. ماجراهای جالب و سورپرایزهای باحال، کاراکترهای دوستداشتنی، لحظات تلخ و شیرین فراموشنشدنی، صداپیشگی و موسیقی فوقالعاده و... که دست به دست هم دادن و X-Men 97 رو تبدیل کردن به یکی از بزرگترین غافلگیریهای این سالهای من و امیدوارم فصلهای بعدی هم کیفیتشون در همین حد باشه.
---------------
اسپویلر پایین شامل همه قسمتها تا انتهای فصل اول میشه و اگه کسی میخواد بعداً ببینه، به هیچ وجه اسپویلر رو باز نکنه.
اول برم سراغ غمانگیزترین صحنه سریال و یکی از تأثیرگذارترین صحنههای کل آثار کمیکی که بدجوری اشک من رو درآورد.حتی همین الآن که دوباره دیدمش هم به فنا رفتم.
صحنه برمیگرده به آخر اپیزود پنجم که از ۳،۴ دقیقه قبلش رو گذاشتم تا اون لحظه:
--------------------
سریال پُر از ایستر اگ و Cameoهای جالب بود و تا قبل از اپیزود آخر، ۲،۳ تا از شخصیتهای معروف مارول رو ملاقات کردیم، در حد خیلی کوتاه. یعنی مثلاً روگ میره پیش کاپیتان آمریکا و چند دقیقه صحبت میکنه و بعد هم با عصبانیت، سپر حاجآقا رو پرت میکنه جایی که عرب نی انداخت!یا مثلاً مورف (یکی از شخصیتها که قابلیت تغییر قیافه داره) پنج ثانیه به هالک تبدیل میشه!
یکی از جالبترین موارد هم توی سکانسی اتفاق میافته که مگنیتو گند میزنه به مغناطیس کره زمین و جریان الکتریسیته توی کل دنیا از بین میره. یه سری از شخصیتهای مثبت و منفی رو توی نقاط مختلف دنیا میبینیم که هرکدوم فقط ۲،۳ ثانیه میان و توی یه حالت صامت و بدون هیچ دیالوگی، این صحنه عجیب رو میبینن. یکی از اونها هم اسپایدرمن هست که داره برای خودش تار میزنه و یه دفعه از دیدن این صحنه تعجب میکنه، بدون هیچ دیالوگی!واقعاً صحنه جالبیه و طراحی ایشون هم برگرفته از سریال انیمیشنی دهه ۱۹۹۰ هست، چون داستان توی اون زمان میگذره.
![]()
توی اپیزود آخر، تعداد این شخصیتهای مارول خیلی بیشتر میشه و اونها رو توی لحظات کوتاه میبینیم و باز جالبترین مورد برای اسپایدرمن هست که طرفدارهای ایشون رو کلی ذوقزده کرد!
من اون مجموعه رو کامل ندیدم، ولی جزو محبوبترین کارهای مارول توی دهه ۱۹۹۰ بوده، با پایانی که یه جورایی نیمهتمام موند. گویا مری جین از یه جایی به بعد گم و گور میشه و نمیدونم میافته توی دنیاهای دیگه و از این بحثها، تا اینکه بالاخره توی قسمت آخر پیتر پارکر میفهمه که مری جین کجاست و میخواد بره سراغش. ولی این داستان هیچوقت به تصویر کشیده نمیشه و سریال همونجا تموم میشه و ملت افسردگی میگیرن که خب آخرش چی شد؟!
حالا بعد از ۲۶ سال، توی قسمت آخر X-Men 97 و در حالی که دنیا در معرض نابودیه و شخصیتهای مختلف مارول رو توی یه حالت شوک و حیرت میبینیم و بروبچ X-Men توی فضا دارن تلاششون رو میکنن، یکی از این شخصیتهای روی زمین پیتر پارکر هست که در کنار مری جین داره از توی مغازه اخبار رو دنبال میکنه! یعنی بالاخره طرفدارهای اسپایدرمن بعد از سالها دیدن که این دو مرغ عشق به همدیگه رسیدن و خیالشون راحت شد!
![]()
--------------------
گذشته از شخصیتهای مثبت و خاکستری، دو تا ویلین اصلی داستان هم خیلی خوب بودن. Mister Sinister که توی سری قبلی حضور پررنگی داشت و اینجا هم خیلی جالب بود، ولی اصل ماجرا Bastion بود که غوغا کرد!
یه ویلین به شدت جذاب با گذشته جالب و صدای سـکسی(!) که تکتک لحظات حضورش توی سریال دیدنی بود. مخصوصاً اواخرش که قدرت بیشتری پیدا کرد و تغییر قیافه داد و بعد از زد و خورد با بروبچ X-Men، این شکلی شده بود:
![]()
برای فصل بعد هم باید منتظر بازگشت Apocalypse باشیم. هم حالت امروزی ایشون و هم حالت جوونش که توی ۵۰۰۰ سال پیش و وسط بیابونهای مصر با یه سری از شخصیتهای X-Men مواجه میشه و اون موقع اسمش En Sabah Nur بوده.
![]()
خب بالاخره X-Men 97 تموم شد و آخرین پست رو بدم و برم!
نهتنها یکی از بهترین فیلم/سریالهای کمیکی عمرم به حساب میاد، بلکه به نظرم بهترین اقتباس X-Men هم محسوب میشه. درسته که بعضی از فیلمهای فاکس (مخصوصاً دو تای اول) چیزهای جالبی بودن و در زمان خودشون جزو بهترینهای فیلمهای کمیکی، ولی حس و حال این سری انیمیشن یه چیز دیگه بود و میزان تأثیرگذاریش روی من قابل مقایسه با اونها نبود.
یه سرچی هم کردم که ببینم تنها هستم یا نه که دیدم نه، جاهای مختلفی به این قضیه اشاره شده:
![]()
میانگین امتیازش توی IMDb هم ۹ هست و نصف اپیزودها امتیاز ۹ به بالا گرفتن، از جمله یدونه ۹.۸ برای اپیزود پنجم. البته به خاطر شرایط خاصی که داره (انیمیشنی که ادامه یه مجموعه دهه ۹۰ـی هست و طبیعیه مخاطبش در حد کارهای عظیم MCU نباشه)، تعداد نمرات خیلی بالا نیست و ۲۰ هزارتاست. ولی حتی همین قضیه هم از این زاویه مهمه که احتمالاً بیشتر مخاطبها و رأیدهندهها، طرفدارهای قدیمی X-Men هستن و وقتی اونها راضی باشن و همچین میانگین خفنی بهش بدن، یعنی سازندهها کارشون عالی بوده.
واقعاً پکیج کمنقصی بود این مجموعه. ماجراهای جالب و سورپرایزهای باحال، کاراکترهای دوستداشتنی، لحظات تلخ و شیرین فراموشنشدنی، صداپیشگی و موسیقی فوقالعاده و... که دست به دست هم دادن و X-Men 97 رو تبدیل کردن به یکی از بزرگترین غافلگیریهای این سالهای من و امیدوارم فصلهای بعدی هم کیفیتشون در همین حد باشه.
---------------
اسپویلر پایین شامل همه قسمتها تا انتهای فصل اول میشه و اگه کسی میخواد بعداً ببینه، به هیچ وجه اسپویلر رو باز نکنه.
اول برم سراغ غمانگیزترین صحنه سریال و یکی از تأثیرگذارترین صحنههای کل آثار کمیکی که بدجوری اشک من رو درآورد.حتی همین الآن که دوباره دیدمش هم به فنا رفتم.
صحنه برمیگرده به آخر اپیزود پنجم که از ۳،۴ دقیقه قبلش رو گذاشتم تا اون لحظه:
--------------------
سریال پُر از ایستر اگ و Cameoهای جالب بود و تا قبل از اپیزود آخر، ۲،۳ تا از شخصیتهای معروف مارول رو ملاقات کردیم، در حد خیلی کوتاه. یعنی مثلاً روگ میره پیش کاپیتان آمریکا و چند دقیقه صحبت میکنه و بعد هم با عصبانیت، سپر حاجآقا رو پرت میکنه جایی که عرب نی انداخت!یا مثلاً مورف (یکی از شخصیتها که قابلیت تغییر قیافه داره) پنج ثانیه به هالک تبدیل میشه!
یکی از جالبترین موارد هم توی سکانسی اتفاق میافته که مگنیتو گند میزنه به مغناطیس کره زمین و جریان الکتریسیته توی کل دنیا از بین میره. یه سری از شخصیتهای مثبت و منفی رو توی نقاط مختلف دنیا میبینیم که هرکدوم فقط ۲،۳ ثانیه میان و توی یه حالت صامت و بدون هیچ دیالوگی، این صحنه عجیب رو میبینن. یکی از اونها هم اسپایدرمن هست که داره برای خودش تار میزنه و یه دفعه از دیدن این صحنه تعجب میکنه، بدون هیچ دیالوگی!واقعاً صحنه جالبیه و طراحی ایشون هم برگرفته از سریال انیمیشنی دهه ۱۹۹۰ هست، چون داستان توی اون زمان میگذره.
![]()
توی اپیزود آخر، تعداد این شخصیتهای مارول خیلی بیشتر میشه و اونها رو توی لحظات کوتاه میبینیم و باز جالبترین مورد برای اسپایدرمن هست که طرفدارهای ایشون رو کلی ذوقزده کرد!
من اون مجموعه رو کامل ندیدم، ولی جزو محبوبترین کارهای مارول توی دهه ۱۹۹۰ بوده، با پایانی که یه جورایی نیمهتمام موند. گویا مری جین از یه جایی به بعد گم و گور میشه و نمیدونم میافته توی دنیاهای دیگه و از این بحثها، تا اینکه بالاخره توی قسمت آخر پیتر پارکر میفهمه که مری جین کجاست و میخواد بره سراغش. ولی این داستان هیچوقت به تصویر کشیده نمیشه و سریال همونجا تموم میشه و ملت افسردگی میگیرن که خب آخرش چی شد؟!
حالا بعد از ۲۶ سال، توی قسمت آخر X-Men 97 و در حالی که دنیا در معرض نابودیه و شخصیتهای مختلف مارول رو توی یه حالت شوک و حیرت میبینیم و بروبچ X-Men توی فضا دارن تلاششون رو میکنن، یکی از این شخصیتهای روی زمین پیتر پارکر هست که در کنار مری جین داره از توی مغازه اخبار رو دنبال میکنه! یعنی بالاخره طرفدارهای اسپایدرمن بعد از سالها دیدن که این دو مرغ عشق به همدیگه رسیدن و خیالشون راحت شد!
![]()
--------------------
گذشته از شخصیتهای مثبت و خاکستری، دو تا ویلین اصلی داستان هم خیلی خوب بودن. Mister Sinister که توی سری قبلی حضور پررنگی داشت و اینجا هم خیلی جالب بود، ولی اصل ماجرا Bastion بود که غوغا کرد!
یه ویلین به شدت جذاب با گذشته جالب و صدای سـکسی(!) که تکتک لحظات حضورش توی سریال دیدنی بود. مخصوصاً اواخرش که قدرت بیشتری پیدا کرد و تغییر قیافه داد و بعد از زد و خورد با بروبچ X-Men، این شکلی شده بود:
![]()
برای فصل بعد هم باید منتظر بازگشت Apocalypse باشیم. هم حالت امروزی ایشون و هم حالت جوونش که توی ۵۰۰۰ سال پیش و وسط بیابونهای مصر با یه سری از شخصیتهای X-Men مواجه میشه و اون موقع اسمش En Sabah Nur بوده.
![]()
ایشالا ناامید نمیشی!من که گذاشتم تموم بشه بعد یهو برم سراغش امیدوارم نامیدم نکنه
آره کلی داستان مهم از آرکهای معروف کمیک توی اون سری هست که متأسفانه دیگه خبری ازشون نمیشه. اگه میشد یه جوری بعضی از قسمتهای اون سری رو بازسازی میکردن خیلی خوب بود. یعنی از بین حدود ۸۰ قسمت، مثلاً ۱۰ تا از مهمترینها رو جدا کنن و با شکل و شمایل X-Men 97 از نو بسازن و به عنوان یه مجموعه جانبی قبل در کنار فصل دوم X-Men 97 نشون بدن.حیف که ریبوت نشده و خیلی از داستان های خوبش قبلا استفاده شده.من خلاصه سری قبلی رو دیدم و این رو شروع کردم واقعا دلم سوخت که اون قسمت های شاهکار قدیمی رو نمیبینم.
این Bastion هم شخصیت جدیدی بود برام و انتظار نداشتم انقدر مخوف از کار در بیاد.مشخصه برعکس اکثر سریال های فعلی این یکی نویسنده های خوبی داشته و واقعا داستان و شخصیت ها رو میشناختن و از همه مهمتر به این سری علاقه داشتن...
