معرفی Tom Clancy's Ghost Recon - Advanced Warfighter 2
GRAW 2 کنترل یک گروه از سربازان آموزش دیده را با نام اشباح در اختیار شما قرار میدهد. در سال 2014 در مکزیک میان نیروهای دولتی و شورشیان ، یک جنگ داخلی شدید صورت میگیرد . ابعاد این جنگ به قدری وسیع است که هر لحظه ممکن است جنگ به تمام نقاط دنیا کشیده شود بنابراین نیروهای دولت امریکا وارد صحنه نبرد میشوند. دولت از امریکاییها حمایت میکند ولی مردم دل خوشی از آنها ندارند .
حضور ارتش امریکا خاطرات جنگهای خونین ایالت متحده و مکزیک را برای آنها تداعی میکند . در شرایطی که نبرد تقریبا به سود شورشیان پایان یافته ، حضور کاپیتان اسکات میتشل ( Scott Mitchell ) باعث برگشتن ورقها به سمت دولت مکزیک و امریکایی ها میشود . او و افراد وفادارش وارد صحنه نبرد میشوند تا قهرمان گونه دنیا را از نابودی نجات دهند . اما هنگامی که تقریبا جنگ را برده میدانند متوجه میشوند چند موشک اتمی دزدیده شده است. شورشیان این موشکها را در نزدیکی مرز مستقر کرده اند و آماده شلیک آنها به ایالت متحده هستند. میتشل و همرزمانش قهرمانانه با انها میجنگند و موشکها را با پرتاب موشکی EMP از بین میبرند ولی در نهایت سرنوشتی گنگ و نامفهوم دارند. تنها دیده میشود که اسکات و افرادش از شدت موج انفجار به کناری پرت میشوند و فرمانده شما و دوست صمیمیتان با شما صحبت میکنند و از میخواهند دوام بیاورد ، با ورود چند هلیکوپتر به صحنه ، صفحه سیاه شده و بازی وارد بخش معرفی سازندگان میشود.
این بار ، بر خلاف دیگر داستان تام کلانسی ، یک داستان معمولی و حتی ضعیف برای پایه داستان انتخاب شده است ولی حوادث و اتفاقاتی که در ادامه بازی و در جریان مرحله ها برای بازیکن می افتد ، داستان قوی بازی رو نشان میدهد. مثل همیشه ایده های غیر واقعی تام کلانسی نسبت به کشورش نشان میدهد که او چقدر ناسیونالیست است. همانطور که در بازیهای دیگری که او در آن حضور داشته است دیده ایم ، امریکا مظهر آزادی ، خوبی و دموکراسی و مبارزه با تروریسم است ولی آیا در دنیای واقعی این امریکایی ها نیستند که اول آتش جنگ را برافروخته اند ؟
بگذریم اگر کسی بازی را برای اولین بار تجربه کند گمان میکند با یک داستان صرفا اکشن روبروست ولی باید گفت کلانسی به خوبی درام و طنز را وارد داستان کرده . صحنه هایی از بازی شبیه فیلم سینمایی Black Hawk Down – سقوط شاهین سیاه – هستند و بنابراین میتوان این نتیجه را گرفت که بخشهایی از بازی حماسی هستند و حتی گاهی باعث ناراحت و محزون شدن مخاطب میشوند. و همه اینها در کنار یک موسیقی جذاب و شنیدنی ، گرافیک عالی ، گیم پلی جذاب و .... مخاطب را جذب بازی میکند . همانطور که گفتیم در طول بازی اتفاقات زیادی برای شما می افتد ، افرادتان گروگان گرفته میشوند ، به واسطه اطلاعات غلط گرفتار تله میشوید ، دوستانتان را از دست میدهید ، یک تنه با نیروهای دشمن در میافتید و .... .
در واقع داستان بازی بیشتر شبیه سریال های تلوزیونی است و هر مرحله از داستان خاصی پیروی میکند ولی در عین حال از یک داستان پایه پیروی میکند . مطمئنا از داستان بازی خسته نمیشوید چرا که در هر مرحله ماموریتی متفاوت در انتظار شماست . بیشتر مراحل بازی در صحراهای مکزیک میگذرد و کمتر به شهر وارد میشوید و واقعا باید محیط بازی را تحسین کرد . محیط بازی آنقدر بزرگ است که نمیتوانید تصورش را بکنید ! ولی خب نمیتوانید همه جای محیط را بررسی کنید چرا که فرمانده شما این اجازه را نمیدهد. کوه ها و دره ها همگی از روی نمونه واقعی صحراهای مکزیک شبیه سازی شده اند و فقط بعضی خانه ها و سنگر ها به آن اضافه شده اند . گرافیک بازی را میتوان با بازی SC : DA مقایسه کرد هرچند مطمئنا بازی گرافیکی بهتر دارد ! پردازش به جزئیات بازی و نورپردازی آن یک سرو گردن از بازی SC : DA بالاتر است . از لحاظ جزئیات گرافیکی بازی را میتوان به بازی Crysis تشبیه کرد هرچند مطمئنا گرافیک بازی Crysis بیشتر است ولی خب از بسیاری از تکنولوژی های استفاده شده در بازی به بازی کرایسیس شبیه هستند. مثلا تخریب ماشین ها با آنچه موسی ماکسل عزیز در پیشنمایشان از بای کرایسیس اشاره کردند مطابقت دارد. با شلیک به چرخ جلوی یک خودرو ابتدا خودرو به سمت مثلا راست متمایل شده و روی زمین کشیده میشود و از کنترل راننده خارج شده و تصادف میکند و احتمالا منفجر میشود. گرافیک بازی تقریبا بهترین گرافیک بازیهای TPS است که تاکنون منتشر شده اند. کوچکترین جزئیات در بازی رعایت شده اند ولی باز هم گرافیک خالی از نقصهای ریز نیست. مثلا آثار گلوله همه سلاح ها بر روی اجسام یکیست و این نکات ریز برای بازیی با این قدرت گرافیکی مایه شرمساریست ! مطمئنا اثر گلوله یک اسلحه با کالیبر 9 میلیمتر با اسلحه کالیبر 25 میلیمتری فرق میکند ولی متاسفانه گلوله کلت با گلوله ضر زره بعضی سلاح ها یک اثر متشابه دارند و فقط سلاحهایی خاص مثل Gattling Cannon رد گلوله منحصر به فرد خود را دارند.
هیچ ساختمانی در طول بای قابل تخریب نیست ولی مطمئنا میتوانست باشد . و خب این از جنبه جزء پردازی بازی میکاهد. افکت باران جزئیات خوبی دارد ولی کلیات ان ناقص است. مثلا برخورد باران با اجسام مختلف و ... ولی ماهیت قطرات آب شبیه سیخ های سفید رنگ است.
وجود افکت باد از جذابیتهای بخش گرافیک – فیزیک بازیست . باد تاثیر مستقیمی بر روی هدف گیری شما ، حرکت ابرها و باران خواهد داشت. افکت های آتش بسیار عالی کار شده اند و تقریبا بی نقص هستند ولی متاسفانه افکتهای انفجار چندان تعریفی ندارد . البته شکل و حجم انفجار ها بسیار عالی و دقیق هستند ولی رنگها و غلظت آن کمی ضعیف هستند و بیشتر شبیه بخاری زرد رنگ هستند ولی خب این امر فقط در مورد انفجار خودروهاست و انفجار نارنجکها و یا موشکها بسیار دقیق طراحی شده است. نورپردازی بازی بدون هیچ و حرف و حدیثی عالیست و حتی میتوان گفت بهترین نورپردازی بازیهای اکشن را داراست. حتی بازی دوم که در این بخش مدعی است هیچ حرفی در برابر عظمت نورپردازی GRAW 2 ندارد .
کوچکترین عوامل منیر در بازی ، بر روی وضعیت کاراکتر های شما تاثیر مستقیم دارند . اجسام دارای سایه منحصر به فرد هستند حتی حشراتی که در طول بازی روی هوا معلق هستند هم سایه دارند. و همه اینها بر گیم پلی بازی تاثیر مستقیم دارند. دید شما و دشمنانتان کاملا وابسته به این امر هستند و بسته به آن کم و زیاد میشوند. بیابان های حومه مکزیک هر روز دستخوش تغییرات آب هوایی هستند که این تغییرات در بازی بخوبی رعایت شده اند . بادهای شدید ، ملایم ، نسیم و باران همگی در طول بازی همراه شما خواهند بود که فضای بازی را جذابتر میکنند . در اکثر مراحل بازی آب همراه شماست و باید گفت افکتهای آب تغریبا هیچ مشکلی ندارند. تنها مورد آنها شفافیت آب است که ابدا نمیتوانید درون آب را ببینید وگرنه تمامی نکاتی که در مورد آب باید رعایت بشود ، شده است . حتی جرم اجسام در برخورد با آب در چگونگی فرورفتن آنها در آب تاثیر دارد. پرکردن و خشابگذاری مجدد سلاح ها اصلا خوب نیست و شایسته این بازی نیست . شما فقط شاهد حرکات دست بازیکن خواهید بود !
در طراحی فیزیک کاراکترها ، از تکنولوژی MOKAP استفاده شده است که باعث هماهنگی 100 % بین حرکات شخصیتها با انسان واقعی شده است.
در این فناوری ، حسگرهایی به بشخص متصل میشود و یک استخوان بندی از او در رایانه ایجاد میشود و حرکات او بعدا با جسم کاراکترهای بازی مچ میشود . وقتی به یک شورشی شلیک میکنید ، بسته به اینکه به کدام نقطه بدن وی شلیک کرده اید ، تغییر حالتی در وضعیت او ایجاد میشود. مثلا با شلیک به دست او اسلحه از دستش افتاده و با شلیک به پای او ، روی زمین می افتد . طرز قرار گرفتن اجساد هم به همین ترتیب است.
مهمترین بخش یک بازی گیم پلی آن است ، ولی در این بازی ، خصوصا حالت تک نفره آن ، کمی قدیمی و یکنواخت است و تنها بخش از بازی که امتیاز کمی گرفته است همین بخش است . چراکه تقریبا هیچ نوآوری خاصی صورت نگرفته است . با هم به بررسی قابلیت های بازی میپردازیم :
تغییرات زمانی
از نکات جالب گیم پلی ، گذشت زمان در ان است که میتواند به نفع و یا ضرر شما باشد. هرچقدر تمام کردن یک ماموریت بیشتر طول بکشد ، بیشتر به صبح و یا شب شدن نزدیک میشوید. در ماموریتی که باید دوستتان را نجات بدهید ، باید قبل از فرارسیدن طلوع خورشید کار را تمام کنید و گرنه نیروهای کمکی دشمن فرامیرسند و به سختی میتوان از پس آنها برآمد.
کنترل بازی ، میزان تسلط بازیکن بر فضای بازی
باید گفت کنترل بازی به جز بخش تیمهایتان کاملا روان است و مخاطب با کنترل بازی مشکل چندانی ندارد. البته بعضی از فرامین بوسیله یک دکمه اجرا میشود که بعضا باعث بوجود امدن مشکلاتی میشود. کنترل تیمها چندان آسان نیست چراکه با توجه به قرار گیری محل دکمه ها * :
بازیکن باید چند دکمه را رها کند تا بتواند به تیمش فرمان دهد و ممکن است فرامین غلطی به تیم صادر کند. با این حال باز هم کنترل بازی در سطح خوبی قرار دارد ولی میتوانست از آن بهتر هم باشد.