انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,286
یه روزی من و آرتاس و لئون فاکس قول دادیم که این تاپیک رو برای همیشه بالا نگه داریم،اما همه رفتن و من تنها موندم

این تاپیک تا وقتی نت تو دستم باشه پرچمش بالاس

viVa Bazicenter & This Topic

دوستان کجا رفتید ؟؟؟

بابا خاطرات رو بیاین تعریف کنید
 
یه روزی من و آرتاس و لئون فاکس قول دادیم که این تاپیک رو برای همیشه بالا نگه داریم،اما همه رفتن و من تنها موندم

این تاپیک تا وقتی نت تو دستم باشه پرچمش بالاس

viVa Bazicenter & This Topic

دوستان کجا رفتید ؟؟؟

بابا خاطرات رو بیاین تعریف کنید

داداش خاطراتم ته کشیده :( از خدامه چیزی باشه بیام بگم ولی نمیشه:|
 
من الان 18 سالمه حالا کلی جا دارم بازی کنم موندم خواستم زن بگیرم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حتما هر شب می اییم خونه با زنم cod 16 میزنیم;;)
سلام.
ایشالاه شما بگیر.. اون وقت خودت میبینی که وارد cod واقعی شدی. :d ( ناراحت نشین از شوخی من ;).)
....
آقا من یه مشکل دارم بعداز این همه سال که هنوز مثل آدم این بازی های سری رو بازی نمیکنم! ... جدیدا dead space 2 رو تمام کردم و حالا میخوام شماره یکش رو بازی کنم!
 
90904394396121304376.jpg


یعنی من اگه همچین زندگی داشتم تموم بود

جوووووووووووووووووووونم بازی
 
بچه ها خیلی بی مرام شدید،نمیاد این تاپیک یه سر بزنید هااااااااااااااااااااااااااااااا

خودم میام اینجا خاطره تعریف میکنم

این خاطره مربوط میشه به سال 1389

یادمه تازه اومده بودیم از مشهد به کاشمر

بعد یه کلوپی بود یادمه میرفتیم اونجا و 600 تومن برای هر یک ساعت کنسول پلی 2 میگرفت و 1000 تومن برای پلی 3

بعد یه مدتی رو که اونجا بودیم،متوجه شدیم که یه کلوپ جدید باز شده و قیمت ها رو به شدت آورده پایین

نمیدونید چه دورانی بود،این دو کلوپ با هم رقابت میکردن

این جدیده پلی 3 رو ساعتی 800 میداد و پلی 2 ساعتی 500

اون یکی پلی 3 رو 600 میداد و پلی 2 ساعتی 300

یعنی جنگی بود بین مشتریای این دو تا خیلی صفا میداد یک ماهی ما کارمون شده بود شب تا صبح پرسه زدن تو این دوتا کلوپ

تا دیگه آخرش این کلوپ جدیده که اسمش هم GTA بود دید داره ورشکست میشه و جمع کرد کلوپ رو

جمع شدن کلوپ همانا،بالا رفتن قیمت ها همانا :(

میدونم خاطره مسخره ای بود اما برای بالا آوردن تاپیک بود دیگه :D

شما به بزرگی خودتون ببخشید.
 
سلام به همه
منم 26 سالمه تا الانم بیشتره کنسولارو تجربه کردم از میکرو تا ایکس باکس
یکی از بچه ها یه حرفه خیلی خوبی زد گفت بازی آدمو به یه دنیای دیگه میبره میخواستم بگم واقعا همینطوره حداقل تجربه من به شخصه اینطور بوده
انگار گیم یه دنیای دیگه ای یه برای من
 
یه سوال ببینم اگه بچتون بزرگ بشه و بخواد گیمر بشه کتکش نمیزنی؟:d
البته میتونی جواب ندی:x

بستگی داره اگه افراط نکنه نه
ولی یه چیز کلی بگم زمان ما بازیا بیشتر فکری و داستان محور بودند مثلا همین اویل با اینکه ترسناک بود ولی معماهاش فکرو باز میکرد ولی الان با غربی شدن بازیا همش خون و خونریزی بی خودی و اعصاب خردیه...
 
  • Like
Reactions: alisantori
محمد رضا من اومدم
من 28 سالمه یه پسر 1 ساله دارم!
همه از بازی کردنم شاکین منم البته الان کمتر بازی میکنم...

خوش اومدی آقا محمد گل،انشا ا... یه روز با بچه ات با هم دیگه بازی ها رو تموم کنید.

لطفا یه بیو از دوران گیمری خودتون بزارید اینجا تا بچه ها در جریان باشن

ممنون.

سلام به همه
منم 26 سالمه تا الانم بیشتره کنسولارو تجربه کردم از میکرو تا ایکس باکس
یکی از بچه ها یه حرفه خیلی خوبی زد گفت بازی آدمو به یه دنیای دیگه میبره میخواستم بگم واقعا همینطوره حداقل تجربه من به شخصه اینطور بوده
انگار گیم یه دنیای دیگه ای یه برای من​


سلام شاملو عزیز (اسمتون رو نمیدونم)

ورود شما رو هم به تاپیک پیرهای دنیای گیم تبریک میگم از طرف خودم و دیگران (آرتاس و لئون فاکس و ...)

شما هم اگر لطف کنید و یه بیو از دوران گیمری خودتون بزارید با یکی دوتا خاطره واقعا خوشحال میشیم.

ممنون از شما

******************
و ممنون از همه عزیزانی که این تاپیک رو زنده نگه میدارن

پرچم بالاس

BaziCenter Then Now For EVER
 
سلام به همه ی بزرگان و سروران بنده
خُب خدا رو شکر یه جا پیدا شد که من بتونم به راحتی سند و سالم رو بگم:دی 25 سالمه:victory:با آتاری هم شروع کردیم دست و پا زدیم اومدیم تا اینجا:دی به غیر از Nintendoجات هم از تمام دوستان استفاده بنماییدیم:دی
فیلاً خاطره خیلی خاصی به ذهنم نمیرسه که بخوام بگم،به زودی با تصویر و عکس و گیف ولی از خاطرات رونمایی میکنم:دی
والا نمیدونم خدا چرا وقتی میخواست ما رو خلق کنه دهنمون رو باز گذاشت:biggrin1:
من وقتی دارم تی وی نگا میکنم دهنم بازه،دارم یه چیزی میخونم دهنم بازه،وقتی فرضاً مثِ الآن دارم تایپ میکنم دهنم بازه،دارم انار دون میکنم دهنم بازه،دارم آتیش روشن میکنم دهنم بازه و و و و تقریباً هر کاری که دارم میکنم دهنم بازه!!!از همه بهتر و بدتر وقتی خوابم هم دهنم بازه =))=)) حتی خیلی وقت ها به صورت خود آگاه دهن مبارک رو میگشایم:)) حتی وفتی دهنم رو میبندم هم همچین کیپِ کیپ نمیشه:-s
اما از اونجا که چند وقتِ تغییر موقعیت دادم و بساط گیمم رو جای دیگه ای پهن کردم هفته یه دفعه اینجوری میشه که یکی از خانواده میاد از جلوم رد میشه میگه:
:دی دهنش و نیگا:))
43103d1344189323-memes-lol-tumblr_m7xkfa5fsl1ro5utno2_500.png
خلاصه با این دهنِ زبون نفهم خصوصاً تو قضیه گیم گرفتاری شدیما
 
آخرین ویرایش:
سلام مجدد خدمت پیران:دی
آقا ما این قضیه رو خواستیم دیروز بنویسیم که داغ داغ بود گفتم بنویسم ممکنه یکی فکر کنه دارم خدای نکرده خالی میبندم میخوام الکی یه پستی دوباره تو این تاپیک بدم:">
من تازه پریروز تاپیک به این نازی رو کفش کردم:دی اومدم یه خاطره بگم دیدم چیز خاصی یادم نمیاد،اما خدا خودش یکی گذاشت تو دومن ما...>:d<
من از قدیم الایام آدم بسی بدخواب بیدم،خیلی سخت خواب میبرم (1-1.5 ساعت باید تو تخت خواب غلط در کنم:|:() خیلی خواب های دری وری میبینم (اما خدا رو شکر خوابِ آشفته نه) و خیلی هم تو خواب هایپر اکتیو میشم:دی یعنی اگر که مقدار جابه جایم رو حساب کنن تو 8 ساعت خواب بیشتر از 8 ساعت بیداری جابه جایی دارم،حالا بریم سر اصل قضیه و بیخیاله مقدمه
من شبی که با این تاپیک آشنا شدم گرفتم خوابیدم!خیلی هم اوکی و همه چی درست و سرجاش بید...خیلی وقت هم بود خواب ندیده بودم!......
اما خواب دیدم که عصر حدودهای ساعت 6-7 بابام میاد بیدارم میکنه میگه :پاشو یکی از دوستات دمِ دره!
بعد ما هم یه دهنی کج کردم زبونی و تو دهن چرخوندیم،آب دهنی غورت دادیم چشا رو مالوندیم و خلاصه یکم که حس بیداری گرفتیم به بوآمون گفتیم:کی هست حالا؟!:-/
بابای ما هم گفت نمیدونم درست چی گفت،گفت:اسمش کیریو کازوماست (کیریو کازوما شخصیت اول سری بازی های محبوب یاکوزاس،Behnam_Yakuza رو که دیگه همه میشناسید:>------عکسش تو اسپویلر آخر داستان هَ)
ما رو میگی،چشامون چارتا شد...این دیگه دم در چی میخواد (نه برای اینکه شخصیت واقعیه نه ظاهراً خیلی هم خوب هم دیگه رو میشناختیم اما از این تیریپ ها نداشتیم که پاشه بیاد دم در خونمون)خلاصه پاشیدم رفتیم دم در سلام علیک و این حرف ها (بایکی از رفیقاش هم بود یارو تو ماشین نشسته بود)
گفتم:چی شده کازوما!؟!؟
گفتش که:داش رضا دستم به دامنت {با لهجه و لحن و تیریپ لات های دهه ی 40 فارسی حرف میزد:|} (من با کسی تیریپ ندارم که بم بگه داش:)) یا کسی که اسمم رو کامل نگه:-l)
من هم عصبانی شدم برگشت گفتم:به نال دیگه ببینم چی شده (انگار که من گنده لات محل بودم:>:دی)
گفت:داش شرمندم به مولام روم سیاس که اومد پیش شما من امروز داشتم تو خیابون میرفتم نفهمیدم چی شد یهو یکی اومد جلوم (برا اینکه خیلی تلخ نشه نمیگم کی) من هم ناقافل زدم بش!!! اولش خیلی حول شدم و ترسیدم پا گذاشت به فرار بعدش هم موندم بیچاره،نمیدونستم چی کار کنم این شد که مجبور شدم بیام پیش شما...به خدا همین ماشین رو با 1000 زور و زحمت خریدم (دقیق یادم نیست اما فک کنم یه سمند داشت اما مطمئنم خاکستری بود)

خلاصه یارو داشت حرف میزد که زرپ موبایل ما زنگ خورد و ما بیدار شدیم
yahoo_62.gif
yahoo_62.gif
yahoo_62.gif


Kazuma1.jpg
راستی من خواب گیمی زیاد دیدم اما فقط این و خواب مربوط به کیلزون و BF2142 یادم موندن;)
دوستان دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید اگه 3 ساعت چرت گفتم و شاید آف تاپیک بود،اگر خیلی نوشتم بد بود صاب مجلس بیاد بگه پاکش میکنم،راه های تماس با من هم که دارید:دی
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or