درمورد داستان و مراحل بازی فقط در تگ اسپویلر!
در مورد ریجن ممنوع!
در مورد قیمت بازی ممنوع!
در مورد کدام فروشگاه بازی رو آورده و کدام فروشگاه معتبره ممنوع!
من دارم نیو گیم رو میرم و به شکل فوق جذاب و خوشگل زیر هستم و اصلا یادم نمیاد
چی شده به این شکل و شمایل در اومدم و کلاه هم نمیتونم بزارم
راهنمایی میکنید چیکار باید بکنم تا به حالت عادی برگردم
خب بازی رو چند وقتی میشه که تموم کردم (یعنی چند وقتیه که بنا به دلایلی باس آخر رو نمیزدم، ولی امروز بیخیالش شدم و زدم.)
قطعا یکی از بهترین بازی های Action RPG تاریخه
حیفم میاد که نتونستم DLC شو برم
خیلی موردی چیزهایی که در مورد بازی به ذهنم میرسه رو میگم
یارنام اگه اشتباه نکنم بزرگترین منطقه شروع بین همه سولزبورن هاست. بقیه شون، حتی سکیرو هم محیط های کوچکتری تا رسیدن به اولین باس فایت دارن
و کلا یارنام خیلی خفنه جوری که همه چیش به هم با یه فانوس وصل میشه 10/10 Level Design
متاسفانه همه مراحل بازی این قدر برنده نیستن. Nightmare Frontier و Cainhurst Castle و Hypogean Jail و یکی دو تا مرحله دیگه رسما باعث میشن من نخوام زحمت NG+ رو به جون بخرم (البته اکثر اینا مراحل فرعی اند، ولی آیتم ها و باس هاشون خیلی خوبن)
قبل این که بازی کنم میشنیدم که اکثرا از میکولاش می نالیدن و می گفتن گیمیک باس مزخرفیه.... تکذیب می کنم ... به شدت گیمیک باس خفنیه
عوضش Rom... (نفس عمیق کشیدن) Fucking ROM. من از این بشر با تمام وجود تنفر دارم. یکی از بدترین باس های کل کارنامه فرام سافتوره این موجود به قطع یقین
از کلهم هیکل Chalice Dungeon ها هم متنفرم. هم از ساختارشون، هم از قیافه شون، هم از باس هاشون. آنبالانس هم که هستن عموما
باس آخر بازی فوق العادست. ولی باس مخفی بعدش علی رغم دیزاین وحشتناک خفن اش، به شدت فایت خنک و ناامید کننده ای بود
خب این تمام چیزهایی بود که ازشون تو بازی متنفر بودم
سیستم Parry بازی گادلایکه. چرا همه بازی ها همچین سیستم Parry ای ندارن؟
سیستم جاخالی بازی هم عالیه. بار اول که من 4 سال پیش یخورده بازی رو رفته بودم اصن نمیتونستم کنار بیام که از دارک سولز سه بیام طرف بازی ای که سپر نداره ولی الان قشنگ میتونم با تمام وجودم درک کنم چرا این بازی هیچ احتیاجی به گارد گرفتن نداره
به همین دلایل بازی کمترین سختی رو بین تمام سولزبورن ها داره. البته یه دلیل دیگه هم اینه که کمترین بولشعط رو بین این بازی ها هم برای خودش داره. مخصوصا در مقابل دارک سولز 1، یه دلیل دیگه هم اینه که من به این بازی ها عادت کردم
به لغت "کمترین سختی" دقت شه بازی هنوزم به نظرم خیلی سخته.
البته یه چیزی دیگه هم هست که به توصیه یه بنده خدایی من رفتم Holy Balde of Ludwig رو از اواسط بازی خریدم و فکر کنم این سلاح، کلهم هیکل بازی رو از هم متلاشی می کنه از بس خوبه . It's a Dex and STR weapon at once.
کماکان باید بگم سیستم Parry بازی گادلایکه
چیز دیگه ای که گادلایکه بدون شک داستان و Lore بازیه... کدوم روانی هایی تو فرام سافتور نشستن به همچین پلاتی پی بردن و گفتن: Yep, This is Good for our Game دمشون گرم البته
سخت ترین باس بازی (اگه اون هانتر لعنتی آخر کوئست الین رو در نظر نگیریم) به غایت Ebriatas ـه. به طرز عجیبی پر بولشعط ترین باس بازی هم هست چه هیت باکس هایی داره آخه این بشر
سکانس Blood Moon بهترین سکانس کل تاریخ بازی های فرام سافت ـه. جوری که همه چی بهت یهو نمایان میشه فوق العادست
این بازی یه سری از بهترین سایدکوئست هایی رو داره که تا حالا دیدم. خیلی زیاد نیستن تعدادشون، ولی جوری که هر کدوم پیش میرن و به انتها میرسن فوق العادس
کلهم سیستم اینسایت هم یکی از بهترین اضافات بازی نسبت به بقیه بازی های سری سولزبورن بود بنظرم
بازی به لحاظ گرافیکی به نظرم خیلی خوب عمر کرده. مشخصه بازی واسه اوایل نسل هشته. ولی همون قدر این مشخصه که Mario 64 واسه اوایل نسل 5 ـه. جفت شون هنوز اون قدر خوب عمر کردن که میشه راحت بازی شون کرد.
تو لول 87 تموم کردم بازی رو. بلافاصله رفتم بعدش تو NG+ محض تفنن دوباره دو تا باس اول رو زدم چسبید و نهایتا با 23 ساعت پلی تایم و لول 96 پرونده بازی رو بستم
تو لول 87 تموم کردم بازی رو. بلافاصله رفتم بعدش تو NG+ محض تفنن دوباره دو تا باس اول رو زدم چسبید و نهایتا با 23 ساعت پلی تایم و لول 96 پرونده بازی رو بستم
و برو خدارو شکر کن تونستی اینجا پرونده بازی رو ببندی ما که رسیدیم به لول +300 و 400 500 ساعت گیم پلی و نیو گیم پلاس 6+ و.... (اکانت های دیگر هم بماند )
در مورد Rom هم، دیدم خیلیا باهاش مشکل دارند، اما به نظرم اگه بین هر 2 3 ضربه بدویی(Run) , و از دسترس خودش و بچه هاش خارج شی
(همینطور پراجکتایل هاش) به معنای واقعی باس اسونیه.. فقط نباید در برخورد باهاش استرس بگیری و عجله کنی... یادمه تو نیوگیم پلاس ها دلم نمیومد رام رو بزنم چون عاشق زمان بازی تا قبل از رام بودم (شب + تاریک + ماه)
میکولاش هم یه نمه شانسیه، نمیدونم دقیقا چرا ولی گاهی اوقات خیلی طول میکشه وارد فاز دوم شی، یه بار اینقدر طول کشید که عملا تو مسیر Seek کردنش کشته بودمش، که یهو رفت تو فاز دوم، اونجا هم مجیک های خفنی داره که باز هم باید فاصله نزدیک رو حفط کنی تا تریگر نشند،
و به نظرم کاملا درست میگی که بازی اسون ترین بین کار های فرام سافوره، اکثر باس ها با کمک محیط (موانع) میشه زد، امیگدالا هم باید حرکات و پترنشون شناخته بشه تا فقط بدونی کی بری جلو کی فرار کنی، (دیمنز PS3 حدود سال 2010-11 برای من خیلی سخت بود، اما الان به نظرم اونم بین بازی های فرام اسون به حساب میاد)
سیستم جاخالی و داج هم، یعنی نمیتونم شدت علاقه ام رو بهش بیان کنم، یکی از دلایلی که گیم پلی بلادبورن به شدت برای من خفنه، همین ایشونه، پری هم اره دقیقا واقعا اینجا عالی در اومده، من که پری باز نیستم هم خیلی راحت یاد گرفتم هرچند به جز یکی دوتا باس اصلا ازش استفاده نمیکنم...
اولدهانتر هم وقت کردی بزن، البته رو نیوگیم پلاس ها خیلیییییی سخت تر میشه، من رو نیوگیم پلاس چهار(نمیدونم شایدم پنج بود) رسما پاره شدم، ولی به نظرم وقت کردی سمتش برو چون تجربه ناب و خفنیه...
و برو خدارو شکر کن تونستی اینجا پرونده بازی رو ببندی ما که رسیدیم به لول +300 و 400 500 ساعت گیم پلی و نیو گیم پلاس 6+ و.... (اکانت های دیگر هم بماند )
در مورد Rom هم، دیدم خیلیا باهاش مشکل دارند، اما به نظرم اگه بین هر 2 3 ضربه بدویی(Run) , و از دسترس خودش و بچه هاش خارج شی
(همینطور پراجکتایل هاش) به معنای واقعی باس اسونیه.. فقط نباید در برخورد باهاش استرس بگیری و عجله کنی... یادمه تو نیوگیم پلاس ها دلم نمیومد رام رو بزنم چون عاشق زمان بازی تا قبل از رام بودم (شب + تاریک + ماه)
میکولاش هم یه نمه شانسیه، نمیدونم دقیقا چرا ولی گاهی اوقات خیلی طول میکشه وارد فاز دوم شی، یه بار اینقدر طول کشید که عملا تو مسیر Seek کردنش کشته بودمش، که یهو رفت تو فاز دوم، اونجا هم مجیک های خفنی داره که باز هم باید فاصله نزدیک رو حفط کنی تا تریگر نشند،
و به نظرم کاملا درست میگی که بازی اسون ترین بین کار های فرام سافوره، اکثر باس ها با کمک محیط (موانع) میشه زد، امیگدالا هم باید حرکات و پترنشون شناخته بشه تا فقط بدونی کی بری جلو کی فرار کنی، (دیمنز PS3 حدود سال 2010-11 برای من خیلی سخت بود، اما الان به نظرم اونم بین بازی های فرام اسون به حساب میاد)
سیستم جاخالی و داج هم، یعنی نمیتونم شدت علاقه ام رو بهش بیان کنم، یکی از دلایلی که گیم پلی بلادبورن به شدت برای من خفنه، همین ایشونه، پری هم اره دقیقا واقعا اینجا عالی در اومده، من که پری باز نیستم هم خیلی راحت یاد گرفتم هرچند به جز یکی دوتا باس اصلا ازش استفاده نمیکنم...
اولدهانتر هم وقت کردی بزن، البته رو نیوگیم پلاس ها خیلیییییی سخت تر میشه، من رو نیوگیم پلاس چهار(نمیدونم شایدم پنج بود) رسما پاره شدم، ولی به نظرم وقت کردی سمتش برو چون تجربه ناب و خفنیه...
حقیقتا من آدمیم که به محض تموم شدن بازی ها درجا پرونده شون رو می بندم (به غیر از دو سه تا بازی خاص که تو TOP 10 ـمن به وضوح )
خیلی حس ام نمیگیره که ادامه بدم. اصن کاری که تموم کردم و پایانشو دیدم رو وقتی میزنم دوباره شروع میشه یه حس غمی منو میگیره خیلی ناجوره همینم وقتی درجا تو NG+ زدم یارنام رو شستم و همه چی رو تو حالت اولیه اش دیدم، کلی دلم گرفت نمیدونم چرا
ولی شاید دو سه سالی که گذشت دوباره رفتم سراغش و بیلد و سلاح های دیگه رو هم امتحان کردم (مکس پین و سونیک ها رو همیشه همین جوری تکرار می کردم)
یه چند وقتیه داره به سرم میزنه دارک سولز 2 و 3 رو با بیلد INT یا STR امتحان کنم (من کلا Dex پلیرام تو همه سولزها ) ولی خب بک لاگ ام شلوغه و هی داره شلوغ تر و شلوغ تر میشه. و خب به سرم زده زلدا سه بعدی ها رو هم از اول برم که الویت میگیره نسبت به دارک سولز دوباره
خوب شد از دیمن سولز گفتی
عملا تنها کار سولزبورنه که یه ذره هم ازش بازی نکردم
چون اینم هم خودش هم ریمیکش تو چنگال سونی جهانخواره
ولی اونم یه روز میزنیم به حول قوه الهی
اولد هانترز هم مسلما مشکل وقت نبوده
دسترسی نداشتم به DLC
خب بازی رو چند وقتی میشه که تموم کردم (یعنی چند وقتیه که بنا به دلایلی باس آخر رو نمیزدم، ولی امروز بیخیالش شدم و زدم.)
قطعا یکی از بهترین بازی های Action RPG تاریخه
حیفم میاد که نتونستم DLC شو برم
خیلی موردی چیزهایی که در مورد بازی به ذهنم میرسه رو میگم
یارنام اگه اشتباه نکنم بزرگترین منطقه شروع بین همه سولزبورن هاست. بقیه شون، حتی سکیرو هم محیط های کوچکتری تا رسیدن به اولین باس فایت دارن
و کلا یارنام خیلی خفنه جوری که همه چیش به هم با یه فانوس وصل میشه 10/10 Level Design
متاسفانه همه مراحل بازی این قدر برنده نیستن. Nightmare Frontier و Cainhurst Castle و Hypogean Jail و یکی دو تا مرحله دیگه رسما باعث میشن من نخوام زحمت NG+ رو به جون بخرم (البته اکثر اینا مراحل فرعی اند، ولی آیتم ها و باس هاشون خیلی خوبن)
قبل این که بازی کنم میشنیدم که اکثرا از میکولاش می نالیدن و می گفتن گیمیک باس مزخرفیه.... تکذیب می کنم ... به شدت گیمیک باس خفنیه
عوضش Rom... (نفس عمیق کشیدن) Fucking ROM. من از این بشر با تمام وجود تنفر دارم. یکی از بدترین باس های کل کارنامه فرام سافتوره این موجود به قطع یقین
از کلهم هیکل Chalice Dungeon ها هم متنفرم. هم از ساختارشون، هم از قیافه شون، هم از باس هاشون. آنبالانس هم که هستن عموما
باس آخر بازی فوق العادست. ولی باس مخفی بعدش علی رغم دیزاین وحشتناک خفن اش، به شدت فایت خنک و ناامید کننده ای بود
خب این تمام چیزهایی بود که ازشون تو بازی متنفر بودم
سیستم Parry بازی گادلایکه. چرا همه بازی ها همچین سیستم Parry ای ندارن؟
سیستم جاخالی بازی هم عالیه. بار اول که من 4 سال پیش یخورده بازی رو رفته بودم اصن نمیتونستم کنار بیام که از دارک سولز سه بیام طرف بازی ای که سپر نداره ولی الان قشنگ میتونم با تمام وجودم درک کنم چرا این بازی هیچ احتیاجی به گارد گرفتن نداره
به همین دلایل بازی کمترین سختی رو بین تمام سولزبورن ها داره. البته یه دلیل دیگه هم اینه که کمترین بولشعط رو بین این بازی ها هم برای خودش داره. مخصوصا در مقابل دارک سولز 1، یه دلیل دیگه هم اینه که من به این بازی ها عادت کردم
به لغت "کمترین سختی" دقت شه بازی هنوزم به نظرم خیلی سخته.
البته یه چیزی دیگه هم هست که به توصیه یه بنده خدایی من رفتم Holy Balde of Ludwig رو از اواسط بازی خریدم و فکر کنم این سلاح، کلهم هیکل بازی رو از هم متلاشی می کنه از بس خوبه . It's a Dex and STR weapon at once.
کماکان باید بگم سیستم Parry بازی گادلایکه
چیز دیگه ای که گادلایکه بدون شک داستان و Lore بازیه... کدوم روانی هایی تو فرام سافتور نشستن به همچین پلاتی پی بردن و گفتن: Yep, This is Good for our Game دمشون گرم البته
سخت ترین باس بازی (اگه اون هانتر لعنتی آخر کوئست الین رو در نظر نگیریم) به غایت Ebriatas ـه. به طرز عجیبی پر بولشعط ترین باس بازی هم هست چه هیت باکس هایی داره آخه این بشر
سکانس Blood Moon بهترین سکانس کل تاریخ بازی های فرام سافت ـه. جوری که همه چی بهت یهو نمایان میشه فوق العادست
این بازی یه سری از بهترین سایدکوئست هایی رو داره که تا حالا دیدم. خیلی زیاد نیستن تعدادشون، ولی جوری که هر کدوم پیش میرن و به انتها میرسن فوق العادس
کلهم سیستم اینسایت هم یکی از بهترین اضافات بازی نسبت به بقیه بازی های سری سولزبورن بود بنظرم
بازی به لحاظ گرافیکی به نظرم خیلی خوب عمر کرده. مشخصه بازی واسه اوایل نسل هشته. ولی همون قدر این مشخصه که Mario 64 واسه اوایل نسل 5 ـه. جفت شون هنوز اون قدر خوب عمر کردن که میشه راحت بازی شون کرد.
تو لول 87 تموم کردم بازی رو. بلافاصله رفتم بعدش تو NG+ محض تفنن دوباره دو تا باس اول رو زدم چسبید و نهایتا با 23 ساعت پلی تایم و لول 96 پرونده بازی رو بستم
یارنام عشقه ، یارنام زندگیه
چیزی ک باعث شد من جذب این بازی بشم معماری بینظیر یارنام بود ، لامصب حس مرگ و خفقان از در و دیوارش مث بلا نازل میشد سر ادم و آدم تا مرض افسردگی میرفت .
در مورد این مناطقی ک گفتی بنظرم Cainhurst Castle خوب بود و جالب بود و تم دراکولایی داشت ولی Nightmare Frontier رسما حکم ی میدون تیر داشت ک هیچ جایی برا پناه گرفتن نداشتی و از در و دیوار و زمین و اسمون ادم مورد هدف واقع میشد فقط تعجب میکنم چراYahar'gul نگفتی البتهHypogean Jail این جزئی ازش بود ولی این روستا لعنتی برا من کابوس بود ، توش ک کسی نمیمرد و همه سریع زنده میشدن از ی طرف دیگه این امیگدالا های پدسگ از در و دیوار لیزر میزدن ب آدم
این میکلاش ک جوک بود و اصلا سخت نبود فقط مث خر فرار میکرد و باعث میشد روند کشتنش سخت بشه ، ولی در کل چیزی ک باعث شد من عاشق این بازی بشم همین بود ک انگار بازی رو برای هر شخص یجور ساختن مثلا یادم هست ک من وقتی بازی رو شروع کردم همه با رام مشکل داشتن ولی من راحت زدمش ، کلا عجیب بود این بازی انگار با من ارتباط عاطفی و عقلی و همه چیز برقرار کرد یعنی یجوری بود ک برای هر باس حس میکردم باید با کدوم سلاح و با چ شیوه ای بزنم برای رام من هانتر اکس رو تو حالت بزرگش قرار میدادم و هی دورش میدویدم تا بچه هاش برن پشتش و میومدم کنارش و هوی اتک میزدم و سه سوت مرد
چلیس ها ک عذاب الهی بودن فک کن بری تو ی هزارتوی پر از تله و شکنجه و هر چی جلوتر میری همه چیز تکراری تر و سخت تر میشه ، ازون امیگدالا هم ک چیزی نگم وان هیت میکشت ادم رو من همین الان هم دیگه جرات نمیکنم برم سمت چلیس ها با اینکه لولم بالاست
اون باس های اخر بازی قبول دارم برعکس هیکل گولاخش خیلی ساده میشد زدش ولی خوشگل بود
در موردی پری و گیم پلی ک هیچی نمیگم چون همش شاهکار ، البته در مورد سختی بلاد و سولز من نظرات متفاوتی دیدم ک خیلیا میگن چون سولز سپر داره راحت تر از بلاد هستش ( من اصلا سولز بازی نکردم) .
در مورد سلاح هم ک من سلاح اصلیم همین لودیگ بود با اون تریک همر اول بازی ، کلا تو کار هوی وِپِن هستم ولی ولی ولی وقتی مون لایت رو بدست اوردم جذب زیباییش شدم لعنتی خیلی خوشگل بود و دمیج خوبی هم میداد .
در مورد داستان بازی هم چند پست بالاتر گفتم حتما حتما حتماااااااا برید داستان و تئوری های بازی رو توی یوتوب ببینید ک بیشتر عاشق بازی میشید کلا من تا الان هیچوقت اینقد جذب ی همچین داستانی نشده بودم واقعا میازاکی انسان نیست
این سکانس بلاد مون هم ک گفتی خیلی داستان قشنگ پشتش هست و خیلی طولانیه ، کلا ماه یکی مهمترین المان های داستان بازی بود ، وقتی ک ماه قرمز میشد و ب زمین نزدیک میشد اگه دقت کنی دشمن ها سخت تر میشدن ، تئوری پشتش هم اینه ک وقتی ماه کامل میشه توی دنیای واقعی ما هم جرم و جنایت بیشتر میشه ، میگن انگار بیشترین انرژی منفی ب زمین منتقل میشه ، این جریان توی داستان های سرخ پوست ها بوده و حتی اگه شنیده بازی ما ایرانی ها هم یچیز مشابه داشتیم ، مادربزرگ من همیشه ب زنای حامله میگفت ک ب ماه کامل نگاه نکنید برا بچه خوب نیست ، دلیل این اسیب های مادر زادی پوستی رو خیلیا همین نکته میدونن برا همین بهشون میگن ماه گرفتگی.
کلا در مورد باس ها من و تو برعکس هم هستیم قشنگ ، این ابریاتیس رو ک گفتی من فِرست ترای زدم رفت ، برا من سخت ترین باس بازی همون یارو پیرمرده ک توی یکی از چلیس ها بود ک عین ملخ بالا پایین میشد، لعنتی کاری باهام کرد ک سرم رو گذاشتم رو بالشت و مث خر داد میزدم و فحش میدادم توی باس های اصلی هم ویکار آملیا اذیتم کرد ک اونم برای این بود ک اصلا مکانیزم بازی آشنا نبودم
ساید کوئست ها هم همینجور ک گفتی عالی بودن ک بدون هیچ توضیحی ادم خودش باید پی اونا میرفت و واقعا غم انگیز و ناراحت کننده بودن بعضیاشون .
اینسایت یکی از جالب ترین چیز هایی بود ک تو عمرم دیدم ، فک کنم وقتی تعدادشون از 60 تا رد میشد تازه یسری چیزا رو توی شهر ادم میدید ، مث همون امیگدالا ها ک از در و دیوار شهر اویزون بودن
جالب ترین نکته این بود هرچی تعداد اینسایت ها بیشتر باشه خیلی سریعتر و شدیدتر فرنزی میشه ادم
ولی شدیدترین و بزرگترین توصیه ای ک بهت دارم حتما دی ال سی اولد هانترز رو برو ، من خودم سر اینکه ریجن اکانت و دیسک مث هم نبودن دیگه بیخیالش شدم و بعد از 3 4 سال رفتم سراغش و باز ایمان ارودم ب میازاکی ، ی بخش مهمی از داستان باز هم توی دی ال سی بود ، و اینم بگم محیط دی ال سی ب شدت فلاکت بار تر و افسرده تر از یارنام هستش کلا یچیزای روح خراشی توی بازی هست مث همون قسمت از بازی اصلی قبل از رسیدن ب مِرگو ک توی اون قلعه تاریک و بزرگ صدای نوزاد میومد قشنگ روح ادم رو میخراشید توی دی ال سی هم همینجوری بود و چیزای سمی ادم میدید
سلاح ها و باس های دی ال سی هم عالی بودن ، این مون نایت توی دی ال سی قابل دسترسی بود ، ابهت لودویگ جوری بود با گذشته و داستانش بعد از کشتنش ادم ناراحت میشد و دوس داشت با نهایت احترام باهاش برخورد کنه ک در ارامش بمیره کٌص هم ک آخر بازی جزء بهترین باس ها بود ولی من راحت زدمش بنظرم خیلی اٌوِر پاوِر بودم برای دی ال سی
یکی از دلایلی ک میگم داستان بازی ب شدت بینظیره همین استاد ک.ص بود ، ی تئوری ک بنظرم صد در صد درست هستش و در مورد گِرمن و ک.ص بود ، تئوری اینجوری بود ک میگفت بعد از اینکه ک.ص از اقیانوس ب روستای فیش هملت میرفت مردم شروع میکردن ب پرستیدنش و وقتی خبر ب دانشگاهByrgenwerth میرسید گِرمن و لِیدی ماریا و لارنس میرفتن اونجا و ک.ص و بچه توی شکمش رو میکشتن ک روشون تحقیق کنن و ازون روز همه این هانتر ها نفرین میشدن لِیدی ماریا ک توی همون ریسرچ هال ب اون وضع میوفتاد (یادم نیست چ بلایی سرش میومد ک اونجوری میشد) لارنس هم همینجور ، حالا گِرمن بهترین نکته داستانی رو داشت ک اگه تا قبل از کشتن ک.ص برید توی هانترز دریم و بعضی وقتا ک گرمن خوابیده نزدیکش بشید میبینید ک داره توی خواب ناله میکنه ، ازون طرف وقتی با ک.ص رو در رو میشید و اگه ب قیافه دقت کنید میبینید ک چقد شبیه گرمن هست و وقتی ک میزنیدش و جیغ میکشه انگار همون ناله های توی خواب گرمن رو داره بلند فریاد میزنه ، ی نکته دیگه ک من فهمیدم اتک های ک.ص و گرمن ب شدت شبیه هم هستن چون سلاح هاشون شبیه هم هست ، حالا بعد از کشتن ک.ص اگه ب هانترز دریم برگردین و با دال صحبت کنید بهتون میگه ک عجیبه بعد از مدت ها گرمن خیلی راحت خوابیده ، این نشون میده ک وقتی گرمن و لیدی ماریا میرن ک.ص و بچه توی شکمش رو میکشن نفرین گرمن ب این شکل بوده ک علاوه بر اینکه توی هانترز دریم گرفتار شده باز بخاطر نفرین ک.ص توی هانترز نایتمر هم اسیر میشه همش توی کالبد بچه ک.ص ک توی شکمش مرد زنده میشده توی خوابش تا وقتی ک ما ک.ص رو توی هانترز نایتمر میکشتیم و روحش ب دریا بر میگشت ، کلا لور بازی ب شدت سمی و مریض و اسیدی حتما پیشنهاد میکنم دی ال سی رو بازی کنید و برید سراغش
ببخشید ک بعضی جاها کلمات رو فارسی نوشتم ، نمیدونم چی شده ک انگلیسی تایپ میکردم متن ب هم میریخت
خب بازی رو چند وقتی میشه که تموم کردم (یعنی چند وقتیه که بنا به دلایلی باس آخر رو نمیزدم، ولی امروز بیخیالش شدم و زدم.)
قطعا یکی از بهترین بازی های Action RPG تاریخه
حیفم میاد که نتونستم DLC شو برم
خیلی موردی چیزهایی که در مورد بازی به ذهنم میرسه رو میگم
یارنام اگه اشتباه نکنم بزرگترین منطقه شروع بین همه سولزبورن هاست. بقیه شون، حتی سکیرو هم محیط های کوچکتری تا رسیدن به اولین باس فایت دارن
و کلا یارنام خیلی خفنه جوری که همه چیش به هم با یه فانوس وصل میشه 10/10 Level Design
متاسفانه همه مراحل بازی این قدر برنده نیستن. Nightmare Frontier و Cainhurst Castle و Hypogean Jail و یکی دو تا مرحله دیگه رسما باعث میشن من نخوام زحمت NG+ رو به جون بخرم (البته اکثر اینا مراحل فرعی اند، ولی آیتم ها و باس هاشون خیلی خوبن)
قبل این که بازی کنم میشنیدم که اکثرا از میکولاش می نالیدن و می گفتن گیمیک باس مزخرفیه.... تکذیب می کنم ... به شدت گیمیک باس خفنیه
عوضش Rom... (نفس عمیق کشیدن) Fucking ROM. من از این بشر با تمام وجود تنفر دارم. یکی از بدترین باس های کل کارنامه فرام سافتوره این موجود به قطع یقین
از کلهم هیکل Chalice Dungeon ها هم متنفرم. هم از ساختارشون، هم از قیافه شون، هم از باس هاشون. آنبالانس هم که هستن عموما
باس آخر بازی فوق العادست. ولی باس مخفی بعدش علی رغم دیزاین وحشتناک خفن اش، به شدت فایت خنک و ناامید کننده ای بود
خب این تمام چیزهایی بود که ازشون تو بازی متنفر بودم
سیستم Parry بازی گادلایکه. چرا همه بازی ها همچین سیستم Parry ای ندارن؟
سیستم جاخالی بازی هم عالیه. بار اول که من 4 سال پیش یخورده بازی رو رفته بودم اصن نمیتونستم کنار بیام که از دارک سولز سه بیام طرف بازی ای که سپر نداره ولی الان قشنگ میتونم با تمام وجودم درک کنم چرا این بازی هیچ احتیاجی به گارد گرفتن نداره
به همین دلایل بازی کمترین سختی رو بین تمام سولزبورن ها داره. البته یه دلیل دیگه هم اینه که کمترین بولشعط رو بین این بازی ها هم برای خودش داره. مخصوصا در مقابل دارک سولز 1، یه دلیل دیگه هم اینه که من به این بازی ها عادت کردم
به لغت "کمترین سختی" دقت شه بازی هنوزم به نظرم خیلی سخته.
البته یه چیزی دیگه هم هست که به توصیه یه بنده خدایی من رفتم Holy Balde of Ludwig رو از اواسط بازی خریدم و فکر کنم این سلاح، کلهم هیکل بازی رو از هم متلاشی می کنه از بس خوبه . It's a Dex and STR weapon at once.
کماکان باید بگم سیستم Parry بازی گادلایکه
چیز دیگه ای که گادلایکه بدون شک داستان و Lore بازیه... کدوم روانی هایی تو فرام سافتور نشستن به همچین پلاتی پی بردن و گفتن: Yep, This is Good for our Game دمشون گرم البته
سخت ترین باس بازی (اگه اون هانتر لعنتی آخر کوئست الین رو در نظر نگیریم) به غایت Ebriatas ـه. به طرز عجیبی پر بولشعط ترین باس بازی هم هست چه هیت باکس هایی داره آخه این بشر
سکانس Blood Moon بهترین سکانس کل تاریخ بازی های فرام سافت ـه. جوری که همه چی بهت یهو نمایان میشه فوق العادست
این بازی یه سری از بهترین سایدکوئست هایی رو داره که تا حالا دیدم. خیلی زیاد نیستن تعدادشون، ولی جوری که هر کدوم پیش میرن و به انتها میرسن فوق العادس
کلهم سیستم اینسایت هم یکی از بهترین اضافات بازی نسبت به بقیه بازی های سری سولزبورن بود بنظرم
بازی به لحاظ گرافیکی به نظرم خیلی خوب عمر کرده. مشخصه بازی واسه اوایل نسل هشته. ولی همون قدر این مشخصه که Mario 64 واسه اوایل نسل 5 ـه. جفت شون هنوز اون قدر خوب عمر کردن که میشه راحت بازی شون کرد.
تو لول 87 تموم کردم بازی رو. بلافاصله رفتم بعدش تو NG+ محض تفنن دوباره دو تا باس اول رو زدم چسبید و نهایتا با 23 ساعت پلی تایم و لول 96 پرونده بازی رو بستم
بلادبورن یه ذره با سایر سولزبورن ها فرق داره. اگر جایی که کشته شدی، یه enemy باشه و از روی blood echoes هات رد بشه ، با کشتنش میتونی blood echo رو بگیری.
نشون به اون نشون که چشماشون یه دود بنفش میده
دوستان من میخوام بازیهای سوازبورن رو استارت بزنم تصمیم گرفتم با بلادبورن شروع کنم بعد سکیرو و در آخر هم الدن رینگ. ده سال پیش یه کم دارک سولز رو بازی کردم به نظرم همه چی از جمله داستان گنک اومد ولش کردم. بلادبورن رو الان روی سومین ترای ام هستم و کم کم داره دستم میاد که چی به چیه. بازی انگار کسی رو که شنا بلد نیست رو میندازه تو اقیانوس میگه شنا کن
بزرگترین چالش من با این بازی اینه که خیلی وقت میبره تا دستم بیاد چی به چی منم وقت زیادی ندارم. مثلا من نمیدونستم که Beast ها در مقابل چه نوع سلاحی آسیب پذیرند. من هیچوقت guide نمیخونم برای اولین باری که بازی میکنم میخوام همه چیز غیر منتظره باشه ولی برای این بازی مثل اینکه مجبورم از guide استفاده کنم. به نظرتون این کار تجربه بازی رو خراب میکنه؟
من هیچ اتمسفری به خوبیه یارنام ندیدم. یکی از شاهکارها از لحاظ طراحی خونه ها، معماری، صداها، اتمسفر، رنگ و ... هست. یک جو مریض و وحشتناک. حتی نوع enemy های بازی به خوبی و بسته به مکان طراحی شده. اون صدای مریض گونه و سرفه ها...
هنوز که هنوزه طراحی به این شاهکاری ندیدم.
دوستان من میخوام بازیهای سوازبورن رو استارت بزنم تصمیم گرفتم با بلادبورن شروع کنم بعد سکیرو و در آخر هم الدن رینگ. ده سال پیش یه کم دارک سولز رو بازی کردم به نظرم همه چی از جمله داستان گنک اومد ولش کردم. بلادبورن رو الان روی سومین ترای ام هستم و کم کم داره دستم میاد که چی به چیه. بازی انگار کسی رو که شنا بلد نیست رو میندازه تو اقیانوس میگه شنا کن
بزرگترین چالش من با این بازی اینه که خیلی وقت میبره تا دستم بیاد چی به چی منم وقت زیادی ندارم. مثلا من نمیدونستم که Beast ها در مقابل چه نوع سلاحی آسیب پذیرند. من هیچوقت guide نمیخونم برای اولین باری که بازی میکنم میخوام همه چیز غیر منتظره باشه ولی برای این بازی مثل اینکه مجبورم از guide استفاده کنم. به نظرتون این کار تجربه بازی رو خراب میکنه؟
من خودم guide نمیخونم و پیشنهادش هم نمیکنم چون برام spoil نشدن خیلی مهمه و ترجیح میدم خودم دنیای بازی رو کشف کنم.
اینکه هر beast رو چی حساسه با تجربه میتونی کسب کنی و ازمون خطا کنی.
من سر اون گرگ اول بازی، میخاستم بازی رو رد کنم بره بعدا فهمیدم که سلاح کجاست و چجوری باید زدش! یه چی حدود 40 الی 50 بار طول کشید واسم. ولی واقعا جذاب بود.
شما برو جلو هرجاش گیر کردی همین پست منو ریپلای کن سئوالتو بپرس جواب میدم
ترتیب بازیهایی که انتخاب کردی هم خوبه منتها اون وسطا dark souls 3 رو هم تو برنامت بزار (به نظرم بزارش قبل الدن رینگ)
چون سکیرو و بلادبورن سرعتی هستن و دارک سولز یه ذره دفاعی تره و استفاده از شیلد توش مهمه. و چون بعدش میخای الدن رینگ بزنی، دارک سولز سه رو قبلش زده باشی بهتره.
البته تجربه ی demon souls هم پیشنهاد میدم بهت.
مجموعا همشو بازی کن چون الدن رینگ تو هر محیطش یه رگه هایی از همه ی این بازیهارو میبینی و این نقطه ی اوج میازاکی هست
دوستان من میخوام بازیهای سوازبورن رو استارت بزنم تصمیم گرفتم با بلادبورن شروع کنم بعد سکیرو و در آخر هم الدن رینگ. ده سال پیش یه کم دارک سولز رو بازی کردم به نظرم همه چی از جمله داستان گنک اومد ولش کردم. بلادبورن رو الان روی سومین ترای ام هستم و کم کم داره دستم میاد که چی به چیه. بازی انگار کسی رو که شنا بلد نیست رو میندازه تو اقیانوس میگه شنا کن
بزرگترین چالش من با این بازی اینه که خیلی وقت میبره تا دستم بیاد چی به چی منم وقت زیادی ندارم. مثلا من نمیدونستم که Beast ها در مقابل چه نوع سلاحی آسیب پذیرند. من هیچوقت guide نمیخونم برای اولین باری که بازی میکنم میخوام همه چیز غیر منتظره باشه ولی برای این بازی مثل اینکه مجبورم از guide استفاده کنم. به نظرتون این کار تجربه بازی رو خراب میکنه؟
درک می کنم نخوای بری گاید بخونی
چون اصولا همه چی رو یه جورایی لو میدن
(البته من خودم خیلی این جوری نیستم، همیشه از یه جایی به بعد تو این مدل بازی های RPG میرم گاید رو میخونم ببینم چی بدردم میخوره تا بیلدم رو برهمون اساس ببرم جلو )
واسه همین اگه هر سوالی هست همین جا بپرسی بهتره
در مورد این که چه اسلحه هایی روی Beast ها موثره
یه مولفه ای بعضی اسلحه ها دارن به اسم Serated. این اسلحه ها علیه Beast ها خیلی موثر تر اند. تو توضیحات شونم اون پایین تو بخش vs Kin و vs Beast اش... مال Vs Beast شون همیشه بیشتر از 100 ـه.
این که کدوم اسلحه ها Serated اند؟ یه راهش اینه دونه دونه اسلحه ها رو خودت چک کنی
ولی غالبا هر اسلحه ای که تیزی اش دندونه داره اسلحه Serated ـه (مثل همون Saw Cleaver و Saw Spear)... It just Works Better