سلام.
ایشالاه شما بگیر.. اون وقت خودت میبینی که وارد cod واقعی شدی. :d ( ناراحت نشین از شوخی من .)
....
آقا من یه مشکل دارم بعداز این همه سال که هنوز مثل آدم این بازی های سری رو بازی نمیکنم! ... جدیدا dead space 2 رو تمام کردم و حالا میخوام شماره یکش رو بازی کنم!
سلام به همه
منم 26 سالمه تا الانم بیشتره کنسولارو تجربه کردم از میکرو تا ایکس باکس
یکی از بچه ها یه حرفه خیلی خوبی زد گفت بازی آدمو به یه دنیای دیگه میبره میخواستم بگم واقعا همینطوره حداقل تجربه من به شخصه اینطور بوده
انگار گیم یه دنیای دیگه ای یه برای من
بستگی داره اگه افراط نکنه نه
ولی یه چیز کلی بگم زمان ما بازیا بیشتر فکری و داستان محور بودند مثلا همین اویل با اینکه ترسناک بود ولی معماهاش فکرو باز میکرد ولی الان با غربی شدن بازیا همش خون و خونریزی بی خودی و اعصاب خردیه...
خوش اومدی آقا محمد گل،انشا ا... یه روز با بچه ات با هم دیگه بازی ها رو تموم کنید.
لطفا یه بیو از دوران گیمری خودتون بزارید اینجا تا بچه ها در جریان باشن
ممنون.
سلام به همه
منم 26 سالمه تا الانم بیشتره کنسولارو تجربه کردم از میکرو تا ایکس باکس
یکی از بچه ها یه حرفه خیلی خوبی زد گفت بازی آدمو به یه دنیای دیگه میبره میخواستم بگم واقعا همینطوره حداقل تجربه من به شخصه اینطور بوده
انگار گیم یه دنیای دیگه ای یه برای من
سلام به همه ی بزرگان و سروران بنده
خُب خدا رو شکر یه جا پیدا شد که من بتونم به راحتی سند و سالم رو بگم 25 سالمه:victory:با آتاری هم شروع کردیم دست و پا زدیم اومدیم تا اینجا به غیر از Nintendoجات هم از تمام دوستان استفاده بنماییدیم
فیلاً خاطره خیلی خاصی به ذهنم نمیرسه که بخوام بگم،به زودی با تصویر و عکس و گیف ولی از خاطرات رونمایی میکنم
والا نمیدونم خدا چرا وقتی میخواست ما رو خلق کنه دهنمون رو باز گذاشت:biggrin1:
من وقتی دارم تی وی نگا میکنم دهنم بازه،دارم یه چیزی میخونم دهنم بازه،وقتی فرضاً مثِ الآن دارم تایپ میکنم دهنم بازه،دارم انار دون میکنم دهنم بازه،دارم آتیش روشن میکنم دهنم بازه و و و و تقریباً هر کاری که دارم میکنم دهنم بازه!!!از همه بهتر و بدتر وقتی خوابم هم دهنم بازه حتی خیلی وقت ها به صورت خود آگاه دهن مبارک رو میگشایم حتی وفتی دهنم رو میبندم هم همچین کیپِ کیپ نمیشه
اما از اونجا که چند وقتِ تغییر موقعیت دادم و بساط گیمم رو جای دیگه ای پهن کردم هفته یه دفعه اینجوری میشه که یکی از خانواده میاد از جلوم رد میشه میگه:
سلام مجدد خدمت پیران
آقا ما این قضیه رو خواستیم دیروز بنویسیم که داغ داغ بود گفتم بنویسم ممکنه یکی فکر کنه دارم خدای نکرده خالی میبندم میخوام الکی یه پستی دوباره تو این تاپیک بدم
من تازه پریروز تاپیک به این نازی رو کفش کردم اومدم یه خاطره بگم دیدم چیز خاصی یادم نمیاد،اما خدا خودش یکی گذاشت تو دومن ما...>:d<
من از قدیم الایام آدم بسی بدخواب بیدم،خیلی سخت خواب میبرم (1-1.5 ساعت باید تو تخت خواب غلط در کنم) خیلی خواب های دری وری میبینم (اما خدا رو شکر خوابِ آشفته نه) و خیلی هم تو خواب هایپر اکتیو میشم یعنی اگر که مقدار جابه جایم رو حساب کنن تو 8 ساعت خواب بیشتر از 8 ساعت بیداری جابه جایی دارم،حالا بریم سر اصل قضیه و بیخیاله مقدمه
من شبی که با این تاپیک آشنا شدم گرفتم خوابیدم!خیلی هم اوکی و همه چی درست و سرجاش بید...خیلی وقت هم بود خواب ندیده بودم!......
اما خواب دیدم که عصر حدودهای ساعت 6-7 بابام میاد بیدارم میکنه میگه :پاشو یکی از دوستات دمِ دره! بعد ما هم یه دهنی کج کردم زبونی و تو دهن چرخوندیم،آب دهنی غورت دادیم چشا رو مالوندیم و خلاصه یکم که حس بیداری گرفتیم به بوآمون گفتیم:کی هست حالا؟!
بابای ما هم گفت نمیدونم درست چی گفت،گفت:اسمش کیریو کازوماست (کیریو کازوما شخصیت اول سری بازی های محبوب یاکوزاس،Behnam_Yakuza رو که دیگه همه میشناسید------عکسش تو اسپویلر آخر داستان هَ)
ما رو میگی،چشامون چارتا شد...این دیگه دم در چی میخواد (نه برای اینکه شخصیت واقعیه نه ظاهراً خیلی هم خوب هم دیگه رو میشناختیم اما از این تیریپ ها نداشتیم که پاشه بیاد دم در خونمون)خلاصه پاشیدم رفتیم دم در سلام علیک و این حرف ها (بایکی از رفیقاش هم بود یارو تو ماشین نشسته بود)
گفتم:چی شده کازوما!؟!؟
گفتش که:داش رضا دستم به دامنت {با لهجه و لحن و تیریپ لات های دهه ی 40 فارسی حرف میزد} (من با کسی تیریپ ندارم که بم بگه داش یا کسی که اسمم رو کامل نگه:-l)
من هم عصبانی شدم برگشت گفتم:به نال دیگه ببینم چی شده (انگار که من گنده لات محل بودم)
گفت:داش شرمندم به مولام روم سیاس که اومد پیش شما من امروز داشتم تو خیابون میرفتم نفهمیدم چی شد یهو یکی اومد جلوم (برا اینکه خیلی تلخ نشه نمیگم کی) من هم ناقافل زدم بش!!! اولش خیلی حول شدم و ترسیدم پا گذاشت به فرار بعدش هم موندم بیچاره،نمیدونستم چی کار کنم این شد که مجبور شدم بیام پیش شما...به خدا همین ماشین رو با 1000 زور و زحمت خریدم (دقیق یادم نیست اما فک کنم یه سمند داشت اما مطمئنم خاکستری بود)
خلاصه یارو داشت حرف میزد که زرپ موبایل ما زنگ خورد و ما بیدار شدیم
راستی من خواب گیمی زیاد دیدم اما فقط این و خواب مربوط به کیلزون و BF2142 یادم موندن
دوستان دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید اگه 3 ساعت چرت گفتم و شاید آف تاپیک بود،اگر خیلی نوشتم بد بود صاب مجلس بیاد بگه پاکش میکنم،راه های تماس با من هم که دارید