امتياز اعضای بازی‌سنتر به عناوین پلتفرم‌های PlayStation

Nathan Drake

Evanescence
کاربر سایت
درود
این تاپیک به این منظور باز شد تا دوستانی که عناوین مختلف رو تجربه کردند، امیتاز از 1 تا 10 به بازی مورد نظر بدن.
لطفا سعی کنید همراه با نمره یه توضیح کوچکی هم بدید.
با تشکر
 
آخرین ویرایش:
The Evil Within

بعد از سال ها دوباره برگشتم سراغ این بازی. اثری از شینجی میکامی افسانه ای. بازی به شدت مریضه و با روح و روان آدم بازی میکنه. محیط، دشمنا، باس ها همه فوق العاده طراحی شدن. ترس های جامپ اسکری اصلا توش وجود نداره. بازی به معنای واقعی کلمه بر پایه بقا طراحی شده. مهمات به شدت کمه و باید با برنامه رفت جلو. پازل ها خیلی راحتن. مخفی کاری به شدت ضروریه. تنوع سلاح ها خوبه و سیستم ارتقا به خوبی طراحی شده. بعضی جاها به یکی دو تا باگ برخورد کردم. موزیک اصلی، قشنگ احساس ناتوانی و ناامیدی رو القا میکنن. خیلی جاها دیدم به داستان ایراد میگیرن. مثلا چرا شخصیت اصلی سباستین هدف و انگیزه خاصی نداره (انتقام یا نجات)! یا مثلا چرا شخصیت های فرعی به خوبی بهشون پرداخته نشده. اشکال اینجاست که بخشی از داستان در DLC هاش روایت میشه. ولی در کل ایده اصلی فوق العاده خاصه. بازی 3 تا DLC داره که 2 تاش برای روایت داستان به شدت ضروریه. ای کاش محتوای این DLC ها رو تو خود بازی اصلی قرار میدادن تا داستان منسجم تر روایت بشه. بازی به شکلی تموم میشه که به شدت نیازمند یه نسخه دیگه بود. ولی متاسفانه هم استاد از استودیو جدا شد، هم نسخه دو اصلا داستانش متفاوته و هم پرونده سباستین تو 2 بسته میشه
تروفی پلت این بازی جز یکی از سخت ترین پلت های پلی استیشنه. کسی که میخواد به شدت خودشو آزار بده، حتما بره سراغش!
یک نکته راجب Evil Within 2 بگم، کسی که هر دو نسخه رو بازی کنه قشنگ تفاوت رو احساس میکنه و متوجه میشه که استاد، کارگردان نسخه 2 نیست!

امتیاز 9/10
غیر از موردی که خودتون هم اشاره کردید و کاملا هم درست بود، یه قضیه دیگه هم این بود که لزوما نسخه اول هدفش ایجاد یه قهرمان با شخصیت پردازی خیلی قوی و احساسی نبود بنظر من، شخصیت اصلی بیشتر اواتار مخاطب توی بازی بود
درواقع حتی بازی اصلا راجع به شخصیت اصلی هم نبود و به معنای دیگه هرکس دیگه ای می تونست جای شخصیت اصلی حضور داشته باشه و داستان تکون نخوره. چون هدف داستان پرداخت یه ریوک و سازمان «اسمو یادم نیست» و داستان های اینجوری بود که توی یه روایت پیچیده ایجاد شده بودن. برای همین لااقل برای من مشکل نبود چندان شخصیت پردازی کارکتر اصلی
 
آخرین ویرایش:
غیر از موردی که خودتون هم اشاره کردید و کاملا هم درست بود، یه قضیه دیگه هم این بود که لزوما نسخه اول هدفش ایجاد یه قهرمان با شخصیت پردازی خیلی قوی و احساسی نبود بنظر من، شخصیت اصلی بیشتر اواتار مخاطب توی بازی بود
درواقع حتی بازی اصلا راجع به شخصیت اصلی هم نبود و به معنای دیگه هرکس دیگه ای می تونست جای شخصیت اصلی حضور داشته باشه و داستان تکون نخوره. چون هدف داستان پرداخت یه ریوک و سازمان «اسمو یادم نیست» و داستان های اینجوری بود که توی یه روایت پیچیده ایجاد شده بودن. برای همین لااقل برای من مشکل نبود چندان شخصیت پردازی کارکتر اصلی
به نکات خیلی خوبی اشاره کردی. تو یکی از DLC ها، خود جولی کیدمن اشاره میکنه که همش تقصیر اونه که سباستین و جوزف تو این وضعیت گرفتار شدن. در واقع جولی کیدمن به نوعی پروتاگونیست داستانه. یه مورد دیگه اینه که حتی روویک هم سعی نمیکنه تا آخرین لحظه سباستین رو بکشه و بهش میگه اونا (mobius) حتی تو رو هم درگیر این ماجرا کردن. تو نسخه یک صرفا هدف اصلی، بقا و رهایی از این جهانه. ولی وقتی روویک به دنیای واقعی فرار میکنه، اینجاست که هدف جدیدی برای سباستین ایجاد میشه. به همین دلیل من خیلی علاقه داشتم EW2 ادامه داستان روویک باشه.
 
Mafia The Old Country

Mafia.png

مافیا ؛ نه یک بازی و نه حتی یک ژانر سرگرمی ، مافیا یه سبک زندگی ـه که نقطه اوج ـش رو حداقل در نگاه من در آثار کاپولا میشه دید و اولین نماد هم که تو ذهن میاد خانواده کورلئونه ـست. مافیا با این نماد ها شناخته شده ، اما این ها نیست ، مافیا اساسا با آن چه در پیدایش ـش یکی شده ، همان مافیای ایتالیایی ، همان سیسیل ، یک چیز بیشتر نیست ، وفاداری ؛ نه چیز دیگه ای! خانواده ای که با اسم مافیا تشکیل میشه نه با پیوند خون ، بلکه با ایجاد پیوند وفاداری ـه که شکل گرفته. وفاداری ای که هر کدوم از اعضا با یک علت در خودشون تقویت کردن ، یکی با حمایت ، دیگری با اعتماد ، شاید کسی با عشق ، کسی دیگری با حس مرید بودن و حتی کسی برای پر کردن نداشته هایش ، داشتن خانواده. حالا برسیم به این سری و تعریفی که از خانواده ارائه میده که خانواده اونی نیست که باهاش به دنیا میای ، بلکه اونیه که براش بخوای بمیری . با همه این تفاصیل این نسخه به ما چیز دیگه ای رو نشون داد ، درسته که سرنوشت در مافیا مشخص و معین ـه اما مهم اینه که تصمیم بگیری چه کسی باشی و آیا می خوای تبدیل به کس دیگه ای بشی یا نه ؟! انزو فاوارا در مسیر زندگی اش حداقل آن سه سال خاص خودش از 17 تا 20 سالگی ، نمودار سینوسی عجیبی را طی کرد ، جهنمی را دید که سبب پیدا کردن بهشت ـش شد و بهشتی را تجربه کرد که او را به جهنم فراخواند. اون کسی بود که خیلی خوب میدونست نباید تغییر کنه و این رو هم با سخت ترین تصمیم ـش و شاید سخت ترین تصمیم در کل این Franchise برای همه ما به اثبات رسوند ، از هیچ به همه چی رسیدن اما ... برگردیم به سراغ خانواده ، لوکا یه Mentor بود نه دون توریسی ، ایزابلا یک عشق بود نه یک خواسته و فقط انزو بود که مافیا بود چون تنها کسی بود که همواره تسلیم پند و اندرز های Mentor خودش و وفادار به مافیا بود. انزو وفادار به خانواده نبود ، انزو فهمیده بود فقط باید به عشق ـت وفادار بمونی و همین بود که انزو رو قوی تر کرد اما هیچ وقت عوض نکرد... :x:x:x

گیم پلی : 10
گرافیک : 10
داستان : 10
موسیقی و صداگذاری : 10

کل : 10 از 10
 
به نکات خیلی خوبی اشاره کردی. تو یکی از DLC ها، خود جولی کیدمن اشاره میکنه که همش تقصیر اونه که سباستین و جوزف تو این وضعیت گرفتار شدن. در واقع جولی کیدمن به نوعی پروتاگونیست داستانه. یه مورد دیگه اینه که حتی روویک هم سعی نمیکنه تا آخرین لحظه سباستین رو بکشه و بهش میگه اونا (mobius) حتی تو رو هم درگیر این ماجرا کردن. تو نسخه یک صرفا هدف اصلی، بقا و رهایی از این جهانه. ولی وقتی روویک به دنیای واقعی فرار میکنه، اینجاست که هدف جدیدی برای سباستین ایجاد میشه. به همین دلیل من خیلی علاقه داشتم EW2 ادامه داستان روویک باشه.
به نکات خیلی خوبی اشاره کردی. تو یکی از DLC ها، خود جولی کیدمن اشاره میکنه که همش تقصیر اونه که سباستین و جوزف تو این وضعیت گرفتار شدن. در واقع جولی کیدمن به نوعی پروتاگونیست داستانه. یه مورد دیگه اینه که حتی روویک هم سعی نمیکنه تا آخرین لحظه سباستین رو بکشه و بهش میگه اونا (mobius) حتی تو رو هم درگیر این ماجرا کردن. تو نسخه یک صرفا هدف اصلی، بقا و رهایی از این جهانه. ولی وقتی روویک به دنیای واقعی فرار میکنه، اینجاست که هدف جدیدی برای سباستین ایجاد میشه. به همین دلیل من خیلی علاقه داشتم EW2 ادامه داستان روویک باشه.
نسخه اول رسما راه رو برای 2 خط داستانی باز گذاشت
یکی زن سباستین بود، یکی هم ریوک بود
قطعا داستان اینکه سباستین بیافته دنبال ریوک درحالی که هیچ کس حرفش رو باور نمی کنه «که سازمانه هم در این قضیه بی تاثیر نیست و سباستین رو بد نام کرده، درست مثل امبرلا که اعضای استارز رو بدنام کرد نذاشت حقیقت به گوش جامعه برسه» ایده جذابی بود
اما حقیقتا خط داستانی خانواده سباستین هم در بازی اصلی بهش اشاره شده بود و در نامه ها حضور داشت، هم در دی ال سی ها براش زمینه چینی شده بود. من هنوز فرصت نکردم نسخه دوم رو تموم کنم که بدونم ایا داستان جذاب بوده یا نه، ولی قبول دارم حضور ریوک در نسخه دوم هم ایده خفنی بنظر می رسید.
 
Demons souls
خوب این بازی هم پلات شد البته ۱ماه درگیر تروفی آنلاینش بودم چون کسی سامن‌نمیشد بریم یه باس بزنیم امشب طلسم شکسته شد🫠🫠
گرافیک بازی عالی واقعا نسل جدید بود همچنین صدای بازی با هدفون خیلی عجیب و زیبا بود مخصوصا رد شدن اژدها😁
به نظرم یکی از سولز های خوب زندگیم بود و‌باهاش خیلی انس گرفتم
مجبورشدم سربعضی تروفی ها بازی روی نیو گیم پلاس برم و واقعا چالش نیوگیم پلاس و سختی اش حس کردم و منو آبدیده کرد و حتی انمی های ساده یه اشتباه جلوشون آخرین اشتباه میتونست باشه
اگه یه درصد کسی بازی نکرده میتونه تجربه خوبی براش باشه
بازی از هرجهت سولزی به نظرم کامله مخصوصا گرافیک نسل جدیدش
نکات منفی فقط همون موقعی که دمیج میخوری زمین میوفتی یکم طول میکشه پاشه🧐توی حالت نیوگیم پلاس اون لحظه پوست میکنن
امتیاز ۸.۵ از۱۰
 
آخرین ویرایش:
بعد از سال ها این مافیا واقعاً چسبید، بازی ای که در عین سادگی کشش و جذابیت داشت:

MafiaTheOldCountryArtwork.jpg

داستان شاید نزدیک به نسخه 1 و قابل پیش بینی بود ولی چیزی بود که از بازی مافیا انتظار می رفت و تیپیکال یه داستان مافیایی بود با اتمسفر و زیبایی های خودش؛ انزو شخصیت کاریزماتیکی داشت و تو پلی تایم کوتاه بازی هم می شد باهاش ارتباط گرفت. شخصیت پردازی و صدا گذاری سایر کاراکتر ها هم فوق العاده بود: چزاره، ایزابلا، تینو و در صدرشون دون توریسی معرکه بودن، در مورد لوکا خیلی خیلی پتانسیل داشت و اگر فقط اوایل بازی بیشتر بهش پرداخته نمی شد می تونست از این هم محبوب تر شه. حضور لئو گالانته در دوران جوونی هم سورپرایز خیلی خوبی بود.
گیم پلی هم چه تو مخفی کاری، چه اکشن و چه تو ماشین و اسب سواری basic ولی خیلی لذت بخش بود. طراحی مراحل و مپ بازی هم خیلی خوب
گرافیک و موسیقی بازی هم عالی

9.5
 
death-stranding-2-neil-68435e088e157d35766b17e2.jpg

Death Stranding 2: On the Beach: 8.5/10

نکات مثبت:

+ داستان و روایت داستانی عالی، شخصیت های به یادماندنی و عالی، بازی ها عالی و محشر آنقدر که یک استاندارد جدید برای صنعت ویدئوگیم هستش.
داستان نسبت به قسمت اول خیلی بهتر شده به‌خصوص در قسمت روایت خطی‌تر و جذاب‌تر شده. پخته‌تر شده و برخی اتفاقات عجیب غریب که در قسمت اول بود اینجا کمتر یا حذف شده.
ژاپنی‌ها هنوز هم 7 سامورایی رو از یاد نبردن و اینجا هم ما شاهد چینش قهرمانان هستیم.
تویست‌های جذاب و سکانس‌های فوق‌العاده جذاب که امضای مخصوص به استاد رو به همراه داره.
ترکیبی از شخصیت‌های سفید، خاکستری و سیاه رو داریم.
رفرنس‌ها به متال گیر 4 که دیگه انتهی ماجرا هستن.

+ موسیقی از همه جهات عالیه اما ترک‌هایی که در نسخه یک برای مسیرها از خوانندگان مختلف انتخاب شده بودن نسبت به این قسمت بهتر بودن اما موسیقی متن بازی به همراه ترک‌های ساخته شده توسط آقای فورسل واقعا عالی شدن و از این حیث نسبت به قسمت اول پیشرفت داشت. احساسی هستن و به خوبی روی صحنه‌های بازی جا افتادن و به قول خودمون کار دراومده.

+ گرافیک م از نظر فنی و بصری که دیگه انتهای چیزی هستش که وجود داره. کوجیما همیشه در این زمینه عالی بوده و اینجا هم کار به قدری بزرگ و شگفت‌انگیز هستش که من در اندازه ای نیستم که با صفت‌هایی چون شاهکار و فوق‌العاده و این چیزها توصیفش کنم.

+ اما گیم‌پلی

کوجیما از یک سری چیزهای زده و به یک سری بخش‌ها اضافه کرده. بخش‌های مثبت رو اینجا میگم. قسمت‌های اکشن بالانس‌تر شدن. مبارزه با دشمنان چه بی‌تی ها و چه سربازهای دشمن رباط یا آدمیزاد همگی خیلی پیشرفت کردن و از همین رو فایت‌ها جذاب از آب در اومدن.
گان‌پلی خیلی حساب شده در اومده و وجوداسلحه‌های مختلف حس و حال میدان نبرد و مبارزات و البته چیدمان استراتژی برای نبردها به خوبی کار شده و از این حیث بازی یک سروگردن به نسبت نسخه اول پیشرفت داشته. مراحل مخصوص به نیل نیروانا فوق‌العاده از همه نظر طراحی شدن و بزرگ‌ترین نقطه مثبت بازی به حساب میان.
گشت گذار و استفاده از وسایل نقلیه خیلی راحت‌تر و سهل‌تر شده. مراحل طوری طراحی شدن که میشه بخشی رو با وسیله نقلیه و بخشی رو پیاده رفت و آمد کرد. دیگه مثل قبل کل مسیر سنگ و کوه و صعب‌العبور نیست و همین نکته مثبت هستش. رابط کاربری بین اختیارات، امکانات و هرچیزی که مخاطب را به سم وصل می‌کرد ساده‌تر و بهبود پیدا کرده.
دشمنان به‌خصوص باس‌فایت‌ها خیلی بالانس شدن و بهبود پیدا کردن و مهم تر این که دیزاین مبارزه با باس فایت ها هم بهبود پیدا کرده و مثل قسمت اول هم چیز شلوغ درهم و وا رفته نیست.

نکات منفی:

- چند اپیزود اول زیادی طولانی هستند و هنوز هم که فکر می‌کنم نباید آنقدر کش‌پیدا می‌کردن.
- بخشی از دیالوگ‌ها طولانی هستند و خسته کننده میشن و وجودشون اصلا لزومی نداشت.
- گیم‌پلی:
به همان اندازه که پیاده‌روی و رسوندن بسته در قسمت اول مهم و هیجان‌انگیز بود در این قسمت یعنی در دث 2 اون ماهیت اقعی و اثربخشی خودشو از دست داده.
ما در قسمت اول واقعا احساس می‌کردیم ک یک پورتر هستیم و وظیفه‌ای جز رسوندن بسته نداریم و همین حس روی مخاطب غالب میشد اما در دث 2 ما پورتر نیستیم و درواقع اون بخش اتصال ما از نقطه مبدا به مقصد برای انجام ماموریت هستش نه رسوندن بسته که از نظر بصری فقط اسمش رسوندن بسته شده. از این رو حس و حال و ماهیت کولبری یا هر چی که اسمشو بزاریم از بین رفته یا کمرنگ شده. یکی از دلایلش طولانی شدن مسیر در کنار کم اهمیت شدن محموله‌ای هستش که به مقصد می‌رسونیم.
با این که استفاده از وسایل نقلیه متنوع و راحت‌تر شده اما اگر هدف مسیر هستش چرا آنقدر سهولت در استفاده از وسایل نقلیه هستش؟ و در طرف مقابل به مرور ما فقط تلاش می‌کنیم که سریعا به مقصد برسیم و هیچ لذتی در مسیر در خاطر ما نمی‌مونه. برای همین نقطه عطف قسمت اول در قسمت دوم به یک اتفاق دم دستی تبدیل شده.

با وجود این که اکشن و نبردها بهتر شده ولی همچنان بی تی ها بی‌خطر و بعضا اصلا مهم نیستند. هیچ اتفاق خاصی قرار نیست بیوفتد وقتی که به دست بی تی ها میوفتید و فرار کردن از دستشون خیلی راحته، بعضای وقت‌ها فقط کافیه که گاز ماشین رو بگیری و سریع از منطقه خارج بشی. من انتظار داشتم تا نقش و اهمیت خطر بی تی ها بهتر و افزایش پیدا کنه.

دیگه به مانند نسخه قبل این نگرانی که وسایلی و تجهیزاتی که همراهت هست و ممکن خراب شن وجود نداره. در نسخه اول من روی دوام پوتین‌ها خیلی حساس بودم که نکنه وسط راه پویتنم از بین بره و مجبور بشم با پای پیاده حرکت کنم. (البته که پوتین یک مثال هستش) همه چیز در دث 2 به‌خصوص تجهیزات اون اهمیت خودشون رو از دست دادن یا کمرنگ شدن. با این وجود جای خودشون رو به استراتژی سلاح‌ها دادن.
هنوزم حمل کردن بسته‌های سلاح روی کوله وسط میدان جنگ جور در نمیاد و مجبور میشی اونارو دم دستت داشته باشی.
ساخت و ساز و کمک کردن به دیگران هم اون اثربخشی نسخه اول خودشو از دست داده و مهم نیست جاده‌ای بسازی یا نه، نبردبانی بگذاری بقیه استفاده بکنن یا نه و این نکته مثبت در قسمت اول در نسخه دوم به پوچی کشیده شده.


و در آخر:
خیلی باید شکرگذار باشیم که در دوره ای زندگی میکنیم که کوجیما هست و فقط با یک پارچه هد بند ما رو تا آخر عمر درگیر داستان و دنیای جذاب ذهن خودش کرد.
 
View attachment 396339

Death Stranding 2: On the Beach: 8.5/10

نکات مثبت:

+ داستان و روایت داستانی عالی، شخصیت های به یادماندنی و عالی، بازی ها عالی و محشر آنقدر که یک استاندارد جدید برای صنعت ویدئوگیم هستش.
داستان نسبت به قسمت اول خیلی بهتر شده به‌خصوص در قسمت روایت خطی‌تر و جذاب‌تر شده. پخته‌تر شده و برخی اتفاقات عجیب غریب که در قسمت اول بود اینجا کمتر یا حذف شده.
ژاپنی‌ها هنوز هم 7 سامورایی رو از یاد نبردن و اینجا هم ما شاهد چینش قهرمانان هستیم.
تویست‌های جذاب و سکانس‌های فوق‌العاده جذاب که امضای مخصوص به استاد رو به همراه داره.
ترکیبی از شخصیت‌های سفید، خاکستری و سیاه رو داریم.
رفرنس‌ها به متال گیر 4 که دیگه انتهی ماجرا هستن.

+ موسیقی از همه جهات عالیه اما ترک‌هایی که در نسخه یک برای مسیرها از خوانندگان مختلف انتخاب شده بودن نسبت به این قسمت بهتر بودن اما موسیقی متن بازی به همراه ترک‌های ساخته شده توسط آقای فورسل واقعا عالی شدن و از این حیث نسبت به قسمت اول پیشرفت داشت. احساسی هستن و به خوبی روی صحنه‌های بازی جا افتادن و به قول خودمون کار دراومده.

+ گرافیک م از نظر فنی و بصری که دیگه انتهای چیزی هستش که وجود داره. کوجیما همیشه در این زمینه عالی بوده و اینجا هم کار به قدری بزرگ و شگفت‌انگیز هستش که من در اندازه ای نیستم که با صفت‌هایی چون شاهکار و فوق‌العاده و این چیزها توصیفش کنم.

+ اما گیم‌پلی

کوجیما از یک سری چیزهای زده و به یک سری بخش‌ها اضافه کرده. بخش‌های مثبت رو اینجا میگم. قسمت‌های اکشن بالانس‌تر شدن. مبارزه با دشمنان چه بی‌تی ها و چه سربازهای دشمن رباط یا آدمیزاد همگی خیلی پیشرفت کردن و از همین رو فایت‌ها جذاب از آب در اومدن.
گان‌پلی خیلی حساب شده در اومده و وجوداسلحه‌های مختلف حس و حال میدان نبرد و مبارزات و البته چیدمان استراتژی برای نبردها به خوبی کار شده و از این حیث بازی یک سروگردن به نسبت نسخه اول پیشرفت داشته. مراحل مخصوص به نیل نیروانا فوق‌العاده از همه نظر طراحی شدن و بزرگ‌ترین نقطه مثبت بازی به حساب میان.
گشت گذار و استفاده از وسایل نقلیه خیلی راحت‌تر و سهل‌تر شده. مراحل طوری طراحی شدن که میشه بخشی رو با وسیله نقلیه و بخشی رو پیاده رفت و آمد کرد. دیگه مثل قبل کل مسیر سنگ و کوه و صعب‌العبور نیست و همین نکته مثبت هستش. رابط کاربری بین اختیارات، امکانات و هرچیزی که مخاطب را به سم وصل می‌کرد ساده‌تر و بهبود پیدا کرده.
دشمنان به‌خصوص باس‌فایت‌ها خیلی بالانس شدن و بهبود پیدا کردن و مهم تر این که دیزاین مبارزه با باس فایت ها هم بهبود پیدا کرده و مثل قسمت اول هم چیز شلوغ درهم و وا رفته نیست.

نکات منفی:

- چند اپیزود اول زیادی طولانی هستند و هنوز هم که فکر می‌کنم نباید آنقدر کش‌پیدا می‌کردن.
- بخشی از دیالوگ‌ها طولانی هستند و خسته کننده میشن و وجودشون اصلا لزومی نداشت.
- گیم‌پلی:
به همان اندازه که پیاده‌روی و رسوندن بسته در قسمت اول مهم و هیجان‌انگیز بود در این قسمت یعنی در دث 2 اون ماهیت اقعی و اثربخشی خودشو از دست داده.
ما در قسمت اول واقعا احساس می‌کردیم ک یک پورتر هستیم و وظیفه‌ای جز رسوندن بسته نداریم و همین حس روی مخاطب غالب میشد اما در دث 2 ما پورتر نیستیم و درواقع اون بخش اتصال ما از نقطه مبدا به مقصد برای انجام ماموریت هستش نه رسوندن بسته که از نظر بصری فقط اسمش رسوندن بسته شده. از این رو حس و حال و ماهیت کولبری یا هر چی که اسمشو بزاریم از بین رفته یا کمرنگ شده. یکی از دلایلش طولانی شدن مسیر در کنار کم اهمیت شدن محموله‌ای هستش که به مقصد می‌رسونیم.
با این که استفاده از وسایل نقلیه متنوع و راحت‌تر شده اما اگر هدف مسیر هستش چرا آنقدر سهولت در استفاده از وسایل نقلیه هستش؟ و در طرف مقابل به مرور ما فقط تلاش می‌کنیم که سریعا به مقصد برسیم و هیچ لذتی در مسیر در خاطر ما نمی‌مونه. برای همین نقطه عطف قسمت اول در قسمت دوم به یک اتفاق دم دستی تبدیل شده.

با وجود این که اکشن و نبردها بهتر شده ولی همچنان بی تی ها بی‌خطر و بعضا اصلا مهم نیستند. هیچ اتفاق خاصی قرار نیست بیوفتد وقتی که به دست بی تی ها میوفتید و فرار کردن از دستشون خیلی راحته، بعضای وقت‌ها فقط کافیه که گاز ماشین رو بگیری و سریع از منطقه خارج بشی. من انتظار داشتم تا نقش و اهمیت خطر بی تی ها بهتر و افزایش پیدا کنه.

دیگه به مانند نسخه قبل این نگرانی که وسایلی و تجهیزاتی که همراهت هست و ممکن خراب شن وجود نداره. در نسخه اول من روی دوام پوتین‌ها خیلی حساس بودم که نکنه وسط راه پویتنم از بین بره و مجبور بشم با پای پیاده حرکت کنم. (البته که پوتین یک مثال هستش) همه چیز در دث 2 به‌خصوص تجهیزات اون اهمیت خودشون رو از دست دادن یا کمرنگ شدن. با این وجود جای خودشون رو به استراتژی سلاح‌ها دادن.
هنوزم حمل کردن بسته‌های سلاح روی کوله وسط میدان جنگ جور در نمیاد و مجبور میشی اونارو دم دستت داشته باشی.
ساخت و ساز و کمک کردن به دیگران هم اون اثربخشی نسخه اول خودشو از دست داده و مهم نیست جاده‌ای بسازی یا نه، نبردبانی بگذاری بقیه استفاده بکنن یا نه و این نکته مثبت در قسمت اول در نسخه دوم به پوچی کشیده شده.


و در آخر:
خیلی باید شکرگذار باشیم که در دوره ای زندگی میکنیم که کوجیما هست و فقط با یک پارچه هد بند ما رو تا آخر عمر درگیر داستان و دنیای جذاب ذهن خودش کرد.
متن خوبی بود خسته نباشید
"ساخت و ساز و کمک کردن به دیگران هم اون اثربخشی نسخه اول خودشو از دست داده و مهم نیست جاده‌ای بسازی یا نه، نبردبانی بگذاری بقیه استفاده بکنن یا نه و این نکته مثبت در قسمت اول در نسخه دوم به پوچی کشیده شده."
منظورتون چیه ؟ در نسخه اول هم مهم نبود که شما اون کار ها رو بکنی یا نه، تنها چیزی که بدست می اوردی لایک بود.
 
Spider-Man Remastered
spider-man-remaster-2022.jpg
10/10​
به عنوان کسی که اصلا از مرد عنکبوتی خوشش نمیاد میگم این بازی فوق العاده بود ، بی نظیــر ! HDR بازی و صحنه های هیجان انگیز بازی شما رو میخکوب میکنه سطح جزئیات شهر و آسمان خراش ها بشدت زیبا و خیره کننده است بعضی از سین های بازی مثل فیلم هایی سینمایی آدرنالین شما رو بالا میره از گرافیک بازی رو PS5 تعریف دیگه ای نمیکنم به لطف VRR میشد 30 فریم روون تری رو حالت 4K داشت.
چیزی که خوشم اومد لباس های نسخه های قبل و کلاسیکم تو بازی بود ، side quest و چلنج های متنوع که تا ساعت ها شما رو سرگرم نگه میداره و بشدت ارزش خرید بالایی داره من فقط می خواستم بازی رو تست کنم ! :hide:
 
خوب یه چندتایی بازی انجام داد گفتم بیام یه نقدی بنویسیم بریم :D

Shinobi : art of vengeance
همه جوره لاید گفت عالی، یاداور دوران بازی های دوبعدی زیبا چه در زمان کلاسیک ‌و رتروبازی چه در بین بازی های جدید و با سبک هنری قوی
از لحاظ گرافیکی واقعا عالی بود، یه ترکیب زیبا و عالی از نقاشی و فضا سازی های جذاب، خود همین مورد چشم نوازی محیط بازی یکی از کلیدی ترین عناصری بود که من بازی کنم و واقعا لذت ببرم، هر قسمتی برای خودش یه key art داره و روی همون خط میره جلو
اژ لحاظ صدا گذاری که خوب زیاد نباید تو نخ اش رفت چون بازی انچنان داستانی نداره و از همون اسم بازی شما میتونید کل داستان رو حدس بزنید، به همین خاطر انچنان روایتی وجود نداره که چالشی برای دوبلور های ایجاد کنه و یک چند خطی بین یا حین مراحل صحبت میکنند و خود کاراکتر اصلی هم که کلا یک کلمه اخرش میگه:| اما موسیقی خوب بود
اژ سمت گیم پلی باید گفت به همون اندازه گرافیک خوب کار شده ‌ باعث میشه ادم لذت ببره، پاورآپ های گوناگون و جذاب، کمبوهایی که مسحور گننده و سریع اجرا میشن و میشه معجون عحیب غریبی از حرکات زمینی و هوایی سو سبک و سنگین بزنی و یه سری پرک طور هم داره که وقتی کمبو تا یه تعداد خاصی بزنی فعال میشه

به هر حال اگر دنبال یه تجربه جذاب حداقل ده ساعته از یه بازی دو بعدی مسحور کننده دارید که به لطف کلی قسمت مخفی و تکرار شوندگی بالا میتونه کشش بیشتری ایحاد کنه بهتون توصیه اش میکنم، هر چند یه سری ایرادات هم داره مثل سختی مسخره یه سری قسمت های پلتفرمینگ که باعث میشن نتونید یه مرحله رو صد در صد

امتیاز ۹/۱۰



Spiderman 2
دیگه نقد کردن چنین بازی ای یه مقدار شامل قانون مرور زمان شده :D
نمیدونم شاید چون خیلی وقته از اسپایدرمن یک گذشته، این نسخه انچنان بهم نچسبید یا چون خیلی وقته گذشته از بازی کردنش برام میگذره و تازه میخوام نمره بدم، یه مقداری حس میکنم به خاطر دو کاراکتره شدن بازی، بازی دچار یه سرعت و عجله شده، یعنی مجبوره که روایت رو طوری ببره جلو که هم مرحله کم نیاره هم بتونه هر دوتا اسپایدر رو پوشش بده
من قسمت اول بازی که با هانترها بود رو بیشتر دوست داشتم تا بخش دوم، در اصل بخش دوم یه مقداری دیگه خیلی نچسبید و نمیدونم چطور توضیحش بدم، مثلا نیویورک که اب بریزه رو زمین همه میفهمن دچار اون ضایعه شده و بعد ملت دارن خوش و‌خرم میگردن :|
یا ایراد دیگه به نظر من این بود که حرکات پاور اپی جایگزین قابلیت های لباسی نسخه یک شده بود و چندان نمی چسبید به ادم، قبلی بهتر بود
امتیاز من ۹/۱۰ ولی نه از ده اش کیفیت شینوبی رو نداره :D

Helldivers 2

باژی انلاینی که یک سال اومده رو بخوای نقد کنی یه مقدار حرفه ولی واقعا ناجوانمردانه و به دور از دموکراسی که نگیم :D
همه جی در زمینه coop توی این بازی عالیه، کمدی بودن، اتمسفر، فکشن ها، ایونت ها، اسلحه ها و اپگرید ها و قابلیت ساخت نقشه و مپ های مختلف
امتیاز ۱۰/۱۰
 
متن خوبی بود خسته نباشید
"ساخت و ساز و کمک کردن به دیگران هم اون اثربخشی نسخه اول خودشو از دست داده و مهم نیست جاده‌ای بسازی یا نه، نبردبانی بگذاری بقیه استفاده بکنن یا نه و این نکته مثبت در قسمت اول در نسخه دوم به پوچی کشیده شده."
منظورتون چیه ؟ در نسخه اول هم مهم نبود که شما اون کار ها رو بکنی یا نه، تنها چیزی که بدست می اوردی لایک بود.
خواهش میکنم.
میدونی قسمت اول بخش عمده ای از معروفیت و شهرتش رو مدیون همین سیستم بود.
حتی اختلافات زیادی هم به وجود اومد که قبلا بازی هایی بودن که این سیستم رو اجرا کردن مثل سولزها. برای همین بخش عمده ای از کامینیوتی در نسخه قبل روی همین سیستم شکل گرفته بود.
شخص خود من از ساخت و ساز لذت بسیاری میبردم. حالا ساعت ها بعد از تموم کردن بازی در نسخه اول هم راه افتاده بودم متریال جمع میکردم و سازه های نیمه کاره رو اتمام و تموم می کردم.
در قسمت جدید نه تنها خودم بلکه با نگاهی که به اطرافیانم داشتم بیشتر این حس رو از دست رفته دیدم.
در نسخه اول واقعا یک مزیت بود ولی اینجا نیست.
چه بسا که ممکنه نفراتی باشن که کلا از نسخه اول هم عطشی برای این کار نداشتن.
 
آخرین ویرایش:
خواهش میکنم.
میدونی قسمت اول بخش عمده ای از معروفیت و شهرتش رو مدیون همین سیستم بود.
حتی اختلفات زیادی هم به وجود اومد که قبلا بازی هایی بودن که این سیستم رو اجرا کردن مثل سولزها. برای همین بخش عمده ای ز کامینیوتی در نسخه قبل روی همین سیستم شکل گرفته بود.
شخص خود من از ساخت و ساز لذت بسیاری میبردم. حالا ساعت ها بعد ا زتموم کردن بازی در نسخه اول هم راه افتاده بودم متریال جمع میکردم و سازه های نیمه کاره رو اتمام و تموم می کردم.
در قسمت جدید نه تنها خودم بلکه با نگاهی که به اطرفایانم داشتم بیشتر این حس رو از دست رفته دیدم.
در نسخه اول واقعا یک مزیت بود ولی اینجا نیست.
چه بسا که ممکنه نفراتی باشن که کلا از نسخه اول هم عطشی برای این کار نداشتن.
نمی دونم والا من هنوز نسخه دوم رو تجربه نکردم
 
  • Like
Reactions: Thundersky
سایلنت هیل f

بازی از نظر گرافیکی ، داستانی ، موزیک عالی بود واقعا داستان‌ بازی روانشناختی هست اونم چه داستانی ، ولی از نظر گیم پلی به شدت خشک و بعضاً مخصوصا اواخر بازی حوصله سربر (یک مشت انمی روی سرت میاد جایی که جاش نیست)، انمی های تکراری. اینونتوری مسخره ، سیستم مبارزات بد.


در کل ۸ از ۱۰
 
header.jpg

واقعاً به به....به اندازه نسخه های قدیمی باهاش حال کردم، در حالی که از لیستم حذفش کرده بودم و یهویی هوس کردم برم اش :D
+ گیم پلی و داستان و روایت بی نظیر به همراه دوبله فارسی محشر
+ ساید کوئست ها فوق العاده
+ در کنار همه چی، چقدر محیط و موسیقی بازی متناسب و همخونی داشت با تاریخ ایران
از اون بازی ها هست که حیفه پلاتش نکنی....

10
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or