بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
به نظر بنده هم این نقاشی‌ها زیاد تداعی کننده حس سایلنت هیلی نیستند، نقاشی باید یک عجیب و غریب و آشوب زده باشه تا حس سایلنت هیلی منتقل بشه! به شخصه با دیدن این آثار حس آرامش بهم دست داد :d
اما یه چیزی که تو سایلنت هیل و این نقاشی‌ها مشترکه، نوع بافت‌هاست. به نقاشی‌ها دقت کنید. با اینکه زیر نور آفتاب قرار دارند اما خیلی از رنگ های قهوه‌ای و سوخته و استفاده شده.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
درود بر همه
@امیر:
به نظر بنده هم این نقاشی‌ها زیاد تداعی کننده حس سایلنت هیلی نیستند، نقاشی باید یکم عجیب و غریب و آشوب زده باشه تا حس سایلنت هیلی منتقل بشه! به شخصه با دیدن این آثار حس آرامش بهم دست داد :d
درود بر خودت:d
خب این فقط یکی از نقاشانی هست که سایلنت هیل ازش الهام گرفته, بذار برسیم جلوتر, به آشوب هم میرسیم!:d
وقتی که من به این نقاشی ها نگاه کردم, بیشتر حس بدی بهم منتقل کرد تا یه آرامش!
یه دنیای خشک و بی روح, این کاملاََ از نوع رنگ بندی نقاشی پیدا هست.
(نقاشی دزدی:d)
WyethR970.jpg
 

abouzar337

کاربر سایت
Jul 2, 2009
687
اوه!.. این نقاشی فضای غم انگیزی داره ها!.. بگو چرا آدم یاد گناهاش میوفته!
من فکر میکنم همین نقاشی یه خورده هم آشوب زده هست ( نظر شخصی منه! :).)
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
خوبه تو پیام خصوصی گفتم.:p
الان :"> شدم.
خو تو pm گفتی که درد دل کرده باشی آیا ؟:dباید مطرح میشد دیگه برادر من !
======
ما که هر چی میگیم شما مخالفت میکنید روی یک پیشنهاد به اجماع برسید برای نظرسنجی تا انجامش بدیم !
======
در مورد نقاشی خیلی سخت بشه با نقاشی وحشت رو به تصویر کشید یا حتی حالت تعلیق ولی اون عکسی که از دالی گذاشته بود امیر یکم این حس رو توی من بیدار میکرد .
وقتی که دالی پشت بوم فریدا بود.
======
Originl Memories 2

وقتی یه تکه سیم بدرد میخوره سیم‌چین چرا نخوره؟
02373318898370225046.jpg

58285646442634975479.jpg
======
توماس مرد، میمیرد یا خواهیم کشتش.
14293084945344597777.jpg
جسد فردی به نام توماس اوراسکو (39 ساله) طاق باز در وسط اتاق کشف شد.
دلیل احتمالی مرگ ضربات متعدد به ناحیه ی گردن و همچنین بالا تنه‌ی سمت چپ با جسمی تیز تشخیص داده شده است.
زمان تقریبی مرگ حوالی 11 شب تا 30 دقیقه‌ی بامداد تخمین زده شده است.
به خاطر وجود شواهد درگیری در اتاق و همچنین عدم وجود آلت قتاله پلیس این موضوع را آدمکشی در نظر گرفته و تحقیقات جنائی خود را آغاز کرده است.
به علاوه، به علّت دست نخورده باقی ماندن پول‌های خانه و همینطور سابقه‌ی مستی و خشونت جناب اوراسکو پلیس احتمال دزدی را رد کرده است و جنایت رو به مسائل جنسی ارتباط داده است.
دیگه از سر و روی این متن میریزه که چه خبره!
======
My poor Angela
75681232374335981959.jpg
78769757474947506425.jpg
======
سوراخ‌های روی دیوار و اون چیزهایی که داخلش حرکت میکنند تنها چیزی که به یاد میندازند آلت تناسلی هست و بس.
58594188012836657566.jpg
======
حرص فروخورده...
01009247680236608298.jpg

17303376747271830230.jpg

93863540459094778261.jpg
======
آروم باش موردی نداره یه عمر مورد تجاوز قرار گرقتن.
03992027793061604660.jpg
جیمز: آنجلا! آروم باش!
آنجلا: به من دستور نده!
جیمز: قصدم دستور دادن نیست.
آنجلا: پس قصدت چیه؟ آها، میدونم. داری سعی میکنی با من مهربون باشی، آره؟
من میدونم که منظور تو چیه. همیشه همینطوره. تو فقط دنبال یک چیزی.
جیمز: نه این اصلاً درست نیست!
آنجلا: مجبور نیستی دروغ بگی. شجاع باش و بگو.
یا میتونی فقط به زور وادارم کنی.(*گریش میگیره و به doorman اشاره میکنه *) مثل کاری که اون همیشه میکرد.
تو هم فقط به فکر خودتی. تو خوک نفرت‌انگیز.
جیمز: آنجلا...(*جیمز سعی میکنه شونه های آنجلا رو بگیره*)
31915152059173296341.jpg

آنجلا: به من دست نزن. تو حالم رو بهم میزنی!(* حالتش از ترسیده به عصبانی تغییر میکنه*)
تو گفتی زنت مری، مرده، درسته؟
جیمز: بله، اون مریض یود...
آنجلا: دروغگو! من همه چی رو درباره تو میدونم. تو دیگه تحمل و حوصله‌اش رو نداشتی. احتمالا کسی دیگه ای رو پیدا کرده بودی!
جیمز: این حرف مسخره‌ست... من هیچ وقت...
======
بالای دار بردن بیگناه.
59559651719504966704.jpg

11363363204882032733.jpg

87712801868628734892.jpg

69853646673608050980.jpg
======
به شماره‌ی روی دری که ماریا رو مرده توش پیدا میکنیم دقت کنید.
53034807935864774841.jpg
======
دوباره میمیرد.
44561477590009198182.jpg

47895280705222692927.jpg

48898780062769726082.jpg
علت مرگ؟
======
Dead alive graveyard!
61128548303245614176.jpg

66741495219733771928.jpg

04926515898365463717.jpg
======
ادامه دارد ...

پاینده باشید.
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
Francis Bacon
220px-Bacon_by_Gray_257.jpg


بیکن در سال 1909 دریک خانواده ی پیوریتن به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۲ در مادرید درگذشت .
بیکن نقاش سکوت است.نقاش انسان‌های مسخ‌شده و گریزان از تاریخ، نقاش انزوا و تنهایی،مرموز و خیال‌انگیز،با چهره‌هایی چندگانه،مبهم و تاریک‌ در افکاری موهوم و ناشناس.
انسانی تنها و شقه‌ای گوشت با سری که نیمی از آن واضح و نیمی در سیاهی‌ زیر چتر گم شده است.
در تمام نقاشی‌های بیکن طعم تلخ و گزنده‌ای حاکم است و گویی نقاش هیچ‌ کوششی برای زیبا نشان دادن آن‌ها ندارد و چه‌بسا سعی دارد خلوص و جلای‌ رنگ را از بین برده و
با ته‌مایه‌های خاکستری بر پشت بوم،نقاشی کند تا از این‌ طریق،هم به بافت‌های تازه‌تری دست یابد و هم درخشش و جلای رنگ و به عبارتی زیبایی‌های ظاهری را حذف و بیننده
را تنها با انرژی‌های درونی‌ تصویر روبه‌رو کند.
منبع این نوشتار:نقاشی: فرانسیس بیکن نقاش اکسپرسیونیست فیگوراتیو ,مجله تندیس , 4 مرداد 1384 - شماره 54 , صفحه 4 , تصویر | پایگاه مجلات تخصصی نور
به نقل از کتاب LM:
شالوده بدن انسان
هنرمندی مدرن از انگلستان که بیشتر به خاطر به تصویر کشیدن خشونت و بدن های انسان مشهور هست.
کارهای او تاثیر بسیار زیادی در طراحی هیولاهای سایلنت هیل 2 و شماره های بعدی گذاشت.

442px-Study_for_a_Self_Portrait_-Triptych%2C_1985-86.jpg
FrancisBaconTriptych1976.jpg
 
آخرین ویرایش:

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
دوستان همین الان داشتم سایلنت هیل 2 بازی می کردم در مرحله آپارتمان بودم، رفتم تو همون اتاقی که یک مانکن بود لباس مری رو پوشیده بود چراغ قوه رو برداشتم، یهو اون هیولای مانکن بی تربیت پرید!!!! من سه متر پریدم بالا خاموش کردم دستگاه رو :| یعنی نمی دونم جدیدا من اینقدر حساس شدم یا کلا این صحنه خیلی وحشتناک بود :D :|
حالا دلیل اینکه این مسئله رو مطرح کردم :
به نظرتون مری توی اون اتاق چیکار می کرده؟ چرا ما باید با مانکنی رو به رو بشیم که لباس مری رو پوشیده ؟
0c639df5e30b.jpg
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
معرفی مکان های سایلنت هیل 2 (به ترتیب حروف الفبا)

Baldwin Mansion
عمارت بالادوین
42983325138590716592.png

ماریا وارد عمارت بالادوین میشود.
مکان: قسمت جنوبی شهر
تعداد طبقات: 2 طبقه
رئیس(ها): ندارد
Silent Hill 2: Born from a Wish

عمارت بالادوین خانه ارنست بالادوین و دخترش امی(Amy) میباشد. این مکان فقط در سناریوی Silent Hill 2: Born from a Wish قابل دسترسی میباشد.
در روز تولد ارنست, (Amy) به طور اتفاقی از پنجره اتاق زیر شیروانی به پائین پرتاب میشود و در میگذرد و ارنست تنها و غمگین میشود.
ده سال بعد, عمارت به طور کامل خالی است و فقط شبح ارنست و امی در آنجا حضور دارند.
این عمارت درست در کنار آپارتمان نهرهای آبی قرار گرفته است که به ماریا این اجازه را میدهد که از عمارت خارج شود و بلافاصله وارد آپارتمان بشود.

02625717862098439117.png
71486657713184662670.png


منبع
 

dark souls

کاربر سایت
May 19, 2012
1,025
نام
رضا
Andrew Wyeth

Andrew_Wyeth.jpg


اندرو نیول وایِت (انگلیسی: Andrew Newell Wyeth) ‏ (۲ ژوئیه ۱۹۱۷ - ۱۶ ژانویه ۲۰۰۹) یکی از برجسته‌ترین نقاشان واقع‌گرای آمریکا در اواسط قرن بیستم بود. موضوع تابلوهای وایت را ساختمان‌ها، تپه‌ها، زمین‌ها و آدم‌های محل زندگی‌اش تشکیل می‌دادند و عموما برای کشیدن نقاشی‌هایش از تمپرا و آبرنگ استفاده می‌کرد.

به نقل از کتاب LM:
به تصویر کشیدن لحظاتی که نقاب در سکوت دارند.
نقاش آمریکایی که
رئالیسم آمریکایی را به تصویر میکشد. موضوع اصلی که وایِت به تصویر میکشد زندگی روزمره محلی است.
چشم اندازهای و مناظر طبیعی که نقاشی کرده است با یک حس منحصر به فرد از فضا به تصویر کشیده شده اند.

دنیای کریستینا (سال 1948) - موزه هنر مدرن - نیویورک

Christinasworld.jpg

با ديدن اين نقاشي ياد يكي از صحنه هاي دموي اول بازي silent hill 1 افتادم كه فقط هم تو دموي اول بازي نشون داده ميشه كه به خانه داهليا گلاسپي معروفه كه دور خونه هم با سيم هايه خاردار احاطه شده وتمامي دكل هاي ارتباطي اطراف خونه هم واژگون شده است.

نقل قول از كتابLM:

015j.jpg
يك خانه تنها احاطه شده توسط تيرهاي شكسته ی خط تلفن . و يك استخر پوشيده از آب . آيا اين خانه ميتواند خانه داهيلا باشد جايي كه آليسا در آتش سوزانده شد ؟
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
Blue Creek Apartments
آپارتمان نهر آبی
07015113889064064357.png

نمایی از مجتمع آپارتمانی
مکان: قسمت جنوبی
تعداد طبقات: 3 طبقه
رئیس(ها): کله هرمی
Silent Hill 2

ساختمان نهر آبی, آپارتمان کوچکی است که در کنار آپارتمان وودساید ساخته شده. دسترسی به طبقه سوم این ساختمان امکان‌پذیر نمیباشد و تمام مسدود شده است.
جیمز ساندرلند در این ساختمان با «کله هرمی» و «آنجلا اروسکو» رو به رو میشود.
در این ساختمان است که او دستش را در درون یک توالت کثیف فرو میکند. در آنجا او یادداشتی پیدا میکند که بر روی آن کدی نوشته شده است که به بازیکن این امکان
را میدهد تا درب گاوصندوقی که در اتاق هست را باز کند
.

معمای سکه ها نیز در طبقه اول این ساختمان است که پس از حل معما جیمز کلید Lyne House را به دست میاورد.
از طریق درب خروج اضطراری آپارتمان وودساید و همچنین از طریق محوطه کوچکی در عمارت بالادوین میتوان به این ساختمان دسترسی پیدا کرد.
در سناریوی Born from a Wish, ماریا به این ساختمان میاید تا White Chrism را پیدا کند.

آپارتمان نهر آبی همچنین دارای درب خروجی است که به سمت کوچه‌ای تنگ باز میشود. این کوچه به طور مستقیم به سمت «پارک رز آبی» راه دارد.

نکات جالب:
1- در ساختمان صداهای عجیبی مثل صدای تق تق کردن دستگیره درب یا صدای کسی که در حال دویدن به سمت عقب و جلو هست و صدای زمزمه کسی که چیزی شبیه به این جمله «See my dead wife, come home to do some laundry...» را میگوید شنیده میشود.

2- در تریلرهای نخست بازی, قسمتی از گیم پلی بازی نشان داده می‌شود که جیمز در درون اتاق رختشویی پنهان شده است و کله هرمی در حالی که شمشیر بزرگ خود را میکشد در حال عبور از راهرو است. این قسمت از بازی در نسخه نهایی حذف شد و تنها قسمتی که جیمز در آپارتمان نهر آبی با کله هرمی رو به رو می‌شود همان قسمتی است که باید با او مبارزه کند.


 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
ما که هر چی میگیم شما مخالفت میکنید روی یک پیشنهاد به اجماع برسید برای نظرسنجی تا انجامش بدیم !
می‌تونم یه خواهش از دوستان بکنم؟
این نظرسنجی رو قبول کنید انجام بشه و از همه خواهش می‌کنم صادقانه رای بدن تا به یه اطلاعات درست و حسابی برسیم.:x

متن روزنامه
جسد فردی به نام توماس اوراسکو ( 39 ساله ) طاق باز در وسط اتاق کشف شد .
دلیل احتمالی مرگ ضربات متعدد به ناحیه ی گردن و همچنین بالا تنه ی سمت چپ با جسمی تیز تشخیص داده شده است.
زمان تقریبی مرگ حوالی 11 شب تا 30 دقیقه ی بامداد تخمین زده شده است .
به خاطر وجود شواهد درگیری در اتاق و همچنین عدم وجود الت قتاله پلیس این موضوع را آدمکشی در نظر گرفته و تحقیقات جنائی خود را آغاز کرده است .
به علاوه ، به علت دست نخورده باقی ماندن پول های خانه و همینطور سابقه ی مستی و خشونت جناب اوراسکو پلیس احتمال دزدی را رد کرده است و اون رو به مسائل جنسی ارتباط داده است .
آیا جسمی که در یکی از اتاق‌های آپارتمان با پرده پوشیده شده، جسد توماس است؟
93688385293058282912.jpg
دوستان همین الان داشتم سایلنت هیل 2 بازی می کردم در مرحله آپارتمان بودم، رفتم تو همون اتاقی که یک مانکن بود لباس مری رو پوشیده بود چراغ قوه رو برداشتم، یهو اون هیولای مانکن بی تربیت پرید!!!! من سه متر پریدم بالا خاموش کردم دستگاه رو :| یعنی نمی دونم جدیدا من اینقدر حساس شدم یا کلا این صحنه خیلی وحشتناک بود :D :|
اون صحنه واقعاً شوک دهنده بود. ابتدا با لباس مری روبرو می‌شیم و خوشحال از پیدا کردن چراغ‌قوه و بعد...
حالا دلیل اینکه این مسئله رو مطرح کردم :
به نظرتون مری توی اون اتاق چیکار می کرده؟ چرا ما باید با مانکنی رو به رو بشیم که لباس مری رو پوشیده ؟
در جواب سوالت این گفته‌ی محمدمهدی رو نقل قول می‌کنم.
06. لباسهای مانکن || وقتی که وارد اتاقی در Woodside میشوید یک نور توجه شما را به خود جلب میکند....اینجاست که اولین نشانه از خواسته های کم ژرفا و جنسی جیمز برملا میشه...مانکن لباسهای زن جیمز رو پوشیده ولی مشکل اینه که این مانکن سری نداره...یک بدن زنانه بدون سر برای یک مرد بدون قلب است...
===============================================================================
با ديدن اين نقاشي ياد يكي از صحنه هاي دموي اول بازي silent hill 1 افتادم كه فقط هم تو دموي اول بازي نشون داده ميشه كه به خانه داهليا گلاسپي معروفه كه دور خونه هم با سيم هايه خاردار احاطه شده وتمامي دكل هاي ارتباطي اطراف خونه هم واژگون شده است.
يك خانه تنها احاطه شده توسط تيرهاي شكسته ی خط تلفن . و يك استخر پوشيده از آب . آيا اين خانه ميتواند خانه داهيلا باشد جايي كه آليسا در آتش سوزانده شد ؟
موافقم. تقریباً خودشه:-bd
================================================================================
دقت کردید بیشتر ساختمان‌هایی که تو چهار شماره اول دیدیم سه طبقه هستند؟
================================================================================
آخرش حرف‌های نگفته من و اشکان در مورد آنجلا باعث دق‌مون میشه.:((
================================================================================
Francis Bacon
220px-Bacon_by_Gray_257.jpg


نکته‌ای که تو کارهای بیکن وجود داره اینه که بیشتر آدم‌ها با نیمه چپ صورت به تصویر کشیده شده‌اند.
 
آخرین ویرایش:

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
باسهای مانکن || وقتی که وارد اتاقی در Woodside میشوید یک نور توجه شما را به خود جلب میکند....اینجاست که اولین نشانه از خواسته های کم ژرفا و جنسی جیمز برملا میشه...مانکن لباسهای زن جیمز رو پوشیده ولی مشکل اینه که این مانکن سری نداره...یک بدن زنانه بدون سر برای یک مرد بدون قلب است...
یک بدن بدون سر برای یک مرد بدون قلب ؟! به نظرم خیلی شعار گونه س !
به هر حال اون مانکن واقعی بود! منظورم اینه که چیزی نبود که جیمز تو ذهنش بسازه!!! ممکنه مری اونجا وایساده بوده ولی جیمز اونو نمی دیده ! نمی دونم یه دلیل دیگه برای توجیه این مسئله
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
یک بدن بدون سر برای یک مرد بدون قلب ؟! به نظرم خیلی شعار گونه س !
به هر حال اون مانکن واقعی بود! منظورم اینه که چیزی نبود که جیمز تو ذهنش بسازه!!! ممکنه مری اونجا وایساده بوده ولی جیمز اونو نمی دیده ! نمی دونم یه دلیل دیگه برای توجیه این مسئله
خب شاید موافق نباشی اما اگه قبول کنیم جیمز الان تو دنیای ذهن مری قدم می‌زنه و بر اساس بیماری مری که صورتش رو خراب کرده بود، میشه اینطوری گفت که جیمز از اولش هم دنبال یه مانکن مثل ماریا بود نه یه همراه. مری لباس‌های خودش رو بر تن یه مانکن جلوی جیمز قرار میده تا بهش چراغ و روشنایی بده اما باید با خطرات یه مانکن هم کنار بیاد.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
یک بدن بدون سر برای یک مرد بدون قلب ؟! به نظرم خیلی شعار گونه س !
به هر حال اون مانکن واقعی بود! منظورم اینه که چیزی نبود که جیمز تو ذهنش بسازه!!! ممکنه مری اونجا وایساده بوده ولی جیمز اونو نمی دیده ! نمی دونم یه دلیل دیگه برای توجیه این مسئله
آتوسا یک دفعه دیگه چراغ قوه رو روشن کن و رو به روی مانکن بایست و به سایه ای که از مانکن تشکیل میشه دقت کن و ببین چه چیزی میبینی.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر