داستان های 1001 بازی !!!

سلام ادامه .....
بله این فکر هوشمندانه جزئی از توطئه بزرگ او برای شخصیت های معروف بازی های بزرگ بوده است. او با یک دستگاه نه فقط این سه شخصیت را بلکه شخصیت های معروف دیگر را از جمله:کراتوس.مارکوس.دانته.نومد و.... را توسط نیروی عجیبی در تیمارستان زندانی کرده است که این نیرو مانع حرکت و استفاده از قدرت های ماورائی میشود:eek:
اما در آنسوی پرده که انتقال بتمن به دنیای واقعی است سوالی پیش میاید:
جوکر با این کار چه در کله دارد:confused:
چرا شخصیت های معروف بازی ها را زندانی کرده:confused:
عکس العمل بتمن در این باره چیست:confused:
با ما همراه باشید........:love:

بتمن از سفرش میاید و میبیند که جوکر این ار هارا انجام داده. بتمن با خود میگوید اگر من تکی به جوکر حمله کنم ممکن است او آنهارا بکشد و او زنگی به batgirl میزند و به او میگوید کسی را میشناسی؟؟ او گفت بله و از او میخواهد که آدرس جایی که هست را بگوید بتمن هم این آدرس را به او میدهد بعد از 10 دقیقه بتمن میبیند که جوکر و batgirl دست در دست هم به طرف او میایند و جوکر در دست خود چیزی دارد که بر روی آن فقط یک دکمه وجود دارد بتمن میفهمد که آن یک کنتل است که بمب را کنترل میکند و بتمن کاری جز.......
 
( نیکو بلیک )داشت با کشتیش به صورت قاچاقی وارد Liberty City میشد , بی خبر از اینکه توی قایق های نجات که کنار کشتی بودن و روشون هم پارچه کشیده شده بود مهمون های ناخوانده دیگری هم بودن ... :biggrin1:
هر کدوم از اونها به امید گرفتن یک بخش Liberty City اومده بودن ... :biggrin1:
خب کی بودن ؟
متعلق به چه زمانی و چطوری وارد کشتی شده بودن ؟
نیکو خیلی دلش میخواست که ببینه زیر پارچه ها چیه!....نمیدونست که بره جلو یا این که اصلا به اون ربطی نداره....آخر کنجکاویش به ترسش غلبه کرد . رفت جلو.ولی بعدها از این که این کار رو کرده بود به خودش لعنت میفرسته.رفت و پارچه ها رو زد کنار ولی چیزی رو که دیده بود باورش نمیشد.
یعنی اونا هم عازم liberty city بودن؟...ولی چرا؟ تامی و CJ ... :eek:
چرا باید میومدن ؟ :confused:
حالا ما با سه تا قاتل حرفه ای تو یک شهر طرف بودیم که کار کشته هم بودن ... :biggrin1:
به شهر رسیدن ...
بله هر سه حرفه ای بودن و پس از سلام علیک و احوال پرسی تام گفت که من اینجا رو مثل کف دست بلدم بیاید به یک کلوپ بریم خوش بگذرونیم و یکم هم****کنیم:biggrin1:. اونها به کلوپ رفتند که ناگهان تو کلوپ چند نفر مزاحمشون شد اما اون بیچاره ها نمیدونستن که اول اینطورین :boxing: و بعد اینطوری میشن :hurted1:.خلاصه بعد از دعوا پلیسا میرسن ...
خب اونا کی بودن ؟ درست حدس زدن تونی مونتانا با افرادش ... :biggrin1: آخه کلوپ ماله اونا بود ...
نیکو و سی جی و تامی تصمیم گرفتن که یک گروه بزنن و تمام لیبرتی سیتی رو به تصرف خودشون در بیارن ولی مشکل اینجا بود که شهر به 3 قسمت تقسیم شده بود که هر کدوم مال یک نفر بود ... :-"
پس گروه *سارقان بزرگ اتوموبیل* :biggrin1: تصمیم گرفتن از یک جایی شروع کنن ... :cool:
قسمت اول دست فردی به نام God of Rock بود ... :biggrin1:
ولی در گروه اونا هیچکس گیتار زدن بلد نبود تا اونو شکست بده ... :biggrin1:
پس همگی در کلاس گیتار ثبت نام کردن !!! :biggrin1:

عازم کلاس آموزش گیتار شدن و رسیدن به در آموزشگاه:laughing:
اگر گفتید کیو اونجا دبدند.نه اشتباه گفتید.اون نه مارکوس بود و نه کریتوس.اونا دو دوست صمیمی رو اونجا دیدند.نابغه ترین کارآگاهان خصوصی.بله سم . مکس.اما اونا اینجا چکار میکردند؟...جواب دسته مکس بود.اون گفت که به دنبال کسی اومدن که به مردم liberty city قول داده همه ی اشرار رو از بین ببره ولی خودش از جنایت کارهای معروفه.اما متاسفانه اطلاعات اونا ناقصه و معلوم نیست که این سوپرمن شهر liberty کیه؟
تامی،CJ و نیکو جایگاه خودشونو خیلی خطرناک دیدن چون اونا هم جزو اشرار بودن.
این شخص کی میتونه باشه؟
آیا سم و مکس میتونن اطلاعات دقیق تری جمع کنن؟....و چطوری؟
آیا تامی،CJ و نیک. این شخص رو ملاقات میکنن؟
آیا DMC5 در راه هست؟:p
این در حالیست که شخص مرموز اولین قربانی خودش رو از پا درآورده؟.....قربانی کسی نیست بجز god of rock!:cheesygri
چند روز بعد ... :biggrin1:
در حالی که تیم
*سارقان بزرگ اتوموبیل* توی اسکله داشتم ... :-"میکردن سر و کله سم و مکس پیدا شد ...
اونا هم که ترسیده بودن شاید اونارو بگیره سری یک کامیک بوک گذاشتن جلو صورتشون تا نبینشون ... :biggrin1:
نا گهان افتادن توی دنیای کامیک بوک ... :biggrin1:
همونجا بود که شخصیت بازی Comix Zone رو هم دیدن ... :biggrin1:

27wwsr5.jpg


با هاش صحبت کردن و چون خیلی قاطی کرده بودن و هول شدن بودن پرسیدن راه خروج از اونجا چیه ؟
اونم گفت شما باید جوکر رو که بتمن رو از دنیای کامیک بیرون انداخته و بجاش شما رو آورده چون فکر کرده پخمه این شکست بدین و بعد با استفاده از دریچه ی اتاقش به دنیای واقعی راه پیدا کنین ... :biggrin1:
منم به شما کمک میکنم ... :biggrin1:

بله این فکر هوشمندانه جزئی از توطئه بزرگ او برای شخصیت های معروف بازی های بزرگ بوده است. او با یک دستگاه نه فقط این سه شخصیت را بلکه شخصیت های معروف دیگر را از جمله:کراتوس.مارکوس.دانته.نو مد را توسط نیروی عجیبی در تیمارستان زندانی کرده است که این نیرو مانع حرکت و استفاده از قدرت های ماورائی میشود:eek:
اما در آنسوی پرده که انتقال بتمن به دنیای واقعی است سوالی پیش میاید:
جوکر با این کار چه در کله دارد:confused:
چرا شخصیت های معروف بازی ها را زندانی کرده:confused:
عکس العمل بتمن در این باره چیست:confused:
بتمن با استفاده از جادویی از سفرش میاید و میبیند که جوکر این ار هارا انجام داده. بتمن با خود میگوید اگر من تکی به جوکر حمله کنم ممکن است او آنهارا بکشد ... :biggrin1:
و او زنگی به batgirl میزند و به او میگوید کسی را میشناسی؟؟ او گفت بله و از او میخواهد که آدرس جایی که هست را بگوید بتمن هم این آدرس را به او میدهد بعد از 10 دقیقه بتمن میبیند که جوکر و batgirl دست در دست هم به طرف او میایند... !!!:eek:
جوکر در دست خود چیزی دارد که بر روی آن فقط یک دکمه وجود دارد بتمن میفهمد که آن یک کنترل است که بمب را کنترل میکند و بتمن کاری جز....... :biggrin1:

بتمن که در حال فکر کردن بود متوجه شد که از پشت جوکر چهار نفر دارند میایند ... ;)
چیزی به روی خودش نیاورد تا جوکر نفهمد ... :biggrin1:
جوکر که خوشحال کنترل به دست وایستاده بود متوجه حضور آنها شد و دکمه را زد و همه ی هیرو هایی که زندانی شده بودند مردند ... :(
ولی نه ... :biggrin1:
شاهزاده ی ایرانی با استفاده از قدرت شن های زمان , زمان را به عقب برگرداند و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* هم سریع اورا گرفتند و زندانی کردند ... :biggrin1:
شخصیت کامیکس زون از آنها تشکر کرد و بعد پرینس و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* با استفاده از دریچه وارد دنیای واقعی شدنی ... :love:
حالا موقع آن بود که به کار اصلی خود یعنی گرفتن شهر فکر کنند ولی ناگهان از پشت سرشان
کراتوس.مارکوس.نو مد ودانته از دنیای کامیک آمدند ... :biggrin1:
 
ادامه داستان.....
پس از آمدن کراتوس.مارکوس.نو مد و دانته به دنیای واقعی آنها مشغول صحبت با باند *سارقان بزرگ اتومبیل*شدند و کمی هم خندیدند:gathering: اما این خنده ادامه نداشت زیرا دشمنان همیشه در کمینند و تا ازشون قافل بشی میبینه سرتو کردن زیر آب:eek::biggrin1:
حال آن دشمن که بود کسی نبود جز آلبرت وسکر که با استفاده از نیرویی ماورایی خود را از سانحه آتش فشان نجات داده بود :eek:او در طی این چند سال بی خبر سر یک ویروس جدیدی کار میکرد که به غیر از دادن نیروی ماواریی انسان را تبدیل به یک نیمه خدا میکرد.وسکر ارتشی را برای خود ساخته بود و حال که دید این قهرمانان در دنیای واقعی هستند تصمیم مبارزه با آنان را گرفت تا قدرت خود را به تمام دنیا نشان دهد و این قهرمانا قافل از اینکه نقشه شومی در انتظارشان است هنوز داشتند میخندیدند :gathering:زیرا کسی نبود بهشون بگه که احمق ها خنده بسه:punish: و وقت مبارزه است:gunner:
حال این جنگ تا کجا ادامه دارد و چه خواهد شد ما میدانیم:biggrin1:
با ما همراه باشید
 
( نیکو بلیک )داشت با کشتیش به صورت قاچاقی وارد Liberty City میشد , بی خبر از اینکه توی قایق های نجات که کنار کشتی بودن و روشون هم پارچه کشیده شده بود مهمون های ناخوانده دیگری هم بودن ... :biggrin1:
هر کدوم از اونها به امید گرفتن یک بخش Liberty City اومده بودن ... :biggrin1:

gta4-niko-bellic.jpg


خب کی بودن ؟
متعلق به چه زمانی و چطوری وارد کشتی شده بودن ؟
نیکو خیلی دلش میخواست که ببینه زیر پارچه ها چیه!....نمیدونست که بره جلو یا این که اصلا به اون ربطی نداره....آخر کنجکاویش به ترسش غلبه کرد . رفت جلو.ولی بعدها از این که این کار رو کرده بود به خودش لعنت میفرسته.رفت و پارچه ها رو زد کنار ولی چیزی رو که دیده بود باورش نمیشد.
یعنی اونا هم عازم liberty city بودن؟...ولی چرا؟ تامی و CJ ... :eek:

gta-carl.jpg


index.php


چرا باید میومدن ؟ :confused:
حالا ما با سه تا قاتل حرفه ای تو یک شهر طرف بودیم که کار کشته هم بودن ... :biggrin1:
به شهر رسیدن ...
بله هر سه حرفه ای بودن و پس از سلام علیک و احوال پرسی تام گفت که من اینجا رو مثل کف دست بلدم بیاید به یک کلوپ بریم خوش بگذرونیم و یکم هم****کنیم:biggrin1:. اونها به کلوپ رفتند که ناگهان تو کلوپ چند نفر مزاحمشون شد اما اون بیچاره ها نمیدونستن که اول اینطورین :boxing: و بعد اینطوری میشن :hurted1:.خلاصه بعد از دعوا پلیسا میرسن ...
خب اونا کی بودن ؟ درست حدس زدن تونی مونتانا با افرادش ... :biggrin1: آخه کلوپ ماله اونا بود ...
نیکو و سی جی و تامی تصمیم گرفتن که یک گروه بزنن و تمام لیبرتی سیتی رو به تصرف خودشون در بیارن ولی مشکل اینجا بود که شهر به 3 قسمت تقسیم شده بود که هر کدوم مال یک نفر بود ... :-"
پس گروه *سارقان بزرگ اتوموبیل* :biggrin1: تصمیم گرفتن از یک جایی شروع کنن ... :cool:
قسمت اول دست فردی به نام God of Rock بود ... :biggrin1:

gold%20of%20rock%20white.gif


ولی در گروه اونا هیچکس گیتار زدن بلد نبود تا اونو شکست بده ... :biggrin1:
پس همگی در کلاس گیتار ثبت نام کردن !!! :biggrin1:

عازم کلاس آموزش گیتار شدن و رسیدن به در آموزشگاه:laughing:
اگر گفتید کیو اونجا دبدند.نه اشتباه گفتید.اون نه مارکوس بود و نه کریتوس.اونا دو دوست صمیمی رو اونجا دیدند.نابغه ترین کارآگاهان خصوصی.بله سم . مکس...

sam-max-wii.jpg


اما اونا اینجا چکار میکردند؟...جواب دسته مکس بود.اون گفت که به دنبال کسی اومدن که به مردم liberty city قول داده همه ی اشرار رو از بین ببره ولی خودش از جنایت کارهای معروفه.اما متاسفانه اطلاعات اونا ناقصه و معلوم نیست که این سوپرمن شهر liberty کیه؟
تامی،CJ و نیکو جایگاه خودشونو خیلی خطرناک دیدن چون اونا هم جزو اشرار بودن.
این شخص کی میتونه باشه؟
آیا سم و مکس میتونن اطلاعات دقیق تری جمع کنن؟....و چطوری؟
آیا تامی،CJ و نیک. این شخص رو ملاقات میکنن؟
آیا DMC5 در راه هست؟:p
این در حالیست که شخص مرموز اولین قربانی خودش رو از پا درآورده؟.....قربانی کسی نیست بجز god of rock!:cheesygri
چند روز بعد ... :biggrin1:
در حالی که تیم *سارقان بزرگ اتوموبیل* توی اسکله داشتم ... :-"میکردن سر و کله سم و مکس پیدا شد ...
اونا هم که ترسیده بودن شاید اونارو بگیره سری یک کامیک بوک گذاشتن جلو صورتشون تا نبینشون ... :biggrin1:
نا گهان افتادن توی دنیای کامیک بوک ... :biggrin1:
همونجا بود که شخصیت بازی Comix Zone رو هم دیدن ... :biggrin1:

27wwsr5.jpg


با هاش صحبت کردن و چون خیلی قاطی کرده بودن و هول شدن بودن پرسیدن راه خروج از اونجا چیه ؟
اونم گفت شما باید جوکر رو که بتمن رو از دنیای کامیک بیرون انداخته و بجاش شما رو آورده چون فکر کرده پخمه این شکست بدین و بعد با استفاده از دریچه ی اتاقش به دنیای واقعی راه پیدا کنین ... :biggrin1:
منم به شما کمک میکنم ... :biggrin1:

بله این فکر هوشمندانه جزئی از توطئه بزرگ او برای شخصیت های معروف بازی های بزرگ بوده است. او با یک دستگاه نه فقط این سه شخصیت را بلکه شخصیت های معروف دیگر را از جمله:کراتوس.مارکوس.دانته.نو مد را توسط نیروی عجیبی در تیمارستان زندانی کرده است که این نیرو مانع حرکت و استفاده از قدرت های ماورائی میشود:eek:
اما در آنسوی پرده که انتقال بتمن به دنیای واقعی است سوالی پیش میاید:
جوکر با این کار چه در کله دارد:confused:
چرا شخصیت های معروف بازی ها را زندانی کرده:confused:
عکس العمل بتمن در این باره چیست:confused:
بتمن با استفاده از جادویی از سفرش میاید و میبیند که جوکر این ار هارا انجام داده. بتمن با خود میگوید اگر من تکی به جوکر حمله کنم ممکن است او آنهارا بکشد ... :biggrin1:
و او زنگی به batgirl میزند و به او میگوید کسی را میشناسی؟؟ او گفت بله و از او میخواهد که آدرس جایی که هست را بگوید بتمن هم این آدرس را به او میدهد بعد از 10 دقیقه بتمن میبیند که جوکر و batgirl دست در دست هم به طرف او میایند... !!!:eek:
جوکر در دست خود چیزی دارد که بر روی آن فقط یک دکمه وجود دارد بتمن میفهمد که آن یک کنترل است که بمب را کنترل میکند و بتمن کاری جز....... :biggrin1:

بتمن که در حال فکر کردن بود متوجه شد که از پشت جوکر چهار نفر دارند میایند ... ;)
چیزی به روی خودش نیاورد تا جوکر نفهمد ... :biggrin1:
جوکر که خوشحال کنترل به دست وایستاده بود متوجه حضور آنها شد و دکمه را زد و همه ی هیرو هایی که زندانی شده بودند مردند ... :(
ولی نه ... :biggrin1:

9293gow-kratos.jpg


شاهزاده ی ایرانی با استفاده از قدرت شن های زمان , زمان را به عقب برگرداند و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* هم سریع اورا گرفتند و زندانی کردند ... :biggrin1:

prince_of_persia.jpg


شخصیت کامیکس زون از آنها تشکر کرد و بعد پرینس و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* با استفاده از دریچه وارد دنیای واقعی شدنی ... :love:
حالا موقع آن بود که به کار اصلی خود یعنی گرفتن شهر فکر کنند ولی ناگهان از پشت سرشان
کراتوس.مارکوس.نو مد ودانته از دنیای کامیک آمدند ... :biggrin1:
پس از آمدن کراتوس.مارکوس.نو مد و دانته به دنیای واقعی آنها مشغول صحبت با باند *سارقان بزرگ اتومبیل*شدند و کمی هم خندیدند:gathering: اما این خنده ادامه نداشت زیرا دشمنان همیشه در کمینند و تا ازشون قافل بشی میبینه سرتو کردن زیر آب:eek::biggrin1:

DMC002%7EDevil-May-Cry-Dante-Posteres.jpg


حال آن دشمن که بود کسی نبود جز آلبرت وسکر که با استفاده از نیرویی ماورایی خود را از سانحه آتش فشان نجات داده بود :eek:او در طی این چند سال بی خبر سر یک ویروس جدیدی کار میکرد که به غیر از دادن نیروی ماواریی انسان را تبدیل به یک نیمه خدا میکرد.وسکر ارتشی را برای خود ساخته بود و حال که دید این قهرمانان در دنیای واقعی هستند تصمیم مبارزه با آنان را گرفت تا قدرت خود را به تمام دنیا نشان دهد و این قهرمانا قافل از اینکه نقشه شومی در انتظارشان است هنوز داشتند میخندیدند :gathering:زیرا کسی نبود بهشون بگه که احمق ها خنده بسه:punish: و وقت مبارزه است:gunner:
حال این جنگ تا کجا ادامه دارد و چه خواهد شد ما میدانیم:biggrin1:
درسته وسکر چون میخواست به دنیا تسلط پیدا کنه باید لیبرتی سیتی رو هم میگرفت ...

250px-Albert_Wesker_RE5.jpg


و نمیدونیست که این شهر مشتری های دیگری هم داره ... :biggrin1:
حالا همه با هم دوست شده بودن و یک گروه قوی درست کرده بودن که شامل نیکو و تامی و سی-جی و دانته و پرینس و کریتوز و
نو مد میشد ... :biggrin1:
قسمت God Of Rock چون صاحبش مرده بود به وسیله ی یک نفر به نام تونی مانتانا که اونو کشته بود و سم ومکس هم دنبالش بودن به تسخیر در اومده بود الان 2 قسمت شهر دسته تونی مونتانا و یک قسمت دست زئوس بود ... :eek:
اونا گفتن اول باید زئوس رو شکست بدیم پس به راه افتادن ولی از اون طرف وسکر هم در فکر گرفتن شهر بود ... :cool:

 
آخرین ویرایش:
آنها به دنبال زئوس رفتند و رفتند اما وسکر از نقشه ی آنان با خبر شده بود و ویروسی راکه به طور مخفیانه ساخته بود را به زئوس تزریق کرده بود و وقتی آنها رسیدند دیدند که یک هیولای وحشتناکی را در پیش دارن و این که به (alex(prototype و cole می گویند آنها میایند و میبینند که نمیتوانند در مقابلشان مقاومت کنند بنابر این به kenedy زنگ میزنند و او میاید و.....
 
ادامه......
پس از رسیدن کندی.الکس و کل آنها به جنگ زئوس میروند :gunner:و در مبارزه پیروز میشوند :excited:اما با خسارت سنگین که این خسارت چیزی جز مرگ کراتوس نیست:(( :crying: (نکته احساسی) که ناگهان صدایی میاید که میگوید (پات رو از روی دستم وردار):biggrin1: این صدا از چه کسی بوده:confused: بله درست گفتین این صدای کراتوس بوده که از درد پایی که رو دستش بوده نمیتونسته حرف بزنه:eek:
خوب حال یک قسمت از شهر در دست قهرمانان بازی هست دو قسمت دیگر میماند:eek:
سوال اینجاست که آیا قهرمانان آن دو قسمت را میگیرند
آیا مسبب اصلی وسکر است
آیا مرگی دوباره در پیش است
با ما همراه باشید.........:love:
 
Liberty City Wars

( نیکو بلیک )داشت با کشتیش به صورت قاچاقی وارد Liberty City میشد , بی خبر از اینکه توی قایق های نجات که کنار کشتی بودن و روشون هم پارچه کشیده شده بود مهمون های ناخوانده دیگری هم بودن ... :biggrin1:
هر کدوم از اونها به امید گرفتن یک بخش Liberty City اومده بودن ... :biggrin1:

gta4-niko-bellic.jpg


خب کی بودن ؟
متعلق به چه زمانی و چطوری وارد کشتی شده بودن ؟
نیکو خیلی دلش میخواست که ببینه زیر پارچه ها چیه!....نمیدونست که بره جلو یا این که اصلا به اون ربطی نداره....آخر کنجکاویش به ترسش غلبه کرد . رفت جلو.ولی بعدها از این که این کار رو کرده بود به خودش لعنت میفرسته.رفت و پارچه ها رو زد کنار ولی چیزی رو که دیده بود باورش نمیشد.
یعنی اونا هم عازم liberty city بودن؟...ولی چرا؟ تامی و CJ ... :eek:

gta-carl.jpg


index.php


چرا باید میومدن ؟ :confused:
حالا ما با سه تا قاتل حرفه ای تو یک شهر طرف بودیم که کار کشته هم بودن ... :biggrin1:
به شهر رسیدن ...
بله هر سه حرفه ای بودن و پس از سلام علیک و احوال پرسی تام گفت که من اینجا رو مثل کف دست بلدم بیاید به یک کلوپ بریم خوش بگذرونیم و یکم هم****کنیم:biggrin1:. اونها به کلوپ رفتند که ناگهان تو کلوپ چند نفر مزاحمشون شد اما اون بیچاره ها نمیدونستن که اول اینطورین :boxing: و بعد اینطوری میشن :hurted1:.خلاصه بعد از دعوا پلیسا میرسن ...
خب اونا کی بودن ؟ درست حدس زدن تونی مونتانا با افرادش ... :biggrin1: آخه کلوپ ماله اونا بود ...
نیکو و سی جی و تامی تصمیم گرفتن که یک گروه بزنن و تمام لیبرتی سیتی رو به تصرف خودشون در بیارن ولی مشکل اینجا بود که شهر به 3 قسمت تقسیم شده بود که هر کدوم مال یک نفر بود ... :-"
پس گروه *سارقان بزرگ اتوموبیل* :biggrin1: تصمیم گرفتن از یک جایی شروع کنن ... :cool:
قسمت اول دست فردی به نام God of Rock بود ... :biggrin1:

gold%20of%20rock%20white.gif


ولی در گروه اونا هیچکس گیتار زدن بلد نبود تا اونو شکست بده ... :biggrin1:
پس همگی در کلاس گیتار ثبت نام کردن !!! :biggrin1:

عازم کلاس آموزش گیتار شدن و رسیدن به در آموزشگاه:laughing:
اگر گفتید کیو اونجا دبدند.نه اشتباه گفتید.اون نه مارکوس بود و نه کریتوس.اونا دو دوست صمیمی رو اونجا دیدند.نابغه ترین کارآگاهان خصوصی.بله سم . مکس...

sam-max-wii.jpg


اما اونا اینجا چکار میکردند؟...جواب دسته مکس بود.اون گفت که به دنبال کسی اومدن که به مردم liberty city قول داده همه ی اشرار رو از بین ببره ولی خودش از جنایت کارهای معروفه.اما متاسفانه اطلاعات اونا ناقصه و معلوم نیست که این سوپرمن شهر liberty کیه؟
تامی،CJ و نیکو جایگاه خودشونو خیلی خطرناک دیدن چون اونا هم جزو اشرار بودن.
این شخص کی میتونه باشه؟
آیا سم و مکس میتونن اطلاعات دقیق تری جمع کنن؟....و چطوری؟
آیا تامی،CJ و نیک. این شخص رو ملاقات میکنن؟
آیا DMC5 در راه هست؟:p
این در حالیست که شخص مرموز اولین قربانی خودش رو از پا درآورده؟.....قربانی کسی نیست بجز god of rock!:cheesygri
چند روز بعد ... :biggrin1:
در حالی که تیم *سارقان بزرگ اتوموبیل* توی اسکله داشتم ... :-"میکردن سر و کله سم و مکس پیدا شد ...
اونا هم که ترسیده بودن شاید اونارو بگیره سری یک کامیک بوک گذاشتن جلو صورتشون تا نبینشون ... :biggrin1:
نا گهان افتادن توی دنیای کامیک بوک ... :biggrin1:
همونجا بود که شخصیت بازی Comix Zone رو هم دیدن ... :biggrin1:

27wwsr5.jpg


با هاش صحبت کردن و چون خیلی قاطی کرده بودن و هول شدن بودن پرسیدن راه خروج از اونجا چیه ؟
اونم گفت شما باید جوکر رو که بتمن رو از دنیای کامیک بیرون انداخته و بجاش شما رو آورده چون فکر کرده پخمه این شکست بدین و بعد با استفاده از دریچه ی اتاقش به دنیای واقعی راه پیدا کنین ... :biggrin1:
منم به شما کمک میکنم ... :biggrin1:

بله این فکر هوشمندانه جزئی از توطئه بزرگ او برای شخصیت های معروف بازی های بزرگ بوده است. او با یک دستگاه نه فقط این سه شخصیت را بلکه شخصیت های معروف دیگر را از جمله:کراتوس.مارکوس.دانته.نو مد را توسط نیروی عجیبی در تیمارستان زندانی کرده است که این نیرو مانع حرکت و استفاده از قدرت های ماورائی میشود:eek:
اما در آنسوی پرده که انتقال بتمن به دنیای واقعی است سوالی پیش میاید:
جوکر با این کار چه در کله دارد:confused:
چرا شخصیت های معروف بازی ها را زندانی کرده:confused:
عکس العمل بتمن در این باره چیست:confused:
بتمن با استفاده از جادویی از سفرش میاید و میبیند که جوکر این ار هارا انجام داده. بتمن با خود میگوید اگر من تکی به جوکر حمله کنم ممکن است او آنهارا بکشد ... :biggrin1:
و او زنگی به batgirl میزند و به او میگوید کسی را میشناسی؟؟ او گفت بله و از او میخواهد که آدرس جایی که هست را بگوید بتمن هم این آدرس را به او میدهد بعد از 10 دقیقه بتمن میبیند که جوکر و batgirl دست در دست هم به طرف او میایند... !!!:eek:
جوکر در دست خود چیزی دارد که بر روی آن فقط یک دکمه وجود دارد بتمن میفهمد که آن یک کنترل است که بمب را کنترل میکند و بتمن کاری جز....... :biggrin1:

بتمن که در حال فکر کردن بود متوجه شد که از پشت جوکر چهار نفر دارند میایند ... ;)
چیزی به روی خودش نیاورد تا جوکر نفهمد ... :biggrin1:
جوکر که خوشحال کنترل به دست وایستاده بود متوجه حضور آنها شد و دکمه را زد و همه ی هیرو هایی که زندانی شده بودند مردند ... :(
ولی نه ... :biggrin1:

9293gow-kratos.jpg


شاهزاده ی ایرانی با استفاده از قدرت شن های زمان , زمان را به عقب برگرداند و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* هم سریع اورا گرفتند و زندانی کردند ... :biggrin1:

prince_of_persia.jpg


شخصیت کامیکس زون از آنها تشکر کرد و بعد پرینس و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* با استفاده از دریچه وارد دنیای واقعی شدنی ... :love:
حالا موقع آن بود که به کار اصلی خود یعنی گرفتن شهر فکر کنند ولی ناگهان از پشت سرشان
کراتوس.مارکوس.نو مد ودانته از دنیای کامیک آمدند ... :biggrin1:
پس از آمدن کراتوس.مارکوس.نو مد و دانته به دنیای واقعی آنها مشغول صحبت با باند *سارقان بزرگ اتومبیل*شدند و کمی هم خندیدند:gathering: اما این خنده ادامه نداشت زیرا دشمنان همیشه در کمینند و تا ازشون قافل بشی میبینه سرتو کردن زیر آب:eek::biggrin1:

DMC002%7EDevil-May-Cry-Dante-Posteres.jpg


حال آن دشمن که بود کسی نبود جز آلبرت وسکر که با استفاده از نیرویی ماورایی خود را از سانحه آتش فشان نجات داده بود :eek:او در طی این چند سال بی خبر سر یک ویروس جدیدی کار میکرد که به غیر از دادن نیروی ماواریی انسان را تبدیل به یک نیمه خدا میکرد.وسکر ارتشی را برای خود ساخته بود و حال که دید این قهرمانان در دنیای واقعی هستند تصمیم مبارزه با آنان را گرفت تا قدرت خود را به تمام دنیا نشان دهد و این قهرمانا قافل از اینکه نقشه شومی در انتظارشان است هنوز داشتند میخندیدند :gathering:زیرا کسی نبود بهشون بگه که احمق ها خنده بسه:punish: و وقت مبارزه است:gunner:
حال این جنگ تا کجا ادامه دارد و چه خواهد شد ما میدانیم:biggrin1:
درسته وسکر چون میخواست به دنیا تسلط پیدا کنه باید لیبرتی سیتی رو هم میگرفت ...

250px-Albert_Wesker_RE5.jpg


و نمیدونیست که این شهر مشتری های دیگری هم داره ... :biggrin1:
حالا همه با هم دوست شده بودن و یک گروه قوی درست کرده بودن که شامل نیکو و تامی و سی-جی و دانته و پرینس و کریتوز و
نو مد میشد ... :biggrin1:
قسمت God Of Rock چون صاحبش مرده بود به وسیله ی یک نفر به نام تونی مانتانا که اونو کشته بود و سم ومکس هم دنبالش بودن به تسخیر در اومده بود الان 2 قسمت شهر دسته تونی مونتانا و یک قسمت دست زئوس بود ... :eek:

tony_montana2.jpg


اونا گفتن اول باید زئوس رو شکست بدیم پس به راه افتادن ولی از اون طرف وسکر هم در فکر گرفتن شهر بود ... :cool:

آنها به دنبال زئوس رفتند و رفتند اما وسکر از نقشه ی آنان با خبر شده بود و ویروسی راکه به طور مخفیانه ساخته بود را به زئوس تزریق کرده بود و وقتی آنها رسیدند دیدند که یک
هیولای وحشتناکی را در پیش دارن ... :eek:

Zeus--greek-mythology-6872672_1024_768.jpg


و این که به (alex(prototype و cole می گویند آنها میایند و میبینند که نمیتوانند در مقابلشان مقاومت کنند بنابر این به kenedy زنگ میزنند و او میاید و..... :-"

alex___prototype_by_hadesha.jpg


پس از رسیدن کندی.الکس و کل آنها به جنگ زئوس میروند :gunner:و در مبارزه پیروز میشوند :excited:ا

leon.jpg


ما با خسارت سنگین که این خسارت چیزی جز مرگ کراتوس نیست:(( :crying: (نکته احساسی) که ناگهان صدایی میاید که میگوید (پات رو از روی دستم وردار):biggrin1: این صدا از چه کسی بوده:confused: بله درست گفتین این صدای کراتوس بوده که از درد پایی که رو دستش بوده نمیتونسته حرف بزنه:eek:
خوب حال یک قسمت از شهر در دست قهرمانان بازی هست دو قسمت دیگر میماند:eek:
سوال اینجاست که آیا قهرمانان آن دو قسمت را میگیرند ؟ :confused:
آیا مسبب اصلی وسکر است ؟ :confused:
آیا مرگی دوباره در پیش است ؟:confused:
خب گروه که مثل اول سه نفره شده و بقیه ترکشون کردن تا به کار و زندگی خودشون برسن حالا سراغ تونی مونتانا میخواد بره ... :biggrin1:
وارد خونه ی تونی میشوند و حمله شروع میشود تونی که تصویر آنها در دوربین های مدار بسته دیده است افراد خود را برای مقابله با آنها میفرستد ... :mad:
جنگ به اوج خودش میرسه ... تر پشت تیر که ناگهان به دست تومی تیر میخوره و نیکو که عصبی شده با کمک CJ همرو صاف میکنه و دو بخش هم به دست اونا میفته حالا اونا به خواسته خودشون رسیدن ولی یک مشکل هست واونم وسکره ... :evil:
تومی در بیمارستان بستری میشه ...
حالا اونا باید در مقابل وسکر مقاومت کنن واونو بعد از این همه سختی شکست بدن ... :biggrin1:

 


( نیکو بلیک )داشت با کشتیش به صورت قاچاقی وارد Liberty City میشد , بی خبر از اینکه توی قایق های نجات که کنار کشتی بودن و روشون هم پارچه کشیده شده بود مهمون های ناخوانده دیگری هم بودن ... :biggrin1:
هر کدوم از اونها به امید گرفتن یک بخش Liberty City اومده بودن ... :biggrin1:

gta4-niko-bellic.jpg


خب کی بودن ؟
متعلق به چه زمانی و چطوری وارد کشتی شده بودن ؟
نیکو خیلی دلش میخواست که ببینه زیر پارچه ها چیه!....نمیدونست که بره جلو یا این که اصلا به اون ربطی نداره....آخر کنجکاویش به ترسش غلبه کرد . رفت جلو.ولی بعدها از این که این کار رو کرده بود به خودش لعنت میفرسته.رفت و پارچه ها رو زد کنار ولی چیزی رو که دیده بود باورش نمیشد.
یعنی اونا هم عازم liberty city بودن؟...ولی چرا؟ تامی و CJ ... :eek:

gta-carl.jpg


index.php


چرا باید میومدن ؟ :confused:
حالا ما با سه تا قاتل حرفه ای تو یک شهر طرف بودیم که کار کشته هم بودن ... :biggrin1:
به شهر رسیدن ...
بله هر سه حرفه ای بودن و پس از سلام علیک و احوال پرسی تام گفت که من اینجا رو مثل کف دست بلدم بیاید به یک کلوپ بریم خوش بگذرونیم و یکم هم****کنیم:biggrin1:. اونها به کلوپ رفتند که ناگهان تو کلوپ چند نفر مزاحمشون شد اما اون بیچاره ها نمیدونستن که اول اینطورین :boxing: و بعد اینطوری میشن :hurted1:.خلاصه بعد از دعوا پلیسا میرسن ...
خب اونا کی بودن ؟ درست حدس زدن تونی مونتانا با افرادش ... :biggrin1: آخه کلوپ ماله اونا بود ...
نیکو و سی جی و تامی تصمیم گرفتن که یک گروه بزنن و تمام لیبرتی سیتی رو به تصرف خودشون در بیارن ولی مشکل اینجا بود که شهر به 3 قسمت تقسیم شده بود که هر کدوم مال یک نفر بود ... :-"
پس گروه *سارقان بزرگ اتوموبیل* :biggrin1: تصمیم گرفتن از یک جایی شروع کنن ... :cool:
قسمت اول دست فردی به نام God of Rock بود ... :biggrin1:

gold%20of%20rock%20white.gif


ولی در گروه اونا هیچکس گیتار زدن بلد نبود تا اونو شکست بده ... :biggrin1:
پس همگی در کلاس گیتار ثبت نام کردن !!! :biggrin1:

عازم کلاس آموزش گیتار شدن و رسیدن به در آموزشگاه:laughing:
اگر گفتید کیو اونجا دبدند.نه اشتباه گفتید.اون نه مارکوس بود و نه کریتوس.اونا دو دوست صمیمی رو اونجا دیدند.نابغه ترین کارآگاهان خصوصی.بله سم . مکس...

sam-max-wii.jpg


اما اونا اینجا چکار میکردند؟...جواب دسته مکس بود.اون گفت که به دنبال کسی اومدن که به مردم liberty city قول داده همه ی اشرار رو از بین ببره ولی خودش از جنایت کارهای معروفه.اما متاسفانه اطلاعات اونا ناقصه و معلوم نیست که این سوپرمن شهر liberty کیه؟
تامی،CJ و نیکو جایگاه خودشونو خیلی خطرناک دیدن چون اونا هم جزو اشرار بودن.
این شخص کی میتونه باشه؟
آیا سم و مکس میتونن اطلاعات دقیق تری جمع کنن؟....و چطوری؟
آیا تامی،CJ و نیک. این شخص رو ملاقات میکنن؟
آیا DMC5 در راه هست؟:p
این در حالیست که شخص مرموز اولین قربانی خودش رو از پا درآورده؟.....قربانی کسی نیست بجز god of rock!:cheesygri
چند روز بعد ... :biggrin1:
در حالی که تیم *سارقان بزرگ اتوموبیل* توی اسکله داشتم ... :-"میکردن سر و کله سم و مکس پیدا شد ...
اونا هم که ترسیده بودن شاید اونارو بگیره سری یک کامیک بوک گذاشتن جلو صورتشون تا نبینشون ... :biggrin1:
نا گهان افتادن توی دنیای کامیک بوک ... :biggrin1:
همونجا بود که شخصیت بازی Comix Zone رو هم دیدن ... :biggrin1:

27wwsr5.jpg


با هاش صحبت کردن و چون خیلی قاطی کرده بودن و هول شدن بودن پرسیدن راه خروج از اونجا چیه ؟
اونم گفت شما باید جوکر رو که بتمن رو از دنیای کامیک بیرون انداخته و بجاش شما رو آورده چون فکر کرده پخمه این شکست بدین و بعد با استفاده از دریچه ی اتاقش به دنیای واقعی راه پیدا کنین ... :biggrin1:
منم به شما کمک میکنم ... :biggrin1:

بله این فکر هوشمندانه جزئی از توطئه بزرگ او برای شخصیت های معروف بازی های بزرگ بوده است. او با یک دستگاه نه فقط این سه شخصیت را بلکه شخصیت های معروف دیگر را از جمله:کراتوس.مارکوس.دانته.نو مد را توسط نیروی عجیبی در تیمارستان زندانی کرده است که این نیرو مانع حرکت و استفاده از قدرت های ماورائی میشود:eek:
اما در آنسوی پرده که انتقال بتمن به دنیای واقعی است سوالی پیش میاید:
جوکر با این کار چه در کله دارد:confused:
چرا شخصیت های معروف بازی ها را زندانی کرده:confused:
عکس العمل بتمن در این باره چیست:confused:
بتمن با استفاده از جادویی از سفرش میاید و میبیند که جوکر این ار هارا انجام داده. بتمن با خود میگوید اگر من تکی به جوکر حمله کنم ممکن است او آنهارا بکشد ... :biggrin1:
و او زنگی به batgirl میزند و به او میگوید کسی را میشناسی؟؟ او گفت بله و از او میخواهد که آدرس جایی که هست را بگوید بتمن هم این آدرس را به او میدهد بعد از 10 دقیقه بتمن میبیند که جوکر و batgirl دست در دست هم به طرف او میایند... !!!:eek:
جوکر در دست خود چیزی دارد که بر روی آن فقط یک دکمه وجود دارد بتمن میفهمد که آن یک کنترل است که بمب را کنترل میکند و بتمن کاری جز....... :biggrin1:

بتمن که در حال فکر کردن بود متوجه شد که از پشت جوکر چهار نفر دارند میایند ... ;)
چیزی به روی خودش نیاورد تا جوکر نفهمد ... :biggrin1:
جوکر که خوشحال کنترل به دست وایستاده بود متوجه حضور آنها شد و دکمه را زد و همه ی هیرو هایی که زندانی شده بودند مردند ... :(
ولی نه ... :biggrin1:

9293gow-kratos.jpg


شاهزاده ی ایرانی با استفاده از قدرت شن های زمان , زمان را به عقب برگرداند و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* هم سریع اورا گرفتند و زندانی کردند ... :biggrin1:

prince_of_persia.jpg


شخصیت کامیکس زون از آنها تشکر کرد و بعد پرینس و گروه
*سارقان بزرگ اتوموبیل* با استفاده از دریچه وارد دنیای واقعی شدنی ... :love:
حالا موقع آن بود که به کار اصلی خود یعنی گرفتن شهر فکر کنند ولی ناگهان از پشت سرشان
کراتوس.مارکوس.نو مد ودانته از دنیای کامیک آمدند ... :biggrin1:
پس از آمدن کراتوس.مارکوس.نو مد و دانته به دنیای واقعی آنها مشغول صحبت با باند *سارقان بزرگ اتومبیل*شدند و کمی هم خندیدند:gathering: اما این خنده ادامه نداشت زیرا دشمنان همیشه در کمینند و تا ازشون قافل بشی میبینه سرتو کردن زیر آب:eek::biggrin1:

DMC002%7EDevil-May-Cry-Dante-Posteres.jpg


حال آن دشمن که بود کسی نبود جز آلبرت وسکر که با استفاده از نیرویی ماورایی خود را از سانحه آتش فشان نجات داده بود :eek:او در طی این چند سال بی خبر سر یک ویروس جدیدی کار میکرد که به غیر از دادن نیروی ماواریی انسان را تبدیل به یک نیمه خدا میکرد.وسکر ارتشی را برای خود ساخته بود و حال که دید این قهرمانان در دنیای واقعی هستند تصمیم مبارزه با آنان را گرفت تا قدرت خود را به تمام دنیا نشان دهد و این قهرمانا قافل از اینکه نقشه شومی در انتظارشان است هنوز داشتند میخندیدند :gathering:زیرا کسی نبود بهشون بگه که احمق ها خنده بسه:punish: و وقت مبارزه است:gunner:
حال این جنگ تا کجا ادامه دارد و چه خواهد شد ما میدانیم:biggrin1:
درسته وسکر چون میخواست به دنیا تسلط پیدا کنه باید لیبرتی سیتی رو هم میگرفت ...

250px-Albert_Wesker_RE5.jpg


و نمیدونیست که این شهر مشتری های دیگری هم داره ... :biggrin1:
حالا همه با هم دوست شده بودن و یک گروه قوی درست کرده بودن که شامل نیکو و تامی و سی-جی و دانته و پرینس و کریتوز و
نو مد میشد ... :biggrin1:
قسمت God Of Rock چون صاحبش مرده بود به وسیله ی یک نفر به نام تونی مانتانا که اونو کشته بود و سم ومکس هم دنبالش بودن به تسخیر در اومده بود الان 2 قسمت شهر دسته تونی مونتانا و یک قسمت دست زئوس بود ... :eek:

tony_montana2.jpg


اونا گفتن اول باید زئوس رو شکست بدیم پس به راه افتادن ولی از اون طرف وسکر هم در فکر گرفتن شهر بود ... :cool:

آنها به دنبال زئوس رفتند و رفتند اما وسکر از نقشه ی آنان با خبر شده بود و ویروسی راکه به طور مخفیانه ساخته بود را به زئوس تزریق کرده بود و وقتی آنها رسیدند دیدند که یک
هیولای وحشتناکی را در پیش دارن ... :eek:

Zeus--greek-mythology-6872672_1024_768.jpg


و این که به (alex(prototype و cole می گویند آنها میایند و میبینند که نمیتوانند در مقابلشان مقاومت کنند بنابر این به kenedy زنگ میزنند و او میاید و..... :-"

alex___prototype_by_hadesha.jpg


پس از رسیدن کندی.الکس و کل آنها به جنگ زئوس میروند :gunner:و در مبارزه پیروز میشوند :excited:ا

leon.jpg


ما با خسارت سنگین که این خسارت چیزی جز مرگ کراتوس نیست:(( :crying: (نکته احساسی) که ناگهان صدایی میاید که میگوید (پات رو از روی دستم وردار):biggrin1: این صدا از چه کسی بوده:confused: بله درست گفتین این صدای کراتوس بوده که از درد پایی که رو دستش بوده نمیتونسته حرف بزنه:eek:
خوب حال یک قسمت از شهر در دست قهرمانان بازی هست دو قسمت دیگر میماند:eek:
سوال اینجاست که آیا قهرمانان آن دو قسمت را میگیرند ؟ :confused:
آیا مسبب اصلی وسکر است ؟ :confused:
آیا مرگی دوباره در پیش است ؟:confused:
خب گروه که مثل اول سه نفره شده و بقیه ترکشون کردن تا به کار و زندگی خودشون برسن حالا سراغ تونی مونتانا میخواد بره ... :biggrin1:
وارد خونه ی تونی میشوند و حمله شروع میشود تونی که تصویر آنها در دوربین های مدار بسته دیده است افراد خود را برای مقابله با آنها میفرستد ... :mad:
جنگ به اوج خودش میرسه ... تر پشت تیر که ناگهان به دست تومی تیر میخوره و نیکو که عصبی شده با کمک CJ همرو صاف میکنه و دو بخش هم به دست اونا میفته حالا اونا به خواسته خودشون رسیدن ولی یک مشکل هست واونم وسکره ... :evil:
تومی در بیمارستان بستری میشه ...
حالا اونا باید در مقابل وسکر مقاومت کنن واونو بعد از این همه سختی شکست بدن ... :biggrin1:
آنها به ملاقات وسکر در بیمارستان میروند و میبینند که وسکر بی جان برو روی تخت دراز کشیده است نیکو به cj میگه که این کار را نکنیم اما cj سمی را که همراه داشته است را در سرم وسکر وارد میکند و اورا میکشد و سه قسمت شهر به دست آنها میفتد:biggrin1:

پایان
 
درود

خیلی تاپیکه جابیه امیر!

ولی ای کاش فقط خودت بنویسی و عکساتم کم کنی!(البته دوستان هم داستان جدای خودشونو بنویسن)
---
من هم مینویسم
 
با تشکر از استقبال شما ... :love:

اعضای فعلی:
a.REWER
ar22
p.s
only_crysis
sm4


بعد از یکم استراحت داستان بعدی رو شروع میکنیم ... :-"

امیدوارم از این داستان خوشتون اومده باشه ... :biggrin1:
 
درود

خیلی تاپیکه جابیه امیر!

ولی ای کاش فقط خودت بنویسی و عکساتم کم کنی!(البته دوستان هم داستان جدای خودشونو بنویسن)
---
من هم مینویسم

خرپلنگ این چون داستان اول بود خر تو خر شد ... :biggrin1:
از این به بعد هرکس بدون هماهنگی من پست بزنه و داستانو ادامه بده به مدیریت گزارش میدم ...
پس داستان بهدی رو تو شروع کن ... :biggrin1:
چشم عکسارو هم کم میکنم . :smile:
 
توجه توجه

از این به بعد فقط اعضای گروه داستان های کوتاه در حد یک پست مینویسن و ادامه ای در کار نیست و هرکسی داستان خودش هر کسی هم غیر این کار کنه برخورد میشه ... :biggrin1:
 
یک نفر در راهی در خیابانی راه میرفت ناگهان صدایی شنید و تعجب کرد آن صدا را دنبال کرد و رسید به جایی و دید که در آنجا بمبی منفجر شده است و آن بمب بوی بدی دارد او فهمید که آن بمب دارای مواد شیمیایی است. بعد از چندی سال او متوجه شد که آن بمب بر روی او عملی دارد انجام میدهد روز بعد فهمید که دیگر ریشی در نمی آورد و روز بعدی فهمید که او انسان نیست او تبدیل به یک هیولا شده بود بنابر این دیگه نمی توانست خود را تحمل کند و به زنش گفت که من را بکش ولی زن او حرفش را گوش نکرد روز بع آن مرد فهمید که زندگی دیگر معنایی ندارد او رن خود را کشت و خود را هم از سابخمانی به ارتفاع 100 متر به پایین پرت کرد.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or