بحث و تبادل نظر در مورد سری Devil May Cry (خلاصه داستان در پست اول)

  • Thread starter Thread starter alprh
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

دوست دارین نسخه‌ی بعدی DMC رو چه استودیویی بسازه؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    313
دوستان عزیز من نصف دیالوگ های(مهم) بازی (نسخه 4) رو معنی کردم اگه دوستان درخواست بدن بالای 2 نفر :cheesygri براتون میزارم :love:( البته 3شنبه یا 4شنبه سیستم خودم میاد میتونم براتون بزارم)
دستت درد نكنه گرفتم.

من ديالوگ هاش قبلا به صورت انگليسي داشتم يعني هر 4 نسخه رو ولي هيچ وقت حوصله نكردم ترجمش كنم.
 
قابلی نداشت میثم جان :love:

اینم بخاطر نرو (البته همونطوری که گفتم این نصف دیالوگ های مهم بازیه که معنی کردم بقیه اش رو حوصله نداشتم :biggrin1: )

دموی اول


پیر مرد : 2000 سال قبل "اسپاردا" سلحشور تاریکی علیه ذات شیطانیش بلند شد او شمشیرش را برای نسل انسان به کار گرفت با این وجود علیرغم کوشش های دلیرانه اش برای ما ! من میترسم که تعدادی آن قربانی بزرگ را فراموش کرده باشند. اگر آن اتفاقات وحشتناک دوباره اتفاق بیفتد!!! از فیوزدار کنندگان هر دو قلمرو شیطان و انسان ! ما انسان های ضعیف ! هیچ وسیله ایی برای جلوگیری از تسلیم شدن ما نیست.بنابراین از شما میخواهم متحد شوید و دعا میکنیم که اگر زمانی دوباره هرج و مرج و تاریکی بازگشت . ناجی توفیق دهنده ما،ما را از توفان پناه میدهد. بیایید دعا کنیم

کریه : چی شده "نرو"؟
نرو : من از اینجا میرم بیرون
کریه : ولی هنوز تموم نشده
نرو : همه ی این موعظه برای من خواب آوره
نرو در روبروی دانته ایستاده و میگه : من نفسم رو حبس نمیکنم

دموی دوم


نرو : من حدس میزنم این کاملا اون رو نبوره. نظرت درمورد اینکه یک شمشیری رو دوست داری استفاده کنی که حتی نمیتونی باهاش رانندگی کنی چیه ؟


دموی سوم


دانته : بالای آستینت یه حیله است !!!
نرو : فکر کردم زبونت رو گربه خورده . اما اگه دنبال یه حیله هستی پس این رو امتحان کن
دانته : شبیه تو هم یک ...
نرو : از وقفه متنفرم ولی من میخواهم قبل از اینکه شوالیه ها برسند این حضور داشته باشد


دموی چهارم


دانته : خوب پس داری دنبال بازی میگردی ؟ باشه فکر کنم کمی وقت برای کشتن داشته باشم ؟
نرو : مرد خشن،ها ؟ خب... من فکر میکنم مجبورم تو رو پایین بیارم وبریدگی ها رو ببندم
دانته: هر چی تو بگی ، بچه

دموی پنجم


دانته : داره بهتر میشه . دقیق بگم من برای تو ارزش کمتری گذاشتم ، طوی تواناییها

نرو : تو آدم نیستی ، هستی ؟
دانته : ما مثل همیم!! تو ... من ... و اونها!!! با این وجود من شک دارم که تو یه چیز متفاوت رو نسبت به بقیه حمل میکنی !!!
نرو : درباره چی داری صحبت میکنی ؟
دانته : تو میای تا بفهمی فعلا کافیه !! اما ... کار اشاره میکنه!!
نرو : هی ؟
دانته : خدانگهدار ، بچه!!


دموی ششم


نرو : تو اینو اینجا برای من آوردی ؟
کریه: "کریدو" این رو خواسته ، اون (شمشیر) برای نوازشتان مشتاقه
نرو : ممنون ، این تیغه نبرد بهترین همدم یک شمشیرزن است که میتوانست آرزو بکند!! ثروت قلعه ، هآ ؟ اون یارو فقط از جهنم اومده ، او به دست آمده که بالای یک جهانگرد جفتی زد
کریدو : تو طوی این موقعیت بحرانی با خونسردی داری مسخره میکنی ؟ تو باید اون رو دستگیر کنی!!
نرو : به من اعتماد کن من از پسش بر میام ؟
کریه : لطفا مواظب باش. تو هنوز استراحت نکردی.
نرو : هیچ وقتی نیست و وظیفه مرا فرا میخواند!!! از تو در مقابل حوادث نگهداری میکند
کریدو : من باید به مرکز فرماندهی برگردم و گزارش بدم

در مقابل فاتح آتش جهنم


نرو : بزار حدس بزنم ، مقداری نیروی شیطانی ؟
غول: اه ه ه ، دنیای انسان ، همونطوریه که بوده !!! چه شگفت انگیز ...
نرو : آتش برای رنگ پوست بده من به راحتی میسوزم و هرگز برنزه نمیشم
غول:2000 سال پیش وقتی به این دنیا اومدم ،هیچ انسانی امثال شما ها نبود
نرو : تو 2000 سال دیگه میخوای ؟
غول: ساکت شو!!! حیوون مزاحم ، تو از خشم "بریال"رنج خواهی برد!!! من فاتح آتش جهنمم!!!

بعد از شکست غول


غول: آرنجت ... تو آدم نیستی
نرو:سوال نکن!!چیزی نمونده این چیز لعنتی من را دیوانه بکنه!!
غول: تو درست مثل اون هستی !!!
نرو : و اون چه شکلی بود !!!
غول: من باید بسیار استراحت کنم.
نرو : هی !!!

بازگشت پادشاه


کریدو : شما بیدار شده اید
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : در حال حاضر افراد من به دنبال دانته هستند.فقط مشکل زمان است پیش از مکانش آشکار شده است
پیرمرد:او برای ما می آید!!او خوشبخت بود ، من توانایی شریک شدن در تشریفات صعود رو داشتم
آگنوس:عالیجناب!!! شما باشکوه به نظر می رسید!! تو اون "نرو" از خود راضی رو فرستادی تا "دانته" رو پیدا کنه؟
کریدو :تو در فرمانم تردید میکنی ؟
آگنوس:بله!!! چه اتفاقی برای من میوفته ... آیا او به وسیله تحقیقم باید برخورد بکند؟
کریدو :اول باید دانته رو دستگیر کنیم!!!
آگنوس:چرا تووو...
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : بله عالیجناب
پیرمرد: همه را جمع بکن ، من باید فکر هاشون رو طوی این موضوع یکی بکنم
کریدو : البته!!



اولین دیدار نرو و آگنوس


آگنوس: خوب پس اومدی ، من فقط منتظر عنوانم!!!
نرو : تو دیگه کی هستی ؟
آگنوس : من آگنوسم ، اینجا محرمانه کار میکنم و افراد خیلی کمی آآآآآآگاه هستند که من وجود دارم
نرو :خنده داره ، مثل یک دستور رسمی!! ناخوشاینده که آدم با مهربانی طوی این سوراخ جهنمی راه بره!!!
آگنوس :"سوراخ جهنمی" ؟ مواظب کلماتت باش . فقط من تو رو به عنوان کسی که بی ادبانه حرف زده دیده ام ، این درست بودن شایعات رو اثبات میکنه. مثل اینکه یک نفر دیگه هم درباره ممممممممردن شما میل داره
نرو : فکر نمی کنی که این یه ذره خشنانه باشه ؟ ، من رو میکشی چون میتونم درست صحبتتتتتتت کنم ؟ ، عالیه ، مقداری نیروی شیطانی
آگنوس : اینا همه اش کار "کریدو" است اون اشتباه کرد که تو رو برای تعقیب "دانته" فرستاد ، اون کسی بود که تو رو به اینجا آورد
نرو : "دانته" ، منظورت همون کسیه که عالیجناب رو کشت !! اون کدوم گوری رفته؟
آگنوس : من دیگه نیازی نمیبینم که بهت جواب بدم ، برای تو بهتر که ممممممممرده باشی
نرو : من از فرق داشتن استدعا میکنم

بعد از جنگ نرو و آگنوس



آگنوس : اوووون قدرت شیطانیه ؟ چطور ممکنه ...؟!
نرو : ببین کی حرف میزنه ، الاغ!!! جواب سوالم رو بده ، اینجا چه خبره ؟
آگنوس : چه عمیق ... !! این باشکوه است!!!
نرو : خوب ، مثل اینکه حتی اصلا نشنیدی ؟
آگنوس : جواب میخوای ؟ پس من بهت جواب میدم. فقط چند ساله که من تحقیقم رو شروع کردم . ما قدرت های شیطانی رو جدا میکنیم و با هم القا میکنیم ، این کار میتونه ما رو بر دنیا فاتح کنه ! و این خواسته عالیجنابه .
نرو : تو باید مواظب باشی چون امکان داره تمام زحماتت رو طوی یک گودال بریزی چون عالیجناب مرده !!
آگنوس : آهههه ... عالیجناب دوباره متولد شد ، مثل یک فرشته .
نرو : یک فرشته ؟
آگنوس : و بزودی ، بزودی !!! بنابراین من انجام خواهم داد!!؟ ببین چرا فقط کسر کوچکی از تحقیقات من به آن حق تقدم داده شده ؟ نگاه کن این سپاه سفید چه زیبا ایستاده اند !!! تو هیچ سختی برای اینکه یکی از اونها بشی نداری بلند میشی و میبینی یکی از اونها هستی . من باید تعداد بیشماری از شیطان ها رو بدزدم و کنترل کنم تا روحشان رو آماده کنم. احضار آنها تنهایی ، تقریبا یک وظیفه غیر ممکن بود
نرو: احضار... ؟ پس تو دروازه رو میسازی ؟
آگنوس : بله ، بله ، دروازه جهنم!! من اون رو صرفا به عنوان یک مرجع برای دروازه واقعی به وجود آوردم،اما پس از بیش از حد بکار بردن نیروی قدرتمند "دیول آرم" ، این برای به اثبات رسوندن کافیه!!!
نرو : درباره چی داری حرف میزنی ؟
آگنوس : تو باید استراحت کنی...!! به زودی تو موضوع آزمایش من خواهی بود، ومن میتونم چیزهای کوچکی از تو یاد بگیرم و از اون دست!!!
نرو :هرگز..!!
آگنوس : بببببریدش بیرون. چطور !!! من حتی نتونستم اون رو برگردونم
نرو با یاماتو : از امروز به بعد دست من تغییر کرده و یک صدا بازتاب دار " قدرت ، به من قدرت بیشتری بدین"
آگنوس : چی ؟؟؟
نرو :اگه قراره یه شیطون بشم پس بزار بشم . من تبعید را تحمل خواهم کرد به هر قیمتی شده از "کریه" محافظت میکنم.
نرو: من باید به مرکز فرماندهی بر گردم اگه این چیزهایی که آگنوس گفت درست باشه !!! کریدو باید از یه چیزایی با خبر بشه.

نرو در جنگل


نرو : یک جنگل ؟!
- اههههم
دانته : این دیگه چیه ؟!
این باید اثر دروازه باشد.
عذر میخوام بچه ولی وقتی برای موندن نیست.
نرو : اون واقعا چقدر میدونه!!


توطئه


کریدو : ... تا الان که وضعیت اینگونه است!
آگنوس: تو تمام این مدت میدونستی!!!
کریدو: چطور جرات میکنی صدات رو جلوی عالیجناب بلند بکنی!!
آگنوس : اون بچه مغرور قدرت شیطانی داااااااااره !!
کریدو : دروغه!!!
آگنوس : دروغه ؟ با من مثل یک احمق بازی نکن . آیا اون زیر دست تو نیست ؟
اون یاماتو رو هم در اختیار داره! این مشکل توئه ! این مسئولیت توئه ! اییییین...!
عالیجناب : کریدو
کریدو : بله ، عالیجناب
عالیجناب : میتونی این پسر رو دستگیر کنی ؟
کریدو : اگه این امر شما باشه...
 
قابلی نداشت میثم جان :love:

اینم بخاطر نرو (البته همونطوری که گفتم این نصف دیالوگ های مهم بازیه که معنی کردم بقیه اش رو حوصله نداشتم :biggrin1: )

دموی اول
پیر مرد : 2000 سال قبل "اسپاردا" سلحشور تاریکی علیه ذات شیطانیش بلند شد او شمشیرش را برای نسل انسان به کار گرفت با این وجود علیرغم کوشش های دلیرانه اش برای ما ! من میترسم که تعدادی آن قربانی بزرگ را فراموش کرده باشند. اگر آن اتفاقات وحشتناک دوباره اتفاق بیفتد!!! از فیوزدار کنندگان هر دو قلمرو شیطان و انسان ! ما انسان های ضعیف ! هیچ وسیله ایی برای جلوگیری از تسلیم شدن ما نیست.بنابراین از شما میخواهم متحد شوید و دعا میکنیم که اگر زمانی دوباره هرج و مرج و تاریکی بازگشت . ناجی توفیق دهنده ما،ما را از توفان پناه میدهد. بیایید دعا کنیم

کریه : چی شده "نرو"؟
نرو : من از اینجا میرم بیرون
کریه : ولی هنوز تموم نشده
نرو : همه ی این موعظه برای من خواب آوره
نرو در روبروی دانته ایستاده و میگه : من نفسم رو حبس نمیکنم


دموی دوم

نرو : من حدس میزنم این کاملا اون رو نبوره. نظرت درمورد اینکه یک شمشیری رو دوست داری استفاده کنی که حتی نمیتونی باهاش رانندگی کنی چیه ؟


دموی سوم

دانته : بالای آستینت یه حیله است !!!
نرو : فکر کردم زبونت رو گربه خورده . اما اگه دنبال یه حیله هستی پس این رو امتحان کن
دانته : شبیه تو هم یک ...
نرو : از وقفه متنفرم ولی من میخواهم قبل از اینکه شوالیه ها برسند این حضور داشته باشد


دموی چهارم

دانته : خوب پس داری دنبال بازی میگردی ؟ باشه فکر کنم کمی وقت برای کشتن داشته باشم ؟
نرو : مرد خشن،ها ؟ خب... من فکر میکنم مجبورم تو رو پایین بیارم وبریدگی ها رو ببندم
دانته: هر چی تو بگی ، بچه

دموی پنجم

دانته : داره بهتر میشه . دقیق بگم من برای تو ارزش کمتری گذاشتم ، طوی تواناییها

نرو : تو آدم نیستی ، هستی ؟
دانته : ما مثل همیم!! تو ... من ... و اونها!!! با این وجود من شک دارم که تو یه چیز متفاوت رو نسبت به بقیه حمل میکنی !!!
نرو : درباره چی داری صحبت میکنی ؟
دانته : تو میای تا بفهمی فعلا کافیه !! اما ... کار اشاره میکنه!!
نرو : هی ؟
دانته : خدانگهدار ، بچه!!


دموی ششم

نرو : تو اینو اینجا برای من آوردی ؟
کریه: "کریدو" این رو خواسته ، اون (شمشیر) برای نوازشتان مشتاقه
نرو : ممنون ، این تیغه نبرد بهترین همدم یک شمشیرزن است که میتوانست آرزو بکند!! ثروت قلعه ، هآ ؟ اون یارو فقط از جهنم اومده ، او به دست آمده که بالای یک جهانگرد جفتی زد
کریدو : تو طوی این موقعیت بحرانی با خونسردی داری مسخره میکنی ؟ تو باید اون رو دستگیر کنی!!
نرو : به من اعتماد کن من از پسش بر میام ؟
کریه : لطفا مواظب باش. تو هنوز استراحت نکردی.
نرو : هیچ وقتی نیست و وظیفه مرا فرا میخواند!!! از تو در مقابل حوادث نگهداری میکند
کریدو : من باید به مرکز فرماندهی برگردم و گزارش بدم

در مقابل فاتح آتش جهنم

نرو : بزار حدس بزنم ، مقداری نیروی شیطانی ؟
غول: اه ه ه ، دنیای انسان ، همونطوریه که بوده !!! چه شگفت انگیز ...
نرو : آتش برای رنگ پوست بده من به راحتی میسوزم و هرگز برنزه نمیشم
غول:2000 سال پیش وقتی به این دنیا اومدم ،هیچ انسانی امثال شما ها نبود
نرو : تو 2000 سال دیگه میخوای ؟
غول: ساکت شو!!! حیوون مزاحم ، تو از خشم "بریال"رنج خواهی برد!!! من فاتح آتش جهنمم!!!

بعد از شکست غول

غول: آرنجت ... تو آدم نیستی
نرو:سوال نکن!!چیزی نمونده این چیز لعنتی من را دیوانه بکنه!!
غول: تو درست مثل اون هستی !!!
نرو : و اون چه شکلی بود !!!
غول: من باید بسیار استراحت کنم.
نرو : هی !!!

بازگشت پادشاه

کریدو : شما بیدار شده اید
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : در حال حاضر افراد من به دنبال دانته هستند.فقط مشکل زمان است پیش از مکانش آشکار شده است
پیرمرد:او برای ما می آید!!او خوشبخت بود ، من توانایی شریک شدن در تشریفات صعود رو داشتم
آگنوس:عالیجناب!!! شما باشکوه به نظر می رسید!! تو اون "نرو" از خود راضی رو فرستادی تا "دانته" رو پیدا کنه؟
کریدو :تو در فرمانم تردید میکنی ؟
آگنوس:بله!!! چه اتفاقی برای من میوفته ... آیا او به وسیله تحقیقم باید برخورد بکند؟
کریدو :اول باید دانته رو دستگیر کنیم!!!
آگنوس:چرا تووو...
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : بله عالیجناب
پیرمرد: همه را جمع بکن ، من باید فکر هاشون رو طوی این موضوع یکی بکنم
کریدو : البته!!



اولین دیدار نرو و آگنوس

آگنوس: خوب پس اومدی ، من فقط منتظر عنوانم!!!
نرو : تو دیگه کی هستی ؟
آگنوس : من آگنوسم ، اینجا محرمانه کار میکنم و افراد خیلی کمی آآآآآآگاه هستند که من وجود دارم
نرو :خنده داره ، مثل یک دستور رسمی!! ناخوشاینده که آدم با مهربانی طوی این سوراخ جهنمی راه بره!!!
آگنوس :"سوراخ جهنمی" ؟ مواظب کلماتت باش . فقط من تو رو به عنوان کسی که بی ادبانه حرف زده دیده ام ، این درست بودن شایعات رو اثبات میکنه. مثل اینکه یک نفر دیگه هم درباره ممممممممردن شما میل داره
نرو : فکر نمی کنی که این یه ذره خشنانه باشه ؟ ، من رو میکشی چون میتونم درست صحبتتتتتتت کنم ؟ ، عالیه ، مقداری نیروی شیطانی
آگنوس : اینا همه اش کار "کریدو" است اون اشتباه کرد که تو رو برای تعقیب "دانته" فرستاد ، اون کسی بود که تو رو به اینجا آورد
نرو : "دانته" ، منظورت همون کسیه که عالیجناب رو کشت !! اون کدوم گوری رفته؟
آگنوس : من دیگه نیازی نمیبینم که بهت جواب بدم ، برای تو بهتر که ممممممممرده باشی
نرو : من از فرق داشتن استدعا میکنم

بعد از جنگ نرو و آگنوس


آگنوس : اوووون قدرت شیطانیه ؟ چطور ممکنه ...؟!
نرو : ببین کی حرف میزنه ، الاغ!!! جواب سوالم رو بده ، اینجا چه خبره ؟
آگنوس : چه عمیق ... !! این باشکوه است!!!
نرو : خوب ، مثل اینکه حتی اصلا نشنیدی ؟
آگنوس : جواب میخوای ؟ پس من بهت جواب میدم. فقط چند ساله که من تحقیقم رو شروع کردم . ما قدرت های شیطانی رو جدا میکنیم و با هم القا میکنیم ، این کار میتونه ما رو بر دنیا فاتح کنه ! و این خواسته عالیجنابه .
نرو : تو باید مواظب باشی چون امکان داره تمام زحماتت رو طوی یک گودال بریزی چون عالیجناب مرده !!
آگنوس : آهههه ... عالیجناب دوباره متولد شد ، مثل یک فرشته .
نرو : یک فرشته ؟
آگنوس : و بزودی ، بزودی !!! بنابراین من انجام خواهم داد!!؟ ببین چرا فقط کسر کوچکی از تحقیقات من به آن حق تقدم داده شده ؟ نگاه کن این سپاه سفید چه زیبا ایستاده اند !!! تو هیچ سختی برای اینکه یکی از اونها بشی نداری بلند میشی و میبینی یکی از اونها هستی . من باید تعداد بیشماری از شیطان ها رو بدزدم و کنترل کنم تا روحشان رو آماده کنم. احضار آنها تنهایی ، تقریبا یک وظیفه غیر ممکن بود
نرو: احضار... ؟ پس تو دروازه رو میسازی ؟
آگنوس : بله ، بله ، دروازه جهنم!! من اون رو صرفا به عنوان یک مرجع برای دروازه واقعی به وجود آوردم،اما پس از بیش از حد بکار بردن نیروی قدرتمند "دیول آرم" ، این برای به اثبات رسوندن کافیه!!!
نرو : درباره چی داری حرف میزنی ؟
آگنوس : تو باید استراحت کنی...!! به زودی تو موضوع آزمایش من خواهی بود، ومن میتونم چیزهای کوچکی از تو یاد بگیرم و از اون دست!!!
نرو :هرگز..!!
آگنوس : بببببریدش بیرون. چطور !!! من حتی نتونستم اون رو برگردونم
نرو با یاماتو : از امروز به بعد دست من تغییر کرده و یک صدا بازتاب دار " قدرت ، به من قدرت بیشتری بدین"
آگنوس : چی ؟؟؟
نرو :اگه قراره یه شیطون بشم پس بزار بشم . من تبعید را تحمل خواهم کرد به هر قیمتی شده از "کریه" محافظت میکنم.
نرو: من باید به مرکز فرماندهی بر گردم اگه این چیزهایی که آگنوس گفت درست باشه !!! کریدو باید از یه چیزایی با خبر بشه.

نرو در جنگل

نرو : یک جنگل ؟!
- اههههم
دانته : این دیگه چیه ؟!
این باید اثر دروازه باشد.
عذر میخوام بچه ولی وقتی برای موندن نیست.
نرو : اون واقعا چقدر میدونه!!


توطئه

کریدو : ... تا الان که وضعیت اینگونه است!
آگنوس: تو تمام این مدت میدونستی!!!
کریدو: چطور جرات میکنی صدات رو جلوی عالیجناب بلند بکنی!!
آگنوس : اون بچه مغرور قدرت شیطانی داااااااااره !!
کریدو : دروغه!!!
آگنوس : دروغه ؟ با من مثل یک احمق بازی نکن . آیا اون زیر دست تو نیست ؟
اون یاماتو رو هم در اختیار داره! این مشکل توئه ! این مسئولیت توئه ! اییییین...!
عالیجناب : کریدو
کریدو : بله ، عالیجناب
عالیجناب : میتونی این پسر رو دستگیر کنی ؟
کریدو : اگه این امر شما باشه...


واقعا دستت درد نکنه خیلی زحمت کشیدی (مدل دانته ای زحمت کشیدی:)(شوخی) )
واقعا یه لحظه منو یاد دانته انداختی:biggrin1:
ایشالا بقیشم بعدا :biggrin1:
 
آخرین ویرایش:
قابلی نداشت میثم جان :love:

اینم بخاطر نرو (البته همونطوری که گفتم این نصف دیالوگ های مهم بازیه که معنی کردم بقیه اش رو حوصله نداشتم :biggrin1: )

دموی اول
پیر مرد : 2000 سال قبل "اسپاردا" سلحشور تاریکی علیه ذات شیطانیش بلند شد او شمشیرش را برای نسل انسان به کار گرفت با این وجود علیرغم کوشش های دلیرانه اش برای ما ! من میترسم که تعدادی آن قربانی بزرگ را فراموش کرده باشند. اگر آن اتفاقات وحشتناک دوباره اتفاق بیفتد!!! از فیوزدار کنندگان هر دو قلمرو شیطان و انسان ! ما انسان های ضعیف ! هیچ وسیله ایی برای جلوگیری از تسلیم شدن ما نیست.بنابراین از شما میخواهم متحد شوید و دعا میکنیم که اگر زمانی دوباره هرج و مرج و تاریکی بازگشت . ناجی توفیق دهنده ما،ما را از توفان پناه میدهد. بیایید دعا کنیم


کریه : چی شده "نرو"؟
نرو : من از اینجا میرم بیرون
کریه : ولی هنوز تموم نشده
نرو : همه ی این موعظه برای من خواب آوره
نرو در روبروی دانته ایستاده و میگه : من نفسم رو حبس نمیکنم

دموی دوم

نرو : من حدس میزنم این کاملا اون رو نبوره. نظرت درمورد اینکه یک شمشیری رو دوست داری استفاده کنی که حتی نمیتونی باهاش رانندگی کنی چیه ؟


دموی سوم

دانته : بالای آستینت یه حیله است !!!
نرو : فکر کردم زبونت رو گربه خورده . اما اگه دنبال یه حیله هستی پس این رو امتحان کن
دانته : شبیه تو هم یک ...
نرو : از وقفه متنفرم ولی من میخواهم قبل از اینکه شوالیه ها برسند این حضور داشته باشد


دموی چهارم

دانته : خوب پس داری دنبال بازی میگردی ؟ باشه فکر کنم کمی وقت برای کشتن داشته باشم ؟
نرو : مرد خشن،ها ؟ خب... من فکر میکنم مجبورم تو رو پایین بیارم وبریدگی ها رو ببندم
دانته: هر چی تو بگی ، بچه

دموی پنجم

دانته : داره بهتر میشه . دقیق بگم من برای تو ارزش کمتری گذاشتم ، طوی تواناییها

نرو : تو آدم نیستی ، هستی ؟
دانته : ما مثل همیم!! تو ... من ... و اونها!!! با این وجود من شک دارم که تو یه چیز متفاوت رو نسبت به بقیه حمل میکنی !!!
نرو : درباره چی داری صحبت میکنی ؟
دانته : تو میای تا بفهمی فعلا کافیه !! اما ... کار اشاره میکنه!!
نرو : هی ؟
دانته : خدانگهدار ، بچه!!


دموی ششم

نرو : تو اینو اینجا برای من آوردی ؟
کریه: "کریدو" این رو خواسته ، اون (شمشیر) برای نوازشتان مشتاقه
نرو : ممنون ، این تیغه نبرد بهترین همدم یک شمشیرزن است که میتوانست آرزو بکند!! ثروت قلعه ، هآ ؟ اون یارو فقط از جهنم اومده ، او به دست آمده که بالای یک جهانگرد جفتی زد
کریدو : تو طوی این موقعیت بحرانی با خونسردی داری مسخره میکنی ؟ تو باید اون رو دستگیر کنی!!
نرو : به من اعتماد کن من از پسش بر میام ؟
کریه : لطفا مواظب باش. تو هنوز استراحت نکردی.
نرو : هیچ وقتی نیست و وظیفه مرا فرا میخواند!!! از تو در مقابل حوادث نگهداری میکند
کریدو : من باید به مرکز فرماندهی برگردم و گزارش بدم

در مقابل فاتح آتش جهنم

نرو : بزار حدس بزنم ، مقداری نیروی شیطانی ؟
غول: اه ه ه ، دنیای انسان ، همونطوریه که بوده !!! چه شگفت انگیز ...
نرو : آتش برای رنگ پوست بده من به راحتی میسوزم و هرگز برنزه نمیشم
غول:2000 سال پیش وقتی به این دنیا اومدم ،هیچ انسانی امثال شما ها نبود
نرو : تو 2000 سال دیگه میخوای ؟
غول: ساکت شو!!! حیوون مزاحم ، تو از خشم "بریال"رنج خواهی برد!!! من فاتح آتش جهنمم!!!

بعد از شکست غول

غول: آرنجت ... تو آدم نیستی
نرو:سوال نکن!!چیزی نمونده این چیز لعنتی من را دیوانه بکنه!!
غول: تو درست مثل اون هستی !!!
نرو : و اون چه شکلی بود !!!
غول: من باید بسیار استراحت کنم.
نرو : هی !!!

بازگشت پادشاه

کریدو : شما بیدار شده اید
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : در حال حاضر افراد من به دنبال دانته هستند.فقط مشکل زمان است پیش از مکانش آشکار شده است
پیرمرد:او برای ما می آید!!او خوشبخت بود ، من توانایی شریک شدن در تشریفات صعود رو داشتم
آگنوس:عالیجناب!!! شما باشکوه به نظر می رسید!! تو اون "نرو" از خود راضی رو فرستادی تا "دانته" رو پیدا کنه؟
کریدو :تو در فرمانم تردید میکنی ؟
آگنوس:بله!!! چه اتفاقی برای من میوفته ... آیا او به وسیله تحقیقم باید برخورد بکند؟
کریدو :اول باید دانته رو دستگیر کنیم!!!
آگنوس:چرا تووو...
پیرمرد: "کریدو"
کریدو : بله عالیجناب
پیرمرد: همه را جمع بکن ، من باید فکر هاشون رو طوی این موضوع یکی بکنم
کریدو : البته!!



اولین دیدار نرو و آگنوس

آگنوس: خوب پس اومدی ، من فقط منتظر عنوانم!!!
نرو : تو دیگه کی هستی ؟
آگنوس : من آگنوسم ، اینجا محرمانه کار میکنم و افراد خیلی کمی آآآآآآگاه هستند که من وجود دارم
نرو :خنده داره ، مثل یک دستور رسمی!! ناخوشاینده که آدم با مهربانی طوی این سوراخ جهنمی راه بره!!!
آگنوس :"سوراخ جهنمی" ؟ مواظب کلماتت باش . فقط من تو رو به عنوان کسی که بی ادبانه حرف زده دیده ام ، این درست بودن شایعات رو اثبات میکنه. مثل اینکه یک نفر دیگه هم درباره ممممممممردن شما میل داره
نرو : فکر نمی کنی که این یه ذره خشنانه باشه ؟ ، من رو میکشی چون میتونم درست صحبتتتتتتت کنم ؟ ، عالیه ، مقداری نیروی شیطانی
آگنوس : اینا همه اش کار "کریدو" است اون اشتباه کرد که تو رو برای تعقیب "دانته" فرستاد ، اون کسی بود که تو رو به اینجا آورد
نرو : "دانته" ، منظورت همون کسیه که عالیجناب رو کشت !! اون کدوم گوری رفته؟
آگنوس : من دیگه نیازی نمیبینم که بهت جواب بدم ، برای تو بهتر که ممممممممرده باشی
نرو : من از فرق داشتن استدعا میکنم

بعد از جنگ نرو و آگنوس


آگنوس : اوووون قدرت شیطانیه ؟ چطور ممکنه ...؟!
نرو : ببین کی حرف میزنه ، الاغ!!! جواب سوالم رو بده ، اینجا چه خبره ؟
آگنوس : چه عمیق ... !! این باشکوه است!!!
نرو : خوب ، مثل اینکه حتی اصلا نشنیدی ؟
آگنوس : جواب میخوای ؟ پس من بهت جواب میدم. فقط چند ساله که من تحقیقم رو شروع کردم . ما قدرت های شیطانی رو جدا میکنیم و با هم القا میکنیم ، این کار میتونه ما رو بر دنیا فاتح کنه ! و این خواسته عالیجنابه .
نرو : تو باید مواظب باشی چون امکان داره تمام زحماتت رو طوی یک گودال بریزی چون عالیجناب مرده !!
آگنوس : آهههه ... عالیجناب دوباره متولد شد ، مثل یک فرشته .
نرو : یک فرشته ؟
آگنوس : و بزودی ، بزودی !!! بنابراین من انجام خواهم داد!!؟ ببین چرا فقط کسر کوچکی از تحقیقات من به آن حق تقدم داده شده ؟ نگاه کن این سپاه سفید چه زیبا ایستاده اند !!! تو هیچ سختی برای اینکه یکی از اونها بشی نداری بلند میشی و میبینی یکی از اونها هستی . من باید تعداد بیشماری از شیطان ها رو بدزدم و کنترل کنم تا روحشان رو آماده کنم. احضار آنها تنهایی ، تقریبا یک وظیفه غیر ممکن بود
نرو: احضار... ؟ پس تو دروازه رو میسازی ؟
آگنوس : بله ، بله ، دروازه جهنم!! من اون رو صرفا به عنوان یک مرجع برای دروازه واقعی به وجود آوردم،اما پس از بیش از حد بکار بردن نیروی قدرتمند "دیول آرم" ، این برای به اثبات رسوندن کافیه!!!
نرو : درباره چی داری حرف میزنی ؟
آگنوس : تو باید استراحت کنی...!! به زودی تو موضوع آزمایش من خواهی بود، ومن میتونم چیزهای کوچکی از تو یاد بگیرم و از اون دست!!!
نرو :هرگز..!!
آگنوس : بببببریدش بیرون. چطور !!! من حتی نتونستم اون رو برگردونم
نرو با یاماتو : از امروز به بعد دست من تغییر کرده و یک صدا بازتاب دار " قدرت ، به من قدرت بیشتری بدین"
آگنوس : چی ؟؟؟
نرو :اگه قراره یه شیطون بشم پس بزار بشم . من تبعید را تحمل خواهم کرد به هر قیمتی شده از "کریه" محافظت میکنم.
نرو: من باید به مرکز فرماندهی بر گردم اگه این چیزهایی که آگنوس گفت درست باشه !!! کریدو باید از یه چیزایی با خبر بشه.

نرو در جنگل

نرو : یک جنگل ؟!
- اههههم
دانته : این دیگه چیه ؟!
این باید اثر دروازه باشد.
عذر میخوام بچه ولی وقتی برای موندن نیست.
نرو : اون واقعا چقدر میدونه!!


توطئه

کریدو : ... تا الان که وضعیت اینگونه است!
آگنوس: تو تمام این مدت میدونستی!!!
کریدو: چطور جرات میکنی صدات رو جلوی عالیجناب بلند بکنی!!
آگنوس : اون بچه مغرور قدرت شیطانی داااااااااره !!
کریدو : دروغه!!!
آگنوس : دروغه ؟ با من مثل یک احمق بازی نکن . آیا اون زیر دست تو نیست ؟
اون یاماتو رو هم در اختیار داره! این مشکل توئه ! این مسئولیت توئه ! اییییین...!
عالیجناب : کریدو
کریدو : بله ، عالیجناب
عالیجناب : میتونی این پسر رو دستگیر کنی ؟
کریدو : اگه این امر شما باشه...
دمت گرم...خیلی خوب بود.;)
 
دستت درد نكنه گرفتم.

من ديالوگ هاش قبلا به صورت انگليسي داشتم يعني هر 4 نسخه رو ولي هيچ وقت حوصله نكردم ترجمش كنم.

میثم جان اگه دیالوگ های نسخه چهار رو داری برام بفرست شاید ترجمه کردم و گذاشتم روی سایت :-"
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or