تو چند صفحه ی قبل در مورد یه سریال ژاپنی صحبت کردم، که یکی از برترین JDrama های برتر بحساب میاد و Fan های زیادی داره، از جمله خودم (!)
قرار شد نظرم رو درباره ی این سریال بدم، پس یه Off-Topic بزنم (:
سریال One Litre of Tears بر اساس واقعیت و از روی کتابی به همین نام "1لیتر از اشک" ساخته شده است که داستان درباره ی دحتر 15 ساله ای به نام Aya Kitō هست که با خانواده ی خود در یک مغازه ی tofu سازی (یه غذای خوشمزه ی آسیایی که از شیر سویا درست میشه که ظاهرش شبیه پنیر ـه ) زندگی میکنه...زندگی این خانواده ی 6 نفری با وجود ساده بودن، سرشار از محبت و عشق هستش. در ادامه، "آیا" دُچار بیماری عجیبُ سختی میشه که خاطرات روزانه ی خودش رو توی یک دفتر می نویسه.
داستان اصلی سریال که برداشتی از زندگی Aya Kitō واقعی و دست نوشته های اون هست، بین دهه ی 60 تا 80 رخ میده، اما شبکه ی Fuji TV در سال 2005 با کمی اضافه کردن چاشنی (!) روایت داستان رو در سال 2005 قرار داده، که واقعاً کار بی نظیری درام عاطفی ساخته شد، که بعدها در چندین کشور این سریال 11 قسمت ای، پخش شد.
نظر شخصی: داستان بطرز باور نکردی روان هست و ببینده براحتی با شخصیت ها رابطه عاطفی عمیق برقرار میکنه. شخصیت های داستان، چه اصلی و چه فرعی، بسیار خوب ایفای نقش کردند، الخصوص "آیا" و مادرش که ساپورت های حیرت آور عاطفی توی سریال داره. موسیقی کار بی شک عالی بودش، بخصوص قطعات آوازی که وسط های بعضی از قسمت ها شنیده میشد.
و اما: با توجه بسلیقه ی من که اکثراً توی این تاپیک باهاش آشنا هستند. این سریال بیش از حد تصورام، انتظارهام رو برآورده کرد، بشکلی که به آورزی قلب ـی خودم رسیدم (:
تا الان تلاش های عجیب و زیادی رو کردم، و انیمه های تراژدی زیادی رو دیدم که بتونم حداقل یکبار هم که شده، مثل دوستان حس غیر قابل توصیف گریستن رو برای چیزی تجربه کنم، ولی هیچ وقت موفق نبودم ): ... ولی با دیدن این سریال، به معنای واقعی خلیل تموم شد (!) اصلا انتظارش رو نداشتم که سر این سریال گریه کنم، اون هم چندبار، به حدی که دیگه قلب ام توان دیدن ادامه ی سریال رو نداشت.
جدا از این موارد، معنا و مفهوم سریال و داستان اون، اینقدر عمیق و زندگی بخش بودش که بعد از دیدنش تا چند روز کاملاً غرق تو وجود خودم بودم (گفتن کلمه ی دپرس، اصلاً جواب گو نیست) اه...واقعاً توصیف ـش سخته.
در نهایت این رو بگم که این سریال بسیار زیبا که توسط بروبچ دنیای انیمه، زیرنویس فارسی شده رو به هیچ عنوان از دست ندید. حتی می تونید با خانواده هم اون رو راحت نگا کنید.
P.S
یه نگاهی هم به امتیازها و نظرات اعضا توی سایت jdorama کنید، بد نیستش
http://jdorama.com/drama.959.htm
اسپویل داستانی
در یک خط نظر نهایم رو بگم، اگر بگند که قراره تا آخر عمرت توی یک جزیره تک و تنها زندگی و حق داری سه چیز رو برای دیدن با خودت بری، چی رو انتخاب میکنی، میگم "One Litre of Tears" اون دوتای دیگه هم مال خودتون (:
قرار شد نظرم رو درباره ی این سریال بدم، پس یه Off-Topic بزنم (:
سریال One Litre of Tears بر اساس واقعیت و از روی کتابی به همین نام "1لیتر از اشک" ساخته شده است که داستان درباره ی دحتر 15 ساله ای به نام Aya Kitō هست که با خانواده ی خود در یک مغازه ی tofu سازی (یه غذای خوشمزه ی آسیایی که از شیر سویا درست میشه که ظاهرش شبیه پنیر ـه ) زندگی میکنه...زندگی این خانواده ی 6 نفری با وجود ساده بودن، سرشار از محبت و عشق هستش. در ادامه، "آیا" دُچار بیماری عجیبُ سختی میشه که خاطرات روزانه ی خودش رو توی یک دفتر می نویسه.
داستان اصلی سریال که برداشتی از زندگی Aya Kitō واقعی و دست نوشته های اون هست، بین دهه ی 60 تا 80 رخ میده، اما شبکه ی Fuji TV در سال 2005 با کمی اضافه کردن چاشنی (!) روایت داستان رو در سال 2005 قرار داده، که واقعاً کار بی نظیری درام عاطفی ساخته شد، که بعدها در چندین کشور این سریال 11 قسمت ای، پخش شد.
نظر شخصی: داستان بطرز باور نکردی روان هست و ببینده براحتی با شخصیت ها رابطه عاطفی عمیق برقرار میکنه. شخصیت های داستان، چه اصلی و چه فرعی، بسیار خوب ایفای نقش کردند، الخصوص "آیا" و مادرش که ساپورت های حیرت آور عاطفی توی سریال داره. موسیقی کار بی شک عالی بودش، بخصوص قطعات آوازی که وسط های بعضی از قسمت ها شنیده میشد.
و اما: با توجه بسلیقه ی من که اکثراً توی این تاپیک باهاش آشنا هستند. این سریال بیش از حد تصورام، انتظارهام رو برآورده کرد، بشکلی که به آورزی قلب ـی خودم رسیدم (:
تا الان تلاش های عجیب و زیادی رو کردم، و انیمه های تراژدی زیادی رو دیدم که بتونم حداقل یکبار هم که شده، مثل دوستان حس غیر قابل توصیف گریستن رو برای چیزی تجربه کنم، ولی هیچ وقت موفق نبودم ): ... ولی با دیدن این سریال، به معنای واقعی خلیل تموم شد (!) اصلا انتظارش رو نداشتم که سر این سریال گریه کنم، اون هم چندبار، به حدی که دیگه قلب ام توان دیدن ادامه ی سریال رو نداشت.
جدا از این موارد، معنا و مفهوم سریال و داستان اون، اینقدر عمیق و زندگی بخش بودش که بعد از دیدنش تا چند روز کاملاً غرق تو وجود خودم بودم (گفتن کلمه ی دپرس، اصلاً جواب گو نیست) اه...واقعاً توصیف ـش سخته.
در نهایت این رو بگم که این سریال بسیار زیبا که توسط بروبچ دنیای انیمه، زیرنویس فارسی شده رو به هیچ عنوان از دست ندید. حتی می تونید با خانواده هم اون رو راحت نگا کنید.
P.S
یه نگاهی هم به امتیازها و نظرات اعضا توی سایت jdorama کنید، بد نیستش
http://jdorama.com/drama.959.htm
اسپویل داستانی
من که سر این سریال بخصوص سکانس های آخرش، جایی که مردم به سمت آرامگاه "آیا" میاند.. کامل موچاله شدم، اصلا توان دیدنش رو نداشتم.. و یا جایی که مادر "آیا" تو ذهنش باهاش صحبت میکنه، قلب ام رو خنجر میزنند...حتی همین دو روز پیش که داشتم دوباره قسمت آخرش رو نگا میکردم...دوباره اشک ام در آمد (!)
"آیا" واقعاً زندگی سختی رو داشت، توی سریال فقط تا 20 سالگی اون رو نشون داد، 5 سال دیگه که تخت خوابی و ناتوان شده بود رو دیگه نشون ندادند...از طرفی، از طرز نشون دادن مرگ "آیا" هم خیلی خوشم آمد. مثل ما ایرانی ها کشکی ـو الکی پیاز داغ ـش رو زیاد نکردند و همه ی توان احساسی سریال رو بعد از مرگش، جا دادند که ببینده برای احساس والاتری، اشک بریزه.
"آیا" واقعاً زندگی سختی رو داشت، توی سریال فقط تا 20 سالگی اون رو نشون داد، 5 سال دیگه که تخت خوابی و ناتوان شده بود رو دیگه نشون ندادند...از طرفی، از طرز نشون دادن مرگ "آیا" هم خیلی خوشم آمد. مثل ما ایرانی ها کشکی ـو الکی پیاز داغ ـش رو زیاد نکردند و همه ی توان احساسی سریال رو بعد از مرگش، جا دادند که ببینده برای احساس والاتری، اشک بریزه.
در یک خط نظر نهایم رو بگم، اگر بگند که قراره تا آخر عمرت توی یک جزیره تک و تنها زندگی و حق داری سه چیز رو برای دیدن با خودت بری، چی رو انتخاب میکنی، میگم "One Litre of Tears" اون دوتای دیگه هم مال خودتون (: