Arth@s
کاربر سایت
من که خیلی دوست دارم بزنن، ولی دویل می کرای که بدون دانته نمیشه! میشه؟! (جرأت داری، بگو میشه! ) واسه همین بعد از بازی کردنه شماره 4 یه داستان اومد تو ذهنم که اینجا مینویسمش، خواستی بخون، نظرت هم بگو!ممنون دوباره از دوستان عزیز دویلی بچه ها بنظرتون خوب نیست یه بازی جدا دویل مای کرای برای نیرو بزنن >:d< ببخشید اگه دوباره توهین به طرفدار های دانته شد از جمله خوودمo:-) و یک سوال کالکشن دویل مای کرای تایید شده یا نه؟؟؟؟؟ و بچه ها میشه یک بیوگرافی ساده از دانته بدید حوصله خوندن متن طولانی ندارم و ببخشید اگه توهین به کسایی شد که متن طولانی مینویسن o:-) من اخه میترسم چون دیدم تو فروم های دیگه سریع به همه بر میخوره برای همین یک ببخشید میگم تا سو تفاهم به وجود نیادo:-)
خب من دوست داشتم بازي اينطوري ادامه پيدا کنه که:
دانته با شکست دادنه Nelo Angelo تو دویل 1، در اصل فقط قسمته شيطانيه ورجيل رو از بين ميبره و درحالي که همه فکر ميکنن اون کاملاً مرده؛ ورجيل به مروره زمان (و بعد از گذشته سالها) تبديل به يه انسانی معمولي ميشه. خب حالا ورجيل که انسانی معمولی شده بسختی گذشتش رو به یاد میاره (و همیشه یه سر دردی میگیره و تو رؤیاهاش همیشه یک زن با موهای بِلوند رو میبینه و گویا رابطه ای بین ورجیل و این زن بوده، رؤیا هی کاملتر و کاملتر میشه! تا اینکه ورجیل تو رؤیاهاش متوجه میشه که از اون زن بچه ای داره و باز هم رؤیاهاش پیشرفت میکنن و چهره بچه اش کم و بیش آشکار میشه! ورجیل به دنباله پسرش ميگرده، متوجه ميشه يه جايي جنگي با نيروهاي اهريمني رخ داده، سعي ميکنه که خودش رو به اونجا برسونه، سرانجام ورجيل کسی شبیه به بچه ش رو که تو رؤیاهاش میدید، پيدا ميکنه! بله اين پسر همون نيروي خودمونه، نيرو هم در عوض ورجيل رو رد ميکنه و ميگه که تو نميتوني پدر من باشي، منو يکي ديگه بزرگ کرده و و و... ورجيل که ميبينه تنهايي حريفه اين بچه نيست، و متوجه رابطش با دانته ميشه، سعي ميکنه دانته رو پيدا کنه، بعد از پيدا کردن شماره تلفن محله دانته، باهاش تماس ميگيره ولي يه زن گوشي رو برميداره و ميگه Devil may cryyy!!!! ورجيل با شنيدنه صدا تو فکر فرو ميره و قطع ميکنه و مجدداً سر درد و رؤیاهاش میان سراغش! اینبار چهره زن کمی آشکارتر میشه، وقتی ورجیل از این وضعیت بیرون میاد، دنباله آدرسه دانته ميگرده، بالاخره دانته رو پيدا ميکنه ولي در کماله ناباوري يک زن هم اونجا ميبينه، و با ديدنه طرف ياد صداي پشت تلفن ميوفته، دوباره سردرد و رؤیاش میان سراغش، حالا رؤیای ورجیل کاملتر میشه و همه چیز رو به یاد میاره! بله، زن بلوند تو رؤیاهای ورجیل همین زنه! و این زن کسی نیست، جز تریش!!!! داستان کامل میشه و معلوم میشه تو همون دویل می کرای یک، ورجيل با تریش آشنايي داشته و ماحصل اين آشنايي بچه اي ميشه!!! ورجيل ميخواد بچه رو پيشه خودش نگه داره که با مخالفت تريش روبرو ميشه!!! ورجيل به زور اين کار رو انجام ميده و در نهايت تريش هم واسه انتقام، دانته رو فرا ميخونه، ورجيل که داستان رو ميفهمه، عقله سليمش ميگه که بايد بچه رو دور از دسترسه دانته نگه داره واسه همين کسي رو مأمور ميکنه تا بچه رو به جاي امني ببره... و اما حالا! تريش که نميدونه ورجيل آدم شده، دوباره تشنه انتقام از ورجيل ميشه! ورجيل داستانه خودش و تريش رو واسه دانته تعريف ميکنه ولي تريش منکره همه چيز ميشه و با دلبري که از دانته داره، حرف خودش رو به کرسي ميشونه در همين حين ليدي هم وارد ميشه و با دیدن ورجیل یاده پدرش میوفته و اون هم در برابر ورجيل جبهه ميگيره و دانته هم که شرایط رو اینطوری میبینه، از ورجیل ميخواد که بره بيرون و اونجا رو ترک کنه! ورجيل که اينجا هم شکست ميخوره... (از اينجا به بعدش رو دارم فکر ميکنم)!!! :d
نه آقا اینجا تا اونجایی که فهمیدم خوشبختانه تعصبی تو کار نیست! و نظر هر کس واسه خودش محترمه، نهایت اینه که میخوای به دانته دو تا بد و بیراه بگی دیگه، عیبی نداره، بچه ها هم میان دمه خونتون با 2تا چک و لگد جوابت رو میدن! اینجا همه چی دوستانست
Devil Girl کجایی؟! لااقل تو بیا بحث رو سریع ببریم جلو برسیم به شماره 3 و 4! وای ورجیل! لیدی! نیرو! کردو! اگنس! سانیکتوس=p~
آخرین ویرایش: