بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
یاالله
یه سواال.این شخص اول بازی اصلا واسه چی افتاده توزندان؟اون یارویی که اول بازی توی حموم میکشه کیه؟ بعد این قضیه بارون چیه؟

اینا رو جلوتر خودت به مرور می فهمی که قضیه چی بوده فقط تا این حد بدون که مورفی زندانی محکوم به مرگه و الان دارن انتقالش میدن. بارون هم که تو سایلنت هیل داره بارون میاد :دی ولی از اونجایی که مورفی از بیماری " ترس از آب " داره موقع بارون تعداد هیولاهایی که میان بیشتر و کشتنشون سخت تره
 
سلام دوستان خوبم:)
خسته نباشید؟
ایام سوگ
حسین ابن علی(ع) و کسانی که واقعا باورش کردند رو خدمت شما روزهای درک آزادی واقعی آرزومندم:)
بحث نماد شناسی شد و یک نکته عرض کنم :
کلا فرقه سازی و خدا سازی در آسیای غربی مسله جدیدی نیست و خوب یک سیستم ارباب رعیتی هستش ، زیاد که وارد این مباحث بشید گرایش هم پیدا میکنید!
ربط و بی ربط این نوع تفکر به زمان سامری زمان
حضرت موسی (س) و یهودا و مسیح (س) در اوایل ایجاد مسیحیت برمیگرده ، یک کلام وجود داره در فراکسیونهای یهودی که (اگر خواهان قدرت ابدی هستید به دنیا فکر نکنید ، دنیا رو براش خرج کنید!):d
سایلنت هیل محور انسان خدا جویی میگرده که بدون هدف به نمادهایی از انسان محور بودن بشر یا فرازمینی بودن او و یا متعالی بودنش فکر میکنه ، مسیری که تمام بشر خواهد رفت ، آیزاک آسیموف یک جمله زیبا داره که ( روزی من واقعی از آن سوی اینه ها برای بازپسگیری آنچه از دست داده بیرون خواهد آمد ، چه بسا دنیای واقعی ورای آینه ها باشد)..............
شاد و پیروز باشید:)
یا حسین ، یا حق.
 
یه سوالی ذهنمو مشغول کرده: آیا کسی این جا بوده که تو SH1 بدون این که راهنما دیده باشه یا از کسی شنیده باشه به فکرش رسیده باشه که آگلوپاتاسوسیسو موقع باس فایت رو سیبیل استفاده کنه:-/
 
سلام به همگی

این پست صرفا یه پیام کمک به حساب میاد :دی
من به کمک شما دوستان احتیاج دارم :دی

اون دسته از عزیزانی که سایلنت هیل : رگبار یا به عبارتی Downpour رو تموم کردن و همه ی اچیومنت هاش رو بهش رسیدن و در نهایت پایانهای مختلف رو بدست آوردن و یا حتی دوستانی که بازی رو فقط یک بار تموم کردند و باقی پایانهای را از طرق ویدئوهای مختلف از سایلتهای متفاوت دیدن، می تونن منو کمک کنن :دی یه پروژه ای رو من 6-7و یا شاید هم یک سال پیش (درست یادم نیس :دی ) من شروع کردم و راهنمای سایلنت هیل رگبار رو برای سایت نوشتم ولی مشکلات و باقی دردسرهای زندگی بهم اجازه نمی ده تا دست تنها تمومش کنم و حالا که بعد از مدتها یه سر به تاپیکش زدم و دیدم عده ای هستن که می خوان راهنما رو به صورت پی دی اف داشته باشن، گفتم بیام اینجا و از دوستانی که زبان انگلیسی خوبی دارن و یا بازی رو تموم کردند یا هر دو :دی کمک بخوام در امر ترجمه ی راهنما و یا نوشتن راهنمای " رگبار " و قرار دادنش در سایت به صورت پی دی اف ! این پست رو اینجا می زارم امیدوارم علاقمندان سایلنت هیل دستی برای کمک به سوی من دراز کنند :دی

با سپاس قبلی از لطف شما برای خوندن این پیام و در جریان گذاشتن بنده ی حقیر :دی عضو جدا یافته ی این خانواده ی بزرگ
یاد این نامه های اداری افتادم :دی لامصب واسه رئیس دانشگامونم اینطوری نمی تونم نامه بنویسم! لول!!

تو سه تای دیگه از اون ساید کوئست ها رو نگفته بودی من کمکت میکنم ( اینگلسیم خوب نیست :d) خواستی نقشه خام (دست نخورده بازی رو بده (علامت میزنم اون سه تا رو بت میدم ) یا اگه خواستی بم بگو از اونجایی که تو راهنما رو تموم کردی بازی کنم ادامشو خودم بنویسم یا مثلا کمکی ;;) خوب تو بگو چکار کنیم ؟؟؟؟
 
یا حضرت کله هرمی :d این یارو چقدر قیافش اشناست تا حالا ندیده بودمش !!!؟؟؟

39463322711783540897_thumb.png


حتما اسمش کله گاو صندوقی هست =))
 
یه سوالی ذهنمو مشغول کرده: آیا کسی این جا بوده که تو SH1 بدون این که راهنما دیده باشه یا از کسی شنیده باشه به فکرش رسیده باشه که آگلوپاتاسوسیسو موقع باس فایت رو سیبیل استفاده کنه:-/

نه :)) این تست هوششون بوده که متأسفانه خیلی ها از جمله خودم failed شدیم توش :( :دی

@sawman
بنده عرض کردم که از روی راهنمای انگلیسی اگه می تونین ترجمه کنین که من راهنما رو دارم بهتون میدم اگر نه من هیچ راه دیگه ای بلد نیستم البته الان محمد جان این بالا :دی دارن کمک می دن که دستشون درد نکنه :دی ول هر چی تعداد بیشتر باشه بهتره :دی جایزه ش رو هم تقسیم می کنیم بین خودمون :))
 
سلام
این مطلب رو امروز silenthillmemories گذاشته بود منم ترجمش کردم:d
===============================================
حلقه تو فرقه داراي معناهاي مختلفي هست. يكيش هم اينكه به ياد هدر بياره كه از حلول روح مشترك آلسا و شريل در كالبدي جديد (تناسخ) به وجود اومده.
یاالله
ایام محرم و شهادت سید.وسالار شهدا را به همه عاشقان اون حضرت و شیعیانش تسلیت میگم.
سلام دوستای گلم.فرصت نشده بود مدتی بیام ولی با خبرای خوب اومدم.باینکه تلسم این سایلنت هیل 3 شکستنی نیست اما ما شروع کردیم به بازی کردن ایم شماره اخری که مثه اینکه اسمش رگباره.بهر حال فکر کنم بازم باید منو تحمل کنید که اگه سوالی موالی برسیدم دیگه جوابش باشماست.
ایشاالا عزادریاتونم قبول باشه.
یاعلی
حيف SH3 نيست؟:(

Silent Hill: Originsاین نسخه اش رو من تا حالا بازی نکردم برای چه کنسولی عرضه شده؟
همونطور كه دوستان پاسخ دادند براي پلت فرم‌هاي PS2 و PSP‌عرضه شد. البته تو پست اول هم مي تونيد اطلاعاتش رو پيدا كنيد.


بحث نماد شناسی شد و یک نکته عرض کنم :
کلا فرقه سازی و خدا سازی در آسیای غربی مسله جدیدی نیست و خوب یک سیستم ارباب رعیتی هستش ، زیاد که وارد این مباحث بشید گرایش هم پیدا میکنید!
ربط و بی ربط این نوع تفکر به زمان سامری زمان
حضرت موسی (س) و یهودا و مسیح (س) در اوایل ایجاد مسیحیت برمیگرده ، یک کلام وجود داره در فراکسیونهای یهودی که (اگر خواهان قدرت ابدی هستید به دنیا فکر نکنید ، دنیا رو براش خرج کنید!):d
سایلنت هیل محور انسان خدا جویی میگرده که بدون هدف به نمادهایی از انسان محور بودن بشر یا فرازمینی بودن او و یا متعالی بودنش فکر میکنه ، مسیری که تمام بشر خواهد رفت ، آیزاک آسیموف یک جمله زیبا داره که ( روزی من واقعی از آن سوی اینه ها برای بازپسگیری آنچه از دست داده بیرون خواهد آمد ، چه بسا دنیای واقعی ورای آینه ها باشد)..............
شاد و پیروز باشید:)
یا حسین ، یا حق.
رسماً بحث اومانيسم امروزي رو وسط كشيدي بهنام جان. نمي‌دونم جو اينجا تحملش رو داره يا نه يا حتي اجازه داريم در موردش و ارتباطش با سري بحث كنيم يا نه اما من آماده‌ هستم.
آسيمف بيشتر به خاطره قوانين سه‌گانه‌ رباتيك شناخته شده‌ست. اما به نظر حقير بايد بهش لقب فيلسوف داد.
آيزاك آسيموف:
یک ربات نباید با ارتکاب عملی یا خودداری از انجام عملی باعث آسیب‌دیدن یک انسان شود.
یک ربات باید از فرمانهای انسان‌ها تبعیت کند مگر اینکه آن فرمانها در تعارض با قانون نخست باشد.
تا هنگامی که قانون نخست یا دوم زیرپا گذاشته نشده‌است ربات باید وجود خود را حفظ کرده و در بقای خود بکوشد.
فقط جستجو كنيد فيلم‌ها و بازي‌هايي رو كه بر اساس اين قوانين خلق شده‌اند. به اين جمله دقت كنيد:
آيزاك آسيموف:
هر دینی مانند یک خیال‌پردازی است برای دیگران، اما برای معتقدین آن حقیقت مقدس مطلق است.

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده: آیا کسی این جا بوده که تو SH1 بدون این که راهنما دیده باشه یا از کسی شنیده باشه به فکرش رسیده باشه که آگلوپاتاسوسیسو موقع باس فایت رو سیبیل استفاده کنه:-/
من اون رو هر جايي امتحان كردم به جز همون جايي كه گفتي.
بر اساس قوانين مورفي هم جريمه شدم.:d

اگه اون تست هوش بود پس معمای پیانو چی بود ؟
معماي پيانو رو حدود 1 هفته طول كشيد تا حل كنم اما اون داستانش جداست چون مي دونستيم معماست اما سيبل به صورت يه باس ظاهر شد. شك برانگيز نبود.
البته من وقتي پايان خوب رو گرفتم فهميدم شايد اون مايع رو سيبل هم ممكنه جواب بده. و امتحان كردم.
 
معماي پيانو رو حدود 1 هفته طول كشيد تا حل كنم اما اون داستانش جداست چون مي دونستيم معماست اما سيبل به صورت يه باس ظاهر شد. شك برانگيز نبود.
البته من وقتي پايان خوب رو گرفتم فهميدم شايد اون مايع رو سيبل هم ممكنه جواب بده. و امتحان كردم.

من هم دفعه ی اول از راهنما استفاده نکردم،نکردم،نکرد....تــا همین باس فایت! بعد از اینکه یه شبانه روز باهاش مبارزه کردم و به نتیجه نرسیدم، گفتم یه نگاهی به راهنما بندازم(اون موقع هم که تو سایت رفتن حکم سفر به قطب شمال رو داشت :d-یه کتابایی بود به اسم لوحه خانه :">) بعد تازه فهمیدم من اصلا این مایع رو از بیمارستان برنداشتم :| . . .

پ.ن: یعنی تو واقعا از راهنما استفاده نکردی؟ /:)
پ.ن2:تا اونجا هم که بدون راهنما رفتم،به کمک یه مترجم توانا بود که اختیار کرده بودم :d
 
اتفاقاً من روی سیبل برای بار دوم که داشتم بازی رو تموم میکردم بدون راهنما از خون استفاده کردم ، دلیلش هم ساده بود سیبل کاراکتر محبوب من بود و سعی داشتم نجاتش بدم واسه همین هر ترفندی که به ذهنم رسید رو پیاده کرذم ، ولی به جاش سر پیانو بعد از سه ماه وقت صرف کردن برای بار اول و آخر توی سری مجبور به تقلب شدم .
یه کتابایی بود به اسم لوحه خانه
ای جان !!!!
69876945690152763612.jpg

خیلی خوب یادمه به قیمت 300 تومان نرخ رایج مملکت پول دادم بابت یه دونه از اون کوچولوهاش ... اون موقع هنوز این مجموعه کامل ها نبود ...
البته من یه بار هم سر رمز در قبل از آخرین ملاقات با لیزا رفتم سر راهنما ولی نمیدونم چرا nowhere رو توی راهنما توضیح نداده بود نامرد ... :-"دیگه به زور مجبور شدم روی پای خودم وایستم :d
 
سلام
پ.ن: یعنی تو واقعا از راهنما استفاده نکردی؟ /:)

اين سوال 2 جنبه داره.
من از راهنمايي كه بگه چطوري سيبل رو نجاب بدم استفاده نكردم.
اما از طريق همون دوستم كه من رو با سايلنت هيل آشنا كرد مي دونستم ميشه نجاتش داد. يعني مي دونستم سيبل تو يكي از پايان‌هاي بازي حضور داره. تنها راهنمايي كه بهم كرد هم اين بود كه «گوشه به گوشه نقشه رو برو هر چيزي رو كه مي‌بيني روي هر چيزي امتحان كن»
معماي پيانو رو هم همون اول «افسانه پرندگان بي‌صدا» رو خوندم فهميدم منظورش كلاويو‌هايي هستند كه صدا ندارند. ولي تمام حالت‌هاي ممكن رو آزمايش كردم تا به نتيجه رسيدم.
ولي انصافاً هنوزم يه جاي نقشه رو جيگرش رو ندارم برم. فاصله بين مركز خريد تا بيمارستان رو.

پ.ن: یعنی تو واقعا از راهنما استفاده کردی؟
:-"
 
آخرین ویرایش:
اتفاقاً من هم از Walk-through استفاده کردم... :p ولی متاسفانه بعد ازینکه Cybil مجبور شد به دست Harry از دنیای Silent Hill خداحافظی کنه!
;)

Hey guys... S'up? x
Let the Echo of Silent Cry... Alessa's Silent Cry, burn all the sinners!x
 
تنها راهنمايي كه بهم كرد هم اين بود كه «گوشه به گوشه نقشه رو برو هر چيزي رو كه مي‌بيني روي هر چيزي امتحان كن»
انصافاً دوست خوبی بوده ، نه بهت ماهی داده ، نه ماهیگیری بهت یاد داده ، دنده‌ت نرم ماهی میخوای برو خودت ماهیگیری یاد بگیر ...:d
======
داشتم تو سایلنت ویکی میچرخیدم اینو دیدم :
Poll1.PNG

اینو هم که یادتون هست ؟
albums2757-picture36654.jpg


من بیشتر توقع داشتم نتیجه‎‌ی بالایی رو تو تاپیک بگیریم چون فکر میکردم خیلی از بچه ها sh1 رو بازی نکرده باشن ! بعد بیشتر رای آوردن الکس از هنری هم خیلی جالبه ! کلاً نتیجه عجیبیه به نظرم .

پ.ن : با عرض تشکر از پروفایل مسعود ...
پ.ن2: به به The Betrayer ...:d
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or