بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
باید یه فکری به حال فایل‌های بازی بکنیم. چند وقت پیش قرار بود تو یه آپلودسنتر فایل‌ها رو قرار بدیم اما با تغییرات نرم‌افزار انجمن، همه چیز بهم ریخت.
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
سلام

تبریک از صمیم قلب=D>
فقط یه سوال؛ کارشناسی‌ت 6 سال طول کشید؟:-/:-B/:)

اختلال استرسی پس از ضایعه روانی یا اختلال تنش‌زای پس از رویداد یا استرس پس از سانحه (به انگلیسی: Posttraumatic stress disorder) (به صورت مخفف: PTSD)، نشانگان یا سندرمی است که پس از مشاهده، تجربهٔ مستقیم یا شنیدن یک عامل استرس‌زا و آسیب‌زای شدید روی می‌دهد که می‌تواند به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحهٔ جدی منجر شود.
بیمار نسبت به این تجربه‌ها احساس ترس و درماندگی می‌کند، اغلب رفتارهای آشفته و حاکی از بی‌قراری بروز می‌دهد و مدام تلاش می‌کند از یادآوری رویداد و سانحه اجتناب کند. حوادثی همچون سوءاستفاده جنسی، تصادف، سوانح طبیعی مانند زلزله، جنگ و… به طور کلی افرادی که چنین رویدادهایی را تجربه می‌کنند حتی در مورد کودکان، بیشتر از این که ما بتوانیم تجربهٔ آنها را تصور کنیم و احساسات آنها را درک کنیم از آن واقعه رنج می‌برند. همین امر وجه تمایز استرس پس از سانحه با سایر حوادث زندگی است (استرس بیش از حد طبیعی به حادثه).
اینکه جیمز موضوعی رو فراموش کرده بحثی ندارم. حتی بنده (قبلاً هم عرض کردم) معتقدم جیمز مری رو نکشته. حتی به نظرم قتلی به شکل فیزیکی اتفاق نیافتاده. اگه خواستید در این مورد توضیح میدم.
اما اینکه تو شماره‌ی 2 بازی، ما تو دنیای ذهن کی هستیم رو موافق نیستم.

این موجودات مال اون نسخه اولیه‌ی ژاپنی نیستن که مجوز انتشار نگرفت؟

ممنون دایی جان نه 4 سال طول کشید :D 2 سال در به در بودم :D الان قبول شدم :D

اقا من الان بعد از 11 ساعت بازی کردن و درگیر شدن با تمام تاروپود بازی، بازی رو تموم کردم اما بعد ازکشتن سالیوان بدون هیچ صحنه ی پایانی ای یهو جدول نتیجه ها اومدو بازی رفت وارد منو شد! من انگار که اب سردی ریختن روم! فکر کردم حتما اشتباها دستم خورده اسکیپ شده ویدیو انتهایی ، دوباره نشستم قسمت اخرو از اول رفتم و نگم که سه چهار باری مردم تا دوباره سالیوان رو شکست دادم اما نه صحنه ی پایانی ای پخش شد نه چیزی! نشستم به ناسزا گویی عوامل سازنده اما سرچ که کردم فهمیدم داره فیلم پایانی، نسخه ی من ناقص بوده! بلاخره زدیم با کیفیت پایین صحنه ی اخر بازی رو از تو یوتیوب دیدم ، واقعا زندگی ایقدر ناعادلانه رفتار کنه درست نیست بخدا! اون نفهم احمقی که نسخه مسخره ی بازی رو گذاشته واسه دانلود گم بشه تو سایلنت هیل زجر بکشه تا اخر عمرش. خیلی اعصابم خورد شد. من پایان مادر رو تجربه کردم اینطور که نوشته بود.
خود بازی از لحاظ داستان بهتر از نسخه ی سوم اما و بنظرم هنوز شماره ی دوم بهتره. طراحی مراحل و جنونی که مثلا تو شماره ی سوم داشت این نداشت و از این لحاظ شماره ی سوم رو بیشتر دوست دارم. ولی کلیت و روندی که نسخه چهارم بازی طی میکرد برام خیلی جذاب و درگیرکننده بود. بعد از اون ضد حال اخر کار بازی اشتیاق نوشتنو ازم گرفت لعنتی! ولی میتونم بگم این قسمتش هم عالی بود و مطمعنم از یادم نمیره. راستی من بلادی هنری رو ندیدم ، یعنی نمیدونم هم چی هست. مردم از بس توی اون سوراخ در نگاه کردم!

از اینجا (بجز نسخه 4 که صحنه ی پایانی بازی انگار نداره!!)
Ocean of Games
کلا با کیبورده. منم با pc بازی میکنم و دسته ps4 رو وصل کردم. با چندتا برنامه درست میشه مشکل دسته وصل کردن.

زیرتر گفتی داری روی 360 بازی میکنی ولی اگه خواستی بگو تا راهنماییت کنم.


مبارکه.:D اتفاقا کویرو میدونی که میگن اگه ادم کویر رو نفهمه ، کویر اون رو میبلعه و هیچ وقت راه برگشت رو نمیتونه پیدا کنه:D

تبریک میگم بالاخره تموم کردین شماره 4 رو :D خب اون هنریِ خونین هم بالاخره دیدنش کار هرکسی نیست :D ما از بچه های خاک سایلنت هیلیم دیگه :D باید معنویت سایلنت هیلی در وجودت داشته باشی و روزی 4 بار نماز ولتیل به جا بیاری و هر روز به عکس کله هرمی ادای احترام کنی شاید هنری خون آلود رو پشت در خونه ت دیدی :D ( شوخی می کنم فکر می کنم یه سلسله مراتب کارهای خاصی باید انجام بدی گوگل بکنی بهت میگه خودم یادم نیست چیکار کردم خیلی وقته شماره 4 رو بازی نکردم :D )

من شماره 4 رو با دسته بازی کردم ولی شماره 2 دسته کار نمیده نمی دونم چرا دسته هم دسته ی PS2 من استفاده می کنم بچه پولدار نیستم :D البته اگر با دسته 360 میشه بگین باید چیکار کنم :D از اونجایی که میرم شهر دیگه و خوابگاهی میشم دارم از حالا بساط لهو و لعب سایلنت هیلی رو برای خودم جور می کنم :D

ممنونم بله دیگه باید حواسمون به کویر باشه :D
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
ممنون دایی جان نه 4 سال طول کشید :D 2 سال در به در بودم :D الان قبول شدم :D



تبریک میگم بالاخره تموم کردین شماره 4 رو :D خب اون هنریِ خونین هم بالاخره دیدنش کار هرکسی نیست :D ما از بچه های خاک سایلنت هیلیم دیگه :D باید معنویت سایلنت هیلی در وجودت داشته باشی و روزی 4 بار نماز ولتیل به جا بیاری و هر روز به عکس کله هرمی ادای احترام کنی شاید هنری خون آلود رو پشت در خونه ت دیدی :D ( شوخی می کنم فکر می کنم یه سلسله مراتب کارهای خاصی باید انجام بدی گوگل بکنی بهت میگه خودم یادم نیست چیکار کردم خیلی وقته شماره 4 رو بازی نکردم :D )

من شماره 4 رو با دسته بازی کردم ولی شماره 2 دسته کار نمیده نمی دونم چرا دسته هم دسته ی PS2 من استفاده می کنم بچه پولدار نیستم :D البته اگر با دسته 360 میشه بگین باید چیکار کنم :D از اونجایی که میرم شهر دیگه و خوابگاهی میشم دارم از حالا بساط لهو و لعب سایلنت هیلی رو برای خودم جور می کنم :D

ممنونم بله دیگه باید حواسمون به کویر باشه :D
اره فکر کنم هموز به معنویت شما نرسیدم:D من تازه الان سرچ کردم bloody henry فهمیدم منظورت هنری شخصیت اصلی بازیه! چه خفن:D
در مورد دسته هم بگم که نه اینکه خیلی پولدارم اصلا نمیفهمم دسته ی ps2 رو چطوری وصل میکنن به pc:D جدا از شوخی من فقط دسته ی ps4 رو وصل کردم اونم یه برنامه ریختم که دسته رو به عنوان دسته ی xbox بشناسه. یعنی قدم اول شناسوندن دسته به pc یه. اگه دسته ی 360 رو وصل میکنی و درایور مخصوصش نسبه و pc میشناستش باید بازی هم بشناستش ولی تو بازی درست کار نمیکنه و دکمه ها قروقاطیه که باید بری قدم دوم که شناسوندن دسته به بازیه. یک برنامه هست به اسم Pinnacle game این اتومات دکمه ها رو درست میکنه ولی چون پیش فرضش دسته ی 360 بود من از یک روش دیگه رفتم و یک پتچ ریختم و خودم دستی دکمه ها درست کردم. مثلا برای من r2 l2 اصلا دکمه هاشو بازی نمیشناخت! از این سایت پتچ رو دانلود کردم و توضیحاتش رو هم نوشته
Silent Hill 2: Director's Cut | PCGamingWiki
....
پ.ن: من یادم رفت دیشب بپرسم، الان دیگه باید کدوم قسمت از سایلنت هیل رو بازی کنم؟ homecoming یا origins؟
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
سلام

شماره‌ی 1 رو رفتی؟ تمام پایان‌های همه‌ی عنوان‌ها رو گرفتی؟
سلام
نه شماره ی یک خیلی قدیمیه الان دیگه نمیشه بازی کرد ولی ویدیو کامل بازی رو که 5 ساعته از یوتیوب دانلود کردم و تکه تکه زدم جلو ، داستانش رو هم خوندم. بازی ها رو حقیقتش وقتی یکبار بازی میکنم دیگه انگیزه ندارم پشت بندش دوباره از اول برم تازه وقتی که نسخه هایی هستند که هنوز تجربه نکردم. حداقل فعلا دیگه سری ها رو دوباره نمیرم. پایانها رو دیدم تو یوتیوب.
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام
نه شماره ی یک خیلی قدیمیه الان دیگه نمیشه بازی کرد ولی ویدیو کامل بازی رو که 5 ساعته از یوتیوب دانلود کردم و تکه تکه زدم جلو ، داستانش رو هم خوندم. بازی ها رو حقیقتش وقتی یکبار بازی میکنم دیگه انگیزه ندارم پشت بندش دوباره از اول برم تازه وقتی که نسخه هایی هستند که هنوز تجربه نکردم. حداقل فعلا دیگه سری ها رو دوباره نمیرم. پایانها رو دیدم تو یوتیوب.
به شدت و قوت توصیه می‌کنم تجربه‌ی فوق‌العاده و نابش رو از دست نده.
 
  • Like
Reactions: stanley

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
سلام

به شدت و قوت توصیه می‌کنم تجربه‌ی فوق‌العاده و نابش رو از دست نده.
جدی! پس کاش داستانش رو نمیخوندم. من الان داستانشو میدونم ، بازیشم که مال یک قرن پیشه! احساس میکنم نتونم با بازی و شخصیت ها ارتباط برقرار کنم. حالا نصب میکنم ببینم چی میشه
 

SPRADA

کاربر سایت
Jan 13, 2012
2,885
نام
علی
جدی! پس کاش داستانش رو نمیخوندم. من الان داستانشو میدونم ، بازیشم که مال یک قرن پیشه! احساس میکنم نتونم با بازی و شخصیت ها ارتباط برقرار کنم. حالا نصب میکنم ببینم چی میشه
به این چیزا نرو هیچوقت:Dمتال گیر های ۱ تا ۳ هم قدیمی ان اما داستانشون یه دنیا جذابیت داره:D
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
جدی! پس کاش داستانش رو نمیخوندم. من الان داستانشو میدونم ، بازیشم که مال یک قرن پیشه! احساس میکنم نتونم با بازی و شخصیت ها ارتباط برقرار کنم. حالا نصب میکنم ببینم چی میشه
مطمئن باش انقدر غافلگیری‌های جذاب و فوق‌العاده داره که برات تر‌ و تازه جلوه کنه و دونستن داستانش رو پوشش بده.
مخصوصاً از ترس ناب پراکنده تو جو این سه منطقه لذت ببر:
1- محدوده بالای خیابان Midwich بعد از تاریکی و قبل از ورود به مدرسه
2- حدفاصل خیابان Simmons تا بیمارستان بعد از خروج از مرکز خرید شهر
3- فاضلاب شهر بار اول
به این چیزا نرو هیچوقت:Dمتال گیر های ۱ تا ۳ هم قدیمی ان اما داستانشون یه دنیا جذابیت داره:D
ورودتوت رو به تاپیک خوش‌آمد میگم
khosh.gif

گذشته از داستان، اصلاً همون گرافیک پایین بازی بخش مهمی از خاطره‌‌انگیزی بازی به حساب میاد.
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
سایلنت هیل یک رو که دانلود کردم دفترچه ی بازی هم بود بین فایل ها که پیش درامد و توضیحاتی درمورد شخصیاتا و اساس بازی داشت. اینجا اپلود میکنم. کامل نخوندم اما نکته ی جالبش بخش health warning اش بود. :D اخر هشدار سلامتیش جالبه ، نوشته اگه این علاعم در شما رخ داد به دکتر مراجعه کنید: سرگیجه ، کاهش هشیاری پیرامون خود ، پریشانی ذهنی ... (که علاعم تشنج هستند) خب نامسلمون سایلنت هیل با اون لوکیشن ها و جونورای روانپریشش و داستان سرایی غیرخطی اش ادم تا روزها بعد از تموم کردن بازی هم دچار پریشانیو کمبود هوشیاری پیرامون زندگی واقعیشه:D.
 

Attachments

  • sh1 book.rar
    2.8 MB · مشاهده: 9
  • Like
Reactions: msbazicenter

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
حاضرم همه چیزم رو بدم تا یه بار دیگه به زمانی برگردم که با خواهر برادرام نشستیم SH1 رو بازی کردیم و دنبال رمز پیانو توی تابلو اعلانات مدرسه میگشتیم. به وقتی که اولین بار توی یه ظهر جمعه وارد بیمارستان شدیم.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سایلنت هیل یک رو که دانلود کردم دفترچه ی بازی هم بود بین فایل ها که پیش درامد و توضیحاتی درمورد شخصیاتا و اساس بازی داشت. اینجا اپلود میکنم. کامل نخوندم اما نکته ی جالبش بخش health warning اش بود. :D اخر هشدار سلامتیش جالبه ، نوشته اگه این علاعم در شما رخ داد به دکتر مراجعه کنید: سرگیجه ، کاهش هشیاری پیرامون خود ، پریشانی ذهنی ... (که علاعم تشنج هستند) خب نامسلمون سایلنت هیل با اون لوکیشن ها و جونورای روانپریشش و داستان سرایی غیرخطی اش ادم تا روزها بعد از تموم کردن بازی هم دچار پریشانیو کمبود هوشیاری پیرامون زندگی واقعیشه:D.
دیدم اینو. البته نخوندم. فکر کردم راهنمای کامل توش داره از فیرپلی به دوره!:D
حاضرم همه چیزم رو بدم تا یه بار دیگه به زمانی برگردم که با خواهر برادرام نشستیم SH1 رو بازی کردیم و دنبال رمز پیانو توی تابلو اعلانات مدرسه میگشتیم. به وقتی که اولین بار توی یه ظهر جمعه وارد بیمارستان شدیم.
یا... وقتی مارمولک مدرسه رو کشتیم و هوا روشن شد. وای وای وای!
حس عجیبی بود.
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
دیدم اینو. البته نخوندم. فکر کردم راهنمای کامل توش داره از فیرپلی به دوره!:D
نه! توضیحات مختصره. همین هم برام جالب بود.:D
این نسخه از بازی که دانلود کردم همون نسخه ps1 هست ولی دستکاری کردن. یکم که بازی کردم کیفیت قابل قبولی داشت. من ps1 رو دیر خریدم و فقط فوتبال بازی میکردم و ذهنیتم از بازی های اونموقع ps1 همین چندتا بازی ساده بود مثل فوتبالو کرش هست! برام خیلی جالبه که بازی با این جزییات داستانی اومده باشه برای ps1:D
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
نه! توضیحات مختصره. همین هم برام جالب بود.:D
این نسخه از بازی که دانلود کردم همون نسخه ps1 هست ولی دستکاری کردن. یکم که بازی کردم کیفیت قابل قبولی داشت. من ps1 رو دیر خریدم و فقط فوتبال بازی میکردم و ذهنیتم از بازی های اونموقع ps1 همین چندتا بازی ساده بود مثل فوتبالو کرش هست! برام خیلی جالبه که بازی با این جزییات داستانی اومده باشه برای ps1:D
همینه.
کلاً بازی فقط برای PS1 عرضه شد.
 
  • Like
Reactions: stanley

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
نه! توضیحات مختصره. همین هم برام جالب بود.:D
این نسخه از بازی که دانلود کردم همون نسخه ps1 هست ولی دستکاری کردن. یکم که بازی کردم کیفیت قابل قبولی داشت. من ps1 رو دیر خریدم و فقط فوتبال بازی میکردم و ذهنیتم از بازی های اونموقع ps1 همین چندتا بازی ساده بود مثل فوتبالو کرش هست! برام خیلی جالبه که بازی با این جزییات داستانی اومده باشه برای ps1:D
حتمن سعی کن سایلنت هیل 1 رو بازی کنی منم اینجا از زمره ی افرادی بودم که نمی خواست یک رو بازی کنه با اینکه داستان رو می دونستم :D ولی بالاخره 4-5 سال پیش بود من نشستم و روی پلی استیشن 1 هم بازیش کردم :D تجربه ی خوبی بود ولی خب فقط همون یه بار کافی بود

اما یه چیزی بگم وای
کاراکتر مورد علاقه ی من از شماره ی اول فقط و فقط لیزاست و وای اون صحنه ای که لیزا میاد دنبال هری و هری درو از پشت می بره و لیزا التماسش می کنه که درو باز کنه. یعنی من فقط اشک می ریختم. می خوام بگم با اینکه گرافیک پایینه بازم با کاراکترا آدم ارتباط برقرار می کنه :(

پ.ن : یه آپدیت هم از وضعیت خود در سایلنت هیل بدم الان در حال حاضر سایلنت هیل 2 هستم و جیمز وارد زندان شده و دیشب سعی می کردم از اون اتاق تو زندان که یهو قفل میشه و توش پر از سوسک میشه فرار کنم :D همچنان منتظرم آنجلا یا لارا رو ببینم :D و اینکه خدمتتون عرض کنم این بار سومه که شماره 2 رو بازی می کنم بعدش قراره برم سراغ شماره 3 و بعد 4 :D

پ.ن 2: این دوستمون هم پرسید بعد از 4 هوم کامینگ بازی کنه یا اوریجنز باید بگم هیچ فرقی نداره. هر کدوم به نسبت خودشون خوبن ولی چون دیگه در ساختشون تیم سایلنت دخیل نیست نباید خیلی انتظار بالایی داشته باشی. هوم کامینگ که داستانش کپی برابر اصله شماره 2 تقریبن حالا یه تغییرات جزئی دادن و باز هم به اون پیچیدگی و زیبایی نیست. اوریجینز هم تقریبن مشابه ست من حس شماره ی اول بهم دست می داد بازیش که می کردم. در کل بد نیست بازی کنین :D بعدش هم برین سراغ داون پور :D
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر