بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام

موافقم شدید. آدم‌ها مثل عددها نیستند که تو هر فرمولی قرار بگیرند جواب مشخص باشه.
منم اون راه فرارِ «به احتمال زیاد» رو برای همین گذاشتم. :d
البته همین «بنده به شخصه خیلی دنبال تنوع نیستم» یعنی از کمی تنوع بدتون نمیاد. منظور من بیشتر افرادی بود که بدشون نمیاد از چهارچوب و اصول سایلنت هیلیِ‌ پایان‌ها کمی خارج بشن.

سلام.
پس یعنی منظورت منم که تنوع طلبم دیگه!!!
نمیدونستم با من مشکلی داری!
مدگرا و متزلل شدم دیگه!
چه انگهایی که به من نمیزنی!!!
=((
پ.ن :تنها منو محسن به ufo رای دادیم!!
 
سلام
سلام.
پس یعنی منظورت منم که تنوع طلبم دیگه!!!
نمیدونستم با من مشکلی داری!
مدگرا و متزلل شدم دیگه!
چه انگهایی که به من نمیزنی!!!
=((
پ.ن :تنها منو محسن به ufo رای دادیم!!
تنوع‌طلب مگه بده. تنوع‌طلبی چه ارتباطی با تزلزل داره. :p
منو تو بد موقعیتی قرار دادید. الان چکار کنم رضایت تون جلب بشه؟ :((
احمدجان شما تنها ایرادی که داری رو نمیشه اینجا مطرح کرد باید تو تاپیک فوتبال در موردش بحث کنیم. :d
 
سلام

تنوع‌طلب مگه بده. تنوع‌طلبی چه ارتباطی با تزلزل داره. :p
منو تو بد موقعیتی قرار دادید. الان چکار کنم رضایت تون جلب بشه؟ :((
احمدجان شما تنها ایرادی که داری رو نمیشه اینجا مطرح کرد باید تو تاپیک فوتبال در موردش بحث کنیم. :d

تنوع طلب یعنی از هم گسیختگی اراده در مواجهه با انتخاب درست!(لااقل تو سعی داشتی من و محسن رو بهش متهم کنی)

برای رضایتم باید یک اجماع کلی بگذاریم!

در ضمن مشکل فوتبالی بنده هم ملالی نیست!فعلا گویا شانس سعود بر وفق ما و بر ضد شماست!

نمیدونستم با انتخاب ufo دچار چنین تنزل شخصیتی میشم!
وگرنه بصورت روتین به همون bad,good+ رای میدادم!
 
آخرین ویرایش:
سلام
@graywolf
آقا چرا ویرایش نمودی پست را، داشتم پاسخ می‌نگاشتم بر آن. :-t:-?
البته بنده متن قبلی رو ذخیره کردم دارم.:-"
تنوع طلب یعنی از هم گسیختگی اراده در مواجهه با انتخاب درست!(لااقل تو سعی داشتی من و محسن رو بهش متهم کنی)
چرا جوسازی می‌کنی اخوی! ایها‌الناس! :wallbash: :d
برای رضایتم باید یک اجماع کلی بگذاریم!
چی شده این روزا خواستاران اجماع کلی زیاد شده‌اند. :-b
در ضمن مشکل فوتبالی بنده هم ملالی نیست!فعلا گویا شانس سعود در وفق ما و بر ضد شماست!
فکر می‌کنم بد نیست تاریخ رو یه مروری بکنیم. مخصوصاً که سالگردش نزدیکه.
نمیدونستم با انتخاب ufo دچار چنین تنزل شخصیتی میشم!
وگرنه بصورت روتین به همون bad,good+ رای میدادم!
نمیشه با هم کنار بیایم؟
-----------------------------------
@graywolf
پ.ن: این اجماع کلی هم خیلی سخته هم دقیقاً نمی دونم چی‌چیه؟ همون شرط قبلی بهتره. فرمودید از چی پیشی بگیرم؟ :-":d
 
آخرین ویرایش:
سلام
داشتم به همین بحث تفاوت پایان‌های شماره 1 و نقطه‌ی انفصال اونها که حضور یا عدم حضور سیبل در انتهای بازی هست فکر می‌کردم، یکی از اون ایده‌های به قول اشکان محیرالعقول و شگفت به/توی آستینم خطور کرد. :d
نظرتون در مورد برگزاری نظرسنجی با موضوع زیر چیه؟
* بهترین یا متناسب‌ترین زوج سایلنت هیلی از نظر شما.
=================================
پ.ن: یه جوون‌مرد تنوع‌طلب می‌خوام بیاد چراغ سوم پایان UFO رو روشن کنه بلکه احمدخان باور کنه منظوری نداشتم. :cry:
 
آخرین ویرایش:
سلام
داشتم به همین بحث تفاوت پایان‌های شماره 1 و نقطه‌ی انفصال اونها که حضور یا عدم حضور سیبل در انتهای بازی هست فکر می‌کردم، یکی از اون ایده‌های به قول اشکان محیرالعقول و شگفت به/توی آستینم خطور کرد. :d
نظرتون در مورد برگزاری نظرسنجی با موضوع زیر چیه؟
* بهترین یا متناسب‌ترین زوج سایلنت هیلی از نظر شما.
=================================
پ.ن: یه جوون‌مرد تنوع‌طلب می‌خوام بیاد چراغ سوم پایان UFO رو روشن کنه بلکه احمدخان باور کنه منظوری نداشتم. :cry:

تو شماره اول که موشکلی نداریم و هری و سیبل و یا هری و لیزا هست!!!!
تو نسخه دوم هم جیمز و ماریا رو داریم!
نسخه سوم چی؟؟؟بر اساس فیلم eggs, sci-fi! نسخه دوم شاید شاید بشه هدر رو به وینست ربط داد!البته داگلاس هم گزینه بدی نیست!:-&
نسخه چهارم هم که هنری و سینتیا!!! راستش اسم اون دختره یادم رفته!!!:دی یادم اومد هنری و ایلین!
........
بازم که تنوع طلب شد!!!حتما باید مارو بکوبی مسعود خان!؟
 
آخرین ویرایش:
سلام دوستان
آقا خیر ببینین, دارین جوونای مردم رو به راه راست هدایت میکنین و دستشون رو میزارین تو دست هم. فقط یه چیزی الان اینا مشکل مسکن و کار ندارن? مثلا هنری با اون آپارتمان کذاییش الان میخواد آیلینو کجای دلش قرار بده? اومدیم طفلی هوس کرد بعد از ظهری بره پارک دو قدم راه بره, باید منتظر باشه شووهرش بیاد با اره برقی قفلارو باز کنه ?!? تازه اگه بعد یهو دره به سولاخه حموم واز نشه !!!!
حالا این مشکله خونه بود تازه, اگه آیلین یهو حوس کرد تعطیلات بره شمال تولوکا لیک? اوتموقع این جوان خوش سیما آیا اتوموبیلی در خوره آیلین خانم دارد آیا, نه خب اینارو اول موشخص کتید بعد این کبوترای عاشق سیاه بختو بندازید به جونه هم .:d
 
سلام
تو شماره اول که موشکلی نداریم و هری و سیبل و یا هری و لیزا هست!!!!
تو نسخه دوم هم جیمز و ماریا رو داریم!
نسخه سوم چی؟؟؟بر اساس فیلم eggs, sci-fi! نسخه دوم شاید شاید بشه هدر رو به وینست ربط داد!البته داگلاس هم گزینه بدی نیست!:-&
نسخه چهارم هم که هنری و سینتیا!!! راستش اسم اون دختره یادم رفته!!!:دی یادم اومد هنری و ایلین!
........
زوج‌ها می‌تونن بالفعل باشن یا بالقوه. یعنی یه زوج واقعی مثل جیمز و مری یا پتانسیل زوج شدن رو داشته باشن مثل هنری و آیلین یا هیچکدوم، فقط به عنوان یه گزینه‌ی محال مطرح باشن مثل دکتر کافمن و سیبل.
باید در این مورد بحث کنیم.
بازم که تنوع طلب شد!!!حتما باید مارو بکوبی مسعود خان!؟
الان جو جوری شده من در مورد یه چیز بی‌ربط مثل برف‌پاک‌کن ترن مترو حرف بزنم ربطش میدی به این موضوع. :d
آی ایهالناس! هم اکنون نیازمند اجماع‌تان هستیم. :((
سلام دوستان
آقا خیر ببینین, دارین جوونای مردم رو به راه راست هدایت میکنین و دستشون رو میزارین تو دست هم. فقط یه چیزی الان اینا مشکل مسکن و کار ندارن? مثلا هنری با اون آپارتمان کذاییش الان میخواد آیلینو کجای دلش قرار بده? اومدیم طفلی هوس کرد بعد از ظهری بره پارک دو قدم راه بره, باید منتظر باشه شووهرش بیاد با اره برقی قفلارو باز کنه ?!? تازه اگه بعد یهو دره به سولاخه حموم واز نشه !!!!
حالا این مشکله خونه بود تازه, اگه آیلین یهو حوس کرد تعطیلات بره شمال تولوکا لیک? اوتموقع این جوان خوش سیما آیا اتوموبیلی در خوره آیلین خانم دارد آیا, نه خب اینارو اول موشخص کتید بعد این کبوترای عاشق سیاه بختو بندازید به جونه هم .:d
شما تکلیف ما رو مشخص کنید طرفدار خانواده عروس هستید یا داماد./:)
این سنگ‌هایی که شما جلوی پای این بخت‌برگشته‌ها انداختید جاده هراز رو سر مسافران نوروزی ننداخت. :d
===========================
به نظر میاد نظر جمع در مورد کلیت پیشنهاد مثبته. با اجازه بزرگترها به لیست گزینه های میز اضافه‌ش می‌کنم.
==========================
پ.ن: هرگونه نام بردن از آنجلا :x پیگرد قانونی دارد. /:)
 
آخرین ویرایش:
انتخاب سختی بود ولی انجام شد.
اول از همه این گزینه رو از روی میز حذف کنم که چون مسعود گفت یکی بیاد به فلان رای بده اینکارو کردم. دیگه شما خودتون واقفید که اصولاً بنده مخالفم.
بعد هم در مورد اینکه چرا:
دوگزینه به راحتی حذف میشد چون من مرگ سیبل عزیز، اولین یار صدیق و تنها سایدکیک‌ی که وبال گردنمون نشد توی سری و مجبور به مراقبت ازش نشدیم، رو اصلاً خوش ندارم.
ولی بین سه گزینه دیگه کار خیلی سخت بود. هر کدوم یه مزایایی داشتن. یکی فان بود یکی پایان خوش قصه و اونیکی یه نیمه پر داشت که نمیشد ازش گذشت.
هیچ به این فکر کردین که اگه هدر به وجود نمیومد چی میشد؟
یکیش اینکه شاید اون فرقه درب و داغون شاید بیخیال احضار خدا میشد. چون دیگه نیمه‌ای از شریل نمونده بود که بخواد باهاش کاری بکنـه.
ولی یه فایده خیلی بزرگ اینکه هری دیگه نمیمرد. هری به خاطر گرفتن نیمه‌ای از خدا و فرار با اون کشته شد. اگه هدری نبود هری هم دلیلی نداشت کشته بشه با سیبل دوتایی میرفتن یه گوشه‌ای زندگیشون رو میکردن:d
آخرین نکتـه، اینکه اون "ددی! تنک یو ددی! گودبای" رو هم به عنوان آخرین حرف شریل این پایان داره. که همچین به نظر هم نمیاد ناراحت باشه. به نظر خلاص شده. رها شده.
 
سلام
انتخاب سختی بود ولی انجام شد.
اول از همه این گزینه رو از روی میز حذف کنم که چون مسعود گفت یکی بیاد به فلان رای بده اینکارو کردم. دیگه شما خودتون واقفید که اصولاً بنده مخالفم.
خب بنده هم بلد شدم چجوری از این اخلاق استفاده لازمه رو داشته باشم. b-)
بعد هم در مورد اینکه چرا:
دوگزینه به راحتی حذف میشد چون من مرگ سیبل عزیز، اولین یار صدیق و تنها سایدکیک‌ی که وبال گردنمون نشد توی سری و مجبور به مراقبت ازش نشدیم، رو اصلاً خوش ندارم.
ولی بین سه گزینه دیگه کار خیلی سخت بود. هر کدوم یه مزایایی داشتن. یکی فان بود یکی پایان خوش قصه و اونیکی یه نیمه پر داشت که نمیشد ازش گذشت.
هیچ به این فکر کردین که اگه هدر به وجود نمیومد چی میشد؟
یکیش اینکه شاید اون فرقه درب و داغون شاید بیخیال احضار خدا میشد. چون دیگه نیمه‌ای از شریل نمونده بود که بخواد باهاش کاری بکنـه.
ولی یه فایده خیلی بزرگ اینکه هری دیگه نمیمرد. هری به خاطر گرفتن نیمه‌ای از خدا و فرار با اون کشته شد. اگه هدری نبود هری هم دلیلی نداشت کشته بشه با سیبل دوتایی میرفتن یه گوشه‌ای زندگیشون رو میکردن:d
آخرین نکتـه، اینکه اون "ددی! تنک یو ددی! گودبای" رو هم به عنوان آخرین حرف شریل این پایان داره. که همچین به نظر هم نمیاد ناراحت باشه. به نظر خلاص شده. رها شده.
دلیل‌ت کاملاً قابل قبوله. اما تا حدی هم اون تحلیل بنده رو تصدیق می‌کنه. بفرما احمدخان. ;)
 
آخرین ویرایش:
یادواره‌ی سایلنت هیل

سلام
به یاد هری...
harry_mason__good_old_times_by_streamthroughnebula-d3d54e0.jpg
harry_mason_wallpaper_by_netherstray-d3dmpxf.jpg
Harry_and_Cheryl_Mason_by_namcohoroshy.jpg
I__m_here_for_my_daughter____by_jameson9101322.jpg
The_silent_hill_bridge_by_Destr3ga.jpg
THE_HARRY_MASON_LITERARY_HOUR_by_pandorful.jpg
 
آخرین ویرایش:
قضیه این سوراخ روی کلاه پیرامد هد چیه؟:d توی بازی خبری نبود از این سوراخه!:d
ویدیو Fukuro Lady

اینم دو تا طرح از خوده ایتو

==================================
3bemroy1vk9339sj0nm7.gif

 
سلام
قضیه این سوراخ روی کلاه پیرامد هد چیه؟:d توی بازی خبری نبود از این سوراخه!:d
احتمالاً جای اون نیزه‌ایی هست که برای خودکشی ازش استفاده کرد.
تصویر سال.
999.gif

از صمیم قبل امیدوارم کوفتش بشه.
33605_cry.gif

---------
پ.ن: جالبه تنها فرد مذکری که تو تصویر هست، کافمنِ نامرده.
پ.ن: از صاحب بهشت فوق بابت عدم بکارگیری تصاویر آنجلا:x سپاسگرازم. :d
 
صاحب این بهشت ایشون هستند:d Whitney Chavis

japqs9qhk52ygryex3y2.jpg


دارنده رکورد جهانی گینس - بزرگترین آرشیو از سری سایلنت هیل

images.php


توی سایتش نوشته سایلنت هیل زمانی توجه من رو به خودش جلب کرد که توی یکی از مجله هایی که برادرم داشت و در قسمت معرفی بازی هایی که قرار بود منتشر بشند عکسی خوفناک از هری رو دیدم که کنار جنازه یه سگ توی کوچه خونین ایستاده بود. در اون زمان من یه فن تمام عیار رزیدنت اویل بودم و از اونجایی که توی مجله سایلنت هیل رو کلون رزیدنت اویل توصیف کرده بود برای من یه تضمینی بود که حداقل بازی رو یه امتحانیش بکنم. بعد از این که بازی منشتر شد و من برای اولین بار سایلنت هیل رو تموم کردم واضح بود که این بازی صرفاََ یه کلون نیست...بلکه یه چیز بهتری بود! من شیفته داستان, موسیقی و اتمسفر غیر عادی بازی شدم و از اون موقعه به بعد سایلنت هیل تبدیل شد به یکی از ارزشمندترین سری بازی های مورد علاقم.

images.php


Silenthillcollection.com | A website dedicated to my Silent Hill merchandise collection.
 
سلام
صاحب این بهشت ایشون هستند:d Whitney Chavis

japqs9qhk52ygryex3y2.jpg


دارنده رکورد جهانی گینس - بزرگترین آرشیو از سری سایلنت هیل

images.php


توی سایتش نوشته سایلنت هیل زمانی توجه من رو به خودش جلب کرد که توی یکی از مجله هایی که برادرم داشت و در قسمت معرفی بازی هایی که قرار بود منتشر بشند عکسی خوفناک از هری رو دیدم که کنار جنازه یه سگ توی کوچه خونین ایستاده بود. در اون زمان من یه فن تمام عیار رزیدنت اویل بودم و از اونجایی که توی مجله سایلنت هیل رو کلون رزیدنت اویل توصیف کرده بود برای من یه تضمینی بود که حداقل بازی رو یه امتحانیش بکنم. بعد از این که بازی منشتر شد و من برای اولین بار سایلنت هیل رو تموم کردم واضح بود که این بازی صرفاََ یه کلون نیست...بلکه یه چیز بهتری بود! من شیفته داستان, موسیقی و اتمسفر غیر عادی بازی شدم و از اون موقعه به بعد سایلنت هیل تبدیل شد به یکی از ارزشمندترین سری بازی های مورد علاقم
لیستی از جزییات این کلکسیون ارزشمند منتشر شده که شامل چه چیزهایی هست؟
========================
@graywolf
احمدخان این یکی رو هم تحویل بگیرید. :d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or