Wolf ها یه چیز معمولی بودن، چیز جدید و خاصی نداشتن، ولـــــــــــی از اون طرف Scars، در یک کلام فوق العاده بودن. ایده سوت زدنشون واسه ارتباط از هرکی اومده واقعا دمش گرم، یه فضای کریپی طور ایجاد میکرد که آدم عشق میکرد باهاش
هرچقدر از اسکارز بگم کم گفتم
بهترین ایده گیم بود به نظرم این گروه
یه گروه افراطی وحشی با عقاید عجیب غریب
صحنه آتیش گرفتن جزیره از بهترین صحنه هایی بود که من توی زندگیم دیدم، هم اولش که از توی پنجره میدیدیم از دور شهر رو، هم وقتی که از وسطش رد شدیم. کل گیم یه ور، این صحنه یه ور
ضعف اصلی گیم (با اینکه نظرم تغییر کرده و مثبت شده بهش) همچنان یه تیکه ای از داستان و شخصیت پردازی ها بودش. داستان به طور کلی خوب و قابل قبول بود، فازش کامل از 1 تغییر کرده بود ولی خوب بود. من با یه تیکه از داستان مشکل دارم اونم اینکه ابی، دینا و الی رو زنده گذاشت (در نظر میگیریم که خودش فکر کرده تامی رو کشته با تیری که زد بهش، که البته عجیب بود زنده موندن تامی برام). موقعی که الی داشت ابی رو میکشت کاملا میشد درک کرد چرا بیخیالش شد، جوئل اومد تو ذهنش، یه منتال بریک داون وحشتناک داشت اون وسط و واقعا آدم بعد منتال بریک داون از این رو به اون رو میشه، تبدیل میشی به یه آدم دیگه، دیدت به همه چی تغییر میکنه یوهو. ولی ابی اینطوری نبود، از اون سر شهر اومده بود واسه اینکه انتقام خون رفیقاش رو بگیره، جسی رو کشت، فکر کرد تامی رو کشته، پدر الی و دینا رو درآورد، ولی Lev بهش گفت بیخیال اینم بیخیال شد، به نظرم اصلا کافی نبود همچین چیزی.
از طرفی گیم کلی شخصیت داشت که به اندازه کافی روشون کار نشده بود (دوستای ابی مخصوصا) نسخه 1 هر شخصیتی رو که معرفی میکرد کلی روشون کار کرده بود و بهمون توضیح داده بود، ولی توی این نسخه یه سریا صرفا توی گیم حضور داشتن.
با اینکه از ابی خوشم نیومد ولی شخصیت پردازیش اوکی بود، ولی گیم خیلی سعی داشت ابی رو به خوردمون بده و یه حس همزادپنداری طوری برامون ایجاد کنه، که برای من نشد، خوشم نیومد ازش. اینکه اون صحنه سک* اش با Owen رو به خوردمون داد بدترین تیکه گیم بود، من مشکلی ندارم با گی و ترنس و Vegan (
) بودن ملت، فقط به خوردم ندینش دیگه، نکنین تو چشمم مسائل خودتون رو
از طرفی هم یکم پیسینگ گیم اذیتم کرد توی قسمت ابی، ته داستان الی ما به اوج داستان میرسیم، یوهو میریم داستان ابی، نیم ساعت اول هنوزم اون بالا ها سر میکنیم و داریم لذت میبریم از فلش بکا، ولی بعدش روند بازی کند میشه و آدم رو میاره پایین، گیم شروع میکنه ابی رو به خورد آدم میده
صرفا اگه قسمت ابی کوتاه تر بود و زودتر به جزیره و الی میرسیدیم بهتر میشد به نظرم. ولی در عوض تیکه هایی که داستان 2 طرف به هم گره میخورد خیلی خوب بودن
تک تک فلش بک های گیم به جا و لذت بخش بودن، به خصوص اونایی که عزیز دل جوئل توشون بود
واقعا جای خالیش حس میشد توی گیم.
یه تیکه کمدی هم بازی داشت که خیلی خندیدم و حال کردم بهش، اولین باری که بابای ابی، Abs صداش کرد
خیلی خوب بودش
در آخر هم مسئله خشونت گیم مطرحه، که خیلی سطح خشونت گیم بالا بود یه جاهاییش، ولی کاملا به جا و خوب بود. اعتراضی وارد نیست بهش