شخصا دلیلم برای اینکه ناروتو تو ده تای اولم نیست ضعف انیمه در حفظ روند داستانه یعنی یه جاهایی خیلی خوبه یه جاهایی به قهقرا می ره (مخصوصا اواخر داستان) و البته به صورت کلی کاراکتر های به شدت غیر واقعی از نظر تصمیمات و عواطف و احساسات.البته انیمه دیدن رو با ناروتو شروع کردم و همیشه یه جایگاه ویژه در قلبم داره ولی این که یه سر و گردن از انیمه های تاپ و تقریبا بی نقص پایین تر هست رو نمی شه انکار کرد ...
شخصا دلیلم برای اینکه ناروتو تو ده تای اولم نیست ضعف انیمه در حفظ روند داستانه یعنی یه جاهایی خیلی خوبه یه جاهایی به قهقرا می ره (مخصوصا اواخر داستان) و البته به صورت کلی کاراکتر های به شدت غیر واقعی از نظر تصمیمات و عواطف و احساسات.البته انیمه دیدن رو با ناروتو شروع کردم و همیشه یه جایگاه ویژه در قلبم داره ولی این که یه سر گردن از انیمه های تاپ و تقریبا بی نقص پایین تر هست رو نمی شه انکار کرد ...
یذره پیچیده س قضیه مثل این میمونه که یه بازی باشه با متای 65-70 اینا که شما هم خیلی ازش لذت برده باشی و باهاش حال کرده باشی ولی در عین حال می دونی که چه ضعف هایی هم داشته و از نظر کیفیت واقعا با یه سری بازی های تاپ که از اون ها هم همونقدر لذت بردی قابل مقایسه نیست . مثال چرتی بود () ولی فکر کنم مفهوم رو رسوندم
یذره پیچیده س قضیه مثل این میمونه که یه بازی باشه با متای 65-70 اینا که شما هم خیلی ازش لذت برده باشی و باهاش حال کرده باشی ولی در عین حال می دونی که چه ضعف هایی هم داشته و از نظر کیفیت واقعا با یه سری بازی های تاپ که از اون ها هم همونقدر لذت بردی قابل مقایسه نیست . مثال چرتی بود () ولی فکر کنم مفهوم رو رسوندم
نه قضیه عشق و عاشقی این چیزا سرش نمیشه
ممکنه عاشق یکی بشی با 720p باید بفروشیش به 4k
حداقل جزو تاپ 11 تات بیارش که دل نارتو نشکنه یتیمه هی نمیخوام اسپویل کنم مجبورم میکنی
واقعأ گاهی اوقات خیلی برای سایت Myanimelist و کاربراش متأسف میشم. وقتی انیمه مزخرفی مثل Kimetsu No Yaiba امتیاز 8.8 میگیره اونم درحالی که هم بخشی از داستانش و هم بعضی دیالوگ هاش تقلیدی بسیار ناشیانه از انیمه Claymore هست و انیمه Claymore فقط بخاطر حاشیه‌هایی که درست کرد (که مثلأ آخرش از مانگا پیروی نکرد) امتیازش 7.8 میشه.
یکم تعادل داشته باشین جذابیت یک اپیزود Claymore معادل جذابیت کل اپیزودهای Kimetsu No Yaiba هست. گرافیک و آرتش با وجودی که سال 2007 ساخته شده بود همین الآن هم صد برابر بهتر از اونه. کارگردانیش صد برابر بهتره. موسیقیش صد برابر بهتره. غافلگیری‌هاش صد برابر بیشتره. داستانش صد برابر قشنگ‌تر و گسترده‌تره.
واقعأ فقط میشه تأسف خورد...
کیمتسو نو یایبا فقط یه چیز خوب داشته باشه جلوه های بصریشه. طراحی های محیط تو انیمه فوق العاده س، رنگ های زنده ای داره که با استایل انیمه همخونی داره، انیمیشن روونی داره و قسمت هایی که با CGI ترکیب شده اصلا مثل انیمه های دیگه تو ذوق نمیزنه و برعکس حتی نقطه قوتش میشه که بهترین مثالش میتونه اون ده دقیقه قسمت آخرش باشه. همه اینها با وجود یه مانگاییه که آرتش تو در و دیواره و استدیو سازنده انیمه از این نظر ترکونده که از اون طراحی ها این انیمه رو دربیاره بدون اینکه استایل گرافیکی مانگا رو کاملا نادیده بگیره.
کلیمور رو حدودا شش سال پیش دیدم، ولی چیزی که یادمه ازش گرافیک فوق العاده و خیلی جلوتر از انیمه های زمان خودش نداشت؛ صرفا خوب بود و با مانگا که طراحی های واقع گرایانه تر داشت (برعکس کیمتسو که هم مانگا هم انیمه استایل فانتزی تری دارن) هماهنگ بود ولی در کل چیز خیلی خاصی هم نبود. مخصوصا وقتی با مانگاش مقایسه کنیم جزییات طراحی تو مانگا خیلی بیشتر از انیمه ش بود.
در مورد موسیقی حرف خاصی نمیتونم بزنم چون چیز سلیقه ایه اما مسلما انقدری بد نبود که صد برابر (!) از کلیمور ضعیف تر باشه. البته سازنده موسیقیش خانم Yuki kajiura بود که کلا برای آهنگایی که برای سری هایی مثل Madoka Magica و Fate و ... و همچنین کار با گروه Kalafina معروفه و کسایی که این انیمه ها رو دیدن حتما موسیقیشون رو به یاد دارن که تو کیمتسو هم به همون خوبی عمل کرده و به نظر من موسیقیش شاهکاره. در مورد کلیمور نظری ندارم ولی چون اون خوب باشه دلیلی نمیشه این بد باشه.
حالا اینکه چرا تو سایتی مثل MAL که نمره ها بر اساس رای افراده نه نقد و بررسی کیمتسو نمره بالایی میگیره هم به نظرم همین خوش ساخت بودن انیمه س که شما میکوبیدش. کلا ذات انیمه های شونن اینه که رنج سنی زیادی از مخاطب ها رو جذب میکنه و داستانش انقدر خوب هست که اکثرا راضی باشن و به خاطر همین خوب بودن انیمه نمره بالایی میگیره و تازه به مقدار وحشتناکی فروش مانگا بعد از انیمه زیاد میشه. از اون سمت در مورد کلیمور یه مانگای معروف و با کیفیت داشت که رده سنی بالاتری نسبت به کیمتسو داره. افرادی که انیمه رو دیدن یا مخاطب مانگا بودن که به خاطر سانسورهای عجیب و غریب مثل رنگ خون و پایین تر بود کلی کیفیت انیمه از مانگا و پایان بندی بد خلاف روند داستان مانگا نمره خیلی پایین میدن یا مخاطب های جدید هستن که بازم به خاطر پایان بندی ضعیف ممکنه نمره های کم به انیمه بدن. حالا کیمتسو رو ببینیم برای مانگاخون ها نسبت به مانگا آپگرید محسوب میشه و با اتفاقات داستان تو مانگا تطابق داره پس مشکلی پیش نمیاد از این نظر.
در کل خودم هم قبول دارم کیمتسو نو یایبا تا حد زیادی overrated بود و کارهای خوب زیادی هستن که نمره و توجه کمتری نسبت به این کار دارن ولی بازم مقایسه ش با یه انیمه که نسبت به مانگا بد بود به نظرم درست نیست. به عنوان کسی که مانگا و انیمه هر دو کار رو خونده همیشه انیمه کیمتسو رو بالاتر از انیمه کلیمور قرار میدم، هرچند اگه مقایسه مانگاها باشه قضیه خیلی فرق میکنه.
برای یه سری از گزاره‌هایی که استفاده میکنی، باید توضیح خیلی بیشتری بدی. الان گفتی «demon slayer داره لقمه بزرگتر از دهنش رو برمی‌داره». این حرفت خیلی کلیه. باید بیای بازش کنی تا بشه در موردش صحبت کرد. یا مثلا می‌گی بچگانه است، خوب چرا؟ چون پروتاگونیست بچه است؟ همین مسئله تقریبا توی کل این پاراگراف وجود داره. فقط چند مورد رو به طور خلاصه بگم. من بحث تقلید کردن demon slayer از Claymore رو نمی‌فهمم. این دو تا اثر تم‌های یکسانی دارن: محافظت کردن و مفهوم انسانیت. مسئله اینجاست که داشتن تم یکسان باعث نمیشه گه فلان اثر تقلیدی از اون اثر باشه. الان تم داستان هانسل و گرتل که صد سالی بیشتر از این دو کار قدمت داره، محافظت کردنه. یکی از معروف‌ترین کارهای فلیپ.کی.دیک، یعنی «آیا آدم مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینن» در مورد مفهوم انسانیته.تم اصلی سه گانه گذرگاه نوشتهی جاستین کرونین در مورد محافظت کردن و مفهوم انسانیته. اینا باعث نمیشه که این آثار همگی تقلیدی از یکدیگه باشن. Demon slayer و Claymore با وجود داشتن تمی مشابه، مسیر کاملا جداگانه‌ای رو طی میکنن. توی Demon Slayer قضیه محافظت کردن خیلی پررنگ شده، در حالی که توی Claymore بحث انسانیت بهش توجه بیشتری شده.
من خیلی متوجه ربط Attack on titan به Claymore نشدم.
انیمه Claymore حتی اگر یک کار اورجینال بود، همچنان از پایان ضعیفش ضربه می‌دید. یک زمانی هست که توی یک اثر فانتزی دنیایی رو به وجود می‌یاری که به صورت پیش فرض توش جادو وجود داره. توی همچین شرایطی جادو تبدیل به یکی از ویژگی‌های این دنیا میشه. من مخاطب سوال نمی‌پرسم که چرا توی این دنیا جادو وجود داره. ولی یک زمانی هست که نویسنده می‌یاد از دنیایی صحبت میکنه که جادو درش به وجود اومده. توی این حالت مخاطب انتظار جواب داره. Claymore دقیقا جزء دسته دوم قرار میگیره و پایان انیمه کلی سوال جواب داده نشده برای مخاطب ایجاد میکنه.
گفتین بحث تقلید Demon Slayer و Claymore رو توضیح بدم. تقلید از همون قسمت اول واضح هست:
1- توی هر دو انیمه انسان ها تبدیل به موجوداتی هیولامانند (اهریمن در Demon Slayer و یوما در Claymore) میشن و انسان ها رو میخورن.
2- توی هر دو انیمه خواهر یا برادر کاراکتر اصلی را مشاهده میکنیم که تبدیل به یک اهریمن یا یوما شده.
3- توی هر دو انیمه خانواده شخصیت اصلی توسط هیولایی کشته می‌شوند.
4- در قسمت اول هر دو انیمه به نظر میاد که اون شخصیت مهمی که تبدیل به اهریمن شده خانواده خودش رو خورده باشه (حالا دیگه اسپویل نمیکنم که توی این انیمه‌ها این اتفاق حقیقت داره یا نه).
5- توی هر دو انیمه کاراکترهای نیمه‌اهریمن (مثلأ نزوکو در Demon Slayer و کلیمورها در Claymore) وجود داره.
6- توی هر دو انیمه وقتی اهریمنی یا هیولایی وارد جسم شخصیتی میشه ذهن و افکار اون رو در دست میگیره.
7- توی هر دو انیمه شخصیت اصلی برای انتقام گرفتن مجبور میشه سفر کنه تا عوامل قتل خانواده‌اش رو پیدا کنه.
8- توی هر دو انیمه کاراکترهای اصلی سعی میکنن از هیولا شدن کامل کسی که دوستش دارن جلوگیری کنن و دیالوگ‌های مشابهی هم در همین خصوص دیده میشه.
9- در هر دو انیمه یک سازمان در پشت پرده اتفاقات مثل کشتارها و تبدیل شدن به هیولا هست.
10- توی هر دو انیمه مفاهیم و دیالوگ‌های کاملأ مشابهی وجود داره! مثلأ توی انیمه کلیمور بارها اشاره میشه که اونی که قوی‌تره زنده میمونه و ضعیف شکست میخوره. توی Demon Slayer هم دقیقأ در چند دیالوگ همین مفهوم به مخاطب داده میشه!
و ده‌ها ویژگی مشابه که واقعأ از حوصله من خارج هست.
ولی برای تمام اینها میتونم با عکس توضیح بدم. اگر خواستی تصویری بگم.
خلاصه داستان کلیمور و جهانش رو هم برای اونایی که فراموش کردن یادآوری میکنم: در جهانی که مانگای کلیمور به تصویر میکشه هیولاهایی وجود دارد که به آنها "یوما" گفته میشه. این هیولاها در کنار انسان ها زندگی میکنند و با تغذیه از انسان و تصاحب بدن انسان به حیات خود ادامه میدهند. سازمانی ناشناس شروع به تربیت افرادی با مهارت بسیار بالا با عنوان "کلیمور" برای مقابله با یوماها میکند. این کلیمورها قدرت مافوق بشری دارند و نیمی آنها انسان و نیمه دیگرشان یوما است! و وظیفه‌شان نجات جان انسان‌ها و مبارزه با یوماهاست. در واقع جهان مانگای کلیمور چهار قشر عمده را در برمیگیرد: 1- انسان‌ها 2- یوماها 3- کلیمورها 4- سازمانی ناشناس با اهداف مرموز. کلیمورها جنگجویانی هستند که هر دو قشر انسان‌ها و یوماها را می‌توانند درک کنند و در این بین تعدادی از آنها دست به خیانت میزنند و به یوما تبدیل می‌شوند (البته عاقبت همه آنها همین تبدیل شدن به یوماست و روزی باید با سرنوشت خود روبرو شوند) و یا با یک سازمان مرموز روابط مخفیانه برقرار میکنند.
خب حالا میریم سراغ این گفته من که: "Demon Slayer داره لقمه بزرگتر از دهنش رو برمی‌داره". هرچند دلیلم رو قبلأ هم توضیح دادم ولی باز تکرار میکنم. فضای انیمه Demon Slayer مصنوعی هست. پس زمینه‌ها اصلأ تناسخی با ماهیت دارک انیمه نداره. بیشتر شبیه انیمه Tales of Zestiria شده که اونم یک اثر جدی نیست.
ببینید یکسری انیمه‌ها ساخته شدن که فان باشن. حالا اگر اون انیمه‌ها مثلأ علاوه بر طنز حتی خشونت رو هم چاشنی کار کنن و از اون در راستا و پیشبرد فان بودن استفاده کنن این نه تنها اشکالی نداره بلکه خیلی هم خوبه. ولی انیمه Demon Slayer میخواد مفاهیمی رو به بیننده منتقل کنه که این مفاهیم نیازمند یک فضای به شدت دارک و حتی حاوی خشونت هست. به عبارت دیگر هر عنصری که میتونه به جدی کردن این انیمه کمک کنه باعث میشه تأثیرگذاری انیمه بیشتر بشه. حالا چه اتفاقی افتاده به نظرم این استودیو اصلأ نتونسته آرت مناسبی برای چنین پتانسیل داستانی خلق کنه و اصلأ نتونسته توی هیچ جنبه‌ای از انیمه‌ای که به وضوح ازش تقلید کرده (کلیمور) پیشی بگیره.
مگر توی انیمه کلیمور پروتاگونیست بچه نبود؟ چرا به اون نمیگم بچه‌گانه هست؟
اولأ هیجان انیمه کلیمور، درجه ترسناکی و تأثیرگذاریش (که با موسیقیش تأثیرگذاریش بیشتر هم شده)، خشونتش، غافلگیری‌هاش و ... باعث شده از کلیمور یک اثر جدی ساخته بشه. دومأ مفاهیم که این انیمه منتقل میکنه باعث میشه فقط اون رو برای بچه‌ها ندونیم.
حالا انیمه Demon Slayer فاکتور دوم رو به لطف تقلیدش داره هرچند واقعأ تأثیرگذاری لازم رو نداره و برای همین بود که گفتم داره گنده‌گویی میکنه ولی فاکتور اولش لنگ میزنه و بیشتر ادای جدی بودن رو درمیاره. هیجانشون اصلأ قابل مقایسه نیست. خوب میخوای بدونی خیلی از انیمه‌های این استودیو (Ufotable) همین مشکل رو دارن (البته چند اثر خوب هم این استودیو داره که اونا هم آرتشون و جدی بودنشون در حد آثار استودیو مدهاوس نیست). شخصیت‌پردازی هر دو انیمه خوبه ولی بازم در این مورد کلیمور قوی‌تر ظاهر شده. CGI انیمه Demon Slayer اصلأ خوب در نیومده و تأثیرگذاری داستانش در حد کلیمور نیست.
اما در مورد ربط انیمه Attack on Titan و Claymore هم باید نکات زیر رو یادآوری کنم: 1- این مورد اول رو فقط کسی میفهمه که مانگای کلیمور رو خونده باشه و اونم پشت پرده اتفاقاتی هست که انسان‌ها رو تبدیل به غول (در اتک) و یوما (در کلیمور) میکنه. مثلأ در کلیمور مرتبط با یک سازمان میشه. و اون جنبه الهام گرفتن که میگم مربوط به این مورد اول میشه.
شباهت‌های دیگری هم وجود داره:
2- هر دو انیمه یادآور این میشن که انسان‌ها و هیولاها (غول‌ها در انیمه حمله به غول و یوما در انیمه کلیمور) هیچکدام گناه‌کار مطلق نیستن و هر دو قشر همدیگر را درک نمی‌کنند.
3- در هر دو انیمه افرادی وجود دارند که هر دو جهان (چهان هیولاها و جهان انسان‌ها) رو میتونن درک کنن (مثلأ ارن و بسیاری افراد دیگر در انیمه حمله به غول و کلیمورها در انیمه کلیمور. همونطور که میدونین کلیمورها قبلأ انسان‌هایی بودند که نیمه‌یوما هستن و ممکن است تبدیل به یوما شوند و کاملأ ماهیت انسانی خودشان را فراموش کنند. توی انیمه حمله به غول هم بسیاری از غول‌ها هیچ آگاهی ندارند و بعضی از غول‌ها میتونن تبدیل به انسان بشن و ممکنه آگاهی داشته باشن)
و ...
ضمن اینکه مانگای کلیمور برای اولین بار قبل از مانگای حمله به غول منتشر شده بوده
عاقا نصف مواردی که گقتی توی کلی مانگا و داستان دیگه هم هستن و فقط محدود به کلیمور نمیشن.
اگه ادم بخواد انقدر دقیق باشه، کلیمور رو هم به هیچ وجه نمیشه یه اثر کاملا اورجینال حساب کرد.
عاقا نصف مواردی که گقتی توی کلی مانگا و داستان دیگه هم هستن و فقط محدود به کلیمور نمیشن.
اگه ادم بخواد انقدر دقیق باشه، کلیمور رو هم به هیچ وجه نمیشه یه اثر کاملا اورجینال حساب کرد.
واقعأ اینهمه شباهت تصادفیه؟ بعضی از دیالوگ هاشون مو نمیزنه! مفاهیمشون مشابه هست. همه اینایی که گفتم از همون اپیزود اول دو انیمه مشخص میشه. من فردا میام تصویری سکانس های هر دو انیمه رو قرار میدم تا تقلید واضحش رو متوجه بشین. همین الآن هم خیلی از عکسا رو ذخیره کردم. میتونم بگم مدارکی میارم که هرگز نتونین ردشون کنین.
شما قبل از کلیمور کدوم مانگایی رو سراغ داری که همه این فاکتورها رو یکجا داشته باشه؟ کلیمور جزو مانگاهای پیشرو بوده و حتی مانگای حمله به غول هم بعد از اون منتشر شده.
جواب دوستمون lich-king رو هم فردا مینویسم ولی کاملأ مخالفم با CGI این انیمه. اصلأ CGI به درد نود درصد انیمه‌ها نمیخوره. نمونه‌های موفقی هم وجود داره (مثل Land of the Lustrous) ولی خیلی کم هستن. دوست عزیز میدونستی موسیقی انیمه Claymore یکی از مهمترین نقاط قوتشه؟ با اطلاعات کامل میگم و همیشه هم در هر جایی که نظر دادم گفتم بهترین موسیقی متن تاریخ انیمه‌ها رو داره و شاهکاره (حداقل این رو به عنوان نظر شخصی بنده بپذیرین ولی بهتون قول میدم موسیقی‌هایی در این انیمه می‌شنوید که شاهکارن). حتی موسیقیش از موسیقی‌های زیبای انیمه فول متال هم قوی‌تره.
یه چند وقتی بود که پست های تاپیک رو نخوندم...حسابی رو هم جمع شدن )":
بین این لیست دادن ها...چندتا از کارهایی که این چند وقته دیدم رو...نظرم ر خیلی کوتاه درباره ـشون بگم
Promare
فیلم خیلی خوبی بودش، بخصوص گرافیک اون خیلی یونیک بودش...داستانش و شخصیت هاش رو دوست داشتم، الهام گرفته از Kill La Kill و گورن لاگان بودش.
فقط یه چیزی که خیلی اذیت ـم میکرد، صدای شخصیت مفنی داستان بودش....به شخصه بازی Sakai Masato رو خیلی دوست دارم و یکی از فن هاشم، هیچ وقت بازیش رو تو سریال Ooku و یا شاهکارش Hanzawa Naoki رو فراموش نمیکنم...ولی صداش رو به عنوان یه دوبلور هیچ دوست ندارم....
بنظرم باید از Miki Shinichirou استفاده میکرد....صداش به شخصیت مفنی داستان بیشتر میخورد....
جدا از این موضوع....کلاً از انیمه راضی بودم...لذت کافی رو بردم....
One Piece Movie - Stampede
همین الان بگم که وان پیس فن ها....اسپویلر رو تحت هیچ عنوان نخونن
کیفیت صداگذاری و Sound Effects اون......واقعاً ناامید کننده بودش. هیچ تلاشی نشده بود و دقیقاً همون سیستم ای که برا انیمه بودش رو همین جا شنیده می شد.
گرافیک انیمه هم ...اصلاً راضی نبودم....چنگی به دل نمیزد....قشنگ معلوم بود که دارن از 3D anime استفاده میکنه...گرافیک این Stampede رو با مثلاً فیلم Strong World ـشون مقایسه کن....تو این Stampedeـه 3D anime تو شخصیت ها موج میزد....
کلاً از وقتی که آرک وانو شروع شده....گرافیک و رنگ آمیزی انیمه تو یه فاز دیگه شده که تو Stampede شورشُ در اوردن
موسیقی اون هم نمیتونم بگم خوب بود یا بد بود....ولی مسلماً چیز دندون گیری توش نداشت...قطعه ی قشنگی توش نشنیدم که بخوام بعداً گوشش کنم یا OST اونو مثلاً دانلود کنم....بنظرم اوج موسیقی وان پیس تو "انس لوبی" بودش...بعد از اون دیگه خاطرم نیس که موسیقی هیجنان انگیزی جدیدی توش باشه که ببینده حال کنه.
داستانش این فیلمش رو خیلی دوست نداشتم....نچسب بودش، باز فیلم Z و شخصیت منفی ـش بنظرم بهتر بودش...
خود لوفی هم که مثل همیشه بی منطق مثل گراز میره برا مبارزه....حال آدمو بد میکنه....این سیستمش که اول من بزنم، بعد تو بزن....دیگه نخ نما و خسته کننده شده تو مبارزه های لوفی....هیچ چالشی توش نیس....همیشه باید منتظر بودش که دنده ها رو جفت جفت بزنه با یه لیست همیشگی از فن هاش رو قطار کنه تو صورت دشمن ش تا اون رو شکست بده.
کلاً این فیلم Stampede جزء وقت حروم کردن....چیزی نداشت....حیف 8گیگ خورده ای که دانلود این عنیمه کردم.
P.S
دیدنش با ندیدش....هیچ فرقی نداشت...هیچ حس مثبت ای رو تو من برانگیخته نکرد
Violet Evergarden Gaiden Eien to Jidou Shuki Ningyou
این همه صبر...برا دانلود نسخه ی با کیفیت ـش، واقعاً ارزشش رو داشت...
خیلی سخت میشه در مورد این انیمه و کیفیت بالای اون صحبت کرد...این انیمه رو دقیقاً بعد از انیمه ی بالایی دیدم...و تمام نفرت ای که تو وجودم شکل گرفته بود...بعد از دیدن این انیمه از بین رفت.
آه...واقعاً نمیدونم از کجاش شروع به تعریف کردن کنم....
گرافیک ـش خیره کننده بودن، یه لول از انیمه ی اون بالاتر بودش...بکگراند های اون، شاهکار بودن...مثل یه تابلو نقاشی بودش...بعضی اوقات تو طول انیمه نگه میداشتم...و از بکگراند ها لذت میبردم...رنگ آمیزی ها حیرت آور بودن. انیمیشن ها و تعداد فریم های اون...بی نقص بودش
موسیقی قطعات موسیقی جدیدی توش شنیدم که خیلی خوب بودن...نمیدونم OST اون امده یا اصلاً میادش!....ولی ارزش دانلود و گوش کردن رو داره...تو انیمه ـش من آهنگ Across the Violet Sky اون رو خیلی دوس دارم....بخصوص قستمی که این آهنگ رو پخش میکنه....قسمت خیلی خیلی قشنگ انیمه بودش (داستان اون نویسنده)
داستان ـش خدایش خیلی خوب بود، اگه آدم احساساتی بودم که نیستم...حتماً حداقلش باید اشک تو چشمم حلقه میزد.
درکل در یک کلام عالی بودش....خدا لعنت کنه اون روانی که....اون بلا رو سر KyoAni اورد....فوشی نبود که بعد از دیدن انیمه بهش ندادم
Kono Subarashii Sekai ni Shukufuku o! Kurenai Densetsu
چقدر خوب و فان بودش....سر اون خوک های ماده، کلی خندیدم...یعنی فقط Kobayashi Yuu میتوسنت صدای اون خوکه رو در بیاره...یعنی دیونه تر از این بشر، دوبلور زن وجود نداره.
اخر فیلم هم که دیگه زیادی خر تو خر شده بود....ولی بازم خوب بودش...فقط چرا نقش دارکنیس این وسط این همه کم بودش.
++++++++++++++++++++++
خوب انیمه های هفتگی....
Boku no Hero Academia - E88
وای پسر.....این قسمت چقدر قشنگ بودش...به والله موقع دیدنش استرس و هیجان تمام وجودم رو گرفته بود....تا الان 5 بار نگاش کردم.
چقدر خوش ساخت بودش این قسمت...میکس آهنگ Kimi no Chikara تو اخرهای انیمه عالی بودش...دورود بر Yuki Hayashi ... آینده ی رخشانی داره....میتونم بگم که کارهاشو بیشتر از "هیروکی ساوانو" دوس دارم
Chihayafuru 3 - E24
خیلی خوب بودش...و خوب جایی هم این فصلش رو تموم کرد.....فقط لامصبا...نرید برا 7 سال دیگه....
هنوز جرات نکردم فیلم سوم Live-Action اون رو نگا کنم...چون داستان فصل 3 رو با یه روایت جدید با هم مخلوط کرده...حیف ندیدمش از ترس اسپویل شدن.
Haikyuu! To the Top - E13
باز جای شکرش باقیه که فصل تابستون میتونیم ادامه ی مسابقات رو نگا کنیم....
به نظرم گرافیک و طراحی انیمه بهتر شده....ولی یه مقدار اشتباهات ریز میشه توش دید...البته خوبیش اینه که تو مسابقات نیس و تو حاشیه هستش...
این نشون میده که انرژی و تمرکز اصلی ـشون رو گذاشتن رو انیمیشن های مسابقات....
مثلاً اینی که الان یادمه...قسمت 12 دقیقه ی 5:45 .... به موز خوردن کاپیتان تیم نگا کنید...اندازه ی موز هی دوباره بر میگرده مثل اولش میشه.
Somali to Mori no Kamisama - E12
خوب بودش، به نظرم واقعاً ارزش هفتگی نگا کردن رو داشت....حس خوبی موقعه دیدنش داشتم...
پایان اون هم برا این فصل خوب بودش.
Dorohedoro - E12
لامصب...تازه داستان داشت قشنگ میشد...حیف باید انیمه 24قسمتی میشد.
++++++++++++++++++++++++
Kami no Tou - E01
من منهوای اون رو نخوندم و هیچ کدوم از بحث هایی که تو این تاپیک که قبلاً کردید..رو جرات خوندنش رو نداشتم....و حتی 1خط از داستانش رو نخوندم که ببینم چی هستش
با یه ذهنیت صفر کیلومتر خواستم این انیمه رو تجربه کنم....
داستان: برای قسمت اولش...موارد و سوالاتی که تو ذهن ایجاد میشه زیاده...ولی حجم اطلاعاتی که تو انیمه میده به نسبت کمتره...مثلاً اگه بخوام دنیای انیمه رو بر اساس این قسمت توصیف کنم...کمی سخته.
میدونم که قطعاً جلوتر همه چیز واضح تر میشه...و هنوز زوده...
گرافیک: از داستان که فاصله بگیرم....مسئله مهم گرافیک و انیمیشن های انیمه ـس...خیلی سخته که بشه در مورد Telecom نظر داد...بهترین کار Telecom بنظرم سری لوپین سانسه هستش....الان سبک گرافیک و رنگ بندی ها برخ خدا....شبیه به لوپین شده! و به نظرم از لحاظ فریم و انیمیشن ها یه مقدار مشکل داره....
شاید تو مبارزه های بعدی بهتر بشه....
معمولاً اینقدر سختگیر نیستم که بخوام اینقدر ریز بشم...ولی بخاطر هایپی که وجود داشت، انتظار انیمیشن های سنگین و خفن بودم...حداقل تو قسمت اول.
موسیقی: کار خوب بودش....یکی از نقاط قوت انیمه بودش...امیدوارم مثل Made in Abyss قطعات قشنگی از Kevin Penkin بشنوم...اگه یه آواز با این زبون های ساختی هم توش باشه...خیلی خوبه....کلاً این سبک رو خیلی دوست دارم مثل کارهای Lisa Gerrard
دوبله: کار تا اینجا که خوب بوده...صداهای خوبی شنیدم تا الان و کیفیت دوبله ـش خوب بوده...صدای اون راوی مسابقه فک کنم خانم Yajima Akiko باشه
صداش به شخصیت های بچه و یا موجودات خاص میخوره...صداش رو دوست دارم...کم کاره و بیشتر فقط Crayon Shin-chan رو دوبله میکنه...خیلی دوست دارم یکی از فیلم هاش رو نگا کنم...پسر بی تربیت ای هستش.
++++++++++++++++
Arte - E01
وقتی PV انیمه رو دیدم...با قطعیت گفتم که نگاش نمیکنم...ولی بعد از دیدن قسمت اول....کلاً نظرم عوض شد...دنبالش میکنم
Listeners - E01
خوب بودش...ولی نمیدونم چرا اینقدر امتیاز پایین بهش دادن....من که دوس داشتم
بخصوص شنیدن صدای Takahashi Rie که بمب انرژی ـه ...و سوپراز اخرش که یه لحظه ی صدای Oohara Sayaka امد...حال کردم.
امیدوارم که روی این "می می ناشی ها" یه خورده بیشتر مانور بدن...همینطوری موجوات بیکار و سر در گم نباشن که فقط قراره نابود بشن
Yesterday wo Utatte - E01
نمیدونم چرا یه حس خاصی موقعه دیدن انیمه داشتم...یه حس عجیب مثل دیدن Welcome To The NHK که داشتم....دقیقاً اینگار داشتم NHK نگا میکردم.
اگه به حس ام...بخوام اعتماد کنم...باید تا اخر انیمه رو دید و بعدش تصمیم گرفت
Kakushigoto - E01
یه خورده بیشتر از نصف انیمه رو دیدم...ALT+F4 زدم...moveـش کردم تو پوشه Drop های بهاری ـم
واقعأ اینهمه شباهت تصادفیه؟ بعضی از دیالوگ هاشون مو نمیزنه! مفاهیمشون مشابه هست. همه اینایی که گفتم از همون اپیزود اول دو انیمه مشخص میشه. من فردا میام تصویری سکانس های هر دو انیمه رو قرار میدم تا تقلید واضحش رو متوجه بشین. همین الآن هم خیلی از عکسا رو ذخیره کردم. میتونم بگم مدارکی میارم که هرگز نتونین ردشون کنین.
شما قبل از کلیمور کدوم مانگایی رو سراغ داری که همه این فاکتورها رو یکجا داشته باشه؟ کلیمور جزو مانگاهای پیشرو بوده و حتی مانگای حمله به غول هم بعد از اون منتشر شده.
جواب دوستمون lich-king رو هم فردا مینویسم ولی کاملأ مخالفم با CGI این انیمه. اصلأ CGI به درد نود درصد انیمه‌ها نمیخوره. نمونه‌های موفقی هم وجود داره (مثل Land of the Lustrous) ولی خیلی کم هستن. دوست عزیز میدونستی موسیقی انیمه Claymore یکی از مهمترین نقاط قوتشه؟ با اطلاعات کامل میگم و همیشه هم در هر جایی که نظر دادم گفتم بهترین موسیقی متن تاریخ انیمه‌ها رو داره و شاهکاره (حداقل این رو به عنوان نظر شخصی بنده بپذیرین ولی بهتون قول میدم موسیقی‌هایی در این انیمه می‌شنوید که شاهکارن). حتی موسیقیش از موسیقی‌های زیبای انیمه فول متال هم قوی‌تره.
در مورد CG اینو ببینید (و اینکه کلا نمیدونم چرا اسم انیمه تماما CG مثل Houseki no kuni رو برای مقایسه با کیمتسو که فقط بخش های خاصی Cg داره میارید) :
خیلی قشنگ و با مثال توضیح داده که چرا CG میتونه تو انیمه ها خوب هم باشه و مثالش دقیقا استدیو مورد بحث ما Ufotable هستش. در مورد موسیقی انقدر چیز سلیقه ای هستش که واقعا چیزی به جز نظر شخصی نمیتونیم بگیم در موردش ولی حرف من اینه که وقتی تعداد زیادی از موسیقی کاری خوششون میاد حتما به اندازه کافی خوب بوده که انقدر توجه قرار گرفته.
یه چند وقتی بود که پست های تاپیک رو نخوندم...حسابی رو هم جمع شدن )":
بین این لیست دادن ها...چندتا از کارهایی که این چند وقته دیدم رو...نظرم ر خیلی کوتاه درباره ـشون بگم
فیلم خیلی خوبی بودش، بخصوص گرافیک اون خیلی یونیک بودش...داستانش و شخصیت هاش رو دوست داشتم، الهام گرفته از Kill La Kill و گورن لاگان بودش.
فقط یه چیزی که خیلی اذیت ـم میکرد، صدای شخصیت مفنی داستان بودش....به شخصه بازی Sakai Masato رو خیلی دوست دارم و یکی از فن هاشم، هیچ وقت بازیش رو تو سریال Ooku و یا شاهکارش Hanzawa Naoki رو فراموش نمیکنم...ولی صداش رو به عنوان یه دوبلور هیچ دوست ندارم....
بنظرم باید از Miki Shinichirou استفاده میکرد....صداش به شخصیت مفنی داستان بیشتر میخورد....
جدا از این موضوع....کلاً از انیمه راضی بودم...لذت کافی رو بردم....
One Piece Movie - Stampede
همین الان بگم که وان پیس فن ها....اسپویلر رو تحت هیچ عنوان نخونن
کیفیت صداگذاری و Sound Effects اون......واقعاً ناامید کننده بودش. هیچ تلاشی نشده بود و دقیقاً همون سیستم ای که برا انیمه بودش رو همین جا شنیده می شد.
گرافیک انیمه هم ...اصلاً راضی نبودم....چنگی به دل نمیزد....قشنگ معلوم بود که دارن از 3D anime استفاده میکنه...گرافیک این Stampede رو با مثلاً فیلم Strong World ـشون مقایسه کن....تو این Stampedeـه 3D anime تو شخصیت ها موج میزد....
کلاً از وقتی که آرک وانو شروع شده....گرافیک و رنگ آمیزی انیمه تو یه فاز دیگه شده که تو Stampede شورشُ در اوردن
موسیقی اون هم نمیتونم بگم خوب بود یا بد بود....ولی مسلماً چیز دندون گیری توش نداشت...قطعه ی قشنگی توش نشنیدم که بخوام بعداً گوشش کنم یا OST اونو مثلاً دانلود کنم....بنظرم اوج موسیقی وان پیس تو "انس لوبی" بودش...بعد از اون دیگه خاطرم نیس که موسیقی هیجنان انگیزی جدیدی توش باشه که ببینده حال کنه.
داستانش این فیلمش رو خیلی دوست نداشتم....نچسب بودش، باز فیلم Z و شخصیت منفی ـش بنظرم بهتر بودش...
خود لوفی هم که مثل همیشه بی منطق مثل گراز میره برا مبارزه....حال آدمو بد میکنه....این سیستمش که اول من بزنم، بعد تو بزن....دیگه نخ نما و خسته کننده شده تو مبارزه های لوفی....هیچ چالشی توش نیس....همیشه باید منتظر بودش که دنده ها رو جفت جفت بزنه با یه لیست همیشگی از فن هاش رو قطار کنه تو صورت دشمن ش تا اون رو شکست بده.
کلاً این فیلم Stampede جزء وقت حروم کردن....چیزی نداشت....حیف 8گیگ خورده ای که دانلود این عنیمه کردم.
P.S
دیدنش با ندیدش....هیچ فرقی نداشت...هیچ حس مثبت ای رو تو من برانگیخته نکرد
Violet Evergarden Gaiden Eien to Jidou Shuki Ningyou
این همه صبر...برا دانلود نسخه ی با کیفیت ـش، واقعاً ارزشش رو داشت...
خیلی سخت میشه در مورد این انیمه و کیفیت بالای اون صحبت کرد...این انیمه رو دقیقاً بعد از انیمه ی بالایی دیدم...و تمام نفرت ای که تو وجودم شکل گرفته بود...بعد از دیدن این انیمه از بین رفت.
آه...واقعاً نمیدونم از کجاش شروع به تعریف کردن کنم....
گرافیک ـش خیره کننده بودن، یه لول از انیمه ی اون بالاتر بودش...بکگراند های اون، شاهکار بودن...مثل یه تابلو نقاشی بودش...بعضی اوقات تو طول انیمه نگه میداشتم...و از بکگراند ها لذت میبردم...رنگ آمیزی ها حیرت آور بودن. انیمیشن ها و تعداد فریم های اون...بی نقص بودش
موسیقی قطعات موسیقی جدیدی توش شنیدم که خیلی خوب بودن...نمیدونم OST اون امده یا اصلاً میادش!....ولی ارزش دانلود و گوش کردن رو داره...تو انیمه ـش من آهنگ Across the Violet Sky اون رو خیلی دوس دارم....بخصوص قستمی که این آهنگ رو پخش میکنه....قسمت خیلی خیلی قشنگ انیمه بودش (داستان اون نویسنده)
داستان ـش خدایش خیلی خوب بود، اگه آدم احساساتی بودم که نیستم...حتماً حداقلش باید اشک تو چشمم حلقه میزد.
Kono Subarashii Sekai ni Shukufuku o! Kurenai Densetsu
چقدر خوب و فان بودش....سر اون خوک های ماده، کلی خندیدم...یعنی فقط Kobayashi Yuu میتوسنت صدای اون خوکه رو در بیاره...یعنی دیونه تر از این بشر، دوبلور زن وجود نداره.
اخر فیلم هم که دیگه زیادی خر تو خر شده بود....ولی بازم خوب بودش...فقط چرا نقش دارکنیس این وسط این همه کم بودش.
++++++++++++++++++++++
خوب انیمه های هفتگی....
Boku no Hero Academia - E88
وای پسر.....این قسمت چقدر قشنگ بودش...به والله موقع دیدنش استرس و هیجان تمام وجودم رو گرفته بود....تا الان 5 بار نگاش کردم.
چقدر خوش ساخت بودش این قسمت...میکس آهنگ Kimi no Chikara تو اخرهای انیمه عالی بودش...دورود بر Yuki Hayashi ... آینده ی رخشانی داره....میتونم بگم که کارهاشو بیشتر از "هیروکی ساوانو" دوس دارم
Chihayafuru 3 - E24
خیلی خوب بودش...و خوب جایی هم این فصلش رو تموم کرد.....فقط لامصبا...نرید برا 7 سال دیگه....
هنوز جرات نکردم فیلم سوم Live-Action اون رو نگا کنم...چون داستان فصل 3 رو با یه روایت جدید با هم مخلوط کرده...حیف ندیدمش از ترس اسپویل شدن.
Haikyuu! To the Top - E13
باز جای شکرش باقیه که فصل تابستون میتونیم ادامه ی مسابقات رو نگا کنیم....
به نظرم گرافیک و طراحی انیمه بهتر شده....ولی یه مقدار اشتباهات ریز میشه توش دید...البته خوبیش اینه که تو مسابقات نیس و تو حاشیه هستش...
این نشون میده که انرژی و تمرکز اصلی ـشون رو گذاشتن رو انیمیشن های مسابقات....
مثلاً اینی که الان یادمه...قسمت 12 دقیقه ی 5:45 .... به موز خوردن کاپیتان تیم نگا کنید...اندازه ی موز هی دوباره بر میگرده مثل اولش میشه.
Somali to Mori no Kamisama - E12
خوب بودش، به نظرم واقعاً ارزش هفتگی نگا کردن رو داشت....حس خوبی موقعه دیدنش داشتم...
پایان اون هم برا این فصل خوب بودش.
Dorohedoro - E12
لامصب...تازه داستان داشت قشنگ میشد...حیف باید انیمه 24قسمتی میشد.
Kami no Tou - E01
من منهوای اون رو نخوندم و هیچ کدوم از بحث هایی که تو این تاپیک که قبلاً کردید..رو جرات خوندنش رو نداشتم....و حتی 1خط از داستانش رو نخوندم که ببینم چی هستش
با یه ذهنیت صفر کیلومتر خواستم این انیمه رو تجربه کنم....
داستان: برای قسمت اولش...موارد و سوالاتی که تو ذهن ایجاد میشه زیاده...ولی حجم اطلاعاتی که تو انیمه میده به نسبت کمتره...مثلاً اگه بخوام دنیای انیمه رو بر اساس این قسمت توصیف کنم...کمی سخته.
میدونم که قطعاً جلوتر همه چیز واضح تر میشه...و هنوز زوده...
گرافیک: از داستان که فاصله بگیرم....مسئله مهم گرافیک و انیمیشن های انیمه ـس...خیلی سخته که بشه در مورد Telecom نظر داد...بهترین کار Telecom بنظرم سری لوپین سانسه هستش....الان سبک گرافیک و رنگ بندی ها برخ خدا....شبیه به لوپین شده! و به نظرم از لحاظ فریم و انیمیشن ها یه مقدار مشکل داره....
شاید تو مبارزه های بعدی بهتر بشه....
معمولاً اینقدر سختگیر نیستم که بخوام اینقدر ریز بشم...ولی بخاطر هایپی که وجود داشت، انتظار انیمیشن های سنگین و خفن بودم...حداقل تو قسمت اول.
موسیقی: کار خوب بودش....یکی از نقاط قوت انیمه بودش...امیدوارم مثل Made in Abyss قطعات قشنگی از Kevin Penkin بشنوم...اگه یه آواز با این زبون های ساختی هم توش باشه...خیلی خوبه....کلاً این سبک رو خیلی دوست دارم مثل کارهای Lisa Gerrard
دوبله: کار تا اینجا که خوب بوده...صداهای خوبی شنیدم تا الان و کیفیت دوبله ـش خوب بوده...صدای اون راوی مسابقه فک کنم خانم Yajima Akiko باشه
صداش به شخصیت های بچه و یا موجودات خاص میخوره...صداش رو دوست دارم...کم کاره و بیشتر فقط Crayon Shin-chan رو دوبله میکنه...خیلی دوست دارم یکی از فیلم هاش رو نگا کنم...پسر بی تربیت ای هستش.
Listeners - E01
خوب بودش...ولی نمیدونم چرا اینقدر امتیاز پایین بهش دادن....من که دوس داشتم
بخصوص شنیدن صدای Takahashi Rie که بمب انرژی ـه ...و سوپراز اخرش که یه لحظه ی صدای Oohara Sayaka امد...حال کردم.
امیدوارم که روی این "می می ناشی ها" یه خورده بیشتر مانور بدن...همینطوری موجوات بیکار و سر در گم نباشن که فقط قراره نابود بشن
Yesterday wo Utatte - E01
نمیدونم چرا یه حس خاصی موقعه دیدن انیمه داشتم...یه حس عجیب مثل دیدن Welcome To The NHK که داشتم....دقیقاً اینگار داشتم NHK نگا میکردم.
اگه به حس ام...بخوام اعتماد کنم...باید تا اخر انیمه رو دید و بعدش تصمیم گرفت
خلیل دونو خدایی عشقی...حال میکنم چند وقت یکبار همچین پست هایی میزاری، مخصوصا توی مبحث موسیقی و صداگذاری به سخت گیر بودنت عادت کردیم
در مورد فیلم وایولت والا این پیش غذا برای فیلم اصلیه که اونم امیدوارم با این اوضاع کرونا زودتر به دستمون برسه.
کونوسوبا هم زدم دانلود ببینم چه کردن
در مورد CG اینو ببینید (و اینکه کلا نمیدونم چرا اسم انیمه تماما CG مثل Houseki no kuni رو برای مقایسه با کیمتسو که فقط بخش های خاصی Cg داره میارید) :
خیلی قشنگ و با مثال توضیح داده که چرا CG میتونه تو انیمه ها خوب هم باشه و مثالش دقیقا استدیو مورد بحث ما Ufotable هستش. در مورد موسیقی انقدر چیز سلیقه ای هستش که واقعا چیزی به جز نظر شخصی نمیتونیم بگیم در موردش ولی حرف من اینه که وقتی تعداد زیادی از موسیقی کاری خوششون میاد حتما به اندازه کافی خوب بوده که انقدر توجه قرار گرفته.
چقدر جالب توضیح میده (با اینکه نصف اش رو نفهمیدم چی میگه ولی منظور رو گرفتم)
دقیقا کیمتسو همین ویژگی هایی که این میگه رو داره وقتی تو داری کیمتسو رو میبینی هیچ صحنه ای نیست که بگی این صحنه مال این انیمه نبود یا اینکه اینو زوری چسبوندن به انیمه
مثلا من شخصا هر چقدر هم که با استودیو ویت و شینگکی حال کنم در نهایت هیچ وقت نمی تونم با CG تایتان غول پیکر کنار بیام چون تو چشم میزنه
این قضیه 3D به 2D و برالعکس هم بنظرم واقعا فاجعه اس خب بعضی از انیمه ها واقعا لازمه که باشه (مثل اونایی که پیانو میزنند پیانو جنگل یا دروغ آوریل) چون یه سری چیزا رو نمیشه با 2D در آورد ولی جدا وقتی که کاراکتر ها رو در پس زمینه جاهای شلوغ میبینم داغون میشم. مثلا یه مثالی که یادم اومد توی پاراسایت یه دانش آموزی از کنار کاراکتر اصلی تو پیاده رو رد میشه شونه ها کشیده، حرکت ها مثل یه ربات، اصلا مرز بین این کاراکتر با پس زمینه تابلو بود انگار چسبوندنش وسط پس زمینه
گفتین بحث تقلید Demon Slayer و Claymore رو توضیح بدم. تقلید از همون قسمت اول واضح هست:
1- توی هر دو انیمه انسان ها تبدیل به موجوداتی هیولامانند (اهریمن در Demon Slayer و یوما در Claymore) میشن و انسان ها رو میخورن.
2- توی هر دو انیمه خواهر یا برادر کاراکتر اصلی را مشاهده میکنیم که تبدیل به یک اهریمن یا یوما شده.
3- توی هر دو انیمه خانواده شخصیت اصلی توسط هیولایی کشته می‌شوند.
4- در قسمت اول هر دو انیمه به نظر میاد که اون شخصیت مهمی که تبدیل به اهریمن شده خانواده خودش رو خورده باشه (حالا دیگه اسپویل نمیکنم که توی این انیمه‌ها این اتفاق حقیقت داره یا نه).
5- توی هر دو انیمه کاراکترهای نیمه‌اهریمن (مثلأ نزوکو در Demon Slayer و کلیمورها در Claymore) وجود داره.
6- توی هر دو انیمه وقتی اهریمنی یا هیولایی وارد جسم شخصیتی میشه ذهن و افکار اون رو در دست میگیره.
7- توی هر دو انیمه شخصیت اصلی برای انتقام گرفتن مجبور میشه سفر کنه تا عوامل قتل خانواده‌اش رو پیدا کنه.
8- توی هر دو انیمه کاراکترهای اصلی سعی میکنن از هیولا شدن کامل کسی که دوستش دارن جلوگیری کنن و دیالوگ‌های مشابهی هم در همین خصوص دیده میشه.
9- در هر دو انیمه یک سازمان در پشت پرده اتفاقات مثل کشتارها و تبدیل شدن به هیولا هست.
10- توی هر دو انیمه مفاهیم و دیالوگ‌های کاملأ مشابهی وجود داره! مثلأ توی انیمه کلیمور بارها اشاره میشه که اونی که قوی‌تره زنده میمونه و ضعیف شکست میخوره. توی Demon Slayer هم دقیقأ در چند دیالوگ همین مفهوم به مخاطب داده میشه!
و ده‌ها ویژگی مشابه که واقعأ از حوصله من خارج هست.
ولی برای تمام اینها میتونم با عکس توضیح بدم. اگر خواستی تصویری بگم.
خلاصه داستان کلیمور و جهانش رو هم برای اونایی که فراموش کردن یادآوری میکنم: در جهانی که مانگای کلیمور به تصویر میکشه هیولاهایی وجود دارد که به آنها "یوما" گفته میشه. این هیولاها در کنار انسان ها زندگی میکنند و با تغذیه از انسان و تصاحب بدن انسان به حیات خود ادامه میدهند. سازمانی ناشناس شروع به تربیت افرادی با مهارت بسیار بالا با عنوان "کلیمور" برای مقابله با یوماها میکند. این کلیمورها قدرت مافوق بشری دارند و نیمی آنها انسان و نیمه دیگرشان یوما است! و وظیفه‌شان نجات جان انسان‌ها و مبارزه با یوماهاست. در واقع جهان مانگای کلیمور چهار قشر عمده را در برمیگیرد: 1- انسان‌ها 2- یوماها 3- کلیمورها 4- سازمانی ناشناس با اهداف مرموز. کلیمورها جنگجویانی هستند که هر دو قشر انسان‌ها و یوماها را می‌توانند درک کنند و در این بین تعدادی از آنها دست به خیانت میزنند و به یوما تبدیل می‌شوند (البته عاقبت همه آنها همین تبدیل شدن به یوماست و روزی باید با سرنوشت خود روبرو شوند) و یا با یک سازمان مرموز روابط مخفیانه برقرار میکنند.
خب حالا میریم سراغ این گفته من که: "Demon Slayer داره لقمه بزرگتر از دهنش رو برمی‌داره". هرچند دلیلم رو قبلأ هم توضیح دادم ولی باز تکرار میکنم. فضای انیمه Demon Slayer مصنوعی هست. پس زمینه‌ها اصلأ تناسخی با ماهیت دارک انیمه نداره. بیشتر شبیه انیمه Tales of Zestiria شده که اونم یک اثر جدی نیست.
ببینید یکسری انیمه‌ها ساخته شدن که فان باشن. حالا اگر اون انیمه‌ها مثلأ علاوه بر طنز حتی خشونت رو هم چاشنی کار کنن و از اون در راستا و پیشبرد فان بودن استفاده کنن این نه تنها اشکالی نداره بلکه خیلی هم خوبه. ولی انیمه Demon Slayer میخواد مفاهیمی رو به بیننده منتقل کنه که این مفاهیم نیازمند یک فضای به شدت دارک و حتی حاوی خشونت هست. به عبارت دیگر هر عنصری که میتونه به جدی کردن این انیمه کمک کنه باعث میشه تأثیرگذاری انیمه بیشتر بشه. حالا چه اتفاقی افتاده به نظرم این استودیو اصلأ نتونسته آرت مناسبی برای چنین پتانسیل داستانی خلق کنه و اصلأ نتونسته توی هیچ جنبه‌ای از انیمه‌ای که به وضوح ازش تقلید کرده (کلیمور) پیشی بگیره.
مگر توی انیمه کلیمور پروتاگونیست بچه نبود؟ چرا به اون نمیگم بچه‌گانه هست؟
اولأ هیجان انیمه کلیمور، درجه ترسناکی و تأثیرگذاریش (که با موسیقیش تأثیرگذاریش بیشتر هم شده)، خشونتش، غافلگیری‌هاش و ... باعث شده از کلیمور یک اثر جدی ساخته بشه. دومأ مفاهیم که این انیمه منتقل میکنه باعث میشه فقط اون رو برای بچه‌ها ندونیم.
حالا انیمه Demon Slayer فاکتور دوم رو به لطف تقلیدش داره هرچند واقعأ تأثیرگذاری لازم رو نداره و برای همین بود که گفتم داره گنده‌گویی میکنه ولی فاکتور اولش لنگ میزنه و بیشتر ادای جدی بودن رو درمیاره. هیجانشون اصلأ قابل مقایسه نیست. خوب میخوای بدونی خیلی از انیمه‌های این استودیو (Ufotable) همین مشکل رو دارن (البته چند اثر خوب هم این استودیو داره که اونا هم آرتشون و جدی بودنشون در حد آثار استودیو مدهاوس نیست). شخصیت‌پردازی هر دو انیمه خوبه ولی بازم در این مورد کلیمور قوی‌تر ظاهر شده. CGI انیمه Demon Slayer اصلأ خوب در نیومده و تأثیرگذاری داستانش در حد کلیمور نیست.
اما در مورد ربط انیمه Attack on Titan و Claymore هم باید نکات زیر رو یادآوری کنم: 1- این مورد اول رو فقط کسی میفهمه که مانگای کلیمور رو خونده باشه و اونم پشت پرده اتفاقاتی هست که انسان‌ها رو تبدیل به غول (در اتک) و یوما (در کلیمور) میکنه. مثلأ در کلیمور مرتبط با یک سازمان میشه. و اون جنبه الهام گرفتن که میگم مربوط به این مورد اول میشه.
شباهت‌های دیگری هم وجود داره:
2- هر دو انیمه یادآور این میشن که انسان‌ها و هیولاها (غول‌ها در انیمه حمله به غول و یوما در انیمه کلیمور) هیچکدام گناه‌کار مطلق نیستن و هر دو قشر همدیگر را درک نمی‌کنند.
3- در هر دو انیمه افرادی وجود دارند که هر دو جهان (چهان هیولاها و جهان انسان‌ها) رو میتونن درک کنن (مثلأ ارن و بسیاری افراد دیگر در انیمه حمله به غول و کلیمورها در انیمه کلیمور. همونطور که میدونین کلیمورها قبلأ انسان‌هایی بودند که نیمه‌یوما هستن و ممکن است تبدیل به یوما شوند و کاملأ ماهیت انسانی خودشان را فراموش کنند. توی انیمه حمله به غول هم بسیاری از غول‌ها هیچ آگاهی ندارند و بعضی از غول‌ها میتونن تبدیل به انسان بشن و ممکنه آگاهی داشته باشن)
و ...
ضمن اینکه مانگای کلیمور برای اولین بار قبل از مانگای حمله به غول منتشر شده بوده
ببین بزار نظر خودم رو بگم
همون طور که دوستان هم گفتن کلیمور سنین ـه و کیمتسو شونن ـه
انیمه کیمتسو نسبت به مانگا مثل یه معجزه میمونه ولی انیمه کلیمور نتونسته شخصا منو به عنوان خواننده مانگاش شگفت زده کنه.
نمره بالاتر هم دلایل متعددی میتونه داشته باشه یکی بزرگتر بودن جامعه مخاطبین، یکی عامه پسند بودن کیمتسو (شاید بعلت داشتن فاکتور تعدیل کننده) یکی هم انتظارات مخاطبین مانگا از انیمه که در کلیمور بر آورده نشده ولی در کیمتسو فرای انتظارات بوده.
نه دارک بودن کلیمور ضعفشه نه داشتن کمدی (به عنوان فاکتور تعدیل کننده) برا کیمتسو ضعف محسوب میشه.
کلیمور از نظر کیفیت بصری در زمان خودش جزو انیمه های خوش ساخت بوده و الانم کیمتسو بنظرم در بین انیمه های اکشن جدید بهترین کیفیت رو داره.
از نظر داستانی واقعا نمیدونم چرا اینجوری بحث میکنی اگه بخوایم از این جور مثال بیاریم خیلی های دیگه رو هم میشه به این دو تا انیمه اضافه کرد یکیش توکیو غول تاحدی پاراسایت و البته خیلی های دیگه ممکنه الان به ذهنم نرسه یا ندیده باشم.
در کل این موارد داستانی که اشاره کردی مواردی اند که توی این جور داستان ها زیاد به کار میرن تو به چند نفر انیمه ندیده بگی من یه همچین داستانی دارم بنظرت چه ایده هایی میتونه جذاب ترش کنه خیلی از این مواردی که گفتی رو ممکنه مثال بزنند در کل اصل این ایده ها همیشه در ذهن نویسنده ها بودن و هر کدوم نحوی به این ایده ها پرداختن؛ خیلی از این ایده ها اغراق شده اتفاقات واقعی اند. مهم اینه که هر نویسنده ای با قلم خودش و با ذهنیت و خلاقیت خودش به نحو متفاوتی این ایده ها رو پیاده سازی میکنه.
خب قطعا شباهت وجود داره. در واقع این همون آرک تایپ مشترک بین آثاره و وجود داشتن آرک تایپ یه التزام برای خلق یه اثره و هر اثری رو که مثال بزنی بالاخره از یه آرک تایپی پیروی میکنه و میشه چندین نمونه دیگه با همون آرک تایپ رو مثال زد.
بزار این جوری حرفم رو تموم کنم شاید تو به عنوان یه مخاطب از این دو اثر حس مشابهی گرفته باشی که اینجور بالا بودن نمره کیمتسو بهت بر خورده و این به خودت مربوطه؛ ولی من به شخصه به عنوان یه مخاطب حس کاملا متفاوتی نسبت به این دو اثر دارم و اصلا درک نمیکنم که چرا سعی میکنی این دو اثر رو به هم ربط بدی.
به نظر من هم kimetsu اورریت بود. حداقل تو این یک فصلش و قبل از ورود کانائو. از نظر داستانی و جبهه منفی واقعا ضعیف بود. نمیدونم چرا فکر میکنن فقط چون واسه یکی فلش‌بک نشون دادن یعنی دیگه یه کاراکتر همه‌چی تمام. ولفین هانتر رو میاوردن جای این یارو موزان می‌ذاشتن خیلی بهتر بود. و از همه مهمتر ساز و کار مشخصی نداشت داستان واسه قدرتشون و اگه داشت هم به ما نگفتن. ولی خب همه‌ی اینا زیر سایه انیمشین فوق‌العاده‌ش قرار می‌گیرن تا حدی.
claymore رو واقعا دوست داشتم. اونقدری که بارها خواستم انیمه رو دوباره ببینم و مانگا رو هم دوباره از اول بخونم. ولی خب ۸ ساعت انیمه و ۳۰ جلد مانگا خیلیه. از طرفی به همون اندازه از پایان انیمه متنفر بودم. همچین پایانی صرفا توهین به مخاطبه. غیر از این با مورد دیگه‌ایی مشکل نداشتم و همه چی خوب بود. مخصوصا موزیک متن. فکر نمیکنم اندینگ انیمه‌ای رو اندازه danzai no hana گوش داده باشم.
درباره مانگا هم با اینکه هیچی یادم نمیاد باید بگم که شخصیت پردازی زیاد خوب نبود. به قول یکی از یه جایی به بعد فقط مدل موی کلیمورا بود که عوض میشد. ولی خب حتی این رو هم من ایراد نمی‌دونستم به اون شکل. تنها پایان داستان بود که مشکل داشت. چون به نظرم هنوز هم می‌تونست ادامه پیدا کنه.
ما هیچ وقت mainland رو ندیدیم. هیچ وقت یدونه از این بزرگوارها رو زنده ندیدم.
اینکه اونقدار هم کار کاملی نبوده. حالا هرچقدر هم که ما طرفدارش باشیم.
چند روز پیش اومدم این مووی اشتاینزگیت رو ببینم دیدم هیچی از فصل اول یادم نمیاد. دوباره دیدمش. یه سری سوال برام پیش اومد.
اون اواخر که سوزوها از جریان با خبر میشه میگه من اومدم که واسه شما IBN5100 جور کنم شما بتونید اولین Dmail رو از سرور SERN پاک کنید. حالا موضوع اینه که قبل از این، روزهای اول آشنایی سوزوها با اوکابه اینا، سوزوها خبر داشت که اوکابه IBN5100 رو داره. چرا همونجا اینو بهش نگفت؟
و از اون مهمتر. اوکابه واسه این که برگردن به همون Worldline قبلی همه Dmail ها رو کنسل کرد. ولی واسه آخری صرفا اومدن Dmail از سرور SERN پاک کردن. Worldline عوض شد با این کارشون ولی Dmail که رو که اوکابه دفعه اول اونجا فرستاده بود. و پیام دوباره رو دیتابیس SERN میرفت.
بعد از این هم Steins;Gate 0 رو تا الان ۱۳ قسمت دیدم که واقعا کسل‌کننده بود. یادم نمیاد تا حالا انیمه‌ای رو تا این اندازه تحمل کرده باشم قبل دراپ.
چند وقت پیش خودم توی فکرش بودم ولی متاسفانه بالاخره رخ داد، فیلم وایولت اورگاردن تاخیر خورد!
من فقط امیدوارم استدیو تا موقع اکران از لحاظ مالی دووم بیاره
ولی این که یه سر و گردن از انیمه های تاپ و تقریبا بی نقص پایین تر هست رو نمی شه انکار کرد ...
مثل این میمونه که یه بازی باشه با متای 65-70 اینا که شما هم خیلی ازش لذت برده باشی و باهاش حال کرده باشی ولی در عین حال می دونی که چه ضعف هایی هم داشته و از نظر کیفیت واقعا با یه سری بازی های تاپ که از اون ها هم همونقدر لذت بردی قابل مقایسه نیست . مثال چرتی بود (
از طرفی به همون اندازه از پایان انیمه متنفر بودم. همچین پایانی صرفا توهین به مخاطبه. غیر از این با مورد دیگه‌ایی مشکل نداشتم و همه چی خوب بود. مخصوصا موزیک متن. فکر نمیکنم اندینگ انیمه‌ای رو اندازه danzai no hana گوش داده باشم.
و پیام دوباره رو دیتابیس SERN میرفت.
Google