امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم PC

  • Thread starter Thread starter Meysam
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Meysam

کاربر سایت
سلام
تو اين تاپيك مي خوايم نظر شما و امتيازي رو كه به هر بازي ميديد مشخص كنيم تا شايد بتونيم بهترين بازي رو تو هر ماه يا سال با نظر خودمون انتخاب كنيم
پايين ترين امتياز 0
بالاترين امتياز 10
همراه نظر ( خواهشمند است نظر کارشناسانه باشه )

اینم بازی های سری 1 : ( تا تاریخ 5 مهر )

Wolfenstein
Wanted Weapons of Fate
Left 4 Dead


Bionic Commando
Call of Juarez Bound in Blood
Street Fighter IV

جواب لیست امتیازات سری اول :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC


اینم بازی های سری 2 ( با تشکر از میثم ) تا تاریخ 20 مهر :

Batman Akham Asylum
Resident Evil 5
Mini Ninja
NFS: SHIFT
Red Faction Guerilla
Darkest of days
Section 8
overlord 2
ARMA II
Trine
X-Men Origins: Wolvorine

جواب لیست امتیازات سری دوم :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

اینم بازی های سری 3 : ( تا تاریخ 28 مهر )

Assassin's Creed
Bioshock
Brothers In Arms 3
Crysis
Crysis Warhead
Dark Sector
Dead Space
Far Cry 2
F.E.A.R 2
Gears of War
GTA IV
GRID
Mirror Edge

لیست امتیازات سری سوم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

بازیهای سری 4 ( تا تاریخ 5 آبان )

Splinter Cell: Double Agent
STALKER: Shadow of Chernobyl
STALKER: Clear Sky
Call of Duty 4
Call of Duty: World At War
Fallout 3
H.A.W.X
Resident Evil 4
Prince of Persia 2008
Burnout: Paradise
Mass Effect
Devil May Cry 3
Devil May Cry 4
Pro Evolution Soccer 2009
Colin Mac Rae: Dirt
Silent Hill: Homecoming

لیست امتیازات سری چهارم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC
 
Last edited by a moderator:
پیام خصوصی برات میفرستمش ولی خب کونامی پروژه رو تخته کرده نسخه 1.0 هیچوقت منتشر نشد

اگه منظورت Punity 1.0 هست یک دمو پنج دقیقه که بیشتر حالت ماکت داره که توسط فرهان قریشی ساخته شده. خود کونامی اصلا بر روی آن نقشی نداره. فقط یک راه رو داره توش راه میری، هیچ نشونه هم نداره. قضیه هم ماله دو سال پیش هست. فقط تعجبم میکنم که فقط توی یک راه رو راه رفتن ارزش ده رو داره؟! (اصن به من چه!):)
 
  • Like
Reactions: kamyy
اگه منظورت Punity 1.0 هست یک دمو پنج دقیقه که بیشتر حالت ماکت داره که توسط فرهان قریشی ساخته شده. خود کونامی اصلا بر روی آن نقشی نداره. فقط یک راه رو داره توش راه میری، هیچ نشونه هم نداره. قضیه هم ماله دو سال پیش هست. فقط تعجبم میکنم که فقط توی یک راه رو راه رفتن ارزش ده رو داره؟! (اصن به من چه!):)
خیر منظورم اون نیست. بازی رو به نام Corridors منتشر کرده ولی آخرش نوشت الهام گرفته از pt و یه چنتا صحنه ترسناک هم داره. و فراموش نکنیم بازی کلا به عنوان دمو ساخته شد من به دمو نمره دادم;)
Fan remake of P.T. on PC gets shut down by Konami
 
  • Like
Reactions: kamyy

PUNITY VS CORRIDOR

کاربر عزیزمون @Monster Hunter اشاره ای به بازی P.T کرد که قرار بود یک دمو قابل بازی و محدود برای Silent Hills باشد که متاسفانه کنسل شد. کاری نداریم به این قضیه. در سال 2015، فردی به نظر می آید ایرانی به نام فرهان قریشی، براساس P.T، دمویی دو دقیقه ای از راهرو اصلی بازی ساخت که خبرش در این انجمن و سایر خبرگزاری های معتبر پیچید که حتی بنده یک تاپیک هم بخاطرش زدم
P.T | PC | انجمن های بازی سنتر. حجم اون بازی 69 مگ بود و از نظر گرافیک شبیه خود P.T بود اما فقط یک ماکت بود و با آمدن هیولا اصلی، بازی به پایان می رسید. می تونید از این لینک اون دمو قریشی را دانلود کنید.

punity-2.jpg:xxs:webp

تصویر دمو Punity

اما Corridor که ایشون معرفی کردند، در واقع همان چیزی که شبیه Punity است تنها فرق این است که نورپردازی و آپشن باز شدن در به آن اضافه شده است و حجمش نسبت به اون بالا است. چون دمویی بیش نیستند ارزش نمره دادن را ندارند. فقط به محض اطلاع برای کاربران این موضوع را مطرح کردم که P.T Ps4 این گونه شروع می شود.

Yp6B4b.png

تصویر دمو Corridor
 
آخرین ویرایش:
9/10 Sunset Overdrive

220px-Sunset_Overdrive_cover.jpg


نکات مثبت:
گیم پلی عالی
شوتینگ عالی
داستان خوب
صداگذاری جذاب
گرافیک هنری زیبا
درجه ی سختی بازی

نکات منفی:
تبلیغات کم برای 1 بازی عالی


این بازی یکی از فان ترین بازی هایی هست که ساخته شده که ساعت ها ازش لذت می برید انصافا در حق این بازی کم لطفی شده و امیدوارم نسخه ی بعدیش به زودی ساخته بشه
 
9/10 Sunset Overdrive

220px-Sunset_Overdrive_cover.jpg


نکات مثبت:
گیم پلی عالی
شوتینگ عالی
داستان خوب
صداگذاری جذاب
گرافیک هنری زیبا
درجه ی سختی بازی

نکات منفی:
تبلیغات کم برای 1 بازی عالی


این بازی یکی از فان ترین بازی هایی هست که ساخته شده که ساعت ها ازش لذت می برید انصافا در حق این بازی کم لطفی شده و امیدوارم نسخه ی بعدیش به زودی ساخته بشه
من تو نظرم این یه بازی بچگونست هر چی تریلر دیدمم همینطوری بوده. یکم راجبه بازی توضیح میدی ببینم دقیقا چجوریه؟آخه همه میگن خوبه ولی من به خودم میگم خجالت بکش با این سنت از اینا بازی میکنی:D
 
  • Like
Reactions: kamyy
من تو نظرم این یه بازی بچگونست هر چی تریلر دیدمم همینطوری بوده. یکم راجبه بازی توضیح میدی ببینم دقیقا چجوریه؟آخه همه میگن خوبه ولی من به خودم میگم خجالت بکش با این سنت از اینا بازی میکنی:D
این بازی همش رفلکسه بدرد بچه ها نمیخوره بخوان هم بازی کنن/. چه برسه به بچه گونه باشع
 
  • Like
Reactions: kamyy and s.1
Tyranny_cover_art.png

Tyranny
得分了/10


خوشبختانه ساخت دنیای بیشتر برای مبارزه خسته کننده شده. این یک اظهارنظر درباره نوشتن آشکار اوبسیدین است که در ابتدا از همان ابتدا تا انتهای رأی گیری با وجود نقص آشکار، سرمایه گذاری کردم. با این حال، در عین حال، داستان نیز میتواند عادت تند و زننده ای باشد که من را مجبور میکند بدون درک مفاهیم تصمیم گیری های بزرگی انجام دهم (و پس از آن فرصتی برای تغییر ذهن من را انکار کند). اگرچه من در این پرولوگ با اسکار اسکارلت در کنار هم قرار گرفتم، من به زودی متاثر شدم، اما من هیچ فرصتی نداشتم که کت و شلوار را عوض کنم.
در یک نقطه من شخصیت مهمی را برای دیدار با یک Archon خاص فرستادم. در آن زمان به من اطلاع نداشتم که منجر به اعدام ناگهانی و وحشیانه آنها شد. مشخص شد که این Archon خوشامدگویی گرم خود را با شخصیت های قابل توجه دیگری که با آن مواجه شدم، تکرار می کند، اما هیچ گاه گزینه ای برای ارسال هرکدام به مرگ او نداشتم. شخصیت هایی که به شدت مراقب بودند، علیه اراده من بودند. این ناامید کننده است، زیرا، به عنوان یک رقم زننده سرنوشت، من قصد دارم مستقل و بالاتر از Archonـها باشد، نه زیر آن. این همیشه یک مسئله نیست، اما لحظه ای محکم زمانی که آن را در بر میگیرد، تمام آژانسهایی را که در این داستان دور میزنند، رد میکنند.
 
  • Like
Reactions: kamyy
من تو نظرم این یه بازی بچگونست هر چی تریلر دیدمم همینطوری بوده. یکم راجبه بازی توضیح میدی ببینم دقیقا چجوریه؟آخه همه میگن خوبه ولی من به خودم میگم خجالت بکش با این سنت از اینا بازی میکنی:D

اولا که بازی خوب یا بد اصلا سن نداره مگر باربی بازی و اینا باشه منم سنم کم نیست اما اصلا بازی بچه گانه نیست حرف های مثبت 18 هم زیاد زده می شه تبلیغ هاش ول کن بازی 1 سبک جدید فان و خنده داری داره که سختم هم هست انصافا بازیش من روی ONE رفتمش اما دیدم بچه های PC میان حجم عظیم بازی های کرکی فراموشش کردن گفتم اصلا از دستش ندین که خیلی حال می ده 2 3 ساعت اولیه یکم زمان می بره تا بفهمین بازی چی به چیه اما بعد معتادش می شین. ابتدای بازی هم راحته بعدش که سخت شد لذتش خیلی بیشتر می شه کلا هم اسلحه ی با مزه داره بر فرض اسلحه ی ابتداییش شبیه.... هست:D
 
fury-darksiders-3-v81.jpg
Darksiders III
باید بگم بازی با همه خوبی ها و بدی هاش قطعا ارزش بازی کردن رو داره اگه دنبال ی H&S روون و لذت بخش در کنار بخش داستانی نسبتا خوب میگردید و کلا انتظارتتون رو در حد معمول ـه ازش لذت کافی رو خواهید برد نکات مثب بازی رو میشه به کامبت روون طراحی دشمنای عالی و محیط تو در توی بازی نام برد که در عین کوچیک بودن جوری به صورت لایه لایه به هم متصل شده که تا دقیقه نود جا واسه گشت و گذار توی بازی وجود داره و اصلا حس نمیشه که داریم توی محیط کوچیک گشت میزنیم صدا گذاری و موسیقی بازی هم تا حدودی خوب بودن ولی بازم جا داشت بیشتر روش کار کنند پازل ها هم به همین صورت مشکلاتی نظیر استاتر هایی که هنگام لود شدن محیط های بزرگ اتفاق میوفتاد + بهینه استفاده نکردن از CPU که وقت و بی وقت باعث افت فرم میشد اشاره کرد گریبان گیر بازی شده بودن دوربین بازی هم به هیچ وجه استاندارد این مدل بازیا طراحی نشده و امیدوارم بالاخره بعد چند سال تو نسخه ی بعدی یـ دستی بهش بکشن سکو بازی بازی خیلی خشک کار شده بود و میشد روون تر درش اورد ولی به شخصه باهاش مشکلی پیدا نکردم . پایان بازی بد نبود ولی میتونست خیلی اپیک تر تموم بشه با این حال ازش راضیم . در کل چون بازی رو اصل تهیه نکردم نمیتونم از قیمت بازی شکایتی کنم ولی بهتر بود که بازی کمه کمه با قیمت 40 دلار عرضه میشد ! حق میدم که بعضیا شاکی باشن از این مورد در کل اگه با قیمت بازی کنار بیایم خیلی راحت ارزش این همه صبر کردن رو داشت بازی .....

8/10
 
Tales of Berseria
Tales_of_Berseria_Logo.png

9/10
به عنوان اولین بازی ای که از سری Tales of انجام دادم و بعد از حدود 80 ساعت تجربه دلنشین Tales of Berseria بلاخره این بازی هم با کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین به اتمام رسید.

seres2.jpg
جهان برسریا از نژادهای مختلفی تشکیل شده: انسان هایی که بر اثر فساد به هیولاهای شیطانی تبدیل شده اند، جنگیرهایی که از قدرت های ذاتی برای مشاهده موجودات ماورایی و توانایی استفاده از جادو برخوردار هستن و ملائکه ای که فاقد قدرت اختیار هستن و به عنوان ابزاری توسط جنگیرها مورد استفاده قرار میگیرن تنها چند نمونه از این موجودات هستن.

اولین چیزی که با شروع بازی به چشم میاد اینه داستان در برسریا یه فرق اساسی با اکثر عناوین نقش آفرینی ژاپنی داره و اونم اینه که به جای اینکه در مورد چند تا نوجوان بچه مثبت باشه که از مادر قهرمان زائیده شدن و مقدر شده که دنیا رو از شر اهریمن نجات بدن، سرگذشت دختری به نام ولوت (Velvet) رو بیان میکنه که قدم در راه انتقام از کسانی گذاشته (که با آرمانگراییشون برای نجات دنیا)، خانواده، دوستان، احساسات و حتی انسانیتش رو ازش گرفتن و ولوت در راه رسیدن به این هدف از هیچ کاری حتی آتش زدن شهرها و کشتن انسان های بی گناه دریغ نمیکنه. تمرکز اصلی برسریا بر روی داستان قرار داره تا جایی که بخش عمده ای از مدت زمان بازی به روایت داستان از سه طریق کات سین های انیمه ای، ریل تایم و Skit (که مختص این سری بازی ها هست) اختصاص داده شده و حتی گشت و گذار در جهان بازی هم (که پتانسیل اوپن ورلد شدن رو داره) اکثر مواقع در جهت کمک به روایت خطی داستان محدود میشه. البته تماشای اکثر skit های بازی کاملاً اختیاری هست و بازی فقط با نشون دادن یه علامت در گوشه صفحه به بازیکن در مورد skitهای جدید اطلاع میده ولی از اونجایی که این skit های فرعی معمولاً شامل توضیحات تکمیلی داستان، اطلاع رسانی در مورد جهان بازی یا حتی گفتگوهای مهم و بعضاً جالب بین اعضای گروه هست، میشه گفت تماشا کردنشون کاملاً ضروریه. با اینحال داستان بدون ایراد هم نیست و بعضی مواقع طولانی بودن بیش از حدش باعث خستگی بازیکن میشه ولی به خاطر توئیست های به موقع و غیرقابل پیش بینی بودن اتفاقاتی که رخ میدن این مشکل چندان آزاردهنده نیست و بعد از مدتی کاملاً هموار میشه. همچنین در بازی تقریباً هیچگونه fetch quest ـی وجود نداره و (با وجود تعداد کم) تمام ماموریت های فرعی و حتی سیاهچالی که بعد از اتمام بازی باز میشه داستانی مرتبط با جهان بازی، تکمیل حوادث و اتفاقاتی که در طول بازی رخ دادن و یا گذشته و هدف شخصیت های گروه دارن. البته مشکلی که ماموریت های فرعی دارن اینه که برای پیدا کردن مکان شروعشون باید تمام نقشه رو زیر و رو کرد به همه علامت های تعجب (که اکثراً هم فقط گفتگوهای ساده هستن) سر زد و تازه بعد از اتمام یه بخش از ماموریت، باز شدن بخش های بعدی نیازمند پیشروی بیشتر داستان و دسترسی داشتن به مکان های جدید هست که ممکنه تا ساعت ها طول بکشه و باعث بشه ماموریت های فرعی کاملاً به حاشیه رونده بشن و به همین خاطر بهترین زمان برای تکمیل ماموریت های فرعی قبل از باس فایت نهایی یا حتی بعد از اتمام بازی هست که تمام مکان های بازی کاملاً در دسترس هستن.

tales of berseria 4.jpg
با وجود اینکه تم اصلی بازی در مورد انتقام است ولی در عمل عامل و انگیزه اصلی قرارگیری بیشتر شخصیت های گروه در این مسیر مشکلات و حوادثی بوده که گریبانگیر خانواده اونا شده و کم کم و در خلال داستان اعضای گروه با همدیگه انس بیشتری پیدا میکنن و یه خانواده صمیمی رو تشکیل میدن.
بعد از داستان که یکی از نقاط قوت بازی هست، مطمئناً شخصیت پردازی مهمترین جاذبه بازی به حساب میاد. در برسریا چیزی تحت عنوان شخصیت کاملاً منفی یا کاملاً مثبت وجود نداره و هیچکدوم از شخصیت های گروه هم به خاطر دلایل بی معنی (مثلاً جد و آبادشون توی خواب بهشون گفته باشن و اینا) با ولولت همراه نشدن و هر کدوم دلیل و هدف خودشون رو دارن و فقط به این خاطر که دستیابی به هدفشون در راستای هدف ولوت هست به گروهش پیوستن و حتی ولوت هم چند بار اعلام میکنه که بود و نبودشون هم هیچ فرقی براش نداره. البته بعضی از شخصیت ها و اتفاقاتی که براشون میوفته به خاطر برقراری ارتباط با بازی Tales of Zestiria در بازی قرار داده شدن (چون در واقع برسریا پیش زمینه رستریا به حساب میاد) ولی روایت داستان قوی و شخصیت پردازی خیلی خوب باعث شده که بازی به عنوان یه اثر مستقل هم یه تجربه منحصر بفرد باشه و بازیکن نیازی به بازی کردن زستریا یا اطلاع از اتفاقاتی که در داستانش میوفته نداشته باشه. شاید بهترین شخصیت داستان (در کنار ملک لایفست) خود ولوت باشه. معمولاً اکثر عناوین نقش آفرینی ژاپنی در شخصیت پردازی برای کست مونث دچار مشکل اساسی هستن و شخصیت های مونث فقط به عنوان یه عروسک خوش رنگ و لعاب که برای رفع نیازهای عشقولانه یا برانگیختن مردونگی قهرمان داستان اضافه شده باشن هستن و هر جا هم میخوان مثلاً شخصیت زن قوی و با عزم و اراده بسازن برمیدارن موهاش رو کوتاه میکنن، لباس های مردونه تنش میکنن، زخم و زیلیش میکنن و کلاً یه شخصیت مرد جدید از توش درمیارن ولی خدا رو شکر در مورد ولوت قضیه اینطوری نیست و با حفظ ویژگی ها و هویت زنانه اش از اراده و عزم لازم برای دنبال کردن هدفش برخورداره و آدمی هم نیست که با دیدن یه بچه خوشگل و شنیدن دو تا کلمه حرف قلنبه سلمبه دست و دلش بلرزه و بزنه توی فاز عشق و عاشقی و حتی با اینکه در طی داستان اتفاقات زیادی براش میوفته که به رشد بیشتر شخصیتش کمک میکنه ولی هیچوقت به یکباره تغییر موضع نمیده و تصمیمات ناگهانی نمیگیره. همینطور با وجود اینکه ولوت متحمل رنج های زیادی شده ولی تبدیل به یه شخصیت خشک بی احساس نشده که فقط دنبال انتقام ـه بلکه در لحظاتی حتی مهربون، خوشحال و ناراحت هم میشه و تا انتهای بازی از عذاب وجدان کارهایی که کرده همیشه کابوس میبینه. علاوه بر ولوت بقیه شخصیت های اصلی مخصوصاً اعضای گروه هم از شخصیت پردازی خوب و بیاد موندنی برخوردار هستن و میشه گفت هیچکدومشون بی منطق و روی مخ و آزار دهنده نیستن.

tales of berseria.jpg
سیستم شخصی سازی ظاهری بازی امکانات زیادی رو داره ولی متاسفانه اکثر لباس ها و متعلقات خوب رو فقط از طریق DLC های پولی میشه بدست آورد.

گرافیک برسریا ضعیفترین بخش بازی رو تشکیل میده. البته این ضعیفتر بودن الزاماً به معنی بد بودن نیست بلکه بیشتر از این نظر میگم که سبک گرافیکی سل شید (یا به قول یکی از دوستان پلاستیکی) با خشونت مناسب رده سنی 13 سال اونقدرها که باید با حال و هوای جهان و داستان برسریا همخونی نداره. همینطور گرافیک فنی هم با استانداردهای سه چهار قبل قابل مقایسه اس و مشکلاتی مثل فرو رفتن موهای شخصیت های در لباس هاشون (مخصوصاً هنگام استفاده از امکانات قسمت شخصی سازی) و یا افت فریم گاه و بیگاه گریبانگیرش هست که مطمئناً با چند تا آپدیت میشه برطرفشون کرد. از طرف دیگه طراحی محیط ها و شهرها به خوبی انجام شده و اکثر مناظر بازی دیدنی و چشم نواز هستن و سیستم آب و هوای بازی هم نه در حد و اندازه های عناوین بزرگ ولی در حد همین بازی قابل قبول هست و مثلاً در روزهایی که باد میوزه میشه حرکت ابرها در آسمان رو تماشا کرد یا بعضی مواقع با بارش باران و برف همراه هست ولی موردی که باعث ناامیدی میشه عکس العمل نشون ندادن NPC ها به تغییر آب و هوا و نبود سیستم شب و روز در بازی هست. علاوه بر موارد گفته شده انیمیشن های شخصیت ها خوب و روون طراحی شدن و کات سین های انیمه ای انگشت شماری هم که بازی داره از کیفیت خوبی (مخصوصاً در زمینه نورپردازی) برخوردار هستن.

tales of berseria 3.jpg
حجم عظیم دیالوگ های صداگذاری شده در برسریا در مقایسه با دیگر عناوین JRPG چند سال اخیر مثل Ni No Kuni 2 یا Dragon Quest XI تحسین برانگیزه.

موسیقی بازی آنچنان بیادموندنی نیست ولی میشه گفت قابل قبول هست و (با توجه به تعداد زیاد محیط های بازی و کات سین های داستانی) شاید اگه تعداد ترک های بیشتری داشت تاثیر زیادی در کیفیت نهایی بازی میذاشت با اینحال بازم در مقایسه با دراگون کوئست 11 (که دائماً صدای طبل و شیپور توی سر بازیکن میچرخه)، موسیقی برسریا از تنوع بیشتر و بهتری برخورداره و به خوبی به انتقال حس داستان به بازیکن کمک میکنه. از طرف دیگه برخلاف دراگون کوئست 11 که از دوبله انگلیسی خوبی برخوردار بود، برسریا مثل اکثر عناوین ژاپنی در زمینه دوبله انگلیسی لنگ میزنه و به جز چند تا از شخصیت های اصلی (به غیر از لایفست که فکر کنم کلاً جنسیتش رو اشتباه متوجه شدن) بقیه شخصیت های بازی دوبله مناسبی ندارن و اکثراً نمیتونن اون حس مناسب رو در صداشون ارائه بدن که این مورد احتمالاً به خاطر کمبود بودجه بوجود اومده که خوشبختانه به خاطر اینکه صداگذاری ژاپنی بازی به طور پیشفرض در نسخه غربی قرار داده شده این مشکل زیاد حاد نیست و میشه با انتخاب صدای ژاپنی لذت کافی رو از بازی برد (بعد از مراجعه به صداگذاری ژاپنی متوجه شدم که بعضی جملات مخصوصاً اونایی که ماگیلو میگه با چیزی که در زیرنویس انگلیسی نوشته فرق میکنه و حتی در موارد معدودی ترجمه انگلیسی کاملاً نامفهوم هست).

tales of berseria 22.jpg
اکثر محیط های بازی وسیع و خالی ولی در عین حال زیبا طراحی شدن.
گیم پلی برسریا از دو بخش گشت و گذار و مبارزات تشکیل شده. به بخش گشت و گذار اونقدرها که باید پرداخته نشده و جهان بازی با وجود اینکه پتانسیل اوپن ورلد بودن رو داره ولی بیشتر مواقع به خاطر اقتضای داستان دسترسی به مناطق مختلف محدود هست و محیط بازی هم به جای اینکه یکپارچه باشه از مناطق جدا جدا با وسعت عمدتاً زیاد تشکیل شدن که با وجود اینکه تنوع آب وهوایی زیادی دارن ولی عملاً به خاطر اینکه محیط ها خالی هستن فقط بدرد لول آپ کردن میخورن و بعضی وقت ها گذشتن از این مناطق با پای پیاده واقعاً طاقت فرساست و سیستم تلپورت بازی هم عیب های زیادی داره و کاربردی نیست. البته در طول داستان و با بزرگتر شدن محیط ها امکان استفاده از وسیله نقلیه هم به بازیکن داده میشه که گشت و گذار رو سریعتر و راحتر میکنه و برخورد با دشمن ها رو هم تا حد زیادی کم میکنه ولی مشکلی که هست این وسیله نقلیه تا نیمه های بازی بدست نمیاد و بعد از اون برای استفاده در هر محیط جدید باید از یه نقطه فعال بشه که این نقطه فعالسازی بعضی وقت ها در انتهای یه سیاهچال قرار داره. مورد دیگه ای که هست اینه که با اینکه در ساعات اولیه گروه یه کشتی بدست میارن ولی بازیکن هیچوقت نمیتونه خودش کشتی رو هدایت کنه و تنها میشه از یه نقطه به یه نقطه دیگه حرکت کرد و خیلی از جزایری هم که روی نقشه دیده میشن مستقیماً در دسترس نیستن و فقط با ارسال نیروهای کمکی برای تجسس به این جزایر میشه یه سری وسایل جدید، گنجینه های مربوط به پیشینه جهان بازی یا دستورالعمل غذاهای جدید رو بدست آورد. البته تمام این موارد رو میشه از جنبه مثبت هم بهشون نگاه کرد و اینطور در نظر گرفت که حداقل این بازی دیگه به کلکسیون کلون سازی های بی محتوا از بازی های نقش آفرینی های اوپن ورلد اضافه نشده و به جای سر و کله زدن با ماموریت های نخود سیاه و سیاهچال های بی سر و ته و مشابه، تمام تمرکز سازنده روی روایت داستان قرار گرفته که به نظرم تا حد زیادی هم موفق بوده.

tales of berseria 7.jpg
حمله، دفاع، جاخالی دادن، تعویض و حرکات ویژه 5 رکن اساسی در مبارزات بازی هستن.
سیستم مبارزات بازی به صورت ریل تایم و کاملاً اکشن با تکیه بر کمبوزنی هست ولی تفاوتی که با عناوین هک و اسلش مثل Nier Automata داره اینه که اولاً هر چهار دکمه ای که برای حمله کردن تعبیه شدن رو میشه شخصی سازی کرد و برای هر دکمه تا چهار عدد کمبو مختلف انتخاب کرد و دیگه اینکه همه چیز وابسته به عاملی به نام BG هست که در ابتدای هر مبارزه معمولاً شخصیت های گروه با 3 عدد از این BG ها شروع میکنن و هنگامی که دشمنی رو میکشنن یا ضربه ای میزنن که باعث گیج شدن حریف میشه یکی به تعداد این BG ها اضافه میشه (تا حداکثر 5 عدد) و با مردن یا گیج شدن شخصیت ها از تعدادشون کم میشه و البته دشمن های بازی هم از همین مکانیزم BG برای جنگیدن استفاده میکنن. همچنین با جاخالی دادن به موقع از حملات دشمن ها یه BG در میدان مبارزه رها میشه که هر کدوم شخصیت های حاضر میتونن ازش استفاده کنن و این تکنیک بیشتر برای مبارزه با باس ها به کار میاد چون معمولاً روش های عادی روی اونا کارساز نیست و دامنه حملاتشون هم بخش بزرگی از میدان مبارزه رو در بر میگیره. اما اهمیت BG در اینه که برای اجرای هر کمبو یا به قول خود بازی Arte ـی به مقدار یه عدد BG نیاز هست که در مجموع تا نهایت 5 عدد کمبو رو میشه پشت سر هم زد و تا وقتی که BG شخصیت پر باشه حملاتش از قدرت و سرعت لازم برخوردار هستن ولی به محض اینکه BG خالی بشه هر ضربه ای به راحتی دفع میشه و حتی جاخالی دادن و دفاع کردن هم غیرممکن میشه. البته میشه محدودیت استفاده از BG رو با از دست دادن یه BG و ورود به حالت Break Souls از بین برد و چندین و چند کمبو رو به صورت زنجیروار به دشمن وارد کرد و تا زمانی هم که ولوت در حالت بریک سولز قرار داره قدرت حمله و دفاعش تقویت میشه ولی محدودیتی که داره اینه که مدت زمان موندن در این حالت کوتاه است چون وقتی ولوت از بریک سولز استفاده میکنه یکی از حملات حریف رو ازش میدزده تا بر علیه خودش ازش استفاده کنه و این حمله تا زمانی که بازیکن اجراش کنه از جون ولوت کم میکنه تا جایی که حتی ممکنه جونش رو به طور کامل مصرف کنه. سیستم مبارزات بازی پیچیدگی ها و مکانیزیم های زیادی داره که در طول بازی یکی یکی معرفی میشن و حتی تا بعد از اتمام بازی هم همچنان مکانیزم های جدید باز میشن و جالب اینجاست که این چیزهایی که گفتم فقط مربوط به ولوت میشن و بقیه اعضای گروه هم آرت و مکانیزم های مخصوص خودشون رو دارن که اکثر مواقع روی حالت خودکار قرار دارن و با چیدن یه استراتژی خوب میشه با خیال راحت کنترلشون رو به هوش مصنوعی سپرد و شاید حتی تا آخر بازی هم نیازی به کنترل کردن دستی اعضای دیگه گروه نباشه. البته بیشتر این مکانیزم ها روی درجه سختی معمولی کاربرد چندانی ندارن و اکثر قریب به یقین مبارزات بازی رو میشه با جاخالی به موقع و کمبو زدن پی در پی تموم کرد و کمتر پیش میاد هر 4 شخصیت حاضر در زمین به طور همزمان کشته بشن و صفحه گیم آور نمایش داده بشه.

tales of berseria 6.jpg
رقابت اصلی در مبارزات بر سر اینه که کی بیشترین امتیاز رو بدست میاره و بعضی وقت ها این مورد باعث نمایش کات سین های جالبی هم میشه.

بازی در زمینه لول آپ اصلاً بازیکن رو مجبور به گرید کردن نمیکنه و کل بخش داستانی رو میشه فقط با کشتن دشمن های در مسیر و با لول 65 به بالا تموم کرد و حتی تمام آرت های شخصیت ها هم تا لول 60 باز میشن و لول های بالاتر (مخصوصاً 100 به بالا) فقط برای کشتن بعضی باس های فرعی یا باز کردن مکانیزم های جدید به کار میان. البته برای لول آپ کردن باید چند نکته رو در نظر داشت و اونم اینه که همیشه لول شخصیت باید پایینتر یا همتراز لول دشمن ها باشه و میزان exp دریافتی در پایان مبارزه بسته به تعداد کمبو، زمان و نمره ای که دریافت میکنه داره و کسی هم که آخرین ضربه رو وارد درصد بیشتری از exp رو به عنوان جایزه دریافت میکنه. با اینحال لول آپ معمولی وقت زیادی رو از بازیکن میگیره و با کشتن بعضی دشمن ها مثل Red Code ها هم فقط پول و تجهیزات به بازیکن داده میشه و میزان Exp دریافتی صفر هست ولی بازی برای این مورد هم راهکار داره و میشه با شرکت در مبارزات خطرناک که شامل چند گروه از دشمنان میشه مقدار پول، Exp و آیتم های دریافتی رو تا چند برابر افزایش داد که البته این حالت هم چالش مخصوص خودش رو داره و هر مبارزه مدت زمان بیشتری رو به خودش اختصاص میده و تعداد دشمن ها هم به صورت تصادعی بیشتر میشه و لولشون هم همیشه بالاتر از شخصیت های گروه هست.

tales of berseria 8.jpg
گاهی انتخاب بین وسیله ای که هزینه زیادی صرف آپگریدش کردین و در استفاده از اون استاد شدین و وسیله ای که به تازگی بدست آوردین و قابلیت های بهتری داره خیلی سخت میشه.

قسمت بعدی (که سعی میکنم خلاصه اش کنم) بخش تجهیزات یا همون Equipment هست که تقریباً شبیه عناوین دیابلو هست و از سیستم لوت تصادفی استفاده میکنه و بعد از ساعت ها بازی کردن با نگاه کردن به قسمت تجیهزات میشه انواع وسایل با اسم یکسان و قابلیت های متفاوت رو مشاهده کرد که البته میشه وسایلی که دیگه کاربرد ندارن رو اوراق کرد و از مواد اولیه بدست اومده برای آپگرید باقی وسایل تا لول 10 استفاده کرد. همچنین استفاده دائم از یه وسیله باعث استاد شدن در اون وسیله میشه و اثر قابلیت هاش رو تا دو برابر افزایش میده. مشکلی که این بخش داره اینه که اولاً به غیر از سلاح ها باقی وسایل شکل کاملاً مشابه ای دارن و ثانیاً درگیر شدن با این قسمت وقت زیادی رو از بازیکن میگیره که ممکنه از سرعت پیشروی بازی کم کنه. علاوه بر وسایل در بخش تجهیزات بخشی هم برای انتخاب عناوین وجود داره که این عناوین با انجام مداوم بعضی کارها مثل کشف 200 گونه از دشمن های بازی یا 30 بار استفاده از Mystic Artes توسط شخصیت ها و غیره باز میشن و هر کدوم قابلیت های خاصی دارن و بازیکن میتونه در آن واحد یکی از این عناوین رو برای هر کدوم از شخصیت ها انتخاب کنه.


نتیجه گیری (برای اونایی که حوصله خوندن متن های طولانی ندارن:D):
یکی از مشکلاتی که من همیشه موقع نقد نوشتن دارم اینه که ناخودآگاه بیشتر روی نقاط ضعف متمرکز میشم و به ویژگی های مثبت بازی ها کمتر توجه میکنم و در مورد این بازی هم با اینکه از اول قصدم فقط تعریف کردن بود ولی نهایتاً همین اتفاق افتاد. با اینحال مطمئناً بازی Tales of Berseria با وجود بعضی از کمبودهایی که داره یکی از عناوین ارزشمند چند سال اخیر سبک اکشن JRPG هست و تجربه داستان ماجراجویی ولوت و گروهش برای گرفتن انتقامش قطعاً ارزش اینو داره که با بعضی از مشکلات بازی کنار بیاین و این بازی رو امتحان کنین.
 
images

خب من بازی رو گرفتم بازی خیلی خوبه و سخت اخر هر اتاق 1 جایزه بهتون میده بعد از 3 تا اتاق دیگه خیلی سخت میشه شبیه dead cells میمونه 1 جورایی وقتی میمیری من که خوشم امد 1 ماه دیگه پچ بعدیش میاد امتیاز هم 9 میدم از 10
 
Battlefield%E2%84%A2_V.jpg


Battlefield™_V

گیم پلی : 9
داستان : 7
گرافیک : 8.5
موسیقی : 8

برای یک بار تجربه بد نیست شایدم دو بار
گیم پلیش به نظر من خوب بود
داستانشم که چیزی نگم بهتره
گرافیک نسبت به نسخه قبل پیشرفت داشته مخصوصا توی برف و جنگل خیلی خوب کار شده بود
 
Shadow of the tomb raider
این بازی جز بپر بپر چیز خاصی نداشت!حیف شد . انتظار داشتم مثل ریبوت سال 2013 باشه ولی اصلا در حد رایز هم نبود متاسفانه!
85 درصد بازی:D باید هی بپری. بعد یه کات سین نشون میده خودش چند نفرو میکشه بعد دوباره باید بپری! دوستان از شوتینگ انتقاد میکنن ولی من کلا از اکشن و مخفی کاریش انتقاد دارم. اولا که در طول بازی خیلی کم هستن این دو المان. خود شوتیگ به نظرم بهش ایرادایی وارده ولی بدترین قسمت بازی مخفی کاریشه!انگار یه چیزای از پیش تعیین شده روشه! مثلا بعضی فسمتا وقتی تو چمنی منتظری دشمن روشو برگردونه ولی اصلا تکون نمیخوره از جاش! اگرم تکون بخوره یه مسیر مشخصی رو میره و برمیگرده.
بدون هیچ هیت ورزیی میگم! وقتتونو سرش تلف نکنید! من عاشق 2013 بودم و رایز رو هم تا حدودی دوست داشتم ولی سر این بازی هی فحش میدادم به سازنده ها!تنها نکته مثبت بازی فضاسازی بازی بود در کل حیف شد
امتیاز کلی 6. ارزش بازی نداره!
 
The Witcher 2 : Assassins of Kings
یک مدت واقعا به هر بازی میرفتم بعد از 5-6 ساعت وقت صرف کردن براش رهاش میکردم:D کلا حس بازی کردن نداشتم، چون فاکتور های تکراری پر شده تو بازی ها:|
بعد از مدت ها بازی نکردن، رفتم سراغ این بازی وقتی وارد منو بازی شدم موسیقی بازی کلا داغونم کرد:| اخه چطور ممکنه یک همچین اهنگ خارق العاده ای واسه منو بازی تا این که اولین کات سین بازی شروع شد و معلوم شد قاتل شاهان مربوطه به کی و چی هست:D و چه کات سین خفنی ....واسم جالبه همون سالی که اسکایریم اومده و خیلی از بزرگترین بازی های نسل هفت مثل پورتال 2 و سیتی و انچارتد 3 و الی اخر خیلی کم به این بازی توجه شده، در حالی که تو همون سال 2011 مقایسه کنید چه از لحاظ داستانی، و چه عمق شخصیت پردازی و اتمسفر و گیم پلی یکی از برترین بازی های نسل هفتم هست، واسم جالبه پایه و اساس ویچر 3 که شاهکار تمام دوران ها است:D چقدر واقعا چقدر به ویچر 2 نزدیکه، چه تو طراحی محیط و چه تو انتخاب های داستانی و چه شخصیت های جالبی داره بازی... البته مبارزات بازی به خوبی نسخه 3 نیست و همونم باعث و شده تو نسخه 3 فوق العاده بشه ولی واقعا هم در حد و اندازه ویچر 2 و زمان خودش فوق العادست، ....
موسیقی عالی و خارق العاده
شخصیت پردازی خوب و بسیار زیاد
داستان بزرگ و عالی و انتخاب های تاثیر گذار
طراحی عالی محیط
گرافیک فک برانداز
المان های سنگین نقش افرینی
باس فایت های عالی


نکات منفی هم میتونه طراحی مبارزات بهتر میبود.
9/10

البته نمیشه تاثیر فوق العاده که ویچر 3 داره رو گرالت و این نسخه نادیده گرفت مخصوصا مثل کسی مثل من بعد از 4 بار به اتمام رسوندن نسخه 3 بری بعدش چند تا از بهترین شخصیت های داستانی نسخه سوم و داستانشون و روابطشون و دنیاشونو و گذشتشون رو ببینی....واقعا تاثیر گذار و عالی هست در حد نوستالوژی:x:x:x

واقعا بشدت پیشنهاد میکنم .
 
battlefield v singleplayer
تا حالا از دید یه آلمانی سقوط برلین رو ندیده بودم. بازی ارزش یه بار رفتنو داره. همه چی تو بازی نسبتا خوب تعبیه شده.بازی امتیازش 7ـه ولی به خاطر گل روی ماه بخش the last tiger بهش 8 میدم..
 
  • Like
Reactions: BatmanGame and s.1

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or