خب این وسط که همه تو هایپ فیلم جدید بوکو نو پی...اهم... بوکو نو هیرو آکادمیا اند منم یه مانگای خیلی خوب معرفی کنم کااااملاً بی ربط به بوکو نو هیرو
(میخواستم دو تا معرفی کنم همین اولیشم خیلی طولانی شد بحثش
)
وقتی شما یه مانگا یا انیمه ی جادویی می بینید اصولاً به سه مدل در مورد جادو عمل می کنن
مدل یک: Fantasy Normie Stuff: سادست... عین همه
انیمه های ایسکای و دنیای موازی موجود (Re:Zero و Danmachi و همین Tate no Yuusha این فصل و...) روش کار جادو تو این مدل با این که یکم پیچیده است ولی این قدر تو بازی های MMORPG و JRPG تکرار شده و تو انیمه هم نمونه زیاد داره که همه باهاش آشنا اند. منطق بدی هم نداره حقیقتاً. و خب استفاده ازش خیلی Safe ـه و ریسک زیادی برا پروندن مخاطب کارهای جادویی نداره. فقط مشکلش اینه تقدس جادو رو میاره پایین و در حد یه اسلحه زرق و برق دار نشونش میده. در حقیقت تو اکثر این انیمه ها جادوگرها،
خیلی وایب جادوگری نمیدن بیرون یه جورایی شبیه مبارز با یه سری قابلیت های زرق و برق دار و شاخ اند. شاید این وسط Re:Zero رو بشه استثنا گرفت ولی اکثراً همینن
مدل دو: Fairy Tail: اصن این مدل به اسم فیری تیل باید نام گذاری شه
.... شما تو این مدل خیلی شیک کانسپت جادو رو میذاری زیرت...یه پا این ور، یه پا هم اون ور و
زارت خلاصه کلام: این مدل بر خلاف مدل قبل هیچ منطقی هم نداره.
تقدس جادو هم که گور باباش... از یه جا به بعد فهمیدن این که قدرت اینا از کجا میاد هم غیر قابل فهمه... محدودیت استفاده از جادو هم کامل رو هواست. هر چقدر عشقشون کشید و داستان رو خفن تر کرد.
گفتم فیری تیل...فکر نکنید همین تنهاست. بلک کلاور هم تا حدودی تو همین مدل ـه. ولی بلک کلاور منطق بیشتر با خودش داره... ولی هنوزم مشکل آمپلیفایر های زپلشکی ای که رو جادوی شخصیت ها میاد رو نمیشه درک کرد.(نکته خوبش اینه تو یونیورس بلک کلاور واقعاً میشه یه داستان منطقی درآورد اگه نخواد خیلی شونن باشه) و خب بسیاری انیمه ها شونن دیگه هم تو همین دسته اند.
مدل سه: REAL MAGIC: این مدل طبیعیه چرا این قدر کمیابه...چون خسته کنندست. نیاز به توضیح زیاد داره. ممکنه ملت قاطی کنن و خیلی محدودیت رو جوانب مختلف داستان میذاره. بدبختی بزرگش اینه که باید
واقعاً یه سیستم نوین و خوب برا جادو طرح کنید...وگرنه مستقیم میرید زیر پر و بال مدل اوّل... سیستم نن هانتر یا فانوس های برج خدا، خیلی پیچیده اند و واقعاً کمیاب اند. و خب دوتاشون هم برای مجموعه هایی اند که واقعاً طولانی و بزرگ اند. با این حال خیلی تمیز جواب دادن و هیجانشون رو بیشتر از دو مدل اول حفظ کردن با این اسماً جادو نیستن.
مانگایی که عکسشو می بینید تقریباً دو ساله رو آنتنه و به خاطر خفن بودنش تو مدل سوّم بودن استفاده از جادو شدیداً مورد توجه قرار گرفته و تو Mangadex لای Top 20 فعلی چارت مانگاهاشونه با وجود کم خبر بودنش تو این ور و اون ور و اون هم چیزی نیست جز...
Witch Hat Atelier
پلات سادست... یه دختر کوچولوی روستایی به اسم
کوکو از بچگی فانتزی جادوگر شدن داشته...
حتی یکی از
کتابای جادوگری رو هم بچگی از بازار سیاه خریده ولی هیچ وقت چیزی متوجه نمیشده ازش.
یه روز بنا به اتفاقی سر و کله یه جادوگر تو مغازه خانواده این دختره پیدا میشه. خب این تیکش خیلی نادر نیست چو جادوگرها تو ملاء عام زیاد دیده میشن. نکته خاصش این جاست که یه اتفاقی میفته و جادوگره مجبور میشه جادوشو استفاده کنه تا جلوش رو بگیره. جادوگره به کوکو میگه از خونشون یه نیم ساعت برن بیرون و قرنطینه کنن تا کسی نبینه این داره چیکار می کنه و چجوری جادو میزنه. کوکو هم میگه چشم... ولیکن کرمش میگیره و خودش میشینه مخفیانه جادو زدن یارو رو دید میزنه...
کوکو اون جا می فهمه راز کلیدی جادو زدن چیه.
نقاشی !!
بعد که جادوگره کارش تموم میشه میره تو اتاقش کتابه که داشته رو باز می کنه و تازه می فهمه این چیزایی که نمی فهمیده طرح هایی بوده که جادو رو آزاد می کرده. با وسیله ای که همراه کتاب گرفته بوده ور میره و شروع می کنه جادو زدن تو اتاقش...
سه چهار تا جادوی Basic میزنه بعد یهو جادوی آخرش میزنه
کل خونه رو کریستالیزه می کنه...
مادر بدبختش هم این وسط گیر میفته... در همین حین دوزاری جادوگر قبلیه میفته سریع میاد کوکو رو نجات میده یکی میزنه تو سرش میگه:
چه غلطی کردی ******!
کوکو بدبخت هم هاج و واج تو ماتم مادر کریستالیزه شده شه. کاشف به عمل میاد
کتابی که کوکو داشته یه کتاب ممنوعه است که جادوهای ممنوعه باستانی داشته و خودشم نمیدونسته، کتابه هم تو وسط اون آشوب کریستالی گیر کرده و کسی نمیتونه نزدیکش شه. و این که کلاً خنثی کردن جادو و آزاد کردن مادرش کار جادوگرهای فعلی نیست. واسه همین جادوگره آستین بالا میزنه و به کوکو میگه میتونه شاگرد من شی فعلاً تا یه راه برا آزاد کردن مادرت پیدا کنی... کوکو هم قبول می کنه و داستان تازه استارت می خوره
ساده بود پلات نه؟
از داستان که روندش خدایی محشره، بگذریم. آرت استایل...ماه!!
آرت استایل این مانگا محشره.... ماهانه منتشر شدن این مانگا کلاً لول این کار رو تا یه حد عجیب و خفنی برده بالا و بی شوخی آورده هم تو سطح کارایی مثل
Berserk و Vinland Saga و One Punch Man. و خیلی بیشتر نزدیک به کارهای فوق جزئیات داری مثل
Otoyomegatari نزدیکش می کنه. هر بار کاور جلد جدید مانگا رونمایی میشه یا چپتر جدید، صفحه رنگی داره من قشنگ محو میشم از بس خوبه...
به همون عکس بالا ارجاعتون میدم اگه شک دارید
رئالیسم صورت ها و ترکیبشون فوق العادست. ولی بسط دادن این سبک به محیط ها و بکگراند ها قطعاً مشخصه اصلی WHA ـه... . و همین هم مشخص می کنه که چرا مانگا ماهانه است. اولین چیزی که تو مانگاهای هفتگی قربانی میشن بکگراند هان. این جا قشنگ برعکسه و محیط پردازی ها خارق العاده است. و خب این تاثیرش رو رو دنیاپردازی و همزادپنداری با شخصیت های موجود تو داستان میده.
گفتم دنیاپردازی... تاریخ و وقایع پیرامون جادوگر ها خیلی خوب به تصویر کشیده شده... ولی من بیشتر از همه با سیستم جادو حال می کنم
سیستم جادوی WHA رو پایه
نقاشی ـه... و یه جورایی
خیلی به فرمی که فولمتال آلکمیست تو مانگاش ارائه می کنه نزدیکه. شما رو هر سطحی با جوهر مخصوص جادویی که مواد تشکیل دهنده اش با جوهر معمولی فرق داره اگه دایره های جادویی خاص رو رسم کنید جادو آزاد میشه. وسط کار فوری، ساده است ولی وقت گیره مگه نه؟
نـــه!!!
اوّل این که شما میتونید کلّ طرح رو بکشید و فقط دایره دورش رو کامل نبندید و موقع نیاز، برداریدش، دایره رو وصل کنید و جادو آزاد میشه. به خاطر این همه جادوگرهای داستان همیشه یه Logbook پر از طرح های نبسته شده دارند که عملاً Slot های جادوشونه.
خود این طرح ها هم کلی دنگ و فنگ داره. هر طرح سه تا ستون داره که هر ستون یه بخشی از جادو رو تبعین می کنه. اگه درست یادم باشه طرح مرکزی، طبیعت جادو رو مشخص می کنه. حاشیه بندی ها، فرم جادو رو و دایره دورش هم ابعاد و جهت جادو رو مشخص می کنه که باز جزئیات اش بیشتره ولی همین سیستم ها خیلی خیلی کار با جادو رو تو مانگا قشنگ جلوه میده و تلاش های کوکو تو ور رفتن با موانع مختلف رو قشنگ به اجرا میذاره
و خب دلیل نیست چون نقاشی هم باشه راحت باشه کل قضیه. مانگا قشنگ دقیق به تصویر می کشه چقدر سخت و طاقت فرساست روند یادگیری جادو و فرمول هاش و واسه این کار بیشتر از تمرینای فیزیکی و ... خیلی کار رو علمی و ریاضی وار می کنه و ق
شنگ جادوگر ها رو شبیه یه مشت دانشمند روانی که کلی مدت روی فرمول های مختلف کار می کنن تا به یه طرح نهایی برای یه جادوی خاص برسن نشون میده که کاملاً
در تضاد با شاهکاری مثل فیری تیل ـه
و خب اگه چیز نهایی ای باشه که بگم اینه که شخصیت پردازی WHA کاملاً ارضا کنندست. چهار تا دختر تو تصویر، چهار تا شاگرد جادوگره اند که هر کدوم یه قصه ای دارند. این قدر طراحی شون خوبه که از همین عکس میشه طبیعت اصلی کاراکترشون رو کامل حدس زد. کی سرده کی گرم و خوشروئه و... مانگا هم که جلو میره هر کدوم اینا رو واقعاً قشنگ وا می کنه... کوکو هم به عنوان شخصیت اصلی جدا از شباهت های زیادش به استروتایپ شخصیت های اصلی بقیه مانگاها بازم کلی نکات خاص داره که متمایز اش می کنه. مانگا هم تو اکثر آرک ها تمرکزشو رو شخصیت های موثّر داستان درست پخش می کنه که نتیجش روایت خیلی طبیعی تر داستانه.
نظر نهایی: دنبال مانگای جادویی خوبید...دِ بسم الله