The Vagrant
همیشه یکی از دغدغه هام این بود که چرا بازی های
Muramasa یا
Dragon's Crown برای پی سی نمیاد تا اینکه در یکی از پرسه زنی های شبانه ام در دالان ها و راهرو های تنگ و نمناک استیم برخوردم با این عنوان The Vagrant
استایل گرافیکی بازی شبیه دراگون کراونه به همراه دوره رنسانس غربی و سبک بازی شبیه موراماسا هست و اکشن نقش آفرینی دو بعدی نیمچه مترویدی....
دختری با دندان های لمینت ...
داستان بازی رو میشه به عنوان اضمحلال انگاره های فراشناختی در توسعه نوین پسا مدرن در نظر گرفت یا به بیانی دیگر:
Vivian شخصیت اصلیه بازی که عضلات و برجستگی های بدن خود رو مدیون شخصیت
آمازون از بازی dragon crown هست... به دنبال باباش میگرده که سال ها قبل ولشون کرده رفته ( اگه باباش با این تریپ و لباس ها ببینتش آیا با خودش آرزو نمیکنه که کاش هیچوقت پیداش نمیکردن و دخترش رو نمیدید ...باباهه درجا سکته میزنه ببینه دخترش اینجوری تو انظار عمومی و خصوصی بین یک مشت هیولا و جادوگر و شوالیه ای که متفق القول یک ذکر رو به زبون دارند که خدا قسمت کنه این دا...فه برام جور شه , ظاهر میشه...!! ... )
لوکیشن اول در کشتی هست که فردی به سبک بازی هاف لایف با کت و شلوار و صورت جغد بر شما ظاهر میشه و به روشنگری می پردازه در این اثنا کشتی میشکنه و ویویان در ساحل به هوش میاد کمک خانمی میکنه به نام لوسیا تا یک گرازه گازش نگیره....بعد میره خونه شون متوجه می شه که شب قراره برای لوسیا خواستگار بیاد ولی لوسیا یک نفر دیگه رو می خواد...لوسیا میگه از اونجایی که دختر خوبی هستی و زورت زیاده بیا دوباره کمک کن منو از جنگل عبور بده آخه جنگل سوکس داره ...برسون سر جاده اونجا داداشم هم میاد و منو به پسره می رسونه...
پس به لوسیا کمک میکنه تا از یک ازدواج زورکی بگریزه ....ولی در ادامه شاهد هستید که شمشیر خصم سینه پسر مردم رو زارپ میشکافه این وسط ویویان میگه چیکار کنم چیکار نکنم میره کمک بیاره ...که خودش گیر یک غول آخر به نام سول ریپر می افته....
خداییش اینجا شبیه اول
God of war Ghost of sparta نیست..!!
از اونجایی که ویویان تا حالا فقط چندتا گرگ و کلاغ و گراز بیشتر نکشته زورش به سول ریپر نمیرسه و همون اول کار تسلیم مرگ میشه که ناگهان جادوگری به نام
هول برن که نمیدونم چرا منو یاد بایونتا مینداخت همینطوری , سر می رسه که از قضا برادر کوچک لوسیا
کامدِن هم همراهشه 3 سوت سول ریپر رو می پیچونه و شما رو نجات میده بعد شما رو درمان میکنه و و می فرسته پی نخود سیا و دوباره که برمیگردید با دو تا سوال انحرافی پی به هویت اصلی شما میبره ( شما رو در بازی runewarden خطاب میکنند زیرا ویویان قبلا هر جا اعضای آکادمی جادوگران رو دیده تیغ بر او کشیده و او را به دو نیمه تقسیم کرده است...) به همین منظور شما رو طلسم میکنه جوری که یارای تکون خوردن ندارید ... بعد میگه اگه می خوای شتر دیدی ندیدی کنم خرج داره برای همین شما رو میفرسته بدنبال شی به نام
braclet of Zoi ...شما از اونجا می رید به دنبال یک جادوگر دیگه به نام جادوگر درخت بلند اون می فرسته پی تاج ماکسی میلیان 2 ....
اینقدر شما رو اینور اونور پاس میدن که متوجه میشید چرا اسم بازی رو vagrant یا دربدر گذاشتند..!!
بعد ها متوجه میشید که شما خواهری داشتید که یک شب اعضای آکادمی ناقافل می ریزند تو خونتون پی اعلامیه و نوار ..!! ولی شما قایم می شید تو کابینت آشپز خونه زیر ظرفشویی و از همون جا صدای هال برن رو میشنوید , خونه شما رو آتیش می زنند و خواهر شما به دست آکادمی کشته میشه اون هم در حالیکه نیزه ای جادویی در سینه اش فرو رفته جالبی بازی اینه که غول اول همون سول ریپر هم روی سینه اش سوراخی داره...جلوتر متوجه میشید که خانواده شما طلسم شده و پدرتون برای این شما رو رها کرده و پای شمسی خانمی در کار نبوده و همه این ها زیر سر جادوگری به نام مگنوس هست که در گذشته میزیسته...و براکلت آف زویی در واقع کلید مکانی به نام void هست و هول برن جادوگر هم قصدش ورود به اونجاست و این وسط به دستیار خودش کامدن هم رحم نمیکنه و...منتها مشکل اینجاست که فقط یک مُرده میتونه وارد اونجا بشه...آیا این هول برن بوده که خونه شما رو آتیش زده و خواهرتون رو کشته...؟آیا هول برن قصد احیا جادوگر خفن یعنی مگنوس رو داره؟ آیا پدر شما هنوز در قید حیات هست..؟
اینها سوالاتی است که با انجام بازی براشون جواب پیدا میکنید ....
تازه اینها داستان اصلیه بازی هست و داستان های فرعی مثل شوهری که زنش رو از آکادمی کشیده بیرون و طلسم شده و تبدیل به خرس میشه یا مردی که دخترای جوان رو گول میزنه و اغفال میکنه و شما خود به عنوان یک قربانی از نزدیک شاهد نحوه این اغفال هستید...(وقتی که پرده ها کنار میره با شکست دادن ایشون تازه می فهمید که یک پیرمرد مفنگی بوده که ارتباط خیلی نزدیک با جادوگر تال تری داشته و اون رو هم قال گذاشته....) یا کاراکتری که بی شباهت به گولم در ارباب حلقه ها نیست و و یا تغییرو تحولات درونی کامدن , دستیار جان برکف هول برن .....در کل داستان بازی شبیه قصه های جن و پری یا همون fairy tale بلاد کفره....
جا داره از همین تریبون این مژده رو هم بدم به 85 دوستان که اینجا ...آره ...فکر کردین فقط تو کنسول های سونی برای شما محتوا در نظر گرفته شده ...نخیر برادر اینجا هم...بله ...از علاقه مندان دعوت میشه برای پاسخ به نیازهاتون هم که شده این عنوان رو تجربه کنند...
اینقده خوبی که ازون بدایی..!!
ویویان با همون چند میلی متر پارچه ای که به عنوان لباس ازشون استفاده می کنه همه جا میره ...کوه جنگل ,غار, قلعه, قبرستون, دنیای مرده ها ...محیط برفی ,خشک بیابانی, معتدل و مرطوب.....
دشمنان بازی هم زامبی ,اسکلت , جادوگر ,مرده , ارواح ,سرباز, شوالیه , گرگ , خرس وگراز....همه چی حالا اینا چیزایی هست که میشه اسم روشون گذاشت خیلی چیزا اسم ندارن مثل چشم پرنده , جمجمه آتشین , مینیسک پاره, پروستات پوسیده ...همه چی که بیشتر از 70 مدل دشمن برای بازی طراحی شده....
حتی معمای رزیدنت اویلی هم داره متن ها رو بخونید شکل ها رو از روی متن ادبی مرتب کنید...
اینترنت رو نگردید (از پایین ترازو - ماهی- دستکش .....آخریش یاد رفت چی بودخدا....الماس ...انبردست...نه ...خدایا خودت کمک کن ....لارجر باکس....نه....آهان یادم اومد ...تبر بود...تبر...)
اگه قسمت هایی رو که پاکسازی کردید رو دوباره برگردید ..می بینید اون آقا قد بلنده اونی که داره...ببخشید... همون جغد خوشتیپ , با گرفتن پول های هنگفتی براتون ایجاد چلنج های مبارزاتی میکنه مثلا دو باس فایت همزمان یا رویارویی با ده ها دشمن وحشی در یک گَله جا..که جایزه های خوبی در پابان بهتون میده...
گیمپلی کامله کامل هست خرید فروش ,زره انگشتر ,آپگرید ,کلید, صندوق, درخت مهارت ,شکستن اسلحه ها و استخراج منابع ,بازرگان , آهنگر ,فست تراول ,خرید کمبو, حتی آشپزی.... 17 18 تا باس فایت با استایل گرافیکی محشر هم براتون در نظر گرفته شده....تازه بازی پایان خوب و بد هم داره...که برای پایان خوب باید دختری رو از دست هیولایی نجات بدید و 3 تا باس مخفی رو شکست بدید و یکسری خورده کاری دیگه....اون هم تو بازی 1.5گیگی.....درخت مهارت ها و بعضی شمشیرها و زره و گردنبند ها هم اونقدر گرونه که شمارو وادار میکنه به بازی دوباره....
موسیقی بازی هم کاملا متناسب با حال و هوای بازی هست مثلا وقتی توی دشت و دمن هستید گرایش به سال های دور از خانه داره و در بزنگاه های حساس داستانی یا غول آخر ها میره به سمت راکی بالبوا و دوستان....
بازی خیلی قشنگه ترسیدم به دستور کارگروه مصادیق مجرمانه خودم حذف بشم و بلایی سرم بیاد وگرنه تایپیکش رو می زدم...حرف اول و آخر بازی رو هم طراحی هنری اون میزنه که هر فریمش یک آرت ورکه...در مورد گرافیک هیچ حرفی نمی تونم بزنم و شما رو ارجاع می دم به تصاویر و تریلر ها..واقعا زبان قاطره..!!
...
ولی به جرئت می گم همچینین بازی ای روی پی سی تا سال ها پیدا ,
چـــــــــی......نمیشـــه!!
حاصل جمع نظرات استیمیان هم
very positive شده که خود برهانیست روشن بر اثبات این مدعا..!
نمره من
9 ..یک نمره هم بخاطر اینکه گفتگو ها صدا ندارند....وگرنه نمره ویویان که بیسته....!!
ببخشید پست من بیشتر حالت معرفی بازی گرفت تا امتیاز ...حیفم اومد دوستان عزیز و فهیم و خردمند بازی سنتری از این عنوان بی سروصدا بی نصیب بمونن...!!
super Mario bros اینو همینطوری گفتم چون اونجا قارچ هست اینجا هم هست..!!
لعنتی اینقده خوبه که باید سانسور شه...!!
رفتم تو یک سایت وطنی دیدم تصاویر قرار داده شده از بازی شمشیر ویویان هست دشمن هم هست افکت آتش شمشیر هم هست ولی خود ویویان نیست یعنی سانسورچی کلا ترجیح داده صورت مسئله رو از بیخ و بن پاک کنه....حالا من عکس هایی رو خودم در طول بازی گرفتم ..خدا شاهده فقط برای نمایش محیط ها و طراحی هنری و رنگ بندی های فوق العاده اون....نه عضلات ویویان....حالا اونم وسط وایستاده چیکارش کنم..نمیشه که بگم خواهر بکش کنار من از درخت پشت سرت عکس بگیرم...زشته خوب...ناسلامتی کاراکتر اصلی بازیه ها....این مشکل رو من قدیما با بازی
تبر طلایی داشتم ..بخصوص زمانی که چند نفر هم اطرافت نشسته بودند....
خواهشی که ازمدیران اعظم سایت دارم اینه که اگه خطری اینجانب یا احیانا بازی سنتر رو تهدید میکنه اطلاع رسانی کنید تا اقدامات مقتضی را مبذول بدارم...ممنون...