100 بازی برتر تاریخ از نگاه مجله معتبر EDGE

( Layken )

عضو تحریریه
مجله معتبر EDGE در یک رتبه بندی جدید به گردوآوری 100 بازی برتر تاریخ اقدام کرده که با هم مرور میکنیم:

super-mario-galaxy-656x370.jpg


در این رتبه بندی مجله سعی کردند تا در سری بازی یک عنوان رو انتخاب کنن و رویکرد مدرن رو داشتن.

In compiling the list, we worked to simple criteria: all formats – console, PC, portable, coin-op, touchscreen – were eligible; we could include only a single entry from any series that features straight-up sequels; and each game had to stand up today rather than making the cut for reasons of nostalgia or historic significance.”

100 – WarioWare Inc – GBA
99 – Spec Ops: The Line
98 – Papers, Please
97 – DriveClub
96 – Braid
95 – Super Hexagon
94 – Her Story
93 – Super Monkey Ball
92 – Final Fantasy XII
91 – Prince of Persia: The Sands of Time
90 – Katamari Damacy
89 – Animal Crossing: New Leaf
88 – Resogun
87 – Puzzle Bobble
86 – F-Zero GX
85 – The Sims 3
84 – R-Type Final
83 – Elite: Dangerous
82 – Bomberman
81 – Starcraft II
80 – Pac-Man Championship Edition
79 – BioShock
78 – CoD 4: Modern Warfare
77 – Puzzle & Dragons
76 – Tearaway
75 – League of Legends
74 – Super Meat Boy
73 – Xenoblade Chronicles
72 – Titanfall
71 – Outrun 2006: Coast 2 Coast
70 – Left 4 Dead 2
69 – Counter-Strike Global Offensive
68 – Civilization IV
67 – Rez
66 – Battlefield 4
65 – Metroid Prime
64 – Hearthstone
63 – Castlevania SotN
62 – Limbo
61 – Towerfall: Ascension
60 – Earthbound
59 – Batman: Arkham Knight
58 – Transistor
57 – Puyo Puyo
56 – FTL Advanced Edition
55 – Persona 4 Golden
54 – Mass Effect 2
53 – Okami
52 – The Stanley Parable
51 – XCOM: Enemy Unknown
50 – Monster Hunter 4 Ultimate
49 – The Witcher III
48 – Far Cry 4
47 – LittleBigPlanet 3
46 – Trials Fusion
45 – Nidhogg
44 – Fez
43 – Super Mario 3D World
42 – Journey
41 – Fire Emblem: Awakening
40 – Dead Space
39 – Dota 2
38 – Vanquish
37 – Super Mario Maker
36 – Shadow of the Colossus
35 – Halo 3
34 – Legend of Zelda: Majora’s Mask
33 – Spelunky HD
32 – Destiny
31 – Legend of Zelda: A Link to the Past
30 – Kerbal Space Program
29 – Dishonored
28 – Splatoon
27 – Legend of Zelda: Wind Waker
26 – Rock Band 3
25 – Skyrim
24 – Drop7
23 – Uncharted 2
22 – Ico
21 – Super Metroid
20 – Demon’s Souls
19 – Advance Wars
18 – Mario Kart 8
17 – Ultra Street Fighter IV
16 – MGS V: The Phantom Pain
15 – Super Mario World
14 – Red Dead Redemption
13 – Super Mario 64
12 – Portal
11 – Bayonetta 2

10 – Minecraft
9 – Resident Evil 4
8 – Legend of Zelda: Ocarina of Time
7 – Super Mario Galaxy 2
6 – Tetris
5 – Half-Life 2
4 – Bloodborne
3 – The Last of Us
2 – GTA V
1 – Dark Souls
منبع
 
آخرین ویرایش:
@Roter Jäger



rofl




یاد بگیرید شیوه دفاع از اثر مورد علاقتون، تخریب اثر های دیگه نباشه، به خصوص وقتی تخریب شما از کرکره خنده هم اونور تره ;)

داستان Metro هم شد بی نمک و کلیشه ای:))یعنی خدا نیاره روزی رو که طرف فکر کنه همه چیزو میفهمه.


Opening بازی:

Nuclear Armagedom (واو عجب خلاقیتی! دارم فکر میکنم که هیچکس 100 ملیون بار با این سناریو شروع نکرده داستانیو :-L)

10 دقیقه از بازی گذشته:

تمدن به پایان رسیده، بعد بقیه آدم های روی زمین که زنده موندن گروههای فاشیست (رایش چهارم :d دیگه اینکه چقدر احمقانه است پای خودتون) و کومونیست و یه چیز بی ربط به نام اسپارتان.....
دنیا به پایان رسیده آدما به جای دنبال Survival بودن....دنبال ایدئولوژی و شر و ور هستن :d Makes total sense

ending: اون موجوداتی که انسانیت دشمن خودش میدونست در واقع میتونستن یاور انسانیت در لحظات سخت باشن (فکر کنم این یه دونه رو حداقل یکبار یکی استفاده کرده:d حداقل.)


اینا فقط دوتا نکته ریز قضیه بود.....الان البته بعید میدونم اصلا این مسائل به چشم شما اومده باشه (برای همین گفتم کمتر کسی واقعا به داستانا به صورت عمقی توجه می کنه)



قصد توهینم ندارم عزیزان ولی گویا به شما به جای فکر کردن یاد دادن مسخره کنید همدیگه رو....
 
آخرین ویرایش:
Opening بازی:

Nuclear Armagedom (واو عجب خلاقیتی! دارم فکر میکنم که هیچکس 100 ملیون بار با این سناریو شروع نکرده داستانیو :-L)

10 دقیقه از بازی گذشته:

تمدن به پایان رسیده، بعد بقیه آدم های روی زمین که زنده موندن گروههای فاشیست (رایش چهارم :d دیگه اینکه چقدر احمقانه است پای خودتون) و کومونیست و یه چیز بی ربط به نام اسپارتان.....
دنیا به پایان رسیده آدما به جای دنبال Survival بودن....دنبال ایدئولوژی و شر و ور هستن :d Makes total sense

ending: اون موجوداتی که انسانیت دشمن خودش میدونست در واقع میتونستن یاور انسانیت در لحظات سخت باشن (فکر کنم این یه دونه رو حداقل یکبار یکی استفاده کرده:d حداقل.)


اینا فقط دوتا نکته ریز قضیه بود.....الان البته بعید میدونم اصلا این مسائل به چشم شما اومده باشه (برای همین گفتم کمتر کسی واقعا به داستانا به صورت عمقی توجه می کنه)



قصد توهینم ندارم عزیزان ولی گویا به شما به جای فکر کردن یاد دادن مسخره کنید همدیگه رو....

مترو ناول داره و بازی اش بر مبنای ناول هاشه
ناول هاشم به چند ده زبان دنیا ترجمه شدن و توی خود روسیه هم رکورد جا به جا کردن ;)
 
Opening بازی:

Nuclear Armagedom (واو عجب خلاقیتی! دارم فکر میکنم که هیچکس 100 ملیون بار با این سناریو شروع نکرده داستانیو :-L)

10 دقیقه از بازی گذشته:

تمدن به پایان رسیده، بعد بقیه آدم های روی زمین که زنده موندن گروههای فاشیست (رایش چهارم :d دیگه اینکه چقدر احمقانه است پای خودتون) و کومونیست و یه چیز بی ربط به نام اسپارتان.....
دنیا به پایان رسیده آدما به جای دنبال Survival بودن....دنبال ایدئولوژی و شر و ور هستن :d Makes total sense

ending: اون موجوداتی که انسانیت دشمن خودش میدونست در واقع میتونستن یاور انسانیت در لحظات سخت باشن (فکر کنم این یه دونه رو حداقل یکبار یکی استفاده کرده:d حداقل.)


اینا فقط دوتا نکته ریز قضیه بود.....الان البته بعید میدونم اصلا این مسائل به چشم شما اومده باشه (برای همین گفتم کمتر کسی واقعا به داستانا به صورت عمقی توجه می کنه)



قصد توهینم ندارم عزیزان ولی گویا به شما به جای فکر کردن یاد دادن مسخره کنید همدیگه رو....

اگه اینجوریه پس TLOU هم یه داستان افتضاح کلیشه ای هست تازه خیلی سطحی تر از مترو! اصلا نمیدونم واقعا نظراتتونو از کجا در میارین، اما یه کم فکر کنین:

شیوع یک ویروس ( Wow So Cool) و اینکه بعدش چجوری زنده بمونیم و رابطه ی یک دختر و مرد برای پیدا کردن یه مشت آدم به اسم فایرفلای، الان من کل داستان رو اینجوری توصیف کردم! نه برای این بازی، برای تمام بازیهای دنیا هم میتونم همچین کاری کنم. کاملا نشون میده شکمی نظر میدی، براساس هیچ منطقی کار نمیکنی شما.
 
آخرین ویرایش:
Opening بازی:

Nuclear Armagedom (واو عجب خلاقیتی! دارم فکر میکنم که هیچکس 100 ملیون بار با این سناریو شروع نکرده داستانیو :-L)

10 دقیقه از بازی گذشته:

تمدن به پایان رسیده، بعد بقیه آدم های روی زمین که زنده موندن گروههای فاشیست (رایش چهارم :d دیگه اینکه چقدر احمقانه است پای خودتون) و کومونیست و یه چیز بی ربط به نام اسپارتان.....
دنیا به پایان رسیده آدما به جای دنبال Survival بودن....دنبال ایدئولوژی و شر و ور هستن :d Makes total sense

ending: اون موجوداتی که انسانیت دشمن خودش میدونست در واقع میتونستن یاور انسانیت در لحظات سخت باشن (فکر کنم این یه دونه رو حداقل یکبار یکی استفاده کرده:d حداقل.)


اینا فقط دوتا نکته ریز قضیه بود.....الان البته بعید میدونم اصلا این مسائل به چشم شما اومده باشه (برای همین گفتم کمتر کسی واقعا به داستانا به صورت عمقی توجه می کنه)



قصد توهینم ندارم عزیزان ولی گویا به شما به جای فکر کردن یاد دادن مسخره کنید همدیگه رو....

ولی مترو هم از روی رمان پر فروشی ساخته شده. نویسندشم Dmitry Glukhovsky هست. من خودم نخوندمش ولی رمان سال 2007 برنده جایزه بهترین رمان علمی تخیلی اروپا شد. به نظر خودم سری مترو داستانش عالی نیست (منظورم بازی هست نه رمان) ولی اتمسفر سنگین و فضا سازیش واقعا فوق العادس. اون جو سرد و افسرده داخل مترو، اون بچه های داخل مترو یا اون دوره گردایی که گیتار میزنن، جو و فضای مسموم بیرون از مترو و .....
کلا این Developer های اروپای شرقی در خلق اتمسفر سنگین استاد هستن. مثل سری S.T.A.L.K.E.R. یا Cryostasis. تو هیچ بازی عمق سرما رو مثل بازی Cryostasis تا مغز استخوان حس نکردم.

کلا تا موقعی که سناریوهایی مثل single player سری Battlefield و خیلی بازی های دیگه هستن زیاد نمیشه به داستان مترو ایراد گرفت.

خدایان DS به این تاپیک که پر از فلسفه کل کل مینیمالیست هست(فوش هاش رو کات میکنن) پایان بده با این تفاسیر طولی نمیکشه که میازاکی دست به قلم میشه و میگه "DS Was Mistake!!"

میبینم اصرار دارید این قضیه DS رو هی کش بدید و ول کن هم نیستید. فقط یه جمله میگم:

"از آدمها بت نسازید,این خیانت است هم به خودتان هم به خودشان!خدایی میشوند که خدایی کردن نمیدانند و شما در آخر میشوید سرتاپا کافر خدای خود ساخته! "

این جمله از خودم نیست:d lol ولی اگر احتمالا میتونستم همچین چیزی بگم احتمالا یه فیلسوف مشهور میشدم.:d
 
آخرین ویرایش:
خدایان DS به این تاپیک که پر از فلسفه کل کل مینیمالیست هست(فوش هاش رو کات میکنن) پایان بده با این تفاسیر طولی نمیکشه که میازاکی دست به قلم میشه و میگه "DS Was Mistake!!"
 
نظر هركس براي بهترين بازي هاي تاريخ متفاوته و به اين ليست ها هم فقط به عنوان يه نظر شخصي نگاه مي كنم
اگه 1000 صفحه هم بحث سر اينكه فلان بازي بهترينه ادامه داشته باشه هم بازم افراد مخالف مخالفند و موافق ها موافق
مثلا شخصا اگه هزار دليل هم برام بياريد كه tlou بهترين بازي تاريخه بازم من اينو قبول نمي كنم از ديد من فقط فقط يه بازي خوب كه به شدت اورريتش كردند هستش همين نظر رو هم افراد ديگه در مورد انتخاب هاي من دارند

 
به نظر میاد این لیست رو یه نفر از بازی های محبوبش درست کرده و به سختی میشه به کل مجله ربطش داد ...

جالبه که فاینال فانتزی 12 که لیست سال 2007 هفتم بود بره نود دو زیر اون همه بازی متوسط و نهایتا خوب و.. هیچ کدوم از بازی های این سری مثل 11 و 9و,۷ هم تو لیست صدتایی هم نیستن ...

موضوع وقتی جالب تر میشه که ff12 کوتی سال 2006 این مجله است ... و واقعا ممکنه یکی از کوتی های یه مجله جز بهترین بازی هاش نباشه ????

حالا نبود gow و غیره هم بماند
 
آخرین ویرایش:
مترو ناول داره و بازی اش بر مبنای ناول هاشه
ناول هاشم به چند ده زبان دنیا ترجمه شدن و توی خود روسیه هم رکورد جا به جا کردن ;)


50 Shades of Gray هم 70 ملیون نسخه فروخته......

- - -ویرایش - - -

اگه اینجوریه پس TLOU هم یه داستان افتضاح کلیشه ای هست تازه خیلی سطحی تر از مترو! اصلا نمیدونم واقعا نظراتتونو از کجا در میارین، اما یه کم فکر کنین:

شیوع یک ویروس ( Wow So Cool) و اینکه بعدش چجوری زنده بمونیم و رابطه ی یک دختر و مرد برای پیدا کردن یه مشت آدم به اسم فایرفلای، الان من کل داستان رو اینجوری توصیف کردم! نه برای این بازی، برای تمام بازیهای دنیا هم میتونم همچین کاری کنم. کاملا نشون میده شکمی نظر میدی، براساس هیچ منطقی کار نمیکنی شما.

:) همین دیگه عزیزم.....عدم توجه از اینجا میاد....The Last of Us نه راجع به آخرالزمان بود، نه راجع به پیدا کردن واکسن واسه اون "قارچی" که پخش شده بود (نه ویروس)، بازی راجع به شکل گیری یه رابطه و تاثیر این رابطه توی سرنوشت کل انسانیت بودش.....توی داستان TLOU کسی اصلا به خراب بودن دنیا و بهم ریخته بودنش فکر نمی کنه....90% کل تمرکز روایت روی سرنوشت دو نفر آدم هستش......و Last of Us مورد تمجید قرار گرفته نه برای Plot بلکه واسه نحوه ارائه اش....توجه میکردی اشاره من به این بود که Metro خیلی از المان هاش یا خیلی خیلی خیلی وقته منسوخ شدن یا اینکه کاملا اصلا با عقل جور در نمیان (حتی توی یه دنیای فانتزی) مثلا شما Mass Effect رو ببین....یه داستان کاملا تخیلی داره ولی حتی Alien Races توی داستان از نظر بیولوژیکی میتونن با عقل جور در بیان....نحوه تکامل Krogan ها از نژادهای دایناسور گونه، نحوه تکامل Turian ها توی بازه تکاملی بین دایناسور ها و پرنده ها.....نحوه جفت گیری Salarian ها با توجه به اینکه از موجودات آبزی تکامل پیدا کردن.....حتی این جزییات کوچیک توی یه دنیای کاملا فانتزی با دانش علمی امروزی ما جور در میاد بعد توی مترو این قضیه لوس و بی مزه جنگ بین فاشیست ها و کومونیست ها اونم بعد از پایان دنیا (برای دوتا ایدئولوژی که دیگه 30-40 ساله صحبت کردن راجع به ایده هاشون هم مسخره هستش).....فقط باعث میشه من فکر کنم نویسنده از لحاظ خلاقیت ذهنش به بن بست خورده بود و فقط یه Filler اون وسط انداخت که داستانش رو پیش ببره.


بازهم حرف قبلی من که میگم کسی به داستانا درست توجه نمی کنه اینجا ثابت شد.

- - -ویرایش - - -

ولی مترو هم از روی رمان پر فروشی ساخته شده. نویسندشم Dmitry Glukhovsky هست. من خودم نخوندمش ولی رمان سال 2007 برنده جایزه بهترین رمان علمی تخیلی اروپا شد. به نظر خودم سری مترو داستانش عالی نیست (منظورم بازی هست نه رمان) ولی اتمسفر سنگین و فضا سازیش واقعا فوق العادس. اون جو سرد و افسرده داخل مترو، اون بچه های داخل مترو یا اون دوره گردایی که گیتار میزنن، جو و فضای مسموم بیرون از مترو و .....
کلا این Developer های اروپای شرقی در خلق اتمسفر سنگین استاد هستن. مثل سری S.T.A.L.K.E.R. یا Cryostasis. تو هیچ بازی عمق سرما رو مثل بازی Cryostasis تا مغز استخوان حس نکردم.

کلا تا موقعی که سناریوهایی مثل single player سری Battlefield و خیلی بازی های دیگه هستن زیاد نمیشه به داستان مترو ایراد گرفت.

بله کاملا مطلع هستم از این قضیه.....من اشاره ام به Plot بازی بودش....رمان که بحثش جداست، توی پست اولم هم نوشتم که مثلا Witcher هم با اینکه داستان خیلی خوب و قشنگی داره در حد و اندازه رمان هایی که الگوش بودن نیست (ولی خب این بخاطر خیلی سطح بالا بودن رمان هاست، کمتر بازی توی اون سطح قرار میگیره)

من از داستان مترو کلی ایراد گرفتن بازیهایی مثل Battlefield و Call of Duty از لحاظ داستانی جوک هستن، اگر کلا بخش تکنفره شون حذف میشد خیلی شیک تر بود....میخواستم به این قضیه اشاره کنم که اینقدر توی بازار بازی پر شده از داستان های کلیشه، بنجل و ضعیف که مثلا یه چیز کاملا متوسط همش مورد تمجید قرار میگیره و مثلا نبودن داستان قوی توی بازیهای نقش آفرینی که باید یه مایه داستانی جالب داشته باشن هم حتی نادیده گرفته میشه و جالبتر از همه هرکی هم ایراد میگیره از این مسائل نزدیک 10 نفر ایستادن تا حمله ور شن به آدم :d حالا مثال بهتری از Metro میتونستم بیارم ولی به عنوان مثال ازش یاد کردم چون نکات ریزی که باعث میشه داستانش خیلی خیلی سرسری نوشته شده به نظر بیاد زیاده (میخواستم بگم که کمتر کسی متوجه این نکات ریز میشه که یه داستان رو قوی یا ضعیف میکنه)

-




[/QUOTE]






[/QUOTE]
 
آخرین ویرایش:
انتخابهاشون بیشتر جنبه این رو داره که یه بازی چقد تاثیر گذار بوده.
و بنظرم اون تاثیراتی که Half-Life 2 و Tetris و Super Mario Galaxy تو صنعت گیمینگ داشتن خیلی بیشتر از عنوانی مث Dark Souls هست. و من بشدت معتقدم Dark Souls شایسته رتبه اول بودن رو نداره
 
آخرین ویرایش:
من عذر میخوام بعد اینکه گفتم آخرین پستمه دوباره دارم پست میدم،احساس میکنم جریان طوری شده یه عده فکر میکنن که ما برای بهترین بودن دارک سولز دلیل نداریم،ک من اینجا احساس می کنم دیگه داره به شعورم توهین میشه.یه بار من دارک سولز و فلسفه‌ش رو اینجا جراحی میکنم.

فقط خواهش میکنم چه اونایی که خوششون میاد چه خوششون نمیاد تا ته پستم رو بخونن.

آندره بازن منتقد بزرگ سینما که مرگش ضربه جبران ناپذیری بر نقد فیلم بود،اگر زنده بود و منتقد گیم بود فکر کنم سی صفحه مقاله در مدح دارک سولز مینوشت.تا دهه سی سینما بر پایه مونتاژ منظور خودش رو انتقال میداد،این کنار هم قرار دادن نماها بود که داستان رو برای بیننده شرح میداد،چون روایت بر اساس مرتب سازی نماها بود بیننده مجبور بود که همراه با کارگردان نماها رو دنبال کنه و میدونست که کارگردان از این نما فقط همین یک منظور رو داره.چون به این حالت بود که نما از چهره یک مرد نشون داده میشد،بعد یه نما از یک بچه فقیر گرسنه و دوباره یه نمای کلوزشات از چهره فرد.از این نماها فقط یه برداشت میتونستی بکنی که ناراحتی مرد از دیدن بچه فقیر بود.تا اینجای کار سینما از خودش هستی خاصی نداشت،نوع روایت انگار رمانی بود که تصویری شده بود.اما کم کم وضوح عمیق جای این نوع مونتاژ رو گرفت.این گونه که به جای روایت داستان بر اساس مونتاژ کارگردان سعی میکرد تمام مقصود قابل رسوندش رو در یک نما نشون بده،مثلا جای اینکه بخواد با برش تابلوی رو دیوار رو نشون بده با کم و زیاد کردن کانون عدسی این کار رو انجام میداد،این طوری هم وحدت کار حفظ میشد و هم بیننده میتونست بر اساس خواسته خودش رو یک نقطه از نما تمرکز کنه.این جا بود سینما برای همیشه استقلال پیدا کرد.دیگه از این به بعد کارگردان میتونست کارهایی انجام بده،نکاتی رو بیان کنه که از عهده کار رمان و تئاتر خارج بود.ژان رنوار و اورسون ولز با به کارگیری وضوح عمیق تو کاراشون سینما رو تا حد هنر اعلا بالا بردن.

و از نظر من دارک سولز همین نقش همشهری کین رو تو صنعت بازی داره.دارک سولز صنعت گیم رو در حد یک هنر متعالی بالا برده(نه این که بقیه سهمی ندارن)،اکثر بازی‌ها(نه همشون)،یه جورایی وام گرفته از هنرهای پیشین خودشونن،یا داستانشون رو از طریق متن روایت میکنن(رمان)،یا از طریق کات سین(سینما)،برای خلق تنش از صحنه‌های هالیوودی وام میگیرن و ... . اما دارک سولز کاری کرد که به جرئت میتونی بگی که این اثر در هیچ مدیوم دیگه‌ای نمیتونست روایت بشه.

به عنوان یه منتقد اولین نگاهی که باید به اثر بندازی اینه که بفهمی اثر چی رو میخواد انتقال بده،و بعد اینکه هدف رو فهمیدی باید ببینی آیا تونسته اون رو به خوبی انتقال بده؟و انتقال دادن هدف لازمه‌ی یک وحدت قوی‌یه که اون وحدت در دارک سولز به اوج خودش رسیده،تمام اجزا با این که هر کدوم کاربرد جداگونه دارن اما وقتی به چینش‌شون نگاه میکنی به همون وحدت اثر میرسی.دارک سولز به عنوان یک بازی میخواد تجربه گم شدن در یک دنیای تیره فنتزی ارائه بده،دنیایی که توش پر رمز و رازه و بازی نمیخواد این رازها رو خودش برات برملا کنه،از بازیکن میخواد تا به اندازه‌ی تلاشی که میکنه از دنیای بازی بفهمه،از داستان،از آیتم‌ها،از مکان‌ها،هیچ کدومشون رو بازی نمیخواد بهت نشون بده.میخواد همیشه ترس از ناشناخته‌ها داشته باشی،این که بین دوراهی گیر کردی خودت تصمیم بگیری به کدوم طرف بری،و اصلا هم نمیدونی چی در انتظاره.این هدف دارک سولزه،تمام مکانیک‌ها و المان‌های بازی باید در خدمت ارائه این تجربه باشن.


سختی بازی که اینجا تنها دلیل معروف شدن میدوننش،فقط و فقط در خدمت اتمسفر بازی و هدف والاتر نپاشیدن وحدت بازیه.اگر بازی آسون،و نه حتی معمولی بود اون حس ترس از ناشناخته‌ها از بین میرفت،اون حس ترسی که نمیدونستی در آینده قراره با چه چیزی روبرو بشی،چون در اون حالت راحت میتونستی هر دشمنی رو شکست بدی.نوع روایت هم همین طور،تعریف داستان بازی داخل گیم و پراکنده بودنش تو جهان بازی باز هم در خدمت وحدت بازیه.اگر بازی از طریق کات سین روایت میشد برای برای مدتی تو رو از جهان بازی و به طبع اتمسفر بازی خارج میکرد و ضربه سنگینی به پیوستگیش وارد میشد.طراحی مراحل بازی هم همینطور...وقتی از همون اول بازی یه سه راهی جلو روته،بازی بهت نمیگه از کدوم ور بری،خودت باید راهت رو انتخاب کنی،سه تا راهی نمیدونی توش چی در انتظارته،و این یعنی ترس از ناشناخته‌ها.

در مورد خود داستان بازی،بله شما میگیری داستانی که پازل هاش کنار هم قرار داده شده رو که سر جمع میشه دو خط رو اینجا کپی میکنی فکر میکنی همش همینه.در نظر نمیگیری دارک سولز نمیخواد فیلم باشه،نمیخواد رمان باشه،میخواد فقط و فقط با استفاده از ابزارهای صنعت گیم داستانش رو بگه،و داستان دارک سولز در حیطه گیم یک شاهکاره.فیلم آینه تارکوفسکی اگه بخوای داستانش رو به صورت رمان بخونی خیلی داستان بیخودیه،اما تو هنر سینما میگن فیلم نامه به شدت قویی داره،چون اون داستانی رو که میخواد بگه فقط از عهده سینما بر میاد.دارک سولز هم همینه،این داستانی رو که میخواد بگه نه از عهده سینما بر میاد و نه از عهده رمان،نمیدونم، اگه بخوام یه واژه در بیارم اینه که بازی‌نامه به شدت قویی داره.

فقط من پستم درباره داستان اون کلاغی که اول بازی میبینین و خیلی اصلا بهش توجه نمیکنیم رو اینجا کپی میکنم تا متوجه سخنم بشین :

میدونیم Velka خدایی که به گناهان نظارت میکنه.پس از اینجا میشه نتیجه گرفت که Oswald of Carim وابسته به Velka ست.حالا تن اسوالد چیه؟ Black Set .
توی توضیحات Vow of Silence ذکر شده که ولکا موسیاه بوده.
تو Dark Souls Design Works میازاکی گفته که Crow Demon ها در واقع طراحی شده بودند که ولکا رو پرستش کنند.

دنیای نقاشی‌شده آریامیس چیزایی قرار داده که خدایان(1) طردشون کردند چون ازشون میترسیدند.مث دارک‌امبر.حالا نکته‌ی جالب اینه که Black Set,Velka's Rapier,Vow of Silence تو نقاشیه.پُر کلاغ هم هست.Crow Demon ها Souvenir of Reprisal دراپ میکنن.بعدشم اون مجسمه‌ای که وسطه هم موهای سیاه داره.

اینجا قضیه جالب میشه.تو توضیحات Book of Guilty نوشته که : The Goddess of Sin Velka oversees this list of the guilty, who have disrespected the Gods or their covenants, and shall one day face the wrath of the Blades of the Darkmoon.

ولی چرا ولکا به گناهکاران نظارت داره ولی پیروان گویندولین باید حسابشون برسن؟
این از توضیحات Blue Eye Orb :

hese mystical orbs are granted to Blades of the Darkmoon, knights who serve the Dark Sun Gwyndolin, so that they may serve the Gods in meting out vengenance.

واسه بالابردن رنک کونانت گویندولین باید بهش Souvenir of Reprisal اهدا کنی،که فقط توسط دو تا NPC تو بازی دراپ میشه،Lautrec و Crow Demon.عجیب نیست؟

این نکته فوق‌العاده رو توجه کن حالا،تو توضیحات کتالیست گویندولین نوشته که این سلاحیه که this wand is boosted by faith, not intelligence.در حال که تو توضیحات تلیسمان ولکا نوشته که t casts miracles not by drawing upon faith, but intelligence.دقیقا برعکس هم،الله اکبر

بعد از کشتن گویندولین پیش اسوالد بری همچین دیالوگی میگه : good tiding,thou art welcome...laudable is thy dedication to sin

بماند که مجسمه تو نقاشی دقیقا تو New Londo Ruins وجود داره و اونجا هم دیگه میدونی Abyss در جریانه .ولکا میتونه اینجا هم یه نقش‌هایی داشته باشه.

به نظر من ولکا برخلاف گویندولین میخواست Age of Dark بیاره.ما رو(چوزن اندد) رو میفرسته واسه این کار.یادته یکی میفت اون زن که رو اُپنینگ حرف میزنه کیه؟من الان میگم ولکاست

حالا کلاغه یا خود ولکاست یا تحت رهبری ولکا.

(1) :برخلاف گوین و امثالهم که به خاطر داشتن لردسول خدا شدند،ولکا "خدای واقعی/اصلی"ـه.--

و این فقط یه تیکه از بسیار داستان های دارک سولزه.

این که میبینین خیلی به بازی توجه میشه از طرف منقدا به خاطر اینه که «بازی‌ترین» بازی‌یه که ساخته شده.از هیچ هنر دیگه‌ای قرض نگرفته.این یعنی استقلال هنر ویدئو گیم،و چی از این بالاتر برای منتقدا؟شک نکنین در آینده بیشتر از این لیست ها میبینن که توش اوله.

پ.ن:من بازی هایی که از طریق متن یا کات سین روایت میشن رو به هیچ وجه زیر سوال نمیبرم.چون بازی های مورد علاقه خودم هم جزوشن.

دم اونایی گرم که تا ته پستم رو خوندن :دی
 
  • Like
Reactions: TCSCELL
فقط مترو ترول نشده بود که اونم محقق شد.. خب خدا رو شکر...
===
من فقط متوجه نمی شم مترو Plot نداره یعنی چی؟ مگه داستان قراره چی باشه؟ الان شما هر چیزی بیاری من یک جوری مسخرش میکنم (حتی همون TLOU یا Mass Effect) ولی اگر بخوایم از دید درست ببینیم هر کدوم زیبایی خودشون رو دارن.. شما فکر کردی مترو رو یک بار بری همه چی رو فهمیدی؟ بدون خوندن رمان؟ تک تک بخش‌های مترو پر از نشانس که خودش داستان بخصوصی داره... نمونش خود کرملین و داستان ستاره پنج پر سرش که هیچ کس نمیتونه بهش نگاه کنه یا داستان Metro 2 و مردمی که فکر میکنن یک عده انسان در پس دیوارها زندگی میکنند..
 
اصلا شکی نیست BB و DS تو سبک خودشون بی رقیبن ولی توی این رنکینگ در حدواندازه های رده های حتی ۲۰ بالای جدول هم نمیبینمشون ، این هم بگم DS بازم ، در واقع به غیرِ بازیهای آخرالزمانی و پس آخرالزمانی لطف کردن بازیهای دیگه رو هم تو لیست جا دادن ، از ۱ تا ۱۰ِش رو بیخیال ، از ۱۰ تا ۱۰۰…ِشو کجای دلم جا بدم ...
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or