این فصل با این که سه تا انیمه کلا می بینم... ولی سه تا انیمه واقعا خوب دارم می بینم و حیفه اصن ازشون صحبت نکنم مخصوصا یکیش که به نظرم دیدنش برای یه قشری از اوجب واجباته
Haikyuu: To the Top
نه مسابقه با آئوبا جوسای و نه فینال منطقه ای حساس با شیراتوریزاوا منو مجبور نکرد که برم مانگا رو بخونم تا بفهمم ادامه اش چی میشه، سری رو دوست دارم ولی اون قدره برام مهم نبود سر و تهش حقیقتا که بیفتم عین روانی ها دنبال مانگاش...
ولی لقب توپ جمع کن خوردن رو پیشونی هیناتا و چالشی که اول این فصل تو دو قسمت اش دیدم منو منفجر کرد تا ببینم ته این چالش چیه! و چطور به لیگ اینترهای کشوری ختم میشه... باید بگم اصلا ناامید نشدم... این فصل احتمالا هیچ بازی حساسی نداشته باشیم که انیمه شه (احتمالا) ولی فصلیه که خیلی بهتر و بیشتر رو چیزایی که تا الان باهاش رو کاراکتراش کار می کرده کار می کنه و برداشتش خیلی دوست داشتنی و دنبال کردنیه
هایکیو آخرشم به نظرم از نظر هایپ حتی نزدیک کارهای تاپ ورزشی دیگه نمیشه، ولی شخصیت پردازی تر و تمیزش همیشه این فاصله رو با قدرت جبران می کنه و این خیلی خوبه
In/Spectre
اصن اسم رو نیگاه چقدر خوبه؟
قبل از این که انیمه شروع شه من یخورده از مانگا رو خونده بودم (دقیقا تا جایی که الان از انیمه اومده تو 4 قسمت) و نظرم رو گفتم
ولی الان که مانگا رو کلی جلوترم نظرم حتی مثبت تره
مانگا یه ترکیب خیلی تمیز از ادبیات شرلوک هلمزی با دنیای یوکای های ژاپنیه... شرلوک هلمزی از این لحاظ که کاملا یه روایت اپیزودیک میستری/کمدی ـه کوتوکو (خانم کوچولوئه) نقش شرلوک شو داره و همکاری که واتسون باشه این جا کورو ئه و خب یکم از این لحاظ ساختار شکن ـه که بگم چرا اسپویل میشه ولی کورو هم خیلی کمک کوتوکو می کنه تو حل میستری ها. در نهایت خیلی خوب این بازی شرلوک/واتسون وار انیمه جلو میره
و صد البته موریارتی داستان هم به شدت موجود مخوفیه که جلوتر خواهید دیدش
به وجه تشابه دیگه هم بین In/Spectre و ادبیات شرلوک هلمزی همون ساختار اپیزودیک شه، همه ی پرونده ها اون قدر جدی نیستن و خیلی هاشون خیلی آروم و صلح آمیز حل میشن، یه سری مثل پرونده فعلی در حال پخش تو انیمه که طولانی هم هست، خیلی جدی و خشن و پرتکاپو پیش میره، یه سری حتی خنده دارند وقتی حل می شن. به نظرم وجه تفاوت پرونده خدای دریاچه تو قسمت دوم و Steel Lady Nanase خوب میتونه بهتون این رو بفهمونه
و فضای یوکای داستان هم خیلی خوبه
کوتوکو اساسا نقش شرلوک و مشکل گشا رو برای این موجودات حل می کنه و اینا هم مثل دنیای آدما دردسر های خودشون رو دارند حتی یه جایی میشه راحت متوجه شد که کوتوکو خیلی به مشکلای آدما اهمیت نمیده و الویت اش حفظ تعادل بین این دنیاها و حل مشکل یوکای هاست. این خیلی تنوع خوبی به کل فضای ذهنی انیمه و مانگا میده و کار رو از یکنواختی ای که به نظرم یه کاری مثل ID/Invaded به زودی قراره بهش دچار شه در میاره
مشکل اصلی انیمه به آرت استایل خیلی جنریک اش برمیگرده... کارگردانی کار خوبه ها، ولی آرت استایل جنریک اش اذیت می کنه جدا، البته خود مانگا هم بدبختی همینه ولی خب مهارت آرتیستش این قدر خوبه و لاین آرت هاش محشر اند که آرت استایل اش میره زیر سایه کیفیت کلی آرت لاین های مانگا
Keep Your Hands off Eizouken
یه انیمه ساده و بامزه در مورد سه تا دختر که میخوان کلوپ ساخت انیمه بزنن و به رویاهاشون برسن و... آمم
آره با Moe Sh*t کیوآنی و K-ON اشتباه نگیرید، هم ماساکی یوآاسا و هم مانگای منبع خیلی خوب حالیشونه حرفشون چیه! انیمه ایه که خیلی راحت میتونه به همین روندی که داره به بهترین انیمه فصل تبدیل شه. همه چی براش ردیفه، از دیزاین شخصیت های توپ و باحال، تا کارگردانی محشر، اوپنینگ و اندینگ شاخ و خاص و کلی meme دور و ورش و صد البته موضوعی که روش دست گذاشته..."پروسه ساخت"
4 قسمت فعلی ای که از "دستت رو از ایزوکن بکش" پخش شده یه روایت خیلی باحال و اورتدوکس از درون یه پروسه ساخت یه اثر خلاقانه است (اثر خلاقانه یعنی چیزی که صنعتی نیست و پشت هر قدم توسعه اش افکار افراد هم جدا از دستشون باید کار کنه، مثل فیلم و انیمیشن و کمیک و...)
قضیه اینه سه تا دختر با سه تا شخصیت خیلی به خصوص با هم تصمیم می گیرن انیمه تولید کنن
آساکوسا میدوری: که عملا به واسطه کارهای جیبلی با معجزه انیمه آشنا شده و نگاهش به کل منظره های اطرافش خیلی فانتزی و الهام بخش ـه
میزوساکی سوبامه: عملا یه شاهزاده خانم مدل معروف، که هدف قلبی اش طراحی شخصیت و انیمه است و ذوق غیر قابل کنترل برای این کار داره
کاناموری سایاکا: یه ذهن مهندسی شده خیلی دقیق و مدیریتی که علاقه سیری ناپذیری به پول و مخصوصا پول درآوردن از هر روشی داره
من حتی مجبور نیستم اشاره کنم تا بفهمید هر کدوم از این شخصیت ها کدوم یکی از سه تای عکس بالان
... طراحی شخصیت خوب که میگم واسه همینه
این سه تا با هم همکاری می کنن تا تو کلوپ فیلم سازی شون (ایزوکن) انیمه بسازن
مسئله ای که خیلی تو انیمه فوق العاده است، تداخل دو تا ذهن خلاق با یه ذهن مدیریتی و محاسباتی تو یه گروه و نحوه کنش هاشونه. آساکوسا و میزوساکی به خاطر ذوق و خلاقیت زیادی که دارن قطعا قدرت تولیدی بالایی دارن ولی مدیریت شدن شون خیلی مهمه و از اون طرف طمع و فشاری که به عنوان مدیر رو دوش کاناموری ـه رو دوتای دیگه باید کنترل کنن... در حقیقت خیلی خوب انیمه جلوه کار گروهی تو پروسه ساخت یه محصول خلاقانه رو توضیح میده و این مورد بیشترش مدیون کارگردانی مجنون (و این دفعه حسابی پرانرژی) ماساکی یوآسا است که باید با Devilman Crybaby اش حسابی و استایل خاصش حسابی آشنا باشید
نتیجه این کارگردانی اینه که جلوه ذهنی شخصیت ها خیلی خوب به تصویر کشیده میشه و قدرت انیمیشن به عنوان یه مدیوم خلاقانه که کلی چالش تولیدی داره خیلی تصویر فانتزی و در عین حال باورپذیر و مخصوصا الهام بخشی داره.
حتی اگه ایزوکن بهترین انیمه فصل هم نشه، به نظر من خیلی راحت تو عین لفظ: "inspirational" ترین انیمه سال میشه راحت
و به نظرم مکمل عجیب و خیلی محشری کنار کاری مثل Shirobako که مشکلات اداری/تولیدی آثار خلاقانه و Bakuman که جنبه رقابتی شو توصیف می کنه میتونه باشه.
حتی اگه ذره ای عین من به تولید محصولات خلاقانه دارید، ببینید این انیمه رو، برخلاف بقیه انیمه های این ژانر که بیشتر تهش متمایل به CGDCT میشن این خیلی بامزه و روانی طوری و در عین حال دقیق به موضوعات قشنگی اشاره می کنه که دیدن شو برای این قشر واجب می کنه