Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,247
نام
امیر حسین
اون کسایی که مثال می‌زنی همه‌شون یه فرق اساسی با راشل-ساما دارن، اونم اینه که به شدت با استعداد اند، ولی راشل ساما جزئی از توده‌ی مردم هست :D حالا از شوخی گذشته... راشل-ساما شخصیت به مراتب قابل لمس‌تری در مقایسه با کاراکترهایی که اسم بردی داره. یه آدم بدون هیچ استعداد ویژه‌ای و با یه چهره خیلی معمولی. از اون گذشته هدف خیلی ساده‌ای هم داره: رسیدن به اوج. این فرد دنبال نوشتن نسخه برایِ صلح جهانی نیست. درسته که کارهایی مثل خیانت کردن یا حسادت کردن، کارهای درستی نیستن؛ ولی نکته‌ای که در مورد راشل وجود داره اینه که اگه این فرد بخواد از طریق عادی به آرزوش برسه، اساسا هیچ وقت موفق نمی‌شه. چون مختصات دنیایِ برج خدا، خیلی راحت بهش می‌گه که تو قرار نیست فقط با صَرف فعلِ «تسلیم نشدن» به جایی برسی. اگه چنین فردی بخواد عادلانه رقابت کنه، اساسا نابود می‌شه توی چنین شرایطی، کارهایی که راشل می‌کنه، صرف نظر از خوب یا بد بودنشون، قابل درک می‌شه. من می‌فهمم که این شخص برایِ اینکه به آرزوش برسه، راهی دیگه‌ای جزء طی این مسیر نداره. راه دیگه‌ای که پیشروش هست، این هست که کلا بی‌خیال این آرزو بشه. به نظرم سیو هم تاکیدش روی این هست که راشل بیش از اونکه یه شخصیت بد باشه، یه کاراکتر خاکستری هست.
مثلا همین لایتی که اسم بردی بر خلاف راشل شخصیتش قابل درک نیست. من دلیل پشت این کارش رو نمی‌فهمم. یعنی نمی‌تونم درک کنم که چرا یه فرد خیلی خوب باید تبدیل به چنین فردی باشه. مانگاکا نتونسته انگیزه این فرد رو برایِ من قابل درک بکنه، صرف نظر از اینکه این انگیزه خوب یا بده.
منم راشل رو درک میکنم، ولی ساسکه و لایت رو هم درک میکنم!
اتفاقا انتقام ساسکه به نظرم خیلی ملموسه! کلا مبحث انتقام...حداقل برای من که خیلی قابل درکه:D (حالا ساسکه از بعد انتقامش هنوز چرت و پرت میگفت چیز دیگریست:-" )

یا همینطور لایت، اون رو هم باز من درک میکنم، هم هدف داری و هم قدرت رسیدن بهش رو! ولی این قدرته برای استفاده ازش باید آدم کثیفی باشی:D
درسته من با جفت اینا مشکل دارم ولی درکشون میکنم!

راشل هم درک میکنم، ولی به نظرم هدفش اصلا اونقدر مهم نیست که دست به چنین کاری بزنی! :-" لایت یه هدف والا داشت ... و قدرت هدف"انتقام" هم بیشتر از "رویا پردازی" میدونم:D
اگر قدرت رسیدن به هدفت رو نداری...و بهشم نمیرسی، من نظرم اینه بی خیال اون بشو! در حد توان خودت...بهتر بگم در حد نهایت تلاش خودت آرزو کن!
به آرزوت برسی به قیمت استفاده ابزاری از بقیه؟ به قیمت خیانت به همه اونایی که بهت اعتماد داشتن؟

اگر ساسکه با ناروتو (و ...) میجنگید چون سد راه رسیدن به هدفش شده بودن(یا لایت و ...)
ولی کاری که راشل میکنه اصلا و ابدا اینجوری نیست! به اونایی که خیانت کرده اصلا سد راهش نبودن، اتفاقا اونایی بودن که بهش کمک میکردن با هم برسن به اون هدف! هدفی که شریک شدن با بقیه مشکلی تو هدفت ایجاد نمیکنه!(مثلا ده نفر قرار نیست هوکاگه بشن:p )

کلا هر موقع تونستید اون کارش آخر پارت اول رو برام توجیح کنید جز اینکه آدم به شدت بیشعوریه!!!! (و بقیه ی کارهاش) اون موقع میتونم قبول کنم کار راشل درسته! :D

و عذر میخوام اگر به شخصیت محبوبتون توهین کردم...ولی خوب... نمیشد نکنم:|
بیاید بگید جدیدا تحقیر شده راشل یا نه؟ شاید هایپ بشم بخونم TOG رو :D
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
راشل یا ریچل ، نه تنفر بر انگیزه ، نه دوست داشتی و خفن ، ترحم بر انگیزه ، من هر وقت داستان بهش می‌رسید دلم به حالش میسوخت

@cloud _ strife

پرداختن به شاهنامه یا فردوسی به این معنی نیست که برن کل شاهنامه رو فیلم و سریال کنن ، می‌تونه شامل داستانی مرتبط با شاهنامه باشه ، مثل همین چیهایافورو. تو حالت مشاعره یا نقالی
 
آخرین ویرایش:

mehdi88

کاربر سایت
Dec 31, 2011
434
بعضا افکار خطرناکی دارید :D
حرفای دوستمون در مورد اینکه ریچل ادم معمولیه ، بدون هیچ استعدادی و میشه تا حدودی فهمیدش و ... کاملا درسته ولی اینکه بگیم ریچل هیییچ راهی نداره جز راهی که انتخاب کرده اشتباهه معمولی و بی استعداد بودنش به هیچ وجه توجیه کننده رفتارش نیست !
مردم معمولی تو دنیا چیکار میکنن ؟ میرن بهترین دوستشونو میکشن ؟ پای یکیو ناقص میکنن ؟ جز تبهکارا میشن ؟ و ...
تفاوت بام و ریچل استعداد و ... نیست تفاوتشون همون ارک اول تاور معلوم شد سر یه تست مشخص وقتی هم بام کاملا بدون قدرت بود و ضعیف و هم ریچل ، بام بدون لحظه ای درنگ تستو قبول کرد زد به دل هیولا اما ریچل ترسید ! حتی جرات نکرد تلاش کنه ، انتخاب کرد که تسلیم بشه بعدشم بی عرضگی و ترسو بودن خودشو انداخت گردن هیدئون و شانس و اینجور مسائل ، ریچل بصورت تمام و کمال تبلور یه ادم گشاد و بی عرضس که دوست داره بدون کمترین فشاری به خودش به همه چیز برسه .
میگید راه دیگه ای نداشت ، مگه بام بهش نگفت بیا باهم از برج بریم بالا ؟ مگه نمیخواستن کمکش کنن ؟

ریچل خود کم بینی داره ، حسودِ ، ترسو ، هیچوقت یه نگاه به خودش نمیندازه و سر هیچ موضوعی خودشو مقصر نمیدونه و همیشه بقیرو عامل شکست خودش میبینه و ...

نویسنده بارها و بارها واضح یا در لفافه خواسته اثبات کنه حقارت ریچل بخاطر بی استعداد بودنش نیست بخاطر انتخاباییه که میکنه بخاطر ذات پلیدشه
 

Parsa.e

کاربر سایت
Sep 5, 2013
618
نام
Parsa
موافقم خودم بیشتر با نبوغ لایت حال می کنم ولی مطمئن باش اگه هر کدوم از ماها دستمون به دث نوت می رسید ازش استفاده می کردیم:D
خود کاری که لایت داره انجام میده و استدلالش رو میشه درک کرد(حذف مجرم ها) ولی انگیزه پشتش هیچوقت بحث نشده مثلا قبلا بهش ظلم شده یا کسی رو از دست داده(مقایسه کن با لولوش=P~).خود انیمه هم موقع شروع لایت رو یه تینیجر نشون داد که حوصلش سر رفته :D
کلا که همه شخصیت های دث نوت مخصوصا لایت از یه جایی به بعد کلا درحال درجا زدن ان:D
 

mehdi88

کاربر سایت
Dec 31, 2011
434
خود کاری که لایت داره انجام میده و استدلالش رو میشه درک کرد(حذف مجرم ها) ولی انگیزه پشتش هیچوقت بحث نشده مثلا قبلا بهش ظلم شده یا کسی رو از دست داده(مقایسه کن با لولوش=P~).خود انیمه هم موقع شروع لایت رو یه تینیجر نشون داد که حوصلش سر رفته :D
کلا که همه شخصیت های دث نوت مخصوصا لایت از یه جایی به بعد کلا درحال درجا زدن ان:D
مشکل لایت این بود که به اسم عدالت شروع کرد با خود خدا پنداری تموم کرد
دث نت منو شدیدا یاد فیلم All the King's Men میندازه .
یه ادم خوب با شعارها و افکار خوب که وقتی به قدرت میرسه به شدت فاسد میشه
 
آخرین ویرایش:

cloud _ strife

کاربر سایت
Aug 8, 2009
460
نام
کاوه
موافقم خودم بیشتر با نبوغ لایت حال می کنم ولی مطمئن باش اگه هر کدوم از ماها دستمون به دث نوت می رسید ازش استفاده می کردیم:D

منم راشل رو درک میکنم، ولی ساسکه و لایت رو هم درک میکنم!
اتفاقا انتقام ساسکه به نظرم خیلی ملموسه! کلا مبحث انتقام...حداقل برای من که خیلی قابل درکه:D (حالا ساسکه از بعد انتقامش هنوز چرت و پرت میگفت چیز دیگریست:-" )

یا همینطور لایت، اون رو هم باز من درک میکنم، هم هدف داری و هم قدرت رسیدن بهش رو! ولی این قدرته برای استفاده ازش باید آدم کثیفی باشی:D
درسته من با جفت اینا مشکل دارم ولی درکشون میکنم!

راشل هم درک میکنم، ولی به نظرم هدفش اصلا اونقدر مهم نیست که دست به چنین کاری بزنی! :-" لایت یه هدف والا داشت ... و قدرت هدف"انتقام" هم بیشتر از "رویا پردازی" میدونم:D
اگر قدرت رسیدن به هدفت رو نداری...و بهشم نمیرسی، من نظرم اینه بی خیال اون بشو! در حد توان خودت...بهتر بگم در حد نهایت تلاش خودت آرزو کن!
به آرزوت برسی به قیمت استفاده ابزاری از بقیه؟ به قیمت خیانت به همه اونایی که بهت اعتماد داشتن؟

اگر ساسکه با ناروتو (و ...) میجنگید چون سد راه رسیدن به هدفش شده بودن(یا لایت و ...)
ولی کاری که راشل میکنه اصلا و ابدا اینجوری نیست! به اونایی که خیانت کرده اصلا سد راهش نبودن، اتفاقا اونایی بودن که بهش کمک میکردن با هم برسن به اون هدف! هدفی که شریک شدن با بقیه مشکلی تو هدفت ایجاد نمیکنه!(مثلا ده نفر قرار نیست هوکاگه بشن:p )

کلا هر موقع تونستید اون کارش آخر پارت اول رو برام توجیح کنید جز اینکه آدم به شدت بیشعوریه!!!! (و بقیه ی کارهاش) اون موقع میتونم قبول کنم کار راشل درسته! :D

و عذر میخوام اگر به شخصیت محبوبتون توهین کردم...ولی خوب... نمیشد نکنم:|
بیاید بگید جدیدا تحقیر شده راشل یا نه؟ شاید هایپ بشم بخونم TOG رو :D
اول در مورد لایت توضیح بدم. یکی از دوستان هم بهش اشاره کرد. انگیزه پشت کار لایت نه تنها معلوم نیست، بلکه شخصیتی که لایت داره صد و هشتاد درجه در تضاد با کاری هست که داره می‌کنه:
لایت آدمیه که به شدت تابع قوانین هست. طی بازه‌ای که حافظه‌اش رو از دست داده، حتی حاضر نمی‌شه اسلحه‌ای که مجوز حملش رو نداره، دستش بگیره. چنین فردی فقط در صورتی می‌تونه تبدیل به چنین آدمی بشه که در گذشته اتفاقی براش افتاده باشه که لایت رو تبدیل به شخصی بکنه که انگیزه اصلیش مجازات مجرم‌ها یا برپایی عدالت هست.

ــــــــــــــــــــــــــــ

اما در مورد راشل ساما... به یه سری نکات اشاره کردی که در مورد راشل هم اتفاقا صادقه، ولی من اگه بخوام در مورد این حرفی که زدی، انگیزه راشل و دلیل حسادتش بیشتر بحث کنم، لازمه که قسمت‌هایی مهم از فصل دوم ( از جمله آخرهاش رو) رو اسپویل کنم. برای همین باید آنگوئینگ کنی منهوا رو تا بیشتر از این بشه صحبت کرد در موردش. نگران هم نباش، اون موضوعی که در مورد راشل مدنظرت هست، به دفعات اتفاق افتاده :D


بعضا افکار خطرناکی دارید :D
حرفای دوستمون در مورد اینکه ریچل ادم معمولیه ، بدون هیچ استعدادی و میشه تا حدودی فهمیدش و ... کاملا درسته ولی اینکه بگیم ریچل هیییچ راهی نداره جز راهی که انتخاب کرده اشتباهه معمولی و بی استعداد بودنش به هیچ وجه توجیه کننده رفتارش نیست !
مردم معمولی تو دنیا چیکار میکنن ؟ میرن بهترین دوستشونو میکشن ؟ پای یکیو ناقص میکنن ؟ جز تبهکارا میشن ؟ و ...
تفاوت بام و ریچل استعداد و ... نیست تفاوتشون همون ارک اول تاور معلوم شد سر یه تست مشخص وقتی هم بام کاملا بدون قدرت بود و ضعیف و هم ریچل ، بام بدون لحظه ای درنگ تستو قبول کرد زد به دل هیولا اما ریچل ترسید ! حتی جرات نکرد تلاش کنه ، انتخاب کرد که تسلیم بشه بعدشم بی عرضگی و ترسو بودن خودشو انداخت گردن هیدئون و شانس و اینجور مسائل ، ریچل بصورت تمام و کمال تبلور یه ادم گشاد و بی عرضس که دوست داره بدون کمترین فشاری به خودش به همه چیز برسه .
میگید راه دیگه ای نداشت ، مگه بام بهش نگفت بیا باهم از برج بریم بالا ؟ مگه نمیخواستن کمکش کنن ؟

ریچل خود کم بینی داره ، حسودِ ، ترسو ، هیچوقت یه نگاه به خودش نمیندازه و سر هیچ موضوعی خودشو مقصر نمیدونه و همیشه بقیرو عامل شکست خودش میبینه و ...

نویسنده بارها و بارها واضح یا در لفافه خواسته اثبات کنه حقارت ریچل بخاطر بی استعداد بودنش نیست بخاطر انتخاباییه که میکنه بخاطر ذات پلیدشه

منم نگفتم راهی جز این راه فعلی نداره. راه دومش این هست که کلا بیخیالِ هدف فعلیش بشه.
مردم معمولی دنیا اگه آرزویی داشته باشن که امکان رسیدن بهش نباشه، مثل اینکه من نوعی تصمیم بگیرم که تویِ ایران وارد سیاست بشم، بی‌خیالش می‌شن. دلیلش هم اینه که مثلا اگه من بخوام تویِ این کشور وارد سیاست بشم و کارهایی از این قبیل، لازمه که یه سری از اصول رو به طور کامل زیرپا بذارم. داستانِ راشل هم همینه. هدفی داره که رسیدن بهش توی دنیایِ بی‌رحم برج خدا ممکن نیست، مگر اینکه استعداد یا قدرت فوق‌العاده‌ای داشته باشی. راشل هیچکدام از این‌ها رو نداره. ولی با این وجود بی‌خیال ایده‌آلش نمی‌شه و طبیعتا برایِ اینکه بخواد به این ایده‌آل برسه، مجبوره که یه سری از اصول رو زیر پا بذاره. این باعث می‌شه که راشل آدم خوبی بشه؟ نه. این کارهایِ راشل رو توجیه می‌کنه؟ نه. این باعث می‌شه که راشل، به عنوان یه کاراکتر داستانی، شخصیت‌پردازی خیلی خوبی داشته باشه. به همین دلیل هم من علاقه زیادی به راشل-ساما دارم.

حسود بودنِ راشل رو کاملا قبول دارم، ولی بقیه ویژگی‌های که می‌گی، مثلا بی عرضه بودنش رو، قبول ندارم. اول در مورد بی عرضه بودنش:
ایراد کار اینجاست که تو مبارزه نکردن راشل با اون هیولا رو به حساب ترسو بودنش می‌ذاری. تقریبا هر فرد دیگه‌ای که جای راشل بود، از جمله خودِ من، وقتی با یه مانعی رو به رو می‌شد که گذشتن ازش غیر ممکنه، طبیعتا جا می‌زد. نکته اینجاست که عدم وجودِ اراده‌ی تزلزل‌ناپذیر به معنی ترسو بودن یه فرد نیست. نکته جالب اینجاست که اگه راشل تصمیم به رویارویی با اون موجود می‌گرفت، کشته می‌شد، برای اینکه زمان رسیدن یوری به طبقه آزمون منطبق با رویارویی احتمالی راشل نبود. دلیل زنده بودنِ بام هم اتفاقا همین حضور یوری بود.
به غیر از این مورد، راشل حداقل تویِ این زمینه به وضوح فرق کرده. الان مقایسه قدرت راشل با بام مثل یه شوخی می‌مونه. افرادی که بام می‌تونه با اشاره بکشه، برای راشل حکم یه چالش اساسی رو دارن. با این وجود، راشل داره پا به پایِ بام از برج بالا می‌یاد. این نشون می‌ده که راشل حداقل در رو به رو شدنِ با موانع فرق کرده.
در مورد قضیه کمک گرفتن، باید تا انتهای فصل دوم منهوا رو خونده باشی تا بتونم قضیه رو بازم کنم. اگه خوندی، من در اون مورد هم می‌تونم توضیح بدم.
در مورد ترسو بودن راشل صحبت کردم، ولی گفتی راشل خود کم‌ بینی داره. این حرف رو بر اساس کدوم قسمت زدی؟ این بنده‌ی خدا که اصلا قدرت و استعداد پنهانی نداره که بخواد دچار خود کم بینی بشه.
 
آخرین ویرایش:

mehdi88

کاربر سایت
Dec 31, 2011
434
اول در مورد لایت توضیح بدم. یکی از دوستان هم بهش اشاره کرد. انگیزه پشت کار لایت نه تنها معلوم نیست، بلکه شخصیتی که لایت داره صد و هشتاد درجه در تضاد با کاری هست که داره می‌کنه:
لایت آدمیه که به شدت تابع قوانین هست. طی بازه‌ای که حافظه‌اش رو از دست داده، حتی حاضر نمی‌شه اسلحه‌ای که مجوز حملش رو نداره، دستش بگیره. چنین فردی فقط در صورتی می‌تونه تبدیل به چنین آدمی بشه که در گذشته اتفاقی براش افتاده باشه که لایت رو تبدیل به شخصی بکنه که انگیزه اصلیش مجازات مجرم‌ها یا برپایی عدالت هست.

ــــــــــــــــــــــــــــ

اما در مورد راشل ساما... به یه سری نکات اشاره کردی که در مورد راشل هم اتفاقا صادقه، ولی من اگه بخوام در مورد این حرفی که زدی، انگیزه راشل و دلیل حسادتش بیشتر بحث کنم، لازمه که قسمت‌هایی مهم از فصل دوم ( از جمله آخرهاش رو) رو اسپویل کنم. برای همین باید آنگوئینگ کنی منهوا رو تا بیشتر از این بشه صحبت کرد در موردش. نگران هم نباش، اون موضوعی که در مورد راشل مدنظرت هست، به دفعات اتفاق افتاده :D




منم نگفتم راهی جز این راه فعلی نداره. راه دومش این هست که کلا بیخیالِ هدف فعلیش بشه.
مردم معمولی دنیا اگه آرزویی داشته باشن که امکان رسیدن بهش نباشه، مثل اینکه من نوعی تصمیم بگیرم که تویِ ایران وارد سیاست بشم، بی‌خیالش می‌شن. دلیلش هم اینه که مثلا اگه من بخوام تویِ این کشور وارد سیاست بشم و کارهایی از این قبیل، لازمه که یه سری از اصول رو به طور کامل زیرپا بذارم. داستانِ راشل هم همینه. هدفی داره که رسیدن بهش توی دنیایِ بی‌رحم برج خدا ممکن نیست، مگر اینکه استعداد یا قدرت فوق‌العاده‌ای داشته باشی. راشل هیچکدام از این‌ها رو نداره. ولی با این وجود بی‌خیال ایده‌آلش نمی‌شه و طبیعتا برایِ اینکه بخواد به این ایده‌آل برسه، مجبوره که یه سری از اصول رو زیر پا بذاره. این باعث می‌شه که راشل آدم خوبی بشه؟ نه. این کارهایِ راشل رو توجیه می‌کنه؟ نه. این باعث می‌شه که راشل، به عنوان یه کاراکتر داستانی، شخصیت‌پردازی خیلی خوبی داشته باشه. به همین دلیل هم من علاقه زیادی به راشل-ساما دارم.

حسود بودنِ راشل رو کاملا قبول دارم، ولی بقیه ویژگی‌های که می‌گی، مثلا بی عرضه بودنش رو، قبول ندارم. اول در مورد بی عرضه بودنش:
ایراد کار اینجاست که تو مبارزه نکردن راشل با اون هیولا رو به حساب ترسو بودنش می‌ذاری. تقریبا هر فرد دیگه‌ای که جای راشل بود، از جمله خودِ من، وقتی با یه مانعی رو به رو می‌شد که گذشتن ازش غیر ممکنه، طبیعتا جا می‌زد. نکته اینجاست که عدم وجودِ اراده‌ی تزلزل‌ناپذیر به معنی ترسو بودن یه فرد نیست. نکته جالب اینجاست که اگه راشل تصمیم به رویارویی با اون موجود می‌گرفت، کشته می‌شد، برای اینکه زمان رسیدن یوری به طبقه آزمون منطبق با رویارویی احتمالی راشل نبود. دلیل زنده بودنِ بام هم اتفاقا همین حضور یوری بود.
به غیر از این مورد، راشل حداقل تویِ این زمینه به وضوح فرق کرده. الان مقایسه قدرت راشل با بام مثل یه شوخی می‌مونه. افرادی که بام می‌تونه با اشاره بکشه، برای راشل حکم یه چالش اساسی رو دارن. با این وجود، راشل داره پا به پایِ بام از برج بالا می‌یاد. این نشون می‌ده که راشل حداقل در رو به رو شدنِ با موانع فرق کرده.
در مورد قضیه کمک گرفتن، باید تا انتهای فصل دوم منهوا رو خونده باشی تا بتونم قضیه رو بازم کنم. اگه خوندی، من در اون مورد هم می‌تونم توضیح بدم.
در مورد ترسو بودن راشل صحبت کردم، ولی گفتی راشل خود کم‌ بینی داره. این حرف رو بر اساس کدوم قسمت زدی؟ این بنده‌ی خدا که اصلا قدرت و استعداد پنهانی نداره که بخواد دچار خود کم بینی بشه.
در مورد خود کم بینی و احساس حقارت ارجاعت میدم به اون ارک طبقه مخفی که ریچل تغییر چهره میده و خوشگل میکنه خودشو اون ارک نویسنده اوج احساس حقارت ریچلو نشون میده همه چیزی که میخواستو بهش میده تو اون آرک ! بعد همشونو یه جا ازش میگیره که بعد میبینی ریچل چقدر گریه میکنه که باز برگشتم به این بدن زشت و ضعیف !

بالاتر گفتم ریچل میتونست با بقیه دوست بشه و دوستانش کمکش کنن از برج بالا بره مگه بام بهش نگفت من تا هرجا بخوای باهات میام ؟
بله با وضعیتی که ریچل داره آرزو کردن و خواسته های بزرگ داشتن براش غیرممکنه ولی بخش بزرگی از این قضیه برمیگرده به شخصیت خودش ! ریچل تمرین کرده برای قوی شدن ؟ ریچل اصلا خودش کاری انجام میده ؟ الان تمام اتکاش به امیلیه از خودش چیزی نداره ! نداره نه به این خاطر که بی استعداده به این خاطر که از خودش کلا ناامید شده هیچ امیدی نداره به خودش همون اول میگه من استعداد ندارم من ضعیفم و ... در حالیکه حتی همه تلاششو نکرده شکست بخوره بگه اوکی همه سعیمو کردم نشد یا بیخیالش میشم یا میزنم جاده خاکی !
ریچل مصداق بارز این آدمای بیخودیه که اطرافمون میبینم ادمایی که راه سخت موفقیتو نمیخوان طی کنن و کارایی میکنن که یه شبه پولدار بشن .


ریچل شخصیت پردازیش خوبه کلا برج خدا تقریبا عالیه تو شخصیت پردازی اکثر کاراکترا منم ریچلو به عنوان یه کاراکتر خوب پرداخت شده دوس دارم و میفهممش ریچل نمونه آدمیه که تو بزنگاه های مختلف بخاطر ضعف اراده و خیلی مسائل دیگه بدترین تصمیماتو میگیره و بام در نقطه مقابلش نماد یه ادم ایده آلیستی و کمالگراس
اگه ریچل ۰ باشه بام ۱۰۰ حساب میشه و این تضاد یکی از مهمترین بخشای داستانی برج خداس .

در مورد آنگوئینگ بودن بگم که من سه چپترم جلوتر از ترجمه رسمیم همیشه :D
/
 
آخرین ویرایش:

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,247
نام
امیر حسین
به نام خدا...
Tower of God رو از چپتر1 دوباره شروع کردم:)) وقفه طولانیی افتاده بود، همینجوریشم اون موقع یادم نمیومد همه اتفاقات و کاراکترها رو...

ولی با خوندن همین چند چپتر اول...و مخصوصا اصلا مقدمه... کاراکترهای پارت1 رو بیشتر دوست داشتم همیشه! خاص تر و باحال تر بودن:(
 

mehdi88

کاربر سایت
Dec 31, 2011
434
به نام خدا...
Tower of God رو از چپتر1 دوباره شروع کردم:)) وقفه طولانیی افتاده بود، همینجوریشم اون موقع یادم نمیومد همه اتفاقات و کاراکترها رو...

ولی با خوندن همین چند چپتر اول...و مخصوصا اصلا مقدمه... کاراکترهای پارت1 رو بیشتر دوست داشتم همیشه! خاص تر و باحال تر بودن:(
امیر این یکی دو آرک اخر داستان یهو اوج گرفته عجیب مبارزات وحشتناک عظیم شدن و داستان هم خوب پیش میره
حالا که رفتی سراغش کنتراتی بخون بیا آنگوئینگ شو
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
امیر این یکی دو آرک اخر داستان یهو اوج گرفته عجیب مبارزات وحشتناک عظیم شدن و داستان هم خوب پیش میره
حالا که رفتی سراغش کنتراتی بخون بیا آنگوئینگ شو
من از وقتی شکم بام هم مثل ناروتو ترمینال شد ، یه ذره زده شدم از تاور !
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر