بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
آخه شبیه سازم معمولی نیست:d
میخوام نسخه ps2 رو رو ps3 تموم کنم...
سر و کله زدن با شبیه ساز ps2 رو رو ps3 یعنی :wallbash::wallbash:
اخوی محترم حضور ندارند ارشادتون بفرمایند.:d
====================================
کلاً مدرسه حتی اگه توش جشن و بزن بکوب و شادی هم باشه ترسناکه. چه برسه به این محیط:-s
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
اشکان جان دمت گرم ...
خاطراتی برام زنده شد ...
اون صدای ناقوس بعد از صبح شدن تو مدرسه یه حس غریبی به آدم می داد ...
یه جور حالت آرامش و ترس
یه جور احساس خلسه ...
احساس گم شدگی و بی هویتی ...
فوق العاده صحنه تأثیر گذاریه ...
وقتی تو راهروهای مدرسه قدم می زنی و می بینی نور داخل مدرسه تابیده احساس می کنی سختی ها تموم شده اما ناقوس تو سرت می کوبه ...
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
سلام

میشا خانم مشکلی پیش میاد اگه به جای «والکترو» بگی راهنما!:d
یادته چقدر به سلام کردن من ایراد گرفتی;)
:))
آفرین خوشم اومد ;)
باشه قبول :> خودتون خواستیدا. من از این به بعد میگم راهنما، شما هم روزی فقط یه بار سلام باید بدید، نه توی هر پستتون. یادتون هم باشه خودتون دعوت به مبارزه کردیدا :d

آره منم یه جورایی از DLC متنفرم.یه جورایی مکیدن پول هستش. اون کمدها هم که آره ساید کوئست نبودن. ولی یه گاوصندوق مانندی بود تو یه خونه که 4 5 تا رمز روش بود،اون ساید کوئیست بودش فکر کنم که نتونستم حلش کنم. البته شاید چون همه چی رو اون اول زدم رو Hard شاید برا اونه.:|
خب محسن مگه مجبوری روی هارد بری :)) من یه بار رفتم که مجبور شدم تند تند به راهنما (قابل توجه بعضیا :d ) نیگا کنم ;)

صدای ناقوس :
به شخصه صدای ناقوس رو آرامش بخش میدونم تا ترسناک ولی روایت داریم خیلی ها این موضوع باعث ترشون شده :
5_20_36_30.jpg
آفرین خیلی پست جالبی بود. البته باید بگم که توی این مورد آخری با هم توافق داریم ;)
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
اشکان جان دمت گرم ....خیلی عالی بود.
===============================
من سایلنت هیل 1 رو می خوام :((....
شیطونه میگه برم پس فردا بازی رو بریزما....:d:-"
 

MOHS4N

کاربر سایت
May 30, 2011
821
نام
محسن
خب محسن مگه مجبوری روی هارد بری :)) من یه بار رفتم که مجبور شدم تند تند به راهنما (قابل توجه بعضیا :d ) نیگا کنم ;)
من نمیدونم اصن چرا مرض خود اذیت کنی دارم.:d ولی حال میده انصافا. یه بار امتحان کن ببین چه حالی میده.:d
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
:))
آفرین خوشم اومد ;)
باشه قبول :> خودتون خواستیدا. من از این به بعد میگم راهنما، شما هم روزی فقط یه بار سلام باید بدید، نه توی هر پستتون. یادتون هم باشه خودتون دعوت به مبارزه کردیدا :d
ممنون ولی بنده یادم نمیاد همچین قراری گذاشته باشم.;) ضمناً مگه اینجا رینگ بوکسه؟ :|
====================================================================
خاطرات SH1 محاله یادم بره:(
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
من نمیدونم اصن چرا مرض خود اذیت کنی دارم.:d ولی حال میده انصافا. یه بار امتحان کن ببین چه حالی میده.:d
مگه دچار مازوخیسم زدگی شدم :d همون یه بار بسم بود :|

سلام

ممنون ولی بنده یادم نمیاد همچین قراری گذاشته باشم.;) ضمناً مگه اینجا رینگ بوکسه؟ :|
====================================================================
خاطرات SH1 محاله یادم بره:(
ای بابا چقدر سخت میگیرید شما. همینجوری گفتم که یه چلنجی با هم بکنیم بلکه زندگی از این یکنواخت در بیاد ;) وگرنه زیاد مهم نیست.
=============
میگم بیایم راجع به این حرف بزنیم که آیا نشانه هایی از سایلنت هیل را توی دنیای واقعی میبینیم یا نه. جالب نیست؟ من که چپ و راست دور و برم هیولا میبینم :d البته جدی اگه بخوایم صحبت کنیم من فکر میکنم واقعا توی این دنیایی که ما زندگی میکنیم هم نشانه هایی از سایلنت هیل هست. اصلا از کجا معلوم که واقعا این دنیا واقعیه؟ شاید اصلا همون other world باشه و ما هم هممون توی رنج و عذاب هستیم و خودمون خبر نداریم :-/
به قول معلم زبانمون: who knows
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
مگه دچار مازوخیسم زدگی شدم :d همون یه بار بسم بود :|


ای بابا چقدر سخت میگیرید شما. همینجوری گفتم که یه چلنجی با هم بکنیم بلکه زندگی از این یکنواخت در بیاد ;) وگرنه زیاد مهم نیست.
=============
میگم بیایم راجع به این حرف بزنیم که آیا نشانه هایی از سایلنت هیل را توی دنیای واقعی میبینیم یا نه. جالب نیست؟ من که چپ و راست دور و برم هیولا میبینم :d البته جدی اگه بخوایم صحبت کنیم من فکر میکنم واقعا توی این دنیایی که ما زندگی میکنیم هم نشانه هایی از سایلنت هیل هست. اصلا از کجا معلوم که واقعا این دنیا واقعیه؟ شاید اصلا همون other world باشه و ما هم هممون توی رنج و عذاب هستیم و خودمون خبر نداریم :-/
به قول معلم زبانمون: who knows

شما خبرندارید من نمی دونم ولی من همین الان هم صبح ها میرم توother worldوبعد برمی گردم:d...میرم اطلاعات کسب کنم تا کله هرمی واقعی{کنکور}رو شکست یدم.:d:d
==============================
این دنیا واقعیه چون توش قوانین فیزیکی برقرار است به طور جد....در سایلنت هیل هم تا حدودی برقرار است ولی نه به طور جد امکان شکسته شدنشان وجود داره.;)
راستی سلام....
:-":-":-"
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
شما خبرندارید من نمی دونم ولی من همین الان هم صبح ها میرم توother worldوبعد برمی گردم:d...میرم اطلاعات کسب کنم تا کله هرمی واقعی{کنکور}رو شکست یدم.:d:d
==============================
این دنیا واقعیه چون توش قوانین فیزیکی برقرار است به طور جد....در سایلنت هیل هم تا حدودی برقرار است ولی نه به طور جد امکان شکسته شدنشان وجود داره.;)
راستی سلام....
:-":-":-"
منکه نمیگم این دنیا واقعی نیست. میگم اونقدر آدم های پلید تو همین دنیای خودمون هستش که من نمیدونم کی میخوان تاوان کارهاشون را بپردازن و یا کی قراره روی other world را ببینن. تازشم من به نظرم واقعا داریم توی other world زندگی میکنیم. خیلی دوست داشتم این دنیا واقعی نبود........
راستی علیک سلام :d از دست این آقای msbazicenter که این اخلاقشون را به همه سرایت دادن :d
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
منکه نمیگم این دنیا واقعی نیست. میگم اونقدر آدم های پلید تو همین دنیای خودمون هستش که من نمیدونم کی میخوان تاوان کارهاشون را بپردازن و یا کی قراره روی other world را ببینن. تازشم من به نظرم واقعا داریم توی other world زندگی میکنیم. خیلی دوست داشتم این دنیا واقعی نبود........
راستی علیک سلام :d از دست این آقای msbazicenter که این اخلاقشون را به همه سرایت دادن :d

خب این مشکل دیرینه بشر است که همه به عدالت بر می گرده...در واقع منشا اصلی به وجود امدن بسیاری از فیلم ها و بازی ها همین مشکل است نمونه هایش هم تو بازی سایلنت هیل ویا انیمه dead noteو مکعب و......می بینیم.
خیلی دوست داشتم این دنیا واقعی نبود........
من هم همین طور...;)
 

MOHS4N

کاربر سایت
May 30, 2011
821
نام
محسن
مگه دچار مازوخیسم زدگی شدم :d همون یه بار بسم بود :|


میگم بیایم راجع به این حرف بزنیم که آیا نشانه هایی از سایلنت هیل را توی دنیای واقعی میبینیم یا نه. جالب نیست؟ من که چپ و راست دور و برم هیولا میبینم :d البته جدی اگه بخوایم صحبت کنیم من فکر میکنم واقعا توی این دنیایی که ما زندگی میکنیم هم نشانه هایی از سایلنت هیل هست. اصلا از کجا معلوم که واقعا این دنیا واقعیه؟ شاید اصلا همون other world باشه و ما هم هممون توی رنج و عذاب هستیم و خودمون خبر نداریم :-/
به قول معلم زبانمون: who knows
:dراه درمان من چیه؟:d
اگه بخوایم بحثشو باز کنیم یه چیز عجیبی میشه.ولی به نظرم این دنیا با این حال که کلی زیبایی توش هست،ولی اونقدر نازیبایی ها بیشترن که از 100 تا Silent Hill هم بدتره. به عینه تاوان پس دادن خیلی ها رو تو زندگی دیدم به خاطر خطاهایی که کردن. رسما منتظر تاوان پس دادن سنگینتر یه سریای دیگه هم هستم که امیدوارم هر چه زودتر شاهدش باشم. اتفاقاتی تو این 21 22 سال زندگی دیدم، که به خدا اصن نمیشه برای کسی تعریف کنم.پخته شدم از 100 تا 30 40 ساله پخته تر. به نظرم همین دنیا سایلنت هیله. البته به نظرم باید با شدت بیشتری عدالت توش باید پیاده بشه.خیلیا دارن زیرآبی میرن.در حالی که عمرمون خیلی کوتاهه پس به نظرم افراد هم باید هر که زودتر تاوان خطاهاشونو بپردازن. نه این که مثلا 40 50 سال سر n نفر کلاه بزاره و زندگی خودشو توپ کنه و حق دیگران رو بخوره،بعدش بعد 40 50 سال 4 تا به این و اون کمک کنه به این عنوان که من آدم خوبیم.(گرچه اونم واسه ظاهر کاره و رد گم کردن) بیخیال زیاد چرند گفتم.:|
 

zangoulak

کاربر سایت
Jun 20, 2006
406
نام
بهزاد
مگه دچار مازوخیسم زدگی شدم :d همون یه بار بسم بود :|


ای بابا چقدر سخت میگیرید شما. همینجوری گفتم که یه چلنجی با هم بکنیم بلکه زندگی از این یکنواخت در بیاد ;) وگرنه زیاد مهم نیست.
=============
میگم بیایم راجع به این حرف بزنیم که آیا نشانه هایی از سایلنت هیل را توی دنیای واقعی میبینیم یا نه. جالب نیست؟ من که چپ و راست دور و برم هیولا میبینم :d البته جدی اگه بخوایم صحبت کنیم من فکر میکنم واقعا توی این دنیایی که ما زندگی میکنیم هم نشانه هایی از سایلنت هیل هست. اصلا از کجا معلوم که واقعا این دنیا واقعیه؟ شاید اصلا همون other world باشه و ما هم هممون توی رنج و عذاب هستیم و خودمون خبر نداریم :-/
به قول معلم زبانمون: who knows
:o :|
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
سییییییییییییییلام به همه ی سایلنت هیل نشینان عزیز احوالاتتون ؟ :D

من یه سوال دارم Other World مگه واقعی نیست ؟ کی می گه که واقعی نیست ؟ Other World به اندازه ی همین دنیای که می بینیم واقعیه فقط موازی این دنیاس! درست؟
 

zangoulak

کاربر سایت
Jun 20, 2006
406
نام
بهزاد
سییییییییییییییلام به همه ی سایلنت هیل نشینان عزیز احوالاتتون ؟ :D

من یه سوال دارم Other World مگه واقعی نیست ؟ کی می گه که واقعی نیست ؟ Other World به اندازه ی همین دنیای که می بینیم واقعیه فقط موازی این دنیاس! درست؟
تئوری تئوری تئوری :)
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر