کل حرفم اینه اگر این داستان تو یه مجموعه کتاب غربی منتشر و یه اقباس و پخش از شبکههای تلویزیونی مطرح میگرفت خیلی خیلی بهتر میشد! مخصوصا فرمت ۱ ساعتیش که یه شخصیت دیگهای به داستان میداد. نمیدونم چرا ولی میداد.
اولیش اینکه با توجه به محتوا بهتر بود ریت انیمه میشد TV-MA که مثلا ما صحنههای مربوط به اون خانوم الفه رو با چاشنی کمدی نبینیم. حالا از اون لایتناولش اینا خبری ندارم. کلا تو بحث مانگا و انیمههای معروف رویکرد و approach مناسبی به این موضوع ندارن.
یه مورد دیگه نژادهایی که داریم تو داستان! کلا معلومه به غیر از مهماشون بقیه رو هیچ فکری پشتون نبوده. کله هر حیوونی رو گذاشتن رو بدن انسان و تمام؛ نژاد جدید! کریپیترینشون هم همون اسبه.
به همین صورت اون قبیله حیوونا! که تنها تفاوتشون خلاصه میشه تو گوش گربهای و دم. به نظرم نویسنده نه تنها میتونست بهتر عمل کنه که کمکاری هم کرده!
وانپیس از این منظر واقعا خوبه.
وان پیس قطعا از این نظر بهتره، شکی در اون نیست
ولی Beastmen ها خیلی باحالن خداییش حالا جدا از جای زندگی شون و معماری خاص بناهاشون. خود نژادشون یه سری جادوی خونی دارن که مثل Shout های دراگن بورن تو اسکایریم ـه. رسما Sound Magic ـه که اینا فقط دارن. یه بار هم تو انیمه ازش استفاده می کنن ولی خیلی روش مانور داده نمیشه نمیدونم چرا
و این که یه سری رسم و رسوم باحال دارن که خیلی تو داستان بهشون نقش جالبی میده
ولی Demon People ها رو تقریبا موافقم. البته تو Demon Continent اکثرا پر قبیله هاییه که هر کدوم هایبرید یه سری موجودات اند. خیلی هاشونم منقرض شدن. مثلا گیسو که عملا نیمه آدم میمون اند، کلا منقرض شدن.
ولی Demon Continent باحالیش به اینه که رسما Wonderland این مدل موجودات عجیب غریبه هیچ وقت نمیتونی پیش بینی کنی با چی طرفی اون جا
دیگه اینکه درباره یونیورسش و مخصوصا خصوصیات جغرافیایی که میتونه جذاب باشه زیاد توضیح نداده. شاید حالا در قالب انیمه این مورد سخت باشه. ولی حتی تو ماجراجوییهاشون هم زیاد اشارهای نمیشه. در مقام مقایسه بخوام بگم مثلا تو LOTR میرکوود (Mirkwood) و فنگورن (Fangorn) رو داریم. هر کدوم با خصوصیات خودشون که یه شخصیت بهشون میداد. وضعیتی که واسه رودخانه و کوهستانهای داستان هم برقرار بود. شاید بگید مقایسه درستی نیست از نظر عظمت کار که باید بگم گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد! بین انیمهها شاید بهترین وضعیت رو از این منظر باز وانپیش داشته باشه.
در کل میگم این چنینی مواردی خیلی به تم داستان میخورد و ارزشمندتر می کردش اگر تو داستان استفاده میشدن. در این بخش هم به نظرم باز کمکاری از نویسنده بوده.
با این مثالایی که زدی منم موافقم در این زمینه
ولی به کل ترکیب توصیفات رمان با جزئیات بصری انیمه به یه سری مناطق جغرافیایی خفنی ختم میشه که نمونه شون واقعا کمه (Red Dragon Mountain به نظرم یکی از بهترین نمونه هاش بود که دو قسمت پیش دیدیم)
ولی در کل دنیای MT خیلی قرون وسطایی تره تا یه دنیای جادویی ای مثل LOTR و One Piece. و از این لحاظ به نظرم واقعا ترکوندن. مخصوصا تو انیمه
مورد بعدی که سلیقهای محسوب میشه این زبانشونه که واقعا گوشخراشه. تولید یه زبان جدید سخته ولی غیرممکن نیست. تو خیلی داستانهای دیگه داریم. من بازم اطلاع ندارم نویسنده واقعا زبان ساخته واقعا؟ قاعده داره زبانشون یا صرفا یه ترکیبی از زبانهای دیگهست؟
کل حرفم اینه اگر این داستان تو یه مجموعه کتاب غربی منتشر و یه اقباس و پخش از شبکههای تلویزیونی مطرح میگرفت خیلی خیلی بهتر میشد! مخصوصا فرمت ۱ ساعتیش که یه شخصیت دیگهای به داستان میداد. نمیدونم چرا ولی میداد.
همممممممممممممممممممـــــــــــــمممممممممممممم
سخته اینه که میگی
اول این که تو فرمت مانگا حداقل میدونم اصن موشوکو تنسه جواب نداده
ولی خب تو انیمه جواب داده و تو میگی اگه یه لایو اکشن درست و درمون میشد بهتر جواب می داد.
میدونی، با اون حرفت در مورد فرمت یه ساعته شدید موافقم. ولی بحث اینه که از پس نمایش این ستینگ بربیان. یه جادوی خاصی داره دنیا و شخصیت های موشوکو تنسه. مانگا از پس خوب درآوردن شون برنیومده بود واقعا. ولی انیمه خیلی خوب از پسش براومد. لایو اکشن به نظرم علی رغم یه سری برتری ها نسبت به انیمه، به نظرم نهایت نمیتونه در اون حد ظاهر شه.
بیشترش به خاطر این که داستان روایت بزرگ شدن رودئوس از 4 سالگی تا n سالگیشه و این یه رنج وحشتناک ترسناک واسه انتخاب یه بازیگره. رسما بیشترش تو سن رشده عین این قضیه واسه اریس و سیلفی هم صادقه و میشه به نورن و آیشا هم بسط داد تا حدودی. که کار رو واسه یه همچین پروژه لایو اکشنی ای خیلی سخت می کنه. رمان تقریبا هیچ تایم اسکیپ بزرگی نداره و خیلی پیوسته پیش میره. حداقل بلایی که سر یه سریال میاد اینه که سر حفظ جادوی کاراکترا و حفظ روند تولید و پخشش احتمالا یکی شون رو مجبوره قربانی کنه. که خوب نیست همه اینا جدا از دیزاین عجیب و غریب شخصیت هاست
در مورد دنیا ولی اکثر ستینگ های MT خیلی راحت تو قالب لایو اکشن قابل اجران. و چرا که نه ممکنه حتی بهتر از خود انیمه ها از آب در بیان خوشبختانه کم هم دیتیل نداره موشوکو تنسه و با این که قابل اجراست اصلا جنریک نیست.
تو اون مواجهه اورستد با دد اند، اونجا که اورستد میگه پاول فقط ۲ تا دختر داره؛ به نوعی به این موضوع که رودی از یه دنیا دیگه اومده اشاره میکنه دیگه آره؟ ولی از این مهمتر به نظرم اشاره به اون هیتوکامی بود. من همش ترسم این بود یه شخصیت صرفا در ارتباط با رودی باشه و از اون بدتر مثلا آخرای داستان رودی بخواد دوباره برگرده به اون دنیا خودش! ولی اینکه هیتوکامیه بخشی از این دنیا هم هست خیلی خوبه. مثلا اینطور باشه هر کسی رو مناسب اهدافش میدونه از این و اون یونیورس بکشه بیاره اینجا و انشاالله برگشتی هم در کار نباشه.
این گریه قسمت قبل رودی هم واقعا سوزناک بود، جیگرم کباب شد.
باید بگردم، ولی اورآل تا جایی که من یادمه تقریبا هیچ چیزی اسکیپ نشده بود تو انیمه واسه اون تیکه. . تازه به نظر من یه سری کارهایی که با کارگردانی کرده بودند از توصیفات رمان هم دقیق تر و خفن تر بود
==============================================
شیروتاکا، طراح جلد و طراح شخصیت های رمان یه طرح به مناسبت تموم شدن این فصل انیمه کشیده عالیه
و این که شدید حال کردم با اپیزود آخر.
واو
پیامی که داشت رو خیلی قشنگ منتقل کرد
اولین چیز باحال این قسمت همون پیامش بود
ولی بعدش این بود که به غیر از بخشی که روکسی با کیشیریکا روبرو میشه تقریبا از هیچ لحاظ داستان جلو نمیره. همه چیز خیلی واضح، صرفا پسامد سفر رودئوسه و همین خیلی به عنوان قسمت آخر قشنگش می کنه. مخصوصا دو تا سکانس مربوط به رویجرد و پاول/لیلیا.... پائول
و این که انتظار نداشتم تا این حد واسه قسمت آخر به وقایع پیش رو گرا بدن.
هم نشون بدن عملا زنیث کجاست. هم یه گرای خیلی شدید به سیلفی بزنن (که اگه دقت کنید عقب تر هم تو این فصل یه Cameo دیگه داشت )
مخصوصا سکانس فلش بک بین زنیث و رودئوس یه چیز عجیبی بود که با توجه به کل جریان داستان رمان میتونه عملا دو تا معنی داشته باشه. خیلی Trippy ـه اون صحنه
دیالوگ های اریس هم جالب بود
تو وب ناول وسط سکس شون اریس اینا رو با خودش تو ذهنش می گه و همزمان به فلش بک جامعی به کل وقایع از دید خود اریس میزنه که خیلی حس Melancholic و غم انگیزی داره. مخصوصا تیکه ای که میگه دست های رودئوس از من کوچیک تر بود، در عین حال تو رمان رخ میده که قشنگ اون لحظه است که اریس به خودش میاد که واقعا نمیتونه با وجود همه عشقش به رودی، تا همیشه این جوری روش حساب کنه، تا حدی که حتی بخواد جای خانواده اش هم باهاش پر کنه یه دیالوگ قشنگ که اون تیکه اریس با خودش می گه اینه که یه جا از خودش میپرسه دقیقا از کی بوده که عاشق رودی شده. جوابی که پیدا می کنه همون جشن ده سالگی رودئوس ـه. ولی همون موقع خودش خوب می فهمه که وقتش نبوده. واسه همین سعی می کنه وایسه.
ولی یهو وقتی همزمان هم یه بار رودی جدا جلوش میمیره، و تو فاصله کوتاه خبر مرگ همه اعضای خانواده اش بهش میرسه، دیگه نمیتونه گزینه صبر رو مد نظر قرار بده.
البته خوبی داستان اینه که همون قدر که رودئوس آدم ضد اجتماعی ایه و تو ارتباط برقرار کردن مشکل داشته، اریس هم همین مشکل رو به یه نوعش داره. بزرگترین ضربه اش رو هم به خود رودئوس میزنه. نوع نامه نگار اریس تو اون لحظه رسما فقط و فقط به خاطر عدم درکیه که اریس نسبت به نوع ارتباط عاطفی و غیر عاطفی با بقیه داره برمیگرده
جالبه جاهای دیگه داستان، مثل قضاوتش روی قضیه پائول تو میشیلیون هم هر چند با جنبه کمدیک ولی خیلی خوب نشون میده چقدر یه دنده و تک بعدی نسبت به همه چیز اریس واکنش نشون میده. حتی اگه درکش از شرایط در حقیقت خیلی عمیق تر باشه. این جا هم دقیقا همینه. با این که درک اریس از شرایطش خیلی خوب و خاص و عمیقه. ولی نهایتا وقتی نوبت به ابرازش میرسه، فقط به رودئوس زخم میزنه
که اورآل روی هم خیلی وزن اون سکانس رو زیاد می کنه برای آدم. انیمه شاید اون بخش ها رو نداشته باشه، ولی به نظرم تو قسمت آخر با یه سری سکانس و کارگردانی ویژه که تو رمان نبود کامل جبران کرده. من که راضی ام واقعا با این که رمان رو خوندم و انتظارم خیلی بالا بود
10/10
پ.ن: فکر می کردم برای آریل با توجه به شخصیتش یه صدای خیلی کاریزماتیک تر بذارن. ولی خب اون رو باید وایسیم تا ببینیم چجوری دقیقا از آب درمیاد. خیلی شخصیت جالبیه این بشر
من با بهترینها دارم مقایسهش میکنم؛ LOTR! و کلا هم کار مشابه موشوکو رو سراغ ندارم. درباره موشوکو من دوست داشتم ماجراجویی بیشتر تو مکانهای بیشتری میداشتن و توصیفات بهتری از از قارهها و شرایطشون میداشتیم.
یعنی قبول نداری که تو کتاب نژاد اللهبختکی نداشتیم؟
یا اینکه خیلی ساده از کنار صحنهسازی محیط و ماجراجوییشون نمیگذشتن؟ رده سنی رو هم قبول نداری؟ پخش از نتفلیکس، Amazon یا hbo؟ ببین مقایسه با انیمههاشون نه ها. با سریالهای خوبی که داشتن. من حتی با فیلم دارم این کار رو مقایسه میکنم. میگم اینقدر بود پتانسیل کار و وقت و هزینهای که میشد صرفش بشه.
شما بگو در قالب انیمه و پخش TV چه چیز بهتری به ما ارائه کردن؟
و اینکه من حرفم رو ایراداتی بود که بهش گرفتم نه صرفا اینکه کار غربی میشد، کل پست من که همون یه خط نبود که. و شاید بهتر بود اتمام انتقادهام از سری با این جمله نمیبود. این حرف رو زدم که مثلا وقتی میبینن یه کتابی چقدر خوبه یه اقباس درخور واسش تهیه میشه. GOT،LORD ،Dune و ...
من این موارد این چنینی رو میبینم میگم که کلا بر و بچ نویسنده شرق هیچ ارزشی واسه کارشون قائل نیستن که وقت بیشتری صرفشون کنن و همیشه هم تو یه فرمت با محدویتهای خاص حفظش میکنن! حداقل در زمینه مانگا و ناول اینا. بازم میگم وانپیس و یه سری موارد دیگه جزو موراد دیگه خاص و محدود محسوب میشه و نویسنده کلی مطالعه داره و صدها رفرنس در کار استفاده میشه که تازه همونم اگر از یه جایی به بعد افت کنه در خطر کنسل شدن و پایان اجباری قرار میگیره. یه کاری مثل بلیچ رو هم داریم که نویسنده معلوم نیست پایانی براش در نظر داشته هنگام شروع یا نه. اینکه این پایان که دیدیم اجباری بود یا نه!
به نظرم یه نویسنده وقتی کتابی رو شروع میکنه تهش رو باید بدونه و وسطاش چیز میز اضافه کنه. نه اینکه تا هرجا تونست از خواننده پول به جیب بزنه. همین تاپیک بغل چند وقت پیش بحث مقایسه بین سری هری پاتر داشتیم و جانوارن شگفتانگیز و اینکه چقدر سری اول کار بهتری بوده.
اینور طرف یه کاری رو شروع میکنه به امید اینکه بیان سراغش ساپورت مالی بشه و اگر شد شاید بال و پر بیشتری به داستان داد. حالا چه دلخواه یا از اون بدتر به اجبار واسه درآمد بیشتر و توصیه ادیتور. امثال اینها باید جناب ONE رو سرلوحه خودشون قرار بدن.
به نظرم ایرادات اینچنینیه که انیمهها اکثرا انیمه میمونن و خارج از فندوم انیمه سخت دیده میشن. همین وانپیس اگه رده سنیش اینقدر پایین نبود و به عنوان مثال خشونت بیشتری داشتیم خیلی از اینی که هست بهتر میشد. اینه که شینگکی جزو معدود کارهایی که خودش رو از فندوم انیمه کند و خارج از اون هم دیده شد!
همممممممممممممممممممـــــــــــــمممممممممممممم
سخته اینه که میگی
اول این که تو فرمت مانگا حداقل میدونم اصن موشوکو تنسه جواب نداده
ولی خب تو انیمه جواب داده و تو میگی اگه یه لایو اکشن درست و درمون میشد بهتر جواب می داد.
میدونی، با اون حرفت در مورد فرمت یه ساعته شدید موافقم. ولی بحث اینه که از پس نمایش این ستینگ بربیان. یه جادوی خاصی داره دنیا و شخصیت های موشوکو تنسه. مانگا از پس خوب درآوردن شون برنیومده بود واقعا. ولی انیمه خیلی خوب از پسش براومد. لایو اکشن به نظرم علی رغم یه سری برتری ها نسبت به انیمه، به نظرم نهایت نمیتونه در اون حد ظاهر شه.
بیشترش به خاطر این که داستان روایت بزرگ شدن رودئوس از 4 سالگی تا n سالگیشه و این یه رنج وحشتناک ترسناک واسه انتخاب یه بازیگره. رسما بیشترش تو سن رشده عین این قضیه واسه اریس و سیلفی هم صادقه و میشه به نورن و آیشا هم بسط داد تا حدودی. که کار رو واسه یه همچین پروژه لایو اکشنی ای خیلی سخت می کنه. رمان تقریبا هیچ تایم اسکیپ بزرگی نداره و خیلی پیوسته پیش میره. حداقل بلایی که سر یه سریال میاد اینه که سر حفظ جادوی کاراکترا و حفظ روند تولید و پخشش احتمالا یکی شون رو مجبوره قربانی کنه. که خوب نیست همه اینا جدا از دیزاین عجیب و غریب شخصیت هاست
در مورد دنیا ولی اکثر ستینگ های MT خیلی راحت تو قالب لایو اکشن قابل اجران. و چرا که نه ممکنه حتی بهتر از خود انیمه ها از آب در بیان خوشبختانه کم هم دیتیل نداره موشوکو تنسه و با این که قابل اجراست اصلا جنریک نیست.
از سه قسمت قبل که معلوم شد سانجی نفوذی رپتایلیانها توی کلاهحصیریها بوده، همه دنبالش بودن که در نهایت زورو توی کابولابو با سانجی روبرو شد و مثل خیار پوستش رو کند.
لحظهای که زورو داشت سانجی رو خلاص میکرد و اشک میریخت خیلی احساسی بود.
از سه قسمت قبل که معلوم شد سانجی نفوذی رپتایلیانها توی کلاهحصیریها بوده، همه دنبالش بودن که در نهایت زورو توی کابولابو با سانجی روبرو شد و مثل خیار پوستش رو کند.
لحظهای که زورو داشت سانجی رو خلاص میکرد و اشک میریخت خیلی احساسی بود.
از سه قسمت قبل که معلوم شد سانجی نفوذی رپتایلیانها توی کلاهحصیریها بوده، همه دنبالش بودن که در نهایت زورو توی کابولابو با سانجی روبرو شد و مثل خیار پوستش رو کند.
لحظهای که زورو داشت سانجی رو خلاص میکرد و اشک میریخت خیلی احساسی بود.
امیدوارم چوپار نیاد کرم بریزه زنده ش کنه.
رفتم داستان جلد رو گرفتم، انل چرا هنوز زنده ست؟؟!!
یک سوال، داستان رو جلد ربطی به داستان اصلی داره یا فقط همینجوری هست که باشه، مثلا گفته های کارکترا ارزش دارن یا صرفا نمایشیه