امتياز اعضای بازی‌سنتر به عناوین پلتفرم‌های PlayStation

Nathan Drake

Evanescence
کاربر سایت
درود
این تاپیک به این منظور باز شد تا دوستانی که عناوین مختلف رو تجربه کردند، امیتاز از 1 تا 10 به بازی مورد نظر بدن.
لطفا سعی کنید همراه با نمره یه توضیح کوچکی هم بدید.
با تشکر
 
آخرین ویرایش:
Battlefield 2042
امتیاز 7
من چند روزی هست دارم این نسخه رو روی ps5 بازی میکنم. نقدها و نظرات رو میخوندم اصلا امیدی به بازی نداشتم و بازی رو روز لانچ هم تست نکرده بودم
بازی نسبت به نقدها کاملا متفاوته بنظرم خیلی اشکالاتی که میگفتن انگار رفع شده و شبیه نسخه ۳ و ۴ هست ولی یه رده پایینتر
اصلی ترین مشکل بازی مچ میکینگ هست دیگه مثل قبل server browse نداره و فقط تو مد پرتال این قابلیت هست که شاید اصلا کسی از مپ ها و حالت های اونجا خوشش نیاد. شما هیچ جوره نمیتونید به اروپا وصل شید. سرورهای خاورمیانه مثلا مپ ۳۲ نفره یهو ۲۰ تا ai داره. خیلی شانس بیارید تایم مناسب بازی کنید که اکثرا پلیر باشن.
من تنها راهی تونستم به اروپا وصل شم با پینگ هینت بود که کنسول رو به لب تاب وصل کردم اونم اگه پینگ داخلی حدود ۵۰ باشه مثلا با سرور آلمان پینگ حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ خواهید داشت و میشه با تجربه نسبتا خوبی بازی کرد
یه مورد دیگه شما وقتی کراس پلی رو فعال میکنید حداقل برای من، pc پلیرها یه قدم از شما جلوترن و واقعا بالانس نیست بخصوص نبردهای مستقیم و رو در رو شانس شما خیلی کمه در مقابل pc پلیر(حداقل برای من. اگه تنظیمات خاصی برای کنسول هست که این نشونه گیری رو ساده تر کنه بگید)
ولی کراس پلی رو غیرفعال کنید بازی بالانس میشه و اگه به اروپا وصل شید در هر صورت سرورها پره و سریع بازی پیدا میشه
بین شوترهای آنلاین حال حاضر واقعا بازی باکیفیتیه تجربه خوبی خوبی ارائه میده. اگه با اسکوادتون هماهنگ باشید نبردها خیلی حرفه ای تر و جذاب تر میشه
نسبت به نسخه ۳ و ۴ یسری چیزا واقعا افت داشته یکی طراحی مپ ها بنظرم dice خیلی بهتر میتونست انجام بده حتی همون ها رو بازسازی میکرد بهتر بود و تنوع وسایل نقلیه یا اپگرید سلاح ها هم بنظرم افت داشته‌. سلاح رو اپگرید میکنی اپشن های مختلف میزاری تاثیرش اونجور باید نیست خیلی کم شده
اثرشون.
مد پرتال هم جالبه مثلا یه مدلش اومدن نقشه رو تو بازی غیرفعال کردن و کشته می‌شید هم مشخص نمیشه کی زده. بازی خیلی سخت میشه و واقعا نیاز به همکاری و ارتباط با هم تیمی هاست.
در کل اگه طرفدار بتلفیلد باشید و دنبال یه شوتر نظامی مدرن آنلاین هستید بنظرم بین بازی های فعلی گزینه خیلی خوبه.
بازی کاملا آنلاینه و کمپین نداره از اون طرف شما تو منطقه ای باشی پلیر کم باشه و نتونی به سایر مناطق وصل شی پولی که دادی به باد رفته. گرافیک و صداگذاری عالیه ولی اونقدر مسئله سرور ها مهمه که این ها نمیتونه جبران کنه مشکلات رو‌. با توجه به آخرین بروزرسانی هاش اگه تخفیف قابل توجهی خورد و همچنین اگه بتونید به سرور های اروپا وصل شید میتونید از بازی لذت ببرید. من با توجه به اینکه بتلفیلد ۳ و ۴ از بهترین تجربه های شوتر آنلاین برام بوده و شبیه اون هاست با ارفاق به بازی امتیاز 7 رو میدم
 
Lie's of p
بوی خوش نسل هفتم
پیش از شروع بازی میدونستم با یه اثر موفق و محبوب طرفم اما فک نمی‌کردم این بازی تبدیل بشه به یکی از بهترین تجربه های زندگیم و شانه به شانه در کنار غولهایی چون دارک سولز و بلادبورن باشه.
هر وقت از گوشه و کنار خبری می‌اومد که استودیویی دنبال ساخت یه بازی سولزلایکی هست با خودم میگفتم میخوای مثل فرام سافتور باشی؟ موفق باشی! اما بازی لایز آو پی خواست مثل فرام سافتور باشه و اتفاقا موفق هم شد!
بازی نه تنها بهترین عنوان سولز لایک ساخته شده توسط سازنده ای غیر از فرام سافتور هست بلکه می‌تونه با کمی ارفاق و ملاحظه همسطح و اندازه بازی های فرام سافتور باشه و خیلی فاصله کمی با کیفیت بازی های میازاکی داشته باشه.
همه چیز بازی سر راست و گیرا هست. خیلی زود با قواعد بازی آشنا میشی. لول آپ کردن ، آپگرید اسلحه ها ، قوی تر کردن کاراکتر بازی ،استفاده از آیتم ها و هر چیزی که در بازی برای پیشروی با اون در تعامل هستید خیلی راحت و بدون پیچیدگی های خاص بازی های مشابه در خدمت شماس.
محیط های بازی خطی هستن و با کمی جست و جو در محیط تقریبا تمامی آیتم ها رو به راحتی بدست میارید. Short cut ها عالی کارشده و بعد یک مسیر نسبتا طولانی وقتی میانبری باز میکنید حس خوبی بهتون میده.
تو بازی های میازاکی همیشه قسمت های وجود داره که رفتن به اونجا خود سرطانه و دوست دارید سریع از اون منطقه خارج بشید اما تو این بازی چنین جایی وجود ندارده و طراحی و سختی و چلنج های بازی همه جا بالانس هست.
اگه بتونید بلاک و پرفکت بلاک رو خوب اجرا کنید بازی خیلی خیلی ساده میشه. هر چند که با dodge زدن و فرار و ضربه هم کارتون راه میوفته. اگه بلاک رو یاد بگیرید و اسلحه متناسب خودتون رو داشته باشید دگ تو اواخر بازی دشمنانی که در مراحل قبل براتون چالش سختی بودن رو رنده میکنید. در کل تجربه گیم پلی بازی به شدت ارضا کننده هست و استفاده ازسلاح ها و بازوی مکانیکی یه لذت خالص و محض به همراه داره.
از طراحی محیط و دنیای بازی هم چی بگم؟ شاهکار خالص. همه محیط های بازی رو دوست داشتم مخصوصا محیط های شهری و جاهای مثل خیابان Rosa Isabel که تو اتمسفر نابش داشتم غرق میشدم.
بازی خیلی وایب بازی های مختلف رو هم میده. بیشتر از هر چی حس و حال بازی های فرام سافتور و مخصوصا بلادبورن رو منتقل می‌کنه اما سوای اینها به دلیل طراحی خاص برخی محیط ها و دشمنان و ... به من حس و حال بازی های چون رزیدنت اویل و بایوشاک رو هم میداد
داستان هم مثل همه بخش ها عالی بود و قشنگ منو می کشند دنبال خودش و خیلی لذت بردم از قصه بازی . گرافیک فنی هم خوب و هنری هم عالی بود.بازی برای من نه افت فریم داشت و نه باگ.
در کل بخوام بگم بازی فراتر از انتظارات بود و توقعمون از این تیم کره ای بالا رفت و به شخصه شماره بعد رو میتونم از حالا یه شاهکار بی بدیل تصور کنم. شاید بخوام ایراد بگیرم فقط بشه گفت طراحی منطقه آخر بازی سنخیتی با محیط های قبلی بازی نداشت و من زیاد دوسش نداشتم . بعلاوه اینکه منطقه آخر کمی زیادی کش اومد.
امتیاز ۹.۵/۱۰
 

stellar blade



درود بر دوستان بلاخره بانوstellar blade 😍😘رو تمامشش کردم .
اصلا فکرشو نمی‌کردم اینقدر حال بده واقعا شاهکار بود. نزدیک 25ساعت برایش کردم. خیلی عالی بود
گرافیک بازی به شدت چشم نواز
موزیک ها بینظیر😍
از همه مهم تره گیم پلی و مبارزات بازی اعتیاد اورده
اسکیل بازی به شدت کاربردی هستن
ارزش گشتن تو محیط. خیلی بالا هست با توجه به آیتم های کاربردی که پیدا میکنی
جز اون بازی ها هست که می‌تونه ساعت ها سرگرمتون کنه
طراحی عالی باس فایت ها
تنها نکته منفی سختی زیاد از بعضی از باس ها بود :D
نمره من به بازی 9.5
 

Attachments

  • 11111111111.JPG
    11111111111.JPG
    42.4 KB · مشاهده: 23
آخرین ویرایش:
به سازنده های این بازی باید گفت نابغه های مریض :D خدا رو شکر می کنم سالی که نسخه اصلی اومد انقدر تو مه دویدم گرگیجه گرفتم و بی خیالش شدم :D

Silent_Hill_2_remake_cover.jpg

از تمام المان های بازی ترس و غم می بارید؛ اتمسفر، محیط ، موسیقی ، داستان و حتی لول دیزاین:

گرافیک و نورپردازی عالی و نسل نهمی
لول دیزاین محشر. مبارزات (چه melee چه شوتینگ) و معما ها خیلی خوب؛ هر چند رو استاندارد، چالش جفتش کم بود و کاش تو ریمیک تنوع دشمن ها رو بیشتر می کردن.
داستان مفهومی و روایت خفن که واقعاً از زمان خودش سال 2001 خیلی جلوتر بود.
موسیقی ها به شدت دلهره آور و هولناک بود و از هر نویزی که باعث ترس میشه استفاده کرده بودن نامردا :D ضمن اینکه صداگذاری هم چه داخل کاتسین چه in-game معرکه بود و خیلی از لحظات، صدا ترس و دلهره جیمز رخنه می کرد تو ناخودآگاهت وقتی با هدفون بازی می کردی :D کارگردانی کاتسین ها هم عالی
خلاصه اتمسفر و محیط creepy تر و کابوس وار تر از این گیم ندیدم :D اگر تعقیب های Mr. X داخل RE2 رو فاکتور بگیریم، برای من سنگین ترین گیم بود تو این ژانر و واقعاً بیشتر از یک ساعت نمی شد پلی داد :D

9.5
 
SILENT HILL 2

امتیاز ۹

نکات مثبت:
تعلیق داستانی عالی
گشت و گذار فوق العاده لذت بخش
پازل های چالش برانگیز که بعد از حل کردن حس خیلی لذت بخشی به آدم میداد
مبارزات لذت بخش و بالانس

نکات منفی:
نکته منفی خاصی نداره. فقط مشکل اینه اون تعلیق داستانی که جز نکات مثبت بود، بی جواب باقی میمونه.

در کل تجربه فوق العاده لذت بخش و منحصر به فردی رو برام رقم زد.
 
Call of duty Modern warfare 2 remastered

چند روز پیش سالگرد انتشار این ساخته تکرار نشدنی بود، توی ردیت دیدم یکی از اهنگ هاش رو کلیپ کرده بود و با شنیدنش گفتم باید برم حتما دوباره بازیش کنم.

حالا نمیدونم این جریان نوستالژی و این حرف هاست یا این که واقعا بازی های قدیمی تر چیز دیگه ای بودند.

اهنگ ها : بدون حرف
روانی و گرافیک خوب : بی سوال
طراحی مراحل : بی کلام پس و پیش

جدا چی شد از اون‌ دوران ماقبل ۲۰۱۳ و اینا به اینجا رسیدیم، البته اصلی ترین دلیلش پول و هجوم ناشرین برای هر چه بیشتر دوشیدن ساخته استودیوهاست


امتیاز ۹/۱۰
 
Stray

8/10

str.jpg

مثبت :

-گرافیک و طراحی محیط
-گیم پلی و سیستم پلتفرمینگ
- دکمه میو ! :D

منفی :

- نبود نقشه برای پیدا کردن مسیر و اشخاص مورد نظر
- وقت کشی و کندی کاراکترها و سیستم دیالوگ


بازی پلات شد


تروفی اسپید ران خیلی رو اعصاب بود ! :D
 
سه تا بازی پشت سر هم بازی کردم و هر سه رو پلات کردم
Crysis trilogy remastered
خوب به ترتیب شماره بازیشون کردم
--------------------
کرایسیس ۱
گرافیکش خوب بود و نورپردازی عالی
ولی بزرگترین مشکلش بد قلق بودن و کنترل بدش با دوالسنس بود و خیلی اذیت کرد تا تموم بشه
۶ از ۱۰ فقط به خاطر کنترول بدش
--------------------
کرایسیس ۲
گرافیک خیلی بهتر از شماره یک بود، و بصورت بکوارد رو ps5 عالی اجرا میشد
کنترل بازی برعکس شماره اول خیلی خوب بود با دوالسنس
مورد منفی این بود که لوکیشن ها تنوع نداشتن زیاد و اکثرا تو محیط های شهری بود
مورد دیگه هم هوش مصنوعی دشمنا که یکم زیاد از حد با هوش بودن
خیلی لذت بخش و ۸ از ۱۰
--------------------
کرایسیس ۳
گرافیک واقعا عالی و با ارفاق در حد بازی های روز و با کمک ps5 فریم ریت عالی،
کنترل بازی با دوالسنس فوق‌العاده و خیلی خوش دست
تیرکمان ( با این که اصلا علاقه ای به تیرکمان ندارم تو بازیا ولی تو این بازی عالی بود و خیلی حال میداد ، و تقریبا همه ی دشمنا رو وان شات میکرد ، بدون سرو صدا هم بود)
محیط ها عالی و تنوع لوکیشن ها عالی
کلا هر کمبود یا ایرادی که نسخه های قبلی داشتن این درست کرده بود
تنها ایراد بازی ( برای من ) این بود که همه ی مراحل بازی از حالت خطی در اومده بودن و مثل اکثر بازی های روز یه محیط بزرگ میداد بهت ( اوپن ورد نه ها ) و چند تا آبجکت میداد و هر طور که میخواستی و با هر ترتیبی که دوست داشتی باید میرفتی سراغشون. من اصلا از این نوع طراحی مرحله خوشم نمیاد، دوست دارم بازی های اکشن خطی باشن
خیلی خوش گذشت ۸ از ۱۰
-------------------------
همشون هم یه تروفی داشتن که تو آخرین درجه ی سختی تموم کنیم همه ی مراحل رو ، ولی بعد یه بار تموم کردن بازی و گرفتن و آپگرید کردن همه ی قدرت‌ها این درجه ی سختی مثل جوک میشد، مخصوصا تو شماره ی دوم که با نامرعی شدن می‌تونستی ۹۹ درصد دشمنا رو بدون اینکه ببینمت دور بزنی ، یعنی لول شروع میشد و من نامرعی میشدم و از نقطه ی A به نقطه ی B میرفتم و لول تموم میشد حتی بدون شلیک یک تیر، تو نسخه ی سوم باز یکم بهتر بود و چند تا مبارزه ی اجباری بود و تایم نامرعی شدن کمتر بود
-----------------------
در آخر بگم اگه گیرتون اومد با قیمت مناسب بازی کنین
همشون هم کوتاهم و هر شماره بین ۷ تا ۱۰ ساعت تموم میشه ، مگه این که بخوابین پلت کنین که نهایتا هرکدوم ۲۰ ساعت طول بکشه
 
چندتا امتیاز بدیم بعد مدت‌ها :D


Dead Island 2
9/10
عجب تجربه‌ی جذاب و لذتبخشی بود. دیگه گفتم بعد ۹۰ ساعت بیام اینجا و یه امتیازی هم بدم بهش. فان‌ترین زامبی‌کشی برای من بود. بازی شدیدا خوش رنگ و لعابه. گرافیک خوب و قابل قبوله. گیم‌پلی خیلی خوب و فانه خصوصا سیستم Gore که طراحی کردن برای بازی و قشنگ میتونی جر خوردن زامبی‌هارو ببینی. به صورت لایه لایه پوست و گوشتشون کنده میشه تا برسی به استخوان و بعد جِر نهایی. شخصیتای بازی خیلی عالین. من خودم با Dani بازی کردم و شدیدا لذت بردم از صداپیشگیش و دیالوگاش. خیلی کرکتر دوس داشتنی و فانیه. داستان و اتفاقات در حد سبک و سیاق بازی خوب بود به نظرم. کواپ بازی خیلی خوب و فان بود. بازی عین باقلوا اجرا میشد. هیچ افت فریمی نداشت. حرکات و انیمیشن‌ها به شدت نرم و رَوون. وقتی FOV رو هم زیاد میکردی همه چیز بهترم میشد. هر دو DLC هم عالی بود برای کسی که با خود بازی حال کرده باشه. ایراد خاصی نداشت اما خب سیستم چک‌پوینتش عجیب بود یکم. اگه میمردی میاوردت به آخرین چک‌پوینت اما اگر چیزی مصرف کرده بودی هم برنمیگشت و یا Durability سلاح‌ها هم برنمیگشت به قبل چک‌پوینت. این داستان واسه اونایی که زیاد از سلاح گرم استفاده میکردن بیشتر داستان میشد. اون یکی هم ایراد نیست ولی خب میتونستن یکی دوتا سلاح لیجندری بهتر داخل بازی بذارن. مثلا کاتانای لیجندری واقعا جاش خالی بود.



Like a Dragon Ishin
6/10
مشکل اصلی اینجا بود که خیلی دیر بود برای بازی کردنش. شما وقتی دو نسخه جاجمنت رو با انجین و گیم‌پلی جدید بازی میکنی دیگه نمیشه انجین و سیستم قدیمی رو تحمل کرد. همه چیز به شدت خشک بود. از کامبت بگیر تا راه رفتن و داج دادن و همه چیز. واقعا ضد حال بدی بود. ای کاش رو همون انجین جدید ریمسترش میکردن. داستان بازی هم خوب بود ولی خب تا حد زیادی قابل پیشبینی بود و فردین بازی هم زیاد داشت. مینی‌گیم‌های بازی رو هم دوست نداشتم. در کل بخوام بندازمش تنگ سری یاکوزا و جاجمنت، رفت اون پایینا قرار گرفت.



Saints Row 2022
6/10
بعد از10 کلی کلنجار رفتن با خودم بالاخره دانلودش کردم ببینم چیه این بازی. ازونجایی که کلا این سری رو دوس دارم با دید مثبتی شروعش کردم و حقیقتش خیلی هم خوش گذشت. یعنی منکر خیلی بد بودنش نیستم. گرافیک بازی فاجعس. بازی به شدت کثیف و پولیش نشدس. تمام انیمیشن‌ها تکراری هستن و مستقیما از نسخه‌های قبلی وارد این بازی شدن. صداگذاری ماشین‌ها داغون بود. بیشتر وقتا اصن صدایی نمیامد. هندلینگشون هم خوب نبود. ولی ازون‌ور اون طنز و حماقت سری رو به بهترین شکل داشت. حقیقتش خیلی خندیدم با دیالوگای این بازی. یه سری میشن‌ها هم واقعا خوب و فان بود. صداپیشگی‌ها خیلی خوب و جذاب بود. گان‌پلی بازی اوکی بود. تنوع سلاح‌ها خوب بود. اکتیویتی‌ها خوب و متنوع بودن اما برای من به خوبی نسخه‌های قبل نبود. بازی همچنان پر بود از سکانسای احمقانه. ولی حیف که اینجوری خراب کردن. تازه من الان بعد از کلی آپدیت بازیش کردم و وضع این بود. دیگه زمان لانچ چطوری بوده. اما خب یه وقتایی هست بازیای داغونم حال میدن. ضمن اینکه اواین SR بود که برای ۱۰۰٪ کردنش تلاش نکردم چون بازی واقعا زشت و کثیف بود. من خیلی خوشحال بودم گه بالاخره محیط بازی کلا عوض میشه اما خب اصلا ازین فرصتشون استفاده نکردن.



Warhammer40k Space Marine 2
8/10
تجربه‌ی خیلی لذتبخشی بود. البته هنوزم هست. حس و حال خوب نسل هفتم رو میداد که بازیای این مدلی زیاد بودن. یعنی هم کمپین خوبی داشت هم کواپ و PvP سرگرم کننده. کات‌سین‌های بازی خیلی خوب بودن. بازی کلی صحنه‌های حماسی داشت. موسیقی عالی بود. گیم‌پلی خیلی سنگین و عالی. تنوع سلاح‌ها خیلی خوبه. مشکل اصلی علاوه بر افت فریم و مشکلات ریز گرافیکی، بالانس نبودن بازی هستش. چه در مورد سلاح‌ها و چه در مورد انمی‌ها. هنوزم نتونستن اون بالانس مورد نظر رو به وجود بیارن ولی خب قراره طولانی مدت ساپورت بشه و احتمال زیاد به بهترین حالت خودش خواهد رسید.



Silent Hill 2
8/10
تجربه‌ی خیلی خوبی بود به عنوان کسی که نسخه‌ی اوریجینال رو بازی نکرده. استرس و هیجان فوق‌العاده‌ای داشت. طراحی و تنوع محیط‌ها عالی بود. پایان‌های بازی هر ۸تاشون خیلی خوب بودن. شخصیتای بازی و صداپیشگی‌ها خیلی خوب بود. بازی صداگذاری باکیفیتی هم داشت خصوصا انمی‌ها. پازل‌ها هم عالی بودن.
مشکلات بازی به نظرم یکیش این بود که یه جاهایی زیادی شلوغ و اکشن میشد. به شخصه حس میکردم اصن به این بازی نمیخوره که بخواد اینقدر خر تو خر بشه. مقدار کمی افت فریمم داشت. یه سری از انیمیشن‌ها هم میتونستن بهتر باشن. دوربین بازی هم یه جاهایی اذیت میکرد واقعا.



The Crew Motorfest
10/10
بعد ۵۳۵ ساعت بازی یه ۱۰ هم به این بازی بدم که حالشو ببره :D
 
این اواخر دو تا بازی تقریبا هم سبک بازی کردم که می‌خوام دوتاشون رو باهم برسی و مقایسه کنم
بازی های stellar blade و black myth wukong
اول از همه بگم من از هردوتاشون بسیار لذت بردم
_______________________________
تو بحث لول دیزاین و اینوارمنت دیزاین کاملا مسیر متفاوتی دارن
دو تا موضوع هست :
1- بحث اینوارمنت دیزاین
تو wukong شاهد مناظر و طبیعت خیلی زیبا هستیم که از تماشاش سیر نمیشید،
در طرف مقابل stellar blade شاهد محیط های پسا آخرالزمانی هستیم که تلفیقی از بقایای زندگی مدرن و بلعیده شده توسط طبیعت، من به شخصه فوق‌العاده دوست دارم این نوع محیط ها رو( سری لست، تایر اتوماتا، کرایسیس ۲و۳)
کلا نمیشه گفت کدوم بهتره و من با این که فن شدید تم آخرالزمانی هستم ولی اصلا نمیتونم از مناظر زیبای wukong هم دل بکنم

ولی تو بحث لول دیزاین فاصله زیاده
تو wukong محیط ها خیلی بزرگه، یعنی بی هدف بزرگه، اکثرا گم میشیم تو بازی ، کلی راه مخفی داره که همشون هم شبیه هم هستند و معلوم نمیشه که کدوم رو رفتیم کدوم مونده. خلاصه فقط به طراحی زیبایی محیط فکر کردن و هیچ خلاقیت و سناریوی برای مخاطب ندارن، بعضاً بیخود و بزرگ ساختن، کاش یکم کوچیکتر ولی با کیفیت تر میساختن
ولی stellar blade تو نقطه ی مقابل هست و طراحی مرحله های خیلی عالی داره، کلی هم سناریو تو محیط و مسیر حرکت برا بازیکن ساختن که مثلا میری قطار سقوط میکنه، دشمنا دنبالت میکنم، فلان جا خراب میشه ( عین آنچارتد ها)
اینم بگم طراحی مراحل استلار بلید خطی هست و از نقطه ی AبهB باید بری ، البته کلی راه مخفی و سیکرت داره ( دقیقا عاشق این سبک طراحی هستم)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
میرسیم به اصل مطلب
و اما تو بحث شیرین کامبت و مبارزات، هر دو تا بازی درخشان و عالی هستن، هر دو تو سیستم مبارزات 10از10 هستن بدون شک، پرفکت
ووکانگ مبارزات هک اند اسلش فست پیس داره و انگار خدای جنگ های کلاسیک یا دویل می کرای بازی میکنی،
و میتونم بگم بهترین جادوهایی که میشه برا یه بازی هک اند اسلش گذاشت رو ووکانگ داره، فکر کن تو بازی هک اند اسلش بتونی دشمنا رو فریز کنی، یا از خودت کلون تولید کنی، یا نامرعی بشه، اصلا فکرش هم فوق‌العاده هست .
از اون طرف استلار بلید مبارزات کمی آرام تر ولی تاکتیکی داره که باید دیفلکت و پری بکنی به موقعش، مثل خدای جنگ های جدید و.... کلا خوردن ضربات به دشمنا رو کاملا حس می‌کنی و واقعا ارضا میشی از مبارزه،
با این که خیلی با هم متفاوت هستند ولی هردو شدیداً لذت بخش و اعتیاد آور هستن, هر دوتاش هم پتانسیل اینو دارن که چندبار بازی رو تموم کنی،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو بخش داستان حقیقتا من اصلا از داستان ووکانگ سرد نیاوردم ، بعد رفتم چند تا ویدئو دیدم، و باز سر در نیاوردم ، و چون یه فکت هست که میگه : اگه از چیزی سردرنیاری یعنی اون یه چیز خیلی خفنه، پس داستان خفن هست.
استلار بلید هم داستان خوبی داشت، خیلی خیلی کلی بخوام بگم


( اول بازی ما اینطور متوجه میشیم که زمین توسط یه سری موجود عجیب غریب مورد حمله قرار گرفته و بیشتر انسانها مردن، یه تعدادی هم رفتن فضا و کلونی تشکیل دادن و یه تعداد نیروی آموزش دیده رو که ماهم جزوشون هستیم فرستادن تا یه راهی برا نابودی هیولاها پیدا کنیم،

هشدار اسپویلر

ولی بعد میفهمیم که ما ربات هستیم و ما خودمون انسان ها رو نابود کردیم، بعد یه سری از انسان ها به پناهگاه های مخفی پناه برده بودن و با آزمایشات مختلف خودشون تبدیل به همین هیولاهایی بازی شدن و ربات ها رو شکست دادن و فراری دادن از زمین، )

من پلات کلی رو گفتم حالا کلی پیچش و کاراکتر و شاخ و برگ داره، من که خیلی پسندیدم
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
تو مبحث گرافیک استلار بلید که عالی بود و عالی هم اجرا میشد، رو هر سه مود عالی و روون و بدون هیچ باگی،

ووکانگ هم خیلی زیبا بود ولی رو ps5 خیلی خوب اجرا نمیشد،. رو پرفورمنس مود ، رزولیشن پایین بود ولی ۶۰ فریم، و تو کوالیتی مود ۳۰ فریم بود، که اصلا برا این سبک بازی غیرقابل قبول هست ۳۰ فریم ( اگه گزینه ی پی سی هم دارین برا این بازی قطعا رو پی سی بازیش کنین)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تو بحث موزیک ووکانگ خوب بود ولی حقیقتا هیچی الان از موزیکش یادم نیست
ولی استلار بلید موزیکهاش مثل بازی نیر آتوماتا شاهکار بود،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر دو تا بازی یه سری چیزهای رو مخ داشتن
مثلا تو استلار بلید بعضی جاها که پلتفرمینگ بود اصلا جالب نبود، یعنی کلا پلتفرمینگ بازی بد بود، البته خدا رو شکر کم هم بود، یا مثلا برا تعامل با آیتم ها و صندق هاو.... بعضاً فقط باید از یه زاویه و در یه نقطه ی خاص وایمیستادی تا دکمه ی تعامل ظاهر بشه، خیلی رو مخ بود و یه میلیمتر کج وایمیستادی دکمه می‌رفت
ووکانگ هم بزرگترین رو مخیش دیوارهای مخفی بود، یه سکو میزاشت که کنجکاوت میکرد و میگفتی این تابلوعه که یه چیزی هست روش، میرفتی اصلا نمیشد پرید روش ، اصولاً باید میشد ها ولی دیوار نامرعی نمیزاشت، واقعا این مدل از لول دیزاین زمان ps1 منسوخ شده
ووکانگ یه مشکلی هم که داشت به نظر من تو نیو گیم پلاس خیلی خیلی راحت میشد، یعنی همه ی باس ها رو زیر ۱۰ ثانیه میشد زد، خیلی ها هم وان شات میشد زد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو باس فایت ووکانگ بهتر بود، نمی‌گم استلار باس هاش بد بود،
اینطوری بگم،
استلارر ۱۰ تا باس داشت و همشون عالی بودن
ووکانگ ۸۰ تا باس داشت که ۱۰ تا باس اصلی خفن ۲۰ تا فرعی ۵۰ تا دشمن الیت به اسم باس
در عوض استلار بلید بالای ۸۰ تا لباس خیلی خفن و دلربا داشت، کلا کاراکتر اصلی و فرعی و npc ها تو استلار بلید خوشگل بودن، اصلا این بازی رو ساخته بودن که از دیدن زیبایی لذت ببری،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلام آخر: خیلی خیلی حرفامو کوتاه کردم تا بیشتر از این نشه،
اگه به بازی های اکشن و هک اند اسلش و ادونچر و شمشیر بازی و مبارزات با سلاح سرد علاقه دارین ، براتون واجبه که هر دو رو بازی کنین
اصلی ترین چیز تو این سبک کامبت بازی هست و هر دو واقعا تو این بخش درخشان ظاهر شدن و ۱۰ از ۱۰ هست کامبتشون
تو بقیه چیزها استلار یکم بهتره، اونم فکر کنم به خاطر حمایت و کمک سونی باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ووکانگ دقیقا در حد همون متایی که گرفته هست برا من، یه ۸ از ۱۰ نه کمتر نه بیشتر. 8/10
ولی استلار بلید برا من ۹ از ۱۰ هست و به جز پلتفرمینگ هیچ مشکلی نداشت برام، 9/10
مبارزات استلار بلید به یاد ماندنی تر بودن، چون باید با فکر مبارزه میکردی و برا هر نوع آنمی یه مدلی مبارزه میکردی،
ولی تو ووکانگ همه ی مردم دنیا یک مدل بازی میکردن،. اول ایموبلایزر بعد اسپم مربع، بعد دبلیوکیت و بعد اسپم مربع،، بعد ترانسفورمر، و دوباره اسپم مربع،. بعدش یکم وقت گرفتن تا اینا شارژ بشه و دوباره تکرار اینا
 
اگر فن سری DA هستید و آلوده به جو سمی woke نیستید قطعاً از این بازی لذت می برید :D:

dragon-age-veilguard-eacom-coming-soon-16x9.jpg.adapt.crop191x100.1200w.jpg

- اول درباره حاشیه این بازی باید بگم که بله اون موارد ووک می بینید اما فقط در یک شخصیت بصورت بولد ولی خب تا حدودی تو اتمسفر بازی و طراحی ظاهری بعضی کاراکتر ها هم می تونید ببینید که البته در کل اتمسفر بازی خوب بود ولی اون فضا گنگ نسخه های قدیم نداشت :D برخی آپشن های دیالوگ های سطحی بازی هم واقعاً لوس بودن :D همه این موارد اما اصلاً در حدی نبود که بازی به این شدت مورد هیت و تمسخر قرار بگیره و انقدر موارد خوب داره که کامل می پوشونه و به نظر من از Inquisition خیلی بهتر بود. ضمن اینکه دیدن کراش دوران نوجوانیم یعنی سرکار خانم Isabela خیلی برام نوستالژی بود :D
- در مورد گیم پلی می تونم بگم که کامبت و ability ها درجه1 (هرچند یکم زمان می بره به شلوغیش عادت کنید)، مکانیک های گیم پلی خوب، پازل ها معمولی، محیط ها متنوع و لوت کردنش لذت بخش بود. المان های RPG بازی هم خوب بود ولی مثلاً potion داخل بازی نبود اما با نبودنش من احساس کمبود نکردم جایی :D انتخاب دیالوگ ها، تصمیم ها و انجام کوئست ها هم به شدت تأثیرگذار بود تو روند و پایان بازی و یادآور روز های اوج Bioware با سری مس افکت بود.
- تو طراحی شخصیت های داخل بازی و بخصوص اعضا Veilguard و زندگی و روحیات متفاوت هر کدوم که یکی از ارکان برجسته بازی بود واقعاً Bioware سنگ تموم گذاشته بود و تو طراحی کوئست مرتبط با اعضا و روند شروع، شکل گیری ارتباط Rook با این افراد و پایان هر کدوم به نظرم خیلی با حوصله و عالی عمل کرده بود.
- از بهترین نقاط قوت گیم داستان و روایت عالی بازی بود که همراه بود با موسیقی های شاهکار 2 تا ابر انسان یعنی هانس زیمر و لورن بالف! بعضی قسمت های مهم داستان انقدر خفن بود من یاد قسمت های خوب GOT انداخت یا مثلاً فاز آخر بازی از رگناروک GOW، رگناروک تر بود به نظرم :D
- در مورد گرافیک هم نورپردازی و چشم انداز ها خوب بود و فیزیک مو ها یکی از بهترین ها بود. پرفورمنس هم کاملاً روون بود و باگ ای هم ندیدم.

در آخر از دید من Veilguard یه اثر و پکیج کامل هست که سر مسائل مسخره بهش کم لطفی شد و یقیناً بخاطر جو سوشال مدیا تجربه اش نکنید ضرر کردید....


9.5
 
آخرین ویرایش:
قبلا در مورد بازی iris fall صحبت کرده بودم. این بازی هم شباهت های زیادی به اون داره مخصوصن اصول اولیه که بازی با خود شخصیت و سایه اون در جریان داره. ولی تو این هر دو با هم توی بازی حصور دارند و باید با هم همکاری کنند. البته بازی co-op نیست.


Shady part of me​
apps.3171.13532858778326869.a40b2b47-85a7-486e-88e7-2df0ff17c213.jpg

اگه به نسبت iris fall مقایسه کنم. Shady part of me بازی بهتری هست. گرافیک و مکانیسم های بازی روان تره. اون مشکلات دوربین بازی توی iris fall وجود ندارد. ولی خب معماهای این بازی خیلی دیگه آبکی و بچه گانه هست و البته خود بازی هم تم کودکانه داره. بخوام پازل ها رو مقایسه کنم iris fall به مراتب بهتره. البته من یه پازل تو اینترنت نگاه کردم چون خیلی فاصله بین بازی کردن افتاده بود و کامل مکانیزم بازی یادم رفته بود. داستان و پایان بازی هم مقایسه کنم iris fall واقعا بهتر بود. از لحاظ داستان و پایان تقریبا میشه گفت بازی داستان خاصی ندارد و یه جور روانشناسی مشکلات انسان و نصحیت وار در مورد حل مشکلات و ترس های انسانی میگه. ولی باز هم توصیه میکنم تو تخفیف تجربه کنید. شاید هم معماهای بازی برای شما خیلی ساده نباشه و من که بازی های پازل دوست دارم و زیاد بازی کردم برای ساد بود.

امتیاز 8
 
تایپک را چک میکردم دیدم هیچ بررسی از بازی هایی که این نسل بازی کردم ننوشتم. گفتم یک جمع بندی بکنم تا سال 2024، و چند خط در موردشون بنویسم. البته متاسفانه خیلی فرصت نکردم این نسل بازی کنم و البته تایم بازی کردنم هم تقسیم شده روی دوتا پلتفرم برا همین یکم تعدادش کمه. بعلاوه که چون از اول نوشتم خیلی هاش قدیمی حساب میشه به نوعی:

Horizon Forbiden West
هورایزن فوربیدن وست یکی از بازی‌هایی بود که قبلاً نصفش را روی PS4 تجربه کردم و بعد ادامه اش را روی PS5 باز کردم و میتونم بگم در مجموع کلی ازش لذت بردم. نسخه قبلیش یکی از بهترین بازی‌های نسل قبل برام بود، ولی تو این نسخه به خاطر داستان یه کم ضعیف‌تر در مجموع به اندازه نسخه قبل حال نکردم با بازی. گرافیک بازی واقعاً بی‌نظیر بود و جزئیات محیط‌ها چشمگیر بودن و خیلی وقت ها واقعا آدم از تماشای بازی سیر نمیشد. گیم‌پلی هم نسبت به قبل پیشرفت خیلی خوبی داشت و سیستم مبارزاتش هنوزم یکی از بهترین بخش‌های بازی بود. من کلا برعکس خیلی ها با این فرنچایز و حتی الوی حال میکنم، به امید نسخه سوم :D

امتیاز : 9/10


Astros Playroom:

وقتی بازیش کردم، نمی‌تونستم باور کنم چطور یه بازی می‌تونه این‌قدر عالی قابلیت‌های کنسول رو نشون بده و همزمان پر از نوستالژی باشه. با اینکه خیلی فن سونی نبودم، اما تمام کنسول‌هاش رو به موقعش تجربه کردم، و این بازی باعث شد کلی خاطره برام زنده بشه. راستش اشکم دراومد از حجم حس و حالی که موقع بازی داشتم. مخصوصاً وقتی آرتیفکت‌ها رو باز می‌کردم، انگار تمام گذشته جلوی چشمم مرور می‌شد. گرافیک و گیم‌پلی بازی عالیه و تجربه‌ای کوتاه ولی فوق‌العاده موندگار به جا می‌ذاره. در کل، این بازی یه پشن پراجکت واقعی بود . متاسفانه هنوز نسخه جدید را بازی نکردم ولی جز برنامه هامه.

امتیاز 8.5/10


Demon Souls:

به جرات گرافیکش یکی از بهترین‌های PS5 و کل تاریخ بود. گیم‌پلی بازی عالی و اعتیادآور طبق روال فرام سافت ور و همون فرمول همیشگی، ولی به خاطر اینکه اولین بازی سریه، مکانیک‌هاش نسبت به بازی‌های بعدی فرام‌سافت ساده‌تر بودن. صداگذاری سه بعدی بازی هم فوق‌العاده بود و حس و حال خاصی به تجربه بازی می‌داد. با اینکه نسبت به سایر عناوین فرام کوتاه‌تر بود، ولی همچنان یه تجربه فوق‌العاده به حساب میاد.

امتیاز 9/10

Ratchet and Clank: Rift Apart:

یکی از اون بازی‌هایی بود که حسابی ازش لذت بردم. همون فرمول کلاسیک رچت با اضافه شدن قابلیت‌های SSD برای سوییچ سریع بین زمان و مکان باعث شده بود تنوع استیج‌ها خیلی بالا بره و تجربه بازی جذاب بشه. گرافیک بازی خارق‌العاده و چشم‌نواز بود، انگار داشتم یه انیمیشن CG در حد پیکسار بازی می‌کردم. تنها نقطه ضعفش این بود که خیلی کوتاه بود.

امتیاز 8/10

The Quarry:

نزدیک‌ترین ساخته استودیو به Until Dawn بود، و چون اون بازی رو اون زمان خیلی دوست داشتم، اینم حس خوبی برام داشت. با این حال، دیگه این سبک مثل قبل روم اثر نداره. داستان کلیشه‌ای ولی بامزه بود، گرافیک خوب و روایت هم قابل قبول بود. گیم‌پلی تقریباً وجود نداشت و تصمیم‌ها رو هم پیگیری نکردم ببینم چقدر اثر دارن؛ همون یک‌بار تمومش کردم. شخصیت‌ها بد نبودن ولی خیلی تو ذهن نموندن.

امتیاز 7/10

Yakuza: Like A Dragon

این بازی چهارمین تجربه من تو سری Yakuza بود (بعد از Yakuza 0, Kiwami 1, و Yakuza 6) و واقعاً لذت بردم. سیستم گیم‌پلی RPG خیلی خوب از کار دراومده و تغییرات مثبتی نسبت به بازی‌های قبلی داشت. Ichiban کاراکتر فوق‌العاده‌ایه، به شدت دوست‌داشتنیه. با اینکه خیلی با Kiryu فرق داره، خیلی سریع میشه باهاش ارتباط برقرار کرد.
داستان مثل همیشه درگیرکننده بود و به خوبی تونست توجه من رو نگه داره. ساید کوئست‌ها هم عالی بودن و کلی وقت رو باهاشون گذروندم. گرافیک هم قابل قبول بود و به تجربه بازی کمک کرد.
در مجموع، یه تجربه فوق‌العاده و سرگرم‌کننده بود.

امتیاز 9/10
The Dark Pictures Anthology: House of Ashes

House of Ashes تجربه‌ای مشابه The Quarry بود، ولی به صورت جمع و جورتر و ضعیف‌تر. البته بازی چند تغییر و اضافه‌کردن‌های جدید تو گیم‌پلی داشت که کمی باعث بهتر شدنش شده بود. داستان به نظرم بیشتر از بازی‌های قبلی سری جذاب بود، و همچنان فضای ترسناک و مرموزش رو حفظ کرده بود. اگرچه اصلا به سطح تأثیرگذاری Until Dawn نرسید، ولی برای کسانی که دوست دارن همچنان این سبک رو تجربه کنن، قابل قبول بود.

امتیاز 6.5/10


The Callisto Protocol

بازی The Callisto Protocol رو خیلی کوبیدند، ولی من شخصاً ازش خوشم اومد. سیستم مبارزات و مشت‌زنی و جاخالی دادنش برام خیلی لذت‌بخش بود. بازی واقعاً آسون بود و دشمنا تنوع زیادی نداشتن، به علاوه باس فایت‌ها هم خیلی به اون صورت نبودند. فضای بازی خیلی خطی و محدود بود و احساس آزادی عمل کمی داشتم. ولی گرافیک، به خصوص طراحی صورت‌ها، خارق‌العاده بود و جزئیات خیلی خوب اجرا شده بود. همچنین بازی کوتاه بود، اما من با وجود این‌ها تجربه خوبی داشتم.


امتیاز 7.5/10


Ghostwire: Tokyo

Ghostwire: Tokyo یه تجربه متفاوت بود، ولی نمی‌دونم چرا فضاسازی بازی برام کسل‌کننده شد. با اینکه بازی اکتیویتی‌های جانبی نسبتا زیادی داشت، من اصلاً جذبشون نشدم و فقط رفتم تا بازی رو تموم کنم. گرافیک بازی معمولی بود و هیچ چیزی خاصی جلب توجه نکرد. گیم‌پلی در ابتدا جذابیت‌هایی داشت، ولی بعد از مدتی کسل‌کننده شد و دیگه اون هیجان اولیه رو نداشت. داستان هم واقعاً یادم نمیاد چی بود، چون خیلی تاثیرگذار نبود.در نهایت، بازی تجربه بدی نبود ولی به هیچ وجه مثل چیزی که انتظار داشتم عمل نکرد.

امتیاز 7/10


Final Fantasy VII Remake

Final Fantasy VII Remake برای من تجربه‌ای خاص بود، چون نسخه ارجینال رو روی PS1 تجربه نکرده بودم و این ریمیک اولین تجربه‌ام از Final Fantasy VII بود. بازی عملاً برای PS4 طراحی شده بود، ولی من روی PS5 با بسته الحاقی رفتم ولی با این حال گرافیک بازی واقعاً عالی بود. گیم‌پلی ترکیبی از RPG و اکشن به یک فرمول عالی تبدیل شده که خیلی لذت‌بخش بود. کاراکترها یکی یکی دوست‌داشتنی و به یاد موندنی بودن.
محتوای بازی نسبتا زیاد بود و طولانی هم بود، البته ساید کوئست‌ها رو نرفتم چون زیاد جذبم نکردن. داستان هم تا جایی که پیش رفت، کاملاً درگیرکننده و خوب بود. منتظرم ادامه بازی رو تو Rebirth تجربه کنم.

امتیاز 9/10
The Plucky Squire

The Plucky Squire یه تجربه جمع و جور و بانمک بود. ترکیب گیم‌پلی دو بعدی و سه بعدی خیلی جالب از کار در اومده بود و احساس تازه‌ای می‌داد. پازل‌ها نسبتا ساده بودن، ولی هنوز هم ازشون لذت بردم، به خصوص اونایی که مبتنی بر کلمات بودن. تنها مشکلی که داشتم این بود که بازی بیش از حد هینت می‌داد و دیالوگ‌های اضافی وقفه زیادی ایجاد می‌کردن که کمی اذیت‌کننده بود. در کل، بازی تجربه بدی نبود، ولی می‌شد بهتر از این باشه.

امتیاز 7/10


Alan Wake II

Alan Wake II شاید بهترین تجربه نسل جدید برا من بوده باشه. گرافیک بازی واقعاً فوق‌العاده بود و جزییات محیط‌ها و شخصیت‌ها واقعا مغز را ذوب میکرد یک جاهایی. داستان و روایت بازی بی‌نظیر بودن و به نظرم در نوع خودش چیزی بود که از یک بازی‌ یا حتی فیلم درجه یک روان‌شناختی انتظار می‌ره. کارگردانی سم لیک تو این بازی سطح روایت داستانی رو به شدت بالا برده و واقعاً ترکوند.
گیم‌پلی بازی روتین و استاندارد بود، ولی من با سیستم مبارزات کمی مشکل داشتم. گان‌پلی کند بود و دشمنا با حرکات سریعشون عملاً لذت بردن از گان‌پلی رو برای من از بین می‌بردن. مدیریت منابع هم مثل سری Resident Evil حساب‌شده نبود و گاهی با مشکلاتی روبرو می‌شدی. مثلاً یه جاهایی از بس مهمات زیاد داشتی، دیگه جایی تو اینونتوری نمی‌موند، و یه جاهایی هم اصلاً گلوله پیدا نمی‌شد.
لول‌های ساگا رو بیشتر از لول‌های آلن ویک دوست داشتم من در مجموع. صداگذاری بازی هم عالی بود و بهترین بخشش هم موسیقی‌های فوق‌العاده‌ای بود که مثل یه آلبوم بی‌نظیر کنار هم جمع شده بود.
نکته جالب اینه که ترس بازی به شدت روی من تاثیر گذاشت. حتی در قسمت‌های آلن ویک، بدنم مورمور می‌شد و حس ترس نسبتا بالایی رو تجربه می‌کردم، با اینکه تو بازی‌های دیگه با محیط‌های ترسناک‌تر معمولاً کمتر می‌ترسم. در کل، Alan Wake II تجربه‌ای عالی با مشکلات جزئی بود که نتونستن از ارزش بازی برام کم کنن. موقع معرفی فکر نمیکردم اینقدر با بازی حال کنم. نسخه اول را سالها متظرش بودم و موقع عرضه کلی ناامید شدم ولی اینجا برعکس شد

امتیاز 9.5/10

یک سری بازی دیگه هم بازی کردم که شاید بعدا اضافه کنم به لیست. فعلا تا این حد به نظرم کافیه :D
 
تایپک را چک میکردم دیدم هیچ بررسی از بازی هایی که این نسل بازی کردم ننوشتم. گفتم یک جمع بندی بکنم تا سال 2024، و چند خط در موردشون بنویسم. البته متاسفانه خیلی فرصت نکردم این نسل بازی کنم و البته تایم بازی کردنم هم تقسیم شده روی دوتا پلتفرم برا همین یکم تعدادش کمه. بعلاوه که چون از اول نوشتم خیلی هاش قدیمی حساب میشه به نوعی:

Horizon Forbiden West
هورایزن فوربیدن وست یکی از بازی‌هایی بود که قبلاً نصفش را روی PS4 تجربه کردم و بعد ادامه اش را روی PS5 باز کردم و میتونم بگم در مجموع کلی ازش لذت بردم. نسخه قبلیش یکی از بهترین بازی‌های نسل قبل برام بود، ولی تو این نسخه به خاطر داستان یه کم ضعیف‌تر در مجموع به اندازه نسخه قبل حال نکردم با بازی. گرافیک بازی واقعاً بی‌نظیر بود و جزئیات محیط‌ها چشمگیر بودن و خیلی وقت ها واقعا آدم از تماشای بازی سیر نمیشد. گیم‌پلی هم نسبت به قبل پیشرفت خیلی خوبی داشت و سیستم مبارزاتش هنوزم یکی از بهترین بخش‌های بازی بود. من کلا برعکس خیلی ها با این فرنچایز و حتی الوی حال میکنم، به امید نسخه سوم :D

امتیاز : 9/10


Astros Playroom:

وقتی بازیش کردم، نمی‌تونستم باور کنم چطور یه بازی می‌تونه این‌قدر عالی قابلیت‌های کنسول رو نشون بده و همزمان پر از نوستالژی باشه. با اینکه خیلی فن سونی نبودم، اما تمام کنسول‌هاش رو به موقعش تجربه کردم، و این بازی باعث شد کلی خاطره برام زنده بشه. راستش اشکم دراومد از حجم حس و حالی که موقع بازی داشتم. مخصوصاً وقتی آرتیفکت‌ها رو باز می‌کردم، انگار تمام گذشته جلوی چشمم مرور می‌شد. گرافیک و گیم‌پلی بازی عالیه و تجربه‌ای کوتاه ولی فوق‌العاده موندگار به جا می‌ذاره. در کل، این بازی یه پشن پراجکت واقعی بود . متاسفانه هنوز نسخه جدید را بازی نکردم ولی جز برنامه هامه.

امتیاز 8.5/10


Demon Souls:

به جرات گرافیکش یکی از بهترین‌های PS5 و کل تاریخ بود. گیم‌پلی بازی عالی و اعتیادآور طبق روال فرام سافت ور و همون فرمول همیشگی، ولی به خاطر اینکه اولین بازی سریه، مکانیک‌هاش نسبت به بازی‌های بعدی فرام‌سافت ساده‌تر بودن. صداگذاری سه بعدی بازی هم فوق‌العاده بود و حس و حال خاصی به تجربه بازی می‌داد. با اینکه نسبت به سایر عناوین فرام کوتاه‌تر بود، ولی همچنان یه تجربه فوق‌العاده به حساب میاد.

امتیاز 9/10

Ratchet and Clank: Rift Apart:

یکی از اون بازی‌هایی بود که حسابی ازش لذت بردم. همون فرمول کلاسیک رچت با اضافه شدن قابلیت‌های SSD برای سوییچ سریع بین زمان و مکان باعث شده بود تنوع استیج‌ها خیلی بالا بره و تجربه بازی جذاب بشه. گرافیک بازی خارق‌العاده و چشم‌نواز بود، انگار داشتم یه انیمیشن CG در حد پیکسار بازی می‌کردم. تنها نقطه ضعفش این بود که خیلی کوتاه بود.

امتیاز 8/10

The Quarry:

نزدیک‌ترین ساخته استودیو به Until Dawn بود، و چون اون بازی رو اون زمان خیلی دوست داشتم، اینم حس خوبی برام داشت. با این حال، دیگه این سبک مثل قبل روم اثر نداره. داستان کلیشه‌ای ولی بامزه بود، گرافیک خوب و روایت هم قابل قبول بود. گیم‌پلی تقریباً وجود نداشت و تصمیم‌ها رو هم پیگیری نکردم ببینم چقدر اثر دارن؛ همون یک‌بار تمومش کردم. شخصیت‌ها بد نبودن ولی خیلی تو ذهن نموندن.

امتیاز 7/10

Yakuza: Like A Dragon

این بازی چهارمین تجربه من تو سری Yakuza بود (بعد از Yakuza 0, Kiwami 1, و Yakuza 6) و واقعاً لذت بردم. سیستم گیم‌پلی RPG خیلی خوب از کار دراومده و تغییرات مثبتی نسبت به بازی‌های قبلی داشت. Ichiban کاراکتر فوق‌العاده‌ایه، به شدت دوست‌داشتنیه. با اینکه خیلی با Kiryu فرق داره، خیلی سریع میشه باهاش ارتباط برقرار کرد.
داستان مثل همیشه درگیرکننده بود و به خوبی تونست توجه من رو نگه داره. ساید کوئست‌ها هم عالی بودن و کلی وقت رو باهاشون گذروندم. گرافیک هم قابل قبول بود و به تجربه بازی کمک کرد.
در مجموع، یه تجربه فوق‌العاده و سرگرم‌کننده بود.

امتیاز 9/10
The Dark Pictures Anthology: House of Ashes

House of Ashes تجربه‌ای مشابه The Quarry بود، ولی به صورت جمع و جورتر و ضعیف‌تر. البته بازی چند تغییر و اضافه‌کردن‌های جدید تو گیم‌پلی داشت که کمی باعث بهتر شدنش شده بود. داستان به نظرم بیشتر از بازی‌های قبلی سری جذاب بود، و همچنان فضای ترسناک و مرموزش رو حفظ کرده بود. اگرچه اصلا به سطح تأثیرگذاری Until Dawn نرسید، ولی برای کسانی که دوست دارن همچنان این سبک رو تجربه کنن، قابل قبول بود.

امتیاز 6.5/10


The Callisto Protocol

بازی The Callisto Protocol رو خیلی کوبیدند، ولی من شخصاً ازش خوشم اومد. سیستم مبارزات و مشت‌زنی و جاخالی دادنش برام خیلی لذت‌بخش بود. بازی واقعاً آسون بود و دشمنا تنوع زیادی نداشتن، به علاوه باس فایت‌ها هم خیلی به اون صورت نبودند. فضای بازی خیلی خطی و محدود بود و احساس آزادی عمل کمی داشتم. ولی گرافیک، به خصوص طراحی صورت‌ها، خارق‌العاده بود و جزئیات خیلی خوب اجرا شده بود. همچنین بازی کوتاه بود، اما من با وجود این‌ها تجربه خوبی داشتم.


امتیاز 7.5/10


Ghostwire: Tokyo

Ghostwire: Tokyo یه تجربه متفاوت بود، ولی نمی‌دونم چرا فضاسازی بازی برام کسل‌کننده شد. با اینکه بازی اکتیویتی‌های جانبی نسبتا زیادی داشت، من اصلاً جذبشون نشدم و فقط رفتم تا بازی رو تموم کنم. گرافیک بازی معمولی بود و هیچ چیزی خاصی جلب توجه نکرد. گیم‌پلی در ابتدا جذابیت‌هایی داشت، ولی بعد از مدتی کسل‌کننده شد و دیگه اون هیجان اولیه رو نداشت. داستان هم واقعاً یادم نمیاد چی بود، چون خیلی تاثیرگذار نبود.در نهایت، بازی تجربه بدی نبود ولی به هیچ وجه مثل چیزی که انتظار داشتم عمل نکرد.

امتیاز 7/10


Final Fantasy VII Remake

Final Fantasy VII Remake برای من تجربه‌ای خاص بود، چون نسخه ارجینال رو روی PS1 تجربه نکرده بودم و این ریمیک اولین تجربه‌ام از Final Fantasy VII بود. بازی عملاً برای PS4 طراحی شده بود، ولی من روی PS5 با بسته الحاقی رفتم ولی با این حال گرافیک بازی واقعاً عالی بود. گیم‌پلی ترکیبی از RPG و اکشن به یک فرمول عالی تبدیل شده که خیلی لذت‌بخش بود. کاراکترها یکی یکی دوست‌داشتنی و به یاد موندنی بودن.
محتوای بازی نسبتا زیاد بود و طولانی هم بود، البته ساید کوئست‌ها رو نرفتم چون زیاد جذبم نکردن. داستان هم تا جایی که پیش رفت، کاملاً درگیرکننده و خوب بود. منتظرم ادامه بازی رو تو Rebirth تجربه کنم.

امتیاز 9/10
The Plucky Squire

The Plucky Squire یه تجربه جمع و جور و بانمک بود. ترکیب گیم‌پلی دو بعدی و سه بعدی خیلی جالب از کار در اومده بود و احساس تازه‌ای می‌داد. پازل‌ها نسبتا ساده بودن، ولی هنوز هم ازشون لذت بردم، به خصوص اونایی که مبتنی بر کلمات بودن. تنها مشکلی که داشتم این بود که بازی بیش از حد هینت می‌داد و دیالوگ‌های اضافی وقفه زیادی ایجاد می‌کردن که کمی اذیت‌کننده بود. در کل، بازی تجربه بدی نبود، ولی می‌شد بهتر از این باشه.

امتیاز 7/10


Alan Wake II

Alan Wake II شاید بهترین تجربه نسل جدید برا من بوده باشه. گرافیک بازی واقعاً فوق‌العاده بود و جزییات محیط‌ها و شخصیت‌ها واقعا مغز را ذوب میکرد یک جاهایی. داستان و روایت بازی بی‌نظیر بودن و به نظرم در نوع خودش چیزی بود که از یک بازی‌ یا حتی فیلم درجه یک روان‌شناختی انتظار می‌ره. کارگردانی سم لیک تو این بازی سطح روایت داستانی رو به شدت بالا برده و واقعاً ترکوند.
گیم‌پلی بازی روتین و استاندارد بود، ولی من با سیستم مبارزات کمی مشکل داشتم. گان‌پلی کند بود و دشمنا با حرکات سریعشون عملاً لذت بردن از گان‌پلی رو برای من از بین می‌بردن. مدیریت منابع هم مثل سری Resident Evil حساب‌شده نبود و گاهی با مشکلاتی روبرو می‌شدی. مثلاً یه جاهایی از بس مهمات زیاد داشتی، دیگه جایی تو اینونتوری نمی‌موند، و یه جاهایی هم اصلاً گلوله پیدا نمی‌شد.
لول‌های ساگا رو بیشتر از لول‌های آلن ویک دوست داشتم من در مجموع. صداگذاری بازی هم عالی بود و بهترین بخشش هم موسیقی‌های فوق‌العاده‌ای بود که مثل یه آلبوم بی‌نظیر کنار هم جمع شده بود.
نکته جالب اینه که ترس بازی به شدت روی من تاثیر گذاشت. حتی در قسمت‌های آلن ویک، بدنم مورمور می‌شد و حس ترس نسبتا بالایی رو تجربه می‌کردم، با اینکه تو بازی‌های دیگه با محیط‌های ترسناک‌تر معمولاً کمتر می‌ترسم. در کل، Alan Wake II تجربه‌ای عالی با مشکلات جزئی بود که نتونستن از ارزش بازی برام کم کنن. موقع معرفی فکر نمیکردم اینقدر با بازی حال کنم. نسخه اول را سالها متظرش بودم و موقع عرضه کلی ناامید شدم ولی اینجا برعکس شد

امتیاز 9.5/10

یک سری بازی دیگه هم بازی کردم که شاید بعدا اضافه کنم به لیست. فعلا تا این حد به نظرم کافیه :D
متن زیبایی بود
آلن ویک 2 رو بنده هم خیلی دوست داشتم
منکه سر The Plucky Squire انقدر حرف مفت می زدن که آخرش پاکیدمش😂 آخه اونقدر داستان شاهکار و خاصی هم نداشت نسبتا ساده بود ولی همش وسط کار گیم پلی قطع می شد برای دیالوگ 😒
 
  • Like
Reactions: Dinosaur and Soheil
Call of duty Modern warfare 2 remastered

چند روز پیش سالگرد انتشار این ساخته تکرار نشدنی بود، توی ردیت دیدم یکی از اهنگ هاش رو کلیپ کرده بود و با شنیدنش گفتم باید برم حتما دوباره بازیش کنم.

حالا نمیدونم این جریان نوستالژی و این حرف هاست یا این که واقعا بازی های قدیمی تر چیز دیگه ای بودند.

اهنگ ها : بدون حرف
روانی و گرافیک خوب : بی سوال
طراحی مراحل : بی کلام پس و پیش

جدا چی شد از اون‌ دوران ماقبل ۲۰۱۳ و اینا به اینجا رسیدیم، البته اصلی ترین دلیلش پول و هجوم ناشرین برای هر چه بیشتر دوشیدن ساخته استودیوهاست


امتیاز ۹/۱۰
حالا به خاطر چی یه نمره ازش کم کردی؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or