ضمنا من حرفم کلی بود اصلا مخاطب خاصی نداشت ......
برادر
@s.1 واقعا ببخشید من فکر کردم منظورتون من بودم و یک تایپیک رو بهم ریختم....
...حلال کن برادر...آخه من دچار توهم تئوری توطئه هستم متاسفانه ....دکتر هم رفتم خوب نشد..... باز هم معذرت...حالا با اجازه شما اگه میشه من اون نمره ای که تو پست قبلی دادم رو یکم باز کنمش در حد 50 خط , آخه اون به دلم ننِشست و بیشتر شبیه آنچه خواهید دید بود.....ولی غریبه بینمون نیست خداییش منظورتون من نبودم...؟
....
خوب بعد از کلی تعارف و تشکر و قربون هم رفتن بریم سر بحث شیرین گیم.....
تو این چند ساله اخیر, سینما بدجور گیر داده به افسانه ها و فرهنگ و فولکلور مکزیکی نمونه اش هم انیمیشن های کتاب زندگی و کوکو که جشن روز مردگان و دنیای پس از مرگ مکزیکی ها رو تم داستان قرار دادند و روایتی رنگارنگ از دنیای اموات مکزیک رو به تصویر کشیدند... اما راه دور نرید خیلی قبل تر از اون ها در سال 2013 اهالی صنعت گیم این افسانه ها رو دوره کردند... اینجاست که ثابت میشه همیشه گیمرها یک قدم از افراد عادی جلوتر هستند....
این گروه خشن....
داستان از این قراره که آقایی که شما باشید کنترل یک کشاورز فقیر.. به نام
Juan Aguacate رو بدست میگیرید که قراره همون روز با دختر رویاهاش که حساب بانکی پرو پیمونی هم داره ازدواج کنه....ولی با ورود شخصی به نام
Carlos Calaca حساب کتاب این آقای زرنگ بهم میریزه.... کارلوس کالاکا اسکلتی هست که خودش خواهر و مادر نداره(فحش نیست آقا ..مردن ..مرده..!!) به همراه دو تا از نوچه هاش به نام های
Flame face و بانو
X'tabay میاد حاج خانم بعد از این جان رو کش میره تا با قربانی کردن اون , دنیای مرده ها و زنده ها رو ادقام کنه این وسط یک زنی هم برای خودش گرفته باشه و از الافی دربیاد .. جان کشاورز همون اول کار در راه دفاع از ناموس اقدام میکنه ولی کاری جز سر کشیدن ریق رحمت ازش برنمیاد.... و قدم میزاره به دنیای مرده ها… اونجا یک لوچادور خانم ( همه میدونند لوچادور چیه من برای کسایی که مثل خودم شاید ندونند میگم ...لوچادور کشتی کج گیر های مکزیکی هستند که ماسک های خفنی هم میزنند مثل El Fuerte توی street fighter 4..) به نام توستادا یک ماسک لوچادوری خفن میده به جان , بعد جان با زدن ماسک به صورتش توانایی این رو داره که برگرده به دنیای زنده ها به جای اینکه شبا بره کلوپ کوکوبانگو پی خاک برسری....در حالی که عضلات و هیکلش چیزی از ری مستریو کم نداره ....
داستان بسیار زیبا روایت میشه و می تونید بعد از شکست هر باس فایت که نوچه های کالاکا هستند به علاوه جگوار جونیور پلنگ صفت داستان هر کدوم رو هم بشنوید حتی داستان خود کالاکا و فروختن روحش به شیطان رجیم که در بازی ازش با نام ال دیابلو یاد میشه
( همینجا اینو داشته باشید که اونور چقدر ازین نمونه ها داریم کریتوس , کالاکا , جانی بلیز...می دونی اقتصاد قویه لامصب...قوی.... هر چیزی رو معامله می کنند حتی روح ...اینجا فقط به روح آدم فحش میدن یا نهایت فقط میشه کلیه و بخشی از کبد رو فروخت و بسته به male یا Famale یکی دو جای دیگه ..که پولی هم تهش نیست فقط درد و بدنامی داره....ولی چند وقت پیش یکی از دوستام مثانه اش رو فروخت ناکِس...اما تهش فهمیدن سولاخ بوده و معامله بهم خورد....ببخشید حرفام پزشکی / اقتصادی بود لطفا بن نکنید...)
زمانی برای مرغ بودن.....
توی بازی های مترویدوانیا از قدیم رسم بوده که برای اینکه کاراکتر اصلی بازی بتونه از راه های تنگ و سوراخ های ریز عبور کنه و عضلات تحتانیش گیر نکنه و نماله به در و دیوار...سازنده ها میومدن یک جادو جمبلی سوار میکردن که مثلا کاراکتر تبدیل بشه به یک حیونی چیزی مثل اهالی کسلوانیا که به گرگ و خفاش و مه و دود تبدیل میشدن یا خود متروید که به توپ قل قلی تبدیل میشه و .....اینجا سازنده های در استدیو درینک باکس عنان ابتکار عمل رو به دست گرفتند و جان بیچاره رو با اون هیبت مکش مرگ ما البته به کمک جادوی کثیف ایکس تپی تبدیل میکنند به ...مرغ..!!...
حالا این که خوبه اونجا که گرگ میشدید گرگه جرات نداشت بره جلو مثلا یک گازی چیزی از دشمن ها بگیره و باید برای مبارزه به حالت انسانی در می اومدید ولی اینجا از نزدیک میتونید شاهد رشادت یک مرغ شجاع باشید که چطور با نوک هاش به جنگ لشکر خصم کارلوس کالاکا میره....ولی این حرکت تیم سازنده یک مزیت داره که قبل از اینکه برید قاطی مرغا ,برید قاطی مرغا,ببینید اصلا میتونید و تحمل دارید که برید قاطی مرغا....!!
Rey mysterio Vs Super meet boy
پلتفرمر دو بعدی بویژه زیر سبک مترویدوانیا این روزها اوضاعش خیلی خوبه برخلاف پلتفرمر 3 بعدی که به لطف ماسک اکسیژن نینتندو و تزریق های گاه و بی گاه 200 میلی آندورفین سونی ...نفس می کشه .... چیزی که این بازی رو تبدیل به یکی از عنوان های بی رقیب این سبک تبدیل کرده قطعا گرافیک و داستان و موسیقی اون نیست هر چند هر کدوم اینها هم به تنهایی عالی هستند ولی گیم پلی بازی یک چیز دیگه هست...مبارزات به لطف راه ورسم و مرام لوچادوری جهان پهلوان جان کشاورز سابق که به همه فنون سالتو وپلنگ شکن و گوسفند انداز و بزکش و اشکل گربه و پشگل خرو.....وارده خیلی لذت بخشه ..
از اونجا که جان کشتی گیره پس زیاد
Grab میکنه ..گِرب بازی طوری هست که چند ثانیه به شما وقت میده جهت پرتاب دشمن رو انتخاب کنید و سوتش کنید به در و دیوار که گرومپ صدا میده و دشمن بیچاره که اسکلت های پانجو به تنی بیش نیستند منهدم بشند....بعدا با خرید فن های دیگه روش های دیگه شکستن کمرو استخون ها رو هم یاد میگیرید.. یعنی کل مبارزات در حال پرتاب این رو اون واون رو این طی میشه...!
کمبو ها هم ترکیبشون مثل تکن تا دو خط هم میرسه که پیش مربی مرغه مهربون میتونید یاد بگیرید.... اواسط بازی نصف دشمن ها تو بعد مرده ها هستند و نصف توی بعد زنده ها که همزمان باید هی بعد عوض کنید و مبارزه کنید و این میشه آخر چلنج ناجوانمردانه....
قسمت پلتفرمر بازی با امکاناتی نظیر عوض کردن دنیاها بین اموات و زندگان , داج روی هوا , ایستادن روی دیوار و پرتال های آبی نارنجی و...چند مکانیک دیگه سوپر میت بوی رو میزاره توی جیبش...بعضی مواقع عبور از موانع مثل معما میمونه تازه بعد از یاد گرفتن راه رفتن و پریدن بزگونه می فهمید تو بازی های مترویدوانیا چه کارا که نمیشه کرد...
اگه راه مخفی به دفتر ال دیابلو (به نام DA با همون استایل گرافیکی EA )رو پیدا کنید چلنج های غیر ممکن و اعصاب له کن بازی تازه نمایان میشه ....بازی مثل ماریو بروس کو آپ هم داره که سکه جمع کنید و همون بازی قدیمی هر کی کمتر جمع کنه خره...!
NPC های زیادی توی بازی نیستند ولی همون هایی هم که هستند ماموریت های جالبی به شما میدن و با بدست آوردن قدرت جابجایی بین دنیای مرده ها و زنده ها در لحظه , صحنه های جالبی رو می بینید مثلا تو یک خونه ای دختر بچه ای مرده میگه تو این خونه قبلا زندگی می کردم و عروسکم رو میخوام...بعد همونجا تو دنیای زنده ها میبینید مادر بچه عروسکش رو نگه داشته
یا نوازنده ای که تا ده دقیقه پیش داشت می ترکوند با جابجایی دنیاها شش هاش رو از دست داده و نمی تونه بنوازه...نکته منفی بازی اینه که دیالوگ ها صدا ندارند و با متن حرف می زنند ولی جان زده رو دست گوردون فریمن حتا متن هم نمی زنه....!! ...اما دیالوگ های پیر مرد بزی که حکم پیر راهنما رو برای شما داره بسیار جالبه ...بدجوری گیر داده به مادر جان...
تمام بازی بصورت نقاشی با دست هست و چیزی که این بازی رو جدا میکنه با هر عنوان دیگه ای در این سبک رنگ بندی اون هست یعنی R B G رو ترکونده استدیوی درینک باکس...از بس رنگ های تند توی بازی بکار رفته و عناصر محیطی در بک گراند مثل چراغ های نئون خاموش روشن میشن ..
موسیقی بازی هم دست کمی از شاهکار نداره ....موسیقی تند و فلفلی مکزیکی..
..پیشنهادم اینه صدای بازی رو قرار بدید روی اسپیکر و زیادش هم بکنید و زیر چشمی اطرافیانتون رو بپایید ..قطعا صحنه های جالبی رو شاهد خواهید بود....
حالا این بازی رو دوباره انجام دادم و اینجا نوشتم که بگم گواکاملی 2 تا دو هفته دیگه میاد اگه شماره یک رو بازی نکردید الان وقتشه...هر چند با وجود Dead cells کار براش یخورده سخت میشه برای گرفتن جایزه ها ی ته سالی….
دلم میخواست خیلی دیگه بنویسم ولی برای اینکه برادر
@s.1 ناراحت نشه همینجا تمومش میکنم....
(ببخشید من با شما خیلی شوخی کردم چون اطمینان دارم شما از برادران با جنبه و با مناعت طبع بازیسنتر هستید ...
در مورد نقد کاملا حق با شما بود این مزخرفاتی که من مینویسم نقد نیست بیشتر معرفی بازی هست به علاوه روده درازی ..خواهشا به جای اینکه خودتون رو الاف آدم کله خرابی مثل من بکنید ,چیت کد بزنید و از پست من عبور کنید...
) نمره
9
جان قیافش دوریال نمی ارزه سازنده ها هم به این امر کاملا واقف بودن که سریع ماسک میکشن روی سرش
حالا باید زنش رو ببینید , سیب سرخ و دست چلاق که میگن ایجاست..!
این هیولا در اصل حیوان دست آموز کالاکاست به نام اَلبریج که نابودکردنش دست شمارو می بوسه
اون هم به سبک بوزر تو ماریو ,دقیقا میرید اونور پل و اون تبر رو فشار میدید و زارپ تمام...
فاصله بین مرگ و زندگی یک دکمه هست ...حالا بیایید اینجا هی بهم بپرید هی فحش بدید ...
تصویری از دفتر ال دیابلو که کالاکا به همراه ایکس تبی سرزده رفتند برای مذاکرات صلح آمیز
اون خروس رو هم بردن که بکنن توش ..!!.سوئ تفاهم نشه, ال دیابلو رو بکنن توش...
easter egg تو بازی بیداد میکنه مثل پوستر برادران کشتی گیراشاره به ماریو, کسل کرشر و
بازی قبلی استدیو tales from space حتی گریم فندنکو و سامورایی جک, بتمن وبین, مگامن ,ویوا پیناتا و.....