امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم PC

  • Thread starter Thread starter Meysam
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Meysam

کاربر سایت
سلام
تو اين تاپيك مي خوايم نظر شما و امتيازي رو كه به هر بازي ميديد مشخص كنيم تا شايد بتونيم بهترين بازي رو تو هر ماه يا سال با نظر خودمون انتخاب كنيم
پايين ترين امتياز 0
بالاترين امتياز 10
همراه نظر ( خواهشمند است نظر کارشناسانه باشه )

اینم بازی های سری 1 : ( تا تاریخ 5 مهر )

Wolfenstein
Wanted Weapons of Fate
Left 4 Dead


Bionic Commando
Call of Juarez Bound in Blood
Street Fighter IV

جواب لیست امتیازات سری اول :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC


اینم بازی های سری 2 ( با تشکر از میثم ) تا تاریخ 20 مهر :

Batman Akham Asylum
Resident Evil 5
Mini Ninja
NFS: SHIFT
Red Faction Guerilla
Darkest of days
Section 8
overlord 2
ARMA II
Trine
X-Men Origins: Wolvorine

جواب لیست امتیازات سری دوم :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

اینم بازی های سری 3 : ( تا تاریخ 28 مهر )

Assassin's Creed
Bioshock
Brothers In Arms 3
Crysis
Crysis Warhead
Dark Sector
Dead Space
Far Cry 2
F.E.A.R 2
Gears of War
GTA IV
GRID
Mirror Edge

لیست امتیازات سری سوم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

بازیهای سری 4 ( تا تاریخ 5 آبان )

Splinter Cell: Double Agent
STALKER: Shadow of Chernobyl
STALKER: Clear Sky
Call of Duty 4
Call of Duty: World At War
Fallout 3
H.A.W.X
Resident Evil 4
Prince of Persia 2008
Burnout: Paradise
Mass Effect
Devil May Cry 3
Devil May Cry 4
Pro Evolution Soccer 2009
Colin Mac Rae: Dirt
Silent Hill: Homecoming

لیست امتیازات سری چهارم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC
 
Last edited by a moderator:
Battlefield V
3.jpg



داستان : داستان این شماره مربوط به سال های جنگ جهانی دوم تا سقوط آلمان در بهار 1945 می باشد ...

بازی از 4 تا war story تشکیل شده که ناگفته های جنگ که بعضا شوکه آور هستن و شاید خیلی ها ندونند مانند داستان شماره 2 در نروژ که خیلی تاثیر گذار بود را بازگو می کند . واقعا گرافیک بازی در بالاترین سطح می باشد و جزییات تقریبا خوب پرداخته شده (من روی Ultra رفتم و شگفت زده ام کرد) . تخریب پذیری محیط هم مثل همیشه عالی هست . موسیقی بارزترین قسمت بازی هست که واقعا ساندترک های زیبایی رو شامل می شود . صداپیشگان هم صدای با کیفیت و گیرایی دارند . پیام بازی اثرات منفی جنگ و شعار اینکه جنگ برنده ای ندارد هست.

از نکات منفی کوتاهی بازی و مخصوصا حالت مخفی کاری در بازی که حس شلوغ درگیری های جنگ جهانی رو به بازی باز به خوبی منتقل نمی کند و ارزش تکرار رو از بازی گرفته . در اکثر موارد شما تنها هستید و باید یک سری عملیات تخریب و انهدام رو انجام دهید و استحکامات آلمان ها خیلی قوی هست . هوش مصنوعی بازی چندان عالی نیست ولی بد هم نیست . مدت بازی حدود 4.5 هست .

خلاصه به خاطر گرافیک هم شده می توان به تجربه بازی پرداخت .

امیدوارم با این سیر که سازندگان پیش گرفته اند شماره بعدی در ویتنام (که واقعا کم پرداخته شده (چون آمریکا فاتح جنگ نبوده)) باشد و مخفی کاری از دستور کار حذف و تایم بازی رو بیشتر کنند .

گیم پلی : 7 از 10
موسیقی و صدا گذاری : 10 از 10
گرافیک هنری و طراحی محیط : 9.5 از 10
نورپردازی و طراحی سایه ها : 9 از 10
داستان : 8 از 10

نمره کل : 8.5 از 10


 
battlefield-5-cover-280x392.jpg

battlefield v
منم بازی رو تموم کردم و نظرم تغییر کرد. بازی خوبی بود ولی خوب میشه خیلی بهتر باشه مثل bad company 2
بازی توی سه چیز واقعا رقیب نداره، گرافیک، تخریب پذیری و صداگذاری
یعنی صدای هواپیماها وقتی نزدیک میشدن خیلی محشر بود اصلا عالی بود
گرافیک و تخریب پذیری هم نیازی ب توضیح نیس و همه میدونن این بازی چطوریه

بازی داستان خاصی نداره و 4 داستان کوتاه از جنگ جهانی 2 تعریف میشه
من از مرحله دختره + تانک خیلی خوشم اومد
مرحله تانک ک از دید آلمانی سقوط کشورش رو میبینیم واقعا زیبا بود
خوبه اعتراض نکردن ب این مورد:)) بهرحال الان بازار اعتراض الکی داغه:D
مدت زمان گیم پلی برای من روی درجه سختی از آخر دومی :D حدود 7 ساعت طول کشید
البته مراحل اول و دومم ک تم مخفی کاری داشت همون اول ی تیر هوایی میزدم ک دشمنا بیان استقبال:))

خلاصه ارزش یک بار بازی کردن داره

دوستان میدونم بعیده ولی آیا بازم DLC داستانی داره یا نه؟

امتیاز منم 8.5​
 
battlefield-5-cover-280x392.jpg

battlefield v
منم بازی رو تموم کردم و نظرم تغییر کرد. بازی خوبی بود ولی خوب میشه خیلی بهتر باشه مثل bad company 2
بازی توی سه چیز واقعا رقیب نداره، گرافیک، تخریب پذیری و صداگذاری
یعنی صدای هواپیماها وقتی نزدیک میشدن خیلی محشر بود اصلا عالی بود
گرافیک و تخریب پذیری هم نیازی ب توضیح نیس و همه میدونن این بازی چطوریه

بازی داستان خاصی نداره و 4 داستان کوتاه از جنگ جهانی 2 تعریف میشه
من از مرحله دختره + تانک خیلی خوشم اومد
مرحله تانک ک از دید آلمانی سقوط کشورش رو میبینیم واقعا زیبا بود
خوبه اعتراض نکردن ب این مورد:)) بهرحال الان بازار اعتراض الکی داغه:D
مدت زمان گیم پلی برای من روی درجه سختی از آخر دومی :D حدود 7 ساعت طول کشید
البته مراحل اول و دومم ک تم مخفی کاری داشت همون اول ی تیر هوایی میزدم ک دشمنا بیان استقبال:))

خلاصه ارزش یک بار بازی کردن داره

دوستان میدونم بعیده ولی آیا بازم DLC داستانی داره یا نه؟

امتیاز منم 8.5​

گفته ها حاکی از این هست که یک dlc داستانی که مربوط به مرحله هواپیما هست و در دی ماه منتشر می شه
 
  • Like
Reactions: ROONEY190
گفته ها حاکی از این هست که یک dlc داستانی که مربوط به مرحله هواپیما هست و در دی ماه منتشر می شه
کنترل هواپیماش داغون بود
توی مرحله اول سوار شدم اصلا نمیشه هدایت کرد:|
پس اگ اینطوره بازی پاک نکنم بعدا ک شاید کرک شد
 
  • Like
Reactions: ROONEY190 and kamyy
کنترل هواپیماش داغون بود
توی مرحله اول سوار شدم اصلا نمیشه هدایت کرد:|
پس اگ اینطوره بازی پاک نکنم بعدا ک شاید کرک شد
آره داغونه. هواپیما دور خودش می چرخه. تو شماره قبل مرحله هواپیما خیلی لذت بخش بود ولی این نه. ارزش ندارد.
 
  • Like
Reactions: hitman68
کنترل هواپیماش داغون بود
توی مرحله اول سوار شدم اصلا نمیشه هدایت کرد:|
پس اگ اینطوره بازی پاک نکنم بعدا ک شاید کرک شد

آره داغونه. هواپیما دور خودش می چرخه. تو شماره قبل مرحله هواپیما خیلی لذت بخش بود ولی این نه. ارزش ندارد.

با گیم پد این بخشش رو برید.
 
  • Like
Reactions: kamyy and hitman68
Outlast 2
تقریبا مدت زمان زیادی بود میخواستم بازیش کنم، بلاخره یه فرصت پیش اومد و رفتمش.:D

موسیقی و صداگذاری بازی مثل نسخه اول بهترین بخشش هست و واقعا به بازی کمک کرده. بعضی مواقع صدای پا و راه رفتن یا صدای حرف زدن یا صدای نفس سنگین که خیلی هم به نظر نزدیک هستن ،واقعا آدمو میترسونه:Dموسیقی بازی هم خیلی خوبه و به موقع ساکته و مواقعی هم که لازم باشه با یه موسیقی مرموز تو دل آدمو خالی میکنه و یا مواقع تعقیب هم هیجانو چند برابر میکنه:D اون داد و فریادای دشمنا هم هنگام تعقیب واقعا خوبه :D

موسیقی و صدا گذاری : 9/10

طراحی محیط ها و کلا جو بازی با نسخه اول خیلی متفاوته. بازیه اول تو یک تيمارستان با محیط های تنگ و تاریک بودیم ،اما اینجا تو یک روستای بیابونی با محیط های نسبتا بزرگ تر هستیم. کلا راضی بودم از جو و محیط بازی اما بنظرم چون بازی خطی هست و تنها پیشرفت تو داستان بازی فقط از یه نقطه امکان پذیره، گاهی پیدا کردن جایی که باید رفت سخت و حوصله بر بود!

طراحی محیط و جو بازی:7/10

گرافیک بازی هم خیلی خوب و چشم نواز و تر و تمیز بود و چنین گرافیکی از یه کمپانی کوچیک با تعداد نفرات کم، بنظرم خیلی خوب بود

گرافیک:8/10

گیم پلی هم تقریبا همون گیم پلی نسخه یک هست با این تفاوت که دیگه شخصیت بازی، خود به خود خوب نمیشه و باید از bandage استفاده کرد. و یه mic هم به دوربین اضافه شده که میتونه صدا رو تقویت کنه. ضمنا نسخه ی یک بازی اگه اشتباه نکنم بعضی صحنه هارو که با دوربین میدیدم note می نوشت اما این یکی باید از صحنه فیلم برداری کنه و بعد بجای note نوشتن، رو همون فیلمی که گرفته، حرف میزنه. تنوع کسایی که به آدم حمله میکنن نسبت به نسخه اول بهتر شده و دشمنا متنوع تر شدن اما خب مثل نسخه اول این مشکلو داره که بعد از یکمدت بازی یکم تکراری میشه و از ترسش هم کم میشه چون بهش عادت میکنید. بنظرم تو این قسمت سازنده ها کم کاری کردن و بازی عملا تغییر خاصی نسبت به نسخه اول نکرده و بنظرم باید بهتر کار می‌کردن.

گیم پلی و تنوع بازی : 6/10

خب میرسیم به داستان بازی،کلا من انتظار بالایی از داستان بازی های ترسناک ندارم :D اما این بازی داستان خوبی داره و از نسخه یک قطعا داستانش بهتره اما روایت داستان افتضاحه:| یعنی اون کسی که مسئول روایت داستان بوده رو باید اخراجش کنن:D روایت داستان به قدری بده که من مطمئنم 80 90 درصد افرادی که بازی رو کردن بعد از اینکه بازی تموم شد اصلا نفهمیدن چی شد( مثل خودم):D بعد از اینکه بازی تموم شد سرچ کردم و تا حد زیادی داستان بازی مشخص شد.
خب یه زنو شوهر که خبرنگار هستند به دنبال مرگ ( مشکوک به قتل) یه زن باردار، به منطقه اریزونا میرن تا در مورد این مرگ تحقیق کنن. اسم ما بلیک هست و اسم زنمون لین:D تو هلیکوپتر که هستیم یباره یه نور سفید همراه با یه صدای بلند میاد و هلیکوپتر سقوط میکنه. این نور سفید تا اخر بازی چند بار دیگه هم میاد ،که معمولا با کشته شدن پرنده ها و ماهی ها هم همراهه. حالا قضیه این نور چیه؟ اگه بازیو رفته باشید اون قسمتی که میخوایم از اب رد بشیم و روی raft بشینیم ، بلیک یجا یه برج رادیویی میبینه و تعجب هم میکنه و میگه این برج اون طرف آب چیکار میکنه و میگه شاید اون طرف اب ،تمدن و ادمای معمولی وجود دارن... تو یکی از این برگه هایی که پیدا میکنیم مشخص میشه این برج امواج مایکروویو میفرستن به سمت این روستا. در واقع این نور سفیده که میاد مال وقتی هست که این برج امواجو می‌فرسته!کار این امواج این هست که رو مغز تاثیر میزاره و از چیزی که تو بازی میبینیم این امواج افرادو به سمت اون قسمت تاریک ذهنشون سوق میده. که این قسمت تاریک مغز میتونه ترس ، عذاب وجدان و میل به یه کار خاص... باشه. و ضمنا اسم jenny roland هم تو این نوشته ذکر شده که این شخص یکی از اعضا کمپانی murkoff هست. همون کمپانی ایی که تو نسخه اول بازی تو اون تيمارستان اون ازمایش هارو میکردن. یعنی باز با همون Morphogenic Engine که مال پروژه والرایدر بود سرو کار داریم
خب تاثیر این امواج رو چند نفر مهمه. اولین شخص خود بلیک هست. همینطور که تو بازی پیش میریم این خیال های بلیک بیشتر میشن( چون بیشتر تحت تاثیر امواج قرار میگیره)و دیگه اخرای بازی بنظر میرسه بلیک کامل تو خیال هاش غرق شده تا جایی که دیگه زنشو بجای لین، جسیکا صدا میزنه و فک میکنه داره جسیکا رو نجات میده. حالا داستان این خیال ها و جسیکا( دختر بچه ی توی خیال ها) چیه؟ داستان از این قراره که بلیک و لین و جسیکا با هم تو یه مدرسه مذهبی درس میخوندن و گویا بلیک و جسیکا با هم دوستای صمیمی بودن اما بلیک از لین خوشش میومده ( درواقع کراشش بوده :D)اما جسیکا بلیکو دوست داشته. یه روز بلیک و جسیکا داشتن با هم صحبت میکردن تو مدرسه و با هم میگشتن که یکم دیروقت میشه و یکی از اون مسئول های مدرسه که انگار کشیش هم هست جلوشون ظاهر میشه و میگه چرا تا دیر وقت تو مدرسه با میگردین و اینکار درست نیست و به بلیک میگه تا توی دردسر نیافتادی برو خونه اما به جسیکا میگه میخوای باز دوباره به پدرت زنگ بزنم؟ ( گویا جسیکا از پدرش می‌ترسیده) که جسیکا میگه نه اما جسیکا به بلیک میگه، خواهش میکنم تنهام نزار اما این کشیشه باز دوباره بلیکو تهدید میکنه و بلیک مجبور میشه جسیکارو تنها بزاره و بره خونه. اینطور که پیداس این کشیشه جسیکارو ازار جنسی میده و جسیکا بعد از این قضیه خودکشی میکنه. اون موجودی هم که تو خیال ها دنبالتون میکنه همون کشیشه هست.(از روی زخم روی پیشونیش پیداس) و بلیک بخاطر اینکه اون روز پیش جسیکا نمونده، دچار عذاب وجدان میشه. حالا کلی سال از اون قضیه گذشته و دیگه بلیک اون قضیه یادش نیست اما به محض اینکه تحت تاثیر این امواج قرار میگیره ذهنش میره به سمت همون قضیه.( قسمت تاریک ذهنش)
و مثلا اواخر بازی میبنیم داره بارون خون میاد که مشخصه بلیک داره چیز هایی رو میبنیه که وجود ندارن. یعنی تحت تاثیر این امواج داره دیونه میشه مثل بقیه

حالا قضیه این بچه کشتن و این چیزها تو روستا چیه؟ شخصیت ناث( همون چاق و گنده هه که عکسشم همه جا هست) این شخص قبل از این قضایا یه ادم مذهبی بوده که پیروان زیادی هم داشته اما توی قرض زیادی بوده برا همین با پیروانش به روستای رها شده ی temple gate جایی که بازی توش رخ میده فرار میکنن. این ناث یه ترس از ظهور فرد antichrist (فرد ضد مسیحی) داشته و باور داشته اگه چنین شخصی بیاد، قیامت میشه و همه نابود میشن. وقتی تحت این امواج قرار میگیره ترسش از این قضیه بیشتر میشه و برا جلوگیری از ظهور این فرد ،میگه هیچ بچه ای نباید بدنیا بیاد و زنده بمونه. برای همین همه بچه هارو میکشه. این ناث و پیروانش خودشونو مسیحی میدونن:D البته این ناث کارای افتضاح تری هم میکنه. تقریبا به تمام زنا و دخترای روستا تجاوز میکنه.(تقریبا همه ی اهالی روستا هم به شدت تحت تاثیر این فرد هستند و اونو پیامبر میدونن) بعد هم میخواد بچه هاشونو بکشه. درواقع اون دختری که اول بازی بخاطرش به اینجا اومدیم، یکی از قربانیان ناث بوده که پدرش فراریش میده. همین تجاوز های ناث هم باعث میشه یه عده زیادی، دچار مریضی های جنسی بشن که ناث به اینا scalled میگه و بهشون میگه این مریضیا بخاطر مریض بودن روحشونه و اینارو تبعید میکنه برن جنگل زندگی کنن. خود ناث افرادشو میفرسته که براش پنی سیلین بیارن که مریض نشه اما بخاطر اینکه رو جامعه ش کنترل داشته باشه و مشخص نشه دلیل این مریضی ها خددشه، دارو هارو به scalled ها نمیده به افرادش میگه این دارو ها برا کار دیگه ای هست.
Laird Byron هم کسی هست که از طرف ناث مراقب scalled هاست که فرار نکنن. همون کسی هست که تیرکمون داره. و ناث به laird گفته باید منتظر scalled messiah باشید تا ظهور کنه. وقتی بلیکو میبینن فک میکنن بلیک scalled messiah هست و ناث بهشون گفته فرد موعدو مثل حضرت مسیح به صلیب بکشین و بعد خاکش کنن تا دوباره با بدنی کامل سالم زنده بشه و بعد اگه گوشت این فردو بخورین مریضی تون خوب میشه.:|
( some fu*ked up sh*t) :D
و laird فکر هم میکنه دوربین بلیک، انجیلشه و پیام های مهمی داره:D
یه گروه هم مخالف این مسیحیا هستن که به خودشون
heretics میگن و خودشونو مخالف مذهب و ناث میدونن:D اینا میخوان اون antichrist( فرد ضد مسیح)بدنیا بیاد:D رهبرشونم یه فردی به اسم val هست:D که خیلی مشکل داره:D این val جنسیتش درست مشخص نیست اما قبلا جزو پیروان ناث بوده که باهاش رابطه داشته اما بعدا مخالفش میشه:D
این 3 دسته اصلی توی روستا هستند. که مشخصه همشون تحت این امواج کامل عقلشونو از دست دادند. حالا وقتی ناث لین رو میگیره فک میکنه بارداره برا همین میخواد بکشتش اما اون heretics ها میگیرنش میبرنش زیر زمین توی معادن که بزارن بچش بدنیا بیاد.
اما حالا قضیه بچه ی لین چی هست؟ خود بلیک میگه خیلی وقت هست با لین رابطه ای نداشته و بارداریش ممکن نیست و تازه از اول بازی تا آخرش زمان زیادی نگذشته که لین بخواد شکمش بزرگ بشه. پس قضیه چیه؟ تو oultast 1 قسمت dlc یه document هست که توش توضیح میده چرا هیچ زنی تو این تیمارستان نیست، دلیلش این هست که زنا، چه بیمار ها که روشون آزمایش میشده و چه پزشک ها که آزمایش میکردن، اطراف اون Morphogenic Engine گویا دچار یه نوع حامگلی خیالی میشدن که همراه با درد و برامدگی شکم بوده اما درواقع هیچ بچه ای وجود نداشته و زنا میمردن . بنظر میرسه همین اتفاق برای لین هم افتاده. اگه این اتفاق افتاده پس اون بچه ای که آخر بازی دیدیم چی بوده؟
لین نسبت به بلیک خیلی کمتر تحت تاثیر این امواج بود، چون اون heretics میبرنش تو معادن زیر زمین که امواج کمتری بهش میرسه، برا همین نسبت به بلیک مغزش کمتر زوال پیدا کرد، وقتی هم بچه بدنیا میاد به بلیک میگه چیزی اونجا نیست! یعنی بچه ای تو دستت نیست. دقیقا همین صحنه، اگه سایه رو زمین هم نگاه کنیم، سایه دست های خالیه بلیکو میبنیم و سایه بچه ای رو زمین نیست. یعنی بچه ای وجود نداره! بلیک اواخر بازی دیگه کامل تحت تاثیر امواج هست و برای همین بچرو میبینه. و اون منفجر شدن خورشید هم که بلیک اخر بازی میبینه تحت تاثیر حرفای ناث هست که میگفت اگه بچه بدنیا بیاد همه چیز نابود میشه. بازی دیگه سرنوشت بلیکو مشخص نمیکنه و معلوم نیست زنده میمونه یا نه

داستان:8.5
روایت داستان:2

امیتاز کلی به بازی:7.5

در مجموع outlast 2 ارزش داره بازیش کنید. مخصوصا اگه از نسخه اول خوشتون اومده، از این بازی هم خوشتون میاد.
 
آخرین ویرایش:
Onimusha Warlords REMASTERED 8.5/10

نکات مثبت:
گیم پلی عالی

نکات منفی:
اصلا REMASTERED نیست.
داستان قراضه

اینکه 1 بازی بتونه بعد از 18 سال همچنان گیم پلیش برای ادم لذت بخش باشه یعنی سازنده خیلی فراتر از زمان خودش بازی ساخته و گیم پلی بازی عالی بوده کمتر بازی سال 2001 هست که همچنان هنوز لذت بخش باشه برام هنوز سواله چرا همون زمان خودش نسخه ی 1 رو بازی نکردم. بازی رو به همه مخصوصا طرفدارهای این سبک پیشنهاد می کنم.
 
The vanishing of Ethan Carter
8177f88dd09562a15149afd6ffa1da42e687f76c.jpg

خب اول اینو بگم که این بازی، اولین بازی ای هست که کالکتور خریدم توی کل عمرم:D در این حد خفنه!
از لحظه اولی که بازی شروع میشه که کنار ریل قطار هستید، اتمسفر بازی شمارو توی مشتش میگیره تا لحظه آخر. گیرایی عجیبی داره ترکیب داستان و طراحی محیط این بازی
گرافیک بازی خوب که هست هیچ، یه مد redux هم سازنده ها دادن که روی پی سی بازم بهتر شده واقعا لذت بخشه یه حالت شبیه ساز پیاده روی توی محیط های به شدت زیبا و دلنشین
موسیقی بازی خیلی عالیه به همین دلیل نسخه کالکتور رو خریدم. اگه بازی نکردید حتما توی اسپاتیفای موسیقی های بازی رو گوش کنید جدا گوشنوازن
نحوه روایت داستان خیلی خوبه. کل گیم پلی حدودای 4 ساعت هست. توی یکی از داستان هاش که اصلا انتظارشو نداشتم اینقدر ترسیدم که نگو!
و در آخر بازی طوری تموم میشه که اصلا نمیشه پیش بینی کرد که بنظرم این پر رنگ ترین نسخه مثبت بازی هست
در آخر یک عدد 10 solid تقدیم بازی میکنم:D
 
Final Fantasy VI
final-fantasy-6.jpg

8.5
در ادامه پروژه سری فاینال فانتزی به خاطر تعریف های زیادی که از شماره ششم شنیده بودم و همینطور حجم خیلی کمش، این بار تصمیم گرفتم شماره ششم رو به صورت امتحانی شروع کنم.
شروع داستان خیلی عالی هست، حدود هزار سال از وقوع یه جنگ بزرگ بین انسان ها و یه نژاد جادویی به نام اسپر ها گذشته و در این مدت وجود جادو تقریباً از جهان محو شده و دنیا به سه قاره تقسیم شده که قاره مرکزی توسط یه امپراطوری قدرتمند و ظالم کنترل میشه که با استفاده از باقیمانده نژاد اسپرها ماشین های جنگی قدرتمندی ساخته و دست به استعمار کشورهای دیگه زده. شخصیت اصلی داستان دختری نیمه انسان نیمه اسپر هست که به خاطر قدرت جادویی ای که داره توسط امپراطوری شستشوی مغزی شده و به عنوان یه ابزار جنگی مورد استفاده قرار میگیره تا اینکه در یکی از ماموریت ها به طور اتفاقی از کنترل نیروهای امپراطوری آزاد میشه و با ملحق شدن به نیروهای انقلابی سعی در براندازی امپراطوری میکنه. همونطوری که گفتم شروع داستان خیلی خوب هست ولی با گذشت چند ساعت کم کم از شور و هیجان اولیه اش کاسته میشه و دچار فراز و نشیب های زیادی میشه ولی در مجموع داستان بازی خیلی خوب هست. تعداد شخصیت هایی که میشه در گروه اضافه کرد 14 نفر هست که تا اینجای کار بیشترین تعدادی هست که توی این سری وجود داشته که البته این تعداد زیاد هم باعث شده که به غیر از چند تاشون که آرک های داستانی مختص خودشون رو دارن بقیه زیاد در معرض توجه قرار نگیرن و شخصیت پردازی ضعیفی داشته باشن. البته شخصیت پردازی هیچکدوم به بدی Kefka نیست که عملاً هیچ بهره ای از شخصیت پردازی نبرده و فقط به صرف بد بودن و تنفر از دنیا میخواد همه چیز رو نابود کنه.
از اونجایی که از اواسط بازی سیو من بی دلیل پاک شد، مجبور شدم ادامه بازی رو با شبیه ساز SNES انجام بدم و باید بگم که از نظر گرافیکی در کمال تعجب نسخه HD شده در سطح پایینتری از نسخه SNES قرار میگیره و دلیلش هم اینه که خیلی از تکسنچرهایی که در نسخه اصلی بودن هنگام بازسازی حذف شدن و عملاً گرافیک نسخه بازسازی شده رو بتونه کاری کردن. طراحی شخصیت های اصلی هم خیلی بامزه است و حرکات جالبی انجام میدن و در نقطه مقابله دشمنان و باس های بازی طراحی ها خفن و پر جزئیاتی دارن.
موسیقی بازی یکی از بهترین بخش های بازی رو تشکیل میده. قطعه آغازین بازی، موسیقی ای که در صحنه اپرا پخش میشه و قطعاتی که در صحنه های سوزناک پخش میشه واقعاً تاثیر گذار هستن. البته موسیقی ای که در هنگام مبارزات پخش میشه همیشه ثابت هست و همین باعث میشه که نمره این قسمت یکمی پایین بیاد ولی در مجموع موسیقی بازی شنیدنی و بیاد موندنی هست. (بعد از مدت ها بلاخره قسمتی از این معادله مجهول حل شد که صدا و سیما بعضی از ترک های موسیقیش رو از کجا پیدا کرده:D)
گیم پلی بازی یه جی آر پی جی کاملاً استاندارد هست و هیچ گونه پیچیدگی یا نوآوری ای در اون یه کار برده نشده. البته این به معنی بد بودنش نیست ولی متاسفانه بعد از مدتی بیش از حد تکراری میشه. باس فایت های بازی هم اکثراً استراتژی خاصی نیاز ندارن و با ضربه زدن مداوم میشه راحت شکستشون داد ولی از طرف دیگه دشمن های معمولی بعضی وقت ها واقعاً مشکل ساز میشن و علاوه بر این به خاطر random encounter های فراوان (تقریباً هر 5 قدمی یه مبارزه شروع میشه) و ناکارآمدی سیستم فرار از مبارزات، پیشروی در بازی با سرعت خیلی کمی انجام میشه و رفتن از یه نقطه به نقطه دیگه بسیار آزاردهنده است. البته این مورد پس از رجوع به شبیه ساز SNES و استفاده از سرعت سه برابر تا حدودی حل شد و همینطور ورود زودهنگام کشتی هوایی به داستان هم باعث شد که از خیلی از این مبارزات ناخواسته جلوگیری بشه. یه نکته جالبی که باید اشاره کنم اینه که داستان در نیمه ابتدایی به صورت خطی روایت میشه ولی در نیمه دوم حالت اوپن ورلد پیدا میکنه و موارد مخفی زیادی در گوشه و کنار بازی قرار داده شده، ولی مشکلی که بازی داره اینه نقشه بیش از حد گیج کننده اس و حتی زمانی که تازه داشتم مکان شهرها رو به خاطر میسپردم نقشه دچار تغییر اساسی شد و به یه نقشه کاملاً جدید تبدیل شد به طوری که برای پیدا کردن مکان بعضی از شهرها مجبور شدم حتی به اینترنت متوسل بشم.
با وجود تمام نکات مثبتی که فاینال فانتزی 6 داره ولی (برخلاف شماره های 7 تا 10) متاسفانه گذر زمان تاثیر خودش رو بر روی این بازی گذاشته و خیلی از ویژگی های بازی این روزها کاملاً دمده و قدیمی به حساب میان و مطمئناً ممکنه به مذاق خیلی از گیمرهای جدید خوش نیاد ولی امیدوارم اگه روزی اسکوار خواست فاینال های قدیمی دیگه رو هم بازسازی کنه یه گوشه چشمی هم به فاینال 6 داشته باشه.
 
SHADOW OF TOMB RAIDER 8/10

نکات مثبت:
معماهای خوب
گرافیک عالی
محیط های متنوع و جذاب
یکی از بهترین صداگذاری ها
بهترین موشن کپچر بازی ها

نکات منفی:
فیزیک پر ایراد
داستان مسخره
شخصیت پردازی ضعیف مخصوصا جونا
بخشی از گیم پلی خواب اور(پایتیتی)
هوش مصنوعی پر ایراد

چیزی ندارم در جمع بنذی بگم جز اینکه بازی قطعا با تغییر کارگردانش نسبت به دو نسخه ی قبلی افت محسوسی رو کرده اما بازم بازی قشنگی هست و می تونه سرگرمتون کنه.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or