بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

100.000

کاربر سایت
Aug 30, 2013
27
دوست عزیز msbazicenter
از شما نام بردم چون فقط شما جوابم رو دادید و باسابقه ترین عضو این گفتگو هستید.
من اون مقاله های توصیه شده تو پست اول رو خوندم. هر چند ترجمه کتاب لاست مموریز که توسط اقای سمیع عادل انجام شده، پاک شده و خالیه.
اقرار میکنم داستانی به این گستردگی رو حتی تو هیچ سریال یا فیلمی ندیده بودم. اما...
بحث مذهبی اینجا انجام میدید یا نه؟
طرفداری از مجموعه سایلنت هیل با چیزی که تو امضاتون هست جور در نمیاد. من رو ببخشید رک گفتم. اگه میشه بحث کرد ادامه بدم
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
1-2-3-4
===============================================================================
Silent Hill 3: Original Memories
پس از مدتی هدر از روی زمین بلند میشه. توی راهرو همه درب ها قفله و تنها آسانسور قابل استفادست.
4-004.jpg
هدر وارد آسانسور میشه اما مثل این که آسانسور خودش به صورت خودجوش انتخاب میکنه که طبقه چندم بره چون هیچ پنل ـی توی آسانسور نیست!
این دیگه چیه؟ یه رادیو؟!!!!
4-008.jpg
درست مثل دو نسخه قبلی وقتی که هیولایی در اطراف هدر باشه, رادیو شروع به سر صدا کردن میکنه!
4-009.jpg
درب آسانسور باز میشه, اینوطور که پیداست اون بیرون خیلی تاریکه!
4-010.jpg
Oh Sh!t!!!!:-&
4-011.jpg
هدر وقتی وارد این دنیای باورنکردنی میشه میگه:" این یه رویاست؟ بایدم یه رویا باشه! حتی یه بچه هم همچین چیزی رو باور نمیکنه. اما من کی از خواب بیدار میشم؟"
4-018.jpg
نام موجودی که هدر باهاش برخورد میکنه ولتیل هست. نکته جالب اینه که در طول بازی هیچ توضیحی درباره این موجود که چی هست و هدفش چیه داده نمیشه! اگر توجه کنید میتونید نشان متاترون رو بروی دست ولتیل ببنید!
4-015.jpg
خب ما الان در "مرکز خرید" دنیای دیگر هستیم. همه جا تاریک و پر از خون ـه, همه چیز زنگ زده و کهنه شده, یجورایی انگار اینجا خیلی وقت پیش دچار آش سوزی شده!
4-020.jpg
در نزدیکی آسانسور دری هست که باز میشه. توی اتاق علامت Holo of the Sun بر روی یک روزنامه کشیده شده! اگر علامت رو بررسی کنید هدر میگه:
"دوباره این...با نگاه کردن بهش سرم درد میگیره ولی همزمان خیلی هم برام آشناست...میدونم که یه چیز خیلی مهم رو فراموش کردم...اما احساس میکنم که بهتره این خاطرات رو به یاد نیارم..."
4-025.jpg
بعد از مدتی پرسه زدن هدر وارد اتاقی میشه که بر روی دیوارش یه متن احمقانه ای نوشته شده:
هشدار!!
"هنگام ترک اتاق مطمئن شوید که چراغ ها را خاموش کرده اید! اگر خاموش نشوند, آن چیز آشکار خواهد شد!"
اگر چراغ ها رو خاموش کنید راحت تر میتونید چراغ قوه رو پیدا کنید!
4-030.jpg
یادتونه اوایل بازی هدر از باجه تلفن به پدرش زنگ زد؟ اینجا الان همونجاست!
attachment.php
اینجا همون دستشویی ابتدای بازی هست که نشان Halo of the Sun بر روی آینه کشیده شده بود! همه جا داغون شده و نه خبری از آینه هست و نه نشان Halo of the Sun! اگر معماهای بازی بر درجه سختی هارد باشه در اینجا میتونید ماده سفید کننده پیدا کنید.
4-032.jpg
توی دنیای واقعی(یا نیمه واقعی) به نظر میومد کسی توی توالت باشه. آیا در دنیای دیگر هم ممکنه کسی توی توالت باشه؟
تق تق....واقعاََ کسی اونجاست؟
4-033.jpg
مثل این که کسی اونجا نیست اما زمانی که هدر میخواد از دستشویی خارج بشه, درب توالت باز میشه!!
کسی توی توالت نیست اما همه جا غرق در خون ـه...
4-035.jpg
اگر سیوهای سایلنت هیل 2 توی مموری کارت باشه, هنگامی که یکی از توالت ها رو چک کنید هدر میگه انگار یه چیزی توی چاه توالت گیر کرده!
4-037.jpg
اگر تصمیم بگیرید که اون شی که در چاه توالت گیر کرده رو در بیارید, هدر در نیمه راه منصرف میشه و میگه فراموشش کن! کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
4-041.jpg
کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
جواب:flexion:
attachment.php
 

Attachments

  • Tel1.jpg
    Tel1.jpg
    36.8 KB · مشاهده: 84
  • Untitled-2.jpg
    Untitled-2.jpg
    10.6 KB · مشاهده: 78
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
1500مين پست حقير در تاپيك.:d:p
======================================================================
دوست عزیز msbazicenter
از شما نام بردم چون فقط شما جوابم رو دادید و باسابقه ترین عضو این گفتگو هستید.
شما لطف داريد ولي اينطوري نيست.
من اون مقاله های توصیه شده تو پست اول رو خوندم. هر چند ترجمه کتاب لاست مموریز که توسط اقای سمیع عادل انجام شده، پاک شده و خالیه.
اقرار میکنم داستانی به این گستردگی رو حتی تو هیچ سریال یا فیلمی ندیده بودم. اما...
پاك شدن اون ترجمه دليل داره.
بحث مذهبی اینجا انجام میدید یا نه؟
طرفداری از مجموعه سایلنت هیل با چیزی که تو امضاتون هست جور در نمیاد. من رو ببخشید رک گفتم. اگه میشه بحث کرد ادامه بدم
اين رو من نمي تونم بگم ولي بحث هاي اينجوري كم و بيش انجام شده و تاپيك ازش صدمه ديده براي همين خود بنده نظرم منفيه.
ولي شما اول بازي‌ها رو انجام بديد بعد علت جور در اومدنش رو با هم بحث مي كنيم.;)
========================================================================
هدر وارد آسانسور میشه اما مثل این که آسانسور خودش به صورت خودجوش انتخاب میکنه که طبقه چندم بره چون هیچ پنل ـی توی آسانسور نیست!
این دیگه چیه؟ یه رادیو؟!!!!
4-008.jpg
با ديدن راديو كمي خيالم راحت شد كه دارم سايلنت هيل بازي ميكنم.
درب آسانسور باز میشه, اینوطور که پیداست اون بیرون خیلی تاریکه!
4-010.jpg
اين صحنه خيلي نامردي بود.
اگر چراغ ها رو خاموش کنید راحت تر میتونید چراغ قوه رو پیدا کنید!
4-030.jpg
ديگه خيالم راحت شد هيلش سايلنته:d
اگه اشتباه نكنم تا چراغ رو خاموش نشه اصلاً نميشه متوجه چراغ‌قوه شد.

مثل این که کسی اونجا نیست اما زمانی که هدر میخواد از دستشویی خارج بشه, درب توالت باز میشه!!
کسی توی توالت نیست اما همه جا غرق در خون ـه...
4-035.jpg
از اين بلاها سر هري هم زياد ميومد.
اگر سیوهای سایلنت هیل 2 توی مموری کارت باشه, هنگامی که یکی از توالت ها رو چک کنید هدر میگه انگار یه چیزی توی چاه توالت گیر کرده!
4-037.jpg

اگر تصمیم بگیرید که اون شی که در چاه توالت گیر کرده رو در بیارید, هدر در نیمه راه منصرف میشه و میگه فراموشش کن! کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
4-041.jpg

جواب:flexion:
attachment.php
به نظرتون اين چي مي‌تونه باشه؟
آيا يه شوخي از طرف سازندگان بوده يا يه تلنگر به بازي كننده‌ها كه شماره 2 رو يادشون نره و اون رو داشته باشن؟
يا يه جايزه به دو‌آتيشه هاي سري كه هنوز سيو هاي شماره 2 رو تو كارت حافظه‌هاي نهايتاً 8مگابايتي اون زمان حفظ كردن؟
شبيه همچين جايي تو شماره 2 بود. در آپارتمان.
يا شايد اين هم از اون چاشني‌هاي شماره 3 بوده؟
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
به نظرتون اين چي مي‌تونه باشه؟
آيا يه شوخي از طرف سازندگان بوده يا يه تلنگر به بازي كننده‌ها كه شماره 2 رو يادشون نره و اون رو داشته باشن؟
يا يه جايزه به دو‌آتيشه هاي سري كه هنوز سيو هاي شماره 2 رو تو كارت حافظه‌هاي نهايتاً 8مگابايتي اون زمان حفظ كردن؟
شبيه همچين جايي تو شماره 2 بود. در آپارتمان.
يا شايد اين هم از اون چاشني‌هاي شماره 3 بوده؟
چاشنی رو نمیدونم ولی از این اشارات به سایلنت هیل2 هم توی سایلنت هیل 3 هست و هم سایلنت هیل 4.:d این قضیه توالت توی سایلنت هیل 4 هم هست:d
بعد از این که Building World رو برای آخرین بار تموم کنید وقتی که توالت خونه هنری رو بررسی کنید هنری میگه یه چیزی توی توالت گیر کرده, درش بیارم؟
که درست مثل هدر هنری هم از درآوردن اون چیز خودداری میکنه!
The_Room_toilet.jpg
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
چاشنی رو نمیدونم ولی یه همچین چیزی توی سایلنت هیل 4 هم هست.:d
بعد از این که Building World رو برای آخرین بار تموم کنید وقتی که توالت خونه هنری رو بررسی کنید هنری میگه یه چیزی توی توالت گیر کرده, درش بیارم؟
که درست مثل هدر هنری هم از درآوردن اون چیز خودداری میکنه!
The_Room_toilet.jpg
خب اين ميتونه هدفمند باشه. البته يه مطلب ديگه هم دارم كه در ادامه ميارم. بين شماره‌هاي 1و 2 با 3و4 يه فرق اساسي هست.
هري و جيمز به ميل خودشون وارد كارزار سايلنت هيل شدند اما هدر و هنري نه.
يه نكته: نام سه كراكتر از چهار كاراكتري كه توسط تيم سايلنت ساخته شده با حرف H شروع ميشه. بگذريم.
جيمز كه با پاي خودش اومد شهر و دنبال حقيقت حاضر بود هر كاري بكنه حتي دست تو توالت پر از ... ببره. حتي تو سوراخ‌هاي تو در توي زندان بپره. هرچند اوايل با اكراه ولي هربار اشتياقش بيشتر ميشد. هري هم هرچند از ماجرا بي خبر بود (تا حدي!) ولي بعد از تصادف و گم شدن شريل ديگه كوتاه نيومد.
اما در نقطه‌ي مقابل، هدر فقط ميگه اين كارا احمقانه‌ست و ديوونگيه و از اين جور حرف ها. هنري هم كه كلاً بي‌خيال ماجراست و هر جا بشه ميره و هر كاري پيش بياد انجام ميده. حتي نه به خاطر آيلين.
شايد يكي از دلايل گذاشتن اين چيزا اين باشه.
اما مطلب بعد
اوايل اين سوال كردن‌هاي بازي به نظرم بي ربط ميومد. حتي اگه يادتون باشه با «په نه په» مسخره‌ش مي كرديم.
«آيا مي خواهيد فلان چيز را برداريد؟ آيا مي خواهيد فلان كار رو انجام بديد؟» سوال هايي كه به نوعي جزيي از گيم‌پلي بازي به حساب ميان.
يه سوال: كدوم يكي از شما بازي Spec Opps: The Line رو بازي كرده؟ اگه بازي كرديد، اين قسمت رو ياد‌تون مياد:
در يكي از مراحل اون به محل استقرار نيروهاي دشمن برخورد مي كنيد و ظاهراً راه بسته‌ست. شخصيت اول بازي، والتر، ناگهان متوجه خمپاره‌هاي فسفر سفيد ميشه. و به افرادش دستور ميده ازش استفاده كنند.
دوربین به آسمان فرستاده میشود، شما محل برخورد موشکها را به سبک بعضی از مراحل Call of Duty مشخص میکنید و سپس فسفرهای سفید روی سر دشمنان فرود می آید. اما نکته عجیبی وجود دارد. بازتاب چهره Walker روی صفحه نمایش نشان داده میشود. گویی سازندگان قصد دارند پیامی به شما برسانند.
بعد از اتمام شلیک موشک ها بازی شما را مجبور میسازد از میان خرابه هایی که خودتان باعث آن شده اید عبور کنید. سربازانی را میبینید که بدنشان سوخته است، یکی پایش را از دست داده و با اینکه میداند آخرین لحظات عمرش است اما باز هم خود را به گوشه ای میکشاند تا شاید از دید شما و گلوله هایی که احتمال دارد به او بزنید پنهان شود. شاید بخواهید قضیه را اینگونه توجیه کنید که این جنگ است و آنها هم آدم بدهای داستان هستند. اما به سرعت میفهمید که اشتباه میکرده اید.
ناگهان یکی از سربازان که آخرین نفس هایش را میکشد، توجه شما را به خود جلب میکند. با صورتی سوخته سر خود را بالا می‌آورد، از شما میپرسد «چرا؟ … ما داشتیم کمک میکردیم…» و به گوشه ای اشاره میکند و میمیرد. در واقع اینها سربازانی بودند که مسئولیت حفاظت از شهروندان بیگناه را داشتند و برای همین آنها را در اتاقی جمع کرده بودند. اتاقی که شما با تصمیم خودتان برای راحتی خودتان با فسفرهای سفید خرابش کردید.
Walker به اتاق میرود و جنازه های سوخته افراد بیگناه را میبیند. اینجاست که یکی از صحنه های دراماتیک سال 2012 رخ میدهد. کودکی در آغوش مادرش و در حالی که مادر دستش را روی چشمان دخترش گذاشته تا شاهد صحنه های دلخراش نباشد، سوخته است و استخوان های صورتش پیداست. ناخوداگاه به لحظه ای که موشک ها را پرتاب میکردید می افتید و تصویر Walker را روی صفحه نمایش به یاد می آورید. دیگر باید پیام سازندگان بازی را به خوبی فهمیده باشید. همه ی این جنایت‌ها تصمیم خود Walker یا بهتر بگویم کار خود شما بود…
spec-ops_wp.jpg


اگه از من بپرسند تاثير‌گذارترين سكانس‌ها در تاريخ بازي‌هاي رايانه‌اي (حداقل اونايي كه بازي كردي) به نظر تو كدوم‌ها هستند،‌ به طور حتم اين سكانس تو ليست من تو 5تاي اوله. كسايي كه بازيش كردن حتماً متوجه حرف من ميشن.
گذشته از تاثير عميق اين صحنه، پيامش خيلي مهمه.
همه‌چيز تقصير شماست.

بله. چند صفحه قبل كه بحث بازيه سازندگان با ذهن بازي كننده رو مطرح كردم يكي از اهدافم همين بود. همه چيز به عهده‌ي خودتونه. سايلنت هيل شما رو مجبور نمي كنه وارد شهر بشيد. هيچ اجباري در كار نيست. مثل توافقنامه (EULA (End-user license agreement كه هنگام نصب نرم افزارها ازتون مورد اون نرم افزار تاييديه ميگيره و بايد قبولش كنيد و ادامه بديد يا ردش كنيد و ادامه نديد.
اين سوالات هم همينه. EULAي سايلنت هيله. بازي مجبورتون نمي‌كنه فلان كليد رو برداريد اما اگه برداشتيد بايد پاي عواقبش وايسيد. و ميدونيد بدون برداشتن اون كليد امكان ادامه بازي وجود نداره اما اگه برداشتيد و وارد در شديد هر اتفاقي كه افتاد حق نداريد اعتراض كنيد چون توافقنامه رو امضا كرديد.
 
آخرین ویرایش:

100.000

کاربر سایت
Aug 30, 2013
27
اين رو من نمي تونم بگم ولي بحث هاي اينجوري كم و بيش انجام شده و تاپیک ازش صدمه ديده براي همين خود بنده نظرم منفيه.
ولي شما اول بازي‌ها رو انجام بديد بعد علت جور در اومدنش رو با هم بحث مي كنيم.
متوجه هستم. بازی ها رو هم سفارش دادم.
تا اخر هفته اینده می رسند دستم فقط یه سوال
این مطلبی که کاربر silent dream قرار میدن چیه؟
هیچ کجا نامی از بازی تحت عنوان silent hill : original memories وجود نداره. حتی تو پست اول. این فرقش با silent hill:shattered memories چیه؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
متوجه هستم. بازی ها رو هم سفارش دادم.
تا اخر هفته اینده می رسند دستم فقط یه سوال
این مطلبی که کاربر silent dream قرار میدن چیه؟
هیچ کجا نامی از بازی تحت عنوان silent hill : original memories وجود نداره. حتی تو پست اول. این فرقش با silent hill:shattered memories چیه؟
موفق باشيد. اگه به مشكلي برخورد كرديد همين جا مطرح كنيد به طور حتم بدون جواب نمي مونه.
هرچند اين سوال تكراريه ولي
با عرضه شدن بازي Silent Hill: Shattered Memories اين فكر به ذهن‌مون رسيد كه چهار شماره اصلي بازي كه توسط Team Silent ساخته شده‌اند رو در اين قالبِ كميك‌وار تو تاپيك بياريم. اسمش رو هم به عنوان اعتراضي به كونامي بذاريم خاطرات اصلي.
اگه همه شماره‌ها رو بازي كنيد متوجه خواهيد شد.
=======================================================
دوستان: l-)
نظرسنجي
~x(:bash::-??

اين انجمن شكلك التماس نداره؟
 

all4u

کاربر سایت
Jan 17, 2008
5,178
خوب بالاخره بنده سالنت هیل ۲ رو تموم کردم
ولی واقعا داستانش جذاب نبود!
هوم کامینگ و این اخریه رو بیشتر دوست داشتم


Sent from Reza's iPhone
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خوب بالاخره بنده سالنت هیل ۲ رو تموم کردم
ولی واقعا داستانش جذاب نبود!
هوم کامینگ و این اخریه رو بیشتر دوست داشتم
Sent from Reza's iPhone
اول خوش‌آمد ميگم به‌تون:welcome:
دوم اينكه شوخي مي كنيد ديگه! :-o
حتي بيان كردن همچين موضوعي اينجا در قالب شوخي مثل اين مي‌مونه كه تو دربي پايتخت ميون طرفداران دوآتيشه يه تيم نشسته باشيد و با گل خوردن اون تيم شادي كنيد.:d
ولي اگه جدي گفتيد لطفاً دلايل تون رو بيان كنيد.:)
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
خوب بالاخره بنده سالنت هیل ۲ رو تموم کردم
ولی واقعا داستانش جذاب نبود!
هوم کامینگ و این اخریه رو بیشتر دوست داشتم


Sent from Reza's iPhone

احتمالا تنها هدفتون تو بازی تموم کردن بازی بوده ...
سنگین ترین ، کامل ترین و قوی ترین داستان سایلنت هیل ، مربوط به شماره دوم بوده ...
این رو فقط بچه های تاپیک نمی گن ...
منتقدهای بزرگ دنیا اینو تأیید می کنن ....
اینجاست که باید گفت حتما مشکل از یوزره !!!
با گفتن این جمله اتون که هوم کامینگ و این آخریه ارو بیشتر دوست داشتم انگار کارد تو قلب طرفدارا فرو کردین !!!!
 

RED_BEARD39

Ghost of Sparta
کاربر سایت
May 16, 2009
6,360
نام
Ǝـــحـــســـان

all4u

کاربر سایت
Jan 17, 2008
5,178
سلام

اول خوش‌آمد ميگم به‌تون:welcome:
دوم اينكه شوخي مي كنيد ديگه! :-o
حتي بيان كردن همچين موضوعي اينجا در قالب شوخي مثل اين مي‌مونه كه تو دربي پايتخت ميون طرفداران يه تيم نشسته باشيد و با گل خوردن اون تيم شادي كنيد.:d
ولي اگه جدي گفتيد لطفاً دلايل تون رو بيان كنيد.:)

اشتباه شد منظورم شماره ۳ بود چون اچ دی شو بازی کردم!اصلا داستان جذابی نداشت


Sent from Reza's iPhone
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
Are you kiding me?!
SH2 is the best...
ورود شما كاربر قديمي رو به تاپيك خوش‌آمد ميگم.:welcome:
ظاهرا با شماره سوم هم حال نکردین !!

جالب بود اما جالب‌تر شد. ممنون احسان‌جان.
=============================================================
دوست عزيز جناب inick
حدس اول من اينه كه با داستان سري رو به خاطر پيچيدگي‌هاي اون نتونستيد ارتباط برقرار كنيد.
بنابراين پيشنهاد اول من اينه كه پست اول اين تاپيك و بعد لينك‌هايي كه تو اون پست هستند رو مرور كنيد. اگه باز هم رو نظر خودتون باقي بوديد، اونوقت جاي بحث داره.:)
=================================================================
---------------------ويرايش-----------------------
اشتباه شد منظورم شماره ۳ بود چون اچ دی شو بازی کردم!اصلا داستان جذابی نداشت

خب زمانيكه من پست رو ارسال مي كردم هنوز پست شما ارسال نشده بود و من نديده بودمش.
هر چند پيشنهاد بنده به قوت خودش باقي هست.
مشكل اينه كه SilentHill 1 رو بازي نكرديد چون شماره 3 در ادامه اون هست. اگه بتونيد شماره اول رو كنيد به طور حتم نظرتون تغيير ميكنه. يا حداقل پست اول تاپيك رو مطالعه كنيد.
:)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر